دلــنامہ|قرآن
فاطمه را طبق وصیتش در تابوت گذاشتم. همراه با خیل عظیم فرشته ها، نماز میت را به پنج تکبیر خواندیم. زی
حسین خیلی شبیه فاطمه بود. همه از تولدش خوشحال و راضی بودیم. پیامبر کام حسین را هم با خرما برداشتند.
_ فاطمه جان! دخترم، تبریک و تسلیت میگویم.
من راز تسلیت پیامبر را میدانستم.
_ پدر جان! تسلیت چرا؟
_ حسین امام است و پدر بقیه امام ها.
صدا در گلویشان لرزید.
_ روزی میرسد که حسین هرچه کمک میطلبد، کسی جوابش را نمیدهد. عاقبت هم عده ای از امتم او را غریب و تشنه در کربلا شهید میکنند.
فاطمه گریه کرد، بلندِ بلند. حرف هایش بین هق هق گریههایش بریده میشد.
_ چرا باید حسین را بکشند، درحالی که شما پدربزرگش هستید و من و ابالحسن، پدر و مادرش؟
_ به خاطر ملک و سلطنت؛ اما نگران نباش. پسرت #مهدی ، #انتقام حسین را میگیرد.
روز هفتم پیامبر برای حسین گوسفندی عقیقه کردند و رانش را به خاطر به دنیا آوردن حسین، به سلما هدیه دادند. اصرار داشتند موهایش را بتراشیم و هم وزنش نقره صدقه بدهیم. گوش به حرفشان دادیم.
📚بخشی از کتاب «حیدر»
به قلمِ "آزاده اسکندری"
@az_del_bego | دلـنامہ
°♥️°°🌿✨•••
دردا و دریغا که در این بازے خـونین ••
•• بازیچہ ایآم دل آدمیان است ....
دلنآمه | @az_del_bego
أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ
أَنْ يَسْبِقُونَا سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ ﴿۴عنکبوت﴾
آيا كساني كه اعمال بد بجا ميآورند گمان كردند
از حوزه قدرت ما بيرون خواهند رفت ؟
چه بد داوري ميكنند؟
+گرغلطرفتیماصلاحشتوکن
دلــنامہ|قرآن
✨اناللہواناالیہراجعون🥀 ••مادرِشهیدمدافعحرم، شهید #هادی_ذوالفقاری امروزصبحبہدیدار حقشتافٺوب
از خواهرانم میخواهم ....
👤شهیدذوالفقاری
دلنآمه | @az_del_bego
دلــنامہ|قرآن
از خواهرانم میخواهم .... 👤شهیدذوالفقاری دلنآمه | @az_del_bego
•♥️🍃•خوشگلیه یه دخترخانوم،
به شـعـور، شـخـصیت، ـحـیا و طرز حرف زدنشه✨🌻
بقیش با یہ "دستـمـال مرـطوب" پاڪمیشه...!✌️🏻
••قابل توجهافرادی کهمیگفتن حجاب مانع پیشرفت خانوم هاست ...🦋••
🖇دکتر سهیلاسامی در۲۸سالگی۵۰۰ عمل جراحیمغزانجامداده💉
حدیثِ دل:)
بر مومنان حرام است که به موی زنان شوهر دار و غیر شوهر دار نگاه کنند
چراکه موجب تحریک شهوت و کشیده شدن به فساد می شود.
-امام ࢪئوف(؏)
.🌱.
عزیزی که میفرمود مو چیه که موجب تحریک میشه!؟
امام کار بلد و گره گشای زندگیه!
- حدیث امام رو دریاب(:
دِلنـامہ ¦ @az_del_bego
دلــنامہ|قرآن
يَا مَاحِىَ السَّيِّئاتِ🌿 فقطتوییکهگناهمراپاکمیکنی
يَا مَنْ يَهْدِى وَلَا يُهْدىٰ✨
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ
وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ
زَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَعَلَىٰ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ«۲انفال»
مؤمنان، تنها کسانی هستند که هرگاه
نام خدا برده شود، دلهاشان ترسان میگردد؛
و هنگامی که آیات او بر آنها خوانده میشود،
ایمانشان فزونتر میگردد؛
و تنها بر پروردگارشان توکل دارند.
+نگذاریمقرآنمهجوربماند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داریم گرانمایه ترین ثروت عالم
یک رهبر و اورا به جهانی نفروشیم🌿✨
🎥سربازهایرهبر🌿
#لبیک_یا_خامنه_ای
#مرگ_بر_منافق
#مرگ_بر_ضد_ولایت_فقیه
#پرچم_افتخار
دلنآمه | @az_del_bego
دلــنامہ|قرآن
داریم گرانمایه ترین ثروت عالم یک رهبر و اورا به جهانی نفروشیم🌿✨ 🎥سربازهایرهبر🌿 #لبیک_یا_خامنه_ای
• آیت الله شوشتری :
نزد هر استادی رفتید
اگر بر دریا راه میرفت، اگر پرواز میکرد، اگر غیب میگفت،
اما با رهبر معظم و معزز انقلاب زاویه داشت، سریع برخیزید و بیرون بروید که او شیطان مجسم است.
#مرگ_بر_منافق
#لبیک_یا_خامنه_ای
@az_del_bego | دلـنامہ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اۍفخرایــ🇭🇺ــراݩ🌿سربآزجانـ♥️ـان
#لبیک_یا_خامنه_ای
#مرگ_بر_منافق
#مرگ_بر_ضد_ولایت_فقیه
دلنآمه | @az_del_bego
قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَسَلَامٌ عَلَىٰ
عِبَادِهِ الَّذِينَ اصْطَفَىٰ ۗ
آللَّهُ خَيْرٌ أَمَّا يُشْرِكُونَ«۵۹نمل»
بگو: «حمد مخصوص خداست؛
و سلام بر بندگان برگزیدهاش!»
آیا خداوند بهتر است یا بتهایی که
همتای او قرارمیدهند؟!
+همیشهکهنبایدلببهشکایتگشود
یکبارهمازنعمتهایبیشمارشتشکرکن
دلــنامہ|قرآن
حسین خیلی شبیه فاطمه بود. همه از تولدش خوشحال و راضی بودیم. پیامبر کام حسین را هم با خرما برداشتند.
بعد از نماز ظهر، نماز مستحبی میخواندم که نیازمندی وارد مسجد شد.
_ خدا میداند که به به کمکتان احتیاج دارم.
کسی اعتنا نکرد.
_ خدایا شاهد باش من در خانه ات به این مردم رو زدم؛ اما کسی دستم را نگرفت.
در رکوع بودم. همیشه موقع نماز، انگشتر عقیق سرخ یمنی ام را دست میکردم. همان انگشت کوچک دست راستم را سمتش دراز کردم. جلو آمد و انگشتر را از انگشتم درآورد.
هم زمان با پیامبر سلام نمازم را دادم. دست هایشان را بلند کردند.
_ خدایا! برادرم موسی از تو خواست… برادرش هارون را کمک حالش قرار دهی تا نیرویش زیاد شود. من هم از تو میخواهم، علی را یاورم قرار دهی تا پشتم به او گرم باشد.
هنوز جمله ایشان تمام نشده بود که آیه نازل شد.
_ دوست و یاور شما، فقط خدا و پیامبرش محمد هستند. به علاوه مؤمنانی [مثل علی بن ابی طالب] که ارکان نماز را متواضعانه و کامل به جا میآورند و در حال رکوع به نیازمندان زکات میدهند.
📚بخشی از کتاب «حیدر»
به قلمِ "آزاده اسکندری"
@az_del_bego | دلـنامہ
دلــنامہ|قرآن
قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَسَلَامٌ عَلَىٰ عِبَادِهِ الَّذِينَ اصْطَفَىٰ ۗ آللَّهُ خَيْرٌ أَمَّا يُشْ
• علیرضا پناهیان :
آدم دوست دارد خوبی ها و رنج های خود را برای دیگران تعریف کند و یا آنها را از زبان دیگران بشنود.
اما خدا دوست دارد شایستگی مصاحبت با او را پیدا کنیم، برای همین باید اینگونه گفتگوها با دیگران را کم کنیم.
نباید دنبال آبرو پیش دیگران و گدای محبت دیگران باشیم، تا خدا قلب ما را پر کند.
@az_del_bego | دلـنامہ
هدایت شده از تـنبــ🦥ــلخونہشآه؏ـبــاس
4_5951801894513936593.mp3
10.25M
دل را به خدایت بسپار
قلمت را به کاغذ او...
@az_del_bego2
دلــنامہ|قرآن
دل را به خدایت بسپار قلمت را به کاغذ او... @az_del_bego2
گویا خواب بودم
یا که بیدار
سرگردان
انتهای یک دشت بی انتها
با آفتابی سوزان
نفسم شیب نا ملایمی را می پیمود
به دنبال چه؟!
نمیدانم!
نگاهی کردم به آسمان
یا به زمین
دویدم به سوی
شمال
یا به جنوب
آه، به دنبال چیستم؟!
انگار بغضی در گلوست
صورت را باد
با گرما و کمی غبار
که مخلوط با اشک است
نوازش می کند
کجایم؟!
فریاد، نمی آید
سخن، نمی گوید
نگاه، نمی کند
و فقط دست سایهبان آفتاب سوزان است
ناگاه چشم گره در اثر یک قلم
و نگارش خطِ #او بر کفِ دست
آه ای رفیق دیر آمدی
وعده ما ناکجا آباد.
#سید_ابراهیم
#او
دلــنامہ|قرآن
يَا سَامِعَ الشَّكَايا🌿 تنهاشنوایصدایدلهایشکستهشمایی
يَا دائِمَ اللُّطْفِ🌿
لطفتمدامبادکهمابیلیاقتیم
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ
وَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا«۷۰احزاب»
ای کسانی که ایمان آوردهاید!
تقوای الهی پیشه کنید و سخن حق بگویید...
+ارزشتوبالاترازآناستکه
هرچیزیرابرزبانآوری
فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ ۖ...«۵۰ذاریات»
پس به سوی خدا بگریزید
+ماکهجزخداکسیرانداریم
بیهودهبهچهدلسپردهایم؟
5.mp3
1.86M
•تاحـالابہشفڪرکردۍ،
کہچـراآدمخوبےشدی؟•
👤استادپناهیانِعزیز
دِلنآمه | @az_del_bego
دلــنامہ|قرآن
بعد از نماز ظهر، نماز مستحبی میخواندم که نیازمندی وارد مسجد شد. _ خدا میداند که به به کمکتان احتیا
پیامبر فرمودند : اگر میخواهید علم آدم، همت نوح، خوی ابراهیم، مناجات موسی، زهد عیسی و هدایت و علم من را ببینید به جوان قابلی که الان از در وارد میشود، نگاه کنید.
همه گردن ها سمت در چرخیده بود که وارد مسجد شدم. از بین صف ها، جلو رفتم. پیامبر حوله را دستم دادند.
_ تو لایق این هدیهای.
کفِ دستان فراخ پیامبر همیشه معطر بود. حوله بوی ایشان را میداد. تشکر کردم. یک راست به بازار بقیع رفتم، فروختمش. همان جا توی بازار روی زمین نشستم. نیازمندان مهاجر و انصار دورم حلقه زدند. پولها را بینشان تقسیم کردم. نمیدانستند با چه زبانی تشکر کنند. به خانه رفتم درحالی که حتی یک دینار از آن پول هم ته جیبم نبود.
صبح روز بعد پیامبر را دیدم.
_ علی جان! در عوض سه هزار مثقال طلایی که دیروز نصیبت شد، نمیخواهی ما را مهمان کنی؟
_ چرا که نه؟
لبخند پیامبر پررنگ تر شد.
_ پس من و حذیفه و عمار و سلمان و ابوذر و مقداد فردا برای صبحانه به خانه تان میآییم.
آن روز را حسابی کار کردم؛ اما خرج مهمان ها در نیامد. فاطمه امیدوارانه حرف میزد.
_ ابالحسن! قربانت شوم، خدا روزی رسان است.
صبح فردا در زدند. پیامبر مثل همیشه زودتر از همه سلام کردند. صورتم از خجالت عرق کرده بود. به داخل دعوتشان کردم. به آشپزخانه پیش فاطمه رفتم. ظرف بزرگی از غذا کف زمین بود.
_ علی جان! قربانت شوم، خداوند هرکس را که بخواهد، بی حساب روزی میدهد.
سفره را پهن کردم. فاطمه غذا میکشید و من در سفره می چیدم. باز مثل همیشه شدم، شاد و شوخ. مقداد در گوشم خواند:
_ ابالحسن! در جمع های خودمانی، مثل ما هستی. متواضع، نرم، هماهنگ؛ اما با همه گشاده رویی ات، هیبتی داری که آدم احساس میکند اسیر دست و پا بسته ات است.
لبخند زدم. دست بردار نبود.
_ ابوتراب! صورتتت از زیبایی مثل ماه شب چهارده میدرخشد. گردنت انگار آبریز نقره است. چشم آدم که به تو میافتد، اصلا حیران میشود. تا میخندی، دندان هایت مثل مروارید های منظمی پیدا میشوند…
📚بخشی از کتاب «حیدر»
به قلمِ "آزاده اسکندری"
@az_del_bego | دلـنامہ