#دستخط_ناب
🌷دست نوشته های روزانه و
ناب شهید علی بلورچی .
💠دلم برای بچه ها و رفقا ،
سخت تنگ شده است.
اعصابم خرد شده است .
نمیدانم چرا عملیات نمیشود؟
دوست دارم هر چه زودتر
عملیات شود!
خدا باید کمک کند ،
جداً سخت است.
انشالله خداوند لطف کرده
و شجاعتی عباس گونه
عنایت مان میکند و پس از
آن شهادت در راه خودش را.
@azkarkhetasham
از کرخه تا شام
#عاشقانہ_بچہ_شیعہ♥️
یـہ روز داشتیم با ماشیـن تـو خیابون مےرفتیـم
سر یـہ چراغ قرمز ...🚗🚦
پیرمـرد گل فروشـے با یـہ ڪالسڪه ایستاده بود...💐😍
منوچـہر داشت از برنامـہ ها
و ڪارایـے ڪـہ داشتیم مےگفت ...😌
ولـے مـن حواسـم بـہ پیرمرده بود ...
منوچـہر وقتے دید
حواسم به حرفاش نیست ...
نگاهـمو دنبال ڪرد و فڪر ڪرده بود دارم به گلا نگاه میکنم ...🙂🌺🌹
توے افڪـار خـودم بودم ڪہ
احسـاس ڪـردم پاهام داره خیس مے شہ ...!!!😟
نـگاه ڪردم دیـدم منوچـہر داره گلا رو دستہ دستہ میریزه رو پاهام ...☺️😳
همـہ گلاے پیرمرد و یہ جا خریده بود ..!
بغل ماشین ما ،
یـہ خانوم و آقا تو ماشین بودن …🚙
خانومـہ خیلـے بد حجاب بود …😰
بـہ شوهرش گفت :
"خـاااااڪـــــ بـر سرتــــــ ... !!!😵
ایـݧ حزب اللہـیـا رو ببین همه چیزشون درستـہ"😎✌️
منوچہر یـہ شاخـہ🌹برداشت و پرسیـد :
"اجازه هسـت ؟"
گفتـم : آره
داد به اون آقاهـہ و گفت :
"اینو بدید به اون خواهرمون ...!"👱♀
اولیـݧ ڪاری ڪہ اون خانومہ کرد
ایـن بود که رژ لبشو پـاڪــ ڪـرد💄
و روسریشو ڪـشـید جلو !!!😇💞
#جانباز_شهید_سید_منوچهر_مدق
#مذهبے_ها_عاشقترند
@azkarkhetasham
🔰امروز جمعه ۲۲ بهمن ۱۳۶۱
پنج روز است که در #محاصره هستیم. آب و غذا و مهمات نداریم. شمار بچه های #کانال_کمیل بسیار کم است و بسیاری شهید و یا زخمی شدند. باقی از هم از عطش فراوان توانی برایشان نمانده است.
امیدواری دادن های ابراهیم بهترین رزق این چند روز برای بچه ها بود..
ابراهیم می گفت : اگر همگی هم شهید شویم تنها نیستیم، مطمئن باشید مادرمان #حضرت_زهرا سلام الله علیها می آید و به ما سر می زند.
در همین حال رزمنده ای فریاد زد : مادر بخدا قسم اگر گردان کمیل در مدینه بود هرگز نمی گذاشتند به تو سیلی بزنند.
نوای مادر مادر در کانال طنین انداز شده بود...😭
کماندو های عراقی به کانال رسیدند و شروع کردند به #قتل_عام بچه های باقی مانده کمیل و حنظله
بچه های کمیل و حنظله همراه با راهپیمایی ۲۲ بهمن در شهرهای مختلف ایران داشتند حماسه دیگری رقم می زدند.
ابراهیم باقی رزمندگان را به عقب راند و خود در برابر کماندوها مقاومت می کرد که ناگهان نوایی بلند شد :
ابراهیم شهید شد...😭😭😭
#شهید_ابراهیم_هادی
#سالروز_شهادت🌷
@azkarkhetasham
🌸 #پای_درس_شهید 🌸
همیشہ میگفت :
در زندگی ، آدمی موفق تر است ڪه
⇜ در برابر عصبانیت دیگران " صبور " باشد.
⇜ و ڪار بی منطق انجام ندهد.
👈 و این رمز موفقیت او در برخوردهایش بود .👌
#شهید_ابراهیم_هادی
#شبتون_شهدایی
#22_بهمن_سالروز_شهادت_شهید_ابراهیم_هادی
@azkarkhetasham
از کرخه تا شام
💢 #معمـار_محبـت
در تیـرماه سال 1341 در خانواده ای مذهبـی در سمنـان به دنیا آمد. همان سربازانی که در گهـواره بودند و چشم امید امام؛ انقلاب که پا گرفت مثل سایر جوانان انقلابی حضـوری فعال در راهپیمایی ها و توزیع اعلامیه امام داشت.
بعد از پیروزی انقلاب با صدور فرمان تشکیل بسیج مستضعفین، به بسیج پیوست، عاشق جهاد بود و در سال 1359 که سردشت به دست عناصر ضدانقلاب افتاد فرصت را غنیمت شمرد و به سردشت رفت. دیری نپایید که با توجه به تواناییها، مسئول تدارکات سپاه سردشت شد.
در دوران هشت سال دفاع مقدس فرماندهی گردان در سال 60، مسئول تدارکات و عملیات قرارگاه حمزه سیدالشهدا در سال 62، مسئول تدارکات، عملیات و رئیس ستاد لشکر استقراری سردشت در سال 63، مسئول عملیات سردشت در سال 64 تا 66، مسئول فنی مهندسی قرارگاه حمزه سیدالشهدا در سال 67، معاونت مهندسی قرارگاه حمزه سیدالشهدا سال 69 و همچنین فرمانده مهندسی سپاه اصفهان از جمله مسئولیتهایی بود که با توجه به تواناییهایش بعهده او گذاشته شد..
وی که به « حسام خوشنویس » معروف بود در آخرین مسوولیت خود عهده دار معاونت مهندسی سپاه قدس شد. و پس از جنگ ۳۳ روزه و آسیب به جنوب لبنان و مناطق شیعه نشین، رئیس ستاد بازسازی لبنان گردید.
بازسازی و تعمیر پل ها و جاده های آسیب دیده در جنگ و ساخت اماکن فرهنگی و مذهبی برای شیعیان و مردم لبنان و بوستان برای کودکان از جمله اقدامات با برکت او بود . گفتنی است وی قبل از لبنان نیز عهده دار پروژه های عمرانی در افغانستان جنگ زده بود.
سرانجام این سردار رشید اسلام در 24 بهمن ماه 1391 و در مسیر دمشـق به بیـروت به منظور انجام کارهای ستاد بازسازی، به دست حامیان و مزدوران رژیم صهیونیستی به شهادت رسید و مزد صرف عمر خود در عرصه جهاد را با نوشیدن شربت شهادت گرفت.
#مهندس_شهید_حاجحسن_شاطری
#سالروز_شهـادت
@azkarkhetasham