eitaa logo
عصرتبیین عصررسانه
1.6هزار دنبال‌کننده
665 عکس
414 ویدیو
29 فایل
هوالمصور محفلی برای تاملات رسانه ای در حوزه های فرهنگ، جامعه و سیاست... عصر پردازش بهتر و روایت قوی تر اطلاعات ارتباط با مدیرسایت و کانال: @Sarbaze_eslam_31312 جانشین مدیر: @Fadaiyani ادرس سایت: Www.asretabyin.ir آپارات: www.aparat.com/Asre_Tabyin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔎جنگ ادراکی علیه افکارعمومی و القای اختلاف در جبهه مقاومت ▫️ با دو عبارت ساده ولی دروغ از رسانه های معاندی همچون بی‌بی‌سی و ایران اینترنشنال و ولی با فاصله زمانی حدودا یکماهه اتفاق می‌افتد: ۱. عملیات تقصیر ایران بوده و پشت صحنه حماسه ۷ اکتبر، جمهوری اسلامی است.( با هدف کوچک کردن حماس، پوشش ضعف‌ و میزان آسیب‌پذیری، بهانه‌جویی برای ضربه زدن به ایران) ۲. رهبر ایران به رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس گفته که ایران بدلیل عملیات پنهانی الاقصی، وارد جنگ به نیابت از حماس نخواهد شد.(ایجاد افتراق و تحریک ایران به عملیات و بهانه جویی برای کشاندن مستقیم ایران به معرکه و ضربه زدن به قلب مقاومت) ▫️هدف این خبرسازی ها، تحت تاثیر قرار دادن ادراک اجتماعی و گسل سازی میان افکارعمومی و سیاست‌های رسمی نظام است. در خبر نخست، بخشی از جامعه را ترسانده و علیه نظام تحریک می‌کنند و با خبر دوم، بخش دیگری از جامعه را ناامید کرده و منتقد نظام می‌سازند. برچسب ناصبی و برجسته سازی سنی بودن حماس نیز در همین چارچوب قابل فهم است. 🔻شاید بتوان این مصداق خاص از خبرپراکنی جبهه معاند را ذیل عبارت حکیمانه سیدحسن نصرالله درک نمود که گفت: چشمتان به میدان باشد. جریان خبری آمریکایی_اروپایی، خیزش و اعتراض افکارعمومی جهان علیه اسرائیل را سانسور می‌کند و از طرفی نیز ایجاد اختلال و افتراق در افکارعمومی ایران(حامی ارشد مقاومت) را پیگیر است. پس باید چشم ها را شست و به میدان نگریست و فریب نخورد. 🔎علیرضامحمدلو 🌐لینک مطلب در سایت عصر تبیین 🆔 @asre_tabyin
🔎تاملی در موضوع حجاب و هارمونی فرهنگ از بنیادها تا نمادها ✍علیرضامحمدلو ▫️برخلاف دیدگاه برخی که را یک نماد صرف می‌دانند و ایستادن پای این سنگر را یک هزینه اضافی و طرح شکست خورده قلمداد می‌کنند، باید اذعان داشت که این نماد در واقع یک برونداد معرفت شناختی و اپیستمولوژیک است و ریشه عمیقی در پایه‌ها و رد پای وثیقی در چارچوب‌ها دارد. ▫️در حوزه فرهنگ اگر بخواهیم از ساحت درونی سازی به لایه برونی سازی و عینی‌سازی فراگیر برسیم بایستی سرمایه نمادین داشته باشیم و بدون نماد و اسطوره، عمر و اعتبار فرهنگ حتی در لایه‌های معرفتی عمیق هم دیری نخواهد پایید. نمادها و اسطوره‌ها و نشانه‌ها و الگوها، عامل پایایی و بقای فرهنگ و انتقال یک تمدن محسوب می‌شوند. ادامه‌ یادداشت را از طریق لینک👇مطالعه کنید. https://tn.ai/2991651 🆔 @asre_tabyin
«زخم کاری» بر هویت زن  و چالش بازنمایی در شبکه خانگی ▫️پیرنگ و خط روایت سریال با محوریت مافیای اقتصادی و رقابت هلدینگ‌های غول پیکر در بازار داخلی و بین‌المللی و با تعلیق‌های فرعی عاشقانه پیش می‌رود، اما و فرامتن‌های اجتماعی‌اش بسیار قابل تأمل هستند و ذهن تحلیلگر را به تأثیرات ناخودآگاه این سبک از بازنمایی در جامعه حساس می‌کند. ▫️فارغ از اینکه و اقتصادی را به تصویر می‌کشد که هر فردی از سمیرا تا سیما برای بقا و بردن یا نباختن، حتی با نزدیک‌ترین اطرافیانش هم سر جنگ دارد و جدای از ماکیاولیسمی که میان جعفرآبادی‌ها و ریزآبادی‌ها روایت می‌کند و سودگرایی (Utilitarianism) و سوداگری (Mercantilism) به عنوان هدف غایی مالک‌ها و ناصر‌ها و منصوره‌ها و طلوعی‌ها، هر وسیله‌ای حتی کشتن و قتل نزدیکان را مثل آب خوردن توجیه می‌کند، نکات ویژه‌ای در باب و خانواده به عنوان عناصر فرهنگی و مؤلفه‌های تمدنی حائز اهمیت هستند. ▫️ادامه یادداشت در لینک 👇 http://mshrgh.ir/1549695 ✍علیرضامحمدلو 🆔 @asre_tabyin
🔎تحلیلی کوتاه از بیانات رهبرانقلاب پیرامون منزلت راهبردی نمادها 🔸تقدم یا همطراز بودن حاشیه های ارزشی بر متن ورزشی در رفتار ورزشکاران از نکات مهمی بود که ایشان بر محورهای قبلی افزودند. این همه تاکید بر نشانه و در بیان و کلام شخص اول مملکت حاکی از نگاه استراتژیک ایشان به سکوهای ورزشی و هنری و قهرمانی در سطح ملی و بین المللی است. ▫️توضیح اینکه نماد در نگاه جامعه شناختی کارکردهای متنوعی دارد که این مقوله را تبدیل به یک دیپلماسی و ابزار می کند. 1⃣اولین کارکرد نماد، است که زبان مشترک ایجاد کرده و سرمایه اجتماعی را تقویت می کند. مثل زبان و خط و اشکال مختلفی که در ارتباطات بشر به کار گرفته می شود. 2⃣کارکرد دومی که از نماد انتظار می رود، و انتقالی در پیام هاست که هرچقدر نمادها توان ارتباطی بیشتری را تولید کنند، میزان جاذبه و مغناطیس یک سیستم را افزایش می دهند و جامعه را ارتقا می بخشند. 3⃣کارکرد سومی که برای نماد و توجه به نمادپردازی در جامعه می توان نام برد، حیث این مولفه محسوب می شود. جوامع غربی و شرقی به این نتیجه رسیده اند که از ارکان حفظ و مراقبت از سیستم اجتماعی، هویت بخشی برای سوژه ها در قبال ساختارهاست که این مساله با تولید معنا و ایدئولوژی و آگاهی (چه واقعی چه کاذب) با چاشنی نمادها و نشانه ها و ابزار اسطوره ها در بستر هنر و ورزش و فیلم و سریال محقق می شود. 4⃣علاوه بر هویت فردی و جمعی که در نتیجه تعمیم و تعمیق نمادها و نشانه ها در جامعه محقق می شود، تولید قدرت و است که ذیل جبهه سازی و با تلفیق رویکرد ژئوپلیتیک و ایدئولوژیک در فضای بین الملل رقم می خورد. 🔹مطالعه کامل یادداشت از لینک👇 https://www.farsnews.ir/news/14020904000294 ✍علیرضامحمدلو 🆔 @asre_tabyin
🔎امر به معروف "مردم پایه" در یک تحلیل جامعه شناختی ▫️اخیراً عده‌ای از بانوان به صورت خودجوش و هماهنگ در متروی تئاتر شهر تهران اقدام به انجام فریضه امر به معروف کرده‌اند که برخی را متعجب ساخته است. ▫️اگر بخواهیم از حیث جامعه شناختی به مساله ورود کنیم باید گفت که در اندیشه اجتماعی با دو ژانر متفاوت از ثبات و مواجه هستیم. انسجام سیستمی(System Integration) و انسجام اجتماعی(Social Integration). ▫️این مدل دوم برای کشورهایی است که ایدئولوژی و نقشه راه در این خصوص داشته و مردم جامعه نیز حدی از بالندگی، حس مسئولیت و تعهد در قبال دیگران را در و DNA اجتماعی شان دارا باشند که جامعه ایرانی در این زمینه قدمتی دیرینه دارد. ▫️از طرفی جهان امروز در ادبیات اولریش بک، به آستانه جامعه خطر رسیده و یک فردیت فراگیر را تجربه می‌کند و اباحه گری در راستای پروژه جهانی سازی، را در اوج تفرد و تنهایی(Individualism) در پیش گرفته که فهم نظارت اجتماعی و "انسجام مردم پایه" برایش محال می‌نماید. ▫️از زوایه نگاه نظریات فرهنگی نیز، بی تفاوتی انسان‌ها نسبت به همدیگر، غرق شدن افراد در خویشتن خویش، قانونی انگاشتن همه ساحات و سبقت گرفتن نهادها از انسان‌ها یک پیامد خطرناک دیگری را در زیست جهان غرب محقق کرده که زیمل آن را می نامد. ▫️فاصله گرفتن انسان از این مکانیسم و محصولات و نهادهایی که به دست خودش رقم خورده و بی اعتنایی نسبت به کشتی روی اقیانوسی که کل جامعه، سوار بر آن در حال حرکت به جلوست، جز یک تراژدی و از خودبیگانگی را در پی نخواهد داشت. ادامه یادداشت از طریق لینک https://mehrnews.com/x33Bxn ✍علیرضامحمدلو 🆔 @asre_tabyin
🔎اهداف پنج‌گانه در 1⃣ ایمان: تصویر منهای اخلاق و تزریق شبهات دینی 2⃣ امید: سیاه نمایی، القای بن بست و انسداد 3⃣ اراده: القای ضعف و عقب ماندگی و گزاره "ما نمی توانیم" 4⃣ اعتماد: تکرار واژه "ناکارآمدی"، تعمیم گسل ها،تولید بدبینی 5⃣ آگاهی: تغییر نظام محاسبات، تزریق اطلاعات گمراه کننده و اخبار وارونه ✍علیرضامحمدلو 🆔 @asre_tabyin
🔎حضرت زهرا(س) الگوی شکست مارپیچ سکوت در جنگ شناختی ▫️مرز جنگ شناختی در فاطمیه، تقابل در سطحی کلان محسوب می‌شد. نظام معرفتی کل جامعه در حال تغییر بنیادین بود و خطر وارونه سازی دین در ساحت عمومی اجتماع وجود داشت. دعوا سر فرد یا جامعه فقط نبود و محوریت داشت. ▫️اینکه چه کسی و با چه مکانیزمی باید حکومت می‌کرد یک مساله بنیادین برای کل تاریخ و هدایت انسان محسوب می شد. تقابل اسلام ناب و آمریکایی پیرامون دال مرکزی و مضمون اصلی دین یعنی تعریف و منزلت ولایت در جامعه موضوعیت داشت. 🔻حضرت زهرا(س) در چنین ایستگاهی دست به عملیات معرفتی شهادت‌ طلبانه زد و را پی گرفت: ادامه یادداشت از طریق لینک https://irna.ir/xjP66J ✍علیرضامحمدلو 🆔 @asre_tabyin
🎯 شما طوطی نيستيد، چت‌جی‌پی‌تی هم انسان نيست 🔴 معمولاً اینطور تصور می‌کنیم که ربات‌ها هر چه در حرکات، واکنش‌ها یا جواب‌هایشان به رفتار طبیعی یک انسان واقعی نزدیک‌تر شوند، ربات‌های بهتر یا پیشرفته‌تری محسوب می‌شوند. بنابراین سازندگان ربات‌ها تمایل فراوانی به هر چه شبیه‌تر کردن ساخته‌هایشان به انسان‌ها دارند. بااین‌حال، بسیاری از متخصصان اخلاق فناوری دربارۀ این موضوع تردید دارند. آیا واقعاً خوب است که مرز میان انسان‌ها و ربات‌ها کمرنگ شوند؟ انسان فرض‌کردن ربات‌ها دقیقاً چه پیامدهایی یا آسیب‌هایی را می‌تواند به دنبال بیاورد؟ 🔴 این موضوع وقتی پیچیده‌تر می‌شود که بدانیم در میان ما آدم‌ها نیز تمایلِ زیادی برای «انسان‌وار» قلمداد کردن موجودات غیرانسانی وجود دارد، چه پای حیوانات در میان باشد، چه ربات‌ها یا حتی عروسک‌ها و مجسمه‌ها. 🔴 این روزها با فراگیرشدن بحث از چت جی‌پی‌تی و توانایی‌های خارق‌العادۀ زبانی آن، این مسئله بار دیگر به میان آمده است: امیلی بِندِر، زبان‌شناس مشهوری که یکی از خبره‌ترین متخصصانِ کاربرد زبان در هوش‌های مصنوعی است، می‌پرسد: چرا باید مثل آدم‌های معمولی حرف بزند؟ آیا چنین قابلیتی، به جز «فریب‌دادن» کاربران فایدۀ دیگری هم دارد؟ بِندر می‌نویسد: فرض ما این است که وقتی کسی حرف می‌زند، قصد دارد پیامی به ما منتقل کند و مسئولیت حرفش را هم می‌پذیرد، اما ربات‌ها درکی از حرفی که می‌زنند و پیامدهایش ندارند. 🔴 «ما دنیا را تغییر داده‌ایم. ما یاد گرفته‌ایم ماشین‌هایی بسازیم که به‌طور مکانیکی متن تولید کنند. اما هنوز یاد نگرفته‌ایم که چطور بین ماشین و ذهن انسان تمایز قائل شویم». 🔴 از نظر بِندِر «چت‌بات‌هایی که ما به‌راحتی آن‌ها را با انسان اشتباه می‌گیریم، صرفاً بامزه یا اعصاب‌‌خردکن نیستند.» بلکه مبهم‌شدن مرز میان ربات و انسان، می‌تواند آسیب‌های جدی در بر داشته باشد. یا اساساً منجر به از هم گسستن جامعه شود. یکی از مثال‌های ساده‌اش، مسئلۀ «انسان‌های جعلی» است. دنیل دنت، فیلسوف مشهور، می‌نویسد: ما نمی‌توانیم در دنیایی با «افراد جعلی» زندگی کنیم. از وقتی پول وجود داشته، جعل پول نوعی خراب‌کاری اجتماعی قلمداد می‌شد که مجازات آن اعدام، درآوردن احشاء و شقه‌شقه‌کردن بود. بحث هم دست‌کم به همین اندازه جدی است. 🔴 از نظر دنت رباتی که می‌تواند مثل یک انسان حرف بزند، فقط یک قدم تا سلاح خطرناکی که در جنگ‌های بیولوژیک یا هسته‌ای می‌تواند به کار گرفته شود، فاصله دارد. 🔴 بِندِر می‌گوید من یک قانون دارم: «کمرنگ‌کردن مرزها ممنوع!» اگر این قانون را بپذیرید، آنگاه خیلی راحت‌تر می‌توانید از شرکت‌های بزرگ تکنولوژی که برای توسعۀ هر چه بیشتر سر و دست می‌شکنند، بپرسید: این کارها برای چیست؟ اگر این ابزارها ساخته می‌شوند تا زندگی ما انسان‌ها را راحت‌تر کنند، پس چرا اصرار دارید آن‌ها را مثل دیگر انسان‌ها ببینیم؟ به آن‌ها علاقه‌مند و وابسته شویم؟ یا وقتی آن‌ها را از دست می‌دهیم، فکر کنیم یک دوست را از دست داده‌ایم؟ چرا ابزارها را در قلمرویی آن‌سوی انسانیت نگه نمی‌دارید؟ 📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید: https://B2n.ir/t19517 🆔 @asre_tabyin
🔸تحلیل و بررسی پارادایمی از سبک زندگی در سپهر شبکه های اجتماعی 🔻نویسنده: علیرضا محمدلو/نوع مقاله:علمی_پژوهشی/انتشار در: دوفصلنامه علوم انسانی، علوم ارتباطات اجتماعی؛ نامه فرهنگ و ارتباطات، سال پنجم شماره 2 (پیاپی 10، بهار و تابستان 1400) ▫️نسبت سنجی با شبکه های اجتماعی چگونه و با چه ادبیات اجتماعی یا فلسفی قابل درک و تبیین خواهد بود و چه پیامدهایی داشته و چگونه قابل مدیریت و ریل گذاری به نفع انسان خواهد بود؟ بنیان های نظری در اندیشه اجتماعی و دانش ارتباطات و حتی فلسفه چگونه می توانند این دو مقوله را به نحوی تبیین نمایند که نه نیاز به عقب نشینی در استفاده از رسانه های جمعی باشد و نه شتاب زدگی دنیای را توجیه و تئوریزه کند؟ ▫️این مقاله بعد از فحص وبررسی تمام نظریات ناظر بر سبک زندگی، در صدد است تا نشان دهد، مجموعه نظریات در باب سبک زندگی هرکدام به تنهایی نمی توانند توصیف دقیق و جامعی از سبک زندگی ارایه داده و نسبت آن را با محصولات مدرنتیه همچون فضای مجازی و تبیین نمایند. هرکدام از نظریات جامعه شناختی، یک بخش از پازل سبک زندگی را تشکیل می دهند و چشم انداز روشن تر و نگاه جامعتری از تاثیرات شبکه های اجتماعی بر سبک زندگی را با همپوشانی و هم افزایی ارایه می نمایند. ▫️کلیدواژگان: سبک زندگی ، شبکه های اجتماعی ، شخصیت ، فرهنگ ، ساختارهای ذهنی ، مصرف ▫️لینک دریافت مقاله و عضویت و اشتراک در مگ ایران magiran.com/p2456426 🆔 @asre_tabyin
🔎سه ضلع حکمرانی خوب در نظام تعلیم و تربیت ▫️در حال حاضر با مدارسی مواجه هستیم که در چرخه آموزشی، علم را تبدیل به تابو می‌کنند ولی از حیث ایمان و علاقه و پرورش احساسات فردی و اجتماعی و خانوادگی در خیلی از نقاط دچار اختلال هستند و خروجی تربیتی این مجموعه‌های علم‌زده، شخصیت‌های مغرور با نگاه عاقل اندر سفیه و فاقد مهارت ویژه در صحنه ارتباطات اجتماعی می‌باشند. ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 🔸ضلع سومی که شاید کمتر مورد توجه قرار گرفته یا به‌اندازه دو ضلع دیگر نتوانسته در ذهن نخبگان اندیشه‌ورز پیرامون حکمرانی تعلیم و تربیت، موقعیتی را دست و پا کند، مساله است. 🔸"جوزف نای" از اصطلاح "قدرت نرم" برای حکمرانی نوین استفاده می‌کند و اقناع و القاء را به‌عنوان ابزار این مدل استعلا در نظر می‌گیرد. یا "بوردیو" از اصطلاح "خشونت نمادین" برای حفظ قدرت و مدیریت و توسعه سرمایه اجتماعی بهره می‌برد و "آلتوسر" هم از عنوان "دستگاه‌های ایدئولوژیکی در مقابل دستگاه سرکوب برای بقای قدرت" استفاده می‌کند. 🔸"آنتونیو گرامشی" هم با طرح مساله هژمونی، سلطه و سرکوب رضایت‎مندانه را در قبال هسته سخت حکومت‌ها و سیستم‎ها راه حل متفاوتی در حکمرانی نوین، مدنظر قرار می‌دهد. مخرج مشترک همه این نظریه‌ها خلاصه می‌شود در اینکه برای حکمرانی خوب باید به انگاره‎سازی بهاء داد.   🔸مسیر انگاره‎سازی در جهان تصویر و رسانه نیز تولید الگوهای ذهنی و به تعبیر بوردیوی جامعه‌شناس، منش و و ساختار ذهنی است. امروزه این ارتکازات و ذهنیت‌ها برای کودکان و نوجوان، پای فیلم‌ها و سریال‌ها و قصه‌ها و گیم‎ها، شکل و صورت می‌یابد و به مرحله رسوب ناخودآگاه می‌رسد. 🔸ما با افرادی مواجه هستیم که 6 تا 8 ساعت پای رسانه زندگی می‌کنند و به یک زندگی مجازی خو کرده و تبدیل به اصطلاحاً شده‌اند. 🔸برای مدیریت یا راهبری چنین هویت‌های بر ساخته‌ای بایستی ضلع رسانه را بدون تعارف وارد کارزار آموزش و تربیت نمود. اساساً مکانیزم تربیت بدون درک اقتضائات و مسائل و چالش‌های رسانه‌ای تکمیل نخواهد شد و برعکس اینکه هرچقدر نسبت به مبانی و مسائل و پیامدهای رسانه، اشراف وجود داشته‌باشد درک نسل نو با موفقیت بیشتری همراه بوده و فاز انگاره‎سازی و تربیت و ساخت انسان‌هایی قوی، مؤدب، منضبط، بانشاط و خلّاق ذیل هویت دینی به‌درستی رقم خواهد خورد. 🔸 و معرفی الگوهای ملموس برای کودکان و نوجوان در قالب قصه و فیلم یا حتی دنیای واقعی، به‌عنوان آلترناتیو هجوم رسانه‌های بیگانه می‌تواند از راهبردهای انگاره سازی و تربیت نرم تلقی شود. 🔹ادامه یادداشت از طریق لینک https://fekrat.net/article/lnk/32749 ✍علیرضامحمدلو 🆔 @asre_tabyin
🔻از سری مقالات سومین همایش ملی و اولین همایش بین‌المللی حکمرانی متعالی 🔎بررسی الگوی چگونگی تأثیرگذاری سواد رسانه‌ای بر حکمرانی سایبرنتیک و تحقق مردم‌سالاری دینی ✍نویسندگان: علیرضا محمدلو، معصومه نصیری، علی نوریجانی چکیده: نظر به اینکه حکمرانی نوین بدون مردم و رسانه‌ها قابلیت تحقق کامل ندارد و مردم‌سالاری و رسانه محوری با محوریت اطلاعات و تکنولوژی از اصول اساسی چشم‌انداز قدرت در جوامع آینده است، این مقاله تلاش کرده تا با بررسی مدل های کشورهای توسعه یافته در راستای ، تبیین نزدیک به واقعیتی از نسبت دمکراسی، رسانه و قدرت ارائه داده و فرایند چنین چشم‌اندازی را در بستر نظریات رسانه و شناخت ابعاد و ویژگی‌های دمکراسی، به تصویر بکشد. ▫️از طرفی نیز در تلاش است که بگوید با ارتقای سواد رسانه‌ایِ مردم در جوامع پسامدرن، امکان استفاده ابزاری دولت‌ها از رسانه‌ها کاهش می‌یابد و رسانه می‌تواند با کارکرد صحیح خود نقش بسزایی در تحقق حسن حکومت‌داری و ایجاد دولت‌های متعهد و پاسخگو در برابر حقوق مدنی شهروندان برعهده بگیرد. ▫️نتیجه این مدل، یک مردم‌سالاری جدید و مدل متفاوتی از قدرت در سطح خواهد بود. تلاش این مقاله در ارائه تصویری از مردم‌سالاری دینی با راهبرد سواد رسانه‌ای است که ظرفیت الگو شدن به‌عنوان یک مدل حکمرانی در عصر رسانه را داشته باشد. ▫️بر اساس یافته‌های این پژوهش، هرچه مردم افزایش یابد و سوژه به‌اصطلاح هوشمند گردد، نتیجه‌اش یک بده بستان ذهنی و شناختی میان مردم و حاکمیت خواهد بود. اگر اطلاعات در فضای سایبرنتیکال، یک‌طرفه و از بالا به پایین باشد، رهاوردش چیزی جز استبداد مدرن نخواهد بود. ▫️اما در مدل دینی که هدایت را اصل حاکم بر سایر اصول می‌داند، جریان اطلاعات و گردش داده‌ها بایستی دایره‌ای بوده و میان بالا و پایین جامعه، یک دیالکتیک فعال و عادلانه و شفاف برقرار گردد. درحقیقت شهروند مجهز به با توان تشخیص واقعیت از مجاز و جعل در فضای رسانه، باعث تقویت و رشد حاکمیت خواهد شد و از ایستایی و فساد و حرکت ضعیف خسته شده و سیگنال اعتراض و و را در سراسر سیستم و شبکه اطلاع‌رسانی شفاف، مخابره خواهد کرد. ‌‌‌‌‌‌‌  کلید واژه ها: ، مردم‌سالاری دینی، حکمرانی سایبری، سایبرنتیک 🔻لینک مدنظر جهت اصل مقاله ارائه شده در کنفرانس: https://governanceschool.ir/fa/download/229 🆔 @asre_tabyin
🔎ماساژ پیام و یک تیتر مهندسی شده به سبک ‌بی‌بی‌سی فارسی ▫️/بی‌بی‌سی فارسی: "نگهبان بانک ملی بابلسر که به نماینده مجلس خبرگان شلیک کرد، اعدام شد"./ این خبر مربوط به حکم قصاص قاتل آیت الله سلیمانی نماینده مجلس خبرگان است که امروز اجرا شد. ایشان اردیبهشت ماه امسال بر اثر ترور مسلحانه در بانک ملی بابلسر به شهادت رسید. ▫️با اندکی تامل در تیتر خبر، شاهد بازی با واژه ها به سبک این رسانه لندنی هستیم. ماساژ پیام یعنی "دستکاری وزن پیام" و به عبارتی؛ تخفیف گزینشی و "تغلیظ و ترقیق جهت دار متن" که در این تیتر عیناً مشاهده می‌کنیم. ▫️قاتل را جهت بازی با عواطف مخاطب، با عناوین شهروندی(نگهبان بانک و نماد طبقه پایین جامعه) معرفی می کند و واژه قتل را از طرف فاعل ماجرا حذف کرده و به عبارت "شلیک کرد" تقلیل داده و به ضعیف‌ترین صورت ممکن بسنده می‌کند. ▫️در فرامتن و هم نتیجه می‌گیرد که حکم اعدام، عادلانه نبوده و حق این شهروند عادی و نگهبان معمولی بانک، اعدام نیست و جمهوری اسلامی مبتلا به ظلم است. ▫️یادمان نرفته که این رسانه بی‌طرف! در جریان تبادل اسرا میان رژیم نامشروع صهیونیستی و جریان مقاومت غزه، با یک غش خبری و تیتر مهندسی شده، برای اسرای فلسطینی از کلمه "Prisoners" زندانیان (نماد جرم) و برای اسرای اسرائیلی از کلمه "Hostages" گروگان‌ها(نماد مظلومیت) استفاده کرد! ✍علیرضا محمدلو 🆔 @asre_tabyin
🔎پوشش و حجاب یک ذائقه متغیر فرهنگی یا یک باور عمیق فلسفی؟ ✍علیرضامحمدلو ▫️اگر در جغرافیای مدرن، مساله پوشش را دست کم می‌گیرند یا حاشیه می‌دانند و در حد یک ذائقه و تمایل فردی تقلیل می‌دهند، ناشی از یک دستگاه فلسفی است که در ساختارهای آن جامعه رسوب کرده و تطوراتی متکثر، گسسته و چند پاره‌ای را تجربه نموده است. ▫️انتهای این تغییرات بنیادین و رسیدن به «بدن مندی فلسفی و جامعه شناختی» به جایی رسید که دیگر نقطه اتکا داشتن و مبناگرایی را به سخره گرفته و با فیگور پسامدرن، یک سرگردانی و نسبیت معرفتی را به داشتن معیار معرفت روشن، ترجیح دادند. ▫️این گم شدگی معرفتی در تهی شدن زندگی‌ها از معنا و رسیدن به نقطه بی بازگشت هویت‌های سیال و شکل گیری  و خانواده‌های اجاره‌ای و انبوه تنها (به تعبیر رایزمن) و و انقلاب جنسی در برخی کشورهای مدرن، تجلی پیدا کرده است. ▫️نمی‌توان در با سریال‌های مروج بی ادبی و خیانت و رقص و مصرف دخانیات و ارتباطات خارج از دایره عرف و شرع و پوشش نامتعارف، به و ریشه دار و ارتکازات مذهبی جامعه هجوم برد و پدیده «ذهنیت مهاجر» و «رفتار ناهنجار» در بخش‌هایی از جامعه نوجوان و جوان را هم به انتظار ننشست. ▫️اگر در بخشی از جامعه مساله دچار اعوجاج هم شده باشد، متأثر از یک سبک زندگی است که در بستر ساختارهای فرهنگی و مکانیسم‌های اقتصادی و کانون‌های رسانه‌ای به یک ایده یا پدیده اجتماعی تبدیل شده است. ایده آلی که فرهنگ و ذهنیت «در لحظه زندگی کن»، «مجاورت مصرف و منزلت»، «هویت سیال» و «پوشش نامتعارف» و «تکثر مرجعیتی» و «فروپاشی و قداست زدایی از خانواده»، «عدم قطعیت و گسستن و پیوستن‌های آنی و سریع» را به جامعه پمپاژ کرده است.  🔻لینک‌ ادامه یادداشت: http://mehrnews.com/x33KWX 🆔 @asre_tabyin
🔎فهم کاریکاتوری و متد موزاییکی یک حوزوی دگراندیش(۱) ▫️روش شناسی می‌گوید؛ در فهم متون اگر تمرکز منفصل در تک گزاره‌ها داشته باشیم، مبتلا به درک جزء در غیاب کل می شویم و معنای منظومه‌ای و یکپارچه و دلالت کلان سخن را از دست می‌دهیم. دلیل روشن هم این است که با هر سنت کلاسیک یا مدرن معرفتی، اگر بخشی را بدون بخش های متمم و مکمل و مفسر متصل یا منفصلش، اُبژه قرار دهیم، دچار قرائت گزینشی با نارسا و منفصل از مکمل ها و متمم ها و مفسرها خواهیم شد. پر واضح است که تاریخ، شخصیت و گاهی حتی متون دینی را هم اگر در تک گزاره هایش بدون شان نزول و قبل و بعد، مطالعه کنیم، دچار اعوجاج و و غیرمنضبط و دور از مراد متکلم و دلالت اصلی ماجرا خواهیم شد. 🔸بعنوان مثال وقتی عباراتی از صحیفه امام راحل را بدون پیوست مقام و ضرب قراین مفسر و به سبک تقطیع و برش های امروزی قرائت کنید، خوانش شما همینقدر مبتذل خواهد بود که خمینی کبیر را که از سال ۴۲ تا ۵۷ بدون هیچ اقدام نظامی، قیام مردمی را به ایستگاه ۲۲ بهمن رسانید، اهل تنش و تک روی، خطاب کرده و بودن را همین مقدار سطحی و بدون درک الزامات پیچیده حکمرانی در عینیت، اهرم دیکتاتوری ترجمه می‌کنید. 🔸امام حداقل در سه ساحت روشن نشان داد که به مردم و نگاه نخبگانی، اعتقاد راسخ دارد و پای این باور هم هزینه داد. در ساحت ساختاری، تفکیک قوای سه‌گانه را ذیل ولایت فقیه پذیرفت و پای نهادهایی همچون مجمع تشخیص و شورای نگهبان‌ را هم امضا کرد. یک دیکتاتور(به زعم نارسای شما) آیا تن به ساختارهای پیچیده و پر‌وتکل های محدویت‌زا در ساحت حکمرانی می دهد؟ 🔸در عرصه مدیریتی هم افرادی را پذیرفت که به جد با بودنشان مخالف بود اما فهم نخبگانی و شورای همراه انقلاب را صحه گذاشت و زیر بار انتخاب بازرگان، بنی صدر و منتظری هم رفت. مدیریت نخبگانی کشور برای امام، یک مانیفست جاری بود نه یک ژست و شعار ابتدایی از نهضت که حتی در حساس ترین لحظات میدان هم علی‌رغم میل باطنی و به تبع مشورت نخبگان، را نوشید. جای سوال اینجاست که چگونه می توان چنین شخصیتی را دیکتاتور خواند الا کسی که بدلیل مدل مطالعه تفننی یا گعده‌ای، تاریخ را گزینشی، کات خورده و سکانسی متوجه شده و تک گزاره هایی را برای اثبات فرضیه اش برجسته سازی نماید و جنگ تحمیلی بیش از ۲۰ کشور علیه ایران را هم نتیجه ماجراجویی و تفکر تنش‌زای امام راحل تلقی کند! 🔸آیا رواست که ارتباطات با ساواک و سیا و مرام منافقانه و مارکسیستی اش را مطابق اسناد تاریخی در نظر نگیریم و تندروی و جنایت های بعد انقلاب او را هم پای تندروی و تندخویی امام(العیاذ بالله) با این شخصیت معلوم الحال بنویسیم؟ برای اثبات فرضیه غلطتان تا کجا قرار است که دنده معکوس بکشید جناب اکبرنژاد که حتی محاکمه و را که سیزده سال پابه‌پای شاه معدوم در قامت نخست وزیری علیه مردم و اسلام خیانت و جنایت به خرج داد، زیر سوال ببرید و امری بیهوده و ناشی از تنش‌زایی بخوانید! 🔸در عجبم از اینهمه فهم گزینشی و پازل های آشفته شما که به دلیل بساطت زیاد و سادگی بیش از حدش، هیچ حس علمی و فقهی را جهت پاسخگویی تحریک نمی کند. شما دچار شده‌اید که یکدفعه از عرش تحول در حوزه، به فرش انسداد حکومت داری در عصر مدرن، شیفت وضعیت داده اید. 🔸فهم شما از مدرنیته و مقهور شدنتان مقابل ماشین غرب هم حاکی از ضعف شناختی شما در تفکیک سه ساحت مبانی، مسائل و نتایج غرب است که شما در نهایت سادگی فقط برخی نتیجه‌های بسته‌بندی شده را در غیاب مبانی و فرایند شکننده و مبتلا به تعارض غرب می‌بینید و همچون یک شبه انجمنی، قائل به عدم امکان حکومت اسلامی در عصر حاضر شده اید. جالب است که تئوریسین پایان تاریخ هم بعد از شکست های متعدد جریان غرب و لیبرالیسم در منطقه و جهان در ساحت های سیاسی و اقتصادی، طی مصاحبه ای این نظریه اش را پس گرفت و وضعیت جهان متجدد را در ثبات و بقا با توجه به ارتشی و میلیتاریستیک شدن نسخه های آمریکا برای جهان امروز، مبتلا به تردید و امتناع دانست. ادامه دارد... ✍علیرضامحمدلو 🆔 @asre_tabyin
عصرتبیین عصررسانه
🔎فهم کاریکاتوری و متد موزاییکی یک حوزوی دگراندیش(۱) ▫️روش شناسی می‌گوید؛ در فهم متون اگر تمرکز منفص
🔎فهم کاریکاتوری و متد موزاییکی یک حوزوی دگراندیش(۲) 🔸الان قرن ۱۹ و دوران اتوریته غرب نیست جناب اکبرنژاد و تاریخ انقضای شیفتگی به غرب هم مدت هاست که به سر رسیده. تاریخ تمدن ویل دورانت یا توین بی را ورق بزنید تا با طلوع و غروب تمدن ها بیشتر آشنا شوید. مرعوبیت شما از مدرنیته و رسیدن به نسخه انزوا و تسلیم، ناشی از تجزیه نکردن مبانی و مسائل و نتایج غرب از همدیگر و تمرکز بر نتایج ماشین غرب در قاب پروپاگاندای رسانه‌ای و غفلت از مبانی لرزان و فرایندهای پریشانی است که شکاف های جدی اجتماعی و سیاسی را در جغرافیای مدرن رقم زده است. 🔸حداقل انسان تک ساحتی مارکوزه را مطالعه و تفکرات نوام چامسکی را مرور کنید تا با شکاف های فلسفی و گسل های اجتماعی بنیان افکن غرب آشنا شوید روی دیوار موقت مدرنیته یادگاری ننویسید که غرب با نسخه پست مدرن از یکه تازی خودش عبور کرده است. 🔸جهت اطلاع شما، اندیشه دینی و تفکر مقاومت در جهان امروز مشتری های بزرگ و جذابی پیدا کرده است. از طرفی نیز جریان‌های اقتصادی ضد دلار و توافق بزرگ بریکس و جنبش جلیقه زردها و ده‌ها مورد مشابه ضد امپریالیسم غرب در آمریکای لاتین و غرب آسیا و چین و..، نشان از افول هژمونی مدرنیته و نائل شدن به جهان چند قطبی دارد. 🔸شما دست امام را در صحنه انقلاب، خالی از نرم افزار اداره خواندید که این سخن نامعقول و نگاه ایده آلیستی هم نتیجه بی‌اطلاعی شما از استراتژی‌های پدیدارشونده و پازل‌ سازی سیال و انعطاف در عین انضباط بوده که امر رایج و شناخته شده‌ای در امور استراتژیک محسوب می شود که اندیشه های مینتزبرگ را می توانید در این زمینه مطالعه کنید. 🔸در بخشی از صحبت های یکطرفه تان امام را فاقد تجربه سیاسی خوانده‌اید که معلوم می شود اولا با زندگی و درک سیاسی این شخصیت اصلا آشنا نیستید که از نوجوانی در جلسات علنی مجلس شرکت می کردند و بعدها به بزرگترین چالش سیاسی دولت آمریکایی_انگلیسی پهلوی تبدیل شدند. آیا تبیین فلسفه سیاسی با تئوری ولایت فقیه و کنشگری سیاسی در سطح مخالفت با مهمترین لوایح پهلوی از جمله کاپیتولاسیون و انجمن های ایالتی و ولایتی با درک درست از منافع ملی و هویت اسلامی_ایرانی و تبعید شدن به کشورهای مختلف و توانایی بسیج عمومی جامعه و ده ها حرکت سیاسی و اجتماعی در سطح راهبری نرم بدون مواجهه سخت، از نظر شمایی که هیچ کنش سیاسی در عمرتان تجربه نکرده اید و فقط روبه دوربین و متکلم وحده انتقاد کرده‌اید، تجربه سیاسی محسوب نمی شود؟ 🔸ثانیا اینکه انقلاب اسلامی ۵۷، نتیجه و محصول چندین دهه تجربه اجتماعی_سیاسی بود و در یک فرد خلاصه نمی‌شود که شما نسخه شکست خورده ماقبل مشروطیت را برای موثرترین چهره سیاسی قرن به زعم اندیشمندان علوم روز سیاسی می‌پیچید! اینکه امام بایستی قبل از رهبری ماکت های سیاسی را در مجلس و دولت در قامت مشاور و وکیل و... تجربه می‌کرد هم بهمین دلیل حاکی از عدم شناخت شما از تاریخ مشروطیت و ماقبل و مابعد آن است که مدرس ها و مشروطه چی ها را نخوانده‌اید و تاریخ سیاست شناسی امام اما دقیق بود. مگر تجربه مشروطیت و بازی در زمین رژیم در قامتی شبیه شورای نگهبان یا وکیل مردم چه نتیجه مثبتی داشت که امام را به تجربه مجدد آن حواله می‌دهید؟ به قول حکیمی خوشابحال ملتی که کودکانش تاریخ می‌خوانند و چون بزرگان می‌اندیشند و بدا بحال ملتی که تاریخ نمی‌خوانند و کودکانه می‌اندیشند(دانایی تحلیلی متصل نه اطلاعات گزینشی منفصل). 🔸متاسفانه همانطور که جنبه قهری و دافعه اهل بیت و بدر و خیبر و احد(تاسیس حکومت) و صفین و نهروان و جمل(تثبیت حکومت) را بطور کلی سانسور کرده اید، درک درستی از دکترین های بین اللملی هم ندارید و شبهات مهندسی شده فضای مجازی را با روتوش فقهی بیان می‌کنید و دفاع ایران از جبهه مقاومت در منطقه را به چالش می‌کشید. 🔸حداقل اگر از مغالطه داخل کشور_خارج کشور رها نمی‌شوید و نظام در دفاع از مظلومان جهان را بر نمی‌تابید، عنوان (Proxy war)  و جریان دومینویی قدرت راهبردی و اهمیت عمق استراتژیک در امنیت بین الملل را سرچ بفرمایید تا بعد از فهم فلسفه حضور آمریکا و انگلیس و فرانسه و روسیه و ... در اقصی نقاط دنیا، درک درستی از امنیت برون مرزی و استراتژیک ایران و طراحی خاکریزهای منطقه‌ای پیدا کنید و شعار تاریخ مصرف گذشته "نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران" را ریکاوری و ویرایش فقهی نکنید. 🔻جناب آقای ، نمی دانم چه میزان از برد منفی صحبت هایی اخیرتان و سوءاستفاده ضدانقلاب از گره‌های ذهنی‌ شما مطلع هستید ولی باید عرض شود که تفکرات شما تازگی ندارد و رحمانیتش در بخشش هویداها و روی خوش نشان دادن به رجوی ها، بوی آقامیری می‌دهد.شیفتگی تان به غرب هم که بوی رفیقتان را دارد و کلیدواژه فریب آلود تنش زدایی هم رنگ و بوی دهه هفتاد و دار و دسته اصلاحات. ✍علیرضامحمدلو 🆔 @asre_tabyin
🔎جنگ شناختی و مظلومیت جمهوری اسلامی(۱) ▫️ یعنی همین.مخاطب را در شناخت درست و غلط ماجرا دچار سرگیجه بکنی. هم با واسطه یا بی واسطه، بمب گذاری کنی و نزدیک به ۱۰۰ نفر را به شهادت رسانی و هم متهم کنی که "کار خودشونه" و با قدرت زبان و عبارات و تکنیک ، تلقین کنی که خود حاکمیت در راستای باگ‌گیری از سیستم و اهداف اجتماعی_سیاسی چنین، حادثه بزرگی را رقم زده است. ▫️آری جمهوری اسلامی مظلوم است و در عرصه افکار عمومی بایستی ترکیبی مبارزه کند. هم باید پاسخگوی آنهایی باشد که شعار نه غزه نه لبنان و...سر می‌دهند،هم بایستی فریب خوردگان "کار خودشونه" را روشنگری کند و هم بایستی را که از سیستم سبقت گرفته و نسخه تقابل مستقیم بدون ملاحظات قبلی و محاسبات بعدی می‌پیچند و متهم به انفعالش می‌کنند را اقناع نماید. ▫️در موقعیت بحران دو اتفاق مهم رخ می‌دهد و سه ضلعی حاکمیت، مردم و رسانه‌ را دچار گسست و استیصال می‌کند. اول اینکه حاکمیت‌ را به چالش می‌کشد و دوم اینکه مردم را هدف قرار می‌دهد و در نتیجه جامعه را از بین می‌برد. حواسمان پرت نشود که وقتی پروژه میدان، رسانه و اتاق فکر پشت سرش معلوم است، به جای متهم کردن سیستم و سرازیر کردن سیل شبهات و ضدروایت ها به جامعه و در بی‌اعتبارسازی نظام و ایجاد اختلال در اعتماد و همراهی مردم با تصمیمات حاکمیت،به فکر تقویت و بازتولید انسجام اجتماعی(Social integration) باشیم و با درک محاسبات خودی و ناخودی، خط روایت حمایت و اعتماد و همراهی را برجسته کنیم. ✍علیرضامحمدلو 🆔 @asre_tabyin
عصرتبیین عصررسانه
🔎جنگ شناختی و مظلومیت جمهوری اسلامی(۱) ▫️#جنگ_شناختی یعنی همین.مخاطب را در شناخت درست و غلط ماجرا د
🔎جنگ‌ شناختی و مظلومیت جمهوری اسلامی(۲) ▫️از اول انقلاب به فکر بودیم و با باور مومنانه به استراتژی "بهترین دفاع حمله است" عمل کردیم. احمدمتوسلیان و یارانش را در همان مرزهای بین‌اللملی و ایدئوژیک ایران اسلامی از دست دادیم. ▫️حال این آقای جمهوری اسلامی از طرف اکبرنژادها متهم است که صدور انقلاب، مصداق تنش زایی بود و از طرف برخی دوستان هم متهم است که دچار انفعال شده و بفرمایش امیر مومنان(علی علیه السلام)؛ ذلیل نشد ملتی مگر آنکه درون خانه اش جنگید. ▫️این فرمایش حضرت، کبرای دقیق و درستی است ولی وقتی رد پای چهل ساله ایران در منطقه و عمق راهبردی اش از افغانستان تا عراق و یمن و لبنان و غزه و تشکیل محور مقاومت روشن است، مصداق صغروی ندارد و شرح حال آقای جمهوری اسلامی نیست که آمریکا را در افغانستان و عراق و سوریه و لبنان و غزه شکست داده. ▫️الان وقت تحریک و اتهام به سیستم امنیتی با تحلیل های دور از میدان نبرد نیست و تعمیم جنگ غزه اگر لازم باشد محاسبات نصرالله ها و قاآنی ها برای ما حجت است. هنر ما حفظ به سیستم و ارتقاء ظرفیت انسجام بخش ماجراست نه القای ناامیدی و ناتوانی سیستم که اتفاقا یکی از اهداف همین گسل مردم_حاکمیت است. ▫️هیجانی نشویم و سریعا سفره نظری غلطی با تفکیک انقلاب اسلامی از پهن نکنیم که تفکیک وجود از ماهیت روا نیست. تفاوت شرایط حدوث و بقایش یا تاسیس و تثبیت و پیشرفت باعث نشود که از واقعیات تهاجمی و اقتضائات تدافعی غافل شویم. ▫️حرف این نوشته فقط اعتماد به سیستم است چه مستقیم بزند چه غیرمستقیم، چرا که معتقد به ایمان و شجاعت و کارآمدی و راهبری درستش در حوزه های امنیتی و نظامی داریم و با اشتباه و کم کاری که در حوزه حفاظتی رخ داده و باید ترمیم و توجیه و توبیخ عوامل صحنه هم صورت بگیرد این باور کمرنگ نخواهد شد. ▫️دست این آقا برای هر نوع عملیاتی باز است و فعلا تصمیم گرفته جنگ نقطه‌‌ای انجام دهد نه منطقه ای و گسترده تا تعمیم جنگ به نفع خروج اسرائیل از تنگنا با ورود آمریکا به ماجرا با تحریک ایران اتفاق نیفتد. این فرسایش به اذعان اکثر کرسی‌های نظامی که در این نزدیک به سه ماه برگزار شده، علیه اسرائیل بوده و این تحرکات هم البته فارغ از اینکه واکنش از سر استیصال است، همانگونه که تابحال چنین بوده. ✍علیرضامحمدلو 🆔 @asre_tabyin
🔎سندروم ارضای فوری/ تاملی انتقادی در سبک زندگی مدرن 🛄 ما از نسل مایکرو ویو هستیم و نسل های قبلی ما از نسل بار گذاشتن آبگوشت برای درست کردن یک غذای سنتی مانند آبگوشت از روز قبل برخی مواد را خیس می دادند تازه دو سه بار آبش را هم عوض می کردند و سپس از صبح یا شب قبل غذا را بار می گذاشتند تا به خوبی پخته شود و سپس سفره ای انداخته می شد با هم و سر فرصت آرام آرام غذا خورده می شد.اما الان یک غذای آماده یا نیمه آماده را می گذاریم در مایکرو ویو و سه دقیقه بعد،تمام! 🛄 ما همه چیز را سریع می خواهیم.نسل های قبلی ما در روابط عاطفی،سال ها نامه نگاری و هدیه و رفت و برگشت تا دل معشوقی را نرم کنند(چه فرهادها  مرده در کوه ها).اما اکنون می خواهیم کمتر از یک هفته کار به نتیجه برسد و گرنه کات می کنیم!لاغری در ۱۰ روز و یادگیری زبان فرانسه در ۳ روز و افزایش قد در ۱ماه،همه چیز مایکروویوی شده است!! 🛄 این نگرش زندگی ما را تخریب کرده است.به همین خاطر جنبشی در دنیا راه افتاده به نام .این جنبش از کجا شروع شد؟ ۱۹۸۶،در مشهورترین میدان شهر رُم،رستوران جدیدی افتتاح شد.هجوم آمریکایی به قلب شهر رُم حساسیت‌هایی ایجاد کرده بود.یکی از معترضان یک ژورنالیست ایتالیایی، جنبشی را آغاز کرد به نام غذای آهسته.او بر محصولات محلی، آرامش در پختن و آرامش در خوردن و بیش از همه بر لذت بردن از مزۀ اصیل ایتالیایی تأکید می‌کرد. 🛄 این حرکت از غذا آغاز شد.اما هیچکس فکرش را نمی کرد که این قدر توسعه پیدا کند.غذای آهسته با استقبال گسترده‌ای همراه شد و جالب است بدانید اکنون حدود بیست شاخه از آن در کشورهای مختلف ایجاد شده مثل مدیریت آهسته، تفکر آهسته،آموزش آهسته، علم آهسته، سفر آهسته، گردشگری آهسته، شهر آهسته، طراحی آهسته و خواندن آهسته یا کندخوانی. مخالف سرعت و مدرنیته و بازگشت به گذشته نیست بلکه مخالف شتاب زدگی است.سرعت تضادی با طمانینه ندارد. آنچه ایراد دارد شتاب زدگی است. هر گونه شتاب زدگی باعث می شود که عمق کم شود: لذت عمیق از رابطه، فهم عمیق از یک کتاب، درک عمیق از یک منطقه ای که برای گردشگری انتخاب کرده ایم. ما امروزه با لذت های سطحی، فهم سطحی و درک سطحی و تصمیمات سطحی روبرو هستیم.   🛄 تحلیل و تجویز راهبردی: مهم ترین ریشه زندگی شتاب زده،رویکرد است. یعنی چه؟ یعنی چند کار را همزمان و با شتاب زدگی انجام می دهیم. قبل از ویندوز از کامپیوترها فقط یک کار را انتظار داشتیم.اما وقتی ویندوز آمد چند پنجره را با هم باز می کنیم و همه را هم همزمان اجرا می کنیم و انتظار داریم که همه را سریع به جمع بندی برسانیم.ترکیبی از چندکارگی (ویندوزی) و (جستجوی ارضای فوری). در زندگی جدید یکی از بزرگترین مشکلات این است که طمانینه از همه ما گرفته شده، یعنی ما چند کار را در آنِ واحد انجام می‌دهیم. در حالیکه دارید صبحانه می‌خورید ساعت مچیتان را می‌بندید تلویزیون هم روشن است. موبایل تان را هم چک می کنید. با همسرتان هم صحبت می کنید و لیست خرید روزانه تان را هم تکمیل می کنید. 🛄 در یکی از داستان ها، فرد مقدسی بود که معشوقه ای هم داشت.مشکل او در زندگی این بود که وقتی به عبادتگاه می رفت تا خدا را عبادت کند، فکر معشوقه اش رهایش نمی کرد و وقتی پیش معشوقه اش بود مدام وجدانش او را به یاد خدا می انداخت. نه عبادت عمیق داشت و نه لذت عمیق هم آمیزی با معشوقه اش. برای رهایی از زندگی شتابزده، مدیریت شتابزده، غذای شتابزده چاره ای نداریم جز «مثلث تمرکز، عمق و تامل». از این شاخه به آن شاخه پریدن چه در امور روزانه و چه در مدیریت یک سازمان یا کشور، باعث می شود که تمرکز رخ ندهد. زمانی که به هر دلیلی یک کار متوقف می شود و به کار دیگری می پردازیم. آن کار را از دست می دهیم و مسیر انجام کار را گم می کنیم و وقتی دوباره سراغ آن می رویم، زمان و انرژی باید بگذاریم برای دستیابی به آهنگ قبلی. بیشترین انرژی ما در رفت و برگشت بین کارهای مختلف صرف می کنیم. این رفت و برگشت ها و قطع شدن ها در مقایسه با زمانی که از ابتدا تا انتها روی یک کار متمرکز هستیم، زمان انجام آن کار را تا ۵ برابر بیشتر می کند. به بیان ساده، تک کاری می تواند زمان لازم را برای انجام کارهای مهم تا ۸۰ درصد کاهش داده و کیفیت و عمق کار را به شدت افزایش دهد. 🛄 پس به زبان ساده: ● تمرکز: به جای چندکار در آنِ واحد، روی یک کار متمرکز شویم. ● عمق: به یک کار بپردازیم. توجه کامل به آن تخصیص دهیم و نگذاریم چیزهای دیگر به آن هجوم بیاورند(مثال: وقتی با همسرمان صحبت می کنیم موبایل مان را کناربگذاریم). ● تامل: حرص و ولع این که یک کار را به هر نحوی که شده به اتمام ببریم در خود کنیم و تا زمانی که لازم است به کار فعلی ادامه بدهیم و کار جدید را شروع نکنیم. 📝دکتر مجتبی لشکربلوکی 🆔 @asre_tabyin
🔎حادثه تروریستی کرمان؛ از خط خبری دشمن تا استراتژی رسانه‌ای ایران 🔻بررسی اضلاع شناختی_رسانه‌ای حادثه دردناک و تروریستی طی مصاحبه ای با خبرگزاری ایکنا که محورها و مشروح خبر در ادامه تقدیم می شود: 1. چیستی و جنگ های بدون عامل و تبیین شناختی واقعه دردناک و تروریستی کرمان ۲. اهداف و کارکردهای سه‌گانه جنگ شناختی با محوریت فروپاشی ۳. تحلیل شگرد تکراری با مدل "رمزگشایی تقابلی" در اندیشه استوارت هال ۴. فرایند و مکانیسم پنجگانه جنگ شناختی از و تداعی تا قابلیت پیش بینی و کنترل رفتار اجتماعی ۵. تشریح شش گانه از حادثه کرمان در شبکه های معاند از تحقیر عبارت "امنیت در ایران" تا "دو قطبی سازی هواداران_هورا کشان" ۶. استراتژی پیشینی در مواجهه رسانه‌ای و ابتکار عمل در جهت پر کردن شکاف واقعیت تا روایت مشاهده مشروح مصاحبه از طریق لینکhttps://iqna.ir/00Haij ✍ علیرضامحمدلو 🆔 @asre_tabyin
📹 اکران و نقد و بررسی مستند 🔹باحضور: 🔸جناب آقای حسین شمقدری 🔸حجت الاسلام حسین صفری 🔹منتقدین: 🔸حجت الاسلام فرهاد فتحی 🔸جناب آقای آرش فهیم 🔸حجت الاسلام علیرضا محمدلو 🕰 زمان: یکشنبه ۲۴ دی/ ساعت ۹:۳۰ 📌کانال رسمی ستاد امر به معروف و نهی از منکر: https://eitaa.com/joinchat/147849401Cf9c3f14f0d 🆔 @asre_tabyin
🔸به دلیل پاره ای از ملاحظات نشست نقد مستند عمامه صورتی لغو گردید. 📌کانال رسمی ستاد امر به معروف و نهی از منکر: https://eitaa.com/joinchat/147849401Cf9c3f14f0d
🔎درباره یک نامستند آشفته و بازنمایی سکولار ▫️مستند فارغ از فرم شتاب‌زده،از حیث بازنمایی یک‌سری مبانی، مساله ها و دلالت هایش، حاوی نکات تامل برانگیزی است که مورد بررسی قرار می‌دهیم. 1️⃣ سه تصویر سکولار از روحانیت: ۱.بازنمایی "پیش از اجتماع" از روحانیت؛ خیلی کلیشه‌ای و تکراری در سکانس اول مستند، با یک بازنمایی کاتولیکی از روحانیت، حرف آخر را اول می‌زند. بریده از جامعه که مشغول کنش ورزشی/فانتزی بوده و مبتلا به تصور شاد از خود و به اصطلاح یک است.گویا که طعنه ای به گرایش عرفانی_اخلاقی روحانیت هم داشته باشد. ۲.بازنمایی "در اجتماع" از روحانیت؛ روحانیتی که کم توجه به قواعد و شئون ارتباطات از منظر دین(تعبیر گناه کوچک راوی)، وارد کافی شاپ، پارک و گفتگوی رو در رو با مردم!(دختران نوجوان و جوان بی‌/کم‌حجاب) با فیگور مردم شناسی! می‌شود. در این مواجهه با توجه به سوال راوی که خط روایت داستان را مدیریت می‌کند و پاسخ مصاحبه شوندگان، تصویر منفی جدایی مردم از روحانیت/دیوار حائل میان حوزه و جامعه، بازنمایی می‌گردد. گفتگوها بسیار تیز و و با جهت‌گیری نفرت از روحانیت و حکومت، پیش می‌رود و از طرف راوی مستند هم همین روایت غلط فریز می‌شود. ۳.بازنمایی "بر اجتماع" از روحانیت؛ در ادامه تابوشکنی و روایت سازی مسموم، تصویری قدرت زده، توتالیتر، ضدعلم و منفور از روحانیت ارائه می‌دهد که از وقتی وارد عرصه حکمرانی شده، فساد سیاسی_اقتصادی را در پی داشته است.از دیالوگ سمی که در باب بود و عبارت "حرم من" هم بهره می‌برد و نیز پرسش بدون پاسخی که راوی در باب تغییر سمت مردم/روحانیت از قبل و بعد انقلاب طرح می‌کند، همین روایت را تقویت می‌نماید. 2️⃣ دو تحلیل کژتاب از موضوع حجاب: ۱. تعمیم غلط و سوگیرانه: با نوع قاب بندی، تیپ سوژه ها و لوکیشن‌های مصاحبه، را یک مساله از دست رفته و بی حجابی را یک موضوع فراگیر نشان می دهد که البته با واقعیت و آمارهای رسمی در تعارض جدی است. اینکه قاب دوربین را به چند پارک و کافی شاپ و فروشگاه معطوف بکنیم و برای اثبات مدعای سخیف، رطب و یابس را بهم ببافیم و در برخی پلان ها، ماجرا را امنیتی جلوه دهیم، جز چیز دیگری نمی‌توان گفت. ۲. تحلیل حاد و بسیط و خطی: وقتی قاب دوربین را موقعیتی و ذوقی ببندیم و کشور را به لب ساحل و چند موقعیت طبقه زده اشرافی و لاکچری تنزل دهیم و از طرفی، دست داشتن ۹ سفارتخانه بیگانه در اغتشاشات ۱۴۰۱ و استعاره دیوار برلین‌ و نقش سرویس‌های جاسوسی را سانسور کنیم، نتیجه طبیعی این خواهد شد که مساله حجاب را به غلط، و نفوذ جریان‌های سیاسی داخلی معرفی کنیم. 3️⃣ سه تجویز تامل برانگیز در باب امر به معروف: ۱. تقلیل/تبدیل فناوری دینی به گفت و شنود شهروندی: وقتی روحانی مستند در کافی‌شاپ و پارک و نوع نگاه راحت و مواجهه‌ ریلکس با پوشش های نامناسب و بعضا زننده برخی از شهروندان را مشاهده می‌کنیم، دلالتی جز تقلیل یا تبدیل ناشیانه یک فناوری دینی به بدون اثر اصلاحی در ساحت اجتماعی را دریافت نمی‌کنیم. ۲. یک استراتژِی شکست خورده: وقتی غالب اشکالات مطرح شده از ماجرای تا بحث عبارت "چرا نمیرید؟" و سوالات ساختارشکن دیگر بی پاسخ می‌مانند یا پاسخ ضعیف و بلاگری دریافت می‌کنند و در انتها نیز زیر عمامه‌اش میزنند، و شکست پروژه امر به معروف را در ساحت پذیرش اجتماعی به مخاطب منتقل می‌کند. بماند که با شیطنت خاصی، عبارت درب فروشگاه را بالای سر روحانی مستند بعد از فرایند حضور اجتماعی، به عنوان یک قاب استعاری هم مشاهده کردیم! ۳. خوانش غلط از مطالبه درست: اینکه و نهی از منکر را از سد ثروت و قدرت باید رهانید و در ساحت مسئولان و سرمایه‌داران هم پیگیری‌ نمود حرف درستی است، اما اینکه از فرهنگ_اقتصاد یا سیاست_اقتصاد درست کنیم و با تعجیل و بساطت تحلیلی یا خوانش غلط یکی را بر دیگری ترجیح بدهیم، تلقی درستی نیست. 4️⃣ تکنیک تقطیع در خدمت اعتباربخشی ▫️آفت هم در عصر رسانه، به یک رفتار فراگیر تبدیل شده و دامان هر متن و انسان مقدس و جدی را هم گرفته است. داده‌ها و عباراتی که در موقعیتی از جانب بزرگی مطرح شده که نه قبل و بعد و موقعیت کلام، روشن است و نه با منظومه سخن و اندیشه‌اش سنجیده می‌شود و صرفا چون دلالتی بر ادعای مورد نظر دارد، برش خورده و مصرف می‌شود. در مستند جناب هم این تکنیک اعتباربخشی گزینشی به پیرنگ روایی داستان، با دو کلیپ کوتاه از حضرت امام و رهبرانقلاب، استفاده شده و صرفا تقویت و تعمیم شبهات علیه روحانیت را دنبال می‌کند و الا با واقعیت‌ها و دیگر عبارات امامین انقلاب، نسبت شاذ و دوری دارد. ✍️علیرضامحمدلو 🆔 @asre_tabyin
🔎 پدیده سواد مصنوعی و الگوی جدید نادانی ✍️ ادوارد سعید 🔸 روزانه فقط در تلگرام بیش از ۳ میلیون مطلب منتشر می شود. جالب است بدانید در ساعت ۴ صبح که میزان مطالب منتشر شده به کمترین مقدار خود می رسد نیز ۲۵ هزار مطلب نشر می یابد. این میزان تولید محتوا در شبکه های مختلف اجتماعی در طول تاریخ بی نظیر و فوق العاده است و منجر به پدیده جالبی شده: «همه ما» راجع به «همه چیز» می دانیم اما با ويژگی هایی خاص. 🔹کارل تارو ژورنالیست معروف ژاپنی می گوید: هر وقت هر کسی از هر چیزی سخن می‌گوید ما وانمود می کنیم که دربارۀ آن می‌دانیم. همکارانمان دربارۀ فیلم، کتاب، قیمت ارز، حمله نظامی آمریکا صحبت می‌کنند سرمان را بالا و پایین می بریم یعنی من هم دربارۀ آن می دانم. 🔸این در صورتی است که آن ها دربارۀ آن موضوع فقط نظرات کس دیگری را در یک شبکه اجتماعی خوانده اند و آن را بازگو می کنند همان گونه که ما نیز چنین می کنیم. ما به شکلی خطرناک به نوعی کپی برداری از دانایی نزدیک می‌شویم، که در واقع الگوی جدید نادانی است. ما با روبرو هستیم. ✍️تحلیل و تجویز راهبردی: رسانه ها باعث شده اند به سرعت برق در معرض اخبار و به سرعت باد در معرض تحلیل اخبار قرار بگیریم. محیط اطراف ما پر است از اخبار مغشوش، اعداد و ارقام گول زننده و حرف های جهت‌دار. سه مساله این موضوع را تشدید می کند: 1️⃣ حجم بالای اخبار و تحلیل ها: اطلاعات بیشتر یعنی فرصت کمتر برای بررسی دقیق تر آن ها. 2️⃣ سبک زندگی شتابان: زندگی امروزی نسبت به 200 سال پیش بسیار چگال تر شده است. یعنی میزان رخدادهای کاری و ارتباطاتی در واحد زمان بیشتر شده است. 3️⃣ سواد مصنوعی: نظرات ما از در شبکه‌های اجتماعی سرچشمه می‌گیرند، نه مطالعۀ کتاب‌ها! این کپی برداری از دانایی، در واقع الگوی جدید نادانی است. به همین خاطر است که اخبار درست، غلط، و حقیقت در فضای مجازی تقریبا هم ارزش‌اند. چرا؟ چون ما فرصت نمی کنیم که درستی آن چه را که دریافت می کنیم، بررسی کنیم. بلافاصله آن را می خوانیم و احتمالا آن را برای دیگران فوروارد (ارسال) می کنیم و در گفتگوهای خانوادگی یا دوستانه یا کاری مان از آن اطلاعات استفاده می کنیم که نشان دهیم از زمانه عقب نیستیم. 🔻چه می توان کرد؟ 1️⃣ . نه باور کنید و نه رد کنید. زمانی که استدلال به نفع یا علیه آن گفته یا نوشته ندارید نه ردش کنید و نه تأیید، قضاوت خود را معلق کنید تا زمان دریافت اطلاعات کافی برای قضاوت. 2️⃣ در حالت غیر طبیعی قضاوت نکنید. مطالعات نشان داده اند زمانی که افراد از بیشتری برخوردارند، کیفیت قضاوت های حرفه ای شان افزایش می یابد. بنابراین زمانی که شتاب زده، هیجانی، خسته و پریشان هستیم، کیفیت قضاوت های ما افت می کند و قضاوتی که در زمان شتاب زدگی می کنیم به اندازه قضاوت یک فرد مست [غیر عادی]، غیرقابل اتکاست. 3️⃣ به ، حساس باشید. جملاتی که با فعل مجهول و بدون فاعل ساخته شده‌اند مانند «گفته می‌شود» یا «شنیده‌ها حاکی از آن است که» و «یا بر اساس اخبار منتشر شده» روشی برای پیچاندن شما هستند. در این ساختارها خبر وجود دارد. اما منبع خبر وجود ندارد. 4️⃣ برای هر چه می خوانید یا می شنوید از خودتان بپرسید: الف) آیا از /گزارش مطمئن هستم؟ ب) آیا شواهد تاییدکننده یا استدلال های قانع کننده آورده شده یا اینکه یک حرف به زبان های مختلف تکرار شده؟ ج) آیا بین مقدمه و اطلاعات ارایه شده و نتایج رابطه منطقی وجود دارد؟ د) آیا تمام واقعیت بیان شده یا بخشی از واقعیت؟ 5️⃣از و کلمات هم خانواده استفاده کنید. آدم های دقیق دائم می پرسند چرا؟ چرا کاندیدای ریاست جمهوری شما بهتر است؟ چه چیز باعث می شود که فکر کنید قیمت ارز بالا می رود؟ چطور به این نتیجه رسیدید؟ 6️⃣در دانش منطق، فصلی وجود دارد به نام مغالطات. برای تقویت تفکر سنجش گرانه (انتقادی) بخش را بخوانید تا با بیش از ۷۰ نوع مغالطه (=دامگاه اشتباه ذهنی) آشنا شوید. 7️⃣حضور در شبکه های اجتماعی مفید است. در آن بسیار جذاب، مفید و غنیمت است. اما فراموش نکنیم که آن ها نمی توانند جایگزین کتاب و تفکر عمیق شوند. 🆔 @asre_tabyin
🔎 رسانه امنیت ما کجاست؟ ▫️در شرایط امنیتی بایستی میدان، دیپلماسی و رسانه، حداکثر هماهنگی را داشته باشند تا را مستقر کنند. در واقع امنیت، معنایی است که بخشی از آن در میدان و بخشی در اذهان رقم می‌خورد. به همین دلیل آمریکا در جنگ‌خلیج فارس، CNN و دوربین هایش را جهت روایت همراه می‌کند. ▫️(جنگ) یعنی سکویی که بتواند روایت غالب و روشن ماجرا را بر دوش کشیده و شبکه روایت را راهبری کند. پاشنه آشیل جامعه، تحلیل‌های متکثر و زردگوهایی است که بدون اتصال به میدان یا دیپلماسی، هرلحظه گمانه‌ای را برای مخاطب برجسته‌ کرده و را دچار نوسان ادراکی می‌کنند. ▫️این چالش بدلیل جدا افتادن اتاق جنگ و فکر و است که در نتیجه نمی‌توانند افکارعمومی بعنوان ضلع سوم جنگ را راهبری نمایند. بایستی نقش رسانه به عنوان ضلع جدید مدیریت را به رسمیت شناخت والا مبتلا به گسل اجتماعی و سیاسی خواهیم شد. ▫️ از اندیشمندان بزرگ جنگ می‌گوید که هر جنگی سه ضلع دارد؛ دولت(government)، ارتش(army) و مردم(people). عقل، شانس و اشتیاق. عقل سیاستمدار با شانس و توانی که ارتش فراهم می‌کند بایستی در اشتیاق و حمایت و ذهنیت افکارعمومی ضرب شود تا ترکیب اقدامات امنیتی تکمیل شود. مشت ارباب رسانه را پر کنید تا این مثلث تکمیل شود. ▫️این به معنای مداخله افکارعمومی در چند و چون و جزییات اقدامات امنیتی و نظامی نیست و فقط نامحرم ندانستن رسانه‌های جریان اصلی و همسو جهت ربودن گوی سبقت از دست ، رسانه های زرد، ، منفی‌باف و خودتحقیر است. ✍علیرضامحمدلو 🆔 @asre_tabyin
🔎باور کنیم امنیت ملی شوخی نیست ... چند روز از منهدم کردن مقر موساد در اَربیل می‌گذرد. حمله‌ی موشکی‌ای که در آن پیشرو دیزه‌یی به همراه چند افسر اطلاعاتی موساد کشته شدند. از آن روز تا حالا رسانه‌ها، اطلاعات دقیقی ندارند که در اَربیل چه نفراتی از صهیونیست‌ها به درک واصل شدند ... اما اینجا در کشور ما از یکی دو ساعت پیش رقابت شدیدی بین کانال‌ها و رسانه‌ها شکل گرفته در معرفی شهیدان امروز در سوریه تقریباً تصاویر نصف برادران سپاهی را هم به جای شهدا منتشر کرده‌ایم! واقعاً نمی‌دانم چقدر اعلام اسامی و سمت‌ها در این سطح و موقعیتِ جنگِ پیش‌ رو درست است یا غلط! اما آنچه قابل فهم است؛ تلاش عجیبی است برای دیده شدن، برای عقب نیفتادن در اعلام خبر، برای به اقدام دشمن، برای به هم ریختن ناخواسته‌ی اذهان عمومی، برای ... به قول یکی از رفقا نمی‌دانم این چه زمانی فروکش می‌کند؟ هنوز هیچ چیز مشخص نیست، نهاد رسمی اطلاع‌رسانی نکرده، زوایای موضوع مشخص نشده، دوستان دقیقه به دقیقه مطلب منتشر می‌کنند ... ▫️رسانه امنیت کجاست؟ ✍حمید کثیری 🆔 @asre_tabyin