از کرخه تا شام
#رسـم_خـوبان
پس از #شهادت دکتر چمران، اخوان با روحیه انقلابی✌️ و پرتلاش خود و تاثیرپذیری از رفتارهای سردار شهیدش، عازم ✈️لبنان شد تا #تصاویری از تجاوز و جنایات غاصبان 👹مسجد الاقصی را به ثبت رساند. این آغاز #ماجرایی بود که کاظم را مانند عکس هایش 📸جاودانه ساخت. کاظم اخوان در چهاردهم تیرماه 1361، به همرا سردار احمد #متوسلیان، سید محسن موسوی و تقی رستگار مقدم، در پست بازرسی🚦 «حاجزبرباره» متعلق به نیروهای #مسیحی «حزب الکتائب» معروف به «فالانژیست ها» به فرماندهی💂♀ «ایلی جیقه» و توسط «سمیر جعجع» به اسارت گرفته شد😔. از آن تاریخ تا کنون #هیچ خبر موثقی از این رزمندگان به دست نیامده است❌
📎 یارحاجاحمدمتوسلیان ، تربیتشدهٔ مکتبچمران
#جاویدالاثر_کاظم_اخوان🌷
#سالروز_ربوده_شدن
@azkarkhetasham
از کرخه تا شام
ای شهید دلم که به #تُ گرم نباشد، تابستانم تیر می کشد..! تقویمم را ورق بزن، تا با #تُ به آخر برسم 📎
🔺🔺🔺
❂○° #وصیٺـــ_نامہ °○❂
🍂دوست ندارم و نمیخواهم جایی یا کوچه ای به اسم من باشد ؛ شما مسئول پاسداری از خون هزاران شهید انقلاب و اسلام هستید و دوستان عزیزم هوشیار و دقیق باشید و دست از فعالیت در مساجد و انجمن های اسلامی بر ندارید ..در حفظ و حراست از دستاورد انقلاب و پیروی از امام کوتاهی نکنید ...
اجرتان با خدا 🍂
#شهید_محمد_موافق🌷
📎سالروز شهادت
@azkarkhetasham
از کرخه تا شام
بعضی نگاه ها چشـــــم دل را رو بسوی خـدا باز مےڪند !! مخصوصاً اگر آن نگاه از قابِ چشم های آسمانے
#خاطرات_شـهدا
🌺🍃پاییز سال ۱۳۹۲🍂 بود که دائم از #سوریه میگفت. چند مرتبه برای اعزام اقدام کرد؛ اما هربار با شکست مواجه شد.😔 اسفندماه بود که گفت، «این بار با همیشه #فرق دارد. اگر حضرت زینب (س) قبول کنند، سفر قطعی است.»💯 گفتم، «انشالله که بازهم #گذرنامهتان به مشکل میخورد و نمیروید.» کمال خندید😄 و گفت، «دعا کن از رفقایم جا نمانم!» ۱۲ اسفند ۱۳۹۲ گفت، «این ماموریت شاید دو ماه📆 و شاید سه ماه به طول بیانجامد.» و #رفت.
🌺🍃اولین #عیدی بود که کمال تنهایمان گذاشته بود😢. بچهها بیقراری میکردند. محمدحسین #وابستگی بسیاری به پدرش داشت و در هر تماس تلفنی☎️ میپرسید، «بابا پس کی برمیگردی؟!» هرروز فقط دعا میکردم که این #فراق هرچه زودتر به پایان برسد.
🌺🍃صبح بیست و پنجمین روز از بهار ۱۳۹۳ زنگ درب 🚪به صدا درآمد. کمال از سوریه برگشته بود. به #سختی راه میرفت. علت را که پرسیدم، گفت، «اتفاقی نیفتاده، نگران نباش!» ‼️تا ظهر #واقعیت را پنهان کرد. باندپیچیهای پایش را که دیدم، گفتم، «چه اتفاقی افتاده؟»😱 گفت، «هیچی نشده، ترکش کوچکی #زخمیام کرده. بچهها اشتباهی من را به عقب بازگرداندند!» چند روزی 🗓طول کشید تا #بهبودی نسبیاش را به دست آورد.
#شهید_کمال_شیرخانی🌷
📎سالروز شهادت
@azkarkhetasham