فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ #گلبرگ_احکام
مناسبت: روز هفتم #محرم الحرام
موضوع: #احکام_عزاداری
❓روی برخی از پيراهنهای عزاداری، نام مبارک ائمه اطهار (ع) چاپ شده؛ لطفاً بفرمائید لمس این اسامی موقع سينهزنی وغيره، بدون وضو چه حكمی دارد؟
✅ آيات عظام مكارم، صافی، سبحانی، بهجت، مظاهری و امام خمینی:
كسى كه وضو ندارد، بنابر احتياط واجب، حرام است که اسم مبارک ائمه (علیهمالسلام) را لمس نماید؛
✅ آيات عظام سيستانی، تبریزی، نوری، وحید، شبیری، فاضل و امام خامنهای:
مستحب است که اسم مبارک ائمه (علیهم السلام) را بدون وضو لمس نکنیم؛ اما اگه هم انجام بشود، گناه نکردهایم.
⬅️ تذکر: لمس اسامی فرزندان اهلبیت، غیر از چهارده معصوم، مثل «یا علی اکبر»، «یا علی اصغر»، «یا ابوالفضل»، بدون وضو اشکال ندارد.
📚 توضيحالمسائل مراجع، م۳۱۹؛ و اجوبةالاستفتائات امام خامنهای (مدظلهالعالی) س۱۶۴.
@astanfatemi
هر که روز عاشورا،روزمصیبت و اندوه وگریه اش باشد،خداوند روز قیامت را روز شادی و سرورش می گرداند.
#عکس_نوشت #حدیث
▪️◾️🔳◾️▪️
کانال معارفی آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
https://eitaa.com/joinchat/4045733908C710c8085de
13مرداد 1401آیت الله #میرباقری.mp3
7.19M
🎵 #منبر_حرم
🔸آیت الله #میرباقری
▫️موضوع: طلب شهادت با ارزشتر از نفس شهادت است
⏱13مرداد 1401
▪️◾️🔳◾️▪️
کانال معارفی آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
▪️ @astanfatemi
روضه13مرداد 1401آیت الله #میرباقری.mp3
5.98M
🎵 #منبر_حرم
🔸آیت الله #میرباقری | روضه
⏱13مرداد 1401
▪️◾️🔳◾️▪️
کانال معارفی آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
▪️ @astanfatemi
دعای کمیل ۱3 مرداد ۱۴۰۱.mp3
7.09M
🎵 #نوا_حرم
▫️دعای کمیل
💠 حجت الاسلام محمدپور
⏱۱۳ مرداد ۱۴۰۱
▪️◾️🔳◾️▪️
کانال معارفی آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
https://eitaa.com/joinchat/4045733908C710c8085de
🎵 #نوا_حرم
💠 روضه و سینه زنی |حاج حسن شالبافان
⏱۱۳ مرداد ۱۴۰۱
▪️◾️🔳◾️▪️
کانال معارفی آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها)
🆔 @astanfatemi
✅ #روزبرگ_شیعه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِیِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
موضوع امروز: «هَیهَاتَ مِنَّا الذِّلَّة»
روز شنبه، ١۴٠١/٠۵/١۵
✍️ مناسبت روز: امروز هشتمین روز از ماه #محرم الحرام است که در تاریخ آمده که در چنین روزی لشگر عمر بن سعد از سی هزار نفر فراتر رفته بود و آب همچنان بر امام و یاران ایشان بسته و در خیمهها قحطی آب بود، در این زمان دیداری بین امام حسین (ع) و عمر بن سعد برگزار شد که امام به او نهیب زدند و او را امر به معروف و نهی از منکر نموده و دعوت به حق کردند؛
البته درباره زمان این ملاقات اقوال مختلفی وجود دارد؛ اما آنچه درست به نظر میرسد این است که دیدار پیش از آمدن شمر در روز نهم به کربلا بوده است؛ زیرا طبق نقل مشهور، او در مجلس ابنزیاد افشا کرده که عمر بن سعد، شبها بین دو لشکر با حسین بن علی (ع) دیدار میکند! [تاریخ طبری، ج۵، ص۴۱۴]
در محتوای این دیدار نیز اقوال مختلفی نقل شده که همین موضوع متأسفانه موجب سوءاستفاده برخی از افراد و مخصوصاً سیاستمداران طرفدار مذاکره با استکبار قرار گرفته است؛ بهگونهای که سعی کردهاند گفتمان "هیهات من الذله" امام حسين (ع) را به گفتمان "مذاکره و سازش" با دشمن تبدیل نمایند و سپس طوری وانمود کنند که گویی امام حسین (ع) بعد از سرباز زدن از بیعت با یزید، در کربلا به اشتباه خویش آگاه شدهاند و از اینرو پس از مذاکره با عمرسعد، حاضر به دست دادن و بیعت با یزید شدند که به نظر میرسد این تحریف از همهی تحریفات و شبهات دیگر خطرناکتر است چراکه خط بطلانی بر تمامی اهداف قیام بزرگ عاشورا است!
✅ در پاسخ به این ادعا، ابتدا دیدار حضرت با عمرسعد را بر اساس مستندات معتبر بررسی مینمائیم؛
هر چند در اصل این ملاقات شکی نیست و در منابع تاریخی شیعه و اهلسنت آمده، اما از آنجا که این ملاقات خصوصی بوده و کسی آن را نمیشنیده و از محتوای گفتگو بین عمرسعد و امام حسین (ع) آگاه نبوده: «فَانكَشَفنا عَنهُما بِحَيثُ لا نَسمَعُ أصواتَهُما ولا كَلامَهُما» لذا براساس افواه اصحاب، دو قول کاملاً متفاوت درباره آن وجود دارد که یکی از اقوال ظاهراً از جانب سپاه امام منتشر شده و قول دیگر از جانب شخص عمرسعد در نامه به ابن زیاد ملعون منشر گردیده است؛
⬅️ در قول اول، ابن اعثم كوفی نقل میكند كه امام حسین(ع) با ابن سعد بین دو اردوگاه ملاقات كردند و حضرت به او نهیب زدند که: "وای بر تو" ای پسر سعد! آیا از خداوندی كه بازگشت تو به سوی اوست نمیترسی كه میخواهی با من بجنگی؟ در حالی كه میدانی من پسر كیستم! اینان را رها كن و به من بپیوند، من تو را به درگاه خداوند نزدیك میكنم؛ پس ابن سعد بهانههای مختلفی آورد و امام تمامی بهانههای او را جواب دادند، ولی متأسفانه عمر سعد (که عشق حکومت بر «ری» او را کور کرده بود، دعوت امام را نپذیرفت و) بازگشت؛ امام نیز او را نفرین نمودند. (الفتوح، ج٢، ص١۴٧)
⬅️ اما نقل دوم، متن نامه عمر بن سعد به ابن زیاد پس از این ملاقات است که در آن اظهار خوشحالی کرده که غائله به صلح پایان یافت و ادعا نموده که امام از مواضع قبلی خود عقب نشینی کرده و فرمودهاند که «يكى از سه پيشنهاد مرا بپذيريد: يا به همان جايى كه از آن جا آمدهام، باز گردم؛ يا دستم را در دست يزيد بن معاويه بگذارم تا ميان من و خود حكم كند؛ و يا مرا به هر يك از مرزهاى مسلمانان كه مىخواهيد، بفرستيد و من هم مانند يكى از ساكنان همانجا مىشوم و با همان وظايف و حقوق زندگی میکنم» (تاریخ الطبری، ج ۵، ص ۴١٣؛ و ارشاد شیخ مفید،ج٢، ص٨٧)
✍️ البته هر چند که قول صحیح کاملاً معلوم است اما توجه شما را به دو نکته جلب مینمائیم:
1️⃣ اولاً چگونه میتوان به قول «عمربن سعد» جنایتکار که قاتل امام است و حتی علمای بزرگ اهلسنت هم او را «ثقه» و قابل اطمینان نمیدانند، اعتماد کرد! لذا به نظر میرسد این بسته پیشنهادی از اکاذیب و ساختههای عمربن سعد بوده تا به قول معروف با جمع «خدا و خرما» بتواند هم از جنگ با امام و از دست دادن آخرتش پرهیز نماید، و هم به حکومت ری و مطامع دنیایش برسد؛ و البته با شایعهپراکنی و خبرسازی درباره این ملاقات و ایجاد یک جنگ روانی و تبلیغاتی، به ایجاد شکّ، تضعیف روحیه، و سست کردن عزم راسخ امام و اصحاب حضرت در مبارزه و پیکار با جبهه نفاق و کفر و فساد یعنی بنیامیه بپردازد و به دروغ عقبنشینی، سازشکاری امام حسین (ع) را به طرفداران و پیروان آن امام همام القا نماید؛
2️⃣ ثانیاً امام قبل و بعد از این ملاقات خصوصی، هدف و مشی خود را کاملاً تبیین نمودهاند لذا با نیم نگاهی به سیره گفتاری و رفتاری حضرت میتوان دریافت که ادعای عمرسعد کاملاً کذب است؛
✅ سخنانی از امام حسین (ع) مانند:
🔹 سخن امام به ولیدبن عُتْبَه حاکم مدینه: «یزید مردی فاسق، شرابخوار، قاتل نفس محترم و آشکار کننده فسق و فجور است، مانند من با مثل یزید بیعت نمیکند...» (الفتوح، ج۵، ص۴۱۴)؛
🔹 پاسخ قاطع امام به مروان در مدینه که ایشان را به بیعت با یزید امر کرده بود: «إنّا لله و إنّا إلیه راجعون! باید با اسلام خداحافظی کرد آن هنگام که امّت مسلمان به سرپرستی چون یزید گرفتار شود... از رسول خدا شنیدم که فرمودند: «خلافت بر خاندان ابوسفیان حرام است...» (الفتوح، ج۵، ص۱۷)؛
🔹 سخن امام به محمّد حنفیه در مدینه: «ای برادرم! به خدا سوگند! اگر در دنیا هیچ پناهگاهی نباشد، باز هم هرگز با یزیدبن معاویه بیعت نمیکنم...» (الفتوح،ج۵،ص۲۱)؛
🔹 و سخنان آتشین امام در کربلا و روز عاشورا: «آگاه باشید! که زنازاده فرزند زنازاده، مرا میان شمشیر کشیدن، و خواری و ذلت، مخیّر کرده است! و چه دور است از من، گزینش ذلّت و خفّت: هَیهَاتَ مِنَّا الذِّلَّة» (الاحتجاج، ج۲، ص۳۰۰)
✍️ و بالاخره سخن خود را با کلام گهربار رهبر فرزانه انقلاب به پایان میبریم و مثل همیشه قضاوت را به شما واگذار مینمائیم؛
«یک عدّه در مسئلهی مذاکره، سهلانگاری و سهلاندیشی میکنند، مطلب را درست نمیفهمند...عمق مسائل را نمیفهمند! وقتی صحبت مذاکره میشود، میگویند آقا شما چرا با مذاکرهی با آمریکا مخالفت میکنید؟ (خب امیرالمؤمنین و امام حسین هم مذاکره کردند) خب اینها نشاندهندهی سهلاندیشی است، نشاندهندهی نرسیدن به عمق مسئله است؛ اینجور نمیشود مسائل کشور را تحلیل کرد؛ با این نگاه عامیانه و سادهاندیشانه نمیشود به مصالح کشور رسید... امیرالمؤمنین(ع) که با زبیر، یا امام حسین(ع) که با ابنسعد حرف میزنند، آنها را نصیحت میکنند؛ بحث مذاکرهی به معنای امروزی نیست؛ مذاکرهی امروزی یعنی معامله، یعنی یک چیزی بده، یک چیزی بگیر... تاریخ را اینجور میفهمید؟ زندگی ائمّه را اینجور تحلیل میکنید؟ امام حسین رفت نهیب زد، نصیحت کرد و گفت از خدا بترس...» (۱۳۹۴/۰۷/۱۵)
✍️ اما امشب نهمین شب از ماه محرمالحرام یا شب تاسوعا است که شیعیان آن را مختص به قمر بنیهاشم، علمدار کربلا و بزرگترین یار و یاور امام حسین (ع) میدانند، لذا سخن خود را با این شرح حال به پایان میبریم؛
مرحوم مجلسی (ره) روایت کرده: آنگاه که عباس (ع) تنهایی امام را مشاهده نمود، نزد ایشان آمد و اجازه میدان خواست؛ امام فرمودند: تو پرچمدار من هستی و اگر بروی سپاه از هم پاشیده میشود؛ پس عرضه داشت: مولای من، سینهام تنگ شده و از زندگی سیر شدهام و میخواهم از این منافقین، انتقام سخت بگیرم؛ امام فرمودند: پس مقداری آب برای این کودکان تهیه نما؛ عباس (ع) بیدرنگ مشک را برداشت و بر اسب سوار شد و راهی فرات گردید، و بعد از جنگی نمایان، وارد شریعه فرات شده و مشک را پر از آب کرد؛ اما دشمن راه را بر او بست و ابتدا دست راست و چپ حضرت را قطع نمود و سپس به مشک و سینه و چشم مبارک قمر بنی هاشم تیر زده و عمود آهنین بر فرق حضرت زدند و بالاخره پورحیدر را از اسب واژگون نمودند؛ در اینجا حضرت، برادر را صدا زدند: «ای برادر، برادرت را دریاب» [بحارالانوار، ج۴۵، ص۴۰-۴۱]؛ پس امام حسین (ع) بیدرنگ به طرف برادر رفتند و چون عباس (ع) را در کنار شریعه فرات با آن وضعیت بر زمین دیدند، به شدت گریسته و با حالت انکسار فرمودند: «الْآنَ انْکَسَرَ ظَهْرِي وَ قَلَّتْ حِيلَتِی؛ اکنون کمرم شکست و رشتهٔ تدبیرم گسسته شد» [مقتل الحسین خوارزمی، ج۲، ص۳۴]
«و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ»
@astanfatemi