بسم رب الشهدا
#گذرے_بر_سیره_شهید
✫⇠محمد همیشه نمازشو اول وقت میخوند و یک شب نمیشد محمد برای نماز به مسجد نیاید. محمد خیلی مهربون بود و حتی یک بار عصبانیتشو ندیدم. محمد خیلی به روزه اهمیت میداد و علاوه بر رمضان ؛رجب و شعبان رو هم روزه میگرفت. تو منطقه های فقیر نشین میرفت کار میکرد(بنایی ) ولی پول نمیگرفت. همت زیاد داشت.✨
#نقل_از_دوست_شهید
✫⇠چند روز قبل از رفتن به سوریه ازم خواست که بزارم بره سوریه. باهاش مخالفت کردم وگفتم تو مال جنگ نیستی و من فقط یک پسر دارم و اگر تو بری دیگر کسی را ندارم. شب که خوابیدم حضرت زینب و پسر مو ازم خواست و گفت با رفتنش مخالفت نکنم. وقتی خبر شهادتشو شنیدم اصلا ناراحت نبودم چون حضرت زینب محمد منو انتخاب کرده بود✨
#شهید_محمد_هادی_نژاد
#نقل_از_مادر_شهید
#تاریخ_شهادت:۱۳۹۴/۹/۱۷
#نحوه_شهادت:اصابت موشک و قطع شدن سر.
چه زیبا اقتدا کردی به پسر زهرا😭
@azkarkhetasham
از کرخه تا شام
#لباس_مقدس_پاسداری
#شهیدمدافع_حرم
#محمد_کامران
محمد آقا آن چنان عاشق این شغل مقدس بود که بنابه گفته برخی همکارانش هنگام خواب نیز با همان لباس مقدس به خواب میرفت و علت این کار خود را نیز چنین بیان می داشت : من با نذر و نیازهای فراوانی توانسته ام به این شغل مقدس وارد شوم ، از آن می ترسم که هنگام خواب عزرائیل جانم را بستاند و این لباس مقدس بر تنم نباشد.
#احکام_دین
محمد بر سر مسائل فقهی و حلال و حرام به ویژه مسئله خمس حساس بود تا آنجا که غذای هر مجلسی را استفاده نمی کرد تا آن که مطمئن شود که خمس آن داده شده است.
#احترام_سادات
محمد از آنجایی که علاقه زیادی به مادر سادات حضرت زهرای مرضیه(سلام الله علیها ) و خانواده سادات داشت از خانواده خود درخواست داشت تا از خانواده سادات همسری برای او انتخاب کنند. او در مهر ماه 1392 با همسری فاضله از خانواده سادات ازدواج کرد.
#جهاد_در_راه_خدا
و اما همزمان با ظهور داعش و نا امنی اطراف حرم عمه سادات(سلام الله علیها)از آنجایی که عشق وصف ناشدنی به حضرت زینب(سلام الله علیها ) داشت ، عاشق دفاع از حریم عمه سادات(سلام الله علیها) شد. و مکرر عازم آن مکان مقدس جهت دفاع از حرم شد.
#عاشق_شهادت
محمد آن چنان عاشق شهادت بود که مکرر از پدر و مادر و همسرش درخواست میکرد که برای شهادتش دعا کنند.و مکرر می گفت دعا کنید تا من نیز شهید شوم تا این که از رفیقانم جا نمانم.
#نحوه_شهادت
محمد با دفاع از حرم عمه سادات(سلام الله علیها)و همچنین سامرا (حرم امامین عسکریین) عشق خود را به اهل بیت(علیهم السلام) نشان
داد و آخرین اعزام او در دفاع از حرم حضرت زینب (سلام الله علیها ) در آذر ماه 1394 بود و در روز چهارشنبه 23 دی ماه 1394 قبل از اذان ظهر در منطقه خان طومان حلب بر اثر اصابت ترکش خمپاره از ناحیه شاهرگ و پهلو به آرزوی دیرینه اش رسید و به دایی شهیدش ملحق شد و در روز جمعه 25 دی ماه 1394 در بهشت زهرا "علیهاالسلام" قطعه 50(مدافعان حرم ) ردیف 115 شماره 18 آرام گرفت.
#حلال_زاده
محمد با جانفشانی اش اثبات کرد که چه زیبا از قدیم گفته اند: حلال زاده به دایی اش می رود چرا که حتی این دو شهید از یک ناحیه نیز به فیض شهادت رسیده اند.
@azkarkhetasham
#نحوه_شهادت
#راوی_همرزم
#شهیددفاع_مقدس
#محمد_خدامی
همرزم شهید گوید ما در تاریخ 28 دی ماه 1364 تا تاریخ 28 بهمن 1364 به مدت یکماه آموزش امدادگری را پشت سر گذاشتیم و عازم منطقه پنجوین مریوان شدیم . محمد در جبهه نیز به رزمندگان درس میداد. حدود ساعت 11 صبح بود که هواپیمای عراق منطقه را بمباران کرد و دیدم بر اثر اثابت راکت، محمد از ناحیه راست گردن و دستش مجروح شد و حدود یک ربع بعد آسمانی شد . (و ۳۰ سال بعد در سال ۱۳۹۴ خواهر زاده اش شهید مدافع حرم محمد کامران نیز از ناحیه گردن بر اثر اثابت ترکش و بمباران دشمنان اسلام در سوریه همچون دایی خود محمد خدامی به درجه رفیع شهادت نائل آمد . )
محمد در ساعت 11 صبح روز 5 فروردین 1365 آسمانی شد ولی پیکر پاکش 8 روز بعد یعنی در روز 13 فروردین ماه همان سال به محل سکونتش بازگشت و در گلستان شهدای بهشت محمد آن روستا در کنار دیگر شهدای آن روستا آرام گرفت.
#بازگشت_پاره_تن_شهید
بعد از حدود 20 روز از تدفین گذشته بود که کوله پشتی محمد از جبهه ها رسید زمانی که کوله را گوشدند قطعه ای از گوشت قسمت ران پای شهید در لای کتابش پیدا شد که در همان لحظه در خود قبر شهید دفن کردند.
@azkarkhetasham