شهادت حضرت علی (ع)
.
.
#سبک_سریال_امام_علی
.
حاج مهدی ملکی زنجانی
.
شیعه ی مولا گیوبدی قاره علی باتوب قانه
باشینه دالدان وروبلا یاره علی باتوب قانه
علی علی جان علی علی جان علی علی جانم
.
.
مسجد ومحراب بویاندی قانه علی یارالاندی
باشینی دشمن ایدوب نشانه علی یارالاندی
زینب نالان گلوب فغانه علی یارالاندی
اولمادی الله بودرده چاره علی باتوب قانه
علی علی جان علی علی جان علی علی جانم
.
.
ملجمین اوغلی وروبدی یاره باشندان ای شیعه
آخوبدی قانی عذارینه گوز قاشیندان ای شیعه
مضایقه ایتمه سنده اول گوز یاشیندان ای شیعه
گیوبدی عالم غمینده قاره علی باتوب قانه
علی علی جان علی علی جان علی علی جانم
.
.
دگوبدی یاره نماز قیلاندا ولی سبحانه
یخلدی حیدر مسجدو منبر باتوبدی القانه
گویده ملک لر گیوبدی قاره گلدیلر افغانه
..
زبانحال حضرت زینب (س)
در عزای پدر بزرگوارش
.
.
#سبک_بزم_عزاده_گیمیشم ...
.
.
مرحوم تائب تبریزی
.
محرابده قانه باتان وای بابام ایوای
گزلین مزار ایچره یاتان وای بابام ایوای
سن تک مظلوم اولماز
سن تک محروم اولماز
.
.
قدرون بولونموب ای شه انس وجان گیتدون
تیر بلایایه اولوب سن نشان گیتدون
ایتدون بلالی زینبون باغریقان گیتدون
ای غم لریله باغریقان وای بابام ایوای
.
.
هیچ دل سنون قلبون کیمی قانیله دولماز
هیچ گل چمنده ای بابا سن کیمی سولماز
هیچ لاله سن تک قان اوتوب باغریقان اولماز
دائم غمیله قان اوتان وای بابام ایوای
.
.
دائم مناجات ایلین سوز و ساز اوسته
ئولدون رضای حضرت بی نیاز اوسته
اولدون فدای راه دین سن نماز اوسته
قربان راه عدل اولان وای بابام ایوای
.
.
یاری چتیندور گورسه گر یار اوزاقیند ...
#سبک_بزم_عزاده_گیمیشم #محرابده_قانه_باتان_وای_بابام_ایوای
زبانحال حضرت امیرالمومنین (ع) در وداع با کوفه
.
.
#سبک_یاران_چه_غریبانه #سبک_آی_گویده_کی_اولدوزلار #سبک_ای_شمع_حرمخانه ... #سبک_آتدان_یره_چون_دوشدی
.
شاعر؟؟؟
.
ای کوفه یتوب عمروم
پایانه خداحافظ
جان ویردی علی سنده
جانانه خداحافظ
.
.
بش ایل سنه ای کوفه
اولدوم نگران مهمان
بو بش ایلی قان اوتدوم
اولدون منیچون زندان
با اینکه خلیفه ایدیم
آغلاردی گوزوم هر آن
هر لحظه آخوب اشگیم
دامانه خداحافظ
.
.
ای کوفه قبول ایله
بو خواهشی گل مندن
زینب قیزیمین بیر گون
دوشسه گذری سندن
اینجیتمه اونی من تک
تار ائتمه گونون غمدن
سالما اونی قول باغلی
زندانه خداحافظ
.
.
ای کوفه نین ایتامی
بی یار و آدامسیزلار
ای یوللارا حسرتله
گوز یاشلی باخان قیزلار
ای یاری گئجه منله
صحبت ایدن اولدوزلار
هم صحبتوزی باتدی .....
#ای_کوفه_یتوب_عمروم_پایا #سبک_آتدان_یره_چون_دوشدی #سبک_آی_گویده_کی_اولدوزلار #سبک_ای_شمع_حرمخانه #سبک_یاران_چه_غریبانه #لاادری
بسم الله الرحمن الرحیم
#امیرالمومنین_ع_ضربت_خوردن
#رضا_قاسمی
▶️
بغضِ کرار، سرِ سفرهی افطار شکست
بعدِ سیسال فرو خوردنش؛ این بار شکست
کولهبارِ غمش از شانهی لرزان افتاد
کمرِ کوه، از افتادن این بار شکست
@hosenih
وقت رفتن شد و بر دامنش افتاد دخیل
رفت و با هقهقِ در، شانهی دیوار شکست
آنقدر مأذنه با «حیّ علیٰ» گفت نیا
که اذان نیز، سرِ این همه اصرار شکست
کعبه با «قَد قُتِل» و «فُزتُ بِربّ الکعبه»
نوحه دم داد: «سرِ قبلهی سیّار شکست»
استخوان؛ خرد شد و راه گلو را وا کرد
اشکِ شوق آمد و در چشمِ ترش خار شکست
روی او؛ آینهی قدّی زهرایش بود
حیف شد؛ آینه در لحظهی دیدار شکست
سجدهی آخرِ این قصه دو رکعت روضهست
دینپناه است، نمازی که به اجبار شکست
@hosenih
وارث فضل پدر زخم سرش را هم خواست
سیبِ غم نصف شد و فرقِ علمدار شکست
کوفهی سرشکن؛ ارثیّهی بابا را داد
سنگ؛ آیینهی او را سر بازار شکست
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#امیرالمومنین_ع_مدح_و_شهادت
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
#وحید_محمدی
▶️
سرمایه ی عشق علی آب حیات است
تنها علی، تنها علی راه نجات است
ذات علی همسایه ی عرش برین است
مولای ما تنها امیرالمؤمنین است
@hosenih
شکر خدا حب علی در ریشه ی ماست
نام علی در سینه و اندیشه ی ماست
هر کس علی دارد چه غم دارد؟ ندارد
حب علی دارد چه کم دارد؟ ندارد
ما با علی و یا علی ها قد کشیدیم
دل از ولای هر که غیر از او بریدیم
خاک نجف دنیای ما را زیر و رو کرد
ایوان او دل های ما را زیر و رو کرد
بین الطلوعین حرم آبادمان کرد
یعنی خدا بین حرم آبادمان کرد
جن و ملک فرمانبر درگاه اویند
عالم غلامِ قنبر درگاه اویند
با اینکه این آقا امیرالمؤمنین بود
اما غذایش لقمه ای نان جوین بود
از مکنت دنیا علی چیزی نمی خواست
جز خنده ی زهرا، علی چیزی نمی خواست
این دلخوشی را زود از مولا گرفتند
این خنده را هم از لب زهرا گرفتند
هیزم رسید و آتشی بالا گرفت و
آتش به جان چادر زهرا گرفت و
آتش به جان دختر پیغمبر افتاد
در سوخت، در افتاد، پشتش مادر افتاد
او را زدند و پیش چشم حیدر افتاد
هفتاد و اندی روز بین بستر افتاد
@hosenih
مولای ما را با همان مسمار کشتند
او را میان آن در و دیوار کشتند
خونی که در دل داشت بیرون ریخت امشب
غم ریخت دنیا باز هم در کام زینب ...
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
#امیر_عظیمی
▶️
شب قدر آمده یارب نگاهی
به درگاه تو آمد روسیاهی
الهی یا الهی یا الهی
یگانه جان پناهم ربی العفو
ببخشا اشتباهم ربی العفو
*
تو مقصود دعاهای مجیری
تو منظور من از جوشن کبیری
تو امشب آمدی دستم بگیری
بگو بخشیده ای این خونجگر را
گنهکار شب قرآن به سر را
*
خدا! عبد تو مهمان کریم است
سرش در زیر قرآن کریم است
گدای لطف و احسان کریم است
خودت بشنو فغان و ناله اش را
عطا کن روزی یکساله اش را
*
خدا! من امشبی بر تو گدایم
به حق فاطمه بشنو دعایم
عزادار علی شیر خدایم
الها، ربنا استغرالله
به حق مرتضی استغفرالله
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#امیرالمومنین_ع_ضربت_خوردن
#حضرت_زینب_س_مصیبت
#محمدجواد_شیرازی
▶️
چه درهم کرده قاتل مصحف قرآن زینب را
به خانه برده اند از سوی مسجد جان زینب را
همه با چشم گریان می روند از خانه ی مولا
چه می فهمد کسی حال دل ویران زینب را
@hosenih
تمام دختران بابایی اند و خوب می فهمند
چگونه این غم عظمی شکست ارکان زینب را
دل بی رحمِ شهر کوفه بنگر خوب، شاهد باش
که این داغ و بلا هم کم نکرد ایمان زینب را
اگر خواهی ببینی روح زهرایی زینب را
ببین پای ولی، قربانیِ طفلان زینب را
الهی بگذرد این غصه و یک لحظه هم دیگر
نبیند شهر کوفه دیده ی گریان زینب را
@hosenih
الهی این برادرها همیشه محضرش باشند
کسی خاکی نبیند لحظه ای دامان زینب را
الهی تا نبیند آسمان کربلا بر نی
سرِ از تن جدای دلبر عطشان زینب را
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#امیرالمومنین_ع_مدح
#امیرالمومنین_ع_ضربت_خوردن
#علی_اكبر_لطيفيان
▶️
ﺷﯿﺮﺵ ﺣﻼﻝ ﺁﻧﮑﻪ ﻣﺮﺍ ﺧﺎﮎ ﭘﺎﺵ ﮐﺮﺩ
ﻧﺎﻧﺶ ﺣﻼﻝ ﺁﻧﮑﻪ ﻣﺮﺍ ﻣﺒﺘﻼﺵ ﮐﺮﺩ
ﻫﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﮐﺮﻣﺶ ﮐﻢ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ
ﺑﺎﯾﺪ ﮐﺮﯾﻢ ﺑﻠﮑﻪ ﮐﺮﻡ ﺭﺍ ﮔﺪﺍﺵ ﮐﺮﺩ
@hosenih
ﭘﺎﯾﻢ ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺟﻬﻨﻢ ﻧﻤﯽ ﺭﻭﺩ
ﺩﺳﺘﻢ ﺗﻮﺳﻠﯽ ﺑﻪ ﺿﺮﯾﺢ ﻋﺒﺎﺵ ﮐﺮد
ﻣﻮﺳﯽ ﻭ ﺧﻀﺮ ﻭ ﯾﻮﺳﻒ ﻭ ﻋﯿﺴﯽ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺧﻮﺩ
ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻣﺸﮑﻼﺕ، ﻧﺒﯽ ﻫﻢ ﺻﺪﺍﺵ ﮐﺮﺩ
ﺗﺼﻮﯾﺮ ﺍﻭﺳﺖ ﻋﮑﺲ ﺗﻤﺎﻡ ﭘﯿﻤﺒﺮﺍﻥ
ﺍﻭ ﺭﺍ ﺧﺪﺍﺵ ﺁﯾﻨۀ ﺍﻧﺒﯿﺎﺵ ﮐﺮﺩ
ﮐﻌﺒﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻣﺪﻧﺶ ﺑﻮﺩ ﻧﻪ ﻃﻮﺍﻑ
ﭘﺲ ﮐﻌﺒﻪ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻗﺪﻭﻣﺶ ﺑﻨﺎﺵ ﮐﺮﺩ
ﺧﯿﻠﯽ ﮔﺮﻩ ﺯﺩﻧﺪ ﺑﻪ ﺍﺳﻼﻡ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ
ﻫﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﺮﺩ ﭘﻨﺠۀ ﻣﺸﮑﻞ ﮔﺸﺎﺵ ﮐﺮﺩ
ﺩﺭ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﺵ ﻧﯿﺰ ﻋﻠﯽ ﻣﺮﺩ ﺟﻨﮓ ﺑﻮﺩ
ﭘﺲ ﺫﻭﺍﻟﻔﻘﺎﺭ ﻧﯿﺴﺖ ﺍﮔﺮ ﻻﻓﺘﯽ ﺵ ﮐﺮﺩ
@hosenih
ﺩﺭ ﺁﺳﺘﺎﻥ ﯾﮏ ﻧﺦ ﻋﻤﺎﻣۀ ﺳﺮﺵ
ﺑﺎﯾﺪ ﺗﻤﺎﻡ ﺧﻠﻖ ﺟﻬﺎﻥ ﺭﺍ ﻓﺪﺍﺵ ﮐﺮﺩ
ﺭﺩ ﻣﯽ ﺷﺪ ﺍﺯ ﻣﺤﻠﻪ ﯼ ﻣﺎ ﺩُﻟﺪُﻝ ﻋﻠﯽ
ﺍﻓﺘﺎﺩ ﺳﻨﮓ ﺯﯾﺮ ﺳﻢ ﺍﻭ، ﻃﻼﺵ ﮐﺮﺩ
***
ﺑﺎ ﮔﺮﻳﻪ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩ، ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻧﮕﺎﺵ ﮐﺮﺩ
ﺗﺴﺒﻴﺢ ﺭﺍ ﺑﺪﺳﺖ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺩﻋﺎﺵ ﮐﺮﺩ
ﻣﻌﻠﻮﻡ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﻧﻤﮏ ﮔﻴﺮ ﺯﻳﻨﺐ ﺍﺳﺖ
ﻭﻗﺘﻰ ﺑﺠﺎﻯ ﺷﻴﺮ ﻧﻤﮏ ﺭﺍ ﻏﺬﺍﺵ ﮐﺮﺩ
ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻳﺎﺩ ﮐﻮﭼﻪ ﻭ ﭘﺎﻯ ﺑﺮﻫﻨﻪ ﺍﺵ
ﻭﻗﺘﻰ ﻣﻘﺎﺑﻠﺶ ﭘﺪﺭﺵ ﮔﻴﻮﻩ ﭘﺎﺵ ﮐﺮﺩ
ﺍﺯ ﺑﺲ ﺑﻪ ﻭﺻﻞ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺍﺵ ﺍﺷﺘﻴﺎﻕ ﺩﺍﺷﺖ
ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﻮﺩ ﻗﺎﺗﻠﺶ ﺍﻣﺎ ﺻﺪﺍﺵ ﮐﺮد
ﺑﻴﻦ ﺩﻭ ﺳﺠﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻓﺮﻕ ﺳﺮ ﻋﻠﻰ
ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺫﻭﺍﻟﻔﻘﺎﺭ ﺩﻭﺩﻡ ﺷﺪ ... ﺩﻭﺗﺎﺵ ﮐﺮد
@hosenih
ﺷﻤﺸﻴﺮ ﺗﺎ ﻣﻴﺎﻥ ﺩﻭ ﺍﺑﺮﻭﻯ ﺻﻮﺭﺗﺶ
ﻃﻮﺭﻯ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻧﻤﻲ ﺷﺪ ﺟﺪﺍﺵ ﮐﺮﺩ
ﻣﻲ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺩﺳﺖ ﻭ ﭘﺎ ﺯﺩﻧﺶ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺷﻮﺩ
ﺷﻤﺸﻴﺮ ﺭﺍ ﻣﻴﺎﻥ ﺳﺮﺵ ﺟﺎﺑﺠﺎﺵ ﮐﺮﺩ
ﺍﻯ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ! ﺁﺧﺮ ﻋﻠﻰ ﺭﺍ ﺯﻣﻴﻦ ﺯﺩﻧﺪ
ﺑﺎﻳﺪ ﺍﺯﻳﻦ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ ﺟﮕﺮ ﺭﺍ ﻓﺪﺍﺵ ﮐﺮﺩ
ﻭﻗﺖ ﻭﺻﺎﻝ ﺑﻮﺩ، ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺧﻀﺎﺏ ﮐﺮﺩ
ﻭﻗﺖ ﺧﻀﺎﺏ ﺧﻮﻥ ﺳﺮﺵ ﺭﺍ ﺣﻨﺎﺵ ﮐﺮﺩ
@hosenih
ﺑﻴﻦ ﺣﺼﻴﺮ ﭘﺎﺭﻩ ﭘﺪﺭ ﺭﺍ ﺣﺴﻴﻦ ﺑﺮﺩ
ﺗﺎ ﺍﻳﻨﮑﻪ ﺍﺯ ﻗﻀﺎ ﭘﺴﺮﺵ ﺑﻮﺭﻳﺎﺵ ﮐﺮﺩ
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#امیرالمومنین_ع_ضربت_خوردن
#محمدجواد_پرچمی
▶️
آمدی خانه ام دلم خوش شد
آفتاب یگانۀ زینب
چقدر خوب شد سری زده ای
دم افطار خانۀ زینب
باز امشب دوباره مثل قدیم
با هم از هر دری سخنی گفتیم
دخترانه تو را بغل کردم
پدری دختری سخن گفتیم
@hosenih
گفتی امشب دگر به شمع سحر
پر پروانۀ تو نزدیک است
از برای وصال فاطمه ام
دخترم خانۀ تو نزدیک است
حرف رفتن زدی دلم خون شد
طاقتم را محک بزن ، باشد
شیر را پس بزن نمک بردار
روی زخمم نمک بزن باشد..
گریه ات بی قرار زهرا کرد..
آسمان و ستاره هایش را
شب آخر چقدر می بویی
تکه ی گوشواره هایش را
خاطرات مدینه تازه شدند
میخ در که گرفت به شالت
یاد آن کوچۀ شلوغی که
مادرم می دوید دنبالت
.... مادرم می دوید، می افتاد
دور او را سر و صدا برداشت
از تو دستش جدا نمی شد که
قنفذ اما قلاف را برداشت
رفتی و آمدی چه آمدنی
حق بده غم مرا عذاب کند
چه کسی اینچنین دلش آمد
صورتت را به خون خضاب کند
پیش من بی رمق به خاک نَیُفت
ای پدر خاک بر سرم پاشو
گوشۀ خانه دق کنم خوب است؟
اسداللهِ مادرم پاشو
زخم فرق تو هم نمی آید
مجتبی هر قدر که می بندد
تا می آیم بلند گریه کنم
ابن ملجم بلند میخندد
صبرم از دست می رود بی تو
پس برای دلم نیایش کن
واجب الاحترامیِ من را
تو به این کوفیان سفارش کن
@hosenih
این طرف نزد خود حسن دارم
آن طرف هم حسین پیش من است
گریۀ من برای بی کسی
قتلگاه و شهید بی کفن است
قاتل آنقدر بددهن شده بود
حرفهای زننده ای می زد
شمر از پشت سر به گردن او
ضربه های کشنده ای می زد
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#امیرالمومنین_ع_ضربت_خوردن
#على_زمانيان
▶️
اى تيغ هميشه بى خبر مى آيى
يك روز به شكل ميخ در مى آيى
امروز تو شمشيرى و فردا قطعا
درقالب يك تير سه پر مى آيى
*
يك مرتبه كم شتاب باشى خوب است
با قاعده با حساب باشى خوب است
فكر دل فاطمه نبودى اما
فكر جگر رباب باشى خوب است
*
اى تيغ همين قَدَر نمى فهمى نه
فرق پدر و پسر نمى فهمى نه
آن روز چه قدر گريه كردم گفتم
زن آمده پشت در،نمى فهمى نه؟
*
ماندم كه چرا تو با غضب مى رفتى
اين گونه سوى شاه عرب مى رفتى
آن روز كه ميخ بودى اما اى كاش
از پشت در خانه عقب مى رفتى
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADwv7gLSehSezj5Wmg
بسم الله الرحمن الرحیم
#امیرالمومنین_ع_ضربت_خوردن
#مهدی_مقیمی
▶️
خوب کردی که سرِ سفره نمک هم داری
چون که زخم دلم امشب به نمک داشت نیاز
همسر من که زمین از نفسش بر پا بود
به مناجات شبش حور و ملک داشت نیاز
@hosenih
با خودش بود و به کار احدی کار نداشت
مهربان بود و به سوداش ، فلک داشت نیاز
خلق شد عالم هستی به وجود زهرا
به دعاهاش ، سما تا به سمک داشت نیاز
پشت در رفت حمایت کند از من ورنه
یک چنین فاطمه ای کِی به فدک داشت نیاز
یک زن و کودکِ بی تاب ، میان کوچه
کِی به بی حرمتی و فحش و کتک داشت نیاز
جای حیدر کمک از فضه گرفت و بر خاست
پشت در سقط جنین شد به کمک داشت نیاز
@hosenih
با نسیمی رُخِ گلبرگِ گُلم لَک می شد
تو بگو برگ گل یاس به چَک داشت نیاز ؟؟!!
**
.. حرمله ...! تا ز عطش جان ندهد طفل رباب
چند قطره فقط از آب خنک داشت نیاز
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#امیرالمومنین_ع_ضربت_خوردن
#حسن_لطفی
▶️
تا تَرَک خورد سَرَش دُخترش اُفتاد زمین
دست بگذاشت رویِ معجرش اُفتاد زمین
بیشتر تیغ فرو رفت میانِ اَبرو
تا که از ضَرب علی باسرش اُفتاد زمین
@hosenih
به سرش خورد ولی پهلویِ او درد گرفت
دید از ضربه ی در همسرش اُفتاد زمین
کَس نفهمید که عباس چگونه آمد
بارها تا بِرِسَد مَحضَرَش اُفتاد زمین
خواست تا خانه یِ زینب رویِ پا راه رَوَد
دو قدم رفت ولی پیکرش اُفتاد زمین
دخترش دید زمین خوردنِ بابایش را
دخترش دید و....خودش آخرش اُفتاد زمین
چقدر از رویِ تَل تا لبِ گودال دوید
چقدر بینِ همه خواهرش اُفتاد زمین
@hosenih
ذوالجناح آه ببین نیزه ای او را هول داد
از رویِ زین به زمین با سَرَش اُفتاد زمین
دید پایین قدمهاش سَنان می خندید
دید بالایِ سرش مادرش اُفتاد زمین
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#مناجات_با_خدا
#امیرالمومنین_ع_ضربت_خوردن
#محمدجواد_شیرازی
▶️
هر کس برای توبه مصمم نمی شود
با صد هزار موعظه آدم نمی شود
امروز اگر که فرصت توبه هدر دهیم
فردا همین مجال فراهم نمی شود
@hosenih
طاعات ما و حلقه ی پیوند با خدا
خالص نبوده است که محکم نمی شود
نامردی است بندگی لحظه ای ما
شوق گناه و نافله با هم نمی شود
باید برای خشکی چشم التماس کرد
این چاه خشک یک شبه زمزم نمی شود
ساکت نباش، حرف بزن با خدا، بگو:
من آمدم کنار تو باشم، نمی شود؟
شاید که از نگاه تو افتاده ام دگر
وقتی دلم، شکسته و محرم نمی شود
@hosenih
در بین خوب ها منِ آلوده هم بخر
چیزی که از کریمی تو کم نمی شود
حلوا نخواستم، تو خودت را به من بده
حلوا برای غم زده مرهم نمی شود
جای بهشت کرب و بلا روزی ام کنید
بی کربلا بهشت، مجسم نمی شود
هرکس که آمده قدمی سمت کربلا
شرمنده ی رسول مکرم نمی شود
نان علی و فاطمه را سائلی که خورد
دیگر مقابل احدی خم نمی شود
**
شمشیر زهر خورده به فرق علی زدند
پس مرهمی براش فراهم نمی شود
جوری که آیه های سرش ریخته بهم
هر کار هم کنند منظم نمی شود
@hosenih
این ضربه سخت بود ولی در دل علی
بر دردهای کوچه مقدم نمی شود
زینب... مدینه، کوفه، مدینه، زمین طَف
یک زینب است و این همه ماتم؟! نمی شود
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
#مهدی_مقیمی
▶️
من با تو بال و پر گرفتم یا الهی
کِی دامن دیگر گرفتم یا الهی
ده مرتبه نام تو را با اشک بردم
قرآن به روی سر گرفتم یا الهی
@hosenih
آغوش تو باز است از بس مهربانی
امشب تو را در بر گرفتم یا الهی
کرده گناهم از تو دور ، امشب دو دستی
دامانِ چشم تر گرفتم یا الهی
شرمنده ام از بس ز عصیان توبه کردم
اما گناه از سر گرفتم یا الهی
با ذکر یا حیدر ، سحر این حال خوش را
از روضه و منبر گرفتم یا الهی
امشب قبولم کن که من این اشکها را
از روضۀ حیدر گرفتم یا الهی
@hosenih
هر چه نباشد خاک پای اهل بیتم
سرمایه از این در گرفتم یا الهی
یک کربلا می خواستم آن هم که امسال
از مادرش آخر گرفتم یا الهی
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#امیرالمومنین_ع_ضربت_خوردن
#حسن_لطفی
▶️
همین که تیغ بَر سر بر جبین خورد
میانِ خانهاش زینب زمین خورد
نه تیغ اینقدرها زوری ندارد
غلط گفتم که میخی آتشین خورد
*
علی را عاقبت از پا درآورد
که با خود تیغ یادِ مادر آورد
چنان زد تیغ هم نالید از درد
چنان زد دادِ زهرا را درآورد
*
سرِسفره دلِ دختر تَرَک خورد
فقط سه لقمه امشب با نمک خورد
علی امشب هوایِ روضهها داشت
فقط میگفت بودم او کتک خورد
*
همانهایی که بانو را شکستند
خدایا بِینِ اَبرو را شکستند
چنان زد فاطمه اُفتاد از پا
گمانم باز پهلو را شکستند
*
چه با این مَرد این شمشیر کرده
چه با این فرق این تقدیر کرده
چنان بد زد نشد بیرون کشانَد
گمانم تیغ در سر گیر کرده
*
حسن با داغِ خود درگیرتر شد
تمامِ مسجد از شمشیر تر شد
علی اُفتاد رویِ دامنِ او
حسن پیر است حالا پیرتر شد
*
نه مرحم نه دوا آورده بودند
فقط آه و نوا آورده بودند
فقط یک ضربه خورده بود اما
برای او عبا آورده بودند
*
زمین اُفتاد و مینالید بابا
که هر گوشه علی میدید بابا
عبا آورده بودند و کمش بود
علی را روی هم میچید بابا
*
علی جانش علی جانش زمین ریخت
که حتی آه مژگانش زمین ریخت
کشیدش در بغل این بارِ آخر
ولی از بین دستانش زمین ریخت
*
صدا زد آتشِ دل را نشانید
مرا بر شانههای خود کشانید
جوانان بنی هاشم بیایید
علی را بر درِ خیمه رسانید
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#امیرالمومنین_ع_مدح
#امیرالمومنین_ع_ضربت_خوردن
#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
#علیرضا_خاکساری
▶️
باید شب قَدرَت مرا آدم بسازد
حر و زهیر و عابس و اسلم بسازد
باید مفاتیح الجنان "شیخ عباس"
دل را که شد ویرانه دست کم بسازد
یارب به من اشکی بده سازنده باشد
اشکی بده از بنده ات میثم بسازد
@hosenih
چشمی بده تا خوب را بشناسم از بد
تنها نگاهم را بدوزم سمت گنبد
دستی بده دست از تهیدستان بگیرم
دستی بده تا راه بر شیطان بگیرم
پایی بده جز در ره مولا نکوبم
پا جای پایی چون "ابوموسی" نکوبم
دل می کند وابسته از دنیا به سختی
دنیا بده اما نه دیگر تاج و تختی
میلی بده از جام همدردی بنوشم
در سیل ماتم نذر هم نوعم بکوشم
عزمی بده آماده ی ایثار باشم
وقت ضرورت راهی پیکار باشم
نسلی بده عشق شهادت در دل آن
نسلی بده "فهمیده" باشد حاصل آن
جانی بده سرشار از نور ولایت
لب تر کند مهدی کنم تقدیم حضرت
هر کس به نوعی میکند نجوا شبانه
من هم بخوانم از شهادت عاشقانه
زیباترین نثر مناجاتم جهاد است
امروزه وقتی صحبت از "جنگ اراده "ست
جزو مجاهدهای در راه خدایم
سجاده ام حکم کفن دارد برایم
بر نفس سرکش راه طغیان را ببندم
با معنویت در دو عالم سربلندم
بیش از چهل سال گذشته پای کاریم
وقتی که خرمشهر ها در پیش داریم
رمز بقا قطعا به دست مردم ماست
این اولین تحلیل گام دوم ماست
ما را سفارش می کند آقا به تقوا
لِلظّالِمِ خَصْما وَ لِلْمَظْلومِ عَوْنا
درس دبستان امیرالمومنین است
گوشم به فرمان امیرالمومنین است
نص اشداء علی الکفار یعنی
منشور قرآن امیرالمونین است
حکم پدر دارد برای خاک یعنی
ایران هم ایران امیرالمونین است
دنیا گرفت از هرکسی روزی ولی ما
در سفره مان نان امیرالمونین است
هرکس به هر جایی رسید از دار دنیا
مدیون احسان امیرالمومنین است
عمری محدث بودن و از غیب گفتن
این کار سلمان امیرالمونین است
@hosenih
در کعبه مولایم علی آمد به دنیا
پس صاحب خانه امیرالمومنین است
ساعات خوب زندگی ما همیشه
در زیر ایوان امیرالمومنین است
حبل المتینم هست و فردای قیامت
دستم به دامان امیرالمومنین است
با دست او حق سفره اش را پهن کرده
هر بنده مهمان امیرالمومنین است
زهرای مرضیه همیشه دوست دارد
چشمی که گریان امیرالمومنین است
شخص پیمبر بانی بزم عزایش
چشمان زهرا نیز می بارد برایش
مرغ دلم پر می زند بر بام کوفه
حلوای ختم مرتضی در کام کوفه
می ریزد از غم های خود در جان دختر
وقتی که بابا می شود مهمان دختر
از غصه دیوار دل دختر ترک خورد
وقتی که بابایش فقط نان و نمک خورد
آماده دارد میشود بر قتل حیدر
قومی که هر شب میوه از باغ فدک خورد
سی سال پیش از پا در آمد مرد خیبر
وقتی میان کوچه ناموسش کتک خورد
دلواپس فردای بابا ام کلثوم
باید بخواند روضه ها را ام کلثوم
از خانه که بابای از گل بهترم رفت
گفتم که دیگر سایه ی روی سرم رفت
دیدم به چشمم گوییا تا مسجد شهر
پشت سر بابا دوباره مادرم رفت
@hosenih
دیدم از این کوچه شروع کربلا را
هجده سر بر روی نیزه از حرم رفت
زیر سر سیلی سنگین سنان بود
از بعد غارت سوی چشم خواهرم رفت
چشم علی مرتضی را دور دیدند
در راه اگر دستی به سمت معجرم رفت
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسمالله الرحمن الرحیم
#امیر_المومنین_ع_ضربت_خوردن
#مهدی_مقیمی
▶️
عجیب خسته ز غمهای بی شمار شدم
عجیب ، سیر از این خاک و این دیار شدم
همیشه منتظر این دقیقه ها بودم
که تیغ ، بر سر من خورد و رستگار شدم
@hosenih
ز خونِ سر که به نعلین می چکد پیداست
که من مسافرِ سمتِ دیارِ یار شدم
عجیب منتظرم میل فاطمه دارم
عجیب دل زده از دست روزگار شدم
سرم به حال دلم خون ز دیده می بارد
برای فاطمه ام سخت بی قرار شدم
امیدِ دیدن زهرا جوانه زد در من
اگر چه رنگ خزانم پُر از بهار شدم
تمام غصۀ من زینب است و قصۀ او
به یاد معجر زینب به غم دچار شدم
@hosenih
امان ز مردم کوفه من از همین حالا
برای کوفۀ زینب جریحه دار شدم
سرِ شکافته ام را زِ یاد برده ام و
به یاد کوچه و بازار سوگوار شدم
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسمالله الرحمن الرحیم
#امیرالمومنین_ع_مدح
#شب_قدر
#بردیا_محمدی
▶️
خارج از درک عُقول اند خدا با حیدر
می رسد تا به خدا هر که رسد تا حیدر
ذات حق در وجنات علوی جلوه نمود
بهترین آینه ی عالی اعلی..،حیدر
@hosenih
انبیا را به خداوند رسانده است علی
ذکر توحیدی موسی و مسیحا..،حیدر
مرتضی مطمئِناً بوده سراپا احمد
مصطفی مطمئِناً بوده سراپا حیدر
فضّه و قنبر این طایفه بودن،عشق است
ما که هستیم مگر؟! نوکر زهرا،حیدر
خانه ی اهل تشیُّع،نجف اشرف اوست
کاش باشیم شبی منزلِ باباحیدر
عبد خاطی به کجا جز در مولا برود
آخرین ملجا درماندگی ما..،حیدر
هر زمان در زده ام،در به رویم باز شده
بخدا رد ننموده است گدا را حیدر
زیر قرآنِ علی رنگ خدا می گیریم
سایبان سر ما در شب احیا..،حیدر
وَه..،چه خوب است اگر موقعِ قرآن به سرم
برگه ی بندگی ام را کُند امضا حیدر
@hosenih
بعلیًّ بعلیًّ بعلیًّ بعلی..
این قسم رمز نجات است..،به مولاحیدر
تا خداوند گناهان تو را پاک کند
صد و ده بار شبِ قدر بگو:یا حیدر
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
┈•꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈
|⇦•این مرد که در گوشۀ بستر..
#روضه و توسل ویژۀ شهادت امیرالمومنین علیه السلام به نَفسِ حاج حیدر خمسه •✠•
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
این مرد که در گوشۀ بستر نگران است
والله که مظلوم ترین مرد جهان است
از زندگی پُر غم خود سیر شد امشب
خیبر شکن از قصه زمین گیر شد امشب
خورشید دلش خون شدُ ماه زمین خورد
سخت است بگویم اسدالله زمین خورد
بعضیا میگن کجا زمین خورد ؟!.. میگم الان برات .. زیرِ بغل هاشو پسراش گرفتن، نزدیکایِ خونه رسیدن دست امام حسن و امام حسینُ کنار زد ، عرضه داشتن چه میکنید بابا؟!! فرمود خونُ پاک کنید از سر و روم .. بزارید خودم رو پاهام بیام .. زینب اگه منو اینجور ببینه میمیره .. تا رهاش کردن ، خورد زمین .. این بارِ اول نبود که تو کوچه زمین میخورد .. شاید این روضه صدا گریۀ زن ها رو بلند کنه نزارید صداشون برسه .. اولین بار که کوچه زمین خورد ، بچه ها خبر دادن مادرمون دیگه نفس نمیکشه .. از مسجد تا خونه راهی نبود نوشتن سه بار عبا گرفت زیرِ پاش با صورت زمین میخورد پامیشد صدا میزد فاطمه م ...
خورشید دلش خون شدُ ماه زمین خورد
سخت است بگویم اسدالله زمین خورد
در بستر مظلومیت آقای حنین است
این مردِ جگر سوخته بابای حسین است
*یه خاطره بگم از یه شهید گریزِ روضه مُ از اینجا باشه .. شهید عباس صابری از شهدای دفاع مقدسِ ، تو عالم رویا امیرالمومنینُ دید حضرت فرموده بودن تو میای پیش ما خیلی زود، عرضه داشت آقا چه جور؟!! زمانِ جنگِ؛ حضرت فرموده بودن میری فلان لشکر پیش فلان مسئول میگه اعزامت کنن؛
الله اکبر .. یعنی میشه امشب یه امضا هم برا ما بزنی آقا .. نمیگم اون که به شهدا دادی به منم بده من به این حرفا نمیام .. امشب اومدم دلمُ آروم کنی .. من گریه نکنم میمیرم .. گفت امضات رو زدیم تو مالِ مایی ، فردا میری پیشِ فلانی میگی منو بابام فرستاده ..
دیدی وقتی میری نجفم، دم در زبونت به هیچ چی نمیچرخه .. یهو میگی سلام بابا ..
فرمانده ش میگه اومد لشکر ما رو پیدا کرد گفت قراره من بیام تو نیروهای شما ، قبولش نکردن گفتن ما اینجور که نیرو جذب نمیکنیم .. گفت منو بابام فرستاده .. دیشب امیرالمومنین نشانی شما رو داد .. میگه یهو بهم ریختم به خودم اومدم ، گویا یه جوری به اونم یه نشانی دادن .. پذیرشش کرد ، اعزام شد ذی الحجه رسید به جبهه ها و خط مقدم ، چله گرفت .. بهش گفتن شب هفتم محرم پیشِ مایی ، عاشورا تشییع جنازه تِ .. روزِ عاشورا تشییع شد بدنِ این شهید .. جانم به این روزی ..
میخوام بگم عباس صابری ، تو عاشورا تشییع شدی اما خبر داری بدنِ آقات سه روز و سه شب رویِ ربگِ بیابان ..
بر تاول به روی تنت گریه ام گرفت
بز خشکی به رویِ لبت گریه ام گرفت
ای حسین ...
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
#حاج_حیدر_خمسه
#ماه_مبارک_رمضان
#شب_قدر
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
صل الله علیک یا ابا الحسن
......یا امیرالمومنین...
سفره دار خدا امام زمان
دگر امشب بیا امام زمان
شب قدر است هر کجا هستی
التماسِ دعا امام زمان
مولاجان شب شهادت اتاون علیدی
شب شهادت مولای متقیان علیدی
هریرده سن اقا
بیلمیرم نجفده سن کربلاده سن
یا مدینه ده سن
مولاجان
شب قدر است....
من که امشب به یادِ تو هستم
یاد کن پس مرا امام زمان
دست بر دامنت اگر نروم
مولاجانم یوسف زهرا
آی علینون بالاسی
بروم پس کجا؟ امام زمان
آمدم آشتی دهی من را
باخودت، با خدا امام زمان
اقا اتاون علینون یاسی
ای علینون یاسینه گلننر
آی دست گدایی بلند ایلیننر
الوی قالخیز
یاابن الحسن کجایی
من آمدم گدایی
بیلورم حتما امام زمان ننه سی زهرانین آدینا چوخ حساس اولار
ایندی رو به قبله اماده برای شب قدر
برای بخشش گناهان
امید ایوینن گیدک امام زمانین قاپیسینا
مولا بجان مادرت....
ان مادر..غم پرورت
مارا مرانی...ازدرت
ایندی کی مجلس آماده اولدی
ایندی کی امام زمانی دعوت ایلدون مجلسه
التماس دعا
کاش قرآن به سر بگیرم من
اورگوین سوزیدی
یک شبِ قدر با امام زمان
اقا باشوه دولانیم اقا بیلمیرم هاردا ایله شیبسن
جای دوری نمی رود که کنی
گوشه چشمی به ما امام زمان
خوب شد در شبِ عزای علی
اقا جدوین عزاسیدی
بو گیجه علینین حالی خراب اولور
زینب دولانیر علینون باشینا
علی هردن غش ایلور هردن گوز لرین آچیر
باخیر گورو ابولفضل اللرون قویوب اورگینون باشینا
بالا آغلاما
امام حسین گوزلرینون یاشین توکور
زینب ایلشوب بابانون ایاقلارین باسیر اوره گینون باشینا
علی جان آقالیق ایله
یاسه گلنلره عنایت ایله اقا
اقا بیر غش ایلدی
هوشه گلدی
حال اغماده گوز آچدی چاغیروب عباسی
گوردی اللرین قویوب اورگینین باشینا
گل بالا آغلاما واردور باشوون غوغاسی
ابولفضل ایندی آغلاما بالا
گل ایلش یانیمدا بالا
ابولفضل ایلشدی یره
مولا ابولفضلین اللرین آلدی الینه
او قانلی دوداخلارین دایادی
ابولفضلین اوزون قولارینا
رسمیدی اتا دنیادن گیدنده
بالاجا بالانی تاپشیرار بویوک بالیا
اما زینب باخیر
امام حسن باخیر
التماس دعا
گوردیلر حسینون الین قویدی ابولفضل الینه
اوغول حسینم سنه تاپشیررام بالا...
دعواده اوغول سعی ایله دالدان یارانما
دشمن امان ویرسه حسین ارالانما
گوردیلر اوزون قولاری باسدی اوره گینون باشینا
او قانلی دوداخلارینان بوسه ویرور ابولفضل الینه
اوغول بو اللردن مواظب اول بالا
اوغول بو قولار کربلاده حسینن حمایت ایللر
اولاسان بیرگون حسینون سن اوغول سقاسی
ایوای بالام ایوای
سو آغیرقیمت اولار قیمتنی بولن اوزون
سالاسان یادوه اوندا آتاون غملی سوزون
دئدی غیرتلی بالا دوت بو حسینون علینی
سنه تاپشوردوم اوغول فاطمه نین سوی گولونی
اوغول بیر گون اولار کربلاده حسینیمین اکبری اولر یارو انصاری شهید اولار
بالا بیر سن اولارسان بیر حسینیم اولار
جان سنون جان بو حسینون بونی ترک ائتمه بالا
قویما سن دشمنه ایچنده الی قوینوندا قالا
ایله یادیندا ساخلیوب گوردی کربلاده علی اکبر شهید اولوب یارو انصاری گیدوب
اقا خیمه لرده اللرین قویوب اوره گینین باشینا
دوردی ایاقه لباس جنگی
مشگی سالدی چیننه
گلدی دایاندی حسین سارالان رنگوه ابولفضل قربان
ویرسون منه فرمان اقا بو لشگری قیرام
بیر باش آپاریب شامیده ویرام
مین دفعه امان نامه ده گلسه گنه جیرام
حسین باشوه دولانیم آی قارداش
سنسیر نه بو دنیا نه امام نامه نه قول باش
بیر باخماقوی ویرمرم عالملره قرداش
سنیچون گلسه امان نامه قبول ائتمه اوغول
وئرسه لر قدرت دنیانی چخوب گئتمه اوغول
بسمالله الرحمن الرحیم
#امیر_المومنین_ع_ضربت_خوردن
#سیدپوریا_هاشمی
▶️
خیره به آسمان شده این دیده ی ترم
من بی کس همیشه تاریخ حیدرم..
یک روز آب خوش به گلویم نرفته ست
از ابتدا غریب مرا زاد مادرم
@hosenih
امشب فقط به فاطمه ام فکر میکنم
آغوش باز کرده در این شام آخرم
افطار تلخ من به نمک باز میشود
خرما چرا گذاشته زینب برابرم
ای کوفه خوش بخواب علی رفتنی شده
راحت شدید از من و فریاد منبرم
وقت اذان شده است مهیای رفتنم
شمشیرتان کجاست بکوبید بر سرم
الله اکبر! اشهد حیدر بلند شد...
یارب گواه باش که پر گشته ساغرم
فزت و ربّ کعبه!سرم غرق خون شده
این را برای فاطمه سوغات میبرم
من را رها کنید خودم راه میروم
حالا که ایستاده دم خانه دخترم
زینب بمان به خانه که خانه ست جای تو..
این کوچه نیست جای تو ای بانوی حرم
از کوچه رد شدن به تو یکروز میرسد
از حال و روز کوفه ی آنروز مضطرم
فریاد میزنند ببینید اسیر را
فریاد میزنی که خدا نیست معجرم
@hosenih
فریاد میزنند که خیراتشان دهید
فریاد میزنی که زنسل پیمبرم
فریاد میزنند که زینب حسین کو؟
فریاد میزنی که به نیزه است دلبرم
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسمالله الرحمن الرحیم
#امیر_المومنین_ع_ضربت_خوردن
#زبان_حال_حضرت_زینب_س
#رضا_دین_پرور
▶️
قرآنِ زینب! سوره ات کوتاه تر شد
بابا چرا افطارت امشب مختصر شد
نان و نمک خوردی به زخم من نمک خورد
دختر شدن خیلی برایم دردسر شد
@hosenih
من دختری بابایی ام دلشوره دارم
در خواب دیدم که سرت شَقّ القمر شد
امشب زمین و آسمان کرد التماست
امشب دعاهایم تماماً بی اثر شد
حتی همین نعلین پُر از وصله پینه
گفتند آقا جان نرو مسجد اگر شد
اصلاً خبر داری دلم خیلی گرفته
دیدی که سردردم از امشب بیشتر شد
یادم نرفته خانه ای که در مدینه
آتش گرفت و معبر آن چِل نفر شد
یادم نرفته کوچه دستان تو را بست
مادر زمین خورد و شهیدِ میخ در شد
یک وقت دیدی کوفه هم شد دشمن ما
یک وقت دیدی ناله هایم پر شرر شد
یک وقت دیدی که سرِ دروازه شهر
خیرات این مردم به اطفالِ تو شَر شد
@hosenih
یک وقت دیدی که اراذل سر رسیدند
صدها جسارت از حرامی ها به سر شد
چه فکرهایی که نکردم از سر شب
بازار و چوبِ محملِ خونی زینب
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسمالله الرحمن الرحیم
#امیر_المومنین_ع_ضربت_خوردن
#مجتبی_دسترنج
▶️
مردِ خطر و اهل دعا بود علی
همواره دوای درد ها بود علی
سرّ سرِ بشکافته اش جز این نیست_
سر تا سر عمر با خدا بود علی
*
در رکعت هر نماز او را کشتند
با خواندن هر فراز او را کشتند
در کوچه اگر چه کشته بودند او را
افسوس به سجده باز او را کشتند
*
از درد دلش چاه خبر داشت فقط
از غربت او ماه خبر داشت فقط
شد قاتل او جهل، نه شمشیر عدو
از قاتلش الله خبر داشت فقط
*
از هرچه که داشت در کَفَش بهتر داد
خونِ دل و دستِ لطف و چشمِ تر داد
در وقت عبادت سر خود داد و سپس
فریاد رسای رستگاری سر داد...
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیر_المومنین_ع_ضربت_خوردن
ای خواب به چشمی که نمیخفت بیا
ای خنده به غنچهای که نشکفت بیا
دیوار و درِ کوفه زبان شد که بمان
امّا ز جِنان، فاطمه میگفت: بیا
***
امشب که نمک به زخم دین بگذارند
آتش به پرِ روح الامین بگذارند
نان آور هرشبی، نیامد امشب
طفلان سرِ بی شام زمین بگذارند...
شاعر: #علی_انسانی
@hosenih
#امیرالمومنین_ع_ضربت_خوردن
و امّا و امّا و امّا علی
غریب است و مظلوم و تنها علی
سحر شد - منادی - شنیدم که گفت
دریغا دریغا دریغا علی
به یک ضربه ارکان دین شد خراب
جدا شد به یک لحظه از ما علی
شب قدر ، آیا چه باید سرود؟
به جز یاعلی یاعلی یاعلی؟
کجا می توان رفت ؟ غیر از نجف؟
مگر می توان بود جز با علی؟
مناجات ، دیدی به جز ذکر او؟
غزل خوانده ای شاعر ! الّا علی؟
علی گفتم و خواندم از فاطمه
که مولاست زهرا و زهرا علی
گرفته است قرآن به سر مصطفی
حسن گفته در حال احیا علی
الهی الهی الهی حسین
خدایا خدایا خدایا علی
شاعر: #محسن_ناصحی
@hosenih
🏴 #امیرالمومنین_ع_ضربت_خوردن
می روی با فرق خونین پیش آن روی کبود
شهر بی زهرا که مولا! قابل ماندن نبود
با وضو آمد به قصد لیلة الفرقت، علی!
ابن ملجم درشب احیاء چه قرآنی گشود
شاعر: #قاسم_صرافان
@hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امیر_المومنین_ع_ضربت_خوردن
#سیدپوریا_هاشمی
▶️
دیگر کتاب عمر من زار بسته است
راه نفس کشیدنم انگار بسته است
تا آن زمان که سفره ی دیدار بسته است
کامم برای سفره افطار بسته است
از روزگار گندم و خرما نخواستم
چیزی به غیر دیدن زهرا نخواستم
امشب ستارگان به نگاهم چه میکنند
با گریه های گاه به گاهم چه میکنند
مرغان خانگی سرراهم چه میکنند
چیزی بغیر مرگ نخواهم چه میکنند
راهی مسجدم که دوباره اذان دهم
راحت بگویم اشهد خود را و جان دهم
@hosenih
قد قامت الصلاه علی را رها کنید
دینی که مانده گردنتان را ادا کنید
دروقت سجده فرق سرم را دوتا کنید
جسم مرا دم در مسجد رها کنید
شمشیر نه!که عمر علی را دری گرفت
مسمار لعنتی ز علی همسری گرفت
در کوچه ها به قامت خم راه میروم
خون لخته بسته است سرم راه میروم
با یاری حسن دو قدم راه میروم
نزدیک خانه است خودم راه میروم
زینب نشسته تا که بحالم نظر کند
ای وای اگر نگاه به این زخم سر کند
@hosenih
زن را توان دیدن این زخمها که نیست
با اضطراب و دلهره ها آشنا که نیست
در قلب او تحمل هول و ولا که نیست
پس حق زینبم سفر کربلا که نیست
دلشوره دارم از روی تل نیمه جان شود
همراه زخمهای حسینش کمان شود
یک تن غریب مانده و دورش هزارهاست
از تیر و نیزه دوربه دورش حصارهاست
از یک طرف محاصره ی نیزه دارهاست
از یکطرف معذب سم سوارهاست
اسلام را دومرتبه بر نیزه میزنند
سر را که میبرند به سر نیزه میزند
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#عقیق_شعر
دوباره سهم زینب کرده غم، بیمارداری را
دل خون را، نگاه مضطرب را، بیقراری را
پدر از خانه بیرون رفته، اما دیر برگشته
دوباره خانه دارد میچشد چشم انتظاری را
بگو با ابن ملجم تیغ او شق القمر کرده
صدا پیچید در عالم که «دیدم رستگاری را»...
پدر پوشانده با عمامه و دست و عبا سر را
مبادا دیدۀ زینب ببیند زخم کاری را
مگو با گریۀ فرزندها: آهسته... آهسته...
که میدانند اهل خانه رسم سوگواری را
::
شب قدر است، با من ذکر یا الله و یا حیدر...
ببین آوردهام با خود هر آنچه دوست داری را
#امیرالمومنین_ع
#مصیبت_ضربت_خوردن
#سعید_تاج_محمدی
@deabel
#نجوای_حضرت_علی_ع_درشب_قدر
اَلا ای مسجدِ کوفه تو وصفِ شرحِ حالم کن
یک امشب بر تو مهمانم حلالم کن، حلالم کن
شب است و درد تنهایی وَ من دلتنگِ مهتابم
کنارِ شمع می سوزد به یادت چشمِ بی خوابم
چرا پایان نمی یابد شبِ بی حاصلم ای عشق
چنان در اشک گم گشتم تو گویی غرقِ گردابم
تمامِ چهره ی عالم به تاریکی فرو رفته
من امٌا با نگاهِ تشنه ام دنبالِ مهتابم
نمی دانم چرا امشب به خلوت عالمی دارم
بگردم گردِ این عالم پیِ اکسیرِ نایابم
شگونِ فالِ من امشب شده صبر و شکیبایی
جهان در خوابِ سنگین و سرا پا غرقِ اعجابم
انیسِ بزمِ من امشب شده آغوشِ تنهایی
که مهجور از همه عالم کجا رفتند اصحابم
چو کشتیِ به گل مانده در این گرداب می چرخم
خداوندا نجاتم ده از این توفانِ مردابم
حدیثِ دردِ هجرانم دلی خون از زمان دارم
چو پروانه به گردِ شمعِ رخسارت چه بی تابم
شرارِ عشق در جانم به لب شوقِ اذان دارم
قنوتِ وصل میخوانم فراهم کن تو اسبابم
دگر شد موسمِ وصلش شتابان می روم امٌا
گره آمد کمربندم چنان درگیرِ قلابم
خداوندا ! کمربندم از این قلابِ در وا کن
در این ساعات پایانی بیابم راهِ محرابم
چرا صفهایِ مرغابی ز خانه سدٌِ راهم شد
ز اشکِ دیده می شویند زخمِ پُر تب و تابم
تو امشب مسجدِ کوفه هوایِ دیگری داری
به حالِ سجده می بینی به فرقم زخمِ خونابم
سحر شد مرغِ جانِ من گشوده پَر ز محرابم
نوای فزتُ ربِّ الکعبه زیبا کرده سیرابم!
اَلا ای مسجدِ کوفه تو وصفِ شرحِ حالم کن
یک امشب بر تو مهمانم حلالم کن، حلالم کن
#هستی_محرابی
@deabel
#عقیق_شعر
امشب از محراب خون، شوق سفر دارد علی
خلوتی خوش با خدا، شب تا سحر دارد علی
با خدا نجوای او «فُزْتُ و رَبِّ الکعبه» است
در شب قدری که فرصت تا سحر دارد علی...
نخلهای کوفه را یک عمر در ماتم نشاند
داغهایی کز مدینه بر جگر دارد علی
بازتاب خاطرات آشیانی سوختهست
گوشۀ چشمی که بر دیوار و در دارد علی...
لالهزار سینۀ او چون نسوزد از فراق
وقتی از داغ دل زهرا خبر دارد علی...
بینوایان عرب، صد کاسه شیر آوردهاند
تا به دست مرحمت یک جرعه بردارد علی
با نگاهی مینوازد عاشقان خسته را
با کدامین اهل دل امشب نظر دارد علی
#امیر_المومنین_ع
#مصیبت_ضربت_خوردن
#محمدجواد_غفورزاده_شفق
🔹
@deabel