eitaa logo
عصرانه (تقی شجاعی)
234 دنبال‌کننده
921 عکس
263 ویدیو
5 فایل
دخمه‌ای مجازی جهت داد زدن با صدای: #تقی_شجاعی 😎 ( فعال انفرادی🚶 نویسنده پلنگ‌زخمی، احتناک، وقتی‌بابا‌رئیس‌بود، شریان و...) ارتباط با ادمین: @Shojaei66 اینستاگرام: https://www.instagram.com/taghishojaei66?r=nametag
مشاهده در ایتا
دانلود
عصرانه (تقی شجاعی)
🔸نشست علمی نقد و بررسی کتاب احتناک 🔻به همت گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه و در راستای مجموعه نشست‌های
نشست علمی نقد رمان در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تهران با حضور: دکتر محمدرضا سنگری دکتر احمد شاکری مهدی جهان دکتر محسن ردادی تیمور آقامحمدی مهدی کرد فیروزجایی [ @asraneh313 ]
عصرانه (تقی شجاعی)
#گزارش_تصویری نشست علمی نقد رمان #احتناک در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تهران با حضور: دکتر محمدر
خلاصه‌ای از این نشست: دکتر احمد شاکری؛ نویسنده، پژوهشگر و عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی: در ادبیات داستانی، نظیر کتاب "احتناک" رو کم داریم که اینگونه به حضور پررنگ فرشتگان در عالم بپردازد. اینکه نویسنده در اولین اثر بزرگسال خود به سراغ این موضوع پیچیده برود جسارت و توانایی خاصی می‌طلبد و قابل تامل است. ورود آقای شجاعی در این حوزه با موفقیت‌هایی همراه بوده و نوید از آینده‌ای درخشان در زیست ادبی نویسنده است. یک جاهایی کتاب نثر فوق‌العاده قشنگی دارد مثل ص ۸۰، یا ص ۱۲۶ که اقتباس از مناجات امام سجاد با فرشته‌هاست. دکتر محمدرضا سنگری؛ نویسنده، شاعر، محقق و مدیر گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه: نثر این کتاب فوق‌العاده خوب است. گرچه گاهی تصویر انسانی از مَلک توصیف شده است. اسامی جن‌ها با کارشان مرتبط است و شخصیت‌پردازی موفق بوده اما درباره ملائکه اینگونه نیست. یک نوع آشنایی‌زدایی از حادثه شهید حججی صورت گرفته که اثر را به ادبیات داستانی نزدیک می‌کند. گفتگوهای عاشقانه بین جَون و ثمین و برخی اقتباس‌ها از قرآن و ادعیه مثل ص ۱۲۲ از نقاط قوت کتاب است. کار تا حدی توانسته آرامش درونی بر اثر ارتباط با حقیقت را مطرح کند. حجه‌الاسلام والمسلمین مهدی جهان؛ عضو شورای علمی گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه: روایت از امور قدسی در این کتاب، آنچنان که شایسته باشد صورت گرفته است و کتاب توانسته نسبت بین عالم امر و خلق رو رعایت کند. هرچند در ایجاد منطق وقوعیِ داستان چندان موفق نبوده است. اگر منابع پایانی را حذف کنیم مخاطب از کجا شهید حججی را در این کتاب پیدا می‌کند؟ علت اینکه ادبیات ما جهانی نمیشود آن است که منطق داستانی نداریم. ما در این داستان مبتلا به متن‌ایم و کشمکش ادبی نداریم. در برخی فرازهای این اثر، روایت‌های عبری ملموس است که تصور می‌شود مطالعه‌ی آثار مرتبط با آن روی نویسنده تاثیر گذاشته باشد! آقای دکتر محسن ردادی؛ جامعه‌شناس و عضو هیئت علمی پژوهشگاه: طرح جلد کتاب اشاره به امر قدسی ندارد. داستان در روایت امر قدسی موفق بوده و درگیر خرافه نشده است. با اینکه کتاب در سال ۱۴۰۰ چاپ شده اما بخش‌هایی از کتاب هست که انگار امروز نوشته شده و به حوادث اخیر ارتباط دارد. مثل آتش زدن مقنعه و... که این نشان می‌دهد هنر می‌تواند جلوتر از زمان خودش حرکت کند و علم در این مواقع به گرد پای هنر نمی‌رسد. محمد حسن شاهنگی؛ مدیر پشتیبانی و عضو هیئت علمی پژوهشگاه: طرح جلد کتاب نشان‌دهنده تقابل خیر و شره. اسم کتاب هم جذاب و رمزگونه است. مخاطب امروز به جهان ماورا و داستان‌های اینچنینی علاقه دارد. اما به نظر میرسد که کتاب اصول سبک رئالیسم جادویی را رعایت نکرده و نمی‌توان گفت که اثر در این ژانر است. تیمور آقامحمدی؛ نویسنده، منتقد، مدیر مدرسه رمان شهرستان ادب: وقتی همه مستندها درباره یک واقعه موجود است و همه از آن خبر دارند چه نیازی به داستان نوشتن در آن واقعه است؟ مگر آنکه آن اثر هنری بتواند یک تجربه حسی قوی درباره آن واقعه در مخاطب ایجاد کند. به نظر من نویسنده برای حرفه‌ای شدن باید حرف‌های تلخ بشنود. صاحبان حوزه داستان باید شما را داوری کنند و تعریف دیگران خیلی وجهی ندارد. مهمترین مشکل نویسنده‌ی احتناک فقدان استراتژی است. نویسنده در روایت فضای ناشناخته عالم غیب، در سطح اول روایت توقف کرده و به عمق نپرداخته است. اسم کتاب هم دور از ذهن است و من باهاش ارتباط نگرفتم. من در این کتاب زندگی شهید حججی رو حس نکردم. داستان در اوج خودش درگیر عواطف بی‌رویه شده و از ساحت اصلی داستان دور شده است. شما اگه بزرگترین مسائل فلسفی و دینی را در داستان مطرح کنید اینها حواشی اثر هستند و نه خودِ اثر. متن کتاب بسیار برای من سخت‌خوان بود و طرح جلد رو هم دوست نداشتم. مهدی فیروزجایی؛ نویسنده، مدیر تولید نشر معارف: با تمام ضعف‌ها این اولین اثر بزرگسال آقای شجاعی است و در روایت امر قدسی موفق بوده است. با اینکه ایشان در کارگاه رمان خاصی هم شرکت نکرده است. اگر نویسنده در کنار پرداختن به ملکوت، به زندگی شهید حججی بیشتر می‌پرداخت شاید موفق‌تر بود. البته این نکته کمال‌گرایانه است. تقی شجاعی؛ نویسنده: این سخت‌ترین کاری بود که تا الان نوشتم. برای همین تکمیل کردنش حدود ۳ سال طول کشید. یک جاهایی از شدت سختی، کار را رها کردم و بعد از مدتی دوباره رفتم سراغش. نوشتن درباره امر قدسی یک طهارت درونی خاصی لازم دارد که طبعا دشواری کار را چندبرابر میکند. مشابه این ایده را هم در جایی ندیده بودم که بخواهم ازش الهام داستانی بگیرم. گرچه از نظر فنی ممکن است ایراداتی بر کار وارد باشد اما از حیث محتوا تمام تلاشم این بود که حتی دیالوگ فرشتگان و جنیان برگرفته از آیات قرآن و احادیث باشد. به لطف خدا تا الان بازخورد منفی از کسانی که کتاب رو خوندند نداشتم. [ @asraneh313 ]
عصرانه (تقی شجاعی)
توضیحات تکمیلی: در کتاب "" از زندگی شهید حججی برای به تصویر کشیدن پشت پرده‌ی حوادث دنیا و مسئله‌ی حاکمیت در زمین، و توجه مخاطب به عالَم غیب و عالَم فرشته‌ها و اجنه‌ها الهام گرفته، اما در واقع رمان زندگی شهید حججی به آن معنا که جزئیات زندگی شهید رو به تصویر بکشه، محسوب نمیشه. اشتباهی که در معرفی این کتاب با عنوان زندگی شهید حججی صورت میگیره باعث سردرگمی مخاطب و موضع‌گیری منتقدین میشه. اسامی اشخاص و مکان‌ها در این کتاب برای بیان یک داستان فرازمانی و فرامکانی تغییر یافته و ناآشناسازی از وقایع برای ایجاد کشش داستانی صورت گرفته است. (خواندن توضیحات اسامی در پایان کتاب به ایجاد ارتباط بهتر با داستان کمک می‌کند.🤗)
این هم نمونه‌هایی از بازخورد کتاب در فضای مجازی
شب قدر بود. پرکارترین شب سال فرشته‌ها. فرشتگان الهی به تک‌تک آدم‌های روی زمین سرک می‌کشیدند و بسته به قدرِ آنها برایشان تقدیر می‌نوشتند. شب قدر بود. شبِ اوج گرفتنِ انسان‌هایی که بندهای خویش را گسسته بودند. شبِ نزول کلمات آسمانی بر قلب انسان. شبِ قلب؛ شبِ قلب‌های سوخته از طبیعتِ جهانی که انسان را در قبرِ هوس‌ها می‌خواست. شب قدر بود؛ شبِ بازگشت انسان به عهدی که در روز نخست آفرینش با خالق خویش بسته بود. شبِ پشیمانی از توبه‌های بی‌حساب؛ شبی که تمام قوای شیطانی در غل و زنجیر بودند و تمام قوای الهی به یاری انسان آمده بودند. شب قدر بود؛ شبی که در آن، انسان‌ها چون ستارگانی در زمین شده بودند که برای اهل آسمان می‌درخشیدند. 🍃🍃🍃 [ @asraneh313 ]
- برمی‌گردم. - برنمی‌گردی. - به خاطر کودک‌مان برمی‌گردم. - به خاطر من برنمی‌گردی. - به خاطر تو و کودک‌مان می‌روم. - به خاطر من و سرزمین‌مان زنده بمان. زمان، زمانِ قحطیِ مرد جنگ است. (پ.ن: عکس دستخط شهید حججی در شب عید قربان) [ @asraneh313 ]
عصرانه (تقی شجاعی)
۱۸ مرداد؛ سالروز شهادت شهید #محسن_حججی❤️ [ @asraneh313 ]
این روزها زندگی جدیدی را آغاز کرده‌ام. شب‌ها؛ پسرت را که بوی تو را می‌دهد، در آغوش می‌گیرم و برایش قصه می‌گویم. قصه‌ی مردی که برای آرمانش سر داد و نامش بر سر زبان‌ها افتاد. قصه‌ی مردی که مادران سرزمینش، از پسِ دیدن و شنیدنِ خبرِ سرش، نام نوزادان‌شان را به نام او تغییر دادند. قصه‌ی مردی که خبرِ سرش، روضه‌ای را عالَم‌گیر کرد. قصه‌ی مخلوقی که بار دیگر خالق را به مباهات بر فرشتگانش واداشت. وَه که چه غوغایی به راه انداخته‌ای مردِ من! روزه‌ی چشمانت چه کرده با نگاهت که از ورای هر نقشی که از تو می‌زنند، قلب‌ها آتش می‌گیرند؟ چشمانت را پشت و رو کن ببین چه غمی پشت سرت برای دنیا کاشته‌ای. سری بین سرها درآورده‌ای مردِ من! بگو نام عطرت چیست که بوی سرت سراسری‌ست؟ خوشا خنجری که بر حنجرِ نازنینِ من بوسه زد... خوشا خاکی که تنگ، تو را در آغوش گرفت... ♡♡♡ [ @asraneh313 ]
به مناسبت ، از ۲۳ تا ۳۰ آبان، کتابها با تخفیف ویژه به فروش می‌رسد: ✅ (رمان نوجوان با موضوع انحرافات جنسی): ۱۰۵ هزار تومان، با تحفیف: ۶۵ هزار تومان ✅ (رمان نوجوان با موضوع زندگینامه مسئولِ شهید در تراز انقلاب اسلامی): ۱۰۵ هزار تومان، با تخفیف: ۶۵ هزار تومان ✅ (رمان بزرگسال با موضوع خیر و شر): ۶۵ هزار تومان، با تخفیف: ۴۰ هزار تومان ✅ (رمان بزرگسال با موضوع سبک زندگی): ۹۵ هزار تومان، با تخفیف: ۶۰ هزار تومان ✅(تعداد محدود؛ سفارش بالای ۲۰۰ هزار تومان ارسال رایگان)✅ برای سفارش به آیدی زیر پیام دهید: @shojaei_t [ @asraneh313 ]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گاه قطره‌ای خود را به دریا می‌رساند و عظمت می‌یابد، گاه برکه‌ای خود را دریا می‌پندارد و می‌خشکد. (صوت آخرین روضه مداح شهید عادل رضایی ساعتی قبل از شهادت در حادثه تروریستی کرمان؛ میگه آقا جان! یه مرگی برامون رقم بزن بفهمند نوکر تو بودیم. نگن فلانی تصادف کرد و مرد... بذار بگن نوکر امام حسین ع وسط روضه اونقدر خون گریه کرد...) [ @asraneh313 ]
یادداشت مخاطبان درباره کتاب در [ @asraneh313 ]
یک مُرده‌ی ما می‌تواند یک سرزمین را زنده کند، و هزار هزار زنده‌ی شما قدر یک قطره خونِ یکی از مردگان ما خاصیت ندارد. [ @asraneh313 ]
📚 به مناسبت سالگرد : "این رخسار هنگام خداحافظی برای پدر آشناست. او پیش از این در نبردها بسیاری از این رنگ رخساره‌ها دیده بود. وداع، دردناک‌ترین چیز برای پدری است که همه‌ی آرزوهای جوانی‌اش را به قامتِ پسر دوخته. پدر، جانش را به قربانگاه می‌فرستد و نمی‌داند آیا قصه‌ی پسرش همین‌جا و به همین زودی به پایان خواهد رسید؟ این صحنه‌ی تقابل یک پدر با یک پسر بود. تقابل یک غروب با یک طلوع. تقابل موهایی سپید با موهایی سرتاسر سیاه. قدّ راست با قدّ خم. آیا کدامیک زودتر از دیگری زندگانی را به درود خواهد گفت؟ و مادر حرفی به جز اشک ندارد برای بدرقه‌ی پسری که با آیه‌آیه‌ی کتاب آسمانی شیرش داده و شیره‌ی جانش را برای شیر شدنش بذل کرده است. کسی چه می‌داند. شاید اکنون این آخرین لحظات تمام آن شیرینی‌ها باشد. که اَلَم سرزمینی است که داغ جوان‌های بسیاری را بر قلب مادرها و پدرها و همسرها و فرزندها نهاده است. اَلَم، سرزمینِ رفتن و بازنگشتن است. سرزمینِ دخترانِ بی‌بابا. سرزمینِ دلهای سوخته. سرزمینِ خوشی‌های زیر آوار. دفینه‌ی خاطرات خوشِ خانوادگی. سرزمینِ اسیرانِ بی‌پناه. خاکسترِ آرزوها. سرزمینِ نامردمانِ کبک‌صفت. انجمادِ انسانیت. بال‌های یخ‌زده. سرزمینِ خرابه‌ها... سرزمینِ درد... آری معلوم نبود. این شاید آخرین رفتن جَون بود. آخرین بغض. آخرین لبخند. آخرین حرف. آخرین نگاه. آخرین اشک. ◇◇◇ 👈برای سفارش این کتاب به قیمت ۵۰ هزار تومان به آیدی @shojaei66 پیام دهید. [ @asraneh313 ]