#خاطرات_شهدا 🌷
💠اهل ماندن در دنیا نبود
🔰در روزهاي ابتدايي آشناييمان، محمد حرفي از #شهادت نميزد🚫 اما چهره و ظاهر ايشان نشاندهنده اين بود كه اهل #ماندن در اين دنيـ🌏ـا نيست.
🔰شرط و #شروط زياد سختي هم براي يكديگر نگذاشتيم❌ من دوست داشتم #ايمان، صداقت و وفاداري در زندگيمان رعايت شود كه بحمدالله همه اين موارد از جانب #محمد رعايت ميشد☺️ روز عروسي هم مراسم بسيار ساده در #روستا برگزار شد و همه جهاز من در صندوق📦 پشت اتوبوس🚎 جاي گرفت.
🔰براي ماه عسل به #مشهد رفتيم و زندگي ساده و شيرينمان❤️ به دور از تجمل در اولين روزهاي 1376 در #اصفهان آغاز شد. #محمد در يكي از حوزههاي علميه شهر اصفهان مشغول به تحصيل📚 شد.
🔰ماحصل زندگي شيرين و به #يادماندني من با ايشان سه فرزند پسر👶 است؛ ✓كميل متولد 1377، ✓مقداد متولد 1383 و فرزند سوم ما ✓ميثم متولد 1384📆
🔰اصل و اساس اين زندگي را هم #رزق_حلال و نان🍞 سالمي تشكيل ميداد كه با زحمت😪 سرسفره خانواده آورده ميشد. محمد و خانوادهاش به پرداخت #خمس و زكات و نان حلال توجه خاصي داشتند👌 اصولي كه بعدها در زندگي مشتركمان💞 هم مورد توجه خاص قرار گرفت.
#شهید_محمد_کیهانی
@azkarkhetasham
#روایٺــ_عِـشق ✒️
💠سربندشو بسته بود،
اومد در حالي كه قاب عكست رو بغل كرده بود،"گفتم: مواظب باش الان ميوفته روي پاهات خيلي سنگينه"
💠عزيزم چكار به قاب عكس بابا داري؟؟؟
گفت ميخوام با بابا سجادم سلفي بگيرم.
حرفي براي گفتن نداشتم...
💠قاب عكست رو گذاشت كنار ديوار و نشست كنارت و عكس دو نفري كه ميخواست رو گرفت
💠گفت مامان عجب عكسي شد
ببين انگار بابا سجاد منو بغل كرده
انگار نشستم روي پاهاش...
💔
#خاطره_شهدا
هم هجره ای بودیم، نشد یه بار نماز صبح بیدار شیم ببینیم علی اقا بیدار نیست...
همیشه سرسجاده عبادت با اون عبای قهوه ایش پیداش می کردیم. عموما نیم ساعت قبل از اذان صبح بیدار بود. هر ساعتی از شب می خوابید برنامه همین بود...
مقید بود هر کی پیشش هست بیدار کنه برای نماز صبح.
اول با ز بون خوب صدا می زد و اگر محل نمی دادیم و بلند نمی شدیم کار به کتک ریز هم می رسید...
از کرخه تا شام
✍ #ڪلام_شـهید
💠همیشه راضی باشید به رضای خداوند و شکرگزار خداوند باشید که فرزندتان در راه امام حسین (ع) قربانی شد و بدانید که من با اراده خودم این راه را انتخاب کردم و همیشه شکرگزار خداوند هستم که مرا لایق این راه دانست.
💠توصیهای که به خواهران و برادرانم دارم داشتن غیرت علوی و رعایت حجاب زهرایی و نگهداشتن احترام پدر و مادرم در همهی شرایط است.
#رسـم_خـوبان
🌹سعید مربی کیوکوشینگ کاراته بود. در مسابقات استانی رتبه داشت. یک بار مادرمان به او گفت: سعید چند سال است که کاراته کار میکنی و مربی هستی، پس چرا پول جمع نمیکنی؟
🌹در جواب گفت: مامان همین که بچهها را از کوچه خیابان جمع کنم و به سمت ورزش بیاورم خیلی ثواب دارد. بعد از شهادتش شاگردانش به منزل پدرم میآمدند و میگفتند آقا سعید شهریه ما را جمع میکرد و برای بچههای بیبضاعت لباس میخرید. برادرم دو باشگاه ورزشی داشت. شاگردان زیادی هم تحت نظر داشت.
🌹از 18 سالگی در مسابقات کاراته مقام آورده بود و در وصیتنامهاش نوشته بود؛ ورزش را برای اسلام انجام دهید. روزی میرسد که به ورزشکاران احتیاج پیدا میشود.
✍ به روایت خواهر شهید
#شهید_سعید_مسافر🌷
#سالروز_شهادت
@azkarkhetasham