همیشه دوست داشتم چند بیت برای یک خانه بگویم
برای یک خانه که عمر عزاداریهایش از یک قرن گذشته است
و خاطرات دراز کوچهاش مرا به روزگار گرفتن دستهای #مادرم میبرد....
ذکر آجر آجرش یا فاطمه یا فاطمه
الفتی دیرینه دارد خانهای با فاطمه
بر در و دیوارهایش نامهای روشنی است
بر جبینش نقش با خط معلّی فاطمه
طاقهایش از غم بانوی عالم منحنی
در نگاهش حسرت پنهان و پیدا:فاطمه
قصهاش از کوچههای تنگ آذر میرسد
تا نخستین دوستداران علی، تا فاطمه
روضهی عباس میخواند کسی،شاعر بگو:
مهر بیاندازهای دارد به سقا فاطمه
رود اگر میجوشد از چشم عزاداران ماه
آبیاری میکند این روضهها را فاطمه
ما پر از ریگیم ریگ تشنه ریگ سوخته
ما همه جوییم جویی مرده دریا فاطمه
داشتم میگفتم از یک منزل عاشق که برد
کاروان اشکهایم را کجاها فاطمه
در دل این خانه پیش از خلق آب و خلق خاک
آتشی از عشق از غم کرده بر پا فاطمه
خاطراتش را بنا باشد اگر شعری کند
میشود یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه...
#یا_فاطمه
#یا_زهرا
#اعظم_سعادتمند
#خیابان_آذر
#خط_معلّی
#بیت