از کرخه تا شام
🌷🌷🌷🌷🌷
شهیدی که منافقین چشمهایش را درآوردند و گوشهایش را بریدند و بعد شهیدش کردند...
👈دفعه آخر که به مرخصی آمد دیدم خیلی فرق کرده و حالت معنوی خاصی پیدا کرده. وقتی بغلش کردم با خودم گفتم برای آخرین بار است که می بینمش. به سید مهدی گفتم «مادر مگر جنگ تمام نشده و امام قطعنامه را امضا نکردند؟» گفت «مگر امام نفرمودند من جام زهر را نوشیدم، من باید دوباره برگردم.» گفتم «برو و مواظب خودت باش!» با اینکه خودش می دانست بر نمیگردد گفت ;
👌«این دفعه که برگردم تحصیلاتم را ادامه
می دهم به خاطر شما!»
هدیه محضر ارواح پاک شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات
@azkarkhetasham
از کرخه تا شام
🕊🌷🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊
#شهید_مدافع_حرم
#حجت_اصغری
🌀از عاشقان شهید ابراهیم هادی
👈تاریخ درحال تکرار شدن است و یزیدیان زمام امور دنیا را در دست گرفتهاند.شمایی که میگویید جنگیدن در کشوری دیگر کاراشتباهی است!بدانید امام حسین(ع) در مدینه زندگی میکرد ولی در عراق و کربلا به شهادت رسید.
👌همه آزادهگان و محبین به اباعبدالله(ع) وظیفه داریم در این راه قدم بگذاریم و برای ظهور منتقم، زمینه سازی کنیم.چه زیبا فرمود خمینی کبیر که راه قدس از کربلا میگذرد و این جمله هر زمانی بیشتر نمود پیدا میکند که هرسال اربعین پرچمهای سیاه خراسانی این نکته نورانی امام(ره) را یاد آوری می کند.
هدیه محضر ارواح پاک شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات
@azkarkhetasham
از کرخه تا شام
محمد رشته دندان پزشکی دانشگاه شیراز قبول شد همه بهش میگفتند آقای دکتر, اما پاسدار شدن را به دکتر بودن ترجیح داد
.
نزدیک عید سال ۸۵ به راهیان نور رفت و موج انفجار محمد را گرفت و مجروح شد درحالی که ایام عید هم مراسم عقدش بود, چهارم عید مجروح شد، از ناحیه سر و کمر موج انفجار گرفته بود، با همان حال نشست سر سفره عقد
برای عروسی اش بعد از یک درگیری در ارومیه، از ناحیه صورت ترکش خورد، به عروسی اش هم ۱۰ روز مانده بود, دو روز به عروسی اش قرار شد که عمل کنند,البته گفته بود به مادرم بگویید شاخه خورده، کارتهای عروسی اش هم پخش شده بود، من متوسل به امام جواد( علیه السلا) شدم و عمل لیزری روی صورتش انجام دادند و با صورت پاسمان کرده عروسی اش را گذراند
.
#به_نقل_از_همسرشهید
#شهیدمحمدغفاری
#از_یگان_ویژه_صابرین
@azkarkhetasham
🎈🎈🎈🎈🎈
💣💣💣💣💣
🎃🎃🎃🎃🎃
👓👓👓👓👓
🎭 کو پدرت؟! 🎭
نزدیک عملیات بود و موهای سرم بلند شده بود.👦
باید کوتاهش میکردم. مانده بودم معطل تو آن برهوت که جز خودمان کسی نیست، سلمانی از کجا پیدا کنم
تا این که خبردار شدم که یکی از پیرمردهای گردان یک ماشین سلمانی دارد و صلواتی موها را اصلاح میکند
سریع رفتم سراغش...🏃♂️
دیدم کسی زیر دستش نیست. طمع کردم و جلدی با چرب زبانی قربان صدقهاش رفتم و نشستم زیر دستش. اما کاش نمینشستم...😔
چشمتان روز بد نبیند😰. با هر حرکت ماشین بی اختیار از زور درد از جا میپریدم🕊
ماشین نگو تراکتور🚜 بگو!
به جای بریدن ✂️ موها، غلفتی از ریشه و پیاز میکندشان!
از بار چهارم، هر بار که از جا میپریدم با چشمان پر از اشک 😭 سلام میکردم. پیرمرد دو سه بار جواب سلامم را داد. اما بار آخری کفری😠 شد و گفت:«تو چِت شده سلام میکنی. یک بار سلام میکنند.»
گفتم:«راستش به پدرم سلام میکنم.»
پیرمرد دست از کار کشید و با حیرت😳 گفت:«چی؟ به پدرت سلام میکنی؟ کو پدرت؟»
اشک چشمانم را گرفتم و گفتم:«هربار که شما با ماشینتان موهایم را میکنید پدرم جلو چشمم می آد😔 و من به احترام بزرگ تر بودنش سلام میکنم!»😐
پیرمرد اول چیزی نگفت. اما بعد پس گردنی جانانه ای خرجم کرد و گفت:«بشکنه این دست که نمک نداره...»😡
مجبوری نشستم و سیصد، چهارصد بار دیگر به آقا جانم سلام کردم تا کارم تمام شد!
📚رفاقت به سبک تانک، ص۱۴
😂 #خاطره_طنز 😂
@azkarkhetasham
از کرخه تا شام
#ستارههای_زینبی
وقتی #تصمیم به رفتن🚶 گرفت من سعی کردم #مانع او شوم، اما قبول نکرد. گفتم حداقل صبر کن😥 و مدتی دیگر برو، چون قرار بود تا مدت کوتاهی دیگر #فرزند دوممان به دنیا🌏 بیاید؛ اما علی به هیچ وجه کوتاه نیامد و حرف هایی به من زد که هر #منطق و استدلالی در مقابل آن رنگ می باخت🚫؛ به من گفت واقعه ی #عاشورا را فراموش نکن که خیلی ها👥 بهانه ها آوردند و زمانی که باید #شتاب می کردند وظیفه ی خود را به بعد موکول کردند ⚠️و گفتند بعدا اقدام می کنیم اما آن ها بعدا هرگز #فرصت پیوستن به قافله ی کربلا را پیدا نکردند؛ درواقع همین #بهانه ها زمین گیرشان کرد.😔
✍ به روایت همسر بزرگوارشهید
#شهید_علی_کنعانی🌷
#سالروز_ولادت
@azkarkhetasham
#برباݪ_سـخن
🔸این بنده رو سیاه خداوند در این دنیا به هیچ چیز نیاز ندارم ، تنها چیزی که از خدای خویش می خواهم این است که از راه او جدا نشوم همان طوری که حضرت علی (ع) درد خود را به خداوند چنین می گوید :
🔸خداوندا همه چیز به ما دادی تا در راه تو باشم و تو را ستایش کنم اما نه به خاطر دنیا و نه ترس از بهشت و دوزخ تو ، بلکه به این دلیل که عشق به تو و دیدار تو را داشتهام و تو را شایسته پرستش می دانم.