eitaa logo
داستان📚 حکایت🗂🗃 پند🔑 (عطــرِدِلنشــینِ عِشــق)
1.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
538 ویدیو
11 فایل
﷽ 👑 @Atredelneshin_eshgh 👑 کانال های پیشنهادی ما 👇 🇮🇷 بصیرت عمار🚩 🔭🔍 @basirrat_ammar کانال دانشجو🎓 🎓 @Official_Daneshjou مطالب زیبا 💝 🌍 http://eitaa.com/joinchat/59637781Ce849d29b1f انتقادات وپیشنهادات👇 @serfanjahateettla
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃 اگر کسی به این باور برسد؛ که غیر از "خدا " به کسی احتیاج ندارد! خداوند هم او را به غیر، خودش محتاج نخواهد کرد ... #شمس_تبریزی ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آمد بهار جان ها 🌸💝👇 اے شاخ تر به رقص آ 💝 عیدتون مبارک 🌸🌸🌸 #سال_نو_مبارک #در_خانه_بمانیم #کرونا_را_شکست_میدهیم ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
داستان خنده دار گم شدن ملا روزی ملا خرش را گم کرده بود ملا راه می رفت و شکر می کرد. دوستش پرسید حالا خرت را گم کرده ای دیگر چرا خدا را شکر می کنی؟ ملا گفت به خاطر اینکه خودم بر روی آن ننشسته بودم و الا خودم هم با آن گم شده بودم!؟ ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داستان کوتاه سایه 265 زماني که در یک باغ زندگی می کردم . یک باغ ویلایی بزرگ ....که صاحبان قبلی باغ در مورد سایه هایی که در باغ دیده می شودند صحبت کرده بودند و به من هم اخطار داده بودند و من که اعتقادی به این چیز ها نداشتم اصلا قبول نمی کردم و این ویلا را خریدم ... البته بعد از مدتی زندگی کردن در آن جا يك سري اتفاقاتی برایم افتاد که بسیار عجیب بود . من شب ها تفنگ شکاری که داشتم را برمي داشتم و با سگم ميرفتم دور باغ يك دوري ميزدم ديگه عادت همیشگی بود ولی یک روز صدايي از میان درختان به گوشم رسید ترسیدم ولی بی اعتنا به خانه برگشتم ... فقط من مي رفتم ، برادرم ميترسيد برود او یازده سال داشت و من او تنها زندگی می کردیم پدر و مادرمان مرده بودند ... ولي من که تا آن زمان چيزي نديده بودم نمي ترسيدم ولی صداهایی را می شنیدم ولی جدی نمی گرفتم ... بعضي وقت ها سگم يكدفعه به يك سمت مشخص هجوم مي آورد و بي وقفه پارس ميكرد .... انگار يك نفر در چند قدمیمان ایستاده بود و ما را تماشا می کرد اما من او را نمي ديدم ..اما یک سایه را احساس می کردم . سگ من به طرفی حمله ميكرد اما وقت هايي كه اينطوري مي شد فقط وا ميستاد و به حالت هجومی می آورد پارس ميكرد وقت هايي كه در باغ تنها بودم هميشه حس ميكردم يك نفر در کنارم است و حتي صدایش را مي شنيدم البته صداي حرف زدن نه ... مثلا اگه مي ديدم سايه ای رفت توی یک اتاق و بعد از چند دقیقه يك صدايي مثل جابه جايي اشيا و.یا شکستن اشیا شنیده می شد . یک شب که به رختخوابم رفتم و خوابم مي آمد و می خواستم بخوابم احساس کردم هوای اتاقم خيلي سنگين شده است نميدانم تا حالا برایتان پيش آمده حس كنيد تو يك اتاق هستيد كه هوا به شدت غليظ شده است و اصلا رنگش فرق كرده است؟ مثل اینکه خاک در هوا معلق باشد ولی پنجره بسته باشد .... خلاصه پنجره اتاقم را باز کردم و پرده را كنار زدم ولي وقتي دراز كشيدم متوجه جو غير عادي اتاق شدم. تاحالا اينقدر احساس نزديكي با كسي كه نمي دیدمش نكرده بودم فوق العاده ترسيده بودم حتي به شما بگم جرات نداشتم پاهایم را از زير پتو بياورم بيرون هر لحظه دعا ميكردم هوا روشن شود ... آن شب ولی بسیار طولانی بود .... سایه هایی را روی دیوار اتاق میدیم ماه کامل بود و نورش درون اتاق را روشن کرده بود ... پتو را روی سرم کشیدم تا خوابم ببرد ولی تا چشمانم را می بستم موجودی را میدیدم بسیار ترسناک ... صدای لیوان ابم شد که روی زمین افتاد و شکست بسیار ترسیده بودم ... حتی جرات این را هم نداشتم که پتو را از روی صورتم بردارم و زیر پتو شروع به لرزیدن کردم .... چشم هایم را بستم وبه چیز های خوب فکر می کردم ولی مگر می شد خوابید .... دیگر نفهمیدم چه شد ... صبح شده بود و نور خورشید درون اتاق را روشن کرده بود و چشمانم را ازار می داد بلند شدم ... خدایا عجب شبی بود .... سریع لباس هایم را عوض کردم و به بنگاه املاکی که ویلا را خریده بودم رفتم و خانه را پس دادم و به مدرسه برادرم رفتم و پرونده اش را گرفتم و از آن روستا رفتیم ....به شهر رفتیم و دیگر خانه ی ویلایی نگرفتم ‌... ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
📺سریال پایتخت این‌روزها در حال پخش نوروزی است و همچون گذشته مورد استقبال مردم قرار گرفته، بطوریکه میزان استفاده از اینترنت در زمان پخش سریال کاهش یافته است. 📞تقدیر و تشکر مخاطبان و از طرفی گلایه و انتقادها در همان قسمت اول مؤید بالا رفتن سطح توقعات از این سریال است. (ماکه نمیخواییم دروغ تحویل مردم بدیم نکته های این فیلم حقایق همه زندگی های روزمره ...) #پایتخت ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
داستان📚 حکایت🗂🗃 پند🔑 (عطــرِدِلنشــینِ عِشــق)
📺سریال پایتخت این‌روزها در حال پخش نوروزی است و همچون گذشته مورد استقبال مردم قرار گرفته، بطوریکه می
🔹🔹 برخی درس ها و نکات مثبت از سه قسمت اول سریال ۶ «قسمت اول» سلام خدا قوت🌷 من و خانوادم هم مثل همه، برای عمل به فرمان ستاد مبارزه و پیشگیری با کرونا قرنطینه شدیم تو خونه و از برنامه های تلویزیون استفاده میکنیم. از همه عزیزانی که از مدت ها پیش در مسیر خدمتگزاری به مردم از طریق رسانه ملی زحمت کشیدند و میکشند تا ایام عید و تعطیلات و قرنطینه، به مردم کمتر سخت بگذرد، تشکر میکنم و آجر همشون با خدا🌺🌺 اما این دو سه روز، مطالب زیادی درباره نقد به سریال پایتخت خوندم که حس کردم بعضی از آن متن ها خیلی داره یه طرفه به قاضی میره و کلا از ساختار واقعی نقد تهی شده. تاکید میکنم که؛ بعضی از آن نقدها را قبول دارم و جای شکی نیست. اما کلا با کوبیدن همه داستان مخالفم و بنظرم باید نیمه پر لیوان را هم دید. وگرنه به تدریج، از همه ظرفیت ها به اتهامات گوناگون محروم میشیم و نمی‌توانیم جایگاه مردمی و نفوذ و اثرگذاری رسانه ملی را حفظ کنیم. چرا که جامعه ما از سلایق بی انتها برخوردار است و نباید با نگاه صفر و صدی همه را از خود راند. اینا را گفتم که بگم من و خانوادم نشستیم و ضمن نقدهایی که داشتیم، اما درس های خوبی از این سریال داریم میگیریم. تا حدی که بچه ۱۰ ساله من هم در کشف این نکات مثبت با ما سهیم بود و بیان میکرد☺️ حالا اجازه بدید بعضی از اون نکات را تقدیم کنم: ۱. نزدیکی خانواده ها به هم و ارتباطات صمیمی و به هم سر زدن و بدون تعارفات مرسوم و راحت با هم برخورد کردن. ۲. زود فراموش کردن کینه ها و مثل کودکان، زلال برخورد کردن ۳. تقی وقتی همه خانواده اش گفتند این چه زنی است که داری؟ اما دنبال زنش رفت و از دلش درآورد. ۴. زن تقی با اینکه از همه دلخور بود اما در جشن اهدای عضو پدر شوهرش شرکت کرد. ۵. نقی احترام بزرگتر را که تقی بود حفظ کرد و قبل از صحبتش او را به جمعیت معرفی کرد و برادر معتادش را مأخوذ به حیا خواند. ۶. اشاره به اعتیاد جوانان به عنوان یکی از بزرگترین چالش های امروز که در حال خودسانسوری است. ۷. رحمان و رحیم که مشکوک به اعتیاد بودند، از جامعه و برادر بزرگتر رانده نشده و همچنان در مراسمات میخوانند. ۸. رحمت تلاش میکرد بی احترامی برادرانی که یک عمر برای آنها پدری کرده را افشا نکند و نگوید که کتکش زده اند. ۹. فیش حج پدر را نفروختند و یک آب هم روش. بلکه قصد دارند از طرف او به حج بروند و دین مرحوم را ادا کنند. ۱۰. تشویق مردم به اهدای عضو و جشن نفس که از بهترین آموزه ها بود. ۱۱. اشاره درست به عفو حضرت آقا و یادآوری آن عفو کریمانه به مردم. با اینکه به یاد ندارم هیچ فیلمی این مسیله را بازگو کرده باشد. ۱۲. اشاره درست و به جا درباره اینکه جمهوری اسلامی حتی با خلافکاری که سوریه رفته باشد تعارف نداشته و در اجرای عدالت محکم و استوار است. ۱۳. اشاره زیبا به فرزند آوری و تلاش نقی برای مجاب کردن هما برای فرزندان آوردن پس از دوقلوها ۱۴. آرام کردن هما توسط نقی و قربان صدقه همسر رفتن حتی وسط دعوا و حمایت از همسر در فعالیت های اجتماعی ۱۵. اشاره به سختی کار مجریان خبر و تحت تأثیر بودن کلیه زار و زندگی مجری خبر برای یک اجرای مناسب. ۱۶. سرسنگین بودن دختران نقی با پسران هرزه و لو اینکه اقوام باشند. ۱۷. اشاره نقی به حفظ حجاب بانویی که از خارج کشور قرار بود تماس زنده داشته باشد. ۱۸. تاکید بر صداقت در برخورد با مردم درباره عدم دریافت پول در قبال اهدای عضو پدر. ۱۹. تصویر دو چهره و دو مدل روحانی: الف. جوان جویای نام که دنبال سیاستمدار و نماینده مجلس میدود و زینت المجالس است. ب. مسن که در حال یاددادن مناسک حج به حاجیان است و تاکید بر پرهیز از سبک شمردن واجبات و مستحبات دارد. ۲۰. قبح منت گذاری سر مردم و مدام به آنها لیست خدمات دادن و هدیه کلیه به نماینده مجلس. ادامه دارد... ✍دلنوشته های یک طلبه ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
اوریگامی حیوانات.pdf
4.07M
بازی و سرگرمی 3️⃣ 7 بازی اوریگامی حیوانات 🦁🐯🐣 🐤مطابق آن چه در راهنمای استفاده از نقشه مشاهده خواهید نمود کاغذ را به مربع تبدیل کرده و برای ساخت اوریگامی هایی زیبا دست به کار شوید.🐴 🐹مرحله به مرحله مطابق آن چه آمده کاغذ و تا را انجام دهید تا حیوانات کاغذی زیبایی ساخته دستتان داشته باشید.🐹 بازی با کودکان👌♥️ در این اوضاع #كرونا بچه ها به توجه و بازی با ما و ایجاد حس آرامش به شدت نیاز دارند همانطور که مراقب سلامت جسمی آنها هستیم به سلامت روحی آنها هم توجه داشته باشیم #در_خانه_بمانيم #کرونا_را_شکست_میدهیم با ما همراه باشید💗 😃 @funy_eitaa ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بهارت بی گل و بلبل نباشد نگاهت خالی از 🌸 سنبل نباشد به گلزار محبت تاقیامت خودت گل باش 🌸 و عمرت گل نباشد... سلام. صبح بهاریتون بخیر 🌸 ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
#روانشناسی ✨ حرف بزنیم، وقتی از چیزی ناراحت می‌شیم، وقتی موضوعی اذیتمون می‌کنه حرف بزنیم. نذاریم طرفمون مجبور شه رفتارمون رو عین پازل کنار هم بچینه و تهش هم برداشت شخصی خودش رو بکنه. آدم‌ها رو به استیصالِ "چیکار کردم و این بچه الان چشه" نندازیم. آدم باشیم، آدمِ ارتباط ❤️ ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
🔻حوصله تان از خانه نشینی سر رفته؟! 🔹کافیست تخت بیمارستان را مجسم کنیم که میتوانستیم هم اکنون روی آن از ناراحتی جسمی و روانی کلافه باشیم! کدام ترجیح دارد؟ خانه یا بیمارستان؟ 🔹می‌توانستیم جای پزشکی باشیم که بیماران روی صورتش عطسه و سرفه میکنند و هر آن ممکن است به کام ویروس و بیماری کشیده شود. کدام راحت تر است؟ مبل کسل کننده ی خانه یا جایگاه او؟ 🔹می‌توانستیم جای پرستاری باشیم که روزهاست فرزندانش را به دیگران سپرده از ترس اینکه هنگام بازگشتن از بیمارستان آنها را آلوده کند! کدام سخت تر است؟! ندیدن فرزندان یا کنارشان وقت گذراندن در کنج خانه؟ 🔹خانه هر چقدر هم کسل کننده باشد، بسیار راحت تر است! کمی متفاوت نگاه کنیم! #در_خانه_بمانیم #کرونا_را_شکست_میدهیم #کرونا ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
داستان📚 حکایت🗂🗃 پند🔑 (عطــرِدِلنشــینِ عِشــق)
🔹🔹 برخی درس ها و نکات مثبت از سه قسمت اول سریال #پایتخت۶ «قسمت اول» سلام خدا قوت🌷 من و خانوادم هم
: ۲۱. شادمان و بی شیله پیله معرفی کردن مردم خونگرم و بزرگ مازندران و فراموش کردن دعواها در کمتر از ده ثانیه. ۲۲. اشاره درست و به جا به فساد اخلاقی در بعضی اشخاص درجه چندم ورزشی و عدم تعادل اجتماعی و بلوغ احساسی آنان. ۲۳. مهربانی و حامی بودن خواهر شوهر برای زن داداش در زمان سختی ها و شراکت او در دعا برای موفقیت زن داداش. ۲۴. اشاره به جاری بودن زندگی و فکر ازدواج و رابطه صحیح و شرعی دائم حتی برای زنی که شوهرش از دست داده و قرار نیست تا آخر عمر، همه احساس و نیاز و حفظ ایمانش را به باد فراموشی سپارد و خودش را پاسوز فرزندان چاق و درازش نماید. ۲۵. اشاره به اینکه دروغگو بالاخره رسوا میشود و اگر ارسطو را راه ندادند و دروغ گفتند، رسوا شدند و ارسطو فهمید که همه در خانه بودند. ۲۶. وقتی کسی در جریان چیزی نیست و خیلی هم ادعایش میشود باید به او گفت: شما دوغت را بنوش! ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
۲۸.جمع آوری کمک برای معتاد از دنیا رفته با اینکه بدهکارشان بود و از او گلایه و طلب داشتند. ۲۹. تقبیح ریاکاری و مبارزه با این اپیدمی سیاسی در بین مسئولین و حتی اطرافیان و رانندگان آنان ۳۰. اشاره درست و عالی به رسالت و مبارزه روحانیت معظم در تقابل با بدعت ها و بوسیدن نمادهای آموزشی که هیچ قداست و احترامی ندارد. (بوسیدن حجرالاسود آموزشی) ۳۱. هما را در خانه رها نکردند و دنبال خوشی و جشن نرفتند و او را در سخت ترین لحظات تنها نگذاشتند. ۳۲. بهتاش به رحمت گفت: بین چهار تا زن تو در خانه چه میخواهی؟ و باعث شد رحمت به بهانه فهیمه در خانه نماند. ۳۳. اشاره به برخی سوالات و احکامی که به این راحتی برای کسی اتفاق نمی افتد و همه آگاهان مسئولیت دارند ذهن مردم را از سوالات غیر ضروری و مهم، آزاد و راحت کنند. ۳۴. وقتی کسی از زندان آزاد میشود باید به فکر شغل و گذران زندگیش بود وگرنه به سابقه و رفقای اشتباه و منحرفش برمیگردد. ۳۵. تعهد نقی به هما حتی زمانی که هما نیست و خبر ندارد، به کسی اجازه سخن گفتن درباره دختر محمود نقاش که قبلاً از او خواستگاری کرده و هما روی او حساس است نمی‌دهد و ارسطو و رحمت را از سخن گفتن درباره او نهی میکند. ۳۶. اشاره به سرایت بزهکاری در زندان و لزوم برخورد مسئولان امر جهت برطرف #پایتخت ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
عینک سیاه 266 در آخرین لحظات سوار اتوبوس شد. روی اولین صندلی نشست. از كلاس های ظهر متنفر بود اما حداقل این حسن را داشت كه مسیر خلوت بود. اتوبوس كه راه افتاد نفسی تازه كرد و به دور و برش نگاه كرد. پسر جوانی روی صندلی جلویی نشسته بود كه فقط می توانست نیمرخش را ببیند كه داشت از پنجره بیرون را نگاه می كرد. به پسر خیره شد و خیال پردازی را مثل همیشه شروع كرد: چه پسر جذابی! حتی از نیمرخ هم معلومه. اون موهای مرتب شونه شده و اون فك استخونی. سه تیغه هم كه كرده حتما ادوكلن خوشبویی هم زده... چقدر عینك آفتابی بهش میاد... یعنی داره به چی فكر می كنه؟ آدم كه اینقدر سمج به بیرون خیره نمیشه! لابد داره به نامزدش فكر می كنه... آره. حتما همین طوره. مطمئنم نامزدش هم مثل خودش جذابه. باید به هم بیان (كمی احساس حسادت)... می دونم پسر یه پولداره... با دوستهاش قرار میذاره كه با هم برن شام بیرون. كلی با هم می خندند و از زندگی و جوونیشون لذت می برن؛ میرن پارتی، كافی شاپ، اسكی... چقدر خوشبخته! یعنی خودش می دونه؟ می دونه كه باید قدر زندگیشو بدونه؟ دلش برای خودش سوخت. احساس كرد چقدر تنهاست و چقدر بدشانس است و چقدر زندگی به او بدهكار است. احساس بدبختی كرد. كاش پسر زودتر پیاده می شد... ایستگاه بعد كه اتوبوس نگه داشت، پسر از جایش بلند شد. مشتاقانه نگاهش كرد، قد بلند و خوش تیپ بود. پسر با گام های نا استوار به سمت در اتوبوس رفت. مكثی كرد و چیزی را كه در دست داشت باز كرد... یك، دو، سه و چهار ... لوله های استوانه ای باریك به هم پیوستند و یك عصای سفید رنگ را تشكیل دادند ... از آن به بعد دیگر هرگز عینك آفتابی را با عینك سیاه اشتباه نگرفت و به خاطر چیزهایی كه داشت خدا را شكر كرد... ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
#هرروزیک_آیه ✨وَإِن یکادُ الَّذِینَ کفَرُ‌وا لَیزْلِقُونَک ✨بِأَبْصَارِ‌هِمْ لَمَّا ✨سَمِعُوا الذِّکرَ‌ وَیقُولُونَ ✨إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ ﴿۵۱﴾ ✨وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکرٌ‌ لِّلْعَالَمِینَ ﴿۵۲﴾ ✨و آنان که کافر شدند، ✨چون قرآن را شنیدند ✨چیزی نمانده بود که تو را ✨چشم بزنند، و می‌گفتند: ✨او واقعاً دیوانه‌ای است (۵۱) ✨و حال آنکه قرآن‌ جز تذکاری ✨برای جهانیان نیست. (۵۲) 📚سوره مبارکه القلم ✍آیات ۵۱ و ۵۲ ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پروردگارا در این صبح زیبا که نوید بخش امید و خیـــــر و رحمت توست ، هر آنکه چشـــم گشـــود ، قلبـــ♥️ـــش سرشار از امید و زندگیش سرشار از رحمت و برکت تو باد. سلام. صبحتون بخیر🌸🌷 ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر روز کارهایت را با خدا تقسیم کن! او مشتاق است کہ سخت ترین ها را بہ او محول کنے، چون براے او هیچ چیز غیرممکن نیست! تلاش کنیم خدا کمکمون میکنه😉 ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
هر خانمی که چادر به سرکند و عفت ورزد و هر جوانی که نمازش را در اول وقت بخواند سفارشش را به مولایم امام حسین ع میکنم. #شهیدحسین_محرابی ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💕 ✨﷽✨ ✨ #پندانـــــــهـــ بجای تماشای پنجره زندگی دیگران از کتاب عمرت لذت ببر. داشته‌‌هایت را جلوی چشمانت قاب بگیر و برای نداشته‌‌هایت تلاش کن. حسرت باغچه دیگران را نخور. در عوض باغبان دنیای خودت باش ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
✅دل با پرخوری می‌میرد ✍علامه حسن زاده آملی: از حضرت رسول الله (ص) روايت است كه معده، چراگاه شيطان است، هرچه چراگاه شيطان آبادتر باشد، رغبت شيطان به آن بيشتر خواهد بود. کثرت طعام و پرخوری، دل را میمیراند و نشاط را از انسان می گیرد و فهم و بینش و درایت را از انسان سلب میکند و این انسان اهل حکمت و بینش و توجه نمی شود. ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه فیلم از قبل شهرت چارتا خواننده اوردم فقط ارون افشار..😂 ┈┈••✾❀🕊♥️🕊❀✾••┈┈ @Atredelneshin_eshgh🔮🌾