eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
هدیه به حضرت رقیه صلوات شور یا زمینه سبک مسیر روضه باز شب حضرت رقیه یاس توام اما برگ و برم سوخته پروانه ام اما بال و پرم سوخته از غمه دوریه تو بس که اشک ریختم تا به سحربابا چشم ترم سوخته زخمه کهنه دلم سر وا کرد زمونه با دخترت بد تا کرد بشکنه اون دستی که سیلی زد من و بیشتر شبیه زهرا کرد امون ای وای امون از غربت در وسط اتیش هم لباس پارم هم روسری و هم این معجرم سوخته بر اثر رده شلاقه زجر پست هم دست و هم کتف و هم کمرم سوخته برای شب غمم اخر نیست شبیه من هیچ کسی مضطر نیست دست سنگینی داره بابا زجر ضربه دستش از لگد کم تر نیست امون ای وای امون از غربت عمه به جای من سپر می شد هر جا ازخود من بیشتر این سپرم سوخته شبیه لبهای تو خونه این لبهام شبیه موی تو موی سرم سوخته من و گریه از تقلا انداخت من و درد و غصه از پا انداخت واسه ساکت شدن من نامرد جلو من سرت رو بابا انداخت https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
حق روضه اداشود😭😭😭 🎼 🔘🔘🔘🔘 ✅بنداول بابای خوب من/دنیا بدونه تو/مثل یه زندونه کجایی باباجون/موهای سوختم رو/بزنی یه شونه 😭 نیستی ببینی تو/رخِ کبودُ این/هاله ی نیلی رو خوب شد نبودی و ندیدی رِدّ اون ضربه ی سیلی رو 😭 شدهمدمم گریه شدهمدمم ناله کجایی بابایی هر روزمن بی تو مثل چهل ساله کجایی بابایی 😭 بابای مظلومم بابای مظلومم 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅بنددوم خوش اومدی بابا ای همه ی دنیام به کنج ویروونه چرا آخه اینقد/موهات شده خاکی/ لبات پر ازخونه 😭 کجا بودی بابا/ ببینی از روی/ناقه زمین خوردم از سیلیِ ضجر و/لگد های خولی/هزار دفه مُردم 😭 شمرلعینِ پست/میزد من و بامشت/کجابودی بابا من و باعمه رو /میزدبه قصد کشت کجابودی بابا 😭 بابای مظلومم بابای مظلومم 🔘➖➖➖➖🔘 ✅بندسوم منم مثل مادر/ کل تنم از زخمه/گونه م ورم داره بازوم مثل مادر /پهلوم مثل مادر/ گوشم شده پاره 😭 منم مثل مادر/ چشمام نمیبینه/هی میده آزارم به این تفاوت که/تو سینه ام جای /مسمارُ کم دارم 😭 زجره برام موندن /منو ببر که من /فقط تو رومیخوام ببین مث مادر/ سفیدشده موهام/کبودشده پاهام 😭 بابای مظلومم بابای مظلوم 💠💠8⃣3⃣3⃣💠💠 🔘➖➖➖➖➖🔘 https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
🌷🌷 ✅بنداول شده دیدنه تو برام مثل رویا بیاتا نمردم کنارم توبابا 🌷 ببین دختر تو چقد سختی دیده ازون روز که رفتی چه زجرا کشیده 🌷 نبودی ببینی مارو تو اسارت ببیتی که گوشواره ام رفت به غارت تو دروازه ی شام یاتو مجلس مِی می بردن ماها رو چقدرباجسارت 🌷 بمیرم برات ای بابای غریبم ____ ✅بنددوم جای شونه ی تو سرم روی سنگه برای نگاهت دلم خیلی تنگه 🌷 مثل لبهای تو دلم خونه خونه کبوده تنم از رد تازیونه 🌷 پر از اه و گریم پر از بقض و دردم پس از تو یه شب خواب راحت نکردم از بس سیلی خردم چشام سو نداره با دست دنبال جانمازم می گردم 🌷 بمیرم برات ای بابای غریبم ____ ✅بندسوم بابا جان به جان تو دیگه بریدم پس از تو لحظه خوشی من ندیدم 🌷 بابا روی گونم ببین جای دسته ببین جای دسته یه نامرد مسته 🌷 بابا زجر نامرد رسید و اومد زد هم با تازیونه هم مشت و لگد زد بابا جون نداشتش که شرم و حیایی بابا پشت تو خیلی حرفای بد زد 💠💠💠⭕️ 353❌💠💠💠 ____ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
هدیه به حضرت رقیه صلوات شور و زمینه و واحد حضرت رقیه تو خواب دیدم. فقط من و تو کنارهمیم دوتایی خوابیدم من تو آغوش تو دور از هیاهو بابایی تو خواب دیدم آوردی برام یه شاخ گل زیبایی برام می خونی با مهربونی تو خواب خوشم لالایی با این چشمای تار می بینم من انگار رو دامنم سر تو هستش الهی بشکنه دستی که دندونه تورو با خیزرون شکستش غریب بابا حسین. غریب. بابا حسین. غریب بابای بی سر من. شبیه پرت شکسته پرم می بینی بابا حالم رو شبیه سرت شکسته سرم می بینی بابا نالم‌ رو نبودی بابا ببینی من و تو کوچه های شهر شام با چنگ زدنم با سنگ زدنم شکستن اینا بالم رو توون از پر رفته گمونم‌ در فته بابا جون استخون بازوم خیلی غصه دارم شده گریه کارم نمی خوابم. از درد پهلوم غریب بابا حسین. غریب. بابا حسین غریب بابای بی سر من سوخته موی مثل موی تو سوخته چادرو معجرم سوخته تن من مثل روی تو سوخته همه ی پیکرم دور از چشم عمو عباس یه بی حیای‌ مست اومد با ضربه لگد با حرفای بد می زد نعره. برسرم من و با مشت میزد به قصد کشت می زد زجر حرومی دخترت رو به جونم افتادش نشونم می داداش به روی نیزه ها سرت رو غریب. بابا حسین. غریب بابا حسین غریب بابای بی سر من رضا نصابی https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
🎼 🔘🔘902🔘🔘 ☑️بنداول نزن ای نامرد درد گرفته کمرم نزن ای نامرد نا ندار ه پیکرم نزن ای نامرد آخه بابا ندارم نزن ای نامرد نزن ای نامرد نزن ای نامرد«۲» نزن ای نامرد/نیا دنبالم نیا نزن ای نامرد/برو گم شو بی حیا نزن ای نامرد/نکشونم رو خاکا .... نزن ای نامرد«۲» نزن دیگه درنمیاد صِدام نزن نزن لگدبه پهلوهام وقتی که سیلی میزنی دیدم توودستته انگشتره بابام من یتیمم من یتیم بی پناهم •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• ☑️بنددوم نبودی بابا دادنم خیلی عذاب نبودی بابا دنیا شد سرم خراب نبودی بابا توی مجلس شراب خودم می دیدم پیشه چشم این و اون خودم می دیدم می زدش چه بی امون خودم می دیدم به لب تو خیزرون .... خودم می دیدم «۲» دخترت از زمونه دلخوره دلش دیگه ازین و اون پره دیدم با نوک تیز خیزرون داره بابا لب تو می بره السلامُ علی مُرمل باالدِما •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• ☑️بند سوم همه خوشحال و/دخترت پریشونه همه مسرور و /دختر تو محزونه همه خندون و /دختر تو گریونه .... همه خندون و«۲» می بینی بابا /پیر و قد کمون شدم می بینی بابا / رنگ ارغوون شدم می بینی بابا /دیگه نیمه جون شدم .... می بینی بابا«۲» نیگا کنی نمی شه باورت پیر و خمیده شده دخترت موهام سفید و تنم کبود درست شدم شبیه مادرت .... السلامُ علی مُرمل باالدِما •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• ☑️بند چهارم می دونی بابا / ازغما لبالبم می دونی بابا / داره ماجرا لبم می دونی بابا / نخورده غذا لبم می دونی بابا«۲» می بینی بابا خیلی خون جگر شدم می بینی بابا تنها درد سر شدم می بینی بابا چقدر لاغر شدم می بینی بابا«2» راستی نگفتم از رخ کبود نگفتم از محله ی یهود صدا زدن مارو همه کنیز وقتی عمو کنار ما نبود السلامُ علی مُرمل باالدِما 💠💠💠9⃣0⃣3⃣💠💠💠 •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
هدیه به حضرت رقیه صلوات شور یا زمینه حضرت رقیه بابایی دیگه خسته ام از زمونه کجایی. بابایی می لرزه تنم تا میادش صدایی بابایی کبودیه گونم داره ماجرایی بابایی می بینی رسیده کجا دیگه کارم به جز مرگ دیگه آرزویی ندارم به جای عموم حرمله هست کنارم. حسینم حسینم. حسینم. حسینم. بابایی چقد سخت گذشت بعد تو روزگارم بابایی نمی بینه جایی رو چشمای تارم بابایی. شبا تا صبح از درد پهلو بیدارم می بینی که غم توی قلبم نشسته می بینی من و با دو دستای بسته سره من شبیه. سره تو شکسته. حسینم. حسینم. حسینم. حسینم. نبودی ببینی من و که چه زجری کشیدم نبودی ببینی من و روی خارا دویدم نبودی ببینی که بزم حرومی و دیدم نبودی شبیه یه ماهی شدم. توی قلاب می بینی که از دوریه تو شدم آب نیومد به چشمای من بعد تو خواب رضا نصابی https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
🍃🌷﷽🌷🍃(غلام قنبرم): 🔘🔘🔘🔘 ✅بنداول خیلی دلگیرم از جونم سیرم مرگ و می خوام از خدا بالِشم سنگه خیلی دلتنگه دختر تو این روزا سرم داد می زد ضجر فریاد می زد کم اورده دخترت هم لگد می زد حرف بد می زد پشت زهرا مادرت 😭 کودکم ولی پیرم من بابا از این زندگی سیرم من بابا 😭 بابا یا حسین بابا یا حسین (ع) 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅بنددوم سراومد غمها چه عجب بابا به خرابه اومدی با پا نه با سر بریده حنجر به رقیه ت سرزدی رُخ گلگونت لب پرخونت شدبرا من روضه خون میگه از شام و سنگای بام و ضرب چوب خیزرون 😭 کاشکی بمیره واسه ت دخترت قربون سرِ پر خاکسترت 😭 بابا یا حسین بابا یا حسین (ع) 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅بندسوم از تو چه پنهون ندارم دندون از بس که سیلی زدن هر جاکه بابا اسم تو بردم کتکم خیلی زدن می رسید از پشت می زدم با مشت هولم می دادن با پا شکسته پهلوم زخمیه ابروم بریدم دیگه بابا 😭 قد زخم های تو خردم سیلی سر تا پام شده کبودو نیلی 😭 بابا یا حسین بابا یا حسین (ع) 💠💠💠4⃣6⃣3⃣💠💠💠 🔘➖➖➖➖➖🔘 https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
هدیه به حضرت رقیه صلوات واحد یا زمینه حضرت رقیه هوای خرابه خیلی سرده با غم تو دل من ببین بابا چه کرده رفتی و من شدم دیگه هم مسیر با غما بابا می خردم سیلی هر وقتی می گفتم تا بابا. بابا بابا جون روی نیزه می دیدم سرت از راه دور بوسیدم سرت بابا جون افتادم از روناقه دیدی جاموندم از قافله دیدی چشم من تا به چشم ترت خرد دیدم که سنگی از دور اومدو به سرت خرد دیدم من معجرم رو که سر کرده دختر ی شامی دیدم گهواره ی اصغر تو دسته مادری شامی باباجون دیگه بال و پر ندارم من زینت و زیور ندارم من بابا جون بابا جون ببین زخم روی سر من نامحرما دور و بر من بابا جون دختر تو خیلی ازردن من و تو بزم شراب بردن بابا جون بابا جون دیدم چوب می زد به لبانت دیدم خونه دور دهانت رضا نصابی https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
هدیه به حضرت رقیه صلوات شور یا زمینه یا زمزمه به شوقه دیدنه تومن تازه زبون.واکردم و. سره تو دیدم روبه روم خودم رو پیدا کردم و بعد تو دیگه خوشی بابا حروم شد بعد تو هر لحظه مردن ارزوم شد بابا جونم. بابا جونم. بابا جونم . جای تو درد و دلامو فقط با ماه می کنم و با حسرت وقتی که به ماه شبا نگاه می کنم و برای تو دله من بابا شده تنگ جای آغوشه تو خوابیدم روی سنگ بابا جونم بابا جونم. بابا جونم. بعد تو هر لحظه بابا از گریه دیده هام تره بعد تو هیچ کسی دیگه نازه من و نمی خره من و دادن خیلی آزار نبودی تو من و بردن کوچه بازار نبودی تو بابا جونم. بابا جونم. بابا جونم. تو دلاشون اثر نکرد هر چی که خواهش کردم و زیر ضربه های کتک چند دفه ای غش کردم و شبیه رنگین کمونه بدنه من بس که مشت خرد پر خونه دهنه من. رضا نصابی - https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
‍ هدیه به حضرت رقیه صلوات واحد سنگین شعر و سبک رضا نصابی اجرا کربلایی مجید منصور ی بابای خوب من. مهمونه من سلام دلتنگ تو بودم. ای جونه من سلام بابای خوب من . ای مهربون سلام مثل لبای تو. خونی شده لبام حالا که اومدی. با سر به اغوشم از من نپرس چرا . پاره شده گوشم. از من نپرس کجاس گوشواره های تو داره. ورم چرا زیره چشای تو باباجونم. بابا. بابا جونم بابا زجر لعین و پست زجر کش،من و می کرد سیلی به صورتم. تا می رسید می زد گاهی با تازیون. گاهی با چوب می زد از صبح که پا میشد تا به غروب می زد شادی زندگیم . چه زود گذر شده جای عموم با من. شمر همسفرشده می رم به سختی راه می بینی بابا جون مثل یه پیره زن . قدم شده کمون زجر و سنان و شمر. بس،که من و زدن نه دستی مونده و نه پایی واسه من به سختی در میاد از حنجرم صدا تارهای صوتیم. بسته شده بابا رضا نصابی https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
هدیه به حضرت رقیه صلوات زمینه یا شور حضرت رقیه بابا بابا پره سوزو اشک و اه و فریادم بابا بابا بغلم کن من و ازپا افتادم بابا بابا دخترت از دنیا دیگه دل برید بابا بابا تو سه سالگی شده موهاش سپید لبه من شد مثل لبهات زخمی و خونی و پر ترک بابا تو نبودی بد جوری زد من و زجر بی حیا کتک بابا دندونای شیریه من افتاده بابا با ضربه های مشت دور از چشمه عمو عباس حرمله من و می زد به قصد کشت بابا جونم بابا جونم بابا جونم بابا جونم بابا جون بابا بابا می سوزه از گریه چشمای ترم بابا بابا مثل پیر زن ها تا شد کمرم بابا بابا می بینی شکستگیه پرم و بابا بابا می بینی لخته ی خونه سرم و با این دست و پای زخمی واسه عمه خیلی درد سر شدم با این روی ارغوونی خیلی بیشتر شبیه مادر شدم دل من رو خیلی سوزوند مرد مستی که کنیز صدام می کرد از اون بدتر اونی بود که خیزرون به لبه خونه تو می زد با با جونم با با جونم با با جونم بابا جونم بابا جون بابا بابا از گریه چشم ترم می سوزه بابا بابا دست و پاوو کمرم می سوزه بابا بابا شبیه من هیچ کسی مضطر نیست بابا بابا واسه ی شبه غمم اخر نیست چند دفه دیدم که افتاد از رو نیزه سرت رو به روی من کاش که بودش کناره ما بازار شام لا اقل عموی من به لباسه پاره ی من خیلی دخترای شامی خندیدن تاکه دیدن عزاداریم دور مون جمع شدن و می رقصیدن رضا نصابی https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
‍ ‍ ‍ بابا جون سینه ام خسته ی درده قصه ی اسیریم آه که چه سرده ببین اصلا بابا رنگم چه زرده تو میدونی عدو باهام چه کرده؟ بابا جونم ببین دلم کبابه همه ی این سفر برام سرابه سرا پا وجودم تو اضطرابه حال و روزم ببین چقد خرابه بابا جون دخترت داره میمیره تو چنگِ دشمنات اینجا اسیره با دو دسش عدو گیسوم میگیره با دو پاش پهلومو نشونه میره بس که من کعبِ نیزه خورده بودم مثلِ برگِ خزون پژمرده بودم بس ز داغت پدر آزرده بودم اگه عمه نبود من مرده بودم امشب این جاده ها چه بی گریزه تیغِ این کوره راه ببین چه تیزه من و این زخمِ پای ریزه میزه داره از تاولاش چه خون میریزه هر چه خاره امشب جلوی پامه هر چه آهه امشب تویِ نگامه هر چه بغضه امشب تویِ صدامه هر چه اشکه امشب تویِ چشامه بغضِ این سینه که آروم نمیشه سرت از روی نی معلوم نمیشه نپرسم از عمه چون روم نمیشه آخه این راه چرا تموم نمیشه تیغِ این جاده ها ز خیزرونه پای کوچک من که ناتوونه چقد این ساربون نا مهربونه بگید این ناقه رو آروم برونه!
🍃🌷﷽🌷🍃(غلام قنبرم) 🔘🔘۸۷۳🔘🔘 ☑️بنداول بی بهونم زدندم بابا تازیونم زدندم بابا زجر و خولی وشمر بدمست وحشیونه زدندم بابا میسوزه چشمای گریونم نگم از این تنه پر خونم یه جوری سیلی زداون نامرد که دیگه کنده شد دندونم تو کوچه ها می زد با ناسزا می زد سیلی من و بابا بابا بابا یکی به قصد کشت یکی میزد با مشت خیلی من و بابا بابا بابا یاابتا حسین حسین(ع) ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ ☑️بنددوم دیگه از زندگانی سیرم سه ساله هستم اما پیرم شبیه مادرتو زهرا دست به پهلو دارم راه میرم دیگه بابا کم اوردم من هر جا اسم تو می بردم من می شندم فقط دشنام و تازیونه ها می خوردم من تنم شد ارغوون شکسته استخوون از جای تازیون بابا بابا بابا بارونیه چشام در نمیاد صدام فقط تورو می خوام بابا بابا بابا یاابتا حسین حسین(ع) ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ ☑️بندسوم کاش می مردم بابا جای تو قربونه اشکه چشمای تو یادمه وقتی اون نامرد زد خیزرون رو به لبهای تو جلوی خواهر بی جونت تا میزد بر لب و دندونت یادمه از لبات که می ریخت توی تشت لخته های خونت ...... یادمه هرکجا اون قوم بی حیا میزدنم بابا بابا بابا ..... خسته شدم پدر آه ای بریده سر بیا من و ببر ببر ببر ..... یاابتا حسین حسین(ع) 💠💠8⃣7⃣3⃣💠💠 ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
🔘🔘🔘🔘 ✅بنداول بابایی کجایی ببینی که دارم میمیرم ببینی خداییش دیگه از همه دنیا سیرم تودست یه مشت بی مروت اسیرم 🔘 بابایی ببین بچه شامی چه بی بندوباره میگه این یتیمه و بابا نداره میرسه به من سربه سرم میزاره 😭 کجایی ببینی دله پرغم وبیقرارم ببینی سرم رو رو خشتا وُ سنگا میزارم ببینی همین لکنته خنده دارم 😭 بیا و نظر کن به چشمای تر بیا و من و از خرابه ببر 😭 بابایی بابا جون کجایی (3) 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅بنددوم بابایی دلم خیلی تنگه برای تو امشب بابایی ببین که دارم می سوزم بدجور از تب بابایی شدم دردسر من واسه عمه زینب 🔘 بابایی ببین که برای پریدن دیگه پر ندارم ببینی جای سالمی توی پیکر ندارم نه خلخال نه دیگه النگو و زیور ندارم 😭 بابایی کجایی ببینی دلم بیقراره بابایی کجایی ببینی چشام سو نداره بابایی کجایی ببینی سرم مو نداره 😭 ببین دختره سه ساله ت منم سفیدشدموهام کبودشد تنم 😭 بابایی بابا جون کجایی (3) 🔘➖➖➖➖🔘 ✅بندسوم توی خواب دیدم که می بوسی چشای ترم رو دیدم که به اغوش گرفتی تن لاغرم رو گذاشتم روی بازوی مردونه ت من سرم رو 🔘 توی خواب میدیدم عمو مو که من رو بغل کرد عموجان میدیدم به گوشم چه گوشواره ای زد ولی حیف پریدم من ازخواب باسیلیِ نامرد 😭 اومدضجر من و با لگدهاش از این خواب پروند و نبودی دل دخترت رو چقدضجر سوزوند و موهام وگرفت و من و روی خاکا کشوند و 😭 ازون ضرب ِ دستِ اون بی حیا لُ لُ لُ لُکنتم گرفته بابا 😭😭😭 بابایی بابا جون کجایی(3) 💠💠7⃣8⃣3⃣💠💠 🔘➖➖➖➖➖🔘 https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
هدیه به حضرت رقیه صلوات شور روضه ای حضرت رقیه گوشه ی ویرونه شد منزل و ماوای من ابله زد پای من ن تار شده چشمای من هرشب به جای شونت سرم رو سنگ می زارم تا صبح بابا بیدارم زخم هام و من می شمارم یادم نمی ره بابا تو مجلس می نامرد با چوب به لبهات می زد خون از لبت میومد بابا جون وااا دور از چشای عباس خیلی کتک خرد عمه هزار دفه مرد عمه اسم تو می برد عمه دور از چشای عباس تو خیمه ها غوغا شد پای حرومی واشد خیلی جسار ت ها شد دور از چشای عباس کنیز به من گفت یک مست یه لاابالیه پست به معجرمن برد دست بابا جون. واا دور از چشای عباس بال و پر من می سوخت چشم تر من می سوخت زخم سر. من می سوخت دور از چشای عباس چه ازدحامی دیدم بازار شامی دیدم بی احترامی دیدم دور از چشای عباس زجر به سرم داد می زد حرمله فریاد می زد زجر به سرم داد می زد بابا جون. واا رضا نصابی https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
گریه کن گریه، که احیای همه احکام است التیام جگر سوخته‌ی اسلام است @hosenih گریه کن، سینه بزن، آه بکش، مرگ بخواه نوکر از روضه اگر جان ندهد ناکام است لب دلسوخته ها را همه شب دوخته اند گریه کن، گریه زبان همه ی ایتام است آن قتیل العبراتی که به ما گفت حسین گریه‌ی زینب، در حال عبور از شام است ای که باران به دعای تو می آمد...حالا سنگ می بارد و هر سنگدلی بر بام است نیستی تا که ببینی دم دروازه شام دل بی تاب رباب تو چه ناآرام است چوب میزد به دهانت پسر مرجانه چوب در دستی و در دست دگر یک جام است @hosenih دختری داشتی ای شاه و کنیزش خواندند چه بگویم...همه‌ی روضه همان الشام است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدیه به حضرت رقیه صلوات شور یا زمینه و واحد حضرت رقیه از غصه دیدهام تر حال من گریه اور این گره ی موی من زخمه نه گل سر خبر داری این چند روز کجا بودم خبر داری بابا با کیا بودم خبر داری توی بازار بودم وای بابا رو سر دختر تو سنگ می پاچیدن به اشک دختر تو خیلی خندیدن دور و بر دختر تو می رقصیدن وای بابا وای بابا نپر س چی اومد سرم نپرس کجاس معجرم نپرس چرا زخمی و کبوده این پیکرم از بس خردم تازیون شد رنگ من ارغوون صدامون زدن کنیز این حرف باشه بینمون دیگه بدونه تو بابا نمی تونم شبیه موی تو منم پرشونم شبیه دندونات شکسته دندونم‌ وای بابا رنگین کمون شده تمومه این تنم نمونده جای سالمی تو بدنم زجر پلید با مشت می زد تو دهنم وای بابا وای بابا موهاتو من می بوسم چشاتو من می بوسم شبیه عمه زینب رگاتو من می بوسم اه اه اه کجایی بابا رضا نصابی https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
✅ حضرت رقیه سلام الله علیها 🔻استاد حاج غلامرضا سازگار من کیستم سلاله‌ی دامان کوثرم من زینب سه ساله ی زهرای اطهرم باب الحسین فاطمه، باب الحوائجم بر سه امام، عمّه و فرزند و خواهرم از جانب امام زمانم سفیر شام تنها نه یک سفیر که پیغام آورم از کودکی مجاهد راه خدا شدم گویی برای کرب و بلا زاد مادرم تا بنگرید فاتح پیروز شام کیست یک لحظه رو کنید به قبر مطهّرم هم سنگر سه ساله ی زینب پس از حسین کرب و بلا و کوفه و شام است سنگرم گر رو به سوی حشر نیارند اهل بیت من یک تنه شفیعه ی فردای محشرم جای کفن به پیکر رنجور، وقت دفن پیراهن اسیری من بود در برم سنّم کم است و کوچکم امّا به اقتدار آیینه دار قاسم و عبّاس و اکبرم رخسار زرد، سرخ ز خون سرم شده لب های خشک، تر شده از دیدهء ترم آن شب به یاد فاطمه تا صبح گریه کرد زینب چو خاک ریخت بر اندام لاغرم... سلام الله علیها
✅ مناجات با امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف 🔻محمدجوادشیرازی ما را برای روضه، مادر اگر خبر کرد دارم یقین دعای صاحب زمان اثر کرد هرچند پر گناه و پر اشتباه بودیم آن قدر مهربان بود آقا به ما نظر کرد وقتی که پشت کردند بر ما تمام عالم خیلی حمایت از ما فرزندها پدر کرد هر کس تلاش کرده، جز در رضای مهدی در بندگی عقب ماند، در زندگی ضرر کرد ای کاش تا ببینیم در این دو ماه روضه شام فراق ما را شمس رخش سحر کرد دیگر وصال جنت را آرزو ندارد هر کس به اذن آقا تا کربلا سفر کرد خشکیده بود چشمم، لطف امام عصرم چشم مرا میانِ بزم حسین، تر کرد قربان آن شکافِ پیشانیِ شکسته سنگی زدند و ما را آن سنگ خونجگر کرد تیری که حرمله بر قلب مطهرش زد آنقدر اذیتش کرد، خارج ز پشت سر کرد فرمود قاتل من آن دو خلیفه هستند مجروح بود و یاد زهرا به پشت در کرد ارواحنا فداه
✅ حضرت رقیه سلام الله علیها 🔻علی انسانی از خیمه ها که رفتی و دیدی مرا به خواب داغی بزرگ بر دل کوچک نهاده ای گرچه زمن لب تو خداحافظی نکرد می گفت عمّه ام به رخم بوسه داده ای من با هوای دیدن تو زنده مانده ام جویای گنج بودم و ویرانه نشین شدم ممکن نشد که بوسه دهم بر رخت به نی با چشم خود ز خرمن تو خوشه چین شدم تا گفتگوی عمّه شنیدم میان راه دیدم تو را به نیزه و باور نداشتم تا یک نگه ز گوشه ی چشمی به من کنی من چشم از سر تو دمی بر نداشتم با آنکه آن نگاه، مرا جان تازه داد اما دوپلک خود ز چه بر هم گذاشتی یکباره از چه رو، دو ستاره افول کرد گویا توان دیدن عمّه نداشتی من کنار عمّه سِتادم به روی پای مجروح پا و اِذن نشستن نداشتم دستی سیاه بی ادبی کرد با سرت من هم کبود دست روی سر گذاشتم با آنکه دستبرد خزان دیده ای و لیک باغ ولایت است که سر سبز و خرّم است رخسار توست باغ همیشه بهار من افسوس از اینکه فرصت دیدار بس کم است ای گل اگر چه آب ندیدی ولی بُوَد از غنچه های صبح لبت نو شکفته تر از جورها که با من و عمـّه شد مپرس این راز سر به مُهر، چه بهتر نهفته تر هر کس غمم شنید، غم خود زیاد برد بر زاری ام ز دیده و دل، زار گریه کرد هر گاه کودک تو، به دیوار سر گذاشت بر حال او دل در و دیوار گریه کرد ای مه که شمع محفل تاریک من شدی امشب حسد به کلبه ی من ماه می برد گر میزبان نیامده امشب به پیشواز از من مَرَنج، عمّه مرا راه می برد گر اشک من به چهره ی مهتابی ام نبود ای ماه، این سپهر، اثَر از شَفَق نداشت معذور دار، اگر شده آشفته موی من دستم بر شانه به گیسو رَمَق نداشت ویرانه،غصّه،زخم زبان،داغ، بی کسی این کوه را بگو، چون کاه چون کِشَد؟ پای تو کو؟ که بر سَرِ چشمان خود نَهم دست تو کو؟ که خار ز پایم برون کشد سیلی نخوره نیست کسی بین ما ولی کو آن زبان؟ که با تو بگویم چگونه ام دست عَدو بزرگ تر از چهره ی من است یک ضربه زد کبود شده هر دو گونه ام یکبار سر به گوشه ی ویران بزن، ببین من خاک پای تو به جبین می کشم بیا کن زنده یاد مادر خود را ببین چسان خود را از درد روی زمین می کشم بیا گر در بَرَت به پای نخیزم ز من مپرس اما ببخش، نیست توانی به پای من نه شمع در خرابه، نه تو گفتگو کنی مشکل شده شناختن تو برای من ای آرزوی گمشده پیدا شدی و من دست از جهان و هر چه در آن هست می کشم سیلی، گرفته قوّت بینایی ام من تا شناسمت به رخت دست می کشم ای گل، زعطر ناب تو آگه شدم، تویی ویرانه، روز گشته اگر چه دل شب است انگشت ها که با لب تو بوده آشنا باور نمی کنند که این لب همان لب است سلام الله علیها
✅ حضرت رقیه سلام الله علیها 🔻 علی اکبر لطیفیان پایش ز دست آبله آزار می کشد از احتیاط دست به دیوار می کشد در گوشه ی خرابه کنار فرشته ها "با ناخنی شکسته ز پا خار می کشد" دارد به یاد مجلس نامحرمان صبح بر روی خاک عکس علمدار می کشد او هرچه می کشد به خدای یتیم ها از چشم های مردم بازار می کشد گیرم برای خانه تان هم کنیز شد آیا ز پرشکسته کسی کار می کشد؟ چشمش مگر خدای نکرده چه دیده است؟ نقشی که می کشد همه را تار می کشد لب های بی تحرک او با چه زحمتی خود را به سمت کنج لب یار می کشد سلام الله علیها
ثابت شده به گریه کنان منورش.. عزت فقط برای حسین است و نوکرش طبق حدیث هرکه دراین داغ گریه کرد آقا نشسته است دوزانو برابرش آهی ز دل کشیدم و گریه حساب کرد ریز و درشت ثبت شده بین دفترش از پرچم عزای حسین دل نمیکنم گوهر شناس چشم نپوشد ز گوهرش من خاک بر سرم اگر این خاک کربلاست هرکس که خاک پاش نشد خاک بر سرش آن منبری که وقف عزای حسین نیست چوب است چوب خشک نخوانید منبرش.. تا نقد هست فکر نسیه نمیکنم اول ز چای روضه بخور بعد کوثرش منت سرم‌گذاشت و اینجا مرا کشاند جایی که ایستاده دم در پیمبرش شکر حسین میکنم آخر سپرده است کار تمام گریه کنان را به دخترش ما تربیت شدیم به دست رقیه اش بیراه نیست گرکه بخوانیم مادرش این روز ها رکوع و سجودش مصیبت است از بس شکسته است همه جای پیکرش
خودم را می‌کِشم سویت دو پایِ ناتوان را نَه غمم از یاد بُردم   طعنه‌های کودکان را نَه سرِ تو رفت و قولت نه   یقینم بود می‌آیی به عمه صبر دادی  دخترِ شیرین‌زبان را نَه تمام دختران خوابند زیرِ چادرِ عمه یتیمت را ببر  سربارم  اما  عمه‌جان را نَه خداصبرت دهد دیدی که می‌خندند بر وضعم که بر هر زخم طاقت داشتم  زخم زبان را نَه شنیدم غارتت کردند و عُریانت  به خود گفتم که دزدان را نمی‌بخشم  خصوصا ساربان را نَه حلالت می‌کنم ای تازیانه سنگ خاکستر حلالت می‌کنم ای خار  اما خیزان را نَه همینکه چوب می‌خوردی لبانم چاک می‌خوردند به او گفتم بزن من را  ولیکن آن دهان را نَه طنابی در تمام شهر دورِ گردنِ ما بود فقط گفتم بکش مویم  ولی این ریسمان را نَه گذشتم با مکافات از حراجیِ یهودی‌ها من عادت داشتم بر درد ، درد استخوان را نَه به من برمی‌خورَد ما سفره‌دارِ عالمی هستیم بیاندازید سویم سنگ  اما تکه نان را نَه اگرچه کودک و پیرش هولم دادند و مو کندند پدر بخشیدم آنان را   ولی پیرِزنان را نَه
✅ مدح و مرثیه حضرت رقیه سلام الله علیها 🔻 سعید نسیمی آیینه دار عصمت کبرا رقیه بالا نشین عالم بالا رقیه بابای او باب نجات امت است و باب ورود قلب این بابا رقیه دنیا اسیر دست های کوچک اوست فردا امیر عرصهٔ عقبی رقیه ابر کرم، باران رحمت، رود جود است عالم کویر تشنه و دریا رقیه با هر نفس از نای عاشق روضه خیزد دم یا حسین و بازدم هم یا رقیه هم‌ کوثر و‌ هم‌ کاف ها یا عین صاد است زینب ترین زهرای عاشورا رقیه با یک نگاه از گوشهٔ چشم کبودش حاجات ما را می کند امضا رقیه از اربعین جا ماند اما ماند رزقِ مشّایهٔ ما سینه زن ها با رقیه از کربلا تا شام با صدها مغیره شد قاب عکس روضهٔ زهرا رقیه دوران هجرانش سر آمد تا سر آمد بر زانویش بنشاند بابا را رقیه حالا خرابه هیئت و او ‌روضه خوان است گشته گریزش بوسه بر رگها رقیه سلام الله علیها ۱۴۰۱
کجایی؟ تو بدون من نمی‌رفتی آخه جایی... ببین رو گردنم ردِّ طناب افتاده بابایی کجایی تا ببینی که نمیتونم پاشم از جام نشستم کنج ویروونه میگیرم خار از پاهام هجوم آوردن و بی تو توو قلب من تلاطم شد تموم خاطراتمون میون شعله ها گم شد کشیدن از پاهام خلخال نمونده گردن آویزی سرم ریخت-آتیش ِ خیمه نمونده از موهام چیزی کتک از حرمله(لع) خوردم بدم میاد ازش بی حد رباب(س) و گریه می انداخت به عمه حرف بد میزد گمونم گوشهٔ ابروم شکسته...مضطرم کرده یه شب افتادم از ناقه با پهلویِ ورم کرده واسه اینکه من از عمه جداشم زجر(لع) میومد همش محکم رو دستم با غلافِ خنجرش میزد دلم آتیشه بیتابم برا داغِ عمیقِ تو سنان(لع) داره یه انگشتر شبیه اون عقیقِ تو یه روز گوشواره م و دید و دوید و زد سرم فریاد کشید از گوشم و میگفت به گوش ِ دخترم میاد می مُردم تا که می دیدم به جایِ روی ماهِ تو نشسته شمر(لع) با خنده به روی ذوالجناحِ تو!
: سالها بر درگهت خدمتگذارم یاحسین وین زمان بر لطف تو امیدوارم یا حسین مادرم بودت کنیز و من ترا هستم غلام ای غلامی تو تاج افتخارم یا حسین ای ید مشکل گشایت بر همه عالم محیط مشکلی لاینحل افتاده بکارم یا حسین تشنه گان در انتظار آب و من در پیش آب غرقه در خون تاب ره رفتن ندارم یا حسین اذن آب آوردنم دادی ولی ممکن نشد زین جهت از پیشگاهت شرمسارم یا حسین گرچه چشمم بسته شد از خون ولی در راه تو باز باشد دیده گان انتظارم یا حسین دشمن از تیغ جفا انداخت دستم را چو دید دست از دامان مهرت برندارم یا حسین ای تو صاحب اختیارم رحمتی کز یک عمود رفته از دل تاب و از کف اختیارم یا حسین گر برادر خواندمتبود از کمال اشتیاق ورنه در کویت غلامی جان نثارم یا حسین در ولادت دیده بگشودم بدامان علی در شهادت سربپایت می گذارم یا حسین در حضورت گرنه برخیزم مرا معذور دار چون که دیگر طاقتی بر جان ندارم یا حسین بر (مؤید)التفاتی کن به جان اکبرت کزدل سوزان شد اینسان سوگوارم یا حسن
. |⇦•سلام بابایی! خوبی؟... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب ۱۴۰۰ به نفس حاج ❁•༻↷◈↶༺❁ سلام بابایی! خوبی؟ چطوره حالت؟ نمی‌تونم پاشم واسه استقبالت من تویِ آسمون می‌گشتم دنبال تو ولی اینجایی راه گم کردی شاید باباجون! عجب رویایی خیلی خوش اومدی صفا آوردی راستی بگو منو به جا آوردی؟ منو می‌شناسی؟ خودت رو یک لحظه بذار جایِ من سه ساله رو با داغ تو پیر کردن منو می‌شناسی؟ مَنِ الَّذي أَيتَمَني بابایی؟... بابایِ خوبم ــــــــــــــــــ کجاست آغوشت؟ دستات کجا جا مونده؟ همون دستایی که من رو می‌خوابونده تعریف کن تا کجاها رفتی نگفتی دختری هم داری؟ باید از روی شونه‌اش بارِ غمو برداری میگن تو بابای مَنی، بابایی! میشه باهام حرف بزنی، بابایی! بابای خوبم کی چشمای نازتو بسته بابا؟ کی دندون تو رو شکسته بابا؟ بابای خوبم مَنِ الَّذي أَيتَمَني بابایی؟... بابایِ خوبم ــــــــــــــــــ سرم سنگینه، چشمام چه تار می‌بینه برام دیدار تو آخرین تسکینه من خاطرات تلخی دارم دیگه طاقتم از غم طاقه این راز بین ما دو تا باشه یه شب از ناقه… امون از اون شبِ سیاهِ صحرا الهی هیچ دختری نمونه تنها چه دردی دارم چشات نبینه روز بد، بابایی! هم سیلی میزد هم لگد، بابایی! چه دردی دارم مَنِ الَّذي أَيتَمَني بابایی؟... بابایِ خوبم ــــــــــــــــــ *شروع کرد با بابا حرف زدن:" مَن ذا الذي أيتمني على صغر سنّي ؟" من که سنی نداشتم، چه کسی من رو یتیم کرد؟" مَن لِليَتيمَة حتّى تَكبُرَ؟ " دختر بچه ی یتیم اگه بخواد بزرگ بشه چه کسی رو داره؟" مَن لِلنساء الحاسِرات ؟ " این زنهای بی پناه چه کسی رو دارن؟...* ما رو تا می‌شد از بین مَردم بردن ما رو از راه بازار شام آوردن ما رو با دست نشون می‌دادن به ماها ناسزا میگفتن داداشم از خجالت آب شد چها میگفتن! چشمِ عمو عباسمو دور دیدن به معجرایِ پاره‌مون خندیدن هزار بار مُردم نگاهاشون از سیلی سنگین‌تر بود مردن برای من از این بهتر بود هزار بار مُردم مَنِ الَّذي أَيتَمَني بابایی؟... بابایِ خوبم •✠•اَلّلهُمَّـ عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ الفَرَج•✠• ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
🏴سبک شور احساسی آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام ویژه ی ایام محرم الحرام 🏴بند اول دوای دردای منی تویی که رویای منی خیلی دوسِت دارم حسین (آخه تو دنیای منی)۲ دلیله اشکای منی تو ماه زیبای منی من به تو مجنونم حسین (تویی که لیلای منی)۲ دستای خالیمو بیا پُر کن آقا آقا با یه نگات نوکرتو حُر کن آقا آقا سیدناالغریب حسین (آقام)۳ 🏴بند دوم ای علت دیوونگیم شدی تموم زندگیم خیلی تورو میخوام آخه (تویی حسینِ بچگیم)۲ توروبراخودت میخوام خیلی عزیزی چون برام غصتو میخورم حسین (تا که سفید بشه موهام)۲ داری هوای منو تو بی شک آقا آقا باتو کارام میُفته رو غلطک آقا آقا دستای خالیمو بیا... سیدناالغریب حسین (آقام)۳ 🙏التماس دعای خیر ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
4_5825791784592083684.mp3
1.13M
❣﷽❣ 🔳 🔳 🔳 سلام علی ساکن کربلا 🔳 امیری حسین و نعم الامیر منم نوکرِ پادشاه وفا به حقِّ علی ابن موسی الرضا به این اشک و این بیرق و روضه ها الهی بیام اربعین کربلا سلامٌ علی ساکن کربلا(۴) اجازه بده صاف و ساده بیام بده تو توان و اِراده بیام بذار از نجفِ علی یاحسین تا صحن تو پای پیاده بیام حسین... ندای تمام جهان یاحسین نوای لب عاشقانه یاحسین الهی بیام تا حرم اربعین با مهدی صاحب زمان یاحسین حسین.... (حضرت عباس) تو بی دستی و می گیری دستمو می ذاری توی دستای شاه دین شنیدم که روضه یِ تو اینه که... با صورت آقا افتادی رو زمین علمدار من ای علمدار من(۴) کمر حسینو شکسته غمت پاشو نذار زینب آواره شه پاشو غیرتی و نذار گوشایِ.... یه دختر با چنگ کسی پاره شه علمدار من.... ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5994676461380832803.mp3
915.7K
❣﷽❣ 📿 س 📿 📿 امیری حسین و نعم الامیر اگرچه تو بی تابِ آبی، بمان تو آرام قلب ربابی بمان تو همنام با بوترابی بمان علی جان مبادا بخوابی، بمان تو دیگر دلم را نسوزان، علی چه کرده لب خشک تو با حسین که اینجا شده از وسط تا، حسین نگفتی تو یکبار: بابا حسین اگر خسته جانی بگو یا حسین تو آرام جانی نده جان، علی 📿علی یا علی, یا علی یا علی چونان گرگ از هر طرف می زنند عروسی گرفتند و دف می زنند برای کماندار، کف می زنند همیشه به قلب هدف می زنند گلی را به همراه گلدان، علی ببین مرگ من را دعا می کنند ببین حرمله را صدا می کنند چه تیر بزرگی رها می کنند علی جان سرت را جدا می کنند ذبیح من ای پور عطشان، علی 📿علی یا علی, یا علی یا علی حسودند و زنگ خطر می زنند تو از بس قشنگی نظر می زنند سه شعبه به قلب پدر می زنند گلوی تو را سر به سر می زنند گلوی خودت را بپوشان! علی مگر وقت هل من مبارز شده مگر کشتن طفل، جایز شده؟ چرا رنگ قنداقه قرمز شده؟ پدر پیش درد تو عاجز شده تو ای ماهی سرخ بی جان، علی 📿علی یا علی, یا علی یا علی اگر قلب من را تو راضی کنی بخندی و با خنده نازی کنی تو را می برم خیمه، بازی کنی به شرطی که کمتر تلظّی کنی دعا می کنم بهر باران، علی نباشی دل ما ترک می خورد و بر چهره آب، لک می خورد دل عرش سنگ محَک می خورد نباشی رقیه کتک می خورد تسلای قلب یتیمان، علی... 📿علی یا علی, یا علی یا علی (آقای عباس احمدی) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ ⁠⁠⁠⁠⁠