sticker_mazhabi(47).mp3
6.65M
🔸«هر كه اين دعا را در ايام البيض #ماه_رمضان (۱۳،۱۴،۱۵) بخواند گناهانش آمرزيده شود اگر چه به عدد دانههاى باران و برگ درختان و ريگ بيابان باشد و براى شفاى مريض و قضاى دين و توانگرى و رفع غم خواندن آن نافع است.»
🎧 #دعای_مجیر
با صدای #حاج_مهدی_سماواتی
💢 حجم: ۶.۳ مگابایت
⏰ زمان: ۲۱:۱۱
از ثواب بزرگ این دعا غافل نشیم 👌
بسم الله
💠💠💠🔰🔰🔰💠💠💠
🕊بِسْــمِـ اللهِ القــاصِـــمـِ الجَـــبّاٰریــــنٖ 🕊
💠رمان بلند، معمایی و تریلر(امنیتی)
🕊 #خورشید_نیمه_شب(جلد دوم شهریور)
✍قسمت ۲۵ و ۲۶
دانیال دست بر سینه میگذارد و نفس حبس شدهاش را با جمله «خدا رو شکر» بیرون میریزد. دکتر با چشم به دانیال اشاره میکند و رو به من میگوید:
-خیلی نگرانش کردی!
نمیدانم باید اخم کنم یا بخندم؛ نمیدانم باید چه بگویم. فقط بیحرکت سر جایم مینشینم و پلک میزنم. دانیال میپرسد: -پس دیگه مشکلی نداره؟
-نه. خیالت راحت.
دانیال تشکر میکند و درحالی که با دقت به توصیههای پزشک گوش میدهد، کمکم میکند پالتویم را بپوشم. یک هفته از اقامتمان در گرینلند میگذرد و دستم هنوز در آتل است؛ اما دردش کمتر شده. دکتر گفته یک ترک کوچک است و بعد از یک ماه و نیم خوب میشود.
با دانیال از مطب بیرون میآییم. گودتهاب، پایتخت گرینلند، به زحمت به اندازه یکی از شهرستانهای اطراف اصفهان جمعیت و مساحت دارد. شهری ست آرام و کوچک، با خانههایی اکثراً ویلایی و شیروانیدار. بیش از آن که شبیه یک پایتخت باشد، شبیه روستایی مدرن است. ساختمانهای بلند شهر از شش یا هفت طبقه بلندتر نیستند، ساختمانهایی با ماهیت اداری که بیشتر در مرکز شهر پیدا میشوند. هوا بینهایت سرد است و هوا غالباً گرگ و میش. مردم هم سبک زندگی خاص خودشان را دارند؛ سبک زندگیای متناسب با شرایط سرد و دشوار قطب.
کریسمس است و شهر را چراغانی کردهاند. مردم بیتوجه به سرما و برف سنگین و شب طولانی و قطبی، به خیابان آمدهاند تا برای کریسمس آماده شوند. ظاهرا شب است؛ اما ساعت را که ببینی میفهمی تنها چهار ساعت از ظهر گذشته. بازار بازیها و جشنها و نمایشهای محلی داغ است. مردم به در خانهشان حلقههای گل مصنوعی و مجسمههای کوچکی به نام توپیلاک چسباندهاند و خانه را با چراغانی تزئین کردهاند. مقابل مغازهها، رستورانها و کافهها شلوغ است و مردمِ چشمبادامیِ اینوئیت، با هیجان و به زبان گرینلندی با یکدیگر گفتوگو میکنند. فقط من و دانیالیم که پیچیده در پالتوهای سنگین خز، در سکوت قدم میزنیم و طوری به مردمِ خوشحال خیرهایم که انگار باورمان نمیشود در چنین دنیای بیرحمی هنوز میتوان خوشحال بود.
واقعا جایی برای شادی باقی مانده است وقتی تحت تعقیب دو سرویس امنیتی هستی؟
-دوست داری یکم توی شهر بگردیم؟
دانیال این را میپرسد و روبهرویم میایستد. از پیشنهادش بدم نمیآید؛ اما کمی تردید میکنم.
-خطرناک نیست؟
-نه نترس.
چشمک میزند. با خودم قرار گذاشتهام فعلا به او اعتماد کنم تا بتوانم هرچند کم، از زندگی لذت ببرم. دست راستم را میگیرد و دنبال خودش میکشد. برفِ گلی و پا خورده، زیر پایمان لهتر میشود و من از فشردن برف با پایم لذت میبرم. دانیال کمی جلوتر میرود؛ به سمت هدف مشخصی که من نمیدانم کجاست. برف نرمی آرام میبارد. باد سرد باعث میشود کمی بلرزم و در خودم جمع شوم.
شهر کوچک است و ماشین کم. هیچوقت چراغانی کریسمس انقدر برایم قشنگ نبود. مردمِ اینجا شادتر از آنند که سرمای قطب از پا درشان بیاورد. با رنگهایی که به خانههاشان زدهاند و با چراغانی و تزئین زیباشان، به جنگ سرما و شب رفتهاند. زیر لب میگویم:
-اینجا خیلی قشنگه!
دانیال نمیشنود. صدای هوهوی باد و گفتوگوی مردم، گوشهامان را پر کرده. صدای ناقوس کلیسا میآید. کمی جلوتر، ساختمان بزرگی ست با دیوارهای زرشکی و سقف شیروانی بلندِ برفگرفتهای که صلیب بزرگی روی آن نشسته. به کلیسا نزدیکتر میشویم و صدای سرود را هم میتوان شنید.
دوست دارم بروم داخل کلیسا و ببینم مسیح را چگونه تصویر کردهاند. شاید مردی با قد کوتاه، صورتی گرد و کمی سرخپوست و چشمانی بادامی؛ مثل همه اینوئیتها، بومیهای گرینلند. هرکس مسیح را آنطور تصور میکند که دوست دارد؛ آنطور که فکر میکند هر آدمی باید باشد.
دانیال اما دستم را میکشد و از مقابل کلیسا عبور میکنیم. کمی جلوتر از کلیسا، ساختمانی هماندازه کلیسا میبینیم با دیوارهای سبز و سقف گنبدیشکل. قبل از این که چیزی بپرسم، دانیال در گوشم میگوید:
-مسلمونهای دانمارکی که دولت دانمارک اذیتشون میکنه، میان اینجا.
در مسجد بسته است؛ اما از داخل آن صدای تلاوت قرآن میآید. یادم میافتد #ماه_رمضان است و مسلمانها بیشتر از همیشه قرآن میخوانند. یاد #ایران میافتم و مسجدهای قشنگش. قدم تند میکنم تا از مسجد و خاطرات ایران دور شویم.دوست دارم گذشته را هرچه که هست، از خوب و بدش در ذهنم محو کنم.
کمی دورتر از مرکز شهر، به خانه نیمهویرانی میرسیم که مردم دورش را گرفتهاند. از بقیه خانهها بزرگتر است؛ اما فرسوده....
💠ادامه دارد.....
✍ نویسنده: خانم فاطمه شکیبا
منبع؛؛
https://eitaa.com/istadegi
⛔️کپی بدون هماهنگی و ذکر منبع، مورد رضایت نویسنده نمیباشد⛔️
🔰https://eitaa.com/joinchat/2738487298C9a237a25d5
💠🔰💠🔰💠🔰💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 میخواهی شب قدر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به یادت باشد؟
#شب_قدر
#ماه_رمضان 🌙
هدایت شده از مرکز تخصصی امربه معروف 💕 (موسسه موعود)
47.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔥🔥خیییلی فووری و مههههم 🔥🔥
♨️#امامِ_گذشته رابایدفقط#اطاعتکرد، ولی #امامِ_حال را کهنبایدفقطاطاعتکرد!
🔇بلکهباید#پیشازآنکهاو #لب_بگشاید، مطلوب او را فهمید و محقق کرد
💯مشاهده و انتشار این کلیپ، آمادگی مومنین برای ظهور حضرت را به طرز قابل توجهی افزایش خواهد داد
#امام_زمان
#ماه_رمضان
#جهاد_تبیین
#مطالبه_گری
🇮🇷رمان مذهبی امنیتی🇵🇸
💫✨🕊🇮🇷🕊✨💫 ✍🏻 #نظرات_شما ✍🏻 #ماه_شعبان #انا_علی_العهد #سید_حسن_نصرالله #عهد_عزت ☆ناشناس بم
🍃🍄🍃🍄
✍🏻 #نظرات_شما
✍🏻 #ماه_شعبان #انا_علی_العهد #ماه_رمضان
☆ناشناس بمون
https://daigo.ir/secret/9932746571
☆نظرسنجی شرکت کن
https://EitaaBot.ir/poll/8e7vpx?eitaafly
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌤 #بهترین_فرصت برای رفاقت با اقا صاحبالزمان (عجلالله تعالی فرجه الشریف)
♡کوتاه و شنیدنی
♡کلیپ مهدوی
♡ببینید و نشر دهید.
#استاد_شجاعی
#امام_زمان علیهالسلام
#ماه_رمضان #رمضان
تندخوانی جزء اول.mp3
4.13M
💟جزء اول رو خوندی؟
✨تندخوانی (تحدیر) جزء اول
⏳مدت زمان: ۳۴دقیقه
.... #ماه_رمضان ماه برکت، رحمت، تقوا مبارک.....
Joze 02.mp3
4.06M
💟جزء دوم رو خوندی؟
✨تندخوانی (تحدیر) جزء اول
⏳مدت زمان: ۳۳ دقیقه
.... #ماه_رمضان ماه برکت، رحمت، تقوا مبارک.....
qoran_03.mp3
4.24M
💟جزء سوم رو خوندی؟
✨تندخوانی (تحدیر) جزء اول
⏳مدت زمان: ۳۳ دقیقه
.... #ماه_رمضان ماه برکت، رحمت، تقوا.....