مرغ دلم راهی میخانه شد
باز لبم تشنهی پیمانه شد
دل نه فقط صد دله شد عاشقت
عقل، تو را دیده و دیوانه شد
شعلهور از آتش هجران تو
شمع و گل و بلبل پروانه شد
قامت تو سرو چمان دلم!
عاشق تو این همه فرزانه شد
سنبلت آویخته بر گِرد گل
زینت باغ گل و ریحانه شد
تا که صبا زلف تو را شانه زد
شهره به عطرت همه جا شانه شد
خال سیاه تو بر آن گونهات
دام برای دل و هم دانه شد
ای ز تو آبادی دلهای ما!
خانهی دل بی تو چو ویرانه شد
کاش! وصال تو شود قسمتم
جز تو دلم با همه بیگانه شد
#محمد_رضا_قاسمیان
۱۴۰۲/۰۵/۲۳
voice.ogg
1.64M
مرغ دلم راهی میخانه شد
باز لبم تشنهی پیمانه شد
دل نه فقط صد دله شد عاشقت
عقل، تو را دیده و دیوانه شد
شعلهور از آتش هجران تو
شمع و گل و بلبل پروانه شد
قامت تو سرو چمان دلم!
عاشق تو این همه فرزانه شد
سنبلت آویخته بر گِرد گل
زینت باغ گل و ریحانه شد
تا که صبا زلف تو را شانه زد
شهره به عطرت همه جا شانه شد
خال سیاه تو بر آن گونهات
دام برای دل و هم دانه شد
ای ز تو آبادی دلهای ما
خانهی دل بی تو چو ویرانه شد
کاش! وصال تو شود قسمتم
جز تو دلم با همه بیگانه شد
#محمد_رضا_قاسمیان
#آوا_تورج_حیدری
۱۴۰۲/۰۵/۲۳
وقتی زالو
به جان لاشه میافتد
تا تکلیف لکه
مشخص شود
جارو به سیم آخر میزند
#محمد_رضا_قاسمیان
#خوشه_خوشه
voice.ogg
130.9K
مرغ دلم راهی میخانه شد
باز لبم تشنهی پیمانه شد
دل نه فقط صد دله شد عاشقت
عقل، تو را دیده و دیوانه شد
شعلهور از آتش هجران تو
شمع و گل و بلبل پروانه شد
قامت تو سرو چمان دلم!
عاشق تو این همه فرزانه شد
سنبلت آویخته بر گِرد گل
زینت باغ گل و ریحانه شد
تا که صبا زلف تو را شانه زد
شهره به عطرت همه جا شانه شد
خال سیاه تو بر آن گونهات
دام برای دل و هم دانه شد
ای ز تو آبادی دلهای ما!
خانهی دل بی تو چو ویرانه شد
کاش! وصال تو شود قسمتم
جز تو دلم با همه بیگانه شد
#محمد_رضا_قاسمیان
#آوا_سرکار_خانم_زاهدی
۱۴۰۲/۰۵/۲۴
تکلیف من مشخص است
کلمه کلمه
از چهار ضلع واقعیات
خواهم سرود
حتی لاشه ام
آینهی دق خواهد شد
برای زالوها
لکه ها ماندگارند
حتی اگر جارو
به سیم آخر بزند
#محمد_رضا_قاسمیان
#خوشه_خوشه
آتشی در سینه از هجر حبیب افتاده است
در میان جمعم اما دل غریب افتاده است
آه سوزانم ندارد در دل دلبر اثر
زآن چنین در خرمن عمرم لهیب افتاده است
بس که زیبا مینماید ماه رخسار نگار
در میان ماهرویان بیرقیب افتاده است
ای طبیب دردمندان! ای دوای دردها!
حاجتم بنگر به دارو و طبیب افتاده است
صید دلها میکند، جادوی آن رخسار ماه
بس که آن خال سیاهت، دلفریب افتاده است
سر فرو بردن به جَیب از داغ هجرت تا به کی!؟
سکهی وصلت مگر دیگر ز جیب افتاده است؟
مژدهی وصلم بده، کز بار هجرانت دگر
صبر را قامت خمید و از شکیب فتاده است
بوی نرگس میوزد از گلشن عشق و امید
در اجابت آیهی«أَمَّنْ یُجِیبُ» افتاده است
#محمد_رضا_قاسمیان
#ادیبانه
ریشه در عشق دارم
از توفان حوادث
چه باک
#محمد_رضا_قاسمیان
#مکتب_خانه_عشق
۱۴۰۲/۰۵/۲۴
هرچند که آزرده ز داغیم، همه
دلبستهی آلالهی باغیم، همه
گر جان طلبد، چه قابلی دارد جان!؟
ما خادم آن شاهچراغیم، همه
#محمد_رضا_قاسمیان
#رباعی
به تو که فکر می کنم
خون تازه ای
در رگهایم جاری میشود
با اعجاز دستهایت
شکوفا میشوم
آه میکشم
بوسهی عشق را بر گونهات
#محمد_رضا_قاسمیان
#خوشه_خوشه
شفا میدهد
نفس مسیحاییات
وقتی که لبهایت
در بناگوشم
زمزمه میکند
هستی را
#محمد_رضا_قاسمیان
#خوشه_خوشه
اگر چه زار و غمین گشته، ناتوان باشم
به زیر پوست فقط مثل استخوان باشم
ولی چه خوب! که معشوق من تو هستی تو!
منم که شهره به عشقت در این جهان باشم
چه سربلند! که سر را بر آسمان سایم
به بارگاه تو تا سر بر آستان باشم
اگر چه خاکیام اما به آسمان، وصلم
شدی تو ماه، که من رو به آسمان باشم
مباد لحظهای آزاد، از غمت قلبم!
خوشم، اسیر تو ای عشق جاودان! باشم
اگر چه دیدهای از ما هزار بیمهری
به زیر سایهات ای مهرِ مهربان! باشم
شود که رؤیتات ای ماه! روزیام گردد؟
به کوه و دشت، پیات تا به کی دوان باشم؟
#محمد_رضا_قاسمیان
#گلشن_شعرا
۱۴۰۲/۰۵/۲۵