eitaa logo
از کرخه تا شام
157 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
57 ویدیو
1 فایل
زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست. (امام خامنه ای) کپی برداری از مطالب با ذکر صلوات بلا مانع است. منتظر نظرات-پیشنهادات و مطالب شما هستیم. ارتباط با خادم کانال @abozeynab0
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 🌸 همیشہ میگفت : در زندگی ، آدمی موفق تر است ڪه ⇜ در برابر عصبانیت دیگران " صبور " باشد. ⇜ و ڪار بی منطق انجام ندهد. 👈 و این رمز موفقیت او در برخوردهایش بود .👌 @azkarkhetasham ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
باران🌧 شدیدی ... در تهـران باریده بود ؛ خیابان ۱۷ شهریور را آب گرفته بود چند پیرمرد می‌خواستند به سمت دیگر خیابان بروند مانده بودند چه کنند ! همان موقع ابراهـیم از راه رسید ، پاچه‌ی شلوار را بالا زد با کول ڪردن پیرمردهــا ، آن‌ها را به طرف دیگر خیابان🛣 برد ! ابراهـیم ... از این کارها زیاد انجام می‌داد ! هدفی☝️ هم جز شڪستن نفسِ خودش نداشت ! مخصوصا زمانی که خیلـی بینِ بچه هـا مطرح بود ... @azkarkhetasham
از کرخه تا شام
🍃🌺 🌷اگر مردم تهران بخواهند یک نمونه از های خودشان را مثال بزنند، خوب است که شهید ابراهیم هادی را مثال بزنند و بگویند: «بچه تهرونی؛ مثل ». 🌷شاید بسیاری از خوبان تهران روز پشت سر شهید ابراهیم هادی وارد بهشت شوند. 🌷شما می دانید که آقای (ره) اهل تعارف و مبالغه نبودند؛ ایشان وقتی آقای ابراهیم هادی را که یک جوان بیست ساله بود، دیدند، صبر کردند تا جمعیت برود. بعد به ابراهیم هادی فرمودند: «آقا ابراهیم! یک کم ما را کن!» و آقا ابراهیم با شرمندگی سرش را پایین می اندازد که «حاج آقا! چه می فرمایید؟!»😔 🌷ولی به نظر بنده آقای دولابی این سخن را با گفته اند. 🎤 🌷 @azkarkhetasham
از کرخه تا شام
امروز روز توست، روز میلادت دنیا تبسم کرده است امروز با یادت امروز... بی شک اسمان آبی ترین آبیست چرخ و فلک همچون دلم درگیر بی تابیست. روز میلادت ای سرباز امام زمان مبارک باد🌷❤️ @azkarkhetasham
از کرخه تا شام
غروب ماه رمضان بود، ابراهيم آمد در خانه ما و بعد از سلام و احوالپرسي يــک قابلمه از من گرفت! بعد داخل کله پزي رفت، به دنبالش آمدم و گفتم: ابرام جون کله پاچه براي افطاري! عجب حالي ميده؟! گفت: راســت ميگي، ولي براي من نيست، يك دست کامل کله پاچه و چند تا نان ســنگک گرفت، وقتي بيرون آمد ايرج با موتور رسيد، ابراهيم هم سوار شد و خداحافظي کرد، با خودم گفتم: لابد چند تا رفيق جمع شــدند و با هم افطاري ميخورند، از اينکه به من تعارف هم نکرد ناراحت شــدم، فــرداي آن روز ايرج را ديدم و پرسيدم: ديروز کجا رفتيد؟ گفت: پشت پارک چهل تن، انتهاي کوچه، منزل کوچکي بود که در زديم و کله پاچه را به آنها داديم، چند تا بچه و پيرمردي که دم در آمدند خيلي تشکر کردند، ابراهيم را کامل ميشناختند، آنها خانواده‌اي بسيار مستحق بودند، بعد هم ابراهيم را رساندم خانه‌شان. 🌷 ‌ 💠 @azkarkhetasham
از کرمانشاه به جبهه آمده بودم و مجروح شدم. دستم از کار افتاد و ناچار شدم برای مداوا به تهران بیایم. ابراهیم در این وضعیت مرا تنها نگذاشت و به همراهم به تهران آمد و چند روز در منزل آن ها بودم و به خانواده ابراهیم مخصوصا مادر ایشان خیلی زحمت دادم. ابراهیم با موتور من را به همه جا می برد و پی گیر درمانم بود . بعد از این به دوستانم گفتم که من در تهران فردی را دیدم که از ما کردها مهمان نواز تر است ..... @azkarkhetasham
بر ما خرده نگیرید که چرا روز و شبمان لبریز از یاد شهداست که اگر یاد شھیدی در دل، خانه کرده نه از پاکیِ دلِ ما... که از لطف و عنایت شھید است... #قهرمان_من ؛ #شهید_ابراهیم_هادی @azkarkhetasham
✨شهیدان سخت دلتنگ وغریبم... ✨خمار جرعه ای اَمِّن یُجیبَم... 🌷🕊🌷🕊 ✨شهیدان خدایی بی قرارم... ✨خدایا طاقت ماندن ندارم... 🌷🕊🌷🕊 ✨چه تنها مانده ام افسرده برخاک... ✨شما رفتید تا افلاک چالاک... 🌷🕊🌷🕊 ✨مرا تنها رها کردید و رفتید... ✨به حسرت مبتلا کردید و رفتید... 🌷🕊🌷🕊 #یا_زهرا_سلام_الله_علیها...🍃🌹 #شهدا_گاهی_نگاهی ...🍃🌹 #شهید_ابراهیم_هادی 🍃🌹 @azkarkhetasham
🍃والہ و شیدا مےڪند #سنگ_مزار_هر _شهید 🍁دل را #تسلّا مےڪند سنگ مزار هر شهید 🍃گفتم ڪه دست بگذار #بر_تربت_شهیدان 🍁گفتا #توسل ماست سنگ مزار هر شهید 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 #شهدا_گاهی_نگاهی💔😭 #شهید_ابراهیم_هادی 🌸 @azkarkhetasham
پیش بینی پهلـوان بی‌مـزار اوایل جنگ در ارتفاعات گیلان غرب ... بر فراز یکی از تپه‌های مشرف به مرز قرار گرفتیم ، پاسگاه مرزی دست عراقی‌ها بود و براحتی در جاده‌های اطراف آن تردد می‌کردند. ابراهیم کتابچه دعا را باز کرد و بهمراه بچه‌ها زیارت عاشورا خواندیم. بعد با حسرت به مناطق تحت نفوذ دشمن نگاه می‌کردم و گفتم ابرام جون این جاده مرزی رو ببین عراقی‌ها راحت تردد می‌کنند بعد گفتم : یعنی میشه یه روز مردم ما راحت از این جاده عبور کنند و به شهرهای خودشون برن ! ابراهیم که با نگاهش دوردست ها را می‌دید لبخندی زد و گفت: چی میگی! روزی میـآد کـه از همیـن جـــاده مـردم مـا دسته دسته بـه ڪربــلا سفـر می‌کـنند ! در مسیر برگشت ... از بچه ها پرسیدم اسم این پاسگاه مرزی رو می‌دونید؟ یکی از بچه‌ها گفت: مـرز خسـروی 📚 کتاب سلام بر ابراهیم ص127 @azkarkhetasham
#شهیدانه ‌ يکبار به ابراهيم گفتم: داداش، اينهمــه پول از کجا مياري؟! از آموزش و پــرورش ماهي دو هزار تومان حقوق ميگيري، ولــي چند برابرش را براي ديگران خرج ميکني! نگاهي به صورتم انداخت و گفت••{ روزي رسان خداست. در اين برنامه ها من فقط وسيله‌ام. من از خدا خواستم هيچوقت جيبم خالي نماند. خدا هم از جایی که فکرش را نميکنم اسباب خير را برايم فراهم ميکند.}••• #شهید_ابراهیم_هادی @azkarkhetasham
باید به این باور برسیم کسی که باید کارامونو ببینه میبینه... #اربعین #شهید_ابراهیم_هادی #ما_ملت_امام_حسینیم @azkarkhetasham