eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
167.6هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
1.1هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال فروشگاهیمون☘️👇 https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
🌞روزی یک صفحه قران بخوانیم🌞 سوره ❤️ جزء 🍃 صفحه ی ۵۴۴🌼 @azsargozashteha
2814842.mp3
4.07M
🌞روزی یک صفحه قران بخوانیم🌞 سوره ❤️ جزء 🍃 صفحه ی ۵۴۴🌼 @azsargozashteha
🌱 صاحب خواص السور روایت نموده از حضرت صادق ع که منقول است اگر در وقت خرید و فروش سوره «الم نشرح» را بخواند ان خرید برای شما نیکو خواهد شد انشاالله. منابع: خواص الایات والسور (عبدالعلی بن محمد بیرجندی) درخواص السور آورده که از ایه اول تا دهم (فمالَه مِنْ قوة و لا ناصر) سوره «الطارق» را بر چهار قطعه کاغذ بنویسد و هر تکه را بر سر چوب ببندد و ان چوبها را در چهار گوشه باغ یا زراعت خود فرو برد پس از ملخ و جمیع افات محفوظ باشد. منابع : خواص الایات و السور (عبدالعلی بن محمد بیرجندی ) در حاشیه زادالمعاد علامه مجلسی ره است که جهت دفع وسوسه شیطان این ایه شریفه را روزی سه مرتبه بخواند: «و لَوْ نَشاءُ لَمَسَخْناهُمْ عَلیٰ مَکانَتِهِمْ فَمَا اسْتَطاعُوا مُضِیّاً و لایَرْجِعُونَ»(یس۶۷). منابع: زادالمعاد (علامه مجلسی) از حضرت رسول الله ص روایت است که به جهت جن زده این ایه شریفه را نوشته با خود نگه دارد: «وَ اِنْ کُلٌّ لَمّا جَمیعٌ لَدَیْنا مُحْضَرونَ» (یس۳۲). در طب الائمه از مولایمان حضرت امام حسین ع روایت نموده که فرمودند: کلماتی است که هنگامی که انها را بگویم ترسی ندارم از اینکه جن و انس برمن اجتماع نمایند (یعنی از اسیب و ضرر ایشان با این کلمات در امان واقع می شود) ان کلمات چنین است: «بسم الله و باللّه و اِلی الله و فی سَبیل الله و علیٰ مِلّة رسول الله اَللّهُمَّ اکْفِنی بِقُوَّتِکِ و حَوُلِکَ و قُدْرَتِکَ شَرَّ کُلِّ مُغتالٍ و کَیْدِ الفُجّارِ فإنّی اُحِبُّ الابْرارَ و اُوالی الاخیارَ و صَلّی الله علی محمد و آله. منابع: طب الائمه ( عبدالله بن بسطام نیشابوری) ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
📅 🗓 ۱۹ اسفند | حوت ۱۴۰۲ 🗓 ۲۸ شعبان ۱۴۴۵ 🗓 9 مارس 2024 🌹 امروز متعلق است به: 🔸پبامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلّم ❇️ روز شنبه ۱۰۰ مرتبه : یا رَبِّ الْعالَمِین "ای پروردگار جهانیان" ❇️ این که مربوط به روز است به نام رسول خدا صل الله و علیه و آله و سلم می‌باشد، روایت شده است که هر کس این ذکر را بخواند می شود و در این روز حضرت رسول الله (صل الله و علیه و آله و سلم) خوانده شود. ❇️  (یا ) ۱۰۶۰ مرتبه بعد از نماز صبح موجب و شدن می‌شود. 📆 روزشمار: ▪️2 روز تا آغاز ماه مبارک رمضان ▪️11 روز تا رحلت ام المومنین حضرت خدیجه علیها السلام ▪️16 روز تا ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام ▪️19 روز تا اولین شب قدر ▪️20 روز تا ضربت خوردن امام علی علیه السلام ✅ برای و دادن روز مناسبی است. ⛔️ برای و روز مناسبی نیست‌‌‌‌‌. ⛔️ برای گرفتن روز مناسبی نیست. ✅ برای و روز مناسبی است‌‌‌‌‌‌. ✅ برای روز مناسبی است‌. ⛔️ برای و روز مناسبی نیست‌‌. ⛔️ امشب برای خوب نیست. ⛔️ برای رفتن روز مناسبی نیست. 🔰 زمان :از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعداز اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر. 🔸امروز روز خوبی است. 🔸شروع کارها پسندیده است. 🔸دید وبازدید با دوستان و خویشاوندان خوب است. 🔸کسی که در این روز بیمار شود زود بهبود یابد. 🔹کسی که امروز گم شود،پس از چند روز پیدا میشود. ان شاء الله. 🔹قرض دادن و قرض گرفتن خوب است. 🔹کشاورزی و باغبانی وآبیاری و خرید و فروش محصولات زراعی خوب است. 🔹در خرید و فروش و تجارت،انجام شود. 🔸میانجیگیری برای اصلاح ذات البین و رفع اختلافات دوستان و خویشاوندان خوب است. 🔸کسی که در این روز متولد شود،دانا و سعادتمند خواهدشد. اگر خدا بخواهد. 🔸رسیدگی به ایتام ونیازمندان و بیچارگان خوب است. 🔸صدقه دادن خوب است. 🔹رَک اَرقنوع یا به اصطلاح ماه ترکی، قوت روح، امروز در « پستان » است.باید مراقب بود که امروز به آن آسیبی نرسد. 🔹خواب در این شب دارای تعبیر است. 🔹مسیر رجال الغیب از میان غرب و جنوب میباشد.بهتر است هنگام حرکت به سمت محل کار یا در مکانی که حاجتی دارید رو به این سمت نهاده و از ایشان یاری بطلبید.چون کسی در نزد شروع در شغلی و سفری روی خود را به طرف ایشان کند و همت از ایشان طلبد، بدین نهج (صورت): بسم الله الرحمن الرحیم، السلام علیک یا رِجالُ الغیب. السلام علیک ایتها الارواح المُقَدّسه. اَغیثونی بِغَوثه و اُنظروا اِلَیَّ بِنَظره یا رُقبا یا نُقبا یا نُجبا یا ابدال یا اوتاد یا غوث یا قُطُب و به هر زبانی که خواهد، مطلب خواهد و شروع در مدعا کند، البته به مقصود رسد. 🔹 🔹 اذان صبح ۴:۵۹:۵۹ طلوع آفتاب ۶:۲۳:۱۰ 🔹 اذان ظهر ۱۲:۱۴:۴۲ غروب آفتاب ۱۸:۰۶:۴۹ 🔹 اذان مغرب ۱۸:۲۴:۵۴ نیمه شب شرعی ۲۳:۳۳:۲۴ 🌹 🌹 جهت توسعه مال و نیکویی احول و خیریت در مال بعد از سلام نماز صبح بلافاصله بگوید :بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ وَ صَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطّاهِرینَ اللَّهُمَّ إِنِّي أَدْعُوكَ بِأَسْمَائِكَ الْحُسْنَى و بعد 106 مرتبه بگوید :یا جَوادُ یا لطیفُ یا باسِطُ یا مُغنِیُ یا اللهُ یا لا اله الا هُو : پس یک دفعه بگوید :أَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اَن تُعطِیَنی مِن خَزائِنِ جُودِکَ ما تُغنِینِی غِنیً لا اَحتاجَ بِهِ اِلی غَیرِکَ وَ اَن تُغنیَنی عَلی طاعَتِکَ وَ اَداءِ حَقِّکَ اِلَیکَ از مجربات است 📓 منبع : تحفة الاسرار ص 312 و 313 🗓 مخصوص روز است‌‌. ⏰ ذات الکرسی عمود ۴:۵۲ 🤲 دعا خواندن در زمان ذات الکرسی میشود.
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام خانهمای گروه لطفا جوابن بدین🙏 من دیسک و سیاتک دارم خیلی درد دارم 😔 کدومتون یا
❤️ سلام دقت بخیر رو صحبتم با خانم همدانی که خونشون احتیاج به تعمیر داره خدا رو قسم میدهم به پنج تن ال عبا که اول خودش کمکتون کنه بعد هم به لطف خودش ی خیر سر راهتون بزاره و خونتون نو نوار بشه به حق حضرت زهرا دل دخترهای گلتم شاد بشه اما هم گروهی های عزیز تو به خدا هر کدوم میتونید کمک این عزیز کنید خیلی سخته به خدا که من ندارم اگر داشتم کمکشون میکردم درکشون میکنم تو روبه امام حسین هر کدوم میتونید برای رضای دل امام زمانمان و امام حسینمان به این خانم کمک کنید ان شاءالله بعد هزار سال نوری بشه براتون در اخرت و شب اول قبر سپاس فروان ببخشید پر حرفی کردم برای خواهر گلمونم که سونو دادن و برای جنینشون دعا کردم ان شاءالله خدا بهتان فرزند سالم و پر رزق وروزی بده ان شاءالله سالم و سرباز امام زمان باشن ان شاءالله دعای امام زمانمون باشه سلامت فرزندتون با امام زمانمان درد دل کنید و فرزندتونو بیمه مهدی فاطمه کنید برای این که فرزندتون سالم باشه با اقا معامله کنید برایش کاری کنید به نیت اقامون کمک هزینه جهیزیه یا هر چی به دلتون افتاد انجام بدین برای سلامتی فرزندتون ان شاءالله سالم و صالح باشه با تشکر از ادمین 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 سلام خدمت همه ی دوستان عزیز.. 💍خانمی ک فرمودن انگشتر نقرشون سیاه شده راه حل فقط نمک باکمی ابلیموهستش این مخلوط رو باپارچه زخیم می کشید روی انگشترمثل روزاول میشه😍 واین راه حل برای ظروف مسی ک سیاه شده هم جواب میده👌 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 سلام درمورد انگشتر نقره که سیاه شده .انگشترو بگیر دستت کمی بساب به فرش به همین راحتی نقره سفید میشه .برای فرج امام زمان صلوات 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 سلام اون خانمی که میخواست یخچال دو قلو امرسان بخر مارک جدیدش مثل قبل نیست به نظرم هیمالیا بهتر سلام ببخشد خانمی که گفته بودن پیچ استاد صفا خواه شربت سفارش داده بودن میشه اسم اون کانال رو بگید ممنون میشم. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 سلام خانمی که گفته پریودیشون نامنظم وسینه هاشون دردناک وتوده دارن،بایدحتما بره پیش دکترخوب وکاری کنن که این پریودیشون منظم بشه یاقطع بشه براشون بهتره..من متاسفانه همینطوربودم وهرچی قرص میخوردم فایده نداشت واخرش هم سرطان سینه گرفتم وبعدشیمی دزمانی وعمل دیگع پریودنشدم..دکتربهم گفت نبایدپریودبشی وگرنه سینه هات دوباره کیست تولید مبکنه وممکنه بیماریت عودکنه..نمبخام بترسونمتون.ولی پیشگیری بهترازدرمان هست 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 سلام وعرض ادب خدمت حبیبه خانم و همه عزیزان گروه خانم عزیزی که فرمودید منزل مسکونی شما بیشتر شبیه یه خرابه هس و دنبال خیر می گردید عزیز دلم همسر من معاون امداد هلال احمر هس من مشکل شما رو باهاش در میون گذاشتم و ازش راهنمایی خواستم .همسر گفتند شما وقتی بارو ن یا بر ف می باره یه تقا ضا برای کمک از هلال احمر شهرتون بنویسد و مشکلات منزل رو شرح بدید .بعد ببرید پاسگاه ویا شوری شهرتون تائید کنه .نامه رو ببرید هلال احمر شمارو به بنیاد مسکن معرفی می کنند بهتون وام ساخت مسکن میدن .انشاالله خدا ونداز جایی که فکرشو نمی کنید بهتون کمک کنه .التماس دعا 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 سلام خوب هستید وقت بخیر چند روز پیش با کانال شما آشنا شدم. در ایتا تبلیغ کرده بود ، واردشدم واقعیت اش چند بار خواستم از گروه خارج شوم مطالب تان آنقدر مفید و جذاب هستند که دلم نیامد ❤️ خدارا شکر هنوز عضو هستم 🤲 از زحمات تان خیلی سپاسگزارم التماس دعا خادم الرضا رقیه هستم بنده هم دعا گوی شما 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 سلام خدمت خانمی که در غربالگری گفتن بچتون سندرومی هست. عزیزم دیدم خیلی هارو که پزشکا ایراد گرفتن ولی بچه بدنیا اومد سالمه سالم. دوستم؛ دخترعموم؛ خواهر دوستم و.... به دوستم گفتن بچت منگوله. به خواهر دوستم گفتن بچت بینی نداره. به دخترعموم گفتن بچت عقب افتادست. ولی هیچکدوم درست نبودو همشون بچه رو نگه داشتن و بچها هم سالم و زیبا بدنیا اومدن. به یک دکتر و ازمایشگاه بسنده نکن اگه قراره بچه رو بندازی. و اگر هم میخای نگهش داری از من به شما نصیحت اصلا دنبالشو نگیر. خودم دوتا بچه دارم. پزشکا فقط با ازمایشو سونو استرس بارداریو زیاد میکنن. شاد و موفق و عاقبت بخیر باشی🌸 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 مرجان . بلند شدم و اومدم بیرون، با خودم فکر کردم تواون ده دقیقه چی شده بود که
🌸🍃 مرجان . همسایه ها زنگ زدن امبولانس اومد بردنش بیمارستان ، گفتن خونریزی داخل داره، چدو سه ساعت بعد تو بیمارستان مرد.  من چند ماه پیش نگارو دیدم ازش پرسیدم اون شبی که مینا تصادف کرد چرا اومده بوده در خونه ما با مینا چی کار داشته؟ ولی نگار گفت  که اون اصلا در خونه ما نیوده و کلا خیلی وقت بوده که مینا رو ندیده بوده. نمیدونم نگار راست میگه یا نه؟ اون ادم درستی نیست، بعید نیست دروغ بگه؛ ممکنه ام راست بگه، حسام با بغض ادامه داد مرجان تو مرد نیستی نمیدونی با همچین شکی زندگی کردن چقدر سخته، این فکرا داره دیوونم میکنه، خودمو بابت مرگ مینا مقصر میدونم، به این بچه ها که نگاه میکنم دلم کباب میشه، با خودم میگم من باعث بی مادریشونم، از اون کر این شک راحتم نمیزاره که زنم داشت بهم خیانت میکرد یا نه. به همه مردای دور و برمون به همه دوست و آشناهامون شک میکنم ، اروم و قرار ندارم،دارم دیوونه میشم‌. حسام نفس عمیقی کشید و ادامه داد من همه اینا رو بهت گفتم که بگم تو رو به روح مینا قسم اگه چیزی میدونی بهم بگو، حتی اگه فکر کنی شنیدنش برام سخته بازم بگو ، به خدا بهتر از زندگی کردن تو این برزخه. دلم برای حسام میسوخت چقدر قابل ترحم شده بود، گفتم من چیزی نمیدونم فقط اینو میدونم که مینا دوستت داشت‌ و اهل خیانت کردن نبود. توام این فکرا رو از سرت بیرون کن، زندگی رو الکی به خودت جهنم نکن، میدونستم حسام باحرفام قانع نمیشه ولی نمیتونستم چیز بیشتری بهش بگم. بعد ازون شب سعی کردم دیگه از مینا حرف نزنم، حسامم دیگه چیزی از مینا نگفت ولی میفهمیدم هنوزم خاطره مینا از منی که کنارش بودم براش عزیزتر و مهم تر بود حسام خیلی کم باهام حرف میزد، و وقتایی که خونه بود بیشتر وقتشو صرف بچه ها میکرد و دایم به من گلایه میکرد که به بچه ها نمیرسم و نمیتونم رابطمو باهاشون مدیریت کنم‌.اغلب مواقع تنها بودم و احساس خلاء بزرگی میکردم. احساس تنهایی و بی کسی انقدر بهم فشار اورده بود که فقط دلم میخواست یه بچه داشته باشم که من مادرش باشم، دلم میخواست تمام وقتمو و محبتمو صرف بچم کنم. و میدونستم اون تنها کسیه که قدرشو میدونه، وقتی با حسام مطرح کردم حسام به شدت واکنش نشون داد و گفت ما دو تا بچه داریم، با این وضعیت مالی و شرایط زندگی اینجا اصلا دلم نمیخواد بچه دیگه ای داشته باشم. و گفت فکر بچه رو کامل از سرم بیرون کنم. من بهش گفتم تو نمیتونی حق مادر شدنو از من بگیری؛ حسام گفت تو همین الانم مادر دو تا بچه ای. گفتم اونا منو به مادری قبول ندارن، من میخوام مادر بچه خودم باشم، حسام گفت این تویی که اونا رو بچه خودت نمیدونی، این تویی که با اونا غریبه ای. بعد با عصبانیت گفت ببین مرجان چی میگم اگه میخوای با من زندگی کنی قید بچه رو بزن یا طلاق بگیر برگرد ایران ، من دیگه بچه نمیخام نه از تو نه از هیچ زن دیگه ای، اگرم باردار بشی شک نکن گه مجبورت میکنم سقطش کنی ، فهمیدی؟ تو این قضیه بمیرمم کوتاه نمیام. احساس کردم حسام از من متنفره. مثل بچه هاش که از من متنفر بودن. احساس میکردم تو این زندگی فقط عمرمو میبازم، زندگی تو غربت، با مادری که علاقه ای بهم نداره ، حتی حق مادر شدنم نداشتم. احساس میکردم زندگی مینا هیچ جوره قواره تن من نمیشه، مثل همون دامن کوتاه پلیسه گیپورش که وقتی میپوشیدش مثل فرشته ها میشد اما وقتی من تنم مبکردم با اون ماهای دراز و لاغرم مثل لک لک می شدم. زندگی‌ کنار حسام تو المان برام همون دامن کوتاه مینا بود، به تنم زار میزد و به هیچ ضرب و زوری اندازم نمی شد من باید زندگی خودمو میساختم، حتی اگه شده تنهایی، اون روزا همش به جدایی و برگشتن به ایران فکر میکردم ولی از طلاق دوباره میترسیدم، از حرف مردم میترسیدم، از واکنش بقیه، ازینکه بگن بچه های خواهر مردشو تو غربت ول کرد و اومد میترسیدم.از رفتار پدر و مادرم و سرزنشاشون میترسیدم. دلمم نمیخواست تو المان تنهایی زندگی کنم، هرچند که نه شغلی داشتم نه شرایط تنهایی زندگی کردنو. دلم میخواست زمان برمیگشت عقب و من هیچ وقت با حسام ازدواج نمیکردم و اینجا نمیاومدم. پشیمونی و تصور اینده از دست رفتم کنار اونا داشت دیوونم میکرد.بدجوری گیر کرده بودم و نه راه پس داشتم نه راه پیش. تصمیم گرفتم برم دانشگاه و درس بخونم تا هم سرم گرم شه هم واسه خودم کسی بشم. یه شب به حسام گفتم حالا که زبان بلدم دلم میخواد برم دانشگاه، درسمو ادامه بدم، اینجوری سرمم گرم میشه. حسام گفت اولا من نمیتونم از پس هزینه های دانشگاهت بربیام، ثانیا اونجوری دیگخ وقتی برات نمیمونه که از پس کارخونه و بچه ها بربیای، چه جوری میخوای ببریشون مدرسه؟ وقت میکنی ظهرا بیاریشون خونه، بعدش میخوای بجه ها رو تنها تو خونه بذاری بری دانشگاه؟ .... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌
🍎 🥣 طرز تهیه ⬅️ مواد لازم سویق گندم و جو، یک قاشق غذاخوری روغن حیوانی، یک قاشق غذاخوری آب، ۲/۳ استکان سه شیره یا چهار شیره، یک قاشق مربا خوری ⬅️ دستور تهیه ابتدا روغن را داخل ظرف میریزیم،(شعله گاز کم باشد) سپس سویق را که با آب مخلوط کرده ایم به آن اضافه میکنیم، بعد از آن شیره را اضافه میکنیم و شعله را خاموش میکنیم. 📌 نکته حلوا را روان بگیرید تا خوردن و هضم آن راحت باشد. این احتیاج به سرخ کردن و تفت دادن ندارد.(سویق تفت داده است) 👌 خواص ضعف عمومی بدن ، لاغری مناسب برای کودکان پوکی و ضعف استخوان ها پیسی، تب، تیرگی پوست 👍 بسیار عالی و مقوی برای افطارهای ماه مبارک رمضان/ کودکان/ نوجوانان/مادران باردار یا شیرده 👁 عوامل موثر در 👀 مصرف دم کرده "مورد" برای مفید است. 👀 مصرف "عدس" موجب فزونی می شود. 👀 اگر از ترکیب سه گانه "صبرزرد" و "مرمکی " و "کافور" سرمه تهیه شود،برای مفید است. 👀 مصرف ۱۵ عدد "سیاه دانه" همراه با عسل برای مفید است. 👀 ضماد کوبیده "کاسنی" و همچنین خوردن آن برای و درد چشم مفید است. 👀 مصرف دم کرده "کاسنی" با کمی شکر سرخ برای مفید است. 👀 مصرف دم کرده "رازیانه" موجب تقویت بینائی می شود. 👀 مالیدن "حنا" به سر و محاسن برای مفید است. 👀 مالیدن دم کرده "جاوشیر" به چشم برای مفید است. 👀 مالیدن روغن "دارچین" به پلک چشم برای مفید است. 👀 مالیدن "دارچین" به چشم به صورت سرمه برای مفید است. 💫 امام صادق علیه السلام: چه خوب روغنی است،همانا بیماری را از سر و دو چشم بیرون می برد. 💫 امام صادق علیه السلام یکی از علل ضعف بینائی را زیادی موهای سر معرفی کرده و در مقابل کوتاه شدن موهای سر را عامل تقویت بینائی دانسته اند. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❤️🍃 سلام وعرض ادب. من مادرم اززمان تولدم بامن مشکل داره و جز دشمنی بامن نکرده،اززمان کودکی ک با تحقیر تهمت و توهین هاش بزرگ شدم و زمان نوجوانی که با کم محلی و بداخلاقی‌هاش سوختم و ساختم و خداراشاکرم ک هیچوقت کوچکترین بی احترامی بهش نکردم.دوران دانشجویی با تهمت هایی ک میزد،فقط توکلم به خدا بودوخداراشکر،دختر مومنه و پاکی بودم و باوجود چنین مادر ظالم و بی انصافی،هیچوقت سمت گناه نرفتم و سالم زندگی کردم.من حتی جرأت نداشتم باپدرمهربانم درددل کنم و با ترس درحد سلام باایشون صحبت می‌کردم و درخارج از منزل باهم حرف میزدیم. تمام خواستگاران منو رد میکرد و من خودم ازطریق موسسه همسریابی و در جریان قراردادن پدرم توانستم یک ازدواج موفق داشته باشم. همسرم کم کم بارفتارهای مادرم نسبت به من آگاه شد،چون مادرم به ایشون زنگ میزد و کلی بدی از من می‌گفت ولی همسرم روز به روز بیشتر عاشق من میشد،چون میدید ک حرفهای مادرم،با رفتارهای من،زمین تا اسمان،متفاوت است. دوران بارداری های بسیار سختی داشتم و بسیار تنها بودم،یکی ازدوستانم به داد من می‌رسید و برای من غذا می‌پخت چون همسرم از صبح تاشب،سرکار بودند و من تنهای تنها و البته آزار مادرم سرجای خودبود،بهم زنگ میزد و بهانه جویی میکردومن فقط اشک می‌ریختم و دربدترین شرایط روحی و جسمی بودم و البته اصلابراش مهم نبود ک من باردارم.دریکی ازسونو ها،دکتر گفت قلب بچه گوشت اضافه داره ولی چون زیر ۳۰سال هستی،اشکالی نداره.موقع زایمانم بخاطر حرف مردم،مجبور شد برای زایمان من بیاد و بداخلاقی میکرد تاخداراشکر بعدازده روز رفت. سربارداری دومم،دوباره روند بداخلاقی مادرم ادامه داشت.البته هیچوقت پدرم ازمن دفاع نکرد،چون اونم مورد آزار قرارمیگرفت،ولی درخفا به من دلداری میداد ک صبر کنم و خداباصابران است. یه روز اومد و دخترم رو برداشت و برد،من ک باردار بودم هرچی داد زدم گوش نداد و بچه رو که ۱سالونیم داشت باخودش برد،باهمسرم تماس گرفتم و زود خودشو رسوند و دیدم بادخترم اومده.گفت مادرت ازمن جرأت نمیکنه،دست از پاخطا کنه‌. همسرم ازاول اصلا رو به مامانم نمی‌داد چون اخلاقش دستش اومده بود و اگه رو میداد،صددرصد منو تاحالا طلاق داده بود. برای زایمان دومم،بیمارستان نیمد و دخترعموی همسرم با من به بیمارستان و بعد خونه اومد.البته ان زمان داشتیم خونه می‌ساختیم و مادرم بابت این موضوع خیلی ناراحت بود و بی‌تابی میکرد و مرتب میگفت چرا این باید درناز و نعمت باشه و من هم سن این بودم،آب گرم نداشتم و .... خلاصه ک بسیار آزارم داد،چون من شرایط مالی خوبی داشتم و این برای مامانم بسیار گران تمام می‌شد. شاید برای کسی قابل درک نباشه که مادر ک چشمه عشق و محبت و عاشق فرزندشه،حاضره تیغ تو پا خودش بره ولی فرزندش سالم باشه،مگه میشه اینجوری باشه؟! ولی من،از بدو تولد از محبت مادر بی بهره بودم و هستم. سربارداری سومم،۳ ماهه بودم،علنا زنگ زد و به منو همسرم بدوبیراه گفت و من فقط گریه کردم،دختر ۱۰ ساله و پسر۸ساله من خیلی ناراحت شدند و تا ۹ ماهگی،من مادرم روندیدم،نه زنگ زد سراغی بگیره و نه خبری ازش شد،البته ناگفته نمونه که مسجد و زیارت کربلا و مشهد مادرم،با دوستانش،ترک نمیشه،از مشهد میره کربلا و ازکربلا میاد میره مشهد. تا۹ ماهم ک شد و موقع زایمان،مادربزرگم،مادر پدرم،با مادرم دعواش شده بود،ک تو چه مادری هستی ک دراین شرایط بچتو تنها گذاشتی،و مادرم مجبور شد موقع زایمان بیاد و ۱۰روز خونه من بمونه و بعد رفت و بچم ۲ماهش ک شد متوجه شدیم بیماری کبد داره و عمل سنگینی روی بچم انجام دادند و گفتند عملش ناموفق بود و باید پیوند کبد بشه.الان تحت درمانه و بچه ۱ ساله روزی ۱۵ وعده دارو میخوره و طعنه های مادرم ک برو ببین چه ظلمی کردی ک خدا چنین بچه ای بهت داده. البته بچه هامو خیلی دوست داره. ببخشید طولانی شد.برای فرزند بیمارم دعا کنید. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌱 بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ در تاريخ 16 جمادى الاولى 97 در كربلا جناب آقاى سيد عبدالرسول خادم حضرت ابوالفضل عليه السّلام نقل نمودند كه در چند سال قبل : مرحوم حاج عبدالرسول رسالت شيرازى از تهران تلگرافا خبر داد كه آقاى ناصر رهبرى (محاسب دانشكده كشاورزى تهران ) جهت زيارت مشرف مى شوند، از ايشان پذيرايى شود. پس از چند روز درب منزل خبر دادند كه زوار ايرانى تو را مى خواهند. چون رفتم نزد ماشين ، ديدم يك نفر مرد با يك خانم است . خانم پياده شد و آهسته به من فهمانيد كه ايشان آقاى رهبرى شوهر من است و مدتى است مبتلا شده و استخوان فقرات پشت او خشكيده شده و هشت ماه بيمارستان بوده و او را جواب داده اند و بيمارستان لندن هم گفته علاج ندارد و به همين زودى تلف مى شود و فعلاً به قصد استشفا اينجا آمده ايم و به تنهايى نمى تواند حركت كند. پس دو نفر حمّال آوردم زير بغل او را گرفتند و رو به منزل آمديم . سينه و پشت او را به وسيله فنرهاى آهنى بسته بودند. با نهايت سختى هر از چند دقيقه قدمى بر مى داشت . چشمش به گنبد مطهر افتاد. پرسيد اين آقا! ((حسين )) است يا ((قمر بنى هاشم ))؟ گفتم : قمر بنى هاشم است . با دل شكسته و چشم گريان عرض كرد آقا! من آبرويى نزد حسين ندارم ، شما از برادرت حسين بخواهيد كه ايشان از خدا بخواهد اگر عمر من تمام است همين جا زير سايه شما بميرم و اگر از عمرم چيزى باقى است با اين حالت بر نگردم كه دشمن شاد شوم و مرا شفا دهد. پسر كوچك او تقريبا هشت ساله وهمراهش بود با گريه و زارى مى گفت : اى قمر بنى هاشم ! زود است كه من يتيم شوم . من در مجلس عزاى شما خدمت كردم ، استكانها را جمع مى نمودم پدرم را شفا دهيد. پس گفت مرا ببريد حرم شريف را زيارت كنم . گفتم : با اين حالت نمى شود. قبول ننمود. با همان حالت به هر دو حرم او را برديم تقريبا به مدت چهار ساعت در راه بود با كمال سختى او را منزل برده روى تخت خوابانيدم و طورى بود كه هيچ حركت نمى توانست بكند و بايد او را حركت دهند. فردايش اصرار كرد مرا نجف ببريد. با سختى او را نجف اشرف برديم ولى نشد كه در حرم مشرف شود. از همان بيرون زيارت نمود به كربلا برگردانديم . اصرار كرد مرا به كاظمين و سامرا ببريد. گفتم تلف مى شوى ، گفت مى خواهم اگر بميرم ، اين مشاهد را زيارت كرده باشم . بالا خره او را فرستادم . در مراجعت خانمش نقل كرد: پس از بيرون شدن از سامرا راننده پرسيد آيا امامزاده سيد محمد (فرزند حضرت هادى ) را مايل هستيد زيارت كنيد؟ (در آن زمان قبر آن حضرت چند كيلومتر از جاده اسفالت دور بود و جاده هم خاكى و خراب ) آقاى رهبرى گفت : مرا ببريد. پس حضرت سيد محمد را با كمال سختى زيارت كرديم . در مراجعت يك نفر عرب كه عمامه سبز بر سر داشت ، جلو ماشين ما را گرفت و به عربى با راننده سخن گفت و راننده جوابش مى داد. آقاى رهبرى پرسيد آقا سيد چه مى گويد؟ راننده گفت مى گويد: من را سوار كن تا اول جاده اسفالت و من گفتم ماشين دربست شماست و اجازه ندارم . آقاى رهبرى گفت آقا را سوار كن ، چون سوار شد سلام كرد و نزد راننده نشست . در اثناى راه ، آقاى رهبرى ناله مى كرد و مى گفت : يا صاحب الزمان عليه السّلام . سيد فرمود از آقا چه مى خواهى ؟ خانم جريان مرض آقاى رهبرى را مى گويد. سيد فرمود نزديك بيا، گفتم نمى تواند. بالا خره كمى نزديك شد. سيد دست را دراز كرد و بر ستون فقرات او كشيد و فرمود: ان شاء اللّه اگر خدا بخواهد شفا مى يابى . از فرمايش سيد اميدى در ما پيدا شد. گفتم آقا! ما براى شما نذرى مى كنيم . فرمود خوب است . گفتم اسم شما چيست ؟ فرمود:((سيدعبداللّه )) (بنده خدا). آقاى رهبرى گفت : محل شما كجاست تا به وسيله پست براى شما بفرستم . فرمود به وسيله پست به ما نمى رسد شما هرچه براى ما نذر كرديد هر سيدى كه ديدى به او بدهيد. چون نزديك جاده اسفالت رسيديم ، فرمود نگه داريد. .... ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#یک_نکته_از_هزاران 🌱 بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ در تاريخ 16 جمادى الاولى 97 در كربلا جن
موقعى كه خواست پياده شود فرمود آقاى رهبرى امشب شب جمعه است و خداوند اجابت دعا را تحت قبه جدم حسين عليه السّلام قرار داده و شفا را در تربت او. امشب خود را به قبر او برسان و پيغام مرا به او برسان . گفتم هر چه مى فرماييد مى رسانم . فرمود بگو يا امام حسين عليه السّلام فرزندت براى من دعا كرده و شما آمين بگوييد. پس آن سيد بزرگوار رفت و من به خود آمدم كه اين آقا كه بود؟ به راننده گفتم ببين از كدام سمت رفت و او را پيدا كن . چون راننده نگاه كرد ابدا اثرى از آن بزرگوار پيدا نبود. خلاصه آقا سيد عبدالرسول در همان شب او را در حرم امام حسين عليه السّلام برده و مكرر عرض مى كرد آقا! يك آمين از تو مى خواهم ،، فرزندت چنين گفته است و حالش طورى بود كه هركس نزديك او بود، همه را گريان مى ساخت ، پس او را منزل روى تخت خوابانيدم و چون سختى مسافرت در او اثر كرده بود حالش بدتر از قبل بود. پيش از اذان خوابيده بودم ، خادمه منزل درب حجره ام مرا صدا زد، بيرون شدم ، گفتم چه خبر است ؟ گفت بيا تماشا كن كه آقاى رهبرى نماز مى خواند. تعجب كردم . از آينه درب نظر كردم ديدم ايشان روى سجاده ايستاده و مشغول نماز است . از خانمش جريان را پرسيدم ، گفت مرا سحر صدا زد. بلند شدم گفت آب وضو بياور، گفتم ناراحت هستى نمى توانى گفت در خواب حضرت امام حسين عليه السّلام به من فرمود خدا تورا شفا داد برخيز نماز بخوان و من مى توانم . پس آب وضو آوردم . با كمال آسانى برخاست وضو گرفت گفت سجاده بياور گفتم نشسته بخوان . گفت چون امام فرموده البته مى توانم و فنرهاى آهنى سينه و پشت مرا باز كن . بالا خره با اصرارش همه را باز كردم ، پس ايستاده مشغول نماز خواندن است چنانچه مى بينى . پس وارد حجره شدم و او را در بغل گرفتم و هر دو گريه شوق مى كرديم و حمد خداى را بجاى آورديم . پس تلگراف بشارت به تهران مخابره كرديم . چند نفر از بستگان ايشان آمدند و با كمال عافيت به شام مشرف شدند پس به تهران برگشتند و تا اين تاريخ در كمال عافيت در تهران هستند و چندين مرتبه زيارت كربلا و يك مرتبه حج مشرف شده اند. چنين به نظر مى رسد كه آن سيد بزرگوار كه در راه (حضرت سيدمحمد) ملاقات كرده اند يكى از رجال الغيب يا ابدال يا يكى از عباد صالحين حضرت آفريدگار بوده كه ماءموريت غيبى داشته اند كه بيمار مزبور را كه دچار ياءس شده بود اميدوار سازد و آنچه را كه ديگران بايد عبرت بگيرند: يكى آن است كه در اثر تاءخير اجابت هيچ وقت نبايد نااميد شوند. ديگر آنكه آنچه از امام صادق عليه السّلام رسيده كه اجابت دعا تحت قبه حسينيه است باور دارند. ديگر موضوع نذر كردن در راه خدا را امر مطلوب و مرغوبى شناسند. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
💜🍃 سلام خانما آب سبزی رو اصلا چطور میشه گرفت من با آبمیوه گیر هم نتونستم آب سبزی رو بگیرم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خدمت همه دوستان امیدوارم سوال من منتشرکنید یک ماه گذشته پیام گذاشتم ولی توگروه نداشتید برای تعیین جنسیت ای وی اف کسی درقم انجام داده نتیجه ببینه وچه دکتری خوب هست ممنونم بابت راهنمایی وگروه خوبتون ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام وخدا قوت ی پسر ۹ ساله دارم خیلی کنجکاو ه از ۳ سال پیش وقتی میرفتیم بیرون از خونه ته سیگار ک رو زمین میدید را بر میداشت و نگاه میکرد یا اگه عمو یا تو تلویزیون کسی را میدید ک سیگار یا قیلون میکشه خیلی نزدیکش میرفت وبا دقت نگاه میکرد از من هم خیلی سوال میکنه برا چی سیگار میکشن چ حسی داره چرا سیگار بده منم ک خانوادم اصن اهل این چیزا نیستن بلد نیستم چی جواب بدم فقط بهش میگم بده آدم را ب زمین میزنه این چیزا قانع میشه و دوباره ی مدت بعد همین سوالها را میپرسه بعد چون یکی از عموهاش معتاد و پدرش هم یواشکی سیگار میکشه وعموهای شوهرم هم معتادن برا آیندش خیلی نگرانم ومیترسم😔😱 ومن تجربه ای تو این زمینه ندارم ودو فرزند دارم اولی دختر ودومیم پسر تو را خدا اگه کسی تجربه داره وبلده راهش را به من بگه مشاوره هم گرونه نمیتونم برم🙏 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ لطفا کسانی که تجربه ی از شیر گرفتن و درس خوندن یا اشتغال با بچه ی نوپارو دارن جواب منو بدن🌺🙏☺️ عرض سلام به اعضای کانال، دخترم حدود ۴ ماهه دیگه دوسالش کامل میشه و من همین یک فرزندو دارم.. از اونجایی که تصمیم دارم درس بخونم..و هم دوست ندارم و هم زمان ندارم دخترم یکسره از سینم آویزون باشه و اینکه داریم به ماه رمضون هم نزدیک میشیم، میخوام شیر خوردنش کم بشه...بنظرتون چه کاری کنم که نه بهش لطمه بخوره نه اینکه خودم انقدر اذیت بشم..الان که خیلی بهونه گیری میکنه و سینمو میگیره....😭😭تا حالا شیرخشکم بهش ندادم دوست داشتم به شیشه عادت کنه که هنوز که هنوزه نکرده و تایم زیادی از روزو شب رو زیره سینمه متاسفانه بعد از سال اول هم فقط یک طرفو میگیره و سختیش برام بیشتره.. درضمن خیلی هم اهل آشپزی نیستم😞لطفا با این دید راهنمایی کنین😬 چیکار باید بکنم که آروم آروم وابستگیش کم بشه و بهونمو نگیره..آخه اگه خدا بخواد و تو آزمون استخدامی قبول بشم باید از دو سالو چهارماهگیش نصف روز تنهاش بزارم😔ینی کناره خودم نباشه ممنون میشم راهنماییم کنید🙏🌺🙏 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خسته نباشید من چهار بار کاشتم ونگرفتم علتش چیه چرا نمیگیرم.. ذخیره تخمدان نیم شده پارسال بود الان دکتر گفت باید تخم اهدایی بگیری راه حل برام نداری که ذخیره تخمدان بربالا خیلی افسردگی شدم😔 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام وقت بخیر یه سوال داشتم از اعضای گروه یکی از خانمها ی اقوام ما.مدت چند ماهی میشه که به نوعی انگل مبتلا شده که به اصطلاح کرمک نامیده میشه ایشون میگن که هنگامی که کوچکترین چیز شیرین حتی یک حبه قند میخورن از ناحیه مقعد متوجه حرکت جسمی میشه.که وقتی خیلی اذیت میشن خیلی ببخشید مجبور میشن که از انگشت استفاده کنند و کرمک رو با دست در بیارن.ایشون میگن خودشون کرمک رو می بینند. آیا کسی راه حلی برای این مشکل دارند؟؟؟ ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام وقت بخیر،ببخشیدهمسرم اعتیادداره هردعایی اطرافیانم گفتن خوندم اماتاثیری نداره لطف میکنین راهنمایی کنین که چه کاری انجام بدم این مشکل اززندگیم حل شه😭 👇❤️ @adminam1400