eitaa logo
آستانِ مهر
6.4هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2.3هزار ویدیو
61 فایل
کانال رسمی «فرهنگی خواهران» آستان مقدس حضرت معصومه علیهاالسلام تنها کانال بانوان اعتاب مقدس Admin: @karimeh_135 @Mehreharam سایت 🌐astanehmehr.amfm.ir اینستاگرام: https://Instagram.com/astanehmehr ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3163553795Cd8320e803c
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 💎 مردی با پسرش ، به عنوان مهمان ، بر علی - علیه‏ السلام - وارد شدند .  علی با اكرام و احترام بسیار آنها را در صدر مجلس نشانید و خودش روبروی‏ آنها نشست. موقع صرف غذا رسید. غذا آوردند و صرف شد. بعد از غذا ، قنبر غلام معروف علی ، حوله‏ ای و طشتی و ابریقی برای دست شوئی آورد . علی‏ آنها را از دست قنبر گرفت و جلو رفت تا دست مهمان را بشوید . مهمان‏ خود را عقب كشید و گفت :  " مگر چنین چیزی ممكن است كه من دستهایم را بگیرم و شما بشوئید " .  علی فرمود : برادرِ تو ، از سر تو است ، از تو جدا نیست ، می‏ خواهد عهده‏ دار خدمت تو بشود ، در عوض خداوند به او پاداش خواهد داد ، چرا می‏خواهی مانع كار ثوابی بشوی ؟ " باز هم آن مرد امتناع كرد . آخر علی او را قسم داد كه من می‏ خواهم به شرف خدمت برادر مؤمن نائل گردم ، مانع كار من مشو " .  مهمان با حالت شرمندگی حاضر شد . علی فرمود : " خواهش می‏كنم دست خود را درست و كامل بشویی ، همان طوری كه اگر قنبر می‏ خواست دستت را بشوید می‏ شستی ، خجالت و تعارف را كنار بگذار. "  همینكه از شستن دست مهمان فارغ شد ، به پسر برومند خود محمد بن حنفیه‏ گفت :  " دست پسر را تو بشوی . من كه پدر تو هستم دست پدر را شستم و تو  دست پسر را بشوی . اگر پدر این پسر در اینجا نمی‏ بود و تنها خود این پسر مهمان ما بود من خودم دستش را می‏ شستم ، اما خداوند دوست دارد آنجا كه‏  پدر و پسری هر دو حاضرند ، بین آنها در احترامات فرق گذاشته شود " .  محمد به امر پدر برخاست و دست پسر مهمان را شست . امام عسكری -علیه‌السلام- وقتی‏ که این داستان را نقل كرد ، فرمود : " شیعه حقیقی باید این طور باشد ."  📔 بحارالانوار ، جلد 9 ، چاپ تبریز ، صفحه 598 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر @astanehmehr
📖 💎ارزش احترام به مؤمن 🔻سلمان مى‌گويد: 🔆به حضور رسول خدا صلوات‌الله‌علیه‌و‌آله رفتم، ديدم آن حضرت به بالشى تكيه داده است، آن را به سوى من افكند و سپس فرمود: 🔸«اى سلمان! هر مسلمانى كه وارد بر برادر مسلمانش گردد، و آن برادر مسلمان براى احترامِ وارد شده، متّكائى در اختيار او بگذارد، خداوند گناهانش را مى‌آمرزد». 📔سيرت پيامبر اعظم و مهربان‏، محمد محمدى اشتهاردى‏ 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر @astanehmehr
💠 🔺 قال رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله: 🔆 الضَّیفُ عَلى بابِ القَومِ بِرِزقِهِ، فَإِذَا ارتَحَلَ ارتَحَلَ بِجَمیعِ ذُنوبِهِم. 🔅مهمان، با روزى اش بر قوم وارد مى شود، و چون برود، با همه‌ گناهان آنها مى رود. 📚بحارالأنوار : ج ۷۵ ص ۴۶١ 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام‌الله‌علیها @astanehmehr
📖 💎 مردی با پسرش ، به عنوان مهمان ، بر علی - علیه‏ السلام - وارد شدند .  علی علیه‌السلام با اكرام و احترام بسیار آنها را در صدر مجلس نشانید و خودش روبروی‏ آنها نشست. موقع صرف غذا رسید. غذا آوردند و صرف شد. بعد از غذا ، قنبر غلام معروف علی علیه‌السلام ، حوله‏ ای و طشتی و ابریقی برای دست شوئی آورد . علی‏ علیه‌السلام آنها را از دست قنبر گرفت و جلو رفت تا دست مهمان را بشوید . مهمان‏ خود را عقب كشید و گفت :  " مگر چنین چیزی ممكن است كه من دستهایم را بگیرم و شما بشوئید " .  علی علیه‌السلام فرمود : برادرِ تو ، از سر تو است ، از تو جدا نیست ، می‏ خواهد عهده‏ دار خدمت تو بشود ، در عوض خداوند به او پاداش خواهد داد ، چرا می‏خواهی مانع كار ثوابی بشوی ؟ " باز هم آن مرد امتناع كرد . آخر علی علیه‌السلام او را قسم داد كه من می‏ خواهم به شرف خدمت برادر مؤمن نائل گردم ، مانع كار من مشو " .  مهمان با حالت شرمندگی حاضر شد . علی علیه‌السلام فرمود : " خواهش می‏كنم دست خود را درست و كامل بشویی ، همان طوری كه اگر قنبر می‏ خواست دستت را بشوید می‏ شستی ، خجالت و تعارف را كنار بگذار. "  همینكه از شستن دست مهمان فارغ شد ، به پسر برومند خود محمد بن حنفیه‏ گفت :  " دست پسر را تو بشوی . من كه پدر تو هستم دست پدر را شستم و تو  دست پسر را بشوی . اگر پدر این پسر در اینجا نمی‏ بود و تنها خود این پسر مهمان ما بود من خودم دستش را می‏ شستم ، اما خداوند دوست دارد آنجا كه‏  پدر و پسری هر دو حاضرند ، بین آنها در احترامات فرق گذاشته شود " .  محمد به امر پدر برخاست و دست پسر مهمان را شست . امام عسكری -علیه‌السلام- وقتی‏ که این داستان را نقل كرد ، فرمود : " شیعه حقیقی باید این طور باشد ."  📔 بحارالانوار ، جلد 9 ، چاپ تبریز ، صفحه 598 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر @astanehmehr
📖 💎 مردی با پسرش ، به عنوان مهمان ، بر علی - علیه‏ السلام - وارد شدند . علی علیه‌السلام با اكرام و احترام بسیار آنها را در صدر مجلس نشانید و خودش روبروی‏ آنها نشست. موقع صرف غذا رسید. غذا آوردند و صرف شد. بعد از غذا ، قنبر غلام معروف علی علیه‌السلام ، حوله‏ ای و طشتی و ابریقی برای دست شوئی آورد . علی‏ علیه‌السلام آنها را از دست قنبر گرفت و جلو رفت تا دست مهمان را بشوید . مهمان‏ خود را عقب كشید و گفت : " مگر چنین چیزی ممكن است كه من دستهایم را بگیرم و شما بشوئید " . علی علیه‌السلام فرمود : برادرِ تو ، از سر تو است ، از تو جدا نیست ، می‏ خواهد عهده‏ دار خدمت تو بشود ، در عوض خداوند به او پاداش خواهد داد ، چرا می‏خواهی مانع كار ثوابی بشوی ؟ " باز هم آن مرد امتناع كرد . آخر علی علیه‌السلام او را قسم داد كه من می‏ خواهم به شرف خدمت برادر مؤمن نائل گردم ، مانع كار من مشو " . مهمان با حالت شرمندگی حاضر شد . علی علیه‌السلام فرمود : " خواهش می‏كنم دست خود را درست و كامل بشویی ، همان طوری كه اگر قنبر می‏ خواست دستت را بشوید می‏ شستی ، خجالت و تعارف را كنار بگذار. " همینكه از شستن دست مهمان فارغ شد ، به پسر برومند خود محمد بن حنفیه‏ گفت : " دست پسر را تو بشوی . من كه پدر تو هستم دست پدر را شستم و تو دست پسر را بشوی . اگر پدر این پسر در اینجا نمی‏ بود و تنها خود این پسر مهمان ما بود من خودم دستش را می‏ شستم ، اما خداوند دوست دارد آنجا كه‏ پدر و پسری هر دو حاضرند ، بین آنها در احترامات فرق گذاشته شود " . محمد به امر پدر برخاست و دست پسر مهمان را شست . امام عسكری -علیه‌السلام- وقتی‏ که این داستان را نقل كرد ، فرمود : " شیعه حقیقی باید این طور باشد ." 📔 بحارالانوار ، جلد 9 ، چاپ تبریز ، صفحه 598 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر @astanehmehr
✨فضيلت ميهمان بر ميزبان محمّد بن قيس حكايت كند: روزى در محضر مبارك امام جعفر صادق عليه السلام نام گروهى از مسلمانان به ميان آمد و من گفتم: سوگند به خدا، من شب ها شام نمى خورم، مگر آن كه دو يا سه نفر از اين افراد با من باشند؛ و من آن ها را دعوت مى كنم و مى آيند در منزل ما غذا مى خورند. امام صادق عليه السلام به من خطاب كرد و فرمود: فضيلت آن ها بر تو بيشتر از فضيلتى است، كه تو بر آن ها دارى. اظهار داشتم: فدايت شوم، چنين چيزى چطور ممكن است؟! در حالى كه من و خانواده ام خدمتگذار و ميزبان آن ها هستيم؛ و من از مال خودم به آن ها غذا مى دهم؛ و پذيرائى و انفاق مى نمايم!! حضرت صادق عليه السلام فرمود: چون هنگامى كه آن ها بر تو وارد مى شوند، از جانب خداوند همراه با رزق و روزى فراوان ميهمان تو مى گردند و زمانى كه خواستند بيرون بروند، براى تو رحمت و آمرزش به جا خواهند گذاشت. 📚چهل داستان وچهل حدیث از امام جعفر صادق علیه السلام، حجت الاسلام والمسلمین عبدالله صالحی @astanehmehr
✨فضيلت ميهمان بر ميزبان محمّد بن قيس حكايت كند: روزى در محضر مبارك امام جعفر صادق عليه السلام نام گروهى از مسلمانان به ميان آمد و من گفتم: سوگند به خدا، من شب ها شام نمى خورم، مگر آن كه دو يا سه نفر از اين افراد با من باشند؛ و من آن ها را دعوت مى كنم و مى آيند در منزل ما غذا مى خورند. امام صادق عليه السلام به من خطاب كرد و فرمود: فضيلت آن ها بر تو بيشتر از فضيلتى است، كه تو بر آن ها دارى. اظهار داشتم: فدايت شوم، چنين چيزى چطور ممكن است؟! در حالى كه من و خانواده ام خدمتگذار و ميزبان آن ها هستيم؛ و من از مال خودم به آن ها غذا مى دهم؛ و پذيرائى و انفاق مى نمايم!! حضرت صادق عليه السلام فرمود: چون هنگامى كه آن ها بر تو وارد مى شوند، از جانب خداوند همراه با رزق و روزى فراوان ميهمان تو مى گردند و زمانى كه خواستند بيرون بروند، براى تو رحمت و آمرزش به جا خواهند گذاشت. 📚چهل داستان وچهل حدیث از امام جعفر صادق علیه السلام، حجت الاسلام والمسلمین عبدالله صالحی @astanehmehr
✨فضيلت ميهمان بر ميزبان محمّد بن قيس حكايت كند: روزى در محضر مبارك امام جعفر صادق عليه السلام نام گروهى از مسلمانان به ميان آمد و من گفتم: سوگند به خدا، من شب ها شام نمى خورم، مگر آن كه دو يا سه نفر از اين افراد با من باشند؛ و من آن ها را دعوت مى كنم و مى آيند در منزل ما غذا مى خورند. امام صادق عليه السلام به من خطاب كرد و فرمود: فضيلت آن ها بر تو بيشتر از فضيلتى است، كه تو بر آن ها دارى. اظهار داشتم: فدايت شوم، چنين چيزى چطور ممكن است؟! در حالى كه من و خانواده ام خدمتگذار و ميزبان آن ها هستيم؛ و من از مال خودم به آن ها غذا مى دهم؛ و پذيرائى و انفاق مى نمايم!! حضرت صادق عليه السلام فرمود: چون هنگامى كه آن ها بر تو وارد مى شوند، از جانب خداوند همراه با رزق و روزى فراوان ميهمان تو مى گردند و زمانى كه خواستند بيرون بروند، براى تو رحمت و آمرزش به جا خواهند گذاشت. 📚چهل داستان وچهل حدیث از امام جعفر صادق علیه السلام، حجت الاسلام والمسلمین عبدالله صالحی @astanehmehr