شهدای کربلای ۵
سالروز شهادت رزمنده دلاور لشکر ۲۷ محمد رسول الله(ص)
#شهید_حسن_امیریفر معروف به #عمو_حسن
شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۲۸
عمو حسن به روایت حاج محمدرضا طاهری:
تصوير شهيد بزرگوارى رو كه ملاحضه مي كنيد نام مستعارش در بين رزمنده هاى لشكر ٢٧ عمو حسن بود، توفيق داشتم اولين اعزامم با اولين اعزام عمو حسن يكى شد و تو اتوبوس كه مي رفتيم ايشون بلند بلند می گفت: ديشب تو خواب ديدم پرچم بزرگى رو دوشمه و با رزمنده ها عازم كربلائيم و از اون به بعد هميشه يه پرچم تو دست می گرفت و جلوی گردانها كارى مثل #حاج_بخشى رحمةالله عليه داشت و روحيه به بچه ها می داد و ماشاالله حزب الله، كجا ميريد كربلا می گفت...
عمو حسن تو محله ى نازى آباد زندگى می كرد، سِمَت نوكرى اباعبدالله عليه السلام رو داشت و كنار اين سمت بزرگ برای امرار معاشش يخ فروشى می كرد
عمو حسن در عمليات كربلاى پنج به درجه ى رفيع شهادت نائل گشت و اگر چه به حسب ظاهر كربلا نرفت و زائر حرم ارباب نشد ولى در آخرين لحظه هايش سر بر زانوى حضرت اباعبدالله عليه السلام گذاشت و زائر حقيقى شد...
@azkarkhetasham
#خاطرات_شهدا 🌷
🔻شهیدی که #امام_زمان(عج) برایش سربند بست! 👇👇
🔰چند ساعتي مانده به عمليات «والفجر4»،
هوا به شدت سرد،
ابرهاي سياه،
نم نم بارون،
هواي دل بچه ها را #غمگين و #لطيف کرده و هر کسي در فکر کاري بود.
🔰يکي اسلحه اش را روغن کاري مي کرد،
يکي نماز مي خوند.
ذکر بود و زمزمه و يک جور ميقات.
همه گرد هم مي چرخیدند تا از همديگر #حلاليت بطلبند.
هر کسي به توانش و به قدر #معرفتش.
🔰از هر کسی #حالی می پرسیدم و رد می شدم. داشتم با یکی از رزمنده ها بر سر این که چگونه آدم ها اراده خودشون را وقت مقتضی از دست میدهند بحث می کردم که #صدائی توجه ام را جلب کرد
🔰 #سید_میرحسین_شبستانی بود
بچه گنبد کاووس، از لشکر 25 کربلا داشت در به در دنبال سربند يا زهرا(س) ميگشت،
اومد پيش ما دو نفر و من بهش گوشزد کردم که همه #سربندها براي ما #مقدس هستند.
🔰ميرحسين گفت: درست مي گويي، آفرين، اما بدان که هر کسي به فراخور حال و دلش.
ما سادات، #عاشق مادرمان #حضرت_فاطمه الزهرا(س) هستيم.
🔰من ديشب #خواب عجيبي ديدم،
آقا #امام_زمان (عج) باشال سبز رنگي به گردن، سربند يا زهرا(س) را بسته به پيشاني ام و بهم گفت: #سلام من را به #همرزمانت برسان، بگو قدر خودشان را بدانند.
🔰من حالي غريب پيدا کردم و اشک نم نم مي چکید.
بعد از هم جدا شدیم
طولي نکشید که وقت رفتن رسید.
🔰توي کانال نشسته بودیم، زمزمه بچه ها بلند بود و باران نم نم مي بارید.
سيد ميرحسين، #سربند يا فاطمه زهرا(س) به #پيشاني بسته بود و جلوي ستون به سمت منطقه موعود عملياتي پيش مي رفتیم.
ساعاتي بعد، رمز عمليات خوانده شد و ديگر همه از هم جدا شدیم.
🔰جنگ سنگين میشود...😔
سید میرحسین شبستانی «متولد 1348» بعدها در عملیات کربلای 4 در منطقه عملیاتی جنوب جزیره ام الرصاص، بر اثر #ترکش خمپاره به #پیشانی، به فیض #شهادت می رسد.
#شهید_سیدمیرحسین_شبستانی 🌷
شادی روحش #صلوات
@azkarkhetasham