#خاطرات_شـهدا
🔷اهمیت بسیاری به #حجاب می داد و حتی در فیلمی🎥 که بعد از شهادتش منتشر شد گفته بود « اگر خدا لطف کرد و شهادت را نصیبم کرد، بنده از آن #شهدایی هستم که حتما یقه بی حجابی ها و آنها که ترویج #بیحجابی می کنند را در آن دنیا خواهم گرفت»⚠️
🔶حتی نحوه تزئین ماشین #عروسی مان به گونه ای بود که قسمت شیشه جلو سمت عروس را دسته گل💐 چسبانده بود و به این شکل گل ها مانع دیده شدن من در ماشین 🚗بودند.
🔷برای آقا جواد مهم بود که به مجالس شادی #حلال برود و مراسم عروسی خودمان با مولودی خوانی طی شد و خاطرم است که برخی می گفتند،‼️ عروسی جواد به مجلس ختم صلوات شبیه است ولی برای جواد مهم کاری بود که برای #خداپسند باشد و برایش صحبت های مردم اهمیت نداشت.❌
🔶تربیت #فاطمه را به من سپرده بود و می گفت از تربیت دخترمان شانه خالی نمی کنم😇 ولی مادر بهتر می تواند دختر را تربیت کند و از همان دو سالگی به فاطمه یاد داده بود که با #روسری و چادر بیرون برود.😍
#شهید_جواد_محمدی🌷
📎سالروز شهادت
@azkarkhetasham
از کرخه تا شام
سلام مسافر عزیزتر از جانم،
مهدی جان ....❤️
🍃میان بیقراریِ لحظه ها، سرشار از حسرتِ دیدارت، در آرزوی شنیدن صدایت، لبریز از شوق استشمام عطر دل انگیزت ... نشسته ام و به در نگاه میکنم.
ای کاش باز می آمدی و از خالی دلگیر دریچه ها فوج پروانه به پرواز در می آمد و زندگی معنا می یافت ...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🍃
@azkarkhetasham
از کرخه تا شام
پر میزند دلم به هوای غزل، ولی گیرم هوای پر زدنم هست، بال کو؟ #شهید_جواد_تیموری🌷 #سالروز_شهادت
#خاطرات_شـهدا
🍃🌺روزی که اومدن #خواستگاری گفت که نظامیه من خودم از خدا همسر نظامی خواسته بودم و همیشه دلم❤️ میخواست که همسرم نظامی باشه با شغلش مشکلی نداشتم ولی با #سوریه رفتن و پیگیری شدیدش کمی مشکل داشتم.میدونستم که اول و آخرش شهید🕊 میشه ولی عاشق بودم دلم نمیخواست به این زودی بره حتی بعد عقد بهم گفت:"بانو جان..‼️
🍃🌺باید برم سوریه بیتاب شدم...گریه کردم😭 و نذاشتم که بره ولی مطمئن بودم و میدونستم که یه روزی واسه #دفاع میره اطمینانم وقتی بیشتر میشد که اشکاشو تو سوگ مدافعان حرم میدیدم اشکهای😭 مردی که ندیده بودم جز برای ائمه علیهمالسلام جاری شه #عروسیمون فصل سردی بود اسفند ۹۲ فردای عروسی🎊 واسه ماه عسل رفتیم مشهد و خودمونو سپرد دست #امام_رضاعلیهالسلام روزای خوبی بود کنار حوضها میشِستیم و خیره میشدیم
🍃🌺به #ضریح مبارک میدونم که تو همون نگاها هم شهادت میخواست بعد زیارت تو هوای سرد 🌨و یخبندون اسفندماه میرفتیم بستنیفروشی و #بستنی قیفی میخوردیم و میگفتیم و از ته دل میخندیدیم.😍.تو کارای خونه هم کمک حالم بود و هیچ وقت اخم و داد و بیدادشو ندیدم درست مثه یه گل ازم حمایت میکرد #عشقمون شهره ی خاص و عام بود الآن که صبر زینبی دارم شک ندارم ❌که خدای بزرگ و امام حسین علیهالسلام خودشون کمکم کردن تا تحمل کنم...🌺
✍راوی: همسر شهید
#شهید_جواد_تیموری🌷
📎سالروز شهادت
@azkarkhetasham