eitaa logo
از کرخه تا شام
162 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
57 ویدیو
1 فایل
زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست. (امام خامنه ای) کپی برداری از مطالب با ذکر صلوات بلا مانع است. منتظر نظرات-پیشنهادات و مطالب شما هستیم. ارتباط با خادم کانال @abozeynab0
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹رضا رضائیان اولین شهید سربریده جنوب است. البته همه فکر می‌کنند در کردستان سرش را بریده‌اند؛ اما جنوب و بعثی‌ها سرش را بریده‌اند. عکس جسد بی سر رضا دل آدم را ریش می‌کند. 🌹رضا با شش نفر دیگر برای شناسایی به کارون می‌زنند و وارد سلمانیه می‌شوند. اما گیر عراقی‌ها می‌افتند. نارنجک تفنگی شلیک می‌کنند و رضا می‌افتد. بعثی ها می‌رسند بالای سرش و سرش را جدا می‌کنند و با خودشان می‌برند. 🌹رضا و محسن موهبت، همرزم رضا در آن عملیات شهید می‌شوند. چند روز بعد از شهادت پیکر شهید را می‌آوردند سردخانه. خانواده می‌روند تا جسد را تحویل بگیرند. برادرهای سپاه می‌آیند و به خانواده دلداری می‌دهند. انگار خبری بدتر از شهادت دارند. 🌹نمی‌دانند چطور باید به خانواده رضا بگویند که شهید سر ندارد. مرتب به ما می گفتند باید صبور باشید. البته حاج آقا(پدرم) هم نمی‌دونستند. ما رفتیم وجسد را دیدیم که سر نداشت.» خاطرات برادرش را که یادآوری می‌کند، انگار صحنه دیدن بدن بی سر برادر بار دیگر برایش تداعی می‌شود. خودش هم می‌گوید که هروقت یادم می‌آید گریه‌ام می‌گیرد. 🌹پدر با تمام تلاشی که شده است، متوجه می شود خبری است و می‌خواهد پسر را ببیند. پدر بدون آنکه خم به ابرو بیاورد بالای سر پسر می‌ایستد. پسرش سر ندارد. جسد بی سر پسر را می‌خواهد ببوسد؛ اما سری در بدن نیست. 🌹به رسم عقیله بنی هاشم خم می‌شود و رگ های بریده شده پسر را می‌بوسد. پدر با افتخار سرش را بالا می‌گیرد و می‌گوید: « سر امام حسین (ع) را بردند برای ابن زیاد؛ سر «رضا»ی من را بردند برای صدام.» 🌷 @azkarkhetasham
🔰از بچگی یک خصوصیت اخلاقی‌ای که داشت، حجب و حیا و غیرت بود. وقتی هنوز مدرسه نمی‌رفت، او را در کلاس ژیمناستیک ثبت‌نام کردیم، روز اول که رفت، گفت «دیگر نمی روم،» گفتم«چرا مامان جان؟»که گفت «لباس‌هایشان بد است، من دوست ندارم.» 🔰حدود هفت سالگی او را در کلاس فوتبال ثبت‌نام کردیم که آن را هم نرفت و گفت«لباسش کوتاه است و من دوست ندارم پاهایم بیرون باشد.» این حجب و حیا و غیرت در او ماند تا زمانی که شهید شد. 🔰عباس 24 سالگی به شهادت رسید. در این 24 سالی که از خدا عمر گرفت، چشمش به صورت نامحرم نیفتاد و هر موقع می‌خواست با خانم نامحرمی صحبت کند، سرش پایین بود. 🔰عباس طوری زندگی کرد که تا روز رفتن به من و پدرش دروغ نگفت. در کل اهل دروغ گفتن نبود، یعنی همانطور که ظاهر بسیار زیبایی داشت، زیبایی باطنش هزار برابر بود و باطن بسیار خوبی داشت. ✍به روایت مادربزرگوارشهید 🌷 @azkarkhetasham
#یاد_یاران عشق دلهای پریشان را چو من دیوانه کرد درد بر جانم نشاند و خانه‌ام ویرانه کرد... من چنان پروانه‌ای گرد تو گشتم‌ عاقبت آتشِ شمعِ غمت خون بر دلِ پروانه کرد... 📎آزاده و جانباز سرافراز دفاع مقدس #شهید_منصور_شریفی‌یزدی🌷 #سالروز_شهادت @azkarkhetasham
از کرخه تا شام
🌹برای من فکر کردن و به حال من گریه کردن بی فایده است، کمی بنشینید و با خود فکر کنید که آیا آماده سفر هستید؟ آیا کوله پشتی خود را محکم بسته اید؟ آیا آذوقه را برداشته و بالاخره چه کرده اید؟ مگر شما تا چند روز دیگر زنده هستید؟   🌹ای ملت عزیز و ایثارگر! ما لباس کثیف دنیایی را از تن بیرون کردیم و لباس بهشتی بر تن کردیم، نمی دانید چه فاخر است؛ شما هم خود را آماده کنید. به این مال اندک و بی ارزش دنیوی تکیه نکنید؛ فقط به قدرت الهی تکیه کنید.   🌷 @azkarkhetasham
#یاصاحب_‌الزمان_ع سہ شنبہ من و حسرتے بیڪران🍁 براے هواے خوش جمڪران🕊 دعاے فرج ، مهر و سجاده و📿 دو رڪعٺ نماز امام زمان✨🌸 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #سه_شنبه_هاى_جمكرانى @azkarkhetasham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
میلاد حضرت #زینب سلام الله علیها مبارک🌸 @azkarkhetasham
#کرامات_شهدا میخواهم مثل مولایم امام حسین(ع)سر نداشته باشم... اومده بود مرخصی نصف شب بود که باصدای ناله اش ازخواب پریدم رفتم پشت دراتاقش سر گذاشته بود سجده بلند بلند گریه میکرد😭😭 می گفت؛خدایا اگر شهادت رانصیبم کردی میخواهم مثل مولایم امام حسین (ع)بی سر باشم. مثل علمدار حسین بی دست شهید شم. وقتی جنازه ش را آوردند.. سر نداشت یک دستش هم مثل حضرت عباس(ع)قطع شده بود، همان طور که خودش دوست داشت.
از کرخه تا شام
🔰 🌸شعله های سال ۸۸ زبانه کشیده بود. 🌼هادی به همراه جلوی رفتند. جمعيت شان كم نبود. 🌺در جلوی پارچه سياهی بود و تصاوير كشته های خيالی فتنه گران روي آن نصب شده بود. 🍀هادي و سيد از موتور پياده شدند. جرات مي خواست كسي به طرف آنها برود. اما آنها حركت كردند و خودشان را به مقابل تصاوير رساندند. يكباره تمام عكس ها را كنده و پارچه سياه را نيز برداشتند. 🔴👈قبل از اينكه جمعيت فتنه گر بخواهد كاری بكند، سريع از مقابل آنها دور شدند. آن شب اين صحنه را نشان داد. 🌷 @azkarkhetasham
◀ شوخ طبعی 🌷 شوخی زیاد می کرد و پایه ی خنده ی دوستان بود. آمد در مغازه. پرسیدم: " وامت جور شد؟ " گفت: 🌷 " مگه خبر نداری؟! " بعد از جیبش چند تا ده هزار تومانی درآورد 🌷 و گفت: " این وام من، اومدم باهاش پوشک بخرم، بچمم توش خراب کاری کنه! "😅 برشی از کتاب #سرمشق صفحه ی ۷۴ #شهید_محسن_حججی🌷 @azkarkhetasham