eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
170.8هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال فروشگاهیمون☘️👇 https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️🍃 سلام ..من مشکل چاقی داشتم میخاستم بپرسم اون خانمی که گفته بودن با خاکشیر ودانه چیا و عرق زیره لا غر شدن به مدت ۶۰ روز واقعا طی ۶۰ روز از ۸۰ به ۵۵ رسیدن یا زمان بیشتری طول کشیده وکنارش رژیم هم داشتن واینکه روزی یک لیوان یا دو یا سه لیوان مصرف بشه ممنون میشم این خانم جواب بدن خدا خیر تون بده که این کانال محبوب رو قرار دادین برای ما ممنون ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خدا قوت من یه خواهرم دارم خانومی هست که هیچ وقت نمیزاره نمازش قضابشه فوقلاده اهل رعایت هستن ویه پسری براش اومدن که خانوادش گفتن پسر ماهم مثل دختر شما اهل نماز قران هستن وما هرچقدر گشتیم دختری که به پسر ما بخوره روپیدا نکردیم تا اینکه دختر شما رومعرفی کردن پدرم رفت تحقیقات وهمه از این پسر خوب گفتن ازدواج کردن الان ۶سال ازازدواجشون میگذر پسر اول خوب بود بعد کم کم کار نمیکرد والان طوری هست که خواهر من خونه ی پدرم زندگی میکنه وپسر پولی نداره که خونه بگیره واصلا بیخاله زن ودخترش هست نمیدونیم چیکار کنیم توروخدا برای خوب شدن زندگی خواهرم دعا کنید یا اگه راهکاری داری بهم بگید انجام بدم شوهرش بر گرده ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ باعرض سلام وخسته نباشید خدمت ادمین عزیز لطفا این پیام من بزارید گروه تا دوستان راهنمای کنن شوهرم دوسال سکته کرده انجو کرده فنر گزاشته چندروز پیش رفته دکتر قلب گفته باید باطری بزاری ۵۰ ملیون هزینش هست ولی ما نداریم کارگریم توروخدا اگه کسی جای تو شیراز سراغ داره بیمارستانی که دولتی باشه یا هزینش کمتر باشه راهنمای کنه وآیا کسی تو فامیل داشته که باطری گزاشته باشه چطوری مثلا وقط داره این باطری یک سال یا دوسال که بدونیم کی باز باید تعویز بشه ممنون میشم دوستان راهنمای کنن ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام به همه دوستان مجازی و مدیر گروه امیدوارم سوال من را تو گروه بذارید خواهر زاده ام سه ساله ازدواج کرده خودش بیست و یک ساله و همسرش بیست و پنج ساله از ابتدای ازدواج پیشگیری نداشتن و عدم بارداری باعث نگرانیشون شده چند تا دکتر عوض کردن و همه بهشون گفتن اسپرم همسرشون ضعیف هست دارو هم مصرف کردن و دوباره آزمایش دادن ولی تغییر نکرده پزشکشون گفته اگر این بار هم تغییر نکرد باید ای وی اف انجام بدن خواستم ببینم کسی از اعضا همچین مشکلی داشته و چه نتیجه ای گرفته درسته که هر دوشون سنی ندارن ولی خیلی نگرانن که نکنه هیچوقت بچه دار نشن لطفاً اگر کسی تجربه داره راهنمایی کنه ممنون ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام به دوستان عزیز دوساله که خونه ام موریانه داره توی گچ خونه گلی درست میکنه هرکاری کردم ازگازوئیل وسم، اسید،، فایده نداشت کسی راهکاری سراغ داره خسته شدم واقعا ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓، سلام وقت بخیر دوستان عزیز و هم‌گروهی های بزرگوار لطفاً در مورد تغذیه دوران یائسگی.مصرف مکمل های ضروری این دوران و درمان حالت گرگرفتگی اگر تجربه ای دارید لطفاً به اشتراک بگذارید . سپاس از توجه شما 🙏 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام .کسی شماره کاروان زیارتی به مشهد داره اراک باشه لطفا شماره بده ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام به همه عزیزان لطفا اگرکسی درباره بیماری سلیاک تجربه ای داره بنده روراهنمایی کنه وآیاتاآخراین بیماری میمونه یااینکه میشه باطب سنتی درمان کرد من دراستان قزوین هستم لطفا راهنماییم کنید دخترم۵سالشه ومن خیلی نگران هستم.😔 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ درباره رشته مشاوره یاروانشناسی یاعلوم تربیتی هم راهنمایی کنیدکدوم بهتره برای لیسانس 👇❤️ @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدارحمتت کنه.... جای خالیت هرروز بیشتر درد میکنه و دلمون بیشتر میسوزه که عالم و دانشمند و با سوادی مثل شمارو از دست دادیم😔 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❤️ شهید حاج رضا فرزانه 💜
زندگینامه شهید رضا فرزانه شهید حاج‌رضا فرزانه‌ متولد 22 خرداد 1343 و پدر سه پسر بود که کوچکترین آنها محمدحسین متولد سال80‌ است. زندگی این زوج جوان از مسجد و آشنایی آنها در شب‌های دعای کمیل آغاز شد.‌ معصومه و حاج‌رضا همراه سیزده زوج دیگر که برخی از آنها لبنانی بودند، توسط مقام معظم رهبری هنگامی ‌که معظم له در سمت رئیس‌جمهوری قرار داشتند به عقد هم درآمدند. سال63 به خانه مشترک خود می‌روند، در حالی که در کوله بار زندگی‌شان تنها یک نصیحت از «آقا» وجود دارد و آن این است که:‌ زن و شوهر باید دست هم را بگیرند تا یکدیگر را به قرب الهی برسانند. معصومه ولی می‌گوید: این نصیحت آغازگر و ادامه دهنده زندگی مشترک ما بود تا جایی که اساس زندگی خود را براین موضوع استوار کردیم که بار همدیگر نباشیم بلکه یار هم باشیم تا جایی که هر یک بتوانیم برای همدیگر زمینه‌های رسیدن به قرب الهی و سعادت ابدی را فراهم کنیم. بعد از عقد، حاج‌رضا دو ماه به منطقه رفت و حضورش در جبهه تا زمان عروسی طول کشید. فردای عروسی، ماه عسل یک سفر صبح تا عصر بود به شهر زیارتی قم و روز دوم بعد از عروسی، داماد جوان به منطقه جنوب رفت و درعملیات بدر مجروح شد. مجروح می‌شد و برمی‌گشت به جبهه خانم معصومه ولی از آن روزها چنین یاد می‌کند: عید همان سال اول ازدواجمان حاج رضا مجروح شد و چون ترکش به ریه‌اش اصابت کرده بود در بیمارستان نمازی شیراز بستری شد، در حالی که اجازه نداده بود خانواده از این جراحت و بستری شدن مطلع شوند. بعد از مرخصی از بیمارستان و هنگامی ‌که برای دیدن خانواده به تهران آمد متوجه شدیم که زخمی ‌شده و در بیمارستان بستری بوده است. بعد از زمان کوتاهی استراحت مجدداً به منطقه بازگشت. هرگز به دوری و تنهایی و حضور حاج رضا در جبهه‌ها اعتراض نکردم چرا که این جمله مقام معظم رهبری همواره آویزه گوش و ذهنم بود که‌ زن و مردی خوشبخت هستند که بتوانند همدیگر را به عرش برسانند. حاج‌رضا در عملیات‌ کربلای5 از ناحیه سر با تیر مستقیم دشمن مجروح و در بیمارستان لقمان بستری شد. خانواده بعد از چند روز متوجه بستری شدنش شدند اما‌ حاج‌رضا دو هفته بعد به منطقه باز می‌گردد. حاج‌رضا فرزانه چهار سال آخر تا زمان بازنشستگی را در سمت فرمانده لشکر 27 محمد رسول‌الله همچنان به وطن خدمت کرد، اما روزهای بازنشستگی برای سردار بسیار سخت بود، از این رو باز هم به جبهه رو آورد، این بار در قالب مدیریت کاروان راهیان نور. روزی او شهــادت در راه زینب کبری(س) بود همسر شهید رضا فرزانه درباره اینکه از ابتدا می‌دانسته که همسرش راه شهادت را انتخاب کرده، می‌گوید: کسی که حضور در جبهه و جنگ با کفار را آغاز کرده همیشه منتظر شهادت است اما هرگز فکر نمی‌کردم که ایشان دور از وطن و در سوریه به شهادت برسد، چون همواره فکر می‌کردم ممکن است به دست اعضای گروه پژاک در غرب ایران به شهادت برسد، اما روزی او پاسداری و دفاع از حرم حضرت زینب(س) بود. حاج رضا سه سال برای اعزام به سوریه ثبت‌نام کرده بود که هر بار با ممانعت فرماندهان سپاه مواجه می‌شد تا اینکه سال94 اعلام کرد که امسال کاروان راهیان نور را قبول نمی‌کند چرا که عزمش را برای رفتن به سوریه جزم کرده است.‌ این روزها به روزهای پیاده‌روی اربعین حسینی گره خورد و دوستان حاج رضا در سپاه به او قول دادند که بعد از اربعین سفر او را به سوریه و دفاع از حرم میسر کنند. مأموریتی که چهل روزه به پایان رسید؛ 12 دی‌ماه سال94 حاج رضا فرزانه عازم سوریه شد و 22 بهمن همان سال به فیض شهادت نائل شد. خانم معصومه ولی درباره آگاهی از شهادت همسر این‌گونه توضیح داد: پانزده روز بعد از رفتن حاج رضا به سوریه اخباری مبنی برشهادتش را شنیدیم، اما خود حاج رضا یکی دو روز بعد زنگ زد و گفت این خبرهایی را که درباره شهادتم در سوریه در اینترنت منتشر می‌شود جدی نگیرید، از این رو وقتی به چنین خبرهایی برمی‌خوردیم من و بچه‌ها باور نمی‌کردیم. اما شب 23بهمن ماه انگار درونم غوغا بود و غم عجیبی روی دلم سنگینی می‌کرد، در اینترنت جست‌وجو کردیم و خبرهایی را دیدم که در چندین سایت خبر شهادت حاج رضا کار شده بود. ازمسعود پسرم خواستم که با دوستان تماس بگیرد تا از صحت و سقم این موضوع مطلع شویم که بعد از چندین تماس و پیگیری از افراد مختلف خبر شهادت ایشان در چهلمین روز از حضور در سوریه تأیید شد. پیکر پاک حاج‌رضا فرزانه فرمانده اسبق لشکر27 محمد رسول‌الله بعد از شهادت هرگز به وطن بازنگشت و این‌گونه که شاهدان ماجرا برای خانواده توضیح داده‌اند بعد از شهادت گروه تروریستی جبهه النصره پیکر را با خود برده‌اند تا برای پس دادن آن باج‌خواهی کنند و تروریست‌های جبهه النصره از آن به عنوان تله‌ای برای اسیر کردن و کشتن دیگر سربازان ایرانی و سوری استفاده کنند که با آگاهی سربازان حضرت زینب(س) این نقشه نقش برآب شد و آنها پیکر را با خود به جای نامعلومی‌ انتقال
داده‌اند. افتخار می‌کنم پدرم پاسدار بود محمدحسین فرزانه فرزند کوچک‌ شهید رضا فرزانه از پدر می‌گوید: پدرم بهترین اخلاق دنیا را داشت، با فرزندانش که سه پسر هستند همانند یک دوست و رفیق خوب رفتار می‌کرد، بنحوی که هیچ‌گاه تحکم پدری از او ندیدیم، هر چه بود همکاری بود و مدارا و تشویق برای خوب بودن و خوب ماندن. هنگامی ‌که در منزل بود با هم کشتی می‌گرفتیم و کلی با ما شوخی می‌کرد، حتی با توجه به اینکه سرش ضربه خورده بود و تیر مستقیمی ‌به سرش اصابت کرده بود باز هم در صورتی که کمی‌ ناراحت می‌شد از عذرخواهی غافل نمی‌شد و هیچ‌گاه‌ مغرورانه و مستبدانه رفتار نمی‌کرد. از کوچکترین فرزند حاج‌رضا فرزانه می‌پرسم شده با خود فکر کنی کاش بابا مانند بسیاری از پدرها نظامی ‌نبود و الان در کنار خانواده بود؟ او می‌گوید: هرگز چنین آرزویی نکردم چرا که دیدن پدر در لباس پاسداری از وطن و حرم حضرت زینب بالاترین افتخار برای فرزندانش بود. امر به معروف ( از خاطرات شهید حاج رضا فرزانه )❤️🍃  تقوای ایشون برای حقیر درس های زیادی داشت به کرات شاهد بودم با نهی از منکر خاص خودشون جلوی غیبت رو میگرفتند اگر صحبت از فرد غایبی میشد،اگر فرد غایب رو می شناختند،به نحوی سعی میکردند اورا تبرئه کنند مثلا اگر بدی او گفته میشد حاج رضا میگفت:((نه،حالا اینطور ها هم نیست...)) اگر میدید بازهم جلسه به غیبت ادامه میدهد،بلند صلوات میفرستاد به طوری که همه ساکت شوند،باز اگر ادامه میدادند ایشون صلوات میفرستاد انقدر صلوات میفرستاد تا گوینده خجالت میکشید و ادامه نمیداد نهی از منکر ایشون هم غیر مستقیم بود که کسی ناراحت نشود،هم موثر واقع میشد. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️🍃 سلام ..من مشکل چاقی داشتم میخاستم بپرسم اون خانمی که گفته بودن با خاکشیر ودانه چ
پاسخ اعضا 🌙🌸 ‌ سلام،برای خانومی که به سرخودشون،دختراشون شپش زده. خانوم عزیز،منو خواهرمم به سرمون شپش زد،اصن نمیدونستیم از کجا اومده،ولی خوب به سرتون سس مایونز بزنید بعداز۸ساعت بشویید،قشنگ زیر آب توی حموم شونه بزنید تا ازتوی سرتون بزیزن،سرکه به موهاتون بزنید،صابون بزنید بزارید ۵دقیقه ای بمونه بعدبشویید،سعی کنید بالشت،شونه،لباس همه اینارو جلو نورمستقیم خورشید قراربدید،و از همه مهمتر اینکه این کارا باعث می‌شوند که شپش های زنده بمیرند ولی تخم هاشون توی سرتون میمونند،باید بادست بشینید دونه دونه اون تخم هارو دربیارین فشارشونم بدین یه صدایی میده اگه صدا بده اونا زنده هستند که اگه بمونند توی سرتون دوباره به شپش تبدیل میشوند،ودر آخر همه اون موارد بالارو تا حدود یکی دوماه باید تکرار کنید تا به طور قطعی جواب بگیرید. برای سلامتی آقا صلوات🌺 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻 سلام اون خانومی که گفتن باردارن و قندخونشون میرن بالا. عزیزم منم تو حاملگی دومم مثل شما بودم طوری شد دکترم گفت انسولین بزن قبول نکردم گفتم نه من میتونم بیارم پایین .بچم ۵ ماهه بودتو شکمم شروع کردم ب خوردن کاهو . کدو . نان سبوس دار.دور ماکارونی سیب زمینی نون لواش برنج رو خط کشیدم البته برنج میخوردم ولی خیلی کم بعدکم کم خداروشکر اومد پایین دکتر گفت چیکار کردی دختر. گفت افرین همین جوری ادامه بده . دورچیزای شیرینم خط بکش ب هیچ وجه نخورب امید خدا بچت صحیح و سالم ب دنیا میاد. اگه کارت با روش من خوب شد برای منم دعا کن خیلی گرفتارم تو موقعیت خیلی خیلی سختی ام 🤲🏼🤲🏼🤲🏼 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻 سلام و درود هفته خوبی پیش رو داشته باشید دختر خانم 19ساله دانشجو معلم خواستگاری دارند که پدر و مادر تاییدشون کرده خودتون شک دارید چرا نه اجازه بدید بیان خواستگاری حرفاتون رو بزنید و اگر پسندیدید جواب مثبت بدید پول و‌ثروت رو بعد از ازدواج هم میشه بدست بیارید و درس رو هم اگر بخواهید بعد از ازدواج میتونیدادامه بدید. چه بسا جاری من با 4تا بچه که دوتاشون دوقلو بودن و هنوز دوسالشون نشده بود لیسانسش رو‌گرفت🌹🌹 موفق باشید 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻 در مورد سوال خواهر گلم که ۱۹ ساله وخواستگار داره می خوام کمکش کنم خواهر گلم به نظر من وقتی خانواده یک نفر تایید میکنم خودت حداقل اول آقا پسر ببین با هاش حرف بزن شاید به دل خودت نشست بعدا تصمیم بگیر که جواب چی بدی چون شناخت طرف مقابل خیلی مهمه اگه پسندش کردی از ازدواج نترس همسر خوب از درس مهمتر هست اگه همراه خوب انتخاب کنی تا آخر کنارت خوشبخت بشی گلم 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻 سلام حبیبه جان خداوند عمرطولانی بهتون بده بابت این کانال ک زدین جواب اون خواهری ک گفتی پدرشوهرتون مغازه زده به اسم پسرت ان شاالله ک پسرت خیرش ببینه نگران این نفرینانباش خداوندخودش محافظش هست براپدرشوهرت همیشه فاتحه بفرست براش خیرات کن مهم پدرشوهرتون هست ک خودش راضی بودبه این کارنگران نباش 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻 خانومی که یک هقته قبل از رفتن به شمال به خواهرهای شوهرتون گفتین میخایم بریم شمال خواهرشوهر تون گفتن چه بی خبر واقعا ادم از اخلاق بعضیا خندش میگیره شما ازقبل هم گفته بودین اول برج ۶ میخایم بریم شمال حتماتوقع داشتن از یک سال قبل بهشون یاداوری کنید متاسفاته یکسریا فقط دنبال بهونه هستن که اذیت کنن بله شوهرتون باید با خواهرا صحبت کنه وسوال کنه که چراااا؟ شاید سوئتفاهم پیش اومده که ان شالله رفع بشه احتمالا از شما توقع داشتن که یک هفته قبلش خودتون هم بهشون بگید ظاهرا گفتن شوهرتون کافی نبوده نباید بهونه دستشون میدادین 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻 سلام خانومی که میگی داماد خویشاوند نمیشه اخه چرا این حرفو میزنید داماد مثل بچه ی خودمونه اوندقت شما میگی خویشاوند؟ مگه داماد خویشاونده داماد یک عضو جدید خانوادس داماد من خیلی خوبه خودم هم از اول سعی کردم اونو مثل بچه ی خودم دوست داشته باشم بستگی به خودمون هم داره ازاول اگه به چشم پسر خودمون نگاه خودمون نگاه کنیم هیییچ مشکلی پیش نمیاد تو دل خانواده هایی که دختر دارن میخان داماد بیارن خالی میکنید وازاول میخان شمشیرو از رو ببندد فک میکنن حتما بفیه درست میگن خدانکرده باید برن به جنگ داماد دختردارها داماد عزیز بدارید این حرفای پوچ بی معنی قدیمی هارو باور نکنید ᯽────❁────᯽ @azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این حرفا چرا یادمون میره؟ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌱 «بن یوسف» بازیگر هالیوود، از جمله بازیگران مسلمانی است که با وجود کار در سینمای آمریکا، نه تنها به مسلمان بودنش می‌بالد بلکه در ماه‌های رمضان در مساجد و حتی گاه در کلیساها بانگ اذان سر می‌دهد. «بن یوسف» که با این نام در هالیوود شناخته شده است، با نام «عبدالوهاب بن یوسف» در الجزیره در خانواده‌ای ۹ نفره به دنیا آمد. پدرش دیپلمات الجزیره در عربستان سعودی بود به همین خاطر او بخش اعظمی از کودکی‌ را در عربستان سپری کرد، سپس برای تحصیلات دانشگاهی راهی لندن شد. «بن یوسف» همزمان با تحصیل در رشته بازرگانی به صورت فرعی رشته تئاتر را نیز دنبال کرد و دو سال پیش از مهاجرت به لس‌آنجلس، مدت دو سال به صورت مدل برای مجلات مهم انگلستان و برخی تبلیغات تلویزیونی کار کرد. او هم‌اکنون در سانتا مونیکا در لس‌آنجلس زندگی می‌کند. *برای شناساندن مردمم به دیگر مردم جهان وارد عرصه بازیگری شدم او در سایت شخصی‌اش هدف خود از ورود به عرصه بازیگری را شناساندن فرهنگ مردم خاورمیانه به مردم دیگر کشورهای دنیا عنوان می‌کند. بن‌یوسف در این‌باره می‌نویسد: زندگی من با روح اسلام عجین شده و با انرژی زیادی از دنیای معاصر در هم آمیخته است. او که در فیلم‌ «مونیخ» به کارگردانی «استیون اسپیلبرگ» و در سریال مشهور تلویزیونی «قانون و دستور» ایفای نقش کرده است، اکنون سال‌هاست که در ماه مبارک رمضان در مساجد، مراکز اسلامی و گاه در کلیساهای لس‌آنجلس اذان می‌گوید. یک روزنامه یهودی در این‌باره می‌نویسد: «بن یوسف» ۱۵۰۰ یهودی، مسلمان و مسیحی را در مرکز اسلامی کالیفرنیا جنوبی به نماز فرا می‌خواند، حتی تعدادی از یهودیان به صفوف نمازگزاران می‌پیوندند. همه با هم می‌ایستند، خم می‌شوند و در نهایت سر بر زمین می‌نهند‌… برخی از یهودیان و مسیحیان نیز در حالی‌که چشمانشان نمناک است، به اذان او گوش می‌دهند و سپس به تماشای صف نمازگزاران می‌ایستند. اذان‌گویی «بن یوسف» در لس‌آنجلس به قدری مشهور است که بسیاری به شوق شنیدن صدای او به مساجد روی می‌آورند. او هنگام گفتن اذان چشم‌هایش را می‌بندد، دست بر گوش می‌نهد و با صوتی بسیار زیبا اذان می‌گوید. البته او اذان‌گویی را از هشت سالگی آغاز کرده است. *با اذان مردم را به عبادت و خوبی‌ها دعوت می‌کنم «یوسف» خود در این‌باره می‌گوید: هدف از گفتن اذان دعوت مردم به اقامه نماز است، من در اذانم شهادت می‌دهم که هیچ خدایی مگر خدای یکتا نیست، شهادت می‌دهم که محمد(ص) پیامبر خداست و پس از آن مردم را به نماز و به خوبی‌ها (حیّ علی خیر العمل) فرا می‌خوانم. «یوسف» ۳۴ ساله که در قسمت دیگری از زندگی‌اش، بازیگری هالیوودی است که البته به خاطر رنگ چهره‌اش مجبور به بازی در نقش‌های خاص است. او در این باره می‌گوید: بسیاری اوقات پیش آمده که نقش یک فرد از آمریکای لاتین را بازی کرده‌ام و یا حتی فردی با نژاد نامعلوم! چه در تلویزیون و چه در سینما، او معمولا نقش جوانی مسلمانی جسور و مبارز را بازی می‌کند، پس از حادثه ۱۱ سپتامبر نیز کاملا مشخص است که نقش‌های پیشنهادی به او و دیگر بازیگران مسلمان به مراتب منفی‌تر از پیش است. *بازی در نقش‌های خاص در هالیوود و در عین حال حفظ مسلمانی به هیچ وجه کار آسانی نیست «بن یوسف» در یک کنفرانس مطبوعاتی که در یکی از مساجد لس‌آنجلس برگزار شد، درباره اینکه چگونه هم‌ می‌تواند اذان بگوید و هم در برخی از فیلم‌های هالیوود نقش منفی بازی کند، به اهالی رسانه گفت: خیلی اوقات این سوال از من پرسیده می‌شود، خوب نمی‌توانم دروغ بگویم چون این کار به هیچ وجه آسان نیست. چون از یک سو دوستان مسلمان من هستند که هیچ درکی از علاقه به بازیگری ندارند و از طرف دیگر دوستان بازیگر من هستند که هیچ درکی از علاقه من به مسلمان بودن ندارند. *همواره از پذیرش نقش‌های تحقیرکننده جامعه‌ام (مسلمانان) اجتناب کرده‌ام وی می‌افزاید: من تاکنون چندین بار نیز نقش یک تروریست را بازی کرده‌ام مثل نقش یکی از فلسطینی‌های عضو پروژه سپتامبر سیاه در فیلم «مونیخ» ساخته «استیون اسپیلبرگ»، ولی همواره از پذیرش نقش‌هایی که سعی در منفی جلوه دادن چهره جامعه مسلمانان دارد، خودداری کرده‌ام. من همواره در تلاش بوده‌ام که میان زندگی حرفه‌ای و زندگی شخصی‌ام به عنوان یک مسلمان توازن را برقرار کنم. «عمر شریف» دیگری در راه است «جهاد ترک»، یکی از دوستان «بن یوسف» و همچنین رئیس مدرسه عالی اسلامی «بایان کلارمونت» در جنوب کالیفرنیا می‌گوید: زمانی‌که شما به یک صدای زیبا گوش فرا می‌دهید، در واقع روحتان به گونه‌ای به عالم ربانی وصل می‌شود که قابل وصف نیست.
وی می‌افزاید: «بن یوسف» با آن چهره جذاب و صدای زیبایش پس از «عمر شریف» شاید نه به این زودی‌ها ولی سرانجام به مشهورترین بازیگر عرب هالیوود تبدیل خواهد شد و او می‌تواند معرف چهره‌ حقیقی اسلام برای دنیای غرب باشد. *متاسفانه مسلمانان در هالیوود هیچ بازیگر نقش اولی ندارند «یوسف» در این‌باره می‌گوید: متاسفانه جامعه مسلمانان در هالیوود هیچ بازیگر نقش اول مرد ندارد. زمانی‌که نوجوان بودم از تماشای بازی «تام کروز»، «رابرت دنیرو»، «آل پاچینو» و «دنزل واشنگتن» لذت می‌بردم ولی هیچکدام از آنها مسلمان نبودند. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
⭕️سنگسار شدن یک زن توسط شوهرش ساعت 7:30 😔 دیروز تو تهران میخواستن حکم رو اجرا کنن، خیلی وحشتناک بود! زن رو گذاشته بودن تو چاله و تا سینه زیر خاک بود به شوهرش التماس میکرد که ببخشتش، اما مرد دستش را پر از سنگ کرده بود و منتظر دستور قاضی بود و با تمام انزجار نگاهش میکرد و میگفت که باید قصاص بشه زن التماسش میکرد، اما مرد فقط دنبال قصاص بود و فریاد میزد و به زن لگد میزد... کاملا دچار جنون شده بود و میگفت مگه من چیکارت کرده بودم و خودش رو میزد. خیلی دردناک بود... ترس در چشمان زن موج میزد و با صدای بلند داد میزد که منو ببخش، بخاطر دختر کوچیکمون منو ببخش، قول میدم که جبران میکنم... عده ای داد میزدن ببخشش و عده ای دیگر میگفتن بکشش! شوهر رو به قاضی کرد و گفت حکم رو اجرا کن، قاضی به زن گفت که وصیتی نداری؟ زن گفت فقط به من اجازه بدید یک بار دیگه بچه ی خودم را شیر بدم... بچه ی ۲۰ ماهه را براش آوردن و زن را از خاک بیرون کشیدن تا به بچه شیر بدهد. اما در عین ناباوری ....👇🔞 https://eitaa.com/joinchat/3033399661Cce36688bbf چه صبری داری خدا😭👆
❤️🍃 شوهرم عاشق موهای بلنده اما من موهام کم پشت بود و رشد نداشت هرچی می‌گفت امتحان میکردم چقد خرج کردم امااااااا با یه چیز خیلی ساده که تو خونه همه هست موهام تو یکماه رشد عجیب و پر شد خدا خیرش بده تو این کانال دیدم https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 انقدر موهام ناز شده 😍
📢 هر روز بخوانیم 🔹 امروز؛ صفحه صد و سی و چهار قرآن کریم سوره مبارکه الأنعام ✏️ توصیه مهم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: هر روز حتماً قرآن بخوانید حتّی روزی نیم صفحه، روزی یک صفحه بخوانید، امّا ترک نشود. در دنیای اسلام هیچ کس نباید پیدا بشود که یک روز بر او بگذرد و آیاتی از قرآن را تلاوت نکند. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
Quran-page-134.mp3
2.38M
📢 هر روز بخوانیم 🔹 صفحه صد و سی و چهار قرآن کریم، سوره مبارکه الأنعام با صدای آقای شهریار پرهیزگار بشنوید. ✏️ توصیه مهم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: هر روز حتماً یک صفحه قرآن بخوانید
🌱 ✅اگر کسی آیات ۱۰۳و ۱۰۴ سوره آل عمران را نوشته و با خود داشته باشد او در همه اثر تمام خواهد داشت آیات ۱۰۳ و ۱۰۴ سوره آل عمران :🍃🌸 وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ وَاذْكُرُواْ نِعْمَتَ اللّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْدَاء فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ  إِخْوَانًا وَكُنتُمْ عَلَىَ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَكُم مِّنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ ﴿۱۰۳﴾ وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿۱۰۴﴾ 🌿🌺🌿 هفت مرتبه این دعا را تا 70 روز بخوانند که بسیار مجرب است يَا مَنْ يَكْفِي مِنْ كُلِّ شَيْ ءٍ وَ لاَ يَكْفِي مِنْهُ شَيْ فِی السَّمَوَاتِ و الاَرَضِينَ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و اقْضِ عَنّی دَیْنی 📓 منبع : کتاب دو هزار دستور العمل مجرب ص 219 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
⊰━━━⊰ ≼ِ✺ ✺≽ ⊱━━━⊱ 🗓 ۲۹ شهریور | سنبله ۱۴۰۳ 🗓 ۱۵ ربیع الاول ۱۴۴۶ 🗓 19 سپتامبر 2024 🌹 متعلق است به: 🔸حضرت حسن بن علي العسكري عليهما السّلام 📆 روزشمار: ▪️2 روز تا ولادت پیامبر و امام صادق علیهما السلام ▪️19 روز تا ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام ▪️23 روز تا ولادت امام حسن عسکری علیه السلام ▪️25 روز تا وفات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها ▪️49 روز تا ولادت حضرت زینب سلام الله علیها ❇️ روز ۱۰۰ مرتبه: لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ المَلِک الحقّ المُبین نیست خدایی جز الله فرمانروای حق و آشکار ❇️ روز به اسم امام حسن عسکری (ع) است روایت شده در این روز زیارت امام حسن عسکری (ع) خوانده شود. روز می‌شود. ❇️  (یا ) ۳۰۸ مرتبه بعد از نماز صبح موجب می‌شود. 📚 شب : طبق آیه ی ۱۶ سوره می‌باشد. ✅ برای و دادن روز مناسبی است. ✅ برای و روز مناسبی است. ✅ برای گرفتن روز مناسبی است. ✅ برای روز مناسبی است‌. ✅ برای و روز مناسبی است. ✅ برای و روز مناسبی است‌‌‌. ✅ امشب برای خوب نیست. ✅ برای رفتن روز مناسبی است. 🔰 زمان :از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر. 🔹امروز روز بسیار مناسبی است. 🔹امروز برای شروع کارها مناسب است.  🔹دید وبازدید با دوستان و خویشاوندان خوب است. 🔹کسی که در این روز بیمار شود زود بهبود یابد. 🔸کسی که امروز گم شود، خیلی زود پیدا میشود.ان شاء الله. 🔸قرض دادن و قرض گرفتن بسیار پسندیده است.  🔸کشاورزی و باغبانی وآبیاری و خرید و فروش محصولات زراعی خوب است. 🔸خرید و فروش و تجارت بخصوص وسایل منزل، موجب سود است. 🔹میانجیگیری برای اصلاح ذات البین و رفع اختلافات دوستان و خویشاوندان خوب است. 🔹رسیدگی به ایتام  ونیازمندان و بیچارگان خوب و موجب عزت است. 🔸رَک اَرقنوع یا به اصطلاح ماه ترکی، قوت روح، امروز در « نخـاع » است.👈🏻باید مراقب بود که امروز به آن آسیبی نرسد. 🔸مسیر رجال الغیب ،سمت جنوب میباشد.بهتر است هنگام حرکت به سمت محل کار یا در مکانی که حاجتی دارید رو به این سمت نهاده و از ایشان یاری بطلبید.چون کسی در نزد شروع در شغلی و سفری روی خود را به طرف ایشان کند و همت از ایشان طلبد، بدین نهج (صورت): بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم، اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا رِجالُ الغَیبِ. اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیَّتُهاَ الاَرواحُ المُقَدَّسَةِ. اَغیثُونی بِغَوثِهِ و اُنظُروُا اِلَیَّ بِنَظرَةٍ یا رُقَبا یا نُقَبا یا نُجَبا یا اَبدالَ یا اَوتادَ یا غَوث َیا قُطُب👈🏼و به هر زبانی که خواهد، مطلب خواهد و شروع در مدعا کند، البته به مقصود رسد.   ☜ صبح 04:26 اذان ظهر 11:58 ☜ مغرب 18:24 طلوع آفتاب 05:50 ☜ آفتاب 18:05 نیمه شب 00:16 🌸   🌸 روايت شده كه مردى خدمت حضرت اميرالمومنين عليه السلام شكايت كرد از دير شدن جواب دعايش فرمود چرا نمى خواهى دعا سريع الاجابه را پرسيد كه آن كدام دعا است فرمود بگو: اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ الْعَظيمِ الاَْعْظَمِ الاَْجَلِّ الاَْكْرَمِ الْمَخْزوُنِ الْمَكْنُونِ النُّورِ الْحَقِّ الْبُرْهانِ الْمُبينَ الَّذى هُوَ نُورٌ مَعَ نُورٍ وَ نُورٌ مِنْ نُورٍ وَ نُورٌ فى نُورٍ وَ نُورٌ عَلى كُلِّ نُورٍ وَ نُورٌ فَوْقَ كُلِّ نُورٍ وَ نُورٌ تُضيئُ بِهِ كُلُّ ظُلْمَةٍ وَ يُكْسَرُ بِهِ كُلُّ شِدَّةٍ وَ كُلُّ شَيْطانٍ مَريدٍ وَ كُلُّ جَبارٍ عَنيدٍ لا تَقِرُّبِهِ اَرْضٌ وَلايَقُومُ بِهِ سَمآءٌ وَ يَاْمَنُ بِهِ كُلُّ خآئِفٍ وَ يَبْطُلُ بِهِ سِحْرُ كُلِّ ساحِرٍ وَ بَغْىُ كُلِّ باغٍ وَ حَسَدُ كُلِّ حاسِدٍ وَ يَتَصَدَّعُ لِعَظَمَتِهِ الْبَرُّ وَالْبَحْرُ وَ يَسْتَقِلُّ بِهِ الْفُلْكُ حينَ يَتَكَلَّمُ بِهِ الْمَلَكُ فَلا يَكُونُ لِلْمَوْجِ عَلَيْهِ سَبيلٌ وَ هُوَ اسْمُكَ الاَْعْظَمُ الاَعْظَمُ الاَجَلُّ الاَْجَلُّ النُّورُ الاَْكْبَرُ الَّذى سَمَّيْتَ بِهِ نَفْسَكَ وَاسْتَوَيْتَ بِهِ عَلى عَرْشِكَ وَ اَتَوَجَّهُ اِلَيْكَ بِمُحَمَّدٍ وَ اَهْلِ بَيْتِهِ وَاَسْئَلُكَ بِكَ وَ بِهِمْ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اَنْ تَفْعَلَ بى كَذا وَ كَذا به جاى كذا و كذا حاجت بخواهد. 🗓 مخصوص روز است‌‌. ⏰ ذات الکرسی عمود ۱۵:۲۰ 🤲 دعا خواندن در زمان ذات الکرسی میشود. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞آیا میدونید میشه پول رو وقف کرد؟ 💳با هر مبلغی میتونیم به راحتی واقف بشیم ✅هفته وقف گرامی باد 🔰30 شهریور الی 5 مهر 1403 💠معاونت فرهنگی اجتماعی سازمان اوقاف و امور خیریه💠 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❤️🍃 اما داستان آشنایی من و زیباترین و مهربون ترین فرشته ای که وارد زندگیم شد یه روز صبح توی زمستون بود که از خونه خارج شدم که برم سر کار. برف هم که اساسی اومده بود و شب به خاطر سردی هوا یکم سطح کوچه ها یخ بسته بود. منم که دیرم شده بود بدو بدو داشتم میرفتم که برسم سر خیابون و تاکسی بگیرم. انقدر عجله داشتم که یهو نفهمیدم چی شد خوردم به یه دختر و چون زمین لغزنده بود خیلی بد زمین خورد و مچ پاش و ساق پاش آسیب دید(بعدا فهمیدم). شکه شده بودم و نمیدونستم چیکار کنم که مثل احمقا پرسیدم چیزیت نشده خانم...؟؟ شانس آوردم که آسیب دیده بود و درد داشت وگرنه همچین با کیف میزد تو سرم که چشام میرفتن آلبالو گیلاس بچینن. خلاصه چون درد داشت کمکش کردم بلند بشه و چون بیمارستان تقریبا نزدیک بود و ما هم نزدیک خیابون بودیم یه ماشین گرفتم و رفتیم بیمارستان. یه خانم دکتر اومد سراغش و یه چیزی بهش تزریق کرد که یکم دردش کمتر بشه و یه سری عکس و از اینجور چیزا نوشت. اینکارا انجام شد و بعدش که جواب رو گرفت و نگاه کرد گفت که مچ پای خانومتون آسیب دیده رگ های ساق پاش هم کشیده شده و تا مدتی نمیتونه درست راه بره. اومدم بگم که ایشون خانم من نیست که گفت سعی کنین یکم بیشتر حواستون بهش باشه و بیشتر بهش محبت کنین تا زودتر خوب بشه و بعدش رفت.  رفتم کنار تختش و کلی ازش معذرت خواهی کردم و ازش دلجویی کردم گفتم که عجله داشتم و همشم تقصیر منه. حالا که یکم دردش کمتر شده بود گفت که تقصیر اونم هست و به جلوش نگاه نکرده. میگفت که منم قرار نبود اون موقع صبح اونجا باشم و دیرتر سرکار میرفتم اما امروز خواستم یکم قدم بزنم و واسه همین زودتر اومدم بیرون که این اتفاق افتاد.  گفتم بابت حرف پرستار هم معذرت میخوام خب بنده خدا فکر کرده بود ما زنو شوهر هستیم. سارا هم گفت(اسم خانومم) که اشکالی نداره اگه متاهل بودم باید بهم برمیخورد اما الان که مجردم مشکلی ندارم. اون موقع 24 سالش بود(از کارت شناساییش متوجه شدم)  اون روز از بیمارستان مرخص شد و تاکسی گرفتم و رسوندمش خونه. شانس آوردم هم خودش و هم خونوادش بسیار آدمای بافرهنگی بودن وگرنه باید یه دل سیر ازشون کتک میخوردم. چندبار بهش سر میزدم و حالش رو میپرسیدم تا اینکه احساس کردم یه حسی بهش دارم. بعد از حدود دوماه که تقریبا میتونست دیگه راحت راه بره یه بار بیرون دیدمش و با هم صحبت کردیم. بهم گفت شما آدم خوب و مهربونی هستی پس خوش به حال اون کسی که بهش علاقه دارین و باهاش ازدواج میکنین.  منم گفتم ممنون شما لطف دارین و این خوبی شما رو میرسونه ولی به هر حال من باعث شدم این بلا سرتون بیاد و باید مطمعن میشدم که حتما حالتون خوب میشه.  بعدشم گفتم مطعنم اون کسی که همسر من میشه لیاقتش خیلی بیشتر از این حرفاست و شاید من نتونم جوابگوی خوبیاش باشم. من الانم به یکی علاقه دارم ولی نمیدونم چجوری برم بهش بگم و یا اینکه اگه گفتم نمیدونم چه برخوردی داشته باشه. یه مکث کوتاهی کرد و گفت: اگه دختر فهمیده و عاقلی باشه حتی اگه جوابش منفی باشه خیلی مودبانه میگه نه. در ضمن باید یکم جرات داشته باشین و بهش بگین. نمیدونم حضوری باشه یا اگه روتون نمیشه بهش زنگ بزنین و بگین که همچین موضوعی هست. من گفتم باشه و گوشیمو درآوردم(دوتا سیم کارت میخوره) و زنگ زدم به طرف: من --> الو سلام خوب هستین...؟؟ (در همین حین گوشی سارا هم زنگ خورد انگار شماره ناشناس بود جواب داد و گفت بفرمایین؟) من --> من به شما علاقه دارم...!! خیلی شوکه شد و چند ثانیه هیچی نگفت اصلا انتظارش رو نداشت منم نمیدونم چی شد که انقدر دل و جرات پیدا کرده بودم اما بالاخره دلو به دریا زده بودم. سارا نمیدونست چی بگه چون کاملا همه چی یهویی شده بود و از اونجایی که خیلی با شخصیت و خانم بود گفت بذارین لطفا من یکم فکر کنم یه خورده خودمو جمع و جور کنم تا بتونم تصمیم درستی بگیرم. گفتم از اینکه اینجوری ابراز علاقه کردم ناراحت شدین...؟؟ گفتش که نه مشکلی نداره فقط خیلی جا خوردم. و بعدشم که دیگه جواب بله رو گرفتم. اینم قصه آشنایی من و همسرم سارا که خیلی برامون خاطره انگیزه، خب یه لحظه صبر کنید......................................از اتاق فرمان دارن اشاره میکنن که تو که اصلا زن نداری باز دوباره شرو ور گفتی...!! خب یکی نیست بگه به شما چه مگه فضولین اه اصن دیگه من هیچی نمیگم...!!(انواع و اقسام شکلک های محزون، عصبانیت و امثالهم لطفا)😂😂🙈😳😁😭😭😝😝😱😱😒😒 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🥒 👆🏿 اگر 1 حلقه خیار را روی پیشانی بمالید سر درد رفع میشود، و اگر دور چشم بمالید سیاهی دور چشم نابود میشود ! خیار دهان را خوشبو میکند و کمخونی و کمبودفولیک اسید را از بین میبرد👌 ‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️🍃 سلام ..من مشکل چاقی داشتم میخاستم بپرسم اون خانمی که گفته بودن با خاکشیر ودانه چ
پاسخ اعضا 🌙🌸 سلام به همه دوستان عزیز! اسمم خزان چون زندگیم از وقتی چشم به دنیا بازکردم همیشه پاییز بود هیچ وقت بهاری درزندگی نداشتم از اوایل کودکی تا حالا با سختی و مشقت فراوانی بزرگ شدم مشکل بنده اینه که ازنظر شخصیت وشان اجتماعی مشکلی ندارم یک خانم شاغل که نزدیک چهل سالمه خاستگاران زیادی دارم میگن میایم برا خاستگاری ولی سراغی ازشون نمیشه یا اگر بیان میرن و برنمیگردن پدر بنده بسیار بدهن هستن عصبی حتی چند بار خاستگار آمد منزل اصلا در جلسه خاستگاری تشریف نیاوردن که خوش آمد بگن مادر هم ندارم همه زندگی یک دختر مادرشه خیلی سخته بشکنی و نتونی فریاد بزنی😭 شاغلم تحصیلکرده کارشناسی ارشد یک خاستگار داشتم کارمند اوایل آشنایی اخلاق پدرم درباره خانواده ام با تمام صداقت حرف زدم رفت خیلی راحت رفت حتی منی که در شرف آشنایی بودم در فضای مجازی بلاکم کردند به نظر شما گناه من و امثال من چیه که باید به پای اخلاق پدر یا خانواده بسوزیم و سنمون بره بالا از زندگی لذت نبریم و فرسنگها از ازدواج و تشکیل خانواده فاصله بگیریم نمی‌دانم آقایون محترم گروه تا حالا همچین تجربه ای داشتن با خانمی که مشکل منو داشتن یا امثال من باهاشون ماندن فقط به خاطر دختر خانم که مهم بوده براشون بمونن و با خانوادش کاری نداشته باشن یا آنها هم مثل طرف مقابلم رهاشون کردند و رفتن ممنون میشم راهنمایی بفرمایند دوستان عزیز !خزان. 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 سلام برای دخترم می‌نویسم که ۲۱ سال داره و دانشجو است و به رشته اش و شغل معلمی علاقه ای نداره منم دقیقا یک پسر ۲۱ ساله دارم که یکی از رشته های فنی قبول شده بود،همه گفتند رشته جدید و خوبیه دو ترم خوند یکروز برای من نوشت مامان من به این رشته ام اصلا علاقه ندارم ،می‌خوام بیام مجدد کنکور بدم با وجودی که من وپدرش این همت و توانایی را در پسرم نمی‌دیدیم که بتونه مجدد کنکور بده و با وجود مخالفت های ما آنقدر صحبت کرد تا ما را راضی کرد باباش میگفت نهایت مجبور میشیم بفرستیم دانشگاه آزاد(آخه غم و غصه های منو می‌دید) بالاخره رضایت دادیم اومد در عرض ۶ ماه مجبور شد تمام کتاب های ریاضی فیزیک را بخونه و مجدد دیپلم ریاضی بگیره و هم برای کنکور بخونه دخترم فرزند من خیلی به خودش فشار آورد حتی تو این مدت بیست سی تا از موهای سرش سفید شد،کلی بی خوابی کشید تا خودشو به ما ثابت کنه،الحمدلله تو دانشگاه دولتی قبول شد شما هم اگر تحمل این شرایط را داری شروع کن ،اما از نظر من رشته پرستاری که دوست داری سختی های خودشو داره،حالا تصمیم با خودته منم برات دعا میکنم ،الهی که آینده خوبی داشته باشی عزیزم 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 با سلام خدمت دوستان گلم دختر خانمی ۲۱ ساله که فرهنگیان قبول شده عزیزم ان‌شاءالله که هر چی خیر باشه همون باشه عزیزم معلمی شغل خیلی خوبی است می‌تونید در تربیت بچه‌ها که آینده سازان این کشور هستند نقش مهمی داشته باشی البته علاقه هم مهم است اما اگه علاقه نداشتی چرا اول تو رشته تحصیلی تربیت معلم را زدید به قول شما خیلی آرزو دارند تربیت معلم قبول بشند همین دختر خودم امسال فرهنگیان برا دعوت به مصاحبه هم دعوت شد اما متاسفانه قبول نشده الان داره افسردگی میگیره همه چیز را در فرهنگیان خلاصه کرده بود عزیزم سعی و تلاشت را بکن تا به هدفت برسی اما کاری نکن که چند سال دیگه پشیمون باشی که چرا این رشته تحصیلی را آوردم ادامه ندادم توکلت به خدا باشه ان‌شاءالله که هر چیزی خیر و صلاح در اون باشه همین اتفاق بیوفته موفق باشی ان‌شاالله 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 سلام خدمت مادر دوقلو ها که شوهرشون کبوتر دارن وخیلی هزینه میکنن عزیزم شما سوره زلزال روزی یکبار بخون تا موقعی که کبوترا شوهرتون بفروشن 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 سلام خانمی که توخواب دستت دردمیگیره ودوتا سیب زمینی نمیتونی دست بگیری مامان منم همینجور بود دکتر گفت رگای دستش گرفتگی داره باید عمل کنی ᯽────❁────᯽ @azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
📣📣📣 👈آیا میدانید 1/3کل بیماریهای بدن مال ؟؟ و عامل آن هم مصرف و است. 🍂 سودا باعث ، ، ،(اعم از فکری و عملی) ، و.... می شود. 👈 چون قند وشکر از گرفته می شود و چغندر قند و لبو . هر محصولی که در غالب قند و شکر و شیرینی ها باشه . از شیرینی ها میتوانیم به خوشمزه تعبیر کنیم.😱😱 بجای آن میتوانیم قند و شکری را مصرف کنیم که از تولید می شود. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
💜🍃 سها مامان سرش پایین بود ،حرفی نداشت بزنه دوباره داد زد یه بار دیدی بیاد طرف این دختر ، دو کلمه باهاش حرف بزنه ،اصلا این ادم میدونه زن داره یا هنوز تو توهمات مجردیشه بابا سرخ شده بود از عصبانیت، رفتم یه لیوان اب اوردم براش و اروم گفتم بابا امشب برای کارش عصبی بود وگرنه همیشه اینطوری نیست ،با نگاهی که بهم کرد گفت خر خودتی ،معلوم بود باور نکرده همون موقع سهیل اومد تو ..گفت چی شده ؟ مامان با چشم و ابرو بهش اشاره کرد که هیچی نگو ..شب بدی بود ،تا صبح خوابای بد دیدم و ده بارم بیدار شدم دو سه روز گذشت ،نه سینا ازم خبری گرفت و نه من بهش زنگ زدم پنجشنبه عصر بود که رسیدم خونه ،سهیل گفت قراره با بچه ها فردا صبح بریم دربند ،تعجب کردم اخه از این برنامه ها نداشتیم تو فامیل گفتم کی پیشنهادشو داده ؟ گفت سیاوش ،میای؟ قبول کردم ، بعد روزای مزخرفی که گذروندم بهش احتیاج داشتم...دلم میخواست بپرسم سینا هم میاد یا نه ؟ ولی به زور جلوی خودمو گرفتم صبح زود سهیل صدام کرد پتو رو کشیدم رو سرم و داد زدم خوابم میاد نمیاد یکم گذشت و دیدم دیگه خبری نیست ازش که یهو پتو رو از روم کشید ،با چشمای بسته جیغ زدم سهیلللل ،صدای خنده‌ش حرصمو دراورد ،چشمامو باز کرد و با دیدن سیاوش بالای سرم از جام پریدم ، غش کرده بود از خنده ،پتومو کشیدم رو سرمو گفتم خیلی بیشعوری ،ادم بی اجازه میاد تو اتاق یه دختر؟ گفت پاشو انقدر حرف نزن ،پاشو یه نگاه به خودت بکن ببین شبیه هرچی هستی جز دختر ...گفتم برو بیرون تا بابامو صدا نکردم ..خندید و گفت یادمه نُنُر خانم، تو اون موقع‌ها هم میرفتی با عمو میومدی ،بالشتمو از بغلم برداشتم و پرت کردم طرفش ،قبل اینکه بخوره بهش با خنده از اتاق پرید بیرونبلند شدم و اماده شدم ،خوابم پریده بود..ما سه تا باهم رفتیم ،بقیه زودتر رسیده بودن ، هرجا چشم چرخوندم سینا رو ندیدم صدای سیاوش اومد، خسته بود نتونست بیاد ،گفت ازت معذرت خواهی کنم ،برگشتم طرفش و نگاش کردم ،گفتم واقعا ؟ خندید و گفت بدو عقب افتادیم از بقیه ..دلم میخواست برگردم خونه، واقعا تو دلم امید داشتم که بیاد ، گفتم من همینجا میشینم تا برگردین سهیل مچ دستمو گرفت و منو دنبال خودش کشید و گفت ،اون همه انرژی هدر ندادم که الان بگی نمیام ، برگشتنه میبرمت شوهر جونتو ببینی اون روز انقدر سیاوش گفت و خندیدم که تقریبا فراموش کردم که از نبودن سینا ناراحتم یه هفته تاریخی که برای عقدمون مشخص کردن مونده بود که سارا برگشت خونه ،باورم نمیشد یه روزی سارا حرف طلاق بزنه ...هرچقدر مامان ازش پرسید چی شده جواب نداد ،فقط میگفت طلاق میخوام ..بابا که اومد زنگ زد به محمد ولی جواب نداد...اعصابشون سر من خورد بود و حالا سارا هم اضافه شده بود ،دست سارا رو گرفتم که ببرمش تو اتاق که بابا شروع کرد منگفتم این پسره به درد نمیخوره ،نگفتم این دوست پسر بازیا عاقبت نداره ،بیا تحویل بگیر معلوم نیست چه گندی زده که این دختر این شکلیه..من نمیدونم چه گناهی به درگاه خدا کردم که حالو روزم اینه یه عمر عقلمو سپردم دست بقیه ،این شد و حالم..داد زد ،مثل ادم بیا بشین اینجا بگو این مرتیکه چیکار کرده ،سارا با ترس و لرز رفت جلو و نشست گفت کاری نکرده بابا ،ما فقط به درد هم نمیخوریم بابا گفت رو پیشونی من نوشته خر ؟ مامان فوری گفت دور از جون ،نگاه بابا بهش دیدنی بود ...تو اون شرایط نمیدونم چرا خنده‌م گرفته بود گفت راستشو بگو وگرنه همین الان پا میشم میرم دم خونه باباش ...صورت سارا خیس بود ، با صدای لرزونش گفت ،اون شب که میخواستم اینجا بمونم بعد پشیمون شدم و برگشتم خونه ...همه ساکت بودن،دلم نمیخواست اونی که تو ذهنمه رو بشنوم ..بابا گفت خب ،سارا گفت ،رفتم تو خونه ،محمد و مرجان تو خونه بودن ...گفتم کدوم مرجان ؟ سارا نگام کرد و گفت دخترم عموی سینا ...مامان طفلک رنگش پرید ،جدیدا همه مشکلاتمون برمیگشت طرف خانواده سینا ..بابا بلند شد و چند بار اتاقو بالا پایین کرد و یهو گلدون روی میزو کوبید به دیوار هممون سه متر پریدیم هوا ،داد زد بی شرففففف ...بعدم از خونه رفت بیرون سارا تو بغل مامان زار میزد ،رفتم تو اتاق و شماره سهیلو گرفتم اما جواب نداد ،خواستم به سینا زنگ بزنم اما بیخیال شدم ،سیاوش رو بوق اول جواب داد ...تند تند تعریف کردم براشو و گفتم یه کاری کن ،بابام بره جلوی خونه مرجان ابرو ریزی میشه ..سیاوش قول داد نذاره اتفاقی بیفته...حال و هوای خونه بد بود ..سارا یه گوشه ماتم گرفته بود ،سهیل فقط یه پیام داده بود که رفته شمال و بابا هنوز برنگشته بود مامان ولی همچنان بیخیال روزمرگی نمیشد و داشت شام میپخت زنگو که زدن همه دودیم طرف در ..سیاوش و بابا بودن ...بابا ارومتر بود انگار ..فردای همون روز بابا و سارا رفتن دادگاه ، از محمد و خانواده‌ش هم خبری نبود ..بعد از ماجرای سارا منم تصمیم گرفتم تکلیفمو روشن کنم ... ❤️❤️❤️❤️❤️❤️
🍎 🔴 انواع ورزش‌ها ♻️ ورزش‌ها دو نوعند: ۱_ : ورزشی که همه‌ی‌ اعضای بدن را درگیر می‌کند و اثر ورزش به همه اعضا می‌رسد. مثل پیاده‌روی، دویدن، کشتی‌گیری و اسب‌دوانی. ۲_ در هر عضو: ورزشی که در آن هر عضو از اعضای بدن یا هر قوه از قوای بدن، ورزش مخصوص به خود را دارد و هرچه آن ورزش بیشتر باشد آن عضو قوی‌تر می‌گردد. 🔹۱_ورزش قوه‌ی حافظه: حفظ کردن شعر یا آیه قرآن، حل جدول و تمرین تندخوانی. 🔹۲_ورزش قوه‌ی‌ تفکر و تخیل: درگیری فکر و خیال با مسائل فکری و استدلالی. 🔹۳_ورزش سینه: آواز خواندن و قرائت مفید، که باعث پاکسازی مغز از فضولات نیز می‌شود. از صدای پایین شروع شده و به‌ تدریج اوج بگیرد تا به ریه آسیب نرسد. 🔹۴_ورزش گوش: شنیدن نغمه‌های لذت بخش، شنیدن صدای حرف‌زدن معشوق. 🔹۵_ورزش چشم: هر چند وقت یکبار خط‌های ریز را ببیند(لنز چشم کوچک و بزرگ شود)، نگاه به اشیا و مناظر زیبا 🔹۶_ورزش دست: کشیدن کمان‌های سخت، برداشتن سنگ‌های سنگین، بازی‌چوگان. 🔹۷_ورزش پا: پیاده‌روی، دویدن، پاکوبیدن 🔹، که ورزش همه اعضای بدن است، برای ناقحین بسیار مناسب است، زیرا باقیمانده‌ اخلاط را دفع می‌کند. 🔹مسابقه‌ی‌ اسب‌سواری و ورزشی برای بدن و نفس است بخاطر فرح و فزع قلب از پیروزی یا باخت. 🔹ورزش ، بدلیل تحرک قایق به بالا و پایین، اخلاط بالا و پایین و تنظیم می‌شوند و با قی‌کردن، که در قایق‌سواری ممکن است رخ دهد، معده می‌شود. 🔹، می‌تواند جایگزین ورزش‌های خاص شود 🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎 🔴 پوست من را دور نیاندازید! ♻️ پوست لیموهای به رنگ سبز و زرد را دور نریزید. 🍋 لیمو ترش، تازه‌اش سرشار از ریزمغذی‌های است و وقتی آب آن را گرفتید و نوش جان کردید، پوست‌های به جا مانده از فرآیند آب‌گیری را نیز نگهدارید که خواص آن و مهربانی بی‌نظیرش با بدن ما، همچنان ادامه دارد. 🍋 بعد از اینکه این پوست‌های پر خاصیت بعد فرآیند آبگیری، خوب خوب خشک شد، آسیاب کنید (نیمه درشت باشد) 🍋 این پودر لیمو طلایی رنگ، با عطر و طعم بی نظیرش بلد است مقوی هضم و باشد. 🍋 از تولید و مزاحم با تقویت هضم جلوگیری می‌کند، می‌کند. 🍋 پس در بیماران ، ، و عالی اثر می‌کند. 🍋 توصیه می‌شود قبل و بعد غذا در حد یک ق. چایخوری میل کنید. به تجربه ثابت شده در کمتر از سه ماه که باعث درمان تمام خواهد شد.. 🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎 کاچی خوراک بسیار عالی برای خانم‌ها و ضد افسردگی است. ♦️مواد لازم: 🔺روغن حيواني 3 قاشق غذاخوري 🔺آرد سبوس‌دار يک ليوان 🔺شيره انگور 4 قاشق غذاخوري 🔺نبات نصف استكان 🔺گلاب نصف استكان 🔺زعفران نصف قاشق چايخوري 🔺گل گاو زبان چهار قاشق غذاخوري 🔺گردو سه عدد 🔺فندق سه عدد 🔺پسته 14 عدد 🔺بادام 21 عدد 🔺پودر زيره سبز يک قاشق مرباخوري 🔺پودر تخم رازيانه يك قاشق مرباخوري 🔺پودر تخم گشنيز يك قاشق مرباخوري 🔺پودر دارچين يك سوم قاشق مرباخوري 🔴طرز تهیه کاچی: ابتدا 3 ق غذاخوری روغن کرمانشاهی را در قابلمه‌ای میذاریم روی شعله کم تا آب شه و آرام آرام به آن آرد اضافه می‌کنیم، تا آرد‌ها گوله گوله نشن اندازه یک لیوان. درست شبیه حلوا سپس قابلمه ی دیگری برمیداریم و میگذاریم روی شعله کم و در آن 3 ق غذاخوری شیره انگور و نصف استکان نبات و 1 لیوان آب داخلش میریزیم تا حدی که نبات آب شه نه بیشتر بعد از آب شدن نبات به آن زعفران و نصف استکان گلاب اضافه میکنیم. و در ظرف دیگری 1 لیوان آب را جوش میاوریم، سپس در لیوان 4ق غذاخوری گل گاو زبان میریزیم و میذاریم تا دم بکشه. بعد قابلمه اولی که آرد داشت را می‌گذاریم روی شعله کم و در آن محتویات قابلمه دوم رو آروم آروم بهش اضافه می‌کنیم و حین اضافه کردن هم می‌زنیم تا آرد گوله گوله نشود. و محتویات لیوان را هم در آن می‌ریزیم، آرام آرام و در آن حال هم می‌زنیم. 🔴 کاچی شبیه یک حلوای شل است. سپس 3 عدد گردو 3 عدد فندق و 14 عدد پسته و21 عدد بادام درختی را آسیاب می‌کنیم و داخل کاچی می‌ریزیم. 1ق مربا خوری زیره +1ق مرباخوری رازیانه+1ق مربا خوره تخم گشنیز+1/3ق مرباخوری دارچین، همگی به صورت پودر در ظرف کاچی می‌ریزیم. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️🍃 سلام ..من مشکل چاقی داشتم میخاستم بپرسم اون خانمی که گفته بودن با خاکشیر ودانه چ
پاسخ اعضا 🌙🌸 ‌ سلام برا پسر ۳ ساله ای که آب دهنش همیشه می ریزه شبه که خواب است ملاج بچه رو روغن بنفشه پایه کنجد بزن یه شب هم روغن سیاه دانه یک شب در میان یه شب کنجد یه شب سیاه دانه. وقتی بچه خوابید چه روز چه شب یه کلاه پارچه ای سرش کن اگه هوا سرد تر شد کلاه ضخیم تر در عرض چندین روز خوب میشه ولی باید تا یکماه مرتب بزنی شبها .شبها حتما تا صبح کلاه سرش باشه .تا مغزش گرم بشه و خوب بشه مامان دو قلوهانگه داشتن کبوتر در خانه در اسلام خوب هست مانع ورود اجنه به خانه می‌شوند و به افراد خانه آسیب نمی زنند.البته نه کفتر بازی داشتن یکی دوتا 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 سلام به دخترای عزیزی که پیام نوشتید خواستگار می اد و چند جلسه می ان و می رن و در نهایت بدون هیچ دلیلی تموم می شه این موضوع علت های زیادی داره ولی خیلی از اینهایی که تو کوچه ها می افتن دنبال دختر می گردن واقعا قصد ازدواج ندارن.... چند سال پیش من داخل اتوبوس های خطی داخل شهر بودم یه خانمی وسط اتوبوس معرکه گرفته بود یه پسر دارم مهندس ال و بل و دو تا جا رفتیم براش خواستگاری هر دو تا خانواده اومدن تحقیق کردن حالا هم زنگ می زنند و پی گیر هستند که سریعتر عقد کنیم و ولی پسرم هنوز نمی دونه که می خواد ازدواج کنه یا نه.....و یا بعصی هاشون ممکنه به خاطر یه جمله یا یه حرف یا یه رفتار فکر کردن این انتخاب درست نیست.... مثلا همسر من تعریف می کرد به من دختری معرفی کردند که خیلی این خانم مورد پسند من بودند فقط زمانی که رفتیم صحبت کنیم خانم گفتند که برا من طلا می خری، طلا واس خانم خیلی خوبه و حتما باید داشته باشه.... و فقط به خاطر این جمله کلا منصرف شدم .... 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 سلام ب همه واسه خانمی ک دخترشون دوس داره بره شهرغریب ماتجربه شو داریم عزیز من جاریم غریب هست بردارشوهرم واسه کار اومد تو ی هر دیگه جاریمودید وبلاخرع باهم ازدواج کردن الان زندگیشون خوبع اما جاریم همش استرس داره ک یروزی باید برع ب غریبی وبرادرشوهرمم استرس اینو داره ک یوقت خانمش بزنه زیره همه چی ونیاد زندگیشون خراب بشه بنظرمن بادخترت حرف بزن من پیشنهاد میکنم ب پسره بگید ما تحمل دوری دخترمن رو نداریم اگ دوسش داری باید توشهرخودمون براش خونه بگیری شرط ازدواجمون اینه اگ واقعا دوسش داشته باشه میاد 😄😊 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 سلام ب همه دوستان و حبیبه خانم خسته نباشید🌹خدمت برادری که خانمتون ام اس گرفته انشاالله هرچه زودتر داخل گروه خبر سلامتیشو بزارید.خواهر من هم چون با مادرشوهرش زندگی میکرد همین مشکل واسش پیش اومد همش از اضطراب و اعصاب خوردی بود دکتر هم میرفت آمپول زیر پوستی واسش تزریق میکردن روزای خیلی بدی بود.ازتون خواهش میکنم جو منزل را آرام کنید از منزل ببرینش بیرون با کسایی که بهش آرامش میدن.گرمیجات مثل دارچین.زعفران و هل دم کنید با نبات بخوره ماست و هندوانه.خیار و سس.فست فود و نوشابه نخوره.گلاب ب صورتش بزنه. چای زنجبیل بهش بدید.قند و شیرینی مثل کیک آبمیوه صنعتی نخوره.به لطف و کرم خدا امیدوار باشید و خواهش میکنم خودتون هواشو داشته باشید نزارید کسی ناراحتش کنه بخاطر مشکلش مادرشوهر خواهر من میگفت خونه بابات این مشکل را داشتی و با حرفاشون خیلی خواهرمو اذیت کردن.شما هم نزارید مادرتون ناراحتش کنه ببخشید طولانی شد.چون فامیلهامون عضو گروه هستن میشناسن منم باشم غریب آشنا ᯽────❁────᯽ @azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دستور تهیه ماسک مو خانگی برای مقابله با ریزش موها ‌ ✅در این ویدیو با حضور دکتر ایرانزاد اصل در مورد دستور تهیه ماسک مو خانگی با مواد اولیه ساده مانند ترکیبی از حنا، نخود خام، سدر، قرص کمر و.... که باید تمام موارد پودر شود و برای تقویت و جلوگیری از ریزش مو بسیار موثر است صحبت می کنیم . این پست رو با عزیزانتون به اشتراک بذارین ❤️ ‌ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❤️ شهید رضا قنبری 💜
زندگینامه شهید رضا قنبری🪴🪴🪴 شهيد رضا قنبري در سال 1346 در خانواده اي مذهبي در روستاي اكبرآباد کوار متولد شد. ايشان در كودكي پسري بسيار شيرين زبان بود،و از آنجا كه اين شهيد فرزند ارشد خانواده بود مورد علاقه شديد پدر و مادر و همچنين اعضاي فاميل بود. اين شهيد عزيز در دوران نوجواني فردي مومن و متعهد به احكام اسلامي بود و بسيار پر تلاش و دوست داشتني بود. ايشان خرج دوران مدرسه را در ايام تعطيلات تابستان به دست مي آورد و حتي كارهاي شخصي خود را به تنهايي انجام مي داد و در كارهاي خانه هم به مادر خود كمك مي كرد و هميشه با پدر و مادر و خانواده بسيار مهربان بود و با سن كمي كه داشت وجودش لبريز از معرفت بود و همشه سفارش مي كرد كه حسن وار و زينب گونه زندگي كنيد و به پدر و مادر نيكي كنيد و حجاب اسلامي را رعايت كنيد. ايشان علاقه خاصي به ابا عبدالله الحسين (ع) داشتند و در مراسم عزاداري و سوگواري مرتب شركت مي كردند و نماز و روزه ايشان هرگز قطع نمي شد. ميزان تحصيلات ايشان سوم راهنمائي بود و دوران مدرسه را در مدرسه كمال الملك اکبرآباد گذراند. رضا فردي دلسوز و مهربان بوده و هم براي خانواده و براي اطرافيان هر كاري كه از دستش بر مي آمد انجام مي داد و براي بزرگترها احترام خاصي قائل بود و پسر متين و سر به زير و مومن و با حيائي بود. ايشان در اوائل جنگ هنگامي كه هنوز به سن 18 سالگي نرسيده بود هواي جبهه و جنگ مي كند ولي به خاطر كمي سن و كوتاهي قدش او را رد ميكنند و بالاخره با گريه و زاري و سماجت و اصرار زيادش عازم جبهه هاي حق عليه باطل مي شود و در اسكله اي در بوشهر مشغول به خدمت مي شود. از قرار معلوم شهيد رضا به همراه مرحوم رزاق افراسيابي روي ناوچه كار مي كردند و به مدت يك سال و دو ماه درجبهه حضور داشتند و در عمليات فاو بر روي ناوچه تيربارچي بودند و مدتي هم در پادگان تيپ المهدي كوار خدمت مي كردند. و در پايان هم در شلمچه در عمليات كربلاي 5 در تاريخ ۱۹/10/۶۵ در هنگامي كه تيربارچي بود،به خاطر اصابت تيري به قلبشان در دم به شهادت مي رسند و برادر كوچكترش كه به جبهه رفته بود از شهادت ايشان مطلع مي شود و به خانه بر مي گردد و چيزي نمي گويد تا اينكه جنازه ايشان را به شيراز منتقل مي كنند و در روستاي اكبرآباد به خاك مي سپارند. وصیت نامه شهید رضا قنبری🌻🍃 ولا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون. آنها را كه در را خدا شهيد مي شوند مرده نپنداريد بلكه آنها زنده اند و نزد خدايشان روزي مي خورند. بنام الله پاسدارحرمت خون شهيدان و ياري دهنده مستضعفان و درهم كوبنده ستمگران،با سلام و درود فراوان بر حجت ابن الحسن عسكري مهدي موعود (عج) و نايب بر حقش خميني كبير و با سلام و درود بر رزمندگان اسلام و سلام و درود بر شهيدان راه خدا كه آگاهانه و مخلصانه به سوي معبودشان شتافتند. با سلام بر اسيران كه الان در گوشه زندانهاي بغداد شكنجه مي بينند و منتظر حمله بزرگ رزمندگان اسلام هستند. با سلام و درود بر تمامي مردم ايران زمين و با سلام و درود فراوان بر امت هميشه در صحنه كوار كه با شور و شوق فراوان جوانان خود را تقديم اسلام مي نمايند و سلام و درود فراوان بر مردم شهيد پرور روستاي اكبرآباد كه با دادن خون جوانان خود درخت اسلام را آبياري كرده اند و من هم افتخار مي كنم كه بزرگ شده اين خطه شهيد پرور هستم. اگر تكه تكه هم بشوم دست از دين اسلام بر نمي دارم. دين اسلام دين كاملي است كه توسط خداوند حكيم به رسولش وحي شده و يك كتاب عظيم به نام قرآن بوجود آمده است. مگر اين چه ديني است كه بعد از 14 قرن ما برايش اينقدر جنگ و جدال مي كنيم .كمي درباره اين جمله فكر كنيد كه آيا اسلام دين خون بر شمشير و ديني نيست كه در همه مراحل پيروز بوده. پس چرا شما به دنياي فاني،كه فاني و نابود شدن آن حتمي است چسبيده وآن را كه شامل خانه و زن و فرزند است رها نمي كنيد و به طرف جبهه ها نمي آييد تا دين خدا را ياري دهيد. بخدا قسم از من حقير بشنويد مال اين دنيا هيچ ارزشي ندارد و هيچ بهانه و دليلي براي شركت نكردن در جنگ را نداريد. ولي حب دنيا و سستي ايمان نميگذارد شما بسوي خداي خود بشتابيد. بترسيد از اينكه هر هفته نامه اعمال ما دو مرتبه پيش امام زمان باز مي شود. نكند خداي ناكرده امام زمان از دست ما ناراحت و شرمنده شود. مگر خون شما از خون امام حسين (ع) و يارانش رنگين تر است و يا از آ نان معصوم تريد. در راه اسلام شهيد شدند تا اين آزادي را براي شما بدست آورند. بياييد لااقل اگر ايمان نداريد آزاد مرد باشيد. نگذاريد كه دشمن به خاك و ناموس شما تجاوز كند. قرآن مي فرمايد:هر كس خود را شناخت خداي خود را شناخته است. بياييد فكر كنيد و ببينيد كه هستيد،از كجا آمده ايد و به كجا خواهيد رفت. والسلام... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌
🌻🍃 میخواستم از خودم بگم براتون زندگی من یجورایی متفاوت تر از بقیه بود  پدرم سرطان خون گرفت و ما هم پول و پله  نداشتیم یعنی قبل از بیماری ایشون  ما همینجوری زندگی متوسط رو به سقوطی داشتیم دیگه حالا حساب کن چی شدیم  هیچی نداشتیم عملا فقط خدا رو داشتیم همین  مامان خان هم بنده خدا با چند تا بچه ای قد و نیم چه کار می تونست بکنه هاان   ،همه خانواده با بدبختی پول آمپول های مش پدر  رو جور می کردیم خدایی هم گرون بودن و هر جایی می رفتیم واسه کمک،جواب نمی گرفتیماز بد حادثه همون موقع خیر قحط اومده بود   نه منبع درآمد و نه کسی و کاری البته اقوام دل سوزی داشتیم که به ازای هر کمکی ،خشکی از خجالت شون  در می اومدیم حالا یا پول می گرفتند و یا اسباب هامون می بردند  تو این همه مدت فقط خدا میدونه چی به ما گذشت  با وجود اون همه خرج ،اما  اوضاع خیلی بیخ پیدا کرد و ما هم خودمون رو  واسه یتیم شدن آماده می کردیم  اما اینجاش مهمه معجزه رخ داد و  یهو پا شد خلاصه اینم اولین معجزه زندگی ینده ،هیچ کس انتظار نداشت  البته از حق نگذریم مغزم استخوونمون هم آب شدااااااا همین جوری آبکی هم نبودا و معجزه هایی اینچنینی زیاد داشتم  بازم دم خدا گرم ته قصه رو خوب تموم کرد مرام گذاشت  هر چند با سختی قد کشیدیم ولی حالا خیلی خوشبختم  چون فقر و نداری و مریضی سخت رو درک می کنیم  چون بی ادعا و یواشکی کمک می کنیم و واسه اون بدبختی که دچار مشکل شده آبرو می ذاریم  هر چند کمک هامون کم باشه ولی دریغ نمی کنیم  کلا  هوای فقیر جماعت رو  بیشتر داریم دچارعارضه خود برتر بینی نمی شیم  تلاش خودمون می کنیم بقیش رو می سپاریم به اون بالا سری تو بدبختایی خیلی ها کمک حال بودیم تماشاچی نبودیم  واسه کسی نمی زنیم القصه حسابی آدم شدیم :))))) مشکلات این چنینی هر چند سختی های خودش داشت امااااا نتیجه هم داد  خانواده ما دریافتند  فهمیدیم چیزی داریم به نام خدا  یا همون پناه بی پناهان  به معجزه اعتقادی نداشتم اما خدا بخواد رخ میده  و به فلسفه این نیز بگذرد هم شدیدا  ایمان آوردم  🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 سلام به همگی یه خاطره بگم بحندید روحیتون عوض بشه 😂 خاطره من مربوط ب شب عروسیمونه..اون شب تا لباسامو عوض کردم و آرایشمو پاک کردم و دوش گرفتم خوابم برد..تو خواب دیدم ک از تالار ز زدن و گفتن قابلمه های غذارو ک بردین بیارین واسه جشن فردا لازم داریم منم تو همون حالت خواب و بیداری شوهرمو تکون دتدم و گفتم حسین پاشو از تالار ز زدن گفتن قابلمه هارو بیارین اونم تو همون حالت خواب و بیداری گفت زری جونم خواب دیدی عزیزم بگیر بخواب..ولی من دوباره صداش کردم و خیلی هم مصر بودم ک از تالار ز زدن و اونم هی میگفت زری جونم خواب دیدی بخواب عزیزم..تا آخر دیگه با همون حالت خواب آلود عصبی شدم و گفتم باشه اصن بگیر بخواب خودم پا میشم ز میزنم ب داداشم با اون میبرم قابلمه هارو..شوهرم ک دید من عصبی شدم پاشد و هم گوشی خودش و هم گوشی من رو نشونم داد ک از تالار ب هیچ کدوممون ز نزدن...حالا از شانس بد من تو خواب دیده بودم ک ب تلفن خونه ز زدن و انقد خسته و تو هپروت بودم فرق توهم و واقعیت و تشخیص نمیدادم..وقتی گفتم ب تلفن خونه ز زدن شوهرمم ب شک افتاد ک شاید واقعا دارم راست میگم چون اونموقع دیگه چشامم کامل باز بود و نشسته بودم..واسه همین پاشد رفت از تلفن خونه ز زد ب تالار ک مطمعن شه..حالا ساعت چنده؟!ساعت پنج و نیم صبح..!خلاصه بعد چندبار ز زدن یکی از  خدمه تالا جواب داد و کلی بهمون خندید و گفت ک از تالار ز نزدن!!!!!!منم ک تا اونموقع قیافه حق ب جانبی ب خودم گرفته بودم و با شوهرم مثل ی آدم بی مسعولیت رفتار میکردم تو اون لحظه خودم از کار خودم انقدر خندیدم ک نگو...هنوز ک هنوزه شوهرم هرجا میشینه خاطره اون شبو تعریف میکنه و سوژه کل فامیل شدم...جالب اینجاست روز بعدش با گندی ک زده بودیم رومون نمیشد بریم قابلمه های تالارو بدیم!!! 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
❌❌مهم حتما بخونید لطفا❌❌❌ سلام خدمت دوستان عزیز و اعضای بزرگوار کانال ایام به کام دوستان گلم به دلیل حجم بالای پاسخ اعضا و محدودیت در ارسال روزانه یه تصمیمی گرفتیم 👇 پاسخ هایی که شما به سوالات میدین ممکنه چند روز طول بکشه که در کانال ارسال بشه چون باید به جز پاسخ اعضا مطالب دیگه ای هم در کانال بزاریم و به این خاطر که اعضای محترممون زودتر به پاسخشون برسن تصمیم گرفتیم یه کانال دیگه اختصاص بدیم به این قضیه یعنی اونجا فقط مختص پاسخ اعضا باشه پاسخ هایی که توی کانال اصلیمون جا نداریم بزاریم رو اونجا قرار میدیم یعنی یه بخشیش در همین کانال و تعدادی دیگه ش در کانال دیگه ای قرار میگیره فقط دقت کنید عزیزان هردو کانال رو چک کنید حتما ❌❌❌👆👆چون در هر دوکانال پاسخها تکراری نیستند ممنون میشم همگی اون کانال هم عضو باشید برای دسترسی بهتر به پاسخها✅✅✅👇👇👇👇 در ضمن اینجا مخزن میشه برای دسترسی بهتر به مطالبی که میخواید بعدا پیداشون کنید😍✅ https://eitaa.com/joinchat/3518169438Cd5294f4139 عضو بشید همگی🙏👆 کانال خصوصیه دوستان و مختص اعضای خودمونه🌸 🙏🌸
میدونستین اکثر پادردهای ما خانمها بخاطر عفونت زنانه س؟ خیلی از ماخانمها ، وقتی عفونت میگیریم و میریم دکتر،بعد از چند وقت دوباره علائممون برمیگرده🤦‍♀️ این عفونتها بجای اینکه با قرص خشک کننده،سرکوب بشه باااااااید از بدن خارج بشه مگه رحم سطل آشغاله که عفونتها رو توش خشک میکنند😤😤😤 اما اگر شما هم درگیر هستین 👇👇👇👇👇 من توی گروه پایین یاد گرفتم چطور عفونتم رو کنترل کنم، بدون معطلی وارد گروهش بشین ـhttps://eitaa.com/joinchat/228852473C363fac38a1 ۵