🔸#ادامه 👇
👌آنچه تحت عنوان مخالفت کمیل بن زیاد با علی علیه السلام عنوان شده است اشاره است به جریانی که در نامه 61 نهج البلاغه به آن اشاره شده است .اين نامه نامه #عتاب آميزى است كه امام عليه السلام به كميل بن زياد كه فرماندار منطقه آبادى در اطراف بغداد و در نزديكى شهر انبار بود مرقوم داشت، زيرا او مرتكب يك خطاى نظامى شده بود و مناطق حساس تحت نفوذ خود را رها كرده و به سراغ مناطق ديگرى رفته بود و همين امر سبب شد كه غارتگران لشكر شام و معاويه ضربه سنگينى بر مردم منطقه وارد سازند.
🔸ماجرا به گونه اى كه «ابن اثير» مورخ #معروف در كتاب «كامل» نوشته است چنين بود ؛
«در سال 39 هجرت، معاويه، سفيان بن عوف را با شش هزار مرد جنگى به مرزهاى عراق فرستاد و دستور داد به سراغ منطقه «هيت» بيايد و آنجا را از مناطق ديگر جدا سازد سپس به سراغ شهر «انبار» و بعد «مدائن» برود و ضرباتى بر مردم آنجا وارد سازد (و گروهى از اهل آنجا را به قتل برساند و خونهاى بى گناهان را بريزد) سفيان هنگامى كه به «هيت» آمد كسى را نديد كه از آنجا دفاع كند. به «انبار» آمد كه در آنجا يكى از پادگانهاى على عليه السلام براى حفظ مرزها مستقر بود و پانصد نفر از آن نگهدارى مى كردند در حالى كه بيشتر آن جمعيت پراكنده شده بودند و سبب پراكندگى آنها اين بود كه به «كميل بن زياد» خبر رسيد گروهى از اهل «قرقيسا»؛ (يكى از شهرهاى شام نزديك مرزهاى عراق كه مركز تجارى مهمى ميان عراق و شام محسوب مىشد) مى خواهند به «#هيت» حمله كنند او بدون كسب اجازه از اميرمؤمنان على عليه السلام به سوى «قرقيسا» رفت و «هيت» را خالى گذارد و همراهان سفيان آمدند و جنايات زيادى در آنجا مرتكب شدند؛ اموال زيادى را از انبار غارت كردند و به سوى معاويه برگشتند.
به محض اينكه اين خبر به على عليه السلام رسيد، گروهى از سپاهيان خود را به تعقيب آنها فرستاد؛ ولى آنها منطقه را ترك كرده بودند. »
📚کامل ابن اثیر ج 3 ص 376
👌امام عليه السلام كميل را #سرزنش كرد و نامه مورد بحث را براى وى مرقوم داشت و فرمود ؛
« اما (بعد از حمد و ثناى الهى) تضييع انسان چيزى را كه بر عهده او واگذار شده و اصرار بر انجام آنچه وظيفه او نيست يك ناتوانى آشكار و فكر باطل و هلاك كننده است. مشغول شدن تو به حمله به اهل قرقيسيا و رها ساختن پادگان هايى كه حفظش را بر عهده تو واگذار كردهايم- در حالى كه هيچ كس از آن دفاع نمى كرد و لشكر دشمن را از آن دور نمى ساخت- يك فكر نادرست و پراكنده و بيهوده است. (بدان) تو در حقيقت پلى شده اى براى #دشمنانى كه مى خواستند بر دوستانت حمله كنند. تو نه بازوى توانايى نشان دادى و نه هيبت و ابّهتى در دل دشمن ايجاد كردى؛ نه مرزى را حفظ نمودى و نه شوكت دشمنى را در هم شكستى؛ نه اهل شهر و ديارت را حمايت كردى و نه امير و پيشوايت را (از دخالت مستقيم در منطقه) بى نياز ساختى. »
❕بعيد به نظر نمى رسد كه ماجراى كار «كميل بن زياد» در اين حادثه، از جانب عوامل نفوذى معاويه در تشكيلات او صورت گرفته باشد؛ بدين نحو كه او را تشويق كردند كه براى ايجاد وحشت در دل شاميان و حاميان معاويه به قرقيسيا حمله كند و در نتيجه منطقه تحت #فرمان او خالى بماند و داستان را به معاويه خبر دهند تا به آنجا لشكركشى كند و بى گناهان را كشته و اموالى را غارت نمايد، منطقه را ناامن و مردم را وحشت زده سازد.
🔸امام عليه السلام در واقع با اين چند جمله مى خواهد صفات لازم را براى يك حكمران و فرمانده خوب بيان كند و بگويد وى بايد در برابر دشمنان بازويى توانا داشته باشد و هيبتش در دل دشمن #وحشت ايجاد كند؛ از مرزها به خوبى دفاع كرده، شوكت دشمن را در هم بشكند و منطقه تحت نظارت خود را كاملًا حفاظت كند و به گونه اى عمل نمايد كه امير و زمامدار خود را مجبور به دخالت مستقيم در منطقه ننمايد و اضافه بر اينها از كارهايى كه به طور مستقيم و يا غير مستقيم به سود دشمن است و او را در شيطنت خود يارى مىكند جدّاً بپرهيزد.
👌البته كميل همواره چنين ضعفى از خود نشان نمى داد و گرنه امام هرگز او را براى چنين منصبى انتخاب نمى كرد، بلكه در اين واقعه يا بر اثر اشتباه در محاسبه و يا به واسطه عوامل نفوذى، گرفتار چنين خطايى شد. ساير مقاطع زندگى اين مرد بزرگ مخصوصاً شجاعت و استوارى و #صلابتى كه در برابر حجاج خونخوار نشان داد شاهد این مدعاست .
❕بنابراین نامه عتاب آميز فوق كه از اشتباه كميل در يك مقطع از مديريتش در سرزمين «هيت» حكايت مى كند از مقام و #شخصيت او نمى كاهد، زيرا افراد غير معصوم پيوسته در معرض پاره اى از اشتباهات هستند.
📚پیام امام امیر المومنین ج 11 ص۲۲۶
🔴اگر همدلی بلد نیستیم، لااقل بیشعور نباشیم
پدر #زهراحسینی میگوید:
🔻یک هفته از گم شدن زهرا میگذرد، حال مادر زهرا اصلا تعریفی ندارد. در این اوضاع عدهای زنگ میزنند و با پرخاش و توهین با ما رفتار میكنند و میگویند چرا مراقب فرزندتان نبودید
تماسهای خیلی زیادی هم بوده كه گفتن بچه ما را در نقاطی دیدهاند و آدرس جایی در تهران یا حتی شهرستانهایی میدهند. اما هر بار که پیگیری میکنیم دست خالی برمیگردیم
خواهش میكنم به مردم بگویید الان وقت خوبی برای این کارها نیست
.
✍️#چندنکته
شرایط این مادر رو ببینید، یک هفته بچهش #گمشده، داره روح از بدنش جدا میشه، دیگه طاقت نداره. بعد با اسمسی مواجه میشه که #ناسزا گفته چرا #بچه رو مراقبت نکردی. دقت کنید. یک نفر خبر گمشدن #زهرا رو شنیده، انقدر ناراحت و یا #عصبانی شده که گوشی رو برداشته به اون شماره تلفن داخل اطلاعیه پیام داده فلانفلان شده ها، چرا مراقبش نبودید. دوست عزیز، وقتی تو انقدر حالت بد شده، ببین حال #مادر و پدرش چطوره
کلا ما چیزی به نام #همدلی کردن یاد نگرفتیم
بچهمون میخوره زمین دستش خون میاد، بجای اینکه همدلی کنیم و بهش بفهمونم که میدونیم چقدر الان داره درد میکشه، تا با همدلیمون از دردش کم کنیم، دعواش میکنیم. میگیم مگه کور بودی؟ چرا جلوت رو نگاه نکردی
طرف تو #کنکور قبول نمیشه، بهجای همدلی کردن میگیم خوب #درس نخوندی، اونجا اشتباه کردی، اینجا فلان کردی
و صدها مثال دیگه که باید همدلی کنیم، #سرزنش میکنیم. مادر زهرا شاید هزاران بار خودشو سرزنش کرده، نیازی به سرزنش کردن ماها نداره. اگر نمیتونید خیری برسونید لطفا شر نرسونید
از لحاظ #روانشناسی همدلی غوغا میکنه، تحمل سختترین مشکلات رو آسون میکنه. #مجلس_ختم یه مزیتی که داره همینه، آدم #داغدار، همینکه میبینه دوستانش میان تسلیت میگن، واقعا دلش آروم میشه
یکی از دوستان ما فرزندش فوت کرد، رفت پیش یکی از #علما. اون عالم از حالش باخبر بود، بهش تسلیت گفت. اون هم گفت راضی هستیم به رضای خدا، قضا و قدر بود. میگفت چندسال بعد رفتم پیشش یه سری وسایل داد دستم، داشتم از در خونه میرفتم بیرون بهم گفت: اون وسایلت رو بذار تو یه کیسه پلاستیکی نری بیرون بیفته بشکنه، بعدش بگی #قضاوقدر بود
ببینید، چندسال بعد بهش گفت که فوت فرزند شما قضاوقدر نبوده، سهل انگاری خودت بوده، به خدا نسبت نده. هر چیزی جایی داره
امیرالمؤمنین(ع) فرمود: کسى که مؤمنى را براى گناهى سرزنش کند، نمیرد تا خودش آن گناه را مرتکب شود.
خیلی باید مراقب بود
درباره مساله دوم که آدرس دروغی میدن، نمیفهمم یعنی چی، نکتهای به ذهنم نمیرسه
#حسین_دارابی
🔰امام علی علیه السلام :
✅ #سرزنش انسانهای خودپرست :
نه اموال خود را در راه خدایی كه آن مالها را روزی شما كرد می بخشید،
نه جانها را در راه خدای جان آفرین به خطر می افكنید،
دوست دارید مردم برای خدا ، شما را گرامی دارند اما خودتان مردم را در راه خدا گرامی نمی شمارید، از فرود آمدن در خانه های گذشتگان عبرت گیرید، و از جدایی با نزدیكترین برادران و دوستان پند پذیرید.
📚 #نهج_البلاغه ، خطبه ۱۱۷
#آرزوهایغلط_در_میدان_جهاد
💠 اگر از فردی که دارد در میدان مبارزه با دشمنان خدا و در رکاب امام زمانش نبرد و #جهاد میکند سوال شود در دنیا چه آرزویی داری و او در جواب بگوید: "آرزو دارم #مدرک تحصیلی دکترا بگیرم یا بگوید آرزو دارم حافظ قرآن شوم و یا فلان شغل را داشتم و یا بگوید کاش درآمد خوب و #ثروت زیادی داشتم!" حتماً به او خواهیم گفت چه ارزشی بالاتر از جهاد در راه خدا چه گوهری نابتر از همین کاری که داری انجام میدهی؟ و اگر بخواهد از موقعیّت خود گلایه کند که چرا به جایی نرسیدهام مورد #سرزنش عقلا قرار میگیرد.
💠 گاه در زندگی مشترک جنس گلایهی زن یا مرد این است که چرا مشغلهی من در زندگی بابت همسرداری، فرزندداری و خانهداری مانع رشد و پیشرفت من شده و نتوانستم از لحاظ تحصیلی، معنوی، شغل و درآمدزایی به جایی برسم.
💠 ریشهی اینگونه توقّعات، ملاک #غلط ما در معنای پیشرفت است و فکر میکنیم #پیشرفت یعنی شغل، درآمد، ثروت، مدرک تحصیلی و جایگاه اجتماعی ویژه در حالیکه ملاک پیشرفت و ارزش در دین (که در روز قیامت نیز همان ملاک مورد بازخواست قرار میگیرد) چیزی جز انجام #تکلیفِ متناسب با شرایط فرد نیست.
💠 وقتی روایت داریم که "جهاد زن، خوب #شوهرداری کردن است" یعنی بالاترین ارزش و پیشرفتی که در نزد خدا برای یک زن خانهدار وجود دارد خوب همسرداری کردن است و ارزش و وظیفهای بالاتر از آن برای او وجود ندارد و مانند یک #مجاهدی است که دارد در وسط معرکه، مبارزه و نبرد میکند و در حال حاضر چیزی باارزشتر و بااولویتتر از این وجود ندارد تا در حسرت آن باشد.