#خاطرات_مامان_10
#دکتر_رضایی
🎨#معصومه_آیدین_ترکیه
یک هفته صبر کرده بودم تا به این روز برسیم. وارد مسجد شدیم. احسان بسم الله گفت.
وقتی این کلمات رو ازش می شنوم دلم خیلی براش میسوزه. حتما خیلی دلش بچه میخاد و امید داره که منو اینجا هم آورده تا درمان بشیم. این مسجد مکانی بود که یه دکتر مجرب هفته ای یک بار می اومد اونجا و بیمارها رو بدون پول و برای دل خودش درمان می کرد.
دکتر عجیبی که همه کاری بلد بود. همکار احسان اینجا رو بهش معرفی کرده بود و گفته بود هرکی از همه جا قطع امید می کنه میاد پیش دکتررضایی و خوشحال برمی گرده.
هیچ کار خدا بی حکمت نیست و شاید حواله شدیم که اینجا معجزه خدا برامون اتفاق بیفته.
اصلا شلوغ نبود دوتا مرد و یه بچه اینطرف نشسته بودن و چندتا خانم اون طرف.
یکی داشت می گفت پیش دکتر رضایی رفته و باباش رو برده درمان کرده. می گفت وقتی روز اول رفتند پیش دکتر رضایی ، پدرش رو با ویلچیر بردند و باباشون نمی تونسته بدون کمک دیگران از جاش بلند بشه. اما می گفت توی نوبت چهارم پدرم با پای خودش توی صف بلند خونه دکتر منتظر ویزیت بوده.
از اینکه پدرش درمان شده بود به دکتررضایی معتقد شده بود و می گفت الان اومده سنگ صفرا رو درمان کنه.
از اون خانم پرسیدم دکتر کارش خوبه ؟ چون احساس می کردم این هم یه فقط یه ماجرای جدیده؛
خیلی از دکتر تعریف کرد. آقای دکتر ، پزشک عمومی بود اما انگار کارش خیلی عالی بود و دستش شفا بود انگار طب سنتی هم کارمیکرد.
خلاصه نوبت ما شد. گفتند چون اولین ویزیت هستیم باید شرح حال پر کنیم. منشی دکتر کاغذی داد و به سوالات جواب دادیم. با تعجب و هیجان منتظر بودم. خجالت می کشیدم چون دکتر مرد بود. دکتر توی چشمام نور انداخت و نگاه کرد بهم گفت سینوزیت داشتی درمان شده ولی آلرژی داری کامل برطرف نشده.
خیلی به مدارکم نگاه کرد. سونوها و عکس های مختلف. من یه کاغذ هم از داروهایی که مصرف کرده بودم به دکتر دادم . نگاهی بهشون انداخت و گذاشت کنار. به ناخنم و رنگ کف دستم نگاه کرد. گفت خشکی بدنت خیلی زیاده خانم . سعی کن آب بیشتر بخوری. نخوری دوباره سنگ کلیه میاری. حتی می دونست که توی بچگی سنگ کلیه داشتم. جالب بود برام. حس کردم هرچی بگه درسته.
چندتا نفس کشید و بهم گفت از هیچ نظر مشکل برای بارداریم وجود نداره و سالمم.
خیلی خوشحال شدم انگار دنیا بروم می خندید. لبخندم کنار نمی رفت تا اینکه بعد از معاینه همسرم بهش گفت مشکلی ندارید و برای اطمینان و قاعدتا باید بچه دار بشیم. ما هردو خوشحال و مسرور گفتیم پس یعنی الان درمان شدیم؟ گفتند نه وقتی مشکلی وجود نداره میتونه مشکل از ژن باشه و اگر ژن باشه دکتررضایی نمی تونن براش کار خاصی انجام بدن.
لبخندامون خشک شد. جمله خانم دکتر افضلی و خانم دکتر شاهد و آقای دکتر اسداللهی رو یکجا تحویلمون دادند. گفتیم اتفاقا توی درمانهای دیگه هم گفتند که ممکنه مشکل ژنتیکی باشه. دکتررضایی با دست به بچه ای که بغل مردی بود اشاره کرد و گفت وقتی ژنتیکی باشه کار سخت میشه. می گفت اگه بچه ای بوجود بیاد شاید مثل اون بچه بشه و یا ناهنجاریهای دیگه.
اون بچه شاید 8سالش بود ولی بغل باباش بود چون نمی تونست راه بره و فلج حرکتی بود. با خانم منشی کمی صحبت کردند و بهمون گفتند اون بچه بهترین حالت از یک مشکل ژنتیکی هست و در زایمانهای با این مشکل معلوم نیست چه مشکلاتی بوجود بیاد. بما گفتند شاید بهترین اتفاق اینه که بچه دار نمیشیم چون اگرهم بشه و بچه تا آخر بمونه و بدنیا بیاد مشکلات حرکتی و مغزی و... داشته باشه. حتی برامون مثال زدند که بچه ای سالم هم بدنیا بیاریم ممکنه توی دوسالگیش یکهو نخواد راه بره.
خانم منشی گفت بچه توی شکم مادرش خودش تصمیم می گیره چه ژنی رو برداره اگه یک دفعه تصمیم گرفت یه دست نداشته باشه می تونی این ضایعه رو تحمل کنی؟!
نه به اون سالم بودنمون و نه به این جملات...
چیزی که از چهره درهم فرو رفته من و احسان مشخص بود یک تعجب عمیق و مات شدنمان بود. ما مات شده بودیم بدون اینکه کیش بشیم. چه اتفاق ناگهانی و تکان دهنده ای می تونست بزرگتر از این باشه. آب پاکی رو ریخته بودن توی دستای من و احسان.
یاد حنابندونمون افتادم...
✍#مطهره_پیوسته
🎈🍭🍼👶🏻🎈🍭🍼👶🏻🎈🍭🍼👶🏻
@astanehmehr
#تلنگرانه
حسرت برم به محتضری که آخرین نفس
روی تو دید و خنده زد و گفت یا حسین ( ع)
•┈┈••••✾•🦋•✾•••┈┈•
🏴 🍃 #مهر_و_ماه
باد پاییزی، پر هیاهو و بر سر زنان، میپیچد لابلای پرچمهای حَرَمت.
دلگیر شدهاند لحظات...
ثانيهها یکی پس از دیگری بغض کرده میگذرند...
یکی دیگر از پسرانت، پرپر شده و عالَمی عزادار است...
همهی مخلوقات خدا، اشک میریزند...
یگانه پسرش - که امام زمان ماست، که روح و قلب و جان ماست - کجای این عالَم، مجلس عزا به پا کرده؟
کاش نسیمی که از کنار مزار خواهرت، برای عرض تسلیت راهی مشهد است، سلام و عرض تسلیت و دلتنگی ما را هم برساند...
کاش در تلاطم اشکها، دعای همیشگیِ عاشقان، مستجاب شود و این باد پاییزی، نسیم ظهور منجی را برایمان بیاورد...
#شهادت_امام_حسن_عسکری #امام_زمان
◼️◾️▫️◾️◼️
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها
@astanehmehr
#ادمین_نوشت
آقا مبارک است ردای امامتت
ای غایب از نظر به فدای امامتت
•┈┈••••✾•🦋•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
طب مقدماتی
🍃فواید استفاده کردن از شانه چوبی و همچنین لوازم آرایش طبیعی چه چیزهایی هست؟
#طب_مقدماتی
#جلسه_6
#استاد_اخوان
🍀🍁🍀🍁🍀🍁🍀
کانال رسمی "آستان مهر" حرم مطهر
#حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@astanehmehr
#عرض_ارادت
ای که میدانی ندارم غیر درگاهت پناهی
بانو،دیگر از من برمگردان روی خود،گاهی نگاهی
〰️⚜〰️⚜〰️⚜〰️
@astanehmehr
🌸 #مهربانو
رفتار تربیتی موثر پدر و مادر ناشی از اینه که بدونید در چه مواقعی با کودک بحث کنید.
گاهی اوقات مسائل کوچک ارزش بحث کردن ندارند و کودک رو به لجبازی می کشونند.
مثلا اگه کودک شش ساله شما میخواد تو یه روز آفتابی چکمه بپوشه بجای بحث و پافشاری سر این که چرا کتونی برای این هوا مناسبه ولی چکمه نه، ترجیح بدید که باهاش بحث نکنید.
کوچولوی شما با این رفتار و تجربه خودش یاد میگیره که حرف شما درست بوده.
#تربیت_فرزند #لجبازی
🔷🔸💠🔸🔷
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها
@astanehmehr
#تلنگرانه
حافظ وصال می طلبد از ره دعا
یا رب دعای خسته دلان مستجاب کن.....
•┈┈••••✾•🦋•✾•••┈┈•
🕊 #شهد_عشق
جلال از شاگردان خاص آیت الله بهاء الدینی بود یک بار ایشان به جمع طلبه ها وارد شدند و فرمودند : "بین شما یکی از سربازان امام زمان (عج) هست و به زودی از میان شما میرود."
بعدها که جلال افشار شهید شد عکسش را بردند خدمت استادش، آیت الله بهاء الدینی بی اختیار گریه کردند و طوری که اشکهایشان از گونه سرازیر میشد و روی عکس جلال می افتاد.
فرمودند: امام زمان (عج) از من یک سرباز میخواستند. من هم آقای افشار را معرفی کردم. اشک من اشک شوق است...
از مزار جلال نور خاصی به سوی آسمان صاعد است.
#امام_زمان #سربازان_امام
🔷🔸💠🔸🔷
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها
@astanehmehr
🎊📖 #دو_خط_شعر
🍃✿🌸✿🍃
شد امام ِ آخرین و دل برایش بیقرار
سامرا شد ریسه بندان! از یمین تا به یسار
جان فدایِ آن عبا که تار و پودش حیدریست
بر تنش زیبا نشسته؛ با کمال و با وقار
حک شده با دستِ حق بر تیغۂ شمشیر او
لا فتی إلا علی (ع) لاسیف إلا ذوالفقار
میبرَد تاج ولایتعهدیاش را جبرئیل
میشود «طاووس أهل الجنّه» صاحب اختیار
دل بیا رخت سفیدت را به تن کن! آمده
عید بیعت با ولیِ عصر(عج)، عیدِ انتظار
حضرت زهرا (س) برایش خوانده حمد و إن یکاد
آرزویش هست، باشد یاورانش بیشمار
تا بگیرد از تمام دشمنانِ مرتضی (ع)
انتقامی سخت را با ضربههایی ناگوار
کاش برگردد به زودی با ظهوری غرقِ نور
در حضورش به! چه حالی دارد این جشن و سرور
#امام_زمان #عید_بیعت
🔷🔸💠🔸🔷
@astanehmehr | «آستانِ مهر»
#عرض_ادب
اینجا اگر نبود مقدّر وصالِ ما
مشتاقِ روی ماهِ تو در روز محشریم
〰️⚜〰️⚜〰️⚜〰️
@astanehmehr
🎉🌹🎉
💞دهم ربیع الاول
سالروز پیوند فرخنده پیامبر عظیم الشان "حضرت محمد مصطفی"صلوات الله علیه و آله و بزرگ بانوی مکه ام المومنین "حضرت خدیجه "سلام الله علیها مبارک باد...💞
➿🌹➿🌹➿🌹➿
@astanehmehr | "آستان مهر"
#دلنوشته
و این بار شکوه لحظههای حضور است که قلب متلاطم جای گرفته درون جان را به آرامشی وصف ناشدنی دعوت میکند .
نور گرد نور همچون صدف بر گرد مروارید ...
اینبار حلقهای از جنس مهر را در آسمان ولایت احاطه کرده .
ماه پرده افکنده و ستاره نقاب انداخته تا که اینبار زمین و زمان رخ به سان ماه او را به نظاره بنشینند .
نسیم رایحه ی خوش نرگسش را از آغوش گل ربوده و به دست چمن سپرده ...
و گل بر گرد گل همچون صدف بر گرد مروارید آذین بندی سر راهش شده
چه خوش نغمهای است که بلبلان میخوانند و پرستو ها پر میزنند ...
که این بهار است که با آغاز ولایتت شروع میشود و ملائکه و حوریان به دور سر و تاج اطلسیاش میگردند و سجده بر خاک عاشقی میگذارند
الا قیام قیامت به قامتت مهدی
حیات عدل محیط زعامتت مهدی
گرفته ملک جهان را کرامتت مهدی
خجسته باد مقام امامتت مهدی
📝 فاطمه پاکدامن
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🔷🔸💠🔸🔷
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها
@astanehmehr
📚#معرفی_کتاب
⬅️ نام: وصال؛ چهل روایت از دلدادگی شهدا به امام زمان عجلاللهفرجه
✍🏻 نویسنده: گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
🔸نویسنده در این کتاب با نگاهی بر زندگی نامه تنی چند از شهدای انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی عراق علیه ایران (1359ـ1367هـ .ش) به بازنویسی چهل روایت از دلدادگی شهدا به امام زمان عجلاللهفرجه پرداخته است. «سیدعلی اندرزگو»، «آیت الله میرزا جواد تهرانی»، «مهدی صبوری»، «محمدرضا تورجی زاده»، «سیدعبدالحمید حسینی»، «مصطفی ردانی پور»، «مصطفی احمدی روشن» و... از دلدادگانی هستند که روایت آن ها در کتاب آمده است.
🔹شایان ذکر است در ابتدای هر روایت، تصویری از شهید و در پانوشت آن منبع مورد استناد، درج شده است.
📖 برشی از کتاب: «ماجرای عجیبی بود یک روز صبح فرمانده دلاور یکی از گردان های لشگر از خواب بیدار میشود به شدت شروع به گریه میکند و بدنش میلرزد!
میگوید: قلم و کاغذ بیاورید!!! بچه ها از او می پرسند چه شده؟
میگوید کاغذ بیاورید و شروع میکند به نوشتن...
ساعتی بعد میگوید: آقا امام زمان عجلاللهفرجه را در عالم رویا دیدم...»
#امام_زمان #وصال
🔷🔸💠🔸🔷
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها
@astanehmehr
#تلنگرانه
يُرسلنا الله بعضنا لبعضٍ كالأرزاق
خدا بعضی از ما رو برای بعضی دیگه
مثل رزق میفرسته....
الهی که رزقم توباشی
•┈┈••••✾•🦋•✾•••┈┈•
#زائر_کوچولو
🔸شما می توانید عکس فرزند دلبندتان را حین عرض ارادت به بانوی کرامت به آیدی زیر:
@karimeh_135
ارسال کنید.
🔷🔸💠🔸🔷
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها
@astanehmehr
💐 #عرض_ارادت
و هوالمعشوق و انا العاشق
چه خوش دمی است که در هوای شما گم بشوم .
از عالم و آدم ببرم و کنج حریم آستانت پناهندهی احساس شوم .
کهکشان دلم را پر کند یاد شما ...
جان بگیرم از شما که جان جهان هستید و تپش قلب علی بن موسی الرضا علیه السلام
ایام به کام بانو جان
السلام علیک یا فاطمه المعصومه سلام الله علیها
📸 امیر حسامی نژاد
🔷🔸💠🔸🔷
کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها
@astanehmehr