eitaa logo
🌷عکسنوشته شهدا 🌷
1.2هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
1.7هزار ویدیو
15 فایل
🌷 اینجا با شهدایی آشنا میشی که حتی اسمشونم نشنیدی کانال های دیگر ما سیاسی 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI حجاب 🌸 @AXNEVESHTEHEJAB تبلیغات https://eitaa.com/joinchat/302448687Cd7ee6e0c16
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 دیدن این فیلم برای فریب خوردگانی که در روزهای اخیر دل را شاد کردند، ضروری است. 🚩 روایت از جنایت های عجیب در و .. من دیدم کودکی را در همین سر بریدند.. روی آتش پختند و لای پلو گذاشتند و برای مادرش فرستادند.. 😭 دو هزار جوان را بین خودشان فروختند و دست به دست کردند.. از سوال میکردند سرت را ببریم یا با تیر تو را بکشیم.. 💚سلام خدا بر روح پاک .. نماد و عزت و .. سلام بر تو ای 🌹 @AXNEVESHTESHOHADA
🚩 چه رازی در عالم نهفته است.. چهلم سردار و با سالگرد شهادت همزمان است.. سه فرمانده .. یکی از ، یکی از ، یکی از 🌹 @AXNEVESHTESHOHADA
: 🔴 چرا دوباره برگردد؟!!! در حالی که سیمای جمهوری اسلامی ایران از پخش زنده برنامه های پرمخاطب و روشنگرانه و ممانعت نموده و به اعتراض خانواده شهدا نیز اعتنایی نکرده است، معاونت سیما و مدیریت از پخش برنامه در نوروز ۹۹ خبر می دهند. اقدام به پخش این برنامه به مجری گری رامبد جوان در حالی است که این مجری با خودداری از متولّد شدن فرزندش در و ترجیح و شناسنامه برای او و نیز با وضعیت پوشش نامناسب همسرش ، به ارزش های دینی مردم انقلابی ایران و شعور میلیون ها نفر از هموطنان خود توهین کرده است. جای تعجّب است که مدیریت رسانه ملّی نسبت به فرهنگ ملّی و باورهای دینی ملّت چنین رویکردی دارد و با قرار دادن شاید بهترین و پرمخاطب ترین ساعات و بودجه در اختیار افراد وطن گریز، موجب تأیید عملکرد آن ها و ناراحتی مردم می شوند. ✳️لطفاً با اعتراض به مسؤولین سیما از میدان دادن رسانه ملّی به چنین مجریانی جلوگیری نمایید. ☎️تهران و شهرستان: ۱۶۲ 📲پیامک روابط عمومی سیما: ۳۰۰۰۰۱۶۲ 📲پیامک شورای نظارت صدا و سیما: ۲۰۰۰۶۴۰۴۰ 📲پیامک شبکه نسیم: ۳۰۰۰۰۳۰۰۰ لطفا انتشار دهید. ✍لطفن از انتشار این تو کانالها و پیجهاتون کاهلی نکنید اگر ی موج رسانه ای راه بیوفته مجبور میشن که عفب نشینی کنن خصوصن کانالهای تولیدی محتوای لازمو تولید کنید والا معلوم نیست در اینده چه اتفاقی تو حوزه فرهنگی بیوفته نمیشه که هم زنس کشف حجاب کنه و هم تو کشور ما برنامه بسازه 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
🔶 در منزل هستید ؟ چند روز ؟ حوصله تان سر رفته ؟ تحملتان تمام شده؟ خیلی خسته شدید؟ 🔻لطفا این متن را با دقت بخوانید ببینید یک عده برای شرف و عزت و ناموس ودین ما چه کشیده اند ....... آن قدر اسارتش طولانی شده بود که یک افسر عراقی گفته بود تو به باز نمی گردی بیا همین جا تشکیل خانواده بده!... همسر شهید لشگری می گفت خدا حسین را فرستاد تا سرمشقی برای همگان شود...او اولین کسی بود که رفت و آخرین نفری بود که برگشت.... که شد پسرش علی۴ ماهه بود و دندان نداشت و به هنگام آزادیش علی پسرش دانشجوی دندانپزشکی بود...وقتی بازگشت از او پرسیدند این همه سال انفرادی را چگونه گذراندی و او می گفت: برنامه ریزی کرده بودم و هرروز یکی از خاطرات گذشته خود را مرور می کردم سالها در سلول های انفرادی بوده و با کسی ارتباط نداشت، قرآن راکامل حفظ کرده بود، زبان انگلیسی می دانست و برای ۲۶ سال نماز قضا خوانده بود😊 حسین می گفت: بهترین عیدی که این ۱۸ سال اسارت گرفتم، یک نصفه لیوان آب یخ بود! عید سال ۷۴ بود، سرباز عراقی نگهبان یک لیوان آب یخ می خورد می خواست باقی مانده آن را دور بریزد، نگاهش به من افتاد، دلش سوخت و آن را به من داد، من تا ساعت ها از این مساله خوشحال بودم، این را بگویم که من ۱۲ سال در حسرت دیدن یک برگ سبز، یک منظره بودم، حسرت ۵دقیقه آفتاب را داشتم... کتاب خاطرات دردناک، ناصر کاوه *ازکتاب خاطرات۶۴۱۰ روز اسارت سرلشکر خلبان حسین لشکری* 🌹 @AXNEVESHTESHOHADA
✍️ 💠 حیدر چشمش به جاده و جمعیت رزمنده‌ها بود و دل او هم پیش جا مانده بود که مؤمنانه زمزمه کرد :«عاشق و !» سپس گوشه نگاهی به صورتم کرد و با لبخندی فاتحانه شهادت داد :«نرجس! به‌خدا اگه نبود، آمرلی هم مثل سنجار سقوط می‌کرد!» و در رکاب حاج قاسم طعم قدرت را چشیده بود که فرمان را زیر انگشتانش فشار داد و برای خط و نشان کشید :«مگه شیعه مرده باشه که حرف و روی زمین بمونه و دست داعش به کربلا و نجف برسه!» 💠 تازه می‌فهمیدم حاج قاسم با دل عباس و سایر شهر چه کرده بود که مرگ را به بازی گرفته و برای چشیدن سرشان روی بدن سنگینی می‌کرد و حیدر هنوز از همه غم‌هایم خبر نداشت که در ترافیک ورودی شهر ماشین را متوقف کرد، رو به صورتم چرخید و با اشتیاقی که از آغوش حاج قاسم به دلش افتاده بود، سوال کرد :«عباس برات از چیزی نگفته بود؟» و عباس روزهای آخر آیینه حاج قاسم شده بود که سرم را به نشانه تأیید پایین انداختم، اما دست خودم نبود که اسم برادر شیشه چشمم را از گریه پُر می‌کرد و همین گریه دل حیدر را خالی کرد. 💠 ردیف ماشین‌ها به راه افتادند، دوباره دنده را جا زد و با نگرانی نگاهم می‌کرد تا حرفی بزنم و دردی جز داغ عباس و عمو نبود که حرف را به هوایی جز هوای بردم :«چطوری آزاد شدی؟» حسم را باور نمی‌کرد که به چشمانم خیره شد و پرسید :«برا این گریه می‌کنی؟» و باید جراحت جالی خالی عباس و عمو را می‌پوشاندم و همان نغمه ناله‌های حیدر و پیکر کم دردی نبود که زیر لب زمزمه کردم :«حیدر این مدت فکر نبودنت منو کشت!» 💠 و همین جسارت عدنان برایش دردناک‌تر از بود که صورتش سرخ شد و با غیظی که گلویش را پُر کرده بود، پاسخ داد :«اون شب که اون نامرد بهت زنگ زد و می‌کرد من می‌شنیدم! به خودم گفت می‌خوام ازت فیلم بگیرم و بفرستم واسه دخترعموت! به‌خدا حاضر بودم هزار بار زجرکشم کنه، ولی با تو حرف نزنه!» و از نزدیک شدن عدنان به تیغ غیرت در گلویش مانده و صدایش خش افتاد :«امروز وقتی فهمیدم کشونده بودت تو اون خونه خرابه، مرگ رو جلو چشام دیدم!» و فقط مرا نجات داده و می‌دیدم قفسه سینه‌اش از هجوم می‌لرزد که دوباره بحث را عوض کردم :«حیدر چجوری اسیر شدی؟» 💠 دیگر به ورودی شهر رسیده و حرکت ماشین‌ها در استقبال مردم متوقف شده بود که ترمز دستی را کشید و گفت :«برای شروع ، من و یکی دیگه از بچه‌ها که اهل آمرلی بودیم داوطلب شناسایی منطقه شدیم، اما تو کمین داعش افتادیم، اون شد و من زخمی شدم، نتونستم فرار کنم، کردن و بردن سلیمان بیک.» از تصور درد و که عزیز دلم کشیده بود، قلبم فشرده شد و او از همه عذابی که عدنان به جانش داده بود، گذشت و تنها آخر ماجرا را گفت :«یکی از شیخ‌های سلیمان بیک که قبلا با بابا معامله می‌کرد، منو شناخت. به قول خودش نون و نمک ما رو خورده بود و می‌خواست جبران کنه که دو شب بعد فراریم داد.» 💠 از که عشقم را نجات داده بود دلم لرزید و ایمان داشتم از کرم (علیهم‌السلام) حیدرم سالم برگشته که لبخندی زدم و پس از روزها برایش دلبرانه ناز کردم :«حیدر نذر کردم اسم بچه‌مون رو حسن بذاریم!» و چشمانش هنوز از صورتم سیر نشده بود که عاشقانه نگاهم کرد و نازم را خرید :«نرجس! انقدر دلم برات تنگ شده که وقتی حرف می‌زنی بیشتر تشنه صدات میشم!» دستانم هنوز در گرمای دستش مانده و دیگر تشنگی و گرسنگی را احساس نمی‌کردم که از جام چشمان مستش سیرابم کرده بود. 💠 مردم همه با پرچم‌های و برای استقبال از نیروها به خیابان آمده بودند و اینهمه هلهله خلوت عاشقانه‌مان را به هم نمی‌زد. بیش از هشتاد روز در برابر داعش و دوری و دلتنگی، عاشق‌ترمان کرده بود که حیدر دستم را میان دستانش فشار داد تا باز هم دلم به حرارت حضورش گرم شود و باور کنم پیروز این جنگ ناجوانمردانه ما هستیم. ✍️نویسنده: 🌹 @AXNEVESHTESHOHADA
🔴ویژگی‌های ناو اقیانوس پیمای شهید رودکی 💢ناو شناوری سنگین، چند منظوره و دوربرد است.قابلیت حمل و عملیاتی کردن انواع هواپیما، پهپاد و سامانه‌های موشکی، پدافندی و راداری را دارد. ♨️این ناو با تناژ ۴ هزار تن و طول ۱۵۰ متر و عرض ۲۲ متر دارای رادار آرایه فازی سه بعدی، موشک‌های سطح به سطح، سطح به هوا، سامانه‌های مخابراتی یکپارچه بسیار پیشرفته جنگال و موشکی سوم خرداد با قابلیت حمل بالگردها، پهپادها و شناورهای عملیاتی است که همه آنها از تولیدات داخلی بوده و توسط مجموعه سپاه و وزارت دفاع تولید شده است. این ناو اقیانوس پیما کاربری لندینگ کرافت هم دارد. 🌹 @AXNEVESHTESHOHADA
صد تا .. صد تن شیعه.. توی مسجد شهید شدند.. خانم دردت فقط شون بود؟ خانم شیعه کشی ارزش استوری و پست نداشت؟ خانم یه سگ کشته بودن دنیا را خبر کردی.. خانم و آقای چرا بعضی وقتا صداتون درمیاد.. بعضی وقتا تو پستو هستین؟!! @axneveshteshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖍 در بیمارستان شیراز ۱۰ ترکش از چشمم بیرون آوردند و سه عدد شلنگ برای تنفس و تغذیه وصل نمودند و مرا به بیمارستان پارس در تهران منتقل کردند . قرار بود هر دو پایم را از زیر لگن قطع کنند که قبول نکردم . یک دستگاه از خارج آوردند و داخل پایم گذاشتند ولی ۶ ماه بیشتر دوام نیاورد و عفونت پایم به تمام بدنم سرایت کرد . توسط یکی از بچه های بنیاد شهید برای مداوا به کشور آلمان اعزام شدم وقتی به بیمارستان آلمان رسیدم توی راه تیم پزشکی آلمانی بلند بلند حرف می‌زدند . از دکتر مولایی - پزشک ایرانی همراهم - پرسیدم ؛ - اینا چی میگن ؟ - زیادی حرف میزنن - مثلن چی میگن ؟! - میگن ؛ شما که نمی تونید بجنگید چرا به عراق حمله کردید ؟ - ای بابا ! ما فقط دفاع کردیم - اینا این چیزا را نمی فهمن داخل بیمارستان که شدیم رئیس بیمارستان هم همان حرف ها را تکرار کرد ولی چون زبان آلمانی بلد نبودم جواب ندادم . فردای آن روز وقتی پزشک آمد که مرا ویزیت کند گفت ؛ - تو‌ با این همه ترکش چطور زنده مانده ای ؟!!! تیم پزشکی آلمانی و کادر بیمارستان مدام میگفتند ؛ - چرا شما باعراق می جنگید؟ - ما از خاک کشورمان دفاع می کنیم بقیه ماجرا را از زبان این شهید والامقام بشنوید🚩... •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈ @axneveshteshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖍 در بیمارستان شیراز ۱۰ ترکش از چشمم بیرون آوردند و سه عدد شلنگ برای تنفس و تغذیه وصل نمودند و مرا به بیمارستان پارس در تهران منتقل کردند . قرار بود هر دو پایم را از زیر لگن قطع کنند که قبول نکردم . یک دستگاه از خارج آوردند و داخل پایم گذاشتند ولی ۶ ماه بیشتر دوام نیاورد و عفونت پایم به تمام بدنم سرایت کرد . توسط یکی از بچه های بنیاد شهید برای مداوا به کشور آلمان اعزام شدم وقتی به بیمارستان آلمان رسیدم توی راه تیم پزشکی آلمانی بلند بلند حرف می‌زدند . از دکتر مولایی - پزشک ایرانی همراهم - پرسیدم ؛ - اینا چی میگن ؟ - زیادی حرف میزنن - مثلن چی میگن ؟! - میگن ؛ شما که نمی تونید بجنگید چرا به عراق حمله کردید ؟ - ای بابا ! ما فقط دفاع کردیم - اینا این چیزا را نمی فهمن داخل بیمارستان که شدیم رئیس بیمارستان هم همان حرف ها را تکرار کرد ولی چون زبان آلمانی بلد نبودم جواب ندادم . فردای آن روز وقتی پزشک آمد که مرا ویزیت کند گفت ؛ - تو‌ با این همه ترکش چطور زنده مانده ای ؟!!! تیم پزشکی آلمانی و کادر بیمارستان مدام میگفتند ؛ - چرا شما باعراق می جنگید؟ - ما از خاک کشورمان دفاع می کنیم بقیه ماجرا را از زبان این شهید والامقام بشنوید🚩...
‏با قاتلم بنشین و پیمان بند اما... یادت بماند خون من چون رود جاریست یادش بخیر این جملات خطاب به دولت سابق چقدر برای ما آشنا است👇 مذاکره با قاتل حاج قاسم ممنوع 🌹@axneveshteshohada
| شهید حسین ترک: ابرقدرتها بدانند مردم ايران هميشه در صحنه هستند و نمی گذارند كه خللی بر جمهوری اسلامی وارد شود . ابرقدرتها بدانند كه ما مردم ايران با جان و دل انقلاب را پذيرفتيم و آن را تا پايان جان حفظ خواهيم كرد. @axneveshteshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو این شلوغی ها ببینید، روحیتون عوض بشه مثل این پیرزن امیدوار باشید ❤️ . حضرت آقا به این مادر شهید میگه این روز آخر رو فقط به خاطر شما قم ماندم. میگه نه آقا جان به خاطر من نموندید، عمه تون حضرت معصومه(س) شما را فرستاده اینجا..... @axneveshteshohada
«جنگ ما با شیطان از محراب نماز آغاز می‌شود» شهید تصویر: شهید مدافع حرم « » در حال راز و نیاز با پروردگار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید پدافند هوایی سجاد منصوری روحش شاد مصداق واقعی عبارت زیبای ارتش فدای ملت