eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
166.6هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.3هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال فروشگاهیمون☘️👇 https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
✅هشدار جدی برای تمام آقایان ایران 🚧مشکلات آقایان زمینه ساز 85% طلاق ها در ایران🚧 ✅آقایون برای درمان و بهبودی کامل مشکلات خود حتما لینک پایین را مشاهده نمایید 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1208615667C5ac2fb6bf3 📌با پر کردن فرم ویزیت زیر میتوانید درعرض ۴۸ ساعت مشکل خود را مطرح نماید👇🏻👇🏻 📱https://formafzar.com/form/6tufl ✅️معتبر ترین کانال ایتا در زمینه طب سنتی
🌞روزی یک صفحه قران بخوانیم🌞 سوره ❤️ جزء 🍃 صفحه ی سه🌼 @azsargozashteha
2879077.mp3
4.43M
🌞روزی یک صفحه قران بخوانیم🌞 سوره ❤️ جزء 🍃 صفحه ی سه🌼 @azsargozashteha
🌱 ازآيت الله بهجت پرسيدند:🌸🍃 جهت در امان ماندن از تصادف و خطر جاده اي چه ذکري بگوييم: فرمودند:هنگام سوار شدن يک مرتبه « آيت الکرسي» و۶ مرتبه «سوره مبارکه قدر» را بخوانيد که مجرب است انشاءالله منابع: سخنان ایت الله بهجت برای رفع ناسپاسی و وسوسـہ 🌸🍃 ڪسی ڪـہ ناسپاسی و وسوسـہ بر او غالب باشد و در طلب رزق مضطر گشتـہ و علی الدوام در تڪاپوی روزی سرگشتـہ است اگر سـہ روز در هر روزی 496 بار بگوید «الوڪیل اللـہ » بـہ شرط صوم ( روزہ ) و طهارت و خلوت، خدای متعال او را از آن وسوسـہ نجات دهد و اگر نتواند بعد از نماز صبح هر روز پیش از آن ڪـہ سخن گوید 60 بار بخواند همین خاصیت را دارد منابع: هزار و یڪ ختم ص 381 نجات از تنگناها 🌸🍃 رسول اکرم (ص) فرموده است: «هر کس زیاد ذکر «استغفرالله ربی و اتوب الیه» گوید، خداوند گره غمهای او را بگشاید، و از هر تنگنایی بیرونش برد، و از آن جا که گمانش را هم نمی برد، روزیش رساند. منابع: حدیث ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
📅 🗓 ۲۲ اردیبهشت | ثور ۱۴۰۳ 🗓 ۲ ذی القعده ۱۴۴۵ 🗓 11 می 2024 🌹 امروز متعلق است به: 🔸پبامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلّم 📆 روزشمار: ▪️9 روز تا ولادت امام رضا علیه السلام ▪️28 روز تا شهادت امام جواد علیه السلام ▪️35 روز تا شهادت امام محمد باقر علیه السلام ▪️37 روز تا روز عرفه ▪️38 روز تا عید سعید قربان ❇️ روز شنبه ۱۰۰ مرتبه : یا رَبِّ الْعالَمِین "ای پروردگار جهانیان" ❇️ این که مربوط به روز است به نام رسول خدا صل الله و علیه و آله و سلم می‌باشد، روایت شده است که هر کس این ذکر را بخواند می شود و در این روز حضرت رسول الله (صل الله و علیه و آله و سلم) خوانده شود. ❇️  (یا ) ۱۰۶۰ مرتبه بعد از نماز صبح موجب و شدن می‌شود. ⛔️ برای و دادن روز مناسبی نیست. ✅ برای و روز مناسبی است‌‌‌‌‌‌. ⛔️ برای گرفتن روز مناسبی نیست. ✅ برای و روز مناسبی است. ✅ برای روز مناسبی است‌. ⛔️ برای و روز مناسبی نیست‌‌‌. ✅ امشب برای خوب است. ✅ برای رفتن روز مناسبی است. 🔰 زمان :از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعداز اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر. 🔹 امروز روز خوبی است. 🔹 امروز جهت شروع کارها مناسب است. 🔹 دید وبازدید با دوستان و خویشاوندان پسندیده است. 🔹 کسی که در این روز بیمار شود خیلی زود سلامتی خود را به دست می آورد. 🔹 کسی که امروز گم شود، زود پیدا میشود. ان شاء الله. 🔹 قرض دادن و قرض گرفتن با احتیاط صورت گیرد. 🔹کشاورزی و باغبانی وآبیاری و خرید و فروش محصولات زراعی خوب است. 🔹خرید و فروش و تجارت انجام شود. 🔸میانجیگیری برای اصلاح ذات البین و رفع اختلافات دوستان و خویشاوندان خوب است. 🔸کسی که در این روز متولد شود، روزیش زیاد و پاک و پربرکت خواهد بود. 🔸رسیدگی به ایتام ونیازمندان و بیچارگان خوب است. 🔸صدقه دادن خوب و نیکو است. 🔹رَک اَرقنوع یا به اصطلاح ماه ترکی، قوت روح، امروز در ( کف دست و پا ) است.باید مراقب بود که امروز به آن آسیبی نرسد. 🔹تعبیر خواب در این روز درست نیست. 🔹مسیر رجال الغیب از میان شرق و جنوب میباشد.بهتر است هنگام حرکت به سمت محل کار یا در مکانی که حاجتی دارید رو به این سمت نهاده و از ایشان یاری بطلبید.چون کسی در نزد شروع در شغلی و سفری روی خود را به طرف ایشان کند و همت از ایشان طلبد، بدین نهج (صورت):بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم، اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا رِجالُ الغَیبِ. اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیَّتُهاَ الاَرواحُ المُقَدَّسَةِ. اَغیثُونی بِغَوثِهِ و اُنظُروُا اِلَیَّ بِنَظرَةٍ یا رُقَبا یا نُقَبا یا نُجَبا یا اَبدالَ یا اَوتادَ یا غَوث َیا قُطُب و به هر زبانی که خواهد، مطلب خواهد و شروع در مدعا کند، البته به مقصود رسد. ✅ ✅ از رسول اكرم ص روايت شده است هر كه خواهد كسى را به دوستى و محبت خود مايل سازد اين آيه را خوانده به طعامى بدمد و به او بخوراند كه موثر خواهد بود : بِسم الله الرَّحْمنِ الرَّحیم اَنْ لا تَعْلُوا عَلَیَّ وَ أتُونی مُسْلِمینَ لَولا اَنْ رَبَطْنا عَلی قَلْبِها لِتَکُونَ مِنَ الْمُؤمِنین ☜ ☜ اذان صبح 3:25 اذان ظهر 12:01 ☜ اذان مغرب 19:20 طلوع آفتاب 5:02 ☜ غروب آفتاب 19:00 نیمه شب 0:13 🗓 مخصوص روز است‌‌. ⏰ ذات الکرسی عمود ۰۰:۴۰ 🤲 دعا خواندن در زمان ذات الکرسی میشود. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❤️🍃 خواهش میکنم بهترین راه رو پیش پای من بگذارین.شش ساله ازدواج کردم به صورت سنتی و با یه آقایی که نسبت فامیلی نداشتن و چون دایی و خاله اش ۱۵ سال همسایه پدرم بودن مورد تاییدمون بودن به پیشنهاد اونها خانواده ها باهم آشنا شدن و ازدواج صورت گرفت. چون شناخت قبلی از هم نداشتیم طول کشید تا رفتار همدیگه دستمون بیاد،این آقا سر به زیر به نظر میرسید و من فکر میکردم ایشون کم حرف و متواضع هستن یک درصد فکرایی مثل خشونت یا حتی خیانت هم به دلم راه نمیدادم. خیلی کم حرف بود و من هم مشکلی نداشتم با خودم میگفتم خلق و خوی آرامی داره من نباید به خاطر این مشکلش سرزنشش کنم. تا اینکه بعداز هشت ماه رفتیم سره زندگیمون ،خلاصه از همه نظر بهش اعتماد داشتم،یعنی معتمد به نظر میرسید.بعداز یه سال زندگی مشترک تصمیم به بچه دار شدن گرفتیم و خدا بهمون یه پسر داد،قبل از به دنیا اومدنش خونه خواهرش یه باغ رو اجاره کرده بودن واسه کاشت سبزی خورشتی، اینم هرموقع که خونه بود به بهانه کمک کردن به شوهرخواهرش میرفت اون باغ که یه اتاق و حمام و اشپزخانه هم داخل باغ بود، یه روز یه فرد معتمد بهم گفت حقیقتا شوهرت هرروز یکی رو میبره تو باغ و... و چون شوهرخواهرش باهاش دوست صمیمی بود میدونستم باهم راحتن در همه خصوص،تا اینکه صاحب باغ یه روز میره که میخواد دوربینهارو چک کنه شوهرم میفهمه دوربین داشتن تو درختا به هر سختی بوده دوربین رو میشکنه و آثار جرم رو پاک میکنه ولی من میدونستم و بخاطر بچه ایی که قرار بود چندروز بعد به دنیا بیاد سکوت کردم ولی خیلی سخت بود برام، از شدت فکر و خیال و عصبانیت تب میکردم و فشارم میرفت بالا تا اینکه بیهوش شدم و منو بردن بیمارستان و عمل کردن تا بچه به دنیا بیاد،۴ روز آی سی یو بودم بخاطر حال زاری که داشتم،همه غم و غصه هام توی دل خودم بود تا اینکه رفتم خونه خودم و نرفتم خونه پدرم،چون میدونستم برم خونه پدرمادرم خونه رو میکنه پاتوق،چند روزی گذشت و من کمی سره پا شدم و دیدم شوهرم مرتب کرده و میخواد بره کمک تو باغ،من که میدونستم واسه چه لجن کاری میخواد بره. دست خودم نبود عصبانیت این همه مدت از دلم زد بیرون و دعوای حسابی کردم باهاش و بهش گفتم که من خبر از همه چی دارم.شروع کرد داد و بیداد و فحش و ناسزا گفتن و کتک زدن من.تو همون دعوا شیرم خشک شد بچم دیگه شیر نداشت.با تواهر و مادرش هماهنگ کرده بود و اومدن منو آروم کردن و قرآن خوردن که پسرشون پاکه و من دچار سوتفاهم شدم.شوهرم گفت بخای ادامه بدی بچه رو ازت میگیرم و پرتت میکنم خونه بابات،دلم به حال طفل معصوم سوخت و سکوت کردم که ای کاش نمیکردم، شوهرم دیگه میدونست بو بردم و دیگه برام مهم نیست و بخاطر بچم فقط دارم زندگی میکنم،کارهای بدش رو بیشتر میکرد و منم بخاطر پسرم همش تو سکوت بودم و نمیتونستم یه لحظه دوریش و تحمل کنم.الان کارش به جایی رسیده تقریبا سه چهارروز یبار با یکی سوییت یه روزه اجاره میکنه و .. میبرن کاره خودشون رو میکنن و میرن،شماره اون سوییت رو گیر اوردم و زنگ زدم .... .ینی دنیا رو سرم خراب شد اون لحظه،الان میدونم شبایی که میگه میخوام برم پیش دوستام یا برم خونه مادرم اینا نمیخواد شما بیاین میره کجا.دقت کنین دوستان،شوهرم منو تهدید کرده که اگه بخوام طلاق بگیرم یه اسلحه داره میره تک تک خونوادم رو میکشه و من اطمینان صددرصد دارم که این کار رو میکنه.اگرم میبینین سکوت کردم بخاطر پسرمه فکر دوری ازش دیوونم میکنه.الان سه سالشه نمیتونم ازش جدا بشم. میدونم اقدامی کنم اونم بلایی سره خانوادم میاره،صددرصد میدونم که میکنه این کار رو. واسه اون کارهاش هزینه میکنه ولی وقتی به منو پسرم میرسه سالی یبار هم واسمون یه تیکه لباس نمیخره،خجالت میکشم بعضی مراسمها برم،چون لباس نخریدن و ناخن خشکیش گل میکنه،خوانوادشم میزارن پشتش که پسره ما نداره اگه داشته باشه دریغ نمیکنه،دلم میخواد بگم هرشبی که جیم میشه دوتومن واسه خوشگذرونیش آب میخوره. اینم از باطلاقی که من توش اسیر شدم بخاطر بچم سکوت کردم،خواهش میکنم راهی پیش پام بزارین و جوانب رو بسنجین.منتظر کمکتون هستم 👇❤️ @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 🌻🍃 سلام وخسته نباشید من متولد۱۳۵۶هستم الان چند وقته خیلی دوتا دستام می خواهدبیفته خیل
❤️🍃 برای اون خانمی که گفتن دختر۱۱سالشون عفونت سرشون میکنه دوساله عنبر نصار یک هفته دود بدن سرشون هرروز خوبه خوب میشه اینایی که گفتم تجربه ونتیجه خودمو خانوادم بوده ببخشید 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 سلام خانم هایی که گلایه دارن از بچه های نوجوان شون که اخلاقش تنده و حرمتهارو نگه نمی دارن چند تا راهکار می دم انشاءالله که بدردتون بخوره اول اینکه از همون بچگی با بچه هامون دوست باشیم و بهشون احترام بزاریم دومین راهکار گوشی امان از این گوشی و ماهواره هایی که اومده تو خونه ها و نسل جوون رو به تباهی می کشه تو رو خدا خواهرای گل تا اندازه‌ای که می تونید گوشی دست بچه ها ندید و براشون نگیرید بچه ها داغون شدن اونا خیلی ذهنشون از من وشما بیشتره و خبر نداریم یه چیزایی تو همین گوشی می بینن که عقل و ذهنشون رو نابود می کنه به خدا گناه دارن این دوست داشتن نیست راهکار بعدی رو دوستای بچه هاتون نظارت داشته باشید که هرکسی مناسب بچه هامون نیستن مصرف مواد و چیزایی دیگه خیلی شایع شده هرروز که از مدرسه برمی گردن به بهانه مرتب کردن لباساشون بگردیم به خدا گناه دارن یه کم در مقابلشان صبوری کنیم جبهه نگیریم کارایی که پیش و پا افتاده هست سعی کنیم باهاشون وقت بگذرونیم بعد از ظهر ها با هم برید پارک بستنی بخورید یا تو خونه چیزایی که دوست دارن رو درست کنید بزارید بیشتر با خانواده خودتون باشند یا دوستای خوب که می شناسید رو انتخاب کنند و از همون بچگی به مسجد ببریدشون براشون دعا کنید حدیث کسا بخونید امیدوارم کمک کوچکی کرده باشم 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 سلام دوستان خاستم در مورد قصه زندگی سمانه نظرمو بدم سمانه خیلیدختر پاکیه افرین به این دختر که با این همه سختی خودشو پاک نگه داشته تنها اشتباهش این بوده عاشق پسری شوده هم سطه خودشون نبوده باید از همون اولین برخورد خانواده ارش دور ارش خانوادشو خط میکشید دورسته عاشق بوده ولی به چه قیمتی خورد شدن خودشو خانوادش امیدوارم اخر قصه سمانه خوشبخت بشه چون ارزشو داره سمانه جان امیدوارم زندگی خوبی داشته باشی انشالاه 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 با عرض سلام خانمی که فرمودی دختر جوانی از اقوام دچار جن زدگی شده...عزیزم سوره جن رو براش بخونید هدیه کنید به نرجس خاتون مادر امام زمان علیه السلام...و از امام زمان علیه السلام بخواهید که غم و غصه و اندوه رو ازش دور کنه...اگه خودش میتونه بهتره خودش روزی چند بار این سوره رو بخونه...احتمالا افسردگی گرفته باید سیر و سرکه و ترشی و بادنجان فلفل و چیزهای تند و ترش نخوره...شبها هم قرآن بذاره کنار سرش وقتی که میخوابه...زیاد ببرینش جاهای سبز و تفریح داخل طبیعت...سبز بودن طبیعت داخل مغز انرژی مثبت ایجاد میکنه و افکار منفی رو دور میکنه. 🌹🌹🌹 خانمی که در مورد دمنوش کندر برای ریه پرسیدید...من نشنیدم کندر برای ریه خوب باشه معمولا میگن برای حافظه خوبه...اما دمنوش آویشن و نعناع برای ریه خوبه... به این صورت که دو قاشق غذا خوری آویشن شسته شده و یک قاشق مربا خوری نعناع خشک رو داخل قوری بریز و یک لیوان آب جوش بریز روش بذار با حرارت خیلی ملایم تا یک ربع بجوشه...بعد زیرش رو خاموش کن و بذار ده دقیقه بالای کتری دم بکشه و تفاله رو جدا کن نوش جان کن.میتونی با یک قاشق عسل هم قاطیش کنی بعد بخوری. 🌹🌹🌹 در مورد خانمی که فرمودن توی جمع کم صحبت هست و نمیتونه شروع کننده ی صحبتها توی جمع باشه و برای حرف زدن همیشه به یه نفر وصل میشه و نگران آینده ی بچه هات هستی که چه جوری ازشون پشتیبانی کنی... عزیزم شما باید اخلاق و رفتار خودت رو بپذیری و قبول کنی هر کسی یه اخلاق منحصر به فردی برای خودش داره و هیچکس نمیتونه مثل دیگری باشه .به فرض که اولین نفر باشی که توی جمع سر صحبت رو باز میکنه .که چی بشه ...حتی گاهی این صحبتها منجر به غیبت و هزار جوره گناه هم میشه...باید برای کم گویی خودت ارزش قائل باشی و خدا رو شاکر باشی که پر حرف نیستی...تمام بزرگان میگن کم گوی و گزیده گوی چون در. شما باید زیاد مطالعه کنی علمت رو ببری بالا و کنترل زندگی خودت رو بگیری دستت و به تواناییهات فکر کنی...وقتی شما در مورد خودت اینطور حرف میزنی و فقط عیبهای خودت رو میبینی دچار ناامیدی و افسردگی میشی و اعتماد به نفست میاد پایین...انسان هر چه کمتر حرف بزنه با وقارتره و کمتر اشتباه میکنه... میگن زاغ میخواست غار غار کنه حرف زدن خودش یادش رفت... سعی کن خودت باشی و مطمئن باش بچه هات خوشبخت میشن...وقتی شما خودت رو قبول نداشته باشی بچه ها و شوهرت هم قبولت نمیکنن...عیبهای خودت رو برای شوهرت و بچه هات نشمار چون اونا متوجه نیستن وقتی خودت یادآوری کنی در واقع احترام خودت رو پیش اونا از بین بردی... ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🍎 درمان_غلظت و چربی و کثیفی خون ۱-استفاده مداوم از صاف کننده های خون بیدمشک شکر سرخ برگ چغندر انار یا آب انار زرشک یا آب آن عناب یا لعاب آن شاتره یا عرق آن کاسنی یا عرق آن کاهو یا تخم کاهو مویز یا شربت مویز مغز خیار بزرگ لیمو ترش تازه آرد گرده نخل گل گاو زبان خاکشیر ۲-مصرف کاهش دهنده های چربی خون آبغوره سکنجبین سرکه خمری انواع لیمو گیلاس_آلبالو گریپ فروت بادام و چلغوز سیب و گلابی کدو و پیاز سیر و آبلیمو تخم گشنیز شنبلیله انواع کلم روغن زیتون اسفرزه بارهنگ گل ساعتی خار مریم بلعیدن اسفند سبزیجات و میوه ۳- حجامت و در صورت نیاز فصد ۴- پرهیز از لوبیا و کنسرو و کره حیوانی و روغنهای بازاری و سیگار بصورت طبیعی تصفیه کننده های خون، درمان و بیماریهای و تعدیل طبع نیز می باشند. 🟡 ✍ کیسه صفرا، کیسه کوچکی زیر کبد است که به کبد متصل بوده و وظیفه اصلی آن ذخیره و آزاد­سازی صفرا در دستگاه‌­گوارش و کمک به هضم غذا در روده است. صفرا، سبک، تیز و لطیف است و همیشه تمایل به جداره‌ دارد. ❌ رژیم‌غذایی نامناسب، نجویدن غذا، پرخوری و بدخوری، که باعث جذب غذای نپخته به کبد شده و از طرفی مصرف آب و نوشیدنی ‌های سرد و یخ باعث فراخوان صفرا به جداره و رسوب و انسداد صفرا در آن ناحیه می‌شود. 👈بنابراین موجب پدید آمدن خلط لزج و شبه‌سنگ در جداره کیسه صفرا می‌شود که بلور آن ابتدا به اندازه دانه خاکشیر است، رفته رفته بزرگ شده و سنگ کیسه صفرا بوجود می‌آید. در نتیجه، مجاری خروجی کبد تنگ می‌شود و اینجاست که خود صفرای سوخته، رسوب کرده و سفت شده و مانع گذر صفرای لطیف به بدن می‌شود. 🔰 علایم 🔹 گاهی هیچ نشانه‌ای ندارد ولی گاهی درد ناگهانی در بالای شکم و زیر آخرین دنده‌های سمت راست قفسه سینه 🔹 زرد شدن صورت و چشم‌ها 🔹 اظهار داغی و گرمای شدید در کبد و سردی اندام انتهایی 🔹احساس درد و دلپیچه بعد از مصرف غذا 🔹گاهی اسهال و استفراغ 🔰 درمان 🔸 مصرف سرکه‌انگبین طبق تجویز طبیب سنتی، سنگ را در ابتدا پرحجم و کم کم خرد کرده و دفع می‌کند. 🔸 ورزش نیز به این امر کمک می‌کند. 🔸 بیشتر از آش و سوپهایی که در آنها غوره، زرشک،تمر هندی، اناردانه، آلو و ... بکار رفته شده را بعنوان وعده‌های غذایی استفاده کنید. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 سمانه  مامان گفت : من مقصرم ٬ گفت زندگی شادی داشتیم که من غم ُ اُوردم تو خونه
🌸🍃 ــ میرم آگاهی خبر میدم . ینی باهم بریم خبر بدیم . من موافق ازدواج باهاتونم ! نظر شما چیه ؟؟ اشکام اجازه نمیدادن حرف بزنم . نمیخواستم مجید صدای گریه مو بشنوه اما دست خودم نبود .. صدام بلند شد . بلند بلند گریه میکردم ... مجید بی اهمیت به صدام خیلی خیلی مغرورانه گفت  " باید فکر کنم " گوشی رو که قطع کردم انگاری دنیام تیره تر از همیشه شد ... اونقدر مخم هنگ کرده بود که ندونم چیکار باید بکنم .. فرار بابا(!) از خونه به خاطر جواب رد دادن به مجید ... کنایه های مامان ... اومدن مامان بابای آرش همه و همه دست تو دست هم داده بودن واسه تباه شدن جوونیم زندگیم آینده م ! واسه آوار شدن ِهمه ی رویاهایی که با آرش ساختم ... گوشیم زنگ خورد ! اسم  ِ " عزیزم " رو گوشیم افتاده بود .. عزیزم بود همه ی آرزوم .. اونقدر واسم عزیز بود که دوست داشتم همیشه با این اسم صداش بزنم .... !  نیت داشتم وقتی ازدواج کردیم همیشه بهش بگم " عزیز " دوس داشتم بچه هامون باباشون ُ با این اسم بشناسن ... بچه ی منو آرش ..! چقدر مشتاق اونروز بودم .. بچه مون ُ با عشق بزرگ کنیم .. بهش بگیم حاصل یه عشق خالص ُناب ِ... صبح به صبح با طلوع خورشید چشمم به چشم آرش بیوفته ... همه نابود شد تموم آرزوهام تمام رویاهام ... رد تماس دادم باز دوباره گوشیم ُ خاموش کردم . رفتم تو سالن ٬مامان رفته بود سرکار ... نزدیکای ظهر مامان اومد ناراحت ُ عصبانی ... پرسیدم چرا زود اومده ؟؟!!  شروع کرد به غرغر کردن! " سمانه کاری نکن منو بابات عاقت کنیم .. کاری نکن دستمو ببرم بالا نفرینت کنم ...! الهی داغت به دلم می موند اما به خاطر تو این روزا رو نمیدیدم این بی آبرویی ُ .. بابات ُ از خونه فراری دادی منم دق میدی ... " سردرگم مونده بودم .. اینبار دوباره چی شده ؟! هر روزم عذابای تازه میدیدم ... تو این فکر بودم چرخ ُفلک عجب دارن هرهر بهم میخندن ! به گریه هام غصه هام ... یه روز خوش که سهله آرزوی یه روز آروم ُداشتم !! مامان باز دوباره ار کارش اخراج شده بود !!! رییس دانشگاه عذرش رو خواسته ُوقتی مامان گفته چرا؟ گفته پرسنل زیاد داریم یه چند تایی رو میخوایم رد کنیم !  مامان میگفت صددرصد بابای آرش چیزی گفته .. باز مامان بیکار شد ُ روزای سخت قبل اومد تو خونه مون ! شب بابا کلید ُانداخت اومد تو خونه ! خیلی راحت ٬ بی تفاوت ! انگار که نه انگار اتفاقی افتاده ... مامان عصبانی بود عصبانی تر به بابا گفت کجا بودی ؟ اونم خیلی راحت گفت پیش یکی از دوستاش که نگهبان بوده ... میگفت از دست این دختره میخواستم خودمو گم ُگور کنم تا از دست بابای بی غیرتش خلاص بشه ! متلکا ٬ حرفا ٬ چپ و راست بهم زده میشد به جرم اینکه عاشق بودم ! بیجا کرده بودم منی که نون شبمو نداشتم بخوام عاشق بشم .. بابا وقتی فهمید مامان سرکار نمیره آتیشی تر شد ُکم مونده بود کتکم بزنه ...  گفت به اون پسره یه زنگ بزن میخوام پولاش ُ بهش پس بدم .. گفتم :دیگه بهش زنگ نمیزنم .. گوشیمم خاموشه ... برق خوشحالی رو تو چشای بابا دیدم  گفت پس شمارشو بده خودم باش قرار میذارم . تا ننه باباش نیومدن به جرم سرقت دستگیرمون نکردن پول حرومشون رو پس بدیم. منو آرش یه شماره حساب مشترک داشتیم .. ینی وقتی آرش فهمیده بود من هیچی ندارم یه شماره حساب باز کرد ُگفت بین خودمون مشترک باشه ! مشترکش کرد تا من خجالت نکشم که آرش واسم حساب باز کرده ٬ خجالت نکشم پول ازش برداشت کنم بعد به آرش رو بزنم پول توی حسابم تموم شده! ....  اونروزا چقدر دلخوش بودیم چقدر خوشبین بودیم از اینکه وقتی من و اون مثه حسابمون مشترک شدیم ماه به ماه به حسابمون پول بریزم تا پَر بکشیم بریم ... پولا رو به حساب مشترکمون واریز کردم ... گوشیمو روشن کردم تمام اس ام اس هاشو نخونده دیلیت کردم فقط واسش زدم : همه ی پولا به فلان حسابت واریز شد . ممنونم از همه تلاشت واسه رسیدن بهم .. امیدوارم خوشبخت زندگی کنی . همیشه به یادتم  زود گوشی رو خاموش کردم . گوشی رو به بابا تحویل دادم تا هیچ وسوسه ای سراغم نیاد . توی خونه با کنایه ٬ متلک سر میکردم به امید آینده ای که هیچ امیدی بهش نداشتم ... یه روز زنگ خونه رو زدن .. آرش بود .. باز دوباره اومده بود واسه التماس ... هیچ وقت آرش رو اینجوری ندیده بودم .! اینقدر درمونده اینقدر پریشون !!! به بابا التماس میکرد بابا با تشر میگفت از خونه بره بیرون وگرنه پلیس خبر میکنه .. اون التماس میکرد ُبابا هلش میداد ... نکن بابا .. توروخدا نکن ... صدای آرومم که با گریه م همراهی شده بود .. آرش برو .. بیشتر از ین خرد نشو ... تو بزرگی تو بزرگتر از اینی که بخوای اینجوری واسه یه آدم حقیری مثه من تحقیر بشی .. من گریه میکردمو آرش التماس میکرد ُبابا بیرونش میکرد میگفت مگه حالیت نیس دخترم نشون کرده ی یکی دیگه س .... ....
🕊🪶 وصیت نامه شهید عبدالرئوف بلبلی بادرود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی و با سلام به شهدا انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی شاید چیزی را نتوان بالاتر دانست که انسان نیستی است و هستی او تنها به قرب است  بعد از اراده حق بر خلقت انسانها، تاریخ جز عده ای قلیل بقیه را حق ناشناس و قدر نا شناس معرفی کرده ، و شاید که دنیا را قیمتی نباشد جز به انس با او و معرفتش . اگر چه انسانها باهمند اما تنهایی وحشتناک در برابر او داریم که محبتش آن را نامحسوس کرده و اگرنه این است ، دنیا ظاهر است پس با ظهور باطن و ناتوانی ما بر تحملش جز تنهایی و او را دیدن چه حاصل و مدهوشی تمام اگرچه وسایل اشتغال ما بیشمار است ولی اگر نبود هر لحظه توجه به او موت آجل ، و اگر احیاء می نمود باز راهی فناء و مدهوشی بودیم خدایا خود را در تنهایی می یابم که جز با ملائک پر نگشته و بقیه با ظاهر است و اما فقط تو خدایا در دنیا محبتت را دیدم و تنها تو را شایسته محبوب، بقیه هیچ ائمه علیهم السلام مرا نجات دادند پس مرا خادم آنان قرار ده  به خانواده محترم و عیالم : شما وسایل قرب من بودید و هستید . والسلام . عبدالرئوف بلبلی .  28/9/65  
💜🍃 سلام خانم مدیر بالاخره دوستم تصمیم گرفت براتون مشکلش رو بنویسد من زنی ۳۵ ساله هستم دوتا بچه دارم زندگیم اروم بود تا اینکه نقل مکان کرد یم و رفتیم یک شهر دیگه شوهرم مغازه داره درامدش بد نیست تا اینکه چند وقت پیش متوجه شدم دو تا مغازه دو طرف مغازه شوهرم خانم هستند و بقول اقام همچراغش هستند اولا مهم نبودتا اینکه اخلاق اقام تغییر کرده بعد متوجه شدم خانمها مرتب با اقای من در حال صحبت کردن و درد ودل هستند اقای منم خوشحال بود ولی اخلاقش با من و دختر و پسرم سرد شده بود من بهش اعتراض کردم که چرا اینجوری شد ی میگفت با من صحبت نکنید همش تو فکر بود و ساکت و تلویزیون نگاه می کرد صبحها ک میشد تیپ میزد و راهی مغازه میشد چند دفعه تعقیبش کردم دیدم به به خانمها نوبتی یکدفعه اینطرفی و یکدفعه اونطرفی میومدند با کمال پررویی و بی حیایی بگو و بخند 😭😭😭متوجه شدم تا شوهراشون هستند عاقل و سنگین خودشون رو میگیرند اما وقتی شوهرشون نيستند کلا می‌چسبند به شوهر من و بگو و بخند چند بار شوهرم تعریف کرد به بهانه‌های الکی یا میان مغازه ویا تلفنی زنگ میزنند الان ک دارم تعریف می کنم قلبم شکسته و اشک امانم رو بریده شما بگید من چیکار کنم لعنت به این زنهای بی بندبار زنهای شوهردار و بچه دارند و اونوقت با مردی که زن و بچه داره اینجوری گرم صحبت میشوند خدا ازشون نگذره زندگیم رو خراب کرد ند خدا زندگیشون رو خراب کنه🙏 👇💜 @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽