eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3.1هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
سرود میلاد حضرت زینب کبری سلام الله علیها تو الگوی نجابتی زینب کوه صبر و شجاعتی زینب بنت الحیدر شریکت الارباب یا مولاتی سیدتی زینب تو آسمونا میخونن فرشته ها ای جانم زینب کبرا امشب دلا مجنونه لبها همه خندونه بیت علی و زهرا هر عاشق مهمونه این دختری که زینت بابا میشه آرامش زهرا میشه خندش قلب مادرو تسکینه عشقش به دله مجتبا میشینه آروم میگیره دختر مولا تا لبخند حسینو میبینه ....... با هیبت زهرایی با صولت مولایی ظلم و ستمو رسوا کرده به تنهایی تنها نذاشت حسینشو یک ثانیه خطبه ی او طوفانیه عالم محو شجاعت زینب ما محتاج شفاعت زینب ارزو داریم به همین زودی قسمت بشه زیارت زینب
1_2015239302.mp3
3.85M
کربلاتو دوس دارم ،کبوتراتو دوس دارم من صدای اذونه گل دسته هاتو دوس دارم هرکسی دوستت داره آقا منم دوسش دارم هرکی دشمنت باشه منم ازش بیزارم روضه هاتو دوست دارم ، شال عزاتو دوس دارم بیرق و سنجق و علم ، محرماتو دوس دارم بعد ۱۰۰ سال اگه رد شی از مزارم بگی کربُ بلا پر در میارم آقاجون نگام کن بخرو سوام کن با پدر مادرم زائر کربلام کن کربلاتو دوس دارم ،کبوتراتو دوس دارم من صدای اذونه گل دسته هاتو دوس دارم من همه جا پر میزنم به روضه هات سر میزنم وقتی سینه میکوبم انگار دارم در میزنم پرچماتو دوس دارم گریه کناتو دوس دارم صدا سینه زنی ، سینه زناتو دوس دارم پای روضه ی تو میشینم همیشه جز عمرم آقا محسوب نمیشه دلی که مبتلاس تویه چنگ شماست بیمه ی عمر من زیارت کربلاست بعد صد سال اگر از سر قبرم گذری من کفن پاره کنم زندگی از سر گیرم بر مشامم میرسد لحظه بویه کربلا بر دلم ترسم بمان ارزویه کربلا تشنه ی آب فرات ای اجل مهلت بده
🏴 شهادت حضرت فاطمه (سلام الله علیها) 🏴 سبک واحد : سلام ما به فاطمیه ✍شاعر: امیر حسین سلطانی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ سلام ما به فاطمیه،به اشک نوکرای زهرا سلام ما به فاطمیه،به مجلس عزای زهرا سلام ما به بانویی که خلقته عالمین براشه ام الائمه مادر عشق جنت الاعلا زیر پاشه سلام ما به بانویی که بهش میگن مادر سادات تا در پناهشیم امونیم از غمه دنیا و مکافات سلام اُمنا یا زهرا... ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ میگرده کاروبار دنیا،به گردش نگاه زهرا حساب کتابِمونم عقبا،آسونه در پناه زهرا هوای مارو داره اونکه رزقمونو میده تو دنیا آتیش دوزخم حرومه برای ما با حب زهرا هوای مارو داره اونکه ملیکه ی هفت آسمونه بهشتو حق زده به نامش مادره خیلی مهربونه سلام اُمنا یا زهرا... ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ درود ما به محضر تو،سیده النساء یا زهرا شهیده ی راه ولایت،روحی لکِ الفداء یا زهرا اگه مزارت شده مخفی داری حرم توی دلامون ای مهربون مادر ارباب میشه دعا کنی برامون اگه مزارت شده مخفی حضرت معصومه رو داریم میریم سرو روی ضریحه بانوی شهر قم میذاریم سلام اُمنا یا زهرا...
20963-1636528201332.mp3
502.6K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 فاطمه بی تو خانه خرابم کن تماشا دوچشم پرآبم میروی از برم ای جوانم میدهی باغم خود عذابم آه.ای پناهم رفتی آه.تکیه گاهم رفتی آه.ای سپاهم رفتی آه.فاطمه یازهرا میکنی ترکم ای دلبر من همسرم یار و همسنگر من با روی نیلی و زخم پهلو میروی ای گل پرپر من آه.ارغوانی رفتی آه.قدکمانی رفتی آه.درجوانی رفتی آه.فاطمه یازهرا فاطمه حیدر تو غریب است این دل خسته ام بی شکیب است لحظه ای کن نظاره به حالم بر لبم ذکر ام یجیب است آه.یار بیمار من آه.ای طرفدار من آه.گریه شد کار من آه.فاطمه یازهرا ابوذر رییس میرزایی(بهار) حضرت زهرا (س) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
حضرت علی اکبر علیه السلام برج وفا را اختر ای پسرم اکبر ای گل پرپر پیش چشم ترم اکبر ای پسرم اکبر حافظ قرآن اکبر سرو روان اکبر بهر پدر برخیز و بگو اذان اکبر ای پسرم اکبر بابا به فدای رخ خونین تو اکبر بیچاره شود از غم جانسوزِ تو خواهر ای سرو رشیدم دست از تو کشیدم خورده به فرقت ضربت چون پدرم حیدر سوی جنان بگشوده روحِ نجیبت پر چون پدرم حیدر از تن تو درآمد تشنه اگر جانت چشمه ی کوثر جوشد از لب عطشانت چون پدرم حیدر گشتی دم پیری تو عجب همچو عصایم باید که بپیچم بدنت را به عبایم ای سرو رشیدم دست از تو کشیدم ای گل باغ لیلا ای نوه ی زهرا شد همه عالم غرق سوگ تو واویلا ای نوه ی زهرا تا دم مرگش نالد مادر محزونت غرقِ به خون شد چشم و طرّه ی افسونت ای نوه ی زهرا از بین هیاهویِ عدو طعنه ی دشمن تا خیمه چگونه ببرم جسم تو را من ای سرو رشیدم دست از تو کشیدم جنگیده نام آورسن حیدره بنذرسن خلقا و خلقا اغلوم شبه پیمبرسن حیدره بنذرسن دنیانی گُزدن آتدون یاسووه من باتدم قانووه بو مقتلده گزیاشیمی قاتدم حیدره بنذرسن میدانه سنی ائوز الیمیلن یولا سالدم حسرت باخاباخا یولوا من بالا قالدم ای سرو رشیدم دست از تو کشیدم جانب میدان رفتی ای همه ی هستی دیده ی نازت از دنیای فنا بستی ای همه ی هستی از غم تو خم گشته قامتِ بابایت دیده به خون غلطان چون قامت رعنایت ای همه ی هستی راحت شد از این معرکه جان تو عزیزم جناتِ برین گشته مکانِ تو عزیزم ای سرو رشیدم دست از تو کشیدم ای ✍منکلام:حاج حسنعلی بالایی ‍🔴کانال رسمی عاشقان حضرت زینب«س» https://t.me/hazratehzeynab
حضرت علی اکبر علیه السلام تو رگهای خون علی صفدر رو لبهاش یاهو تو دستش خنجر سوارِ مرکب علیِ اکبر میره به سمتِ عدو چون حیدر به امرِ مولایِ امت تو میدون کرده قیامت رجز میخونه و میگه منم دریایِ شهامت منم علی اکبر شبهِ پیغمبر خمارِ صهبایِ ساقیِ کوثر منم که تنهایم بین این لشگر علی اکبرم دلبندِ حسین ابن علی منم سربازِ دلیر بابا منم دلبندِ حسینِ زهرا منم نام آور منم بی پروا اگر چه باشم قتیلِ اعدا اگه تو میدون دلیرم عمومه مرشد و پیرم برای بابا حسینم هزار بار میخوام بمیرم منم یلِ میدان مظهر ایمان منم هوادار مکتبِ قرآن مطیع فرمان خالق سبحان علی اکبرم دلبند حسین ابن علی اونی که شاه ملک دربونه اونی که عالم بِهش مدیونه دلش از دست شماها خونه چه کرده باهاش ببین زمونه چه کردید ای اهل دنیا شماها با آل طاها چرا راه آبو بستید به روی سلطان عقبا منم علی صولت معدن غیرت مرید عباسم نبوی طلعت برای مردن در راهِ بابایم میکشم منت علی اکبرم دلبند حسین ابن علی ✍منکلام:حاج حسنعلی بالایی 🔴کانال رسمی عاشقان حضرت زینب«س» https://t.me/hazratehzeynab
اذن جنگ و شجاعت حضرت علی اکبر علیه السلام یا رب این طوباست یا اکبر به رفتار آمده این شکر یا لعل شیرینش به گفتار آمده قَد تَجَلّی فیهِ ربُّ الله جَلَّت قُدرَتَه قدرت یزدانی از قدرش پدیدار آمده صورت زیباش را با چشمِ معنی هر که دید صورت مردم به چشمش نقشِ دیوار آمده تا بگیرد اذن جنگ کوفیان کفر کیش در برِ سلطان دین با چشم خونبار آمده کِی پدر هنگامِ میدان رفتن اکبر رسید ساغرِ من از شراب شوق سرشار آمده تو خلیلی من ذبیح الله و این صحرا منا موسمِ قربانیِ این جان افکار آمده در میانِ جان و جانان گشته تن سدّی سدید جان سبک سِیر است لیکن از تن گران بار آمده اِنّما التّوحید اِسقاطُ الافاضات ای پدر پرده و کثرت میان ما و دلدار آمده راهِ عشق است این و تأخیر اندر او نَبوَد روا اِنّ فی التّأخیر آفات ز اخبار آمده دیده شد شهزادهء آزاده را کز فرطِ عشق پای تا سر مست شوق و محو دیدار آمده گشته غالب عشق او بر عقل و از خود بی خود است وصلِ جانان را به نقدِ جان خریدار آمده گفت بابا گر چه هجران تو بر من مشکل است باشد آسان چون که شرطِ وصل آن یار آمده رو به میدان لیک با دشمن مدارا کن که دوست کشته و آغشته در خونت طلبکار آمده چون گرفت اذن جهاد از شه به مَرکب شد سوار گفتی احمد بر براق برق رفتار آمده حول ارضِ الکربلا قَد اَشرَقَت مِن نورِهِ آن زمین از مهر رویش پر ز انوار آمده کوفیان گفتند یابن سعد دون کی کفر کیش مصطفی از بهر رزمِ خیل کفّار آمده داوری ما را دگر با احمدِ مختار نیست هر که با احمد ستیزد خصمِ دادار آمده گفت ابنِ سعد با لشگر که شد کارم به کام گوییا فرزند زهرا بی مددکار آمده این محمّد نیست ای لشگر علیّ اکبر است کز غمش مجنون صفت لیلا دل افکار آمده یاوری دیگر ندارد گوییا این نوجوان از پی یاری آن سلطان بی یار آمده یوسف مصر وجود است این جوانِ ماهرو کاین چنین در چنگ ما گرگان گرفتار آمده خون بریزیدش به خاک از آبِ آتش گون ، که او در هوای دوست اینجا بهر این کار آمده دید آن شهزادهء آزادگان اشرار را دل تهی از مِهر و پر از کین ابرار آمده حمله ور شد بر سپه با کرّ و فرّ حیدری مرتضی گفتی به جنگ خیل اشرار آمده شد ز دورش منهزم چون زیبق فرّار خصم وز جسد روح عدو نزدش به زنهار آمده کوششِ بسیار کرد و آمد اندر نزد شاه کی پدر بنگر که جسمم زخم بسیار آمده سوختم از تشنگی بر آتشم آبی بزن رفته از جسمم توان چشم از عطش تار آمده بر لبش بنهاد خاتم شاه دین یعنی خموش وندر این رمزیست پنهانی کز اسرار آمده مست بود از جام عشق و تشنهء وصل آن جوان در برِ پیر مغان از بهر اظهار آمده خواست سازد فاش سرّ عشق جانان را بلی مست را افشای سِرّ آئین هنجار آمده بر لبش مُهر خموشی زد ز مهر آن شاه و گفت عاشق از کتمان سرّ عشق ناچار آمده باری آمد سوی میدان بار دیگر بردبار سِرّ باری را دگر این بار ستّار آمده تیر باران بلا را شد هدف بالای او عاشقی نخلیست کش درد و بلا بار آمده آن قدر کوشید تا جام شهادت نوش کرد نوش باد او را که این مِی را سزاوار آمده را در گریبان ماند ای شهزاده دست دستگیرش شو که در نزدت به زنهار آمده ✍منکلام:مرحوم عبرت نائینی محمد علی مصاحبی 🔴کانال رسمی عاشقان حضرت زینب«س» https://t.me/hazratehzeynab
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 زهرا همان کسی است که بیت محقرش طعنه زده به عرش و تمامی گوهرش او را خدا برای خودش آفریده است تا این که هر سحر بنشیند برابرش شرط پیمبری به پسر داشتن که نیست مردی پیمبر است که زهراست دخترش مانند احترام خداوند واجب است حفظ مقام فاطمه حتی به همسرش یک نیمه اش نبوت و نیمش ولایت است حالا علی صداش کنم یا پیمبرش دست توسل همه انبیاء بود بر رشته های چادری صبح محشرش ما بچه های فاطمه ممنون فضه ایم از این که وا نشد پس در پای دخترش مسمار در اگر چه برایش مزاحم است اما مجال نیست که بیرون بیاورش علی اکبر لطیفیان حضرت زهرا (س) مدح 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─‌ «جــان جـهان» باغ را آتـش زدنـد و باغـــــبـان را می برند شدزمین گریان چومی دید آسمان رامی برند یک طرف گل های باغ ازغم گریبان می درند یک طرف با دسـت بسته باغــبان را می برند پیــش چشــــم لاله های باغ گلچــیـنان چـرا همره خـود جلوه ی باغ جــــنان را می برند پشـــت در افـتـاده بانـوی بهشــــت احمــدی دوزخـی طـبعـان امیــر مومـنان را می بـرند جان عـالم بر لب آمـد باعـث خـلقـت چودید عـده ای با ریسمان جـــان جهـان را می برند آی جــــبریل امـــیـن یکـــدم فـرود آی وببین راز دار و محـــــرم راز نـهــــان را می بـرند دسـت عـتــرت دامـن پاک ولایـت را گــرفـت دید چــون سـرمایه ی امن وامان را می برند تا که زهرا حافظ این بوسـتان سرمدی است کی« وفایی »طایر عـرش آشیان را می برند شعر:سید هاشم وفایی 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Madahi Chand Roozi.mp3
897.5K
.: .: ‍ ❣﷽❣ 🕊 استودیویی_حضرت_زهرا_س 🕊 زمزمه 🕊چند روزیه خانومم 🕊نمازتو نشسته خوندی 🕊دل علی رو هی سوزوندی 🕊کاشکی کنار من میموندی 🕊پاشو یکم صحبت کن 🕊صدات برای من تسکینه 🕊حسن با گریه هی میشینه 🕊تا میخ و روی در میبینه 🕊چادر خاکیت بانو برای حیدرت کابوسه 🕊ببین حسین تو مأیوسه 🕊دست شکسته تو میبوسه 🕊بعد تو دیگه دنیا 🕊 برای من شبیه قبره 🕊چشای زینبت پر ابره حضرت سلام الله علیها @azizamhosen @yaraliagham
ا ﷽ ا السلام 🔹🔷《السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ(ع)، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابَاالْحَسَنِ(ع) وَ الْحُسَيْنِ(ع)، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَابْنَ ابِی طَالِبِِ(ع)》🔷🔹 ✅در روایتی از ابان بن ابی عیاش نقل شده است که می گوید : 📋《انْتَهَيْتُ إِلَى حَلْقَةٍ فِي مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ(ص) لَيْسَ فِيهَا إِلَّا هَاشِمِيٌّ غَيْرَ سَلْمَانَ وَ أَبِي ذَرٍّ وَ الْمِقْدَادِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي بَكْرٍ وَ عُمَرَ بْنِ أَبِي سَلَمَةَ وَ قَيْسِ بْنِ سَعْدِ بْنِ عُبَادَةَ!》 ♦️در مسجد رسول خدا(ص) به جمعی رسيدم که هاشمي بودند، جز سلمان، ابوذر و محمد بن ابوبکر و عمر بن ابوسلمه و قيس بن سعد بن عباده! در این هنگام؛ عباس از امام علی(ع) پرسید : 📋《مَا تَرَى عُمَرَ مَنَعَهُ مِنْ أَنْ يُغَرِّمَ قُنْفُذاً كَمَا غَرَّمَ‏ جَمِيعَ عُمَّالِهِ؟》 ♦️به نظر شما، چرا عمر با اين که از تمام عمال خود، ماليات گرفت، از قنفذ چيزی مطالبه نکرد؟ 📋《فَنَظَرَ عَلِيٌّ(ع) إِلَى مَنْ حَوْلَهُ، ثُمَّ اغْرَوْرَقَتْ عَيْنَاهُ، ثُمَّ قَالَ : شَكَرَ لَهُ ضَرْبَةً ضَرَبَهَا فَاطِمَةَ(س) بِالسَّوْطِ فَمَاتَتْ وَ فِي عَضُدِهَا أَثَرُهُ كَأَنَّهُ الدُّمْلُجُ》 ♦️حضرت(ع) به اطرافش نگاهی کرد و چشمانش پر از اشک شد و فرمود : به سبب تشکر از ضربه ای که او با تازيانه به فاطمه(س) زده بود. فاطمه(س) در حالی از دنيا رفت که بر بازويش اثر آن مثل بازوبندی مانده بود.(۱) میثم تمّار نیز از یاران نزدیک امام علی(ع) بود که گاهى مناجات‌هاى آن‌ حضرت(ع) را در نخلستان‌هاى مدینه و کوفه از نزدیک مشاهده کرده بود. میثم در این باره می‌گوید: شبی از شب‌ها دیدم مولایم، امیرالمؤمنین علی(ع) بعد از نماز در مسجد کوفه، به بیرون از کوفه رفت. 📋《وَ اتَّبَعْتُهُ حَتَّى خَرَجَ إِلَى الصَّحْرَاءِ وَ خَطَّ لِي خَطَّةً وَ قَالَ : إِيَّاكَ أَنْ تُجَاوِزَ هَذِهِ الْخَطَّةَ!》 ♦️و من به دنبال ایشان به صحرا رفتم. حضرت(ع) از وجودم باخبر شد و مانع از رفتنم شد. و در روی زمین شیاری کشید و فرمود : از اینجا به بعد را دیگر با من نیا! و آن‌ گاه خودش به تنهایی رفت! 📋《وَ مَضَى عَنِّي، وَ كَانَتْ لَيْلَةً دُلهَةً! فَقُلْتُ : يَا نَفْسِي! أَسْلَمْتِ مَوْلَاكِ وَ لَهُ أَعْدَاءٌ كَثِيرَةٌ ايُّ عُذْرٍ يَكُونُ لَكِ عِنْدَ اللَّهِ وَ عِنْدَ رَسُولِهِ وَ اللَّهِ لأقفنَ أَثَرَهُ وَ لَأَعْلَمَنَّ خَبَرَهُ وَ إِنْ كُنْتُ قَدْ خَالَفْتُ أَمْرَهُ》 ♦️مدتی گذشت و شب تاریکی بود با خودم گفتم: تو مولای خود را رها کردی؟!! با آن‌ که او دشمنان بسیار دارد، در پیشگاه الهی و نزد پیامبر(ص) او چه عذری خواهی داشت؟ به خدا که دنبالش خواهم رفت و مراقب او خواهم بود، گرچه از فرمان او سرپیچی کنم. 📋《جَعَلْتُ أَتَّبِعُ أَثَرَهُ، فَوَجَدْتُهُ مُطَّلِعاً فِي الْبِئْرِ إِلَى نِصْفِهِ يُخَاطِبُ الْبِئْرَ وَ الْبِئْرُ تُخَاطِبُهُ!》 ♦️به همین جهت، دنبال حضرت(ع) حرکت کردم، مقداری که آمدم، دیدم حضرت(ع) سر را تا نصف بدن درون چاهی فرو برده و با چاه سخن می‌گوید، و چاه نیز با حضرت(ع) سخن می‌گوید! 📋《فَحَسَّ بِي وَ الْتَفَتَ وَ قَالَ : مَنْ؟! قُلْتُ : مِيثَمٌ! فَقَالَ : يَا مِيثَمُ! أَ لَمْ آمُرْكَ أَنْ‏ لَا تَتَجَاوَزَ الْخَطَّةَ؟!! قُلْتُ : يَا مَوْلَايَ! خَشِيتُ عَلَيْكَ مِنَ الْأَعْدَاءِ فَلَنْ يَصْبِرَ لِذَلِكَ قَلْبِي! فَقَالَ : أَ سَمِعْتَ مِمَّا قُلْتُ شَيْئاً؟ قُلْتُ : لَا يَا مَوْلَايَ!》 ♦️که ناگاه حضرت(ع) متوجّه من شد و فرمود : کیستی؟ گفتم : میثم! فرمود : آیا نگفتم دنبالم نیا؟ عرض کردم : ای مولای من! از دشمنان بر شما ترسیدم، دلم آرام نگرفت. فرمود : آیا از حرف‌های من چیزی شنیدی؟ عرض کردم : نه! حضرت(ع) فرمود : 📋《يَا مِيثَمُ! وَ فِي الصَّدْرِ لُبَانَاتٌ‏، إِذَا ضَاقَ لَهَا صَدْرِي‏، نَكَتُّ الْأَرْضَ بِالْكَفِ‏، وَ أَبْدَيْتُ لَهَا سِرِّي‏، فَمَهْمَا تُنْبِتُ الْأَرْضُ‏، فَذَاكَ النَّبْتُ مِنْ بَذْرِي‏》 ♦️ای میثم! در سینه عقده ‌هایست، که وقتی سینه‌ام از آن تنگ می‌شود، با دست زمین را گود می‌کنم و اسرار خود را برای آن بازگو می‌کنم.(۲)(۳) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : شب بود و اشک بود و علی بود و چاه بود فریاد بی‌صدا، غم دل بود و آه بود   دیگر پس از شهادت زهرا به چشم او صبح سفید هم‌چو دل شب سیاه بود   یک عمر از رعیت خود هم ستم کشید  اشک شبش به غربت روزش گواه بود   هم‌صحبتی نداشت که در نیمه‌های شب  حرفش به چاه بود و نگاهش به ماه بود   حضرت سلام الله علیها حضرت علیه السلام ۱)کتاب سلیم ، ج۲، ص۶۷۴ ۲)المزار الكبير ابن مشهدی، ص۱۵۳ ۳)الوافی فیض کاشانی، ج۵، ص۷۰۵ @azizamhosen @yaraliagham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در میان خلق با او بوده هم‌سر فاطمه از ازل ساقی علی بوده ست، کوثر فاطمه نام زهرا می درخشد در میان اهل بیت سیزده معصوم ما دُرّند، گوهر فاطمه چون کلام حق که با "هُم فاطِمَه" آغاز شد در میان پنج تن هم بوده محور فاطمه در بهای آفرینش از نبی و از علی با حدیث قدسی "لولاک" شد سر فاطمه هردو یک روحند اما در دوتن، با این حساب فاطمه شد حیدر کرّار و حیدر فاطمه سیب در معراج با دست پیمبر شد دو نیم نیم آن شد ذوالفقار و نیم دیگر فاطمه مرتضی با ذوالفقار انگار جولان می دهد خطبه خوانی می‌کند تا روی منبر فاطمه هر خطیبی که دم از فضل و دم از ایثار زد انتهای منبر او ختم شد بر فاطمه هرکسی در روضه های بچه هایش کار کرد پاسخش را می دهد چندین برابر فاطمه بر قلوب شیعیان مهر شفاعت می زند می تکاند چادرش را روز محشر فاطمه 🔸شاعر: ──————
━━═━═━━━═━═━═━═━━━ ┄┅✿﷽✿┅┄ چلچراغ اشک با رُخـــش آسـوده از گل ،دیــدهٔ من می‌شود هرکــه باجـان آشـنا شد،فـارغ ازتن می‌شود دامنــم را قطــره‌های اشک ،دریا کرده اَست خوشه چون برروی هم ریزند،خرمن می‌شود نور مِهــــر و ماه را در محـفل مـا راه نیست بـزم ما از چلچــراغ اشک ، روشــن می‌شود ســوز آهِ هـر دلی را ، قـــدرت تأثـــیر نیست باده را ســاقی چو ریزد ، مَرد افکن می‌شود بیوفـائـی را چه نیـــروئی اسـت کز تأثیر آن گر دل خــوبان بوَد از شیشــه، آهن می‌شود عاشــقان روی جـــانان تشـــنـهٔ خــون همند خســرو دلداده با فــرهاد ، دشــمن می‌شود بس‌که بر من می‌زند تیرِ نگاه ازچشمِ مست پیرهن گر بر تنم پوشـــند ، جوشن می‌شود نیست در دل شوق گلگشت چمن(پروانه)را آشـــنای روی او ،فــارغ ز گلشــن می‌شود داغ عشــقِ آتشــینِ آن پــری بعــد از وفات در لباس لاله ، شـــــمـع تــربـت من می‌شود شعر:استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه)
‍ ‍ زنی (س) 🥀🥀🥀"""""""""""" """""""""""""""" شمع خموش ما را، از خانه بردند (2)          تابوت مادرم را شبانه بردند (2)                                ای لاله پرپرم ، مظلومه مادر(2)😭 مــــدینه در نـوای اَمّن یُجیب است (2)           مادر به خانه برگرد، بابا غریب است(2)                                ای لاله پرپرم ، مظلومه مادر(2)😭 شهر مدینه دگر، زهـــــرا ندارد(2)            باغی که گل ندارد، صفا ندارد (2)                                ای لاله پرپرم ، مظلومه مادر(2)😭 دادی به من مادرا با آه و زاری (2)        پیراهن خونین خود.یادگاری (2)                     ای لاله پرپرم ،مظلومه مادر ( 2)😭 کردی وصیت مرا در دمه آخر.  ( 2)    بوسم گلوی حسین با حال مضطر( 2)                     ای لاله پرپرم ،مظلومه مادر. ( 2)😭 🥀🥀🥀"""""""""""" """"""""""""""""""     دعای فرج     ‍ ‍ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎ ✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨ ❰‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌
🏴 🏴 حسین جان به یا لبت یک شبم ... 🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی محمد حسین پویانفر ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بمیرم چی باید بگم از غم سیلی و تازیونه نزن بی حیا مادرم فاطمه نیمه جونه واویلا بمیرم که زخم دل حیدرت بی حسابه سلام علی دیگه تو کوچه ها بی جوابه واویلا تو کوچه یه جوری زدن اون غلافو به بازوی مادر که دستش جدا شد دیگه از تو دست های حیدر وای مادر بمیرم دوباره علی مونده و خنده تلخ مردم زمین خورده تو کوچه مادر برا بار چندم چهل مرد جنگی رسیدند وا اماه که دست علی رو ببندند بمیرم که یک عده نامرد تو کوچه به اشک های حیدر می خندند @majmaozakerine
━━═━═━━━═━═━═━═━━━ ┄┅✿﷽✿┅┄ جماعتی که دل و جان به عشق نسپارند به حیرتم! چه تمتع ز زندگی دارند بر آن سرم که برآرم دمی به خاطر جمع گرم دو زلف پریشان دوست بگذارند به صاحبان نظر ساقیا مده ساغر که با حضور تو پیوسته مست دیدارند به دور چشم تو مستی ما عجب نبود عجب زحالت آنان بود که هوشیارند زاهل مدرسه ای دل، امید حال مدار که اهل قال وز سر تا به پای گفتارند به روی خویش سوی بسته راه یقین نشسته در پس هفتم حجاب بیدارند زخیل خاک نشینان جماعتی دانم که چون سپهر رفیع و بلند مقدارند چو نوش، راحت روحند و در مذاق چو نیش چو گل عزیز و به چشم جهانیان خارند شکسته قید علایق به زور بازوی عشق نه چون من و تو به دام هوس گرفتارند نگاهدار زاندیشه های باطل، دل حضورشان که ز راز درون خبر دارند مدد زهمت ایشان رسد به پیل دمان ولی به زیر قدم، مور را نیازارند شهان عالم ایجاد و ملکان وجود غلام خواجه ی لولاک و آل اطهارند به اهل بیت رسالت مرا است چشم امید چه بر گناه تنم را به خاک بسپارند به غیر آن که نشاید خدایشان خواندن به هرچه وصف نمایندشان سزاوارند «محیط» از شرف مدحت محمد و آل متاع نظم تو را خسروان خریدارند شعر: مرحوم محیط قمی
6670-1637855710519.mp3
1.57M
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 شب شهادت چشم بابای مظلوم ما تر شد آخرین شب از عمر مادر شد «آه و واویلا صد آه و واویلا از غم زهرا، وز دلِ مولا» ****** مادرم دستش گرفته بر پهلو شمع عمرِ او می‌زند سوسو «آه و واویلا صد آه و واویلا از غم زهرا، وز دلِ مولا» ****** با منِ زینب نگفته از دردش ای امان از این چهره ی زردش «آه و واویلا صد آه و واویلا از غم زهرا، وز دلِ مولا» ****** چون برایم گفت شرح کفن‌ها را مُردَم از غصّه آه و واویلا «آه و واویلا صد آه و واویلا از غم زهرا، وز دلِ مولا» **** تازه فهمیدم دل پر مِحَن باشد که حسین من بی‌کفن باشد «آه و واویلا صد آه و واویلا از غم زهرا، وز دلِ مولا» حضرت زهرا (س) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
━━═━═━━━═━═━═━═━━━ ┄┅✿﷽✿┅┄ از آنچه در دو جهان هست بیشتر دارد فقط خداست که از کار او خبر دارد یکی برای علی ماند و آن یکی همه بود اگر چه لشکر دشمن چهل نفر دارد عقیق سرخ از آتش نداشت واهمه‌ای کسی که کفو علی می‌شود جگر دارد کمر به یاری تنهایی علی بسته میان کوچه اگر دست بر کمر دارد سر علی به سلامت چه باک از این سردرد محبت ولی‌الله درد سر دارد کسی که شهر سر سفره قنوتش بود چگونه دست به نفرین قوم بردارد؟! صدا زد: «اشهد ان علی ولی‌الله» ولی دریغ که این شهر گوش کر دارد زمان خوردن حق علی و اولادش سقیفه است و احادیث معتبر دارد سقیفه مکتب شیطانی خلافت بود سیاستی که برایش علی ضرر دارد کنیز بیت علی خاک را طلا می‌کرد سقیفه را بنگر فکر سیم و زر دارد اگرچه باغ فدک نعمت فراوان داشت ولی ولایت او بیشتر ثمر دارد گرفت راه زنی را به کوچه راهزنی در آن محله که بسیار رهگذر دارد بگو به دشمن مولا مرام ما این نیست زمان جنگ بیاید اگر هنر دارد کشید و برد، زد و رفت، من نمی‌دانم حسن دقیق‌تر از ماجرا خبر دارد بگو به شعله: چه وقت دخیل بستن بود؟ هنوز چادر او کار با بشر دارد بگو به میخ که این کعبه را خراب نکن غلاف کاش از این کار دست بر دارد دهان تیغ دودم را عجیب می‌بندد وصیتی که علی از پیامبر دارد فدای محسن شش ماهه‌اش که زد فریاد سپر ندارد اگر مادرم پسر دارد به شعله سوخت پرو بال مادر، اما نه حسین هست، حسن هست، بال و پر دارد اگر خمیده علی از نماز آیات است در آسمان غمش هاله بر قمر دارد شبانه گشت به دست ستاره‌ها تشییع که ماه، الفت دیرینه با سحر دارد میان شعله دعایش ظهور مهدی بود که آه سوختگان بیشتر اثر دارد اثر: مجید تال
▪️🎤«وصیّت»(ویژه فاطمیه) ➖محلی مازنی 🖤🥀🖤🥀🖤 علی اگه مه جا دارنی رضایت_غریبه ته زهرا ته جا که ممنونمه بی نهایت مره حلال هاکن علیِ عزیز که آخر رفتنی بَـیّه ته مریض دیگه دنیا مره جواب هاکرده مه وچونِ دلّه کباب هاکرده اگر چه علی جان نصف جونمه اَتا اَمشو فقط ته مهمونمه دیگه ته خنه مه جا بونه خالی مبادا وچونِ پَلی بنالی دیگه درمه شومه دل دارمه پرخون علی، جانِ ته و جان مه وچون اَتا صحنه علی مره بکوشته بَدیمه که حسین شه سر ره روشته علی برمه نکن وچونِ پَلی بَوین حسین بَهـیّه برمه گَلی حسینِ برمه ره زینب اِشنه زینب ونسّه شه خدّه کشنه از اَمشو مه وچون بوننه بی مار علی مه یتیمونِ هوا ره دار شو نصف شو اِنی مه قبر کنار مه یتیمون ره هم شه همرا بیار مه مظلومی ره «شاهد» کنه فریاد محالِ که وره بَورم از یاد علی اکبراسفندیار«شاهد» 🖤🥀🖤🥀🖤
▪️🎤زبانحال حضرت زهرا(س) با مولا علی(ع) محلی مازنی(فاطمیه ۹۷) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ علی جان خسه تن دارمه خدایی مه گوش انه علی صوت جدایی خوامبه بورم مه دل ته بی قراره مه دل مه وچونسه هسه پاره علی مره خله. غم هاکرده دور شه مره غسل هاده تیناری بشور تجا خوامبه مره شو بوری گور مه قوره سره جا آقا نواش دور ته مه بالِ ویندی خله کبوده مه پهلوره ویندی. چتی بسوته ته مه دیمه ویندی بهیه نیلی ته خاطری. مره بزّونه سیلی علی ته دل ضایع. بونه شورابون ویندی مه تن بَیه پوست و اِستِخون دمه آخر. علی یاره مهربون بیار ته مه. کنار. مه رزه وچون بیار مره وشون. بوینن خار خار بل اتا کم. مره ونگ هادن مار مار نَوِسّه انده زود بَون داغدار مه بسوته سینه بعیره قرار علی جانه تو امه نوره دوعین نِل غم دل. بیره مه جانه حسین حاج حسین خداپرست.
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 گرچه فرقی هست از این فاطمه تا فاطمه ذکرِ یا اُم‌البَنین یعنی همان یا فاطمه خانه‌ی بی فاطمه هرگز نمی‌خواهد علی هست شیرینیِ مولا در دو دنیا فاطمه حضرتِ اُم‌البَنین از جلوه‌های فاطمه‌است گرچه زهرا رفت اما هست اینجا فاطمه بچه‌های فاطمه بر دامنِ اُم‌البَنین خواب می‌رفتند و می‌دیدند رویا: فاطمه از همان اول همه گفتند مادرجان به او چشمشان می‌دید در این خانه تنها فاطمه با ادب فرمود : آقاجان بگو اُم‌البَنین وَرنه نامش را صدا می‌کرد مولا فاطمه او کنیزی آمد و زهرا عزیزِ خویش کرد او زمین بوسید و زینب گفت اُمّا فاطمه مریم و آسیه و حوا و هاجر کیستند مادر عباس وقتی می‌رسد با فاطمه روز محشر چادر او هم شفاعت می‌کند تا که می‌آید به محشر پشت زهرا فاطمه بچه‌های او هم آری بچه‌های فاطمه‌اند نیست او در کربلا و هست اما فاطمه بسکه یا اُم‌البَنین از ما گره وا می‌کند هست بر لبهای ما یافاطمه یافاطمه دورِ زهرا بچه‌ها بودند و مولا بود حیف وای از اُم‌البَنین این‌بار تنها بود حیف (حسن لطفی ۹۹/۱۱/۰۷) حضرت ام البنین (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 دل ویرانم امشب آباد است لحظۂ با شکوهِ میلاد است پنجمین ماه آسمانِ نبی(ص) نور چشم امام سجاد(ع) است شده امشب پدربزرگ ارباب بیشتر قلب فاطمه(س) شاد است سائلان لحظه لحظه می آیند بسکه حاجت به این و آن داده است شعر لالایی اش شبانگاهان با نسیم است و نغمۂ باد است معنیِ حکمت و نجوم رسید حضرت باقرالعلوم رسید برکت سفرۂ رجب آمد شهد و شیرینی رطب آمد نور در نور، سیرتش علویست حضرتِ مرتضی(ع) نسب آمد دشمنش لحظۂ مناظره باخت در دلش کینه و غضب آمد مثل دلسوزیِ عمو حسنش(ع) رفت و با خنده روی لب آمد بسکه پیمانه را لبالب کرد سائلش روز رفت و شب آمد سرِ این سفره میشوم حاضر با عنایاتِ حضرت باقر(ع) قلم آمادۂ نوشتن شد وقت وصفش زبانم الکن شد شد محمد(ع) برای پنج تن و نورِ چشم چهارده تن شد باز هم یک حدیثِ عالی گفت باز هم چشم شیعه روشن شد لحن گرم تلاوتش یک عمر دلبری کرد و صاحبِ فن شد کارِ هر روز من شده مدحش شافع روز محشر من شد باید آوایِ بر لبش باشم دانش آموزِ مکتبش باشم مکتبش حیدری ست بسم الله از خیانت بری ست بسم الله مکتبش بیعتی ست جانانه فاطمه(س)محوری ست بسم الله عِلم او با عمل گره خورده علم ِ نام آوری ست بسم الله با ولایت پیِ شهادت باش در صدف گوهری ست بسم الله مکتبش مردِ مرد می طلبد حرف ِ پیغمبری ست بسم الله پیروانِ دو عالم افروزیم درس روشنگری می آموزیم! مرضیه عاطفی امام باقر (ع) میلاد 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─‌ دل من کــبوتـر صـحـن و ســرات امام رضا پر می گــیره عـاشـقونه به هوات امام رضا خـوش به حـال کفتری که از همه زرنگ تره لونـه کـرده روی گــنـبـد طلات امـام رضــا @goollvajhehay_ahlbeyt12 هیچکی از در خونت دست خالی رد نمیشه آقا میشه هر کـسی که شد گـدات امام رضا خستگی ها مو در خونه ت زمین گذاشتم و تو گـذاشـتی بارمـو رو شونه هات امام رضا غـریبی خــودت ولی غــــریب نوازی کارتـه چه گـرافتارایی رو میــدی نجـات امام رضا ضـــامن آهو شـدی دسـت دل منـــم بگـــیر همه عالم میشــه صیـد یه نیگات امـام رضا قـدمی رنجــــه کــن آقا دم جــون دادن من تا که سربذارم اون لحظـه به پات امام رضا غریبونه جون دادی گـوشـه ی حجـره، الهی بمیـــــرم عـــزیـز فاطــمـه بـرات امـام رضا گوشه ی دفتر لطفت بنویـس اســم( کمیل ) پیـش دعـبل و بقــیــه شـاعـــرات امام رضا شعر:کمیل کاشانی 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ایوان نجف هر عاشق مرتضی ندایی دارد « ایوان نجف عجب صفایی دارد » در وصف علی حیدر کرار اینجا دلداده ی او به لب ثنایی دارد ای عشق ببین جلوه ی ایمان حیدر برتر ز جنان صحن و سرایی دارد هر زائر مرتضی علی می داند این صحن و سرا حال و هوایی دارد سیراب کن از مهر ولایش خود را حیدر به کَفَ اش آب بقایی دارد در درگه او گدای عشقیم آری هر بارگه عشق گدایی دارد خورشید امید اهل عالم اینجاست هر ذَره ز نور او جلایی دارد هرگز نشود ز درگه او مأیوس اینجا دل ما نشو و نمایی دارد ای عاشق خسته دل بیا چون مولا هر درد که هست او دوایی دارد با دست تَهی آمدی اما حیدر بر زائر خود لطف و عطایی دارد گَه کرب و بلا ، گهی نجف ای یاران عاشق همه جا شور و نوایی دارد «یاسر» به ارادت علی می بیند هر کس به کف خویش لوایی دارد ** محمود تاری «یاسر»
‍ ‍ ‍ غدير بنام خداوند يوم الغدير خداوند دريا و كوه و كوير ثنا و ستايش سزاوار او ست كه هستي به عالم همه کاراوست هم اويي كه ما را ز خاك افريد ز روح بزرگش به ما جان دميد فرستاد از بهر لطف و صفا رسول هدايت گرش مصطفا كه ياري نمايد تبار بشر نباشد جز او راهنمايي دگر ندا امد از سوي رب جلي كه باشد علي بر شما ها ولي بفرمود پيمبر به روز غدير كه باشد علي بعد من دستگير علی ابن عم و ولی من است به فرمان و امر و وصی من است علی جانشین و امین من است که او حافظ رسم و دین من است علی فاتح و درب خیبر گشاست علی زاهد و عارف و رهنما ست علی هر جهان است مشکل گشا که او نور حق است و فرمان روا فمن كنت مولي فهذا علي علی از من است و منم از علی