#پرسش_اعضا ❤️🍃
سلام پسری دارم ۱۷ ساله لکنت زبان داره هرکاری بگین کردم خوب نمیشه اگه راهکاری دارین بگین ممنون میشم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام عزیزان خیلی حالم بده خواهش میکنم اگه کسی میتونه راه کار بده.
همسرم خیلی مودب و خوش برخورد بود ولی خیلی خالی بند بود و همیشه به خواسته هاش باخالی بندی میرسید کم کار بود وبلند پرواز وآخرش معتاد شد وچندسال پنهان کرد تا اینکه آشکارشد که کریستال میکشه بماند که چه سختی هایی رو تحمل کردم تا بارها وبارها ترکش دادم بعد بازمتوجه شدم که شیشه مصرف میکنه چندین بار ترکش دادم ولی نشد که نشد....دوتا پسر دارم جدا شدم بعد گذشت سالها تنها بزرگ کردن بچه ها بماند با چه دشواری حالا پسر بزرگم همون رفتارهای پدرش رو داره برای رسیدن به خواسته هاش دروغ میگه کم کار و پرتوقع هست سرکار نمیره بااینکه یک ساله زن عقد کرده همه خرج هاش تو خونه منه همیشه هم پول میخاد به روش های مختلف نمیدونم چه برخوردی داشته باشم میترسم اعتیاد پیدا کنه لطفا بگین چکار کنم چه رفتاری داشته باشم خیلی داغونم همه جوونیم گذاشتم الان که میبینم نتیجه نداشته دارم روانی میشم...ممنون عزیزان که وقت میزارین و میخونین ...ساحل هستم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام من از طریق دوستم با کانالتون آشنا شدم
نمیدونم چی بگم حال روحی ام مناسب نیست
با همسایه دیوار به دیوارم دچار مشکل شدم
بچه اش خیلی گریه میکنه هر دوتا بچه اش
منم از روی دلسوزی همینجور که بخوام حرفی بزنم بهش گفتم امروز بچه گریه کرد
برگشته لیست بالا بندی پیام برام فرستاد که تو فضولی
فالگوش ایستادی سرت تو زندگی خودت باشه
ناراحتم از اینکه خیلیی کمکش کردم از هر لحاظ که بگی
بخدا هیچ وقت فالگوش نیستادم
چون ساختمون خلوت همش چهار واحد بی سرو صدا
الان حالم بده که نمیتونم از اینجا بار کنم وجود همچین آدمی برام قابل تحمل نیست
❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام عزیزم ازت خواهش میکنم پیام بزار کانال خیلی حالم خرابه دارم دیونه میشم . من ۷ سال ازدواج کردم و عروس خاله شدم از روز اول خاله شروع کرد ب اذیت کردن من شوهرم تک پسره همیشه میخان تو زندگی ما دخالت کنن شوهرم خوبه ولی تحت تاثیر حرفا خانوادش قرار میگیره دوسال مشترک بودم ک چقدر زجر اور بود در حدی حق نداشتیم با شوهرم دوتایی تو اتاق باشیم مادر شوهرم دعوا مینداخت ک ما تنها تو حال نشستیم شما تو اتاق دارین یا منو با خودش ب زور میبرد چند ساعت هفته بازار ازشوهرم دورم میکرد شوهرم نمیتونست حرف بزنه باهاش قهر میکردن چند سال خونمون جدا کردیم ولی بی فایده من ۴ سال پدر مادرم تو یه حادثه از دست دادم از روز اول من درک نکرد شوهرم تنها میره خونشون باهاش بحث دعوا میکنن ک زنت کو چرا زنت نیامده اونجا میرم بهم احترام نمیزارن با قهر کردن با شوهرم کاری میکنن ما طبق خاسته اونا عمل کنیم من ک خونش میرم موهام میبافم از پشت یکم بیرون آخه من پیاده نیستم ک با ماشین خودمون میریم اونجا دم در پیاده میشم میرم تو خونشون باز دو هفته با شوهرم قهر کردن ک زنت حجابش خوب نیس زندگی ما رو بی دلیل تلخ دارن وگرنه شوهرم خیلی دوستم داره وقتی اونا باهاش قهر میکنن اینم میره تو حال خودش واقعا موندم در برابر آین شیطان صفت چکار کنم خستم کرده تو رو قرآن یه راهی جلو پای من بزارین
❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام عزیزم تو رو خدا پیامم بزار کانال خیلی ب کمک نیاز دارم . من تو خونه پدر شوهرم مشترک زندگی میکنم زندگی برا ما جهنم کردن مادر شوهرم خیلی دخالت میکنه دیگه تحمل توان برام نمونده خانما دعایی ذکری بگین شوهرم دل بکن از این خونه بریم . هر صبح با سر صدا دعوا مادرش از دل خواب میپرم کم اوردم😭😭پدر مادرم فوت کردن جایی ندارم بزارم برم حداقل دعایی بگین شوهرم خونه عوض کنه
❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام دوست عزیز واسه بیماری پانیک آدرس اون طب سنتی رو در تبریز میشه لطف کنیدممنون.
#ایدی_ادمین_پرسش_پاسخ 👇❤️
@adminam1400
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
✅چرا بعضی از فرزندان کم عقل اند؟
✍پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: در حال جنابت، به قصد بچه دار شدن با همسرت هم آغوش نگرد. بهتر است غسل کنی، آرام گیری، پاک و طاهر شوی و سپس ... اگر چنین نکردی و فرزندی مجنون و کم عقل نصیبت شد، کس دیگری جز خود را سرزنش مکن.
📚 وسائل الشیعه، ج ۱،ص ۹۹
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 دستورالعمل عارف واصل علامه سید موسی زرآبادی استادِ استاد مقام معظم رهبری برای توسّل به حضرت علی اصغر علیه السلام ...
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#یک_نکته_از_هزاران 🌱
در عصر خلافت متوكل ، زنی ظاهر شد و به هر جا می رفت می گفت : من زینب دختر فاطمه (س) هستم و با این نام ، از مردم پول می گرفت . او را نزد متوكل آوردند، متوكل به او گفت : تو زن جوانی هستی ، از زمان پیامبر (ص) تا حال بیش از دویست سال می گذرد . او گفت : پیامبر (ص) دست بر سر من كشید و دعا كرد كه خداوند جوانی مرا در هر چهل سال به من باز گرداند، و من خود را آشكار ننموده بودم تا اینكه فقر و تهیدستی باعث شد كه خود را آشكار سازم . متوكل ، بزرگان آل ابوطالب و آل عباس و قریش را طلبید و ماجرای ادعای آن زن را به آنها گفت . جماعتی از آنها گفتند: زینب دختر فاطمه (س) در فلان سال و فلان ماه از دنیا رفت . متوكل به زینب ادعائی گفت : در برابر روایت این جماعت چه می گوئی ؟ او گفت : اینها دروغ می گویند، زندگی من پوشیده و پراسرار است ، برای من زندگی و مرگ ، مفهوم ندارد . متوكل ، به علمای حاضر گفت : آیا شما غیر از روایت ، دلیل قاطعی بر دروغگوئی این زن دارید؟ من از عباس (جدم ، عموی پیامبر) بیزار باشم اگر این زن را بدون دلیل قاطع ، مجازات كنم . حاضران (كه از همه جا دستشان كوتاه شده بود)، به یاد امام هادی علیه السلام افتادند و گفتند: ابن الرضا(امام هادی) را در اینجا حاضر كن ، شاید او دارای دلیلی باشد كه آن دلیل در نزد ما نیست . ناچار، متوكل برای امام هادی (ع) پیام فرستاد، امام هادی (ع) حاضر شد، متوكل ادعای آن زن را به عرض حضرت رسانید، حضرت فرمود: او دروغ می گوید، زیرا زینب (س) در فلان سال و فلان ماه و فلان روز از دنیا رفت متوكل گفت : این جمع حاضر نیز، چنین روایت كردند، ولی من سوگند یاد كرده ام كه بدون دلیل قاطعی كه خودش تسلیم آن گردد، او را مجازات نكنم . امام هادی (ع) فرمود: این دلیل در نزد تو نیست ، بلكه در نزد من است كه هم آن زن را و هم دیگران را وادار به تسلیم می كند. متوكل گفت : آن دلیل چیست ؟
امام هادی (ع) فرمود: گوشت فرزندان فاطمه (س) بر درندگان حرام است ، او را وارد این باغ وحش كن ، اگر او دختر فاطمه (س) باشد، آسیبی نمی بیند . متوكل به زن گفت : تو چه می گوئی . زن گفت : او (امام هادی) می خواهد مرا بكشد... بعضی از دشمنان گفتند: چرا امام هادی (ع) به این و آن حواله می كند، اگر راست می گوید: خودش وارد باغ وحش گردد... متوكل به امام هادی (ع) گفت : چرا تو این كار را نمی كنی ؟ . امام فرمود: من حاضرم ، نردبانی بیاورید، نردبان آوردند، آن حضرت از پله های آن به پائین كه باغ وحش بود رفت ، درندگان و شیرها به حضور امام آمدند، دم خود را به عنوان تواضع تكان می دادند و سرشان را به لباس امام می مالیدند، و امام دست بر سر آنها می كشید و سپس اشاره به آنها كرد كه به كنار بروند، همه آنها، به كنار رفتند و خاموش ایستادند. متوكل از امام هادی (ع) معذرت خواهی كرد، و امام از باغ وحش بیرون آمد آنگاه متوكل به آن زن گفت : اكنون نوبت تو است از این نردبان پائین برو. فریاد زن بلند شد: شما را به خدا دست از من بردارید، من دروغ گفتم ، من بر اثر تهیدستی ، و پول جمع كردن ، چنین ادعائی را كردم . متوكل دستور داد او را به جلو درندگان بیفكنند، مادرش واسطه شد و تقاضای بخشش كرد، متوكل او را بخشید. و به نقل بعضی او را جلو درندگان انداخت ، و درندگان او را خوردند.
داستانهاي شنيدني از چهارده معصوم(عليهم السلام)/ محمد محمدي اشتهاردي
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
❌❌مهم حتما بخونید لطفا❌❌❌
سلام خدمت دوستان عزیز و اعضای بزرگوار کانال
ایام به کام
دوستان گلم به دلیل حجم بالای پاسخ اعضا و محدودیت در ارسال روزانه یه تصمیمی گرفتیم 👇
پاسخ هایی که شما به سوالات میدین ممکنه چند روز طول بکشه که در کانال ارسال بشه چون باید به جز پاسخ اعضا مطالب دیگه ای هم در کانال بزاریم
و به این خاطر که اعضای محترممون زودتر به پاسخشون برسن
تصمیم گرفتیم یه کانال دیگه اختصاص بدیم به این قضیه
یعنی اونجا فقط مختص پاسخ اعضا باشه
پاسخ هایی که توی کانال اصلیمون جا نداریم بزاریم رو اونجا قرار میدیم
یعنی یه بخشیش در همین کانال و تعدادی دیگه ش در کانال دیگه ای قرار میگیره
فقط دقت کنید عزیزان هردو کانال رو چک کنید حتما ❌❌❌👆👆چون در هر دوکانال پاسخها تکراری نیستند
ممنون میشم همگی اون کانال هم عضو باشید برای دسترسی بهتر به پاسخها✅✅✅👇👇👇👇
در ضمن اینجا مخزن میشه برای دسترسی بهتر به مطالبی که میخواید بعدا پیداشون کنید😍✅
https://eitaa.com/joinchat/3518169438Cd5294f4139
عضو بشید همگی🙏👆
کانال خصوصیه دوستان و مختص اعضای خودمونه🌸
#ارادتمند🙏🌸
#حبیبه
🧞♀طلسم جدایی بین دو نفر حرام ۲۴ ساعته
🧞♀بازگشت معشوق و بختگشایی
🧞♀دفع_دعا و جادو و چشم نظر
🧞♀فروش_ملک و آپارتمان معامله
🧞♀جذب پول و رونق کسب و کار
🧞♀گره_گشایی در مشکلات زندگی
⛱دفع اجنه و شیاطین از منزل با قران
https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0
♦️همین الان عضو شو پیام بده 👆
❌#داستان_واقعی ❌
پدربزرگم می گفت یه روز بعد از آبیاری مزارع داشتم برای ناهار برمی گشتم طرف خونه، زمین بغلی تپه مانند بود ،دیدم یه چوپان قد بلند بالای تپه خوابیده و کلاهشو هم کشیده رو صورتش ... پدربزرگم می گفت من فکر کردم حتما این چوپان از ده بغلی اومده و اینجا خوابیده . می گفت هرچی چوپان رو صدا زدم که چرا اینجا خوابیدی و اهله کدوم دهی؟هیچ جوابی نداد و کوچکترین اعتنایی به من نکرد بنابراین یه سنگ برداشتم و به طرفش پرتاب کردم . می گفت سنگ به چوپانه نخورد ولی یکدفعه چوپانه مثل دیوونه ها از زمین بلند شد . پدربزرگم می گفت تا چوپانه از زمین بلند شد دیدم از دستاش ...👇⛔️
https://eitaa.com/joinchat/3033399661Cce36688bbf
پرام ریخت😰
#درد_دل_اعضا 💜🍃
سلام عزیزم وقتتون بخیر 🌸
میشه ازتون خواهش کنم پیام منو بذارین تو گروه ..
من یه برادر دارم الان توی ۱۸ سال هس
این برادرم خیییلی پسر خوب و با معرفتی بود و خیییلی ساده ..
همممه ازش تعریف میکردن که خیلی زرنگ و باهوشه و فلان
خلاصه داداشم گیر رفیق ناباب افتاد
با کسایی میگشت که اصلا ما نمیدونستیم پدر مادرشون کی هست
اول لب به مشروب زد بعد حشیش و گل و از این جور زهرمارا
حتی یه روز مش روب خورده بود بعدش هم ....کشیده بود
انقدر حالش خراب شده بود یکی از دوستای خودش که پسر خوبی هم هس دیده بودش تو کوچه که با موتور خورده زمین اوردش دم خونه اصلااا نمیتونس رو پاهاش وایسه بردیمش بیمارستان سرم و اینا رو از دستش کند نموند بیمارستان فرداش هم هیچی از اینا یادش نمیومد .
خلاصه این گردن نگرفت فقط کللللی باهاش صحبت کردیم نصیحتش کردیم گفت نه دیگه با اینا نمیگردم.
خلاصه یه روز یکی از دوستاش جلوی مامانمو گرفت گفت خاله پسرت .... مصرف میکنه خییلی چیز بد و خطرناکی هست ببریدش کمپ ترک کنه مامانم داشت دق میکرد ب من زنگ زد من یکم تحقیق کردم دیدیم واقعا خیلی چیز خطرناکیه .بهش که گفتیم اولش داد وبیداد راه انداخت که کی این چرت و پرت هارو گفته غلط کرده بعد دید نه دیگه نمیتونه گول بزنه قبول کرد بردیمش مشاور و کلاس و اینا بلکه درست بشه ترک کنه میومد پیش مشاور ولی بازم غلط خودشو میکرد دیگه انقدر شدید شده بود که پاهاش سست شده بود از راه رفتنش مشخص بود چیزی مصرف کرده چشماش قرمز شده بود صحبت کردنش عوض شده بود مامانم زنگ زد مشاور گفت این اصلا انگار حرف های ما و شمای مشاور و نمیفهمه داره خودشو بدبخت میشه
خانم مشاور یه جایی برای ترک اعتیاد معرفی کرد که اجباری نبود و جای خیییلی خوبی بود پدرم با برادرم صحبت کرد هر جور بود راضی شد که بره ترک کنه
خلاصه ما بردیمش دو ماه موند اونجا هفته ای یک بار میرفتیم بهش سر میزدیم براش وسایل میبردیم بعد یک ماه رفتیم اوردیمش مرخصی دو روز موند خونه خیلی خوب شده بود خودش سعی میکرد پیش دوستاش نره ماه دومش هم رفت بعد که تموم شد خوب بود ولی بااااز مش روب و سیگار و میکشید تقریبا بعد ۴۰ روز دوباره مامانم فهمید که .... مصرف میکنه تقریبا از وقتی که شروع کرد ب کشیدن تا تقریبا ۱۰ روز بعدش ب چنان روزی افتاده بود مامانم یه چشش اشک بود یه چشش خون .
دوباره بردیمش همون کمپ و باهاش صحبت کردیم ۳_۴ ماه بمونه.. موند خوب بود اولش..الان دوره سومش هست اخراشه یک هفته پیش اوردیمش مرخصی که هی زنگ زد بیام دلتنگ شدم و اینا
اومد و به یه بهونه که ب یکی بدهکارم و اینا ۷۰۰ از بابامینا گرف که ببرم قرضمو اینا هم از اونجایی که ۳ ماهه اونجاس و اصلا فکرش هم نمیکردن که دوباره در حال مصرف باشه پول و دادن
خلاصه مامانم چون نگرانش بود حواسش خیلی بهش بود تا اینکه نصف شب مامانم پامیشه و میبینه برادرم بیدارع و نمیتونه بخوابه بهش شک میکنه بعد که میخابه میره وسایلش و میگرده و کلی مواد پیدا میکنه و اینا😭
انگار دوره اولش پاک بوده ولی از دوره دوم و این دوره سوم در حال مصرف بوده .خودش میگه واسه خودم نیس برای کسی گفته خریدم ولی دروغ میگه مادرم میگه دور بینیش قرمز شده انگار تو دماغی میزنه..ب زور از مامانم گرف گف کسی گفته براش بخرم با خودش میخاس ببره کمپ منم یواشکی زنگ زدم اطلاع دادم وقتی بردیمش پیادش کردیم گشته بودنش و پیدا کرده بودن
تو روخدا کسی راه حلی داره چیکار باید کنیم مامانم خداشاهده داره دق میکنه منه خواهر جیگرم کبابه بابام نمیدونه ازش شیشه پیدا کردیم بدونه دق میکنه..
خودش داره میبینه بابام کلللللی بخدا اضافه کاری میره با پادردش و مریضیش واینا تا هزینه اونجا رو جور کنن بازم کم میارن بخداااا برای خرج خونه خودشون چیزی نمیمونه. دلش یعنی یکم نمیسوزه ..
اصلا انگار نمیفهمه هررر چقدر صحبت میکنیم باهاش اخه همچین پسر باهوش و زرنگی چرا باید اینطور شه
بخدا تو فامیل هممه تعریفشو میکردن کسی اگه راه حلی نذر و نیازی دعایی ذکری چیزی میدونس میشه بگه توروخدا ممنونتون میشه
و در اخر میشه برای داداشم دعا کنید خدا ب راه راست هدایتش کنه عاقبت بخیر بشه 🥺
اجرتون با امام حسین 🙏
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️🍃 سلام پسری دارم ۱۷ ساله لکنت زبان داره هرکاری بگین کردم خوب نمیشه اگه راهکاری داری
پاسخ اعضا 🌸
سلام
خانمی که عکس شست پای مادرشون را گذاشتن ناخن وارد گوشت شده..
یه پیاز بردارید داخلش را به اندازه ای که انگشت با فشار داخلش بره خالی کنید و پیاز را بذارید گرم بشه در حدی که پوست را نسوزه بعد انگشت را داخل پیاز کنید بذارید بمونه و دوباره سرد ک شد یه بار دیگه بذارید اینقدر پشت سر هم تکرار کنید و انگشتشون توی پیاز باشه اگر عفونت داشته باشه فشار بدید تخلیه میشه بعد با لبه چاقویی چیزی ناخن را از گوشت بیرون بیارید و اضافه اش را بچینید و بعد دیگه درست کوتاهش کنید تا توی گوشت نره..
اگر دکتر هم بری ناخن را میکشن درست میشه اما درد داره با همین پیاز درست میشه...
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸
سلام وقت بخیر. درجواب خانمی که گفتن مثلا توی گوششون کف بره یا چشماش سیاهی بره خیلی مترسن و هول میشن منم دقیقا همینطور هستم مثلا زمستونا که سرما میخورم اگر سرما بزنه به گوشم ی دفعه ایی همچین حالتی بهم دست میده استرس میگیرم و تپش قلب میگیرم میگم من دیگه خوب نمیشم دیگه نمیشنوم😂 کلا مریضی ترس هستم به یه موضوعی زیاد فکر کردم انقدر برام بزرگ میشه که حالتی بهم دست میده که نمیدونم چطور توصیف کنم مخصوصا شبا که فکرم ازادتره تو این موارد فقط باید به چیزای خوب فکر کنی اصلا فکرتو عوض کنی و سعی کن بری بیرون یکم حال و هوات عوض بشه من خودم یه وقتایی که نصف شب اینطور میشم نمیتونم برم برم میرم پنجره رو باز میکنم و سعی میکنم به چیزایی خوب فکر کنم . امیدوارم که بتونم کمکتون کرده باشم
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸
سلام خانمی که دور گردنت سیاه شده از تجمع سوداس نوره عالیه بکش بدنت گردنت هم سودا روخارج میکنه وهم بوی بد بدنو میبره هفته ای یکبار بزار عالی جواب میده واینکه برای بوی عرق از عطاری سنگ مرداب بگیر از حمام دراومدی بدنت که مرطوبه بکش زبر بغلت وهرکجا که بو میگیره چند روزم حمام نکنی بدنت بو نمیگیره
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸
سلام حساسیت چشم اون بچه
عزیزم حتماروزی چندبارباآب وشامپوبچه بشوروازداروخانه پماداستریل چشمی بخروبزن قبل ازخواب هم حتمابشوروپمادبزن توب میشه پسرهمسایه ام همین جوربوداینوگفتم انجام دادخوب شدمنم باشم مادرتنها
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸
خانمی که یبوست داریدمنم مشکل شمارودارم
بایدپباده روی هرروزداشته باشیدچون روده های شماتنبل شده درضمن همیشه همراه غذاسبزی خوردن بخورازسنازیاداستفاده نکن چون زیادیش ضررداره میتونی ازتخم شربتی گل محمدی،آلو،خاک شیراستفاده کنی همیشه میوه یادت نره که اونم خوبه درضمن بعدازهرغذامیتونی یک قاشق مرباتوری اسفرزه بریزداخل استکان باآب ولرم یک نعلبکی بزارروش بعدازاینکه دانه هاش بازشدن بهم بزن وبخورخیلی خوبه ولی حتماهیچ وقت بادت نره سبزی خوردن بهترینه برای یبوست همیشه بخورباهرغذا
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸
سلام خانم گلی که توگروه به من واون خانمی که ازشوهرش گفته بودکه باهاش راه نمیره راهنمایی کردی که خودمون رولباس شیک بپوشیم وآرایش و...کنیم عزیزم شماخوب صحبت های بنده رونخونیدیدوقضاوت اشتباه کردیداولابنده به اون خانم گفتم نگران نباش منم شوهرم این طوری که جلوهمکاراش بامن راه نمیره چون اوناگفته بودن زنت خیلی ازخودت سرتره وجوانتره وخوشگل تره برای همین ایشون اونجایی که زندگی میکردیم بازارروزمی رفتیم راه نمیرفت من ریزبه ریزقضیه رونیومدم که بگم اونجامحیط اداری بودوهمسرم اصلاهمکارزنی نداشته واگرم بامن راه نمیرفت تاهمکارهای دیگه اش که ماروتاحالاباهم ندیدن ،نبینن البته خودشون اینونگفتن من خودم متوجه شدم فقط یکبارازدهنش پریدکمیش روگفت ومن بقیه ماجرارومتوجه شدم درضمن هرکس منومیدیدباایشون فکرمیکردمن دخترشم درصورتیکه تفاوت سنی چندانی باهم نداریم فقط من ریزنقشم وایشون درشت هیکل وقدبلند.خواستم به دوست عزیزی که ناراحت بودن بگم غصه نخورن چون برای من مهم نیست شوهرمن فقط توی اون محیط بامن راه نمیرفت تقریبا۲۰سال دراین محیط بسته زندگی کردیم ولی من هیچ وقت ازهمسرم دلگیرنشدم گفتم به ایشون هم دلداری بدم امادوست عزیزشماخیلی زودوبدون اینکه دقیق،صحبت های منوبخونین راهنمایی کردیدازتون ممنونم که بازم برای مانگران بودیدانشاءالله هیچ وقت غم نبینید
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸
سلام
برای اون دختر ۱۵ ساله ای که پسرعموش خواستگارش هست و حس خاصی بهش نداره
عزیزم شما که سنی نداری و حتما موقیعت های بهتر دیگه ای خواهی داشت ،خواهشا اشتباه منو تکرار نکن که بعدا افسوس خواهی خورد
فعلا فقط به درست و آموختن یک هنر درآمدزا فکر کن
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸
سلام دختری ۱۵ساله ک پسرعموت ک ترک کرده اومده خواستگاری ودودل هستی بنظرمن ردش کن من با۳۰سال سن مثل توپسرعموی معتادم ک ترک بوداومدخواستگاری ومن جواب رد دادم چون بهش اعتمادنداشتم کسی ک یبار کشیده دوباره امکان لغزشش هست ومن بااینکه ۳۰سالم بود رد کردم والان ازدواج کردم والان اززندگیم راضیم وبقول توبایه غریبه ازدواج کردم ولی خیلی ازتصمیمم راضیم
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 نیکا بعد از یک سال و خورده ای آزمون اختبار شرکت کردم و به عنوان وکیل پایه یک دا
#داستان_زندگی 🌸🍃
نیکا
. گفتم خیال کردی من مثل قبل یه دختر کودن و تو سری خورم ک مثل اون سه تای قبلی منو شوهر بدی ب هر خری ک از راه رسید ؟فکر کردی ترسیدم ازت حساب میبرم ؟ فکر کردی من هنوزم برای درآوردن خرج دانشگاهم تو دفتر استادم حمالی میکنم ؟ من حق آدمارو از زیر سنگ درمیارم با صدتا گنده تر از تو درمیوفتم واسه دوزار پول حق الوکاله اون وقت نتونم از حق خودم دفاع کنم ک باید سرمو بذارم زمین بمیرم
پدرم تا اون شب و اون حرفایی ک موقع دعوا بهش زدم حتی نفهمیده بود من وکیل شدم !
بدون این ک جوابی بده از اتاقم رفت بیرون . متوجه شدم ک تعجب کرده بود و شوکه بود از حرفایی ک زده بودم . با زنش نشست به پچ پچ کردن اما خسته تر از اونی بودم ک دلم بخواد گوش وایستم ببینم چی میگن فردای اون روز با سر درد خیلی بدی بیدار شدم اما ترجیح دادم خونه نمونم . لیلا هم ک تیرش ب سنگ خورده بود و خیال کرده بود منو از سرش بازمیکنه تحویلم نگرفت .ب درک .مگه مادر خودم ب من محبتی کرده بود ک از زن بابا انتظار داشته باشم.
اصلا نفهمیدم چی پوشیدم و چطوری خودمو رسوندم دفتر . شکرخدا اون روز دادگاه نداشتم . ساعت ۱۰ صبح بود و منشی اطلاع داد مورد مشاوره دارید .حالم خوب نبود اما حداقلش این بود ک از فکر دیشب بیرون میومدم . بعد چند ثانیه در زد و اومد داخل .همون پسر ب قشنگی تصویری ک ازش تو ذهنم مونده بود با یه دسته گل زر سفید . سعی کردم نگاهمو ازش بدزدم .گل رو گرفتم و بعد از تشکر گفتم بفرمایید هستم در خدمتتون. گفت اومدم برای تشکر بابت قراردادی ک تنظیم کرده بودین.گفتم اصلا لازم نبود این همه زحمت بکشید من وظیفه ام رو انجام دادم .گفت میتونم درباره مشکل جدیدم صحبت کنم .گفتم البته بفرمایید
گفت من پسر رک و بی شیله پیله ای هستم .ببخشید اگه نمیتونم مثل شما مودبانه و کتابی حرفامو بزنم.من دانشگاه نرفتم
اسمم نوید .۳۲ سالمه .راننده ماشین سنگینم . اون آدمی ک هم باهاش اومدم پیشتون پسرخالمه . نمایشگاه مال اونه .منم گاهی خرید و فروش میکنم تفریحی . یه خونه دارم . ماشینمم پارسه . درآمدم ماهی ۱۵ ۲۰ تومنه حداکثر .اونم همش مال من نیست چون ماشین مال بابامه من دیگه نهایتا ۱۰ تومن حقوق بگیرشم.هفته ای یه روز خونم .تو بیابون بزرگ شدم. نه اهل موادم نه رفیق بازی و این جور خلافا . از نوجوونی رفتم شوفری . تا دیپلمم بیشتر نخوندم . یه خواهرم دارم از خودم کوچیکتره . تنها آرزوی مامان بابامم سر و سامون گرفتن منه . از همون بار اولی ک دیدمت بدجوری تو گلوم گیر کردی . یه ماهی میشه درگیرتم. خودت متوجه نمیشی اما هرموقع از بندر بیام مستقیم جلو دفترتم ک رفتنی خونه ببینمت .آدرس خونتم گیر آوردم. راست و حسینی هم بگم تو ۲۵ سالگی یه دوست دختر داشتم ک فکر میکردم عاشقشم اون منو ول کرد رفت با یه بچه مایه دار .منم خیال شکست عشقی و قید ازدواجو زدم . الانم ک میبینی دارم راحت باهات حرف میزنم برای تجربه اون روزای عشق و عاشقیه.من از هرچی زن و دختره بدم میومد تا روزی ک تورو دیدم . بقول شادمهر عشقای قبل از تو سوتفاهم بود . حالا اگه قبولم کنی زمین و آسمونو بهم میزنم ک مال من بشی . دنبال دوست دختر دوست پسری و اینام نیستم اومدم بگم زنم بشی . حالا اگه هستی و مارو ب نوکری قبول میکنی بسم الله هرچی امرکنی تو توانم باشه فراهم میکنم برات . اگه هم میگی نه یه جوری بگو ک نشکونی منو
و تمام این مدت با دهن باز فقط داشتم تو چشاش نگاه میکردم ک انگار نقاشی خدا بود
شوکه شده بودم .از حرفاش از صداقتش .تنها تصوری ک از دوست داشتن و خاطرخواهی تو ذهنم بود همون نگاه های کثیف و هیز پسرعمم تو نوجوونی بود.اما تو حرفا و نگاه های این ادم ذره ای احساس بدی بهم دست نمیداد .تو سکوت به سر میبردیم.
فقط ب ذهنم رسید ک بگم باید فکر کنم .لبخندی زد و گفت باشه فکر کن من برمیگردم
و شروع کردم ب فکر کردن . راجع به واقعیت های زندگیم فکر کردم . و هزاران بار حرفایی ک میخواستم بهش بزنم رو تو ذهنم مرور کردم .
یک هفته بعد برگشت . گفت منتظرم جوابت چیه . انگار ک لال شده باشم و آلزایمر گرفته باشم .فقط گفتم نه .از اون همه حرفی ک آماده کرده بودم فقط تونستم بگم نه !
حسابی تو پرش خورد و گفت میشه دلیلشم بگی .فکر کنم حق دارم بدونم
سعی کردم تو چشماش نگاه نکنم و از صفر تا صد زندگیمو براش گفتم . گفتم نهایت تلاش و آرزوی من الان اینه ک بتونم پول پیش یه خونه رو جور کنم و از خونه پدرم برم .من تازه کارم درآمد آنچنانی ندارم اما شب و روز کار میکنم ک بتونم از خانوادم جداشم. اصلا هم قصد و آمادگی ازدواج ندارم هدف من مستقل شدن و تنها زندگی کردنه لطفا دیگه بیشتر از این اصرار نکن
حسابی خورد تو پرش . بدون کلمه ای حرف زدن رفت و من اشکام جاری شد .نمیدونم اسمش چی بود.عشق بود دوست داشتن بود محبت بود یا چی
#ادامه_دارد
#نکات_سلامتی 🍎
📌چطور در هوای آلوده سالم بمانیم؟
🔸در طب ایرانی دستورالعمل های ساده ای وجود دارد که با عمل به آنها میتوان اثرات آلودگی هوا بر بدن را به حداقل رساند.
🔸دود کردن اسپند، کندر و پوست خشک انار و بوهای خوشی چون لیمو، پرتقال و سیب به کاهش عوارض آلودگی هوا در این روزها کمک می کند.
🔸دود کردن گیاهانی مثل پوست انار، ریشه بادام تلخ، میوه به، برگ بید، اندام هوایی ریباس، گل زعفران، چوب سیب و عود هندی مذکور می تواند در تقویت اعضای رئیسه بدن (مغز و سیستم عصبی، قلب و کبد) و کاهش عوارض آلودگیها مؤثر باشد.
🔸بوییدن نیلوفر، بنفشه و صندل در افراد گرممزاج و مشک، عنبر، لادن، میخک (قرنفل) و جوز بوا در افراد سردمزاج توصیه میشود.
🔸مصرف عسل به شیوه های مختلف می تواند در این هوای آلوده برای سلامت بدن مفید باشد.
🔸 پیاز، نارنج و لیمو را می توان برش داده و در فضای خانه قرار داد چراکه این مواد خوراکی، خاصیت جذب کنندگی سموم هوا را دارند.
🔸با ترکیب آب و گلاب و جوشاندن آن، می توان نوعی بخور تهیه کرد که موجب کاهش میزان آلودگی هوای خانه شود.
🔸 پیازچه، گشنیز، شوید، ریحان و زرشک از جمله مواد غذایی مفیدی هستند که به کاهش جذب سموم در بدن کمک می کنند.
🔸در هوای آلوده بدن مستعد بیماری هایی مانند سرماخوردگی می شود بنابراین هشت ساعت خواب در طول شبانه روز همراه غذای مناسب می تواند از بیماری هایی که در نتیجه ضعیف شدن سیستم ایمنی بدن و آلودگی هوا ایجاد می شوند، جلوگیری کند.
🔸استفاده از غذاهایی مثل سوپ جو و شلغم پیشنهاد طب ایرانی برای کاهش جذب سموم هوا و نیز تقویت سیستم ایمنی بدن است.
🟣تاثیر دفع سموم بر بدن
✍هر چقدر بدن در #دفع_سموم قوی باشد بدن سالمتر و پوست زیباتر میشود؛
که مستلزم پاکسازی #کبد و تقویت #کلیهها در دفع بهتر سموم هست.
🔸#پیادهروی و #ورزش کارکرد کلیهها را بهتر میکند، یک نوع #ماساژ درمانی... روغن مالی کلیهها (روغن بابونه)استفاده از نوره و حنا مالی کل بدن ترکیب پودر زنیان و گردو و مصرف یک ق چ خوری در روز (در افراد سرج مزاج) استفاده از زنیان یا گردو بتنهایی و مصرف گزنه
🔻برای لَک باید #سودای کبد رفع شود صبح ناشتا جوشاندهی خاکشیر ترنجبین با عرق شاهتره و کاسنی میل کنید(40 روز)
✅هر شب ب موضع #کبد و داخل #ناف روغن بادام شیرین بچکانید بصورت موضعی آبِ پنیر تُرش لایهبردار قوی روی لکهها میباشد.
✅همچنین تقویت #کلیهها برای از بین رفتن لکههای پوستی جهت درمان انواع لکهای پوستی 2 گرم پودر زنیان را در دو لیوان آب جوش دمکرده و بعد از وعدههای غذایی یک فنجان میل کنید.
⚠️افراد گرم مزاج میتوانند در کنار استفاده از زنیان، از خنکیها مثل شربت رب انار بهره ببرند.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
13.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
درمان سنگینی معده و ورم شدید بعد از غذا
✅در این ویدیو با حضور استاد تاجبخش در مورد اینکه خوردن جوانه گندم و با سبوس ها و خوردن دانه زنیان برای تسریع در سنگینی معده و دفع آسان صحبت می کنیم.
این پست رو با عزیزانتون به اشتراک بذارین ❤️
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽