eitaa logo
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
929 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
2.2هزار ویدیو
328 فایل
✅ ارتباط با خادم کانال: @khadem_heyaat جلسات هفتگی:شب های پنج شنبه،اصفهان،درچه،خیابان جانبازان،کوی سیدمرتضی،مسجد سید مرتضی رحمه الله علیه هیئت عاشقان روح الله تاسیس ۱۳۷۷
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷بسم الله الهادی🌷 🔴 قسمت 4⃣5⃣2⃣ رو به رویش رویِ تخت نشستم . باید شانسم را امتحان می کردم " امیرمهدی نرو.. " لبخند زد و لقمه را به دهانم نزدیک کرد " شما اول این لقمه رو از دست آقاتون میل بفرمایید تا مذاکرات رو شروع کنیم.. " لقمه را به دندان گرفتم و لبخندش پهنتر شد. او حتی به جای پدر هم ، پدرانه خرجم می کرد " آ باریکلا شیر زنِ خودم.. خب کجا بودیم؟؟ آهان نرم.. خب اونوقت نمی پرسن چرا نمیخوای بیای؟؟؟ اصلا این به کنار.. بعد از این همه سال امام حسین ما رو طلبیده، اونم به عنوان سربازِ حرم؛ دلت میاد نرم..؟؟ " عجول جواب دادم " خب بگو.. بگو خانومم مریضه.. عمرش زیاد به دنیا نیست.. حرفِ امروز و فرداست.. بگو باید کنارش باشم.. " اخم هایش را درهم رفت و میخ چشمانم شد. صدایش محکم و عصبی بود " سارا خانوم.. یک بار دیگه این جملاتِ احمقانه، در موردِ مردن رو از دهنت بشنوم، نمی دونم عکس العملم چیه.. پس به نفعته دیگه به مرگ فکر نکنی و مراقب حرفات باشی.. " عصبانی شد؟؟ مگر رسمِ پرخاشگری را هم می دانست؟؟ چرا نمی فهمید؟؟ چرا باور نداشت که روزهایِ عمرم شاید به تعدادِ انگشتان یک دست هم نباشد. چشمانم از فرط اشک، شیشه شد و از تیررس نگاهش دور نماند. کاش نمی رفت.. کاش.. در خود پیچیدم و روی تخت جنین وار دراز کشیدم.. صدای نفسهایِ کلافه و عمیقش گوشم را مورد هدف قرار می داد. لحنش آرام و پشیمان بود " ببخشید.. معذرت می خوام.. نباید اونجوری حرف می زدم.. اما به خدا دیوونه میشم وقتی از مردن میگی.. " ⏪ ادامه دارد... 🌹🌹🌹🌹🌹 ✍ نویسنده:خانم زهرا اسعد بلند دوست 🌟🌟🌟🌟 منتظرشنیدن نظرات وپیشنهادهای شماهستیم❤️🌹 🔶 @asheghaneruhollah 🔷 ‼️این داستان کاملا واقعی است
26.8K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🌸موسم وصل دل ودلبرمبارڪ 🍃🌸شـادی دلہای غم‌پرورمبارڪ 🍃🌸بہ تمـام خلـق دوعـالــم 🍃🌸جشن دامادی پیغمبــر مبارک دهم ربیع الاول🌿🌸🌿 سالروز ازدواج پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و حضرت ام المومنین خدیجه کبری سلام الله علیها مبارک باد.... 🌼🌸🌺 ✅ @asheghaneruhollah
❤️ویژگی‌های حضرت خدیجه در متون تاریخی و روایی: - برترین ویژگی خدیجه: اولین زن مسلمان بود. - یاوری راستین برای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بود؛ هر گاه رسول خدا از آزار و اذیت مشرکان اندوهناک می شد، خدیجه او را آرامش می‌بخشید، سنگینی مشکلات را از دوش او بر می داشت و آزار مردم را در نظر او آسان می نمود. - خدیجه همراه علی با پیامبر اکرم نماز می‌خواند، در زمانی که هیچ مسلمانی جز آن سه تن در زمین وجود نداشت. - اولین همسر رسول خدا بود و تا او زنده بود، پیامبر همسر دیگری اختیار نکرد. - پیامبر پیش از بارداری خدیجه علیه السلام به فاطمه علیهاسلام، برای او پیام فرستاد که: «... خداوند نزد بزرگترین فرشتگان خود، هر روز بارها به تو افتخار می‌کند.» - به دلیل عفت و پاکدامنی‌اش، او را در دوران جاهلیت، « طاهره » می‌نامیدند. - زنی بود دوراندیش و نیکوکار، شکیبا و صاحب اندیشه. - از شرافت و بزرگی ویژه‌ای برخوردار بود. - از خاندانی گرامی و شریف برخوردار بود. - یکی از زیباترین زنان قریش بود. (برخی سخنان عایشه بیانگر این است که رنگ چهره‌اش به سرخی متمایل بوده است.) - کنیه‌اش « ام هند » بود. ✅ @asheghaneruhollah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🇮🇷🇵🇸 حسینیه مجازی عاشقان روح الله 🇵🇸🇮🇷
🌷بسم الله الهادی🌷 🔴 #یک_فنجان_چای_با_خدا قسمت 4⃣5⃣2⃣ رو به رویش رویِ تخت نشستم . باید شانسم را
🌷بسم الله الهادی🌷 🔴 قسمت 5⃣5⃣2⃣ دستم را بلند کرد و بوسید " مرگ و زندگی دست خداست.. من میرم، شما هم منتظر میمونی تا برگردم.. به خدا دلم داره واسه رفتن پر میکشه.. اما اگه شما راضی نباشی... " سرش را روی دستم گذاشت و سکوت کرد.. دلش کربلا بود و تشخیص این عشق، نیاز به دانستنِ عرفان و علوم غیب نداشت.. باید با دلش راه می آمدم.. بغضم را قورت دادم و با انگشتان دستم، شوخی وار موهایش را کشیدم " نون و چاییمو بده بخورم که دارم از گرسنگی هلاک میشم.. " سرش را به ضرب بلند کرد، با خوشحالی " چشم " کشداری گفت و شکر را به چای اضافه کرد " یه چایی شیرینِ شوهر پسند بهت بدم، که هیچ جا نظیرشو نخورده باشی.. " کنارش نشستم و تکه ای نان به دهانم حواله کردم " با همین چایی هات، قاپمونو دزدی دیگه.." استکان را به دستم داد و مشغولِ لقمه گرفتن شد. " ما رو دستم کم گرفتیاا خانوم.. نصفِ عمرمو تو هیئت امام حسین چایی دم کردمااا.. چایی هایِ ما مدل بچه هیئتیِ.. ما چیز بد به مشتریامون نمی دیم.. " لحنش جدی شد و هاله ایی از احساس به خود گرفت " سارا نمیدونی .. اونجایی که من دارم میرم، تو این ایام، چایی هاش طعم خدا میده.. " مگر چایی شیرین تر از این استکانی که به دست داشتم، هم بود..؟؟ ⏪ ادامه دارد... 🌹🌹🌹🌹🌹 ✍ نویسنده:خانم زهرا اسعد بلند دوست 🌟🌟🌟🌟 منتظرشنیدن نظرات وپیشنهادهای شماهستیم❤️🌹 🔶 @asheghaneruhollah 🔷 ‼️این داستان کاملا واقعی است
🌷بسم الله الهادی🌷 🔴 قسمت 6⃣5⃣2⃣ عصر، فاطمه خانم به منزلمان آمد و شام را کنارِ هم خوردیم.. من، حسام، دانیال، مادر، فاطمه خانم و پروین.. هربار که چشمانم به صورتِ فاطمه خانم میافتاد، غم را در خط به خطِ چروکهایش می خواندم.. شاید او از من عاشقتر بود اما جنسش فرق داشت.. مادرانه.. تا دیر وقت کنار هم بودیم و من فقط ذخیره کردم. تک تک ِ خنده ها و نگاه هایش را.. باید آذوقه جمع می کردم محض تحملِ ندیدنش.. نمیدانم چقدر گذشت که عزم رفتن کردند و این یعنی قلبم به پهنایِ آُسمان فشرده شد. اشک به صورتم چنگ زد و من آرام به اتاق خزیدم. نباید کسی گریه هایم را میدید.. جلویِ آینه ایستادم و تند تند اشکهایِ بی امانم را پاک می کردم تا مجالِ خروج از اتاق و بدرقه را بدهد. اما نه.. لجبازانه می بارید.. حسام وارد اتاق شد و در را پشت سرش بست. ⏪ ادامه دارد... 🌹🌹🌹🌹🌹 ✍ نویسنده:خانم زهرا اسعد بلند دوست 🌟🌟🌟🌟 منتظرشنیدن نظرات وپیشنهادهای شماهستیم❤️🌹 🔶 @asheghaneruhollah 🔷 ‼️این داستان کاملا واقعی است
🌹اگر زنان چادری میخواستند نشانشان میدادم 👌 عرقی که در فصل گرما😓 بخاطر حفظ حجاب می ریزند دانه دانه اش خورشید است...‌ ☺️ شما خورشید خدا هستید و سه جا برای او نور میشود ... 🍃💐 (( آیت الله بهاءالدینی )) ✅ @asheghaneruhollah
🕊ساعتت رابه وقت #شهادت کوک کن 🌹 🌙 #شبتون_شهدایی ✅ @asheghaneruhollah
غافلان«تشدید»می خوانند و عشّاقِ تو«تاج» ای بنازم«میم»نامت با مشدّد بودنش ! #اعلام_مراسم_هیئت_عاشقان_روح_الله 🌺 #جشن_باشکوه ولادت پیامبرمهربانی ها 🌼و رئیس مذهب جعفری امام صادق_ع_ 👈به کلام: حجت الاسلام #دکتر_خادمی 🎤به نفس گرم:کربلایی #قاسمعلی_محسنی 📆چهارشنبه 30 آبانماه 🕖ساعت 20 🚩اصفهان،درچه،بلوارشهدا(اسلام اباد)کوی شهید بهشتی #پرچم_هیئت #ویژه_خواهران_و_برادران 🌺دوستان اطلاع رسانی شود
آیت‌الله العظمی نوری همدانی:امروز سازمان‌های بین‌المللی و حقوق بشری از هر‌زمان بی‌خاصیت‌تر هستند. مسلمانان به فریاد مردم یمن برسند @asheghaneruhollah
طلاب وفضلای حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه بخاطر حمایت از مسلمانان یمن تجمع کردند. مجاهد یمنی در این تجمع :به زودی در یمن مردانی خواهید یافت که پوزه متجاوزان را به خاک خواهند مالید. @asheghaneruhollah