eitaa logo
این عمار
3.3هزار دنبال‌کننده
30.4هزار عکس
25.9هزار ویدیو
730 فایل
اتباط با مدیر @fanoodi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سهم روز 172 خطبه 152ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 172.mp3
زمان: حجم: 6.46M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 🌺 سهم روز صد و هفتاد و دوم خطبه ۱۵۲
🌹 ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز صد و هفتاد و دوم. ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 1⃣ خداشناسی (شناخت صفات خدا) ♦️ستايش خداوندی را که با آفرينش بندگان بر هستی خود راهنمايی فرمود و آفرينش پديده های نو، بر اَزَلی بودن او گواه است و شباهت داشتن مخلوقات به يکديگر دليل است که او همتايی ندارد. حواس بشری ذات او را درک نمی کند و پوشش ها او را پنهان نمی سازد، زيرا سازنده و ساخته شده، فرا گيرنده و فرا گرفته، پروردگار و پرورده، يکسان نيستند. يگانه است نه از روی عدد، آفريننده است نه با حرکت و تحمّل رنج، شنواست بدون وسيله شنوايی و بيناست بی آن که چشم گشايد و بر هم نهد. در همه جا حاضر است نه آن که با چيزی تماس گيرد و از همه چيز جداست نه اينکه فاصله بين او و موجودات باشد. آشکار است نه با مشاهده چشم، پنهان است نه به خاطر کوچکی و ظرافت، از موجودات جداست که بر آنها چيره و تواناست و هر چيزی جز او برابرش خاضع و بازگشت آن به سوی خداست. آن که خدا را وصف کند، محدودش کرده و آن که محدودش کند، او را به شمارش آورده و آن که خدا را به شمارش آورد، ازليّتِ او را باطل کرده است و کسی که بگويد: خدا چگونه است؟ او را توصيف کرده و هر که بگويد: خدا کجاست؟ مکان برای او قائل شده است. خدا عالم بود آنگاه که معلومی وجود نداشت، پرورنده بود آنگاه که پديده ای نبود و توانا بود آنگاه که توانايی نبود. 2⃣ عظمت امامان دوازده گانه و قرآن ♦️ همانا طلوع کننده ای آشکار شد و درخشنده ای درخشيد و آشکار شونده ای آشکار گرديد و آن که از جادّه حق منحرف شد، به راه راست بازگشت.خداوند گروهی را به گروهی تبديل و روزی را برابر روزی قرار داد و ما چونان مانده در خشکسالان که در انتظار بارانند، انتظار چنين روزی را می کشيديم. همانا امامان دين از طرف خدا، تدبير کنندگان امور مردم و کارگزاران آگاه بندگانند. کسی به بهشت نمی رود جز آن که آنان را شناخته و آنان او را بشناسند و کسی در جهنّم سرنگون نگردد جز آن که منکر آنان باشد و امامان دين هم وی را نپذيرند. 3⃣ ویژگیهای اسلام ♦️ همانا خدای متعال شما را به اسلام اختصاص داد و برای اسلام برگزيد، زيرا اسلام نامی از سلامت است و فراهم کننده کرامت جامعه می باشد، راهِ روشنِ آن را خدا برگزيد و حجّت های آن را روشن گردانيد. اسلام ظاهرش علم و باطنش حکمت است، نوآوری های آن پايان نگيرد و شگفتی هايش تمام نمی شود. در اسلام، برکات و خيرات، چونان سرزمين های پُرگياه در اوّل بهاران فراوان است و چراغ های روشنی بخش تاريکی ها فراوان دارد، که دَرِ نيکی ها جز با کليدهای اسلام باز نشود و تاريکی ها را جز با چراغ های آن روشنايی نمی توان بخشيد. مرزهايش محفوظ و چراگاه هايش را خود نگهبان است. هر درمان خواهی را درمان و هر بی نيازی را در طلب کافی است. ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حجت‌الاسلام مهدوی ارفعشرح حکمت ۵۰ قسمت ۲ راز جذب دلها.mp3
زمان: حجم: 3.28M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 🔸 شرح 2⃣ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 2 ) 🔹 راه جذب دلها 🔰 حال اگر کسی به این اصل دقّت نکرد و در شرایطی که قلب اِقبال نداشت و اِدبار داشت ، خواست کاری را ، حتی مستحبّات را بر آن تحمیل بکند ، آن موقع باید نگران این باشد که زدگی برای دل ایجاد بشود.  ✅ پس باید مراقب باشیم که خوبی ها و مستحبّات و امر به معروف و دعوت به نیکی ها را به گونه ای انجام بدهیم که قلب مخاطب پذیرش ، اقبال و آمادگی داشته باشد. 🔻اساساً ، تألیف قلوب، از بین بردن اختلاف ها و جذب دلها از هنرها و برکات وجودی پیامبر عزیز در نهج البلاغه شمرده شده است. 🔻 مولای ما در خطبه ۲۳۱ ، در سطرهای پایانی می فرمایند : " خداوند به برکت پیامبر شکاف های اجتماعی را به وحدت و فاصله ها را به اتّحاد تبدیل کرد و پس از آنکه آتش دشمنی ها و کینه های بر افروخته در دلها راه یافته بود ، میان خویشاوندان یگانگی قرار داد. " 🔻باید بدانیم که دشمنی قلب ها حتی در تاریخ، مایهٔ سقوط امّت های مؤمن پیشین شده است. مولا علی (علیه السلام) در خطبه ۱۹۲ بند ۱۳ ، جملات بسیار مهمی دارند که بارها عرض شده است دقیقاً موردنیاز امروز جامعه ما است. می فرمایند بروید تاریخ گذشتگان را بررسی کنید، ببینید اگر به عزّت و قدرت و اقتدار و آقایی رسیدند دلیلش چه بود ؟ دلیلش وحدت بود ، همدلی بود ، همزبانی بود و همدستی و هم داستانی. و اگر همین امّت های مؤمن سقوط کردند ، به خاطر چه بود؟ بخاطر این بود که دلهایشان پر شد از کینه همدیگر . 🔻 می فرماید : " و از کارهایی که پشت آنها را شکست و قدرت آنها را در هم کوبید ، مانند کینه توزی با یکدیگر ، پر کردن دلها از بخل و حسد ، به یکدیگر پشت کردن و از هم بریدن و دست از یاری هم کشیدن ، بپرهیزید. " 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ↩️ ادامه دارد...
نام رمان: براساس واقعت دلاوری ها و رشادتهای شهدای https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🌸🤍🌸🤍 🤍🌸🤍 🌸🤍 🤍 دستم رو روی سینه ام گذاشتم "اسلام علیکَ یاباصالح المَهدی" زمزمه کردم «دلم به ان مستحبے خوش است که جوابش واجب است » امروز جمکران خلوت بود کنار علیرضا روی نیمکت های روبه روی گنبد سبز رنگ جمکران نشستیم. با صدای علیرضا به خودم امدم +ساجده جان ....می خواستم یک موضوعی رو بهت بگم. زل زدم توی چشماش _بگو با حلقه توی دستش بازی بازی می کرد دو سه ثانیه طول کشید که به حرف بیاد. _بگو دیگه.! +ساجده اگر من بخوام یک کار خوب انجام بدم که به نفعمون... نفع ما و کشورمون باشه.. تو این اجازه رو بهم میدی؟؟؟ _آره...معلومه تشویقت هم می کنم.. حالا چکاری هست ؟ +خب حالا یک سوال دیگه ، چقدر سید مهدی زینب سادات رو دوست داری؟ _وااا...علی معلومه خیلی...جونمم براشون می دم. لبخندی بهم زد _علی منظورت از این حرفا چیه؟ +ساجده من یک تصمیم دارم که براش دلیل دارم خیلی وقته می خوام باهات در میون بزارم .....چه بهتر که جمکران جایی شد که من برات بگم. این همه مردم مظلوم دارن توی سوریه از دست میرن ساجده ، گفتی بچه هات دوست داری اره؟ گفتی براشون همه کاری میکنی؟ ساجده توی سوریه چقدر بچه بی دفاع دارن از دست میرن ، پدر مادرشون نمیتونن کاری بکنن خودشون هم از دست میرن چون بی دفاع هستن افتادن زیر دست ظالم ها. یه عده ادم بی دین که ادعا مسلمونی شون میشه دارن سر میبرن سر انسان های بی گناه رو. به حریم ملت ها تجاوز میکنند. این وظیفه ی یک مسلمونه وقتی فریاد مظلومی رو می شنوه ازش دفاع کنه. ببین الان این بی شرف ها سوریه هستن اگر باهاشون مقابله نکنی چی میشه؟ خب میتونن وارد ایران هم بشن اون موقع جون بچه های ماهم به خطر میوفته ما مسلمونیم ! مسلمون واقعی نه؟ با دقت به حرفاش گوش میدادم سرم رو به تایید حرفش تکون دادم +یک مسلمون یک مومن! باید اینجا ها خودش رو نشون بده...به قول شهید چمران وقنی شیپور چنگ نواخته می شود مرد از نامرد شناخته می شود. برادر و خواهر دینی مون دارن پر پر میشن.... داره بهشون ظلم میشه باید.....باید..خودی نشون داد 🤍 🌸🤍 🤍🌸🤍 🌸🤍🌸🤍 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🌸🤍🌸🤍 🤍🌸🤍 🌸🤍 🤍 چشم هاش رو باز بسته کرد و بعد یک مکث طولانی گفت : +ازت میخوام...کمکم کنی میخوام برم باید برم نمیتونم بشینم ببینم ساجده. نا باورانه نگاهش کردم زمزمه کردم: _علی می خواهی بری سوریه ؟ +اره ساجده میخوام دلت راضی باشه باید برم...ببین یه جواریی وظیفمه _علیرضا تو زن داری !! بچه داری !! نه نه نمیشه من نمی زارم...خب بقیه برن روشو سمت من کرد و گفت +بقیه کی ها هستن ساجده جان ، منم یکی از اونا. اشک تو چشمام جمع شد _من نمیخوام از دستت بدم علیرضا. با چشم های اشکی زل زدم توی چشمامش _میفهمی! لبخندی زد +ساجده قرار نیست که شهید بشم ، من که لیاقت شهادت ندارم. قطره اشکی روی چادرم ریخت _چرا داری ، تو رفتارت اخلاقت مثل شهداست علیرضا...مثل دوستت رسول! +اشک نریز ساجده طاقت ندارم ، باشه باشه هرچی تو بگی....تو منو دوست داری ؟ تک خنده ای کردم _سواله؟؟....اره +پس.....بزار برم دلم میخواست فریاد بزنم اخ خدا چجور بزارم علیرضا بره ...اگر دیگه پیشم نباشه نفسم بند میاد.. نگاهی به گنبد فیروزیی جمکران انداختم نیازمند نماز بودم یک نماز با دل شکسته. اشکم رو پاک کردم رو بهش گفتم _می رم نماز بخونم. با ارامش لبخندی بهم زد +التماس دعا خانوم التماس دعااا ! من دعا کردم علی به حاجتش برسه بعد خودم میخوام مانع اش بشم؟ چقدر نماز با دل ناآروم میچسبه...انگار که به خدا نزدیک تر از هروقتی هستی. نمی دونستم باید چکار کنم روبه رو آرمان های علیرضا بایستم یا.....؟ّ سرم رو روی مهر گذاشتم خدایا کمکم کن ! 🤍 🌸🤍 🤍🌸🤍 🌸🤍🌸🤍 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─