#داستان_یک_اشتباه ❌ شش ماهی از زایمان ناموفقم گذشته بود ولی نمیدونستم چرا انقدر حالت تهوع دارم همسرم مدام بغلم میکرد و میگفت حتما خبراییه عشقم همیشه م بهم روحیه میداد و میگفت تو دوباره مادر میشی بهترین مادر دنیا هم میشی بعدشم چشمکی بهم میزد و میگفت تو جواب دعاهای مادرمی اما انگار خبری نبود چند بار ازمایش داده بودم منفی بود یه روز رفتم دستشویی که یه دفه مثل چند دفه ی قبل که سقط داشتم همون حالتا برام پیش اومد با وحشت همسرمو صدا کردم تا بیاد کمکم کنه. رنگ به رخسار نداشتم با کمک همسرم سرپا ایستادم بوی خیلی بدی توی دستشویی پیچیده بود جوری که نمیشد نفس کشید وقتی چیزی رو که سقط شده بود دیدیم شاخ دراوردیم . من غش کردم ولی صدای همسرم رو میشنیدم که سریع زنگ زد به پلیس...👇🏻🔞 https://eitaa.com/joinchat/3033399661Cce36688bbf کانال مخصوص #متاهلین میباشد❌❌❌

#ارسالی_اعضا ❤️🍃 شوهرم عاشق موهای بلنده اما من موهام کم پشت بود و رشد نداشت هرچی می‌گفت امتحان میکردم چقد خرج کردم امااااااا با یه چیز خیلی ساده که تو خونه همه هست موهام تو یکماه رشد عجیب و پر شد خدا خیرش بده تو این کانال دیدم https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 انقدر موهام ناز شده 😍

#دردو_دل_اعضا ❤️🍃 سلام لطفاً کمکم کنید من پسری بیست و شش ساله هستم که دو سال پیش از خانومم جدا شدم خانومم موقع طلاق ۱۷ سالش بود دو سال عقد بودیم و من بعد دو سال حال خوبی ندارم. من وقتی دانشگاهم تموم شد عقد کردم و درآمدی نداشتم ولی به اصرار خودم و مخالفت خانواده ازدواج کردم، ازدواج ما فامیلی بود و خانواده طرف مقابل خیلی مشتاق این ازدواج بودن. بعد از ازدواج من شروع به درس خواندن کردم تا جایی قبول بشم و قبول هم شدم ولی درآمد آن‌چنانی نداشت در حد پول تو جیبی بود و من به فکر این بودم که دوباره تلاش کنم تا جایی بهتر قبول بشم ((خدا رو شکر امسال کارمند شدم ولی دیگه فایده‌ای ندارن چون ما دو ساله جدا شدیم)) بعد تقریباً یک سال اختلاف من و خانومم شروع شد و دائم بهونه می آورد، البته اوایل خیلی بهم توجه می‌کرد اختلاف ما هم تقصیر خودم بود چون یک بار با هم دعوا شدیدی کردیم و دلچرکین شد ولی من بعد اون اتفاق تلاش زیادی کردم ولی فایده‌ای نداشت و هر بار وضعیت بدتر می‌شد و دعوای دیگه ای شکل می‌گرفت. هر چند وقت یک بار با هم بحث مون می‌شد من می‌گفتم بهم توجه کن من نیاز به توجه تو دارم تا جایی که حس می‌کردم آدم اضافی هستم چون همیشه حس می‌کردم مزاحمش هستم و هر وقت می‌رفتم پیشش حس می‌کردم از من خوشش نمیاد. ده‌ها بار گفتم مشکلت چیه بهم بگو ولی جوابی نمی‌داد بارها غرورم رو شکستم، اوایل اختلاف می‌گفت تو بداخلاقی و یا ما با هم تفاهم نداریم، ما هیچ وقت با هم از ته دل نخندیدیم و ... ولی من همیشه سعی می‌کردم علی رغم درس خواندن و استرس زیادی که داشتم بهش توجه کنم. اواخر بهم می‌گفت من دارم درس می خونم و وقت ندارم با تو باشم و من وقتی اصرار می‌کردم شروع می‌کرد به فرافکنی تا اینکه من دیگه بهش گفتم طلاق بگیریم چون عملاً طلاق عاطفی گرفته بود و هیچ تلاشی برای بهبود رابطه انجام نمی‌داد من خودم تنهایی رفتم پیش مشاور و کارهای زیادی انجام دادم ولی هر بار و با گذشت زمان خانومم از من دورتر می‌شد. خلاصه دو سال بعد عقد منجر به طلاق شد، البته تو جلسه خواستگاری قرار شد ما دو سال عقد بمونیم به محض اینکه گفتم طلاق بگیر فردای آن روز اقدام کردن برای طلاق و توافقی جدا شدیم بدون مهریه، الآن احساس شکست دارم و فکر می‌کنم که چیزی رو گم کردم احساس گناه حال خوبی ندارم افسرده شدم. به نظرتون باید چکار کنم #ایدی_ادمین 👇🌻 @adminam1400

🎥بچه‌ها! راه‌های نرفته خسته‌مان نکند وقتی خدا برای ما کافی است

پاسخ اعضا 🌙🌺 ‌ سلام خانمی که گفته بودن ختنه اگر تامین اجتماعی دارند بیمارستان لبافی نژاد تهران پولی نمیگیرن من پسرم بردم ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃 سلام در جواب خانمی ک گفتن میخان بچوشونو سقط کنن میخام بگم خواهرم من هم متاسفانه بچه سقط کردم بخاطر اینگه سنم ۴۵ بود وشوهرم۵۷ سال خداوند چنان منو تنبیه کرد درست ب یکسال نکشیده بیماری ام اس گرفتم😔😔خواهش میکنم شما اینکارو نکنید وبچتونو بدنیا بیارید وبا محبت اهل بیت (ع)بزرگش کنید ک براتون بشه خیر دنیا واخرت انشاااالله لطفا برای ظهور اقا جانمان ک باظهورش گره از مشگل همه باز میشود دعای ام یجیب بخونیم🤲🤲🤲🥺 ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃 با سلام خانمی که گفتن دانشجوی پزشکی هستن و مادرش بخاطر ۳ سانت قد که از شوهرش بلند تره ایراد میگیره و تشویق به جدایی میکنه با اینکه شوهرش آدم خوبیه عرض کنم از بعضی رفتارهای آدما چقد آدم حرصش میگیره واقعا که عزیزم وقتی همسرت خوبه قد و میخوای چکار کنی از کجا معلوم که اگه جدا شی با یکی دیگه ازدواج کنی دوباره مادر محترمتون یه ایراد نتراشه مگه از اول داماد رو ندیدن ‌به این حرفها توجه نکن و یه بار درست بشین و با مادرت حرف بزن که دیگه تکرار نکنه ان شاءالله خوشبخت بشی ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃 با سلام خانمی که صبح ها بیدار میشی پاشنه پات درد میگیره احتمالا خار پاشنه داری با عکس مشخص میشه واسه درمان هم میتونی به طب اسلامی مراجعه کنی و خانمی که بیمه سلامت داری واسه ختنه پسرت پرسیدی شما به بیمارستان البرز یا باهنر زنگ بزن بپرس اونجا دولتیه بیمارستان نور شهریار هم دولتیه فکر کنم ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃 سلام حبیبه خانم و دوستان عزیز! خانمی که از اصفهان بودن و غده پاراتیروئیدوشون پرکار شده دکتر سعیدبهرادمنش و خانم دکتر گلناز صمدی بسیا. عالی هستن.مطب هردوشون هم اصفهان ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃 سلام خاتمی که گفتید توی اصفهان یه هولگیر را می شناسید خواهشا و لطفاهر چه زودتر آدرسشو بزارید توی گروه چون منم دقیقا همین جور میشم و بعضی وقتا احساس میکنم دارم می میرم . ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃 سلام در مورد اون اقایی ک فرمودن موقعیت اجتماعی و ظاهری خوب دارن و همسرشون بد اخلاق و خوشگذرون بچه یک ونیم ساله رو ول کردن و طلاق میخوان ،من که باهمسرم ازدواج کردم یک دختر داشت ۵ساله و مادرش یک ساله و نیم ک داشته ولشون کرده و من همش قضاوت میکردم ک چ مادری و فلان تا اینکه من دخترشو قبول کردم و ۷سال مثل بچه خودم نگه داشتم و خدا بهمون یک دختر دیگه داد خلاصه کنم هر روز که میگذشت تازه متوجه میشدم اون بنده خدا چرا رفته و زندگی و بچه شو ول کرده چون همسر من فوق العاده بد دهن و تنبل قشنگ ترین حرفش گوسفند و حیوان و ...نخور تمام خانواده اش میگن ساکته و مظلوم ک من گولشو خوردم حتی از بچه خودم بدم میاد چ برسه ب دختر اون هر روز تحقیر و فحش ،برادر من هیچوقت برای جداشدن دیر نیست اما ب خودت و همسرت ی فرصت بده اگه اخلاقتون بده خدای نکرده اصلاح کنید به خانومت بگو بعد ی سال یا چن ماه جدامیشیم بذار ی مدت از هم جدا باشید اونم دلش برای زندگیش تنگ میشه و بر میگرده ،راستی اینم بگم دختر همسرم بعد ۷سال پدرشو گذاشت و رفت پیش مادرش و به من همیشه میگفت ک این پدر من بداخلاقه توام بذار برو بخدا همسر من فقط ی دختر داشت هیچی نه شغل داشت ونه پول و حتی یک دوچرخه من باهمه چیزش ساختم انشاله ک برادر من شما هم موفق باشید طلاق همیشه دو طرف مقصرن سعی کن ب رفتارهای خودتم فکر کنی بهم فرصت بدید ببهشی طولانی شد ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️ سلام حبیبه خانم گل ممنون بابت کانال خوبتون ❤🌹 دختر خانومی که گفتن بالای ۳۰ سال دارن و ازدواج نکردن عزیزم اینای ک میگن تقدیرو قسمته شاید جای شما نیستن عزیزم باید خامواده و فامیل ب هم معرفی کنن ک الانم فامیل برا غریبه میره ولی برای فامیل نه نمیدونم چ رسم بدی شده فک میکنن عروس غریبه بیارن خیلی خوبه شاید حرفم خوب نباشه ولی خودت فکری خوبی برا خودت کن از اطرافیان برات ابی گرم نمیشه عزیزم ولی داخل گروه یک دعا بود برا بخت گشایی بود باید داخل کوزه بزاری گوشه خانه اون دعارو پیدا کن بنویس ب امید خدا بختت باز میشه منم برات خیللللیییی دعا میکنم ی قسمت خوب براات پیدا سه عزیزم 🌹 منظورم از نشون دادن اینکه تو مجالسا شیک پوش باش سرو زبون داشته باش و کمک کن تو مراسما تا دید شوی عزیز دلم ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#نکات_سلامتی 🍎 ❌پندارهای غلط‼️ 🚫مردم در گذشته وحال فکر میکنند صبحانه و نهار بهتر از شام است! اما...⁉️ ✅ درستش این است که شام و کلاً غذای شب بهتر است. 🚫مردم فکر میکنند گرسنگی عامل ضعف وبیماری است! اما...⁉️ ✅ درستش این است که گرسنگی خود درمان است بخصوص بیماریهای قلبی وسیری عامل اصلی بیماری هاست. 🚫مردم فکر می‌کنند بهترین وعده نهار یا صبحانه است و نهار واجب است! اما...⁉️ ✅ درستش این است که بهترین وعده، شام است و خوردن شام واجب است و نهار باید حذف شود. 🚫مردم فکر می‌کنند آفتاب در تابستان ضرر دارد! اما...⁉️ ✅ درستش این است که آفتاب در زمستان ضرر بیشتری دارد و در تابستان نفع هم دارد. 🚫مردم فکر می‌کنند خوردن چربی ها در تابستان ضرر دارد و سرگیجه می آورد ودر زمستان بهتر است! اما...⁉️ ✅ درستش این است که مصرف چربی ها در تابستان بهتر است. 🚫 مردم فکر می‌کنند روغن های حیوانی ضرر دارد و روغن های نباتی ضرر کمتری دارد! اما...⁉️ ✅ درستش این است که روغن حیوانی ضرر کمتری دارد. 🚫مردم فکر می‌کنند آب باید زیاد مصرف کنند تا سنگ کلیه و مشکل کلیه نگیرند! اما...⁉️ ✅ درستش این است که هر چه آب کمتر بخورند بهتر است زیرا آب ریشه هر بیماری است. 🚫مردم فکر می‌کنند شکر ضرر دارد! اما...⁉️ ✅ درستش این است که شکر سرخ یعنی شکر نیشکر درمان همه بیماری ها است. 🚫مردم فکر می‌کنند نمک فشار خون را بالا می‌برد! اما...⁉️ ✅ درستش این است که نمک دریا فشار را پایین می‌آورد و تنظیم کننده فشار خون است. 🚫مردم فکر می‌کنند تخم مرغ بخصوص زرده غذای سنگینی است! اما...⁉️ ✅ درستش این است که زرده تخم مرغ هضم کننده غذا است. 🚫مردم فکر می‌کنند بعد از غذا خوردن نباید بخوابند چون غذا هضم نمی‌شود! اما...⁉️ ✅ درستش این است که خواب بهترین هضم کننده غذا است. 🚫مردم فکر می‌کنند تخم مرغ بخصوص زرده تخم مرغ غذای سنگینی است چون کلسترول دارد! اما...⁉️ درستش این است که زرده تخم مرغ بهترین هضم کننده غذا است. ⭐️(مثل سویق با اینکه گندم یا جو است هضم کننده غذاست.) 🚫مردم فکر می‌کنند خواب بعد از ظهر خواب خوبی است! اما...⁉️ ✅درستش این است که بهترین خواب، خواب قبل از ظهر، یا همان خواب قیلوله است. 🚫مردم فکر می‌کنند سردی و خنکی بهتر از گرمی است! اما...⁉️ ✅ درستش این است که گرمی بهتر از سردی است زیرا گرمی، از گرمی زندگی است و بدن زنده گرم است و سردی، از سردی مرگ است. 🚫مردم فکر می‌کنند لوبیا باد زا است! اما...⁉️ ✅درستش این است که لوبیا بادهای بدن را دفع می‌کند . 🚫مردم فکر می‌کنند وقتی بیمار میشوند هر چه زودتر به پزشک مراجعه کنند بهتر است! اما...⁉️ ✅درستش این است که هر چه دیرتر مراجعه کنند بهتر است. 🚫مردم فکر می‌کنند افطار در ماه رمضان مهم تر و واجب تر از سحری است! اما...⁉️ ✅ درستش این است که سحری مهم تر است. افطاری هم نخوردی زیاد مهم نیست، چون تا سحر وقت داری ولی سحری واجب است. 🚫مردم فکر می‌کنند تنوع غذائی و غذاهای رنگارنگ بهتر است! اما...⁉️ ✅درستش این است که یک غذا بهتر است و تنوع فقط شکم را بزرگ می‌کند. 🚫مردم فکر می‌کنند پنیر را صبح باید بخورند! اما...⁉️ ✅ درستش این است که پنیر شب باید خورد و خوردن آن در صبح بیماری زا است. 🚫مردم فکر می‌کنند ورزش عمر را زیاد میکند و باعث سلامتی است! اما...⁉️ ✅ درستش این است که ورزش(حرفه ای) عمر را کوتاه می‌کند. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#داستان_زندگی_اعضا ❤️🍃 گلناز بعد از ظهر بود که رجب اومد، پاشو بسته بودن و زخماش رو تمیز کرده بودن.. فاطمه خانم گفت خونه‌ش نزدیکه و میره و زود برمیگرده... رجب کنارم دراز کشید و به پسرمون نگاه کرد، لباش می‌خندید، گفتم دیشب کجا بودی؟چی شد؟ کی اون بلا رو سرت آورد؟ نگام کرد و آروم گفت چند نفر ریختن سرم... گفتم کی؟ گفت نمیدونم... اما انگار میدونست، چشماش دروغ نمی‌گفت... گفتم راستشو بگو تورو خدا، خسته شدم از اینهمه حرف و کار قایمکی طاق باز خوابید و گفت از طرف همون مردی که اون روز سر زمین بود نمیدونستم کیو میگه، گفتم کدوم زمین؟ اخماش رفت تو هم، گفت همون زمینی که روش کار میکردی یاد اون مردی افتادم که با رجب درگیر شد گفتم نکنه دوباره بیاد،خندید و گفت شوهرتو دست کم گرفتی، دیشبم نامردی کردن وگرنه که حریفشون بودم، نرگس اومد تو اتاق و مستقیم رفت بغل رجب... عاشقش بود... رجب صورتشو چسبوند به صورت نرگسو چشماشو بست، یه لبخند عمیق نشست رو لبام خداروشکر کردم که بچه هام مثل من نیستن و یه پدر خوب دارن اسم پسرمون رو گذاشتیم صفر، وقتی من گفتمو رجب فوری قبول کرد، دلم میخواست از خوشحالی پرواز کنم، هرکاری می‌کرد که همه چیز اونجوری باشه که من میخوام، فکر می‌کرد اینجوری به هم نزدیک میشیم اما نمی‌دونست اشتباه میکنه چند ماه گذشت، زندگی با سه تا بچه کوچیک خیلی سخت بود، اما هرجوری بود می‌گذشت... صبح زود بود، رجب لباس پوشید که بره بیرون که یه نفر صداش زد، رفت رو ایوون و منم چادرم رو سرم کردم و پشت سرش رفتم، رجب پرسید چی شده و اون مرد با گریه گفت، یتیم شدیم آقا، بزرگمون رفت دستای رجب مشت شد، اما خم به ابروش نیومد یه چیزی تو دلم ریخت، باورم نمیشد خان به این آسونی مرده باشه رجب گفت تو برو منم الان میام برگشتیم تو خونه، لباساشو با لباس سیاه عوض کرد،یه کلمه هم حرف نزد، میترسیدم از این سکوتش منم میخواستم برم اما با سه تا بچه غیر ممکن بود، تو اون شلوغی اونجا نمیتونستم از رجب توقع داشته باشم رجب رفت طرف در اما برگشت، گفت لباستو عوض کن، توام بیا گفتم ما دست و پاتو می‌بندیم، اخم کرد و گفت کاری که گفتم رو بکن فوری لباسامو عوض کردم، رجب نرگس رو بغل کرد و دست هادی رو گفت، منم صفر رو بغل کردم و رفتیم طرف عمارت خان، هرچقدر نزدیک تر می‌شدیم ضربان قلبم بیشتر می‌شد، میترسیدم دم در خیلی شلوغ بود، انگار همه مردم روستا اونجا بودن با دیدن رجب همه بلند داد زدن، بچه ها ترسیده بودن رجب نگام کرد و گفت نگران بچه ها نباش من حواسم بهشون هست، تو برو تو پیش زنا گفتم اینجا شلوغه میترسن، میبرم تو، از یکی کمک میگیرم، گفت باشه ولی نتونستی خبرم کن، یه باشه آروم گفتم، دست نرگس رو گرفتم و هادی هم گوشه چادرم رو گرفت و از کنار در وارد باغ شدیم بی‌بی زهرا گوشه مهمون خونه نشسته بود و کمند و شهربانو هم بودن، بی‌بی زهرا آروم بود شهربانو هم همینطور اما کمند خیلی بی قرار بود بچه ها رو سپردم به یکی از خدمتکارا و رفتم طرفشون که صدای جیغ یه زن از تو حیاط اومد #ادامه_دارد... ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

‌ ✅كيسه كشيدن: بدانكه كيسه كشيدن در حمّام بسيار نافع است و خواص دارد از آن جمله چرك را زايل می كند و شياطين (آلودگی) به آن واسطه از انسان دور می شوند و مسامات(منافذ پوستی) بدن را باز میكند و بخار بدن را بيرون می كند و بدن را نرم میكند و خيالات را كم می نمايد و جرب و قوبا (اگزما) و سودا و خشكى را از بدن دور مىكند و جوششها را منع می كند و اختلاجات و پريدن اعضا را برطرف می كند و كسالت و تمدّد را می برد و بدن را سبك می كند و خفگى قلّت را كم می كند ✅ كيسه سر باعث دفع بخارات سر می شود خلاصه منافع بسيار دارد و ترك آن از حكمت نيست . ✅ولى بايد كيسه بسيار زبر و بسيار نرم نباشد كه زبرش باعث فساد جلد می شود و جلد را مقشّر می كند و خراش می رساند و نرم آن ازاله چرك نمی كند و بهترين كيسه ها كيسه هاى پشمينه است كه خالى از مو باشد و بسيار لطيف باشد و سوراخ نشده باشد و بلند باشد. #حمام #کیسه_کشیدن 📌رساله دلاكيه، ص: 47 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#پرسش_اعضا ❤️🍃 عزیزم اینم بزار تورو خدا اگر کسی میدونه راهنمایی کنه بازم بخاطر خدا ینفر واقعا در شرایط سختی هست به اینا احتیاج داره برای ارشد روانشناسی چه منابعی بهترن مثلا انتشارات اون تست چی باشه اگر کسی میدونه کمک کنه دیگه وقتی نیست مامان دلارام💋 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام لطفا سوال منم کسی میدونه جواب بده ممنون میشم .من چند روز رفتم باغ بچینم وسطلای انگور که زیاد بود جابه جا میکردم احساس کردم به گردن وشونه هام فشار اومد بعد اون سه روز دوتا انگشتای شصت پام ،همون انگشتای بزرگ پام بی حس شدن ومن نگرانم ایا برم دکتر کمرم هم کمی درد میکنه ممنون میشم راهنمایی کنید ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام تورو خدا این پیام منو بزارید تو کانال لطفا اون خواهری که فرموده بجش از رب انار و سگنجبین یا سرکه انگبین استفاده کردن و قد بچشون رشد کرده خواهش میکنم دستورشو بگید که به چه صورت استفاده کردید که قدشون بلند شده و لطفا بگید سرکه انگبین بوده یا سکنجبین چون من درست متوحه نشدم از نوشتنشون پسر من نسبت به همکلاسیاش از همه کوتاهتره کلاس اول دبستان هستش ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام حالتون خوبه خداقوت ببخشید من چند وقته دایم دچارضعف بی حالی میشم دست پام میلرزع به طوری که هیچ کار نمیتونم بکنم ببخشید مثل آدمهایی میشم که چندروزغذانخوردن یامثل آدمهای معتادکه موادبهشون نرسیده کم خونی نداشتم قندفشاراکسیژنم خوب بودهمش تووجودم احساس مزه شیرینی میکنم توروخدا راهنماییم کنید خسته شدم ازبس هرروزدچارضعف بی حالی میشم نمی تونن به خونه زندگی بچه هام برسم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خواهرم من هر چ تو گوگل دنبال شماره ای از شاگردان حسن زاده املی گشتم چیزی پیدا نکردم میشه لطف کنید بذارید تو گروه تا دوستان کمکم کنن ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خدمت همه عزیزان گروه الخصوص حبیبه خانم دوستان به کمک همه تون نیاز دارم لطفا من راهنمایی کنید خیلی آشفته هستم.دختر ۳۲ ساله هستم اهل نماز اول وقت که تا تونستم انجام دادم ...همه نگرانیم ازدواجم هست که داره سنم بالا میره .خاستگاری دارم یه مرد ۴۲ ساله هست که ۵ ساله تنها زندگی میکنه به دلیل خیانت همسرش که ۲تا بچه هاشو هم با خودش برده یعنی از کشور رفته تا اینجا.. این آقارو دوستم که خواهرش زن دادشش این اقا میشه آشنا کرده که الان ۲سال میشناسمش من از اون اول که دوستم گفته بود رو با مادرم گفتم اول مخلفت کردند ولی با شناختی که از این اقا پیدا کردم چیزی نگفتندتا یک سال این اقا امد خاستگاری نه یک بار ۳بار امدند ولی بابام قبول نکرد همین که از خونه ی ما رفتند من کلی کریه کردم بابا با اعصبانیت گفت برو باهاش کلی خرفای دیگه... که من ۳ماه با هیچیکی حرف نمیزم عذا نمیخوردم سرکار میرفتم از سر راهم یه چیزی میخوردم تا کم کم دوباره عین قبل شدم . ولی با این اقا ارتباط داشتم پیام زنگ حتی بیرون هم رو میدیدیم هر بار که این اقا به مادر یا به بابا زنگ میزنه درست جواب نمیدند همین ۲ هفته پیش زنگ زد که ازجازه بگیره دوباره بیاد اما بابا جواب ردو داد .از این ور این اقا میگه با من بیا برات بهترین زندگی رو میسازم خانواده ات هم هیچ منتی ندارند من که همه تلاشم رو کردم یکم دستم خالیه ولی بهت قول میدم خیلی زود خانواده تو راضی کنم . منی که مال دنیا برام مهم نیست با کمو زیادش میسازم الان تصمیم گرفتم باهاش برم خیلی با خودم درگیرم که آبروی خانواده‌ام رو میرم بااین کارم ولی تا کی منتظر باشم عمرو جوانیم بگذره .قبول دارم گناه کردم بااین کارم که با نامحر در ارتباط بودم بابت اینم همیشه از خدا طلب ببخشش میکنم ..عزیزان برام دعااا کنید و راهنمایی که خیلی برام مهمه 🙏 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام تروخدا پیام منم بزارین دوستان کمکم کنند برای دخترم ک ۹ سالشه و یکی ۵ ساله میخوام بیرون ک میرن ضد افتاب مناسب بچگانه چون مدرسه و مهد ک میرن تو افتاب ک برن پوستشون سبزه میشه تابستونا تو خونه سفید ولی فصل مدرسه ها سبزه میشن کرم مناسب سنشون ک پوستشونم خراب نشه پیش متخصص پوست نمیتونم برم ممنون ک جوابمو بدین خانوم گلیا ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ باسلام خدمت همه دوستان وحبیبه خانم ممنونم از کانال خوبتون خاستم بگم درمورداون خانمی ک گفته بودن برای سرفه صمغ عربی خالشون استفاده کرده وخداروشکرخوب شدن مامانم هم فشارخون داره هم ناراحتی قلبی اگ ازین صمغ عربی استفاده کنه براشون ضررنداره ممنونم ازجوابتون #ایدی_ادمین 👇🌻 @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#عاشقانه_با_شهدا ❤️🍃 . بیات ،در جبهه هم در اوقات فراغت را مطالعه می کرد . با آنکه اوسمت فرماندهی داشت ،به کارهای خدماتی وخدمت رسانی به نیروهای تحت امرش اقدام می کرد. در زمینه انجام فرائض دینی ، اکثر اعمالش را در خفا انجام می داد . در عملیات محرم در منطقه سپنتا ، بیات فرماندهی عملیات را بر عهده داشت . در مرحله اول عملیات ، آتش دشمن بسیار سنگین بود و قامت از ناحیه چشم ، پشت و پا مجروح شد ؛ ولی هیچ شکایتی نداشت . همرزمان وی بعد از چند روز که درد شدید شده بود از حرکات صورت وی متوجه درد و جراحت شدند و به اصرار َ، او را به تهران اعزام کردند . پس از اینکه تا حدودی بهبودی یافت به منزل رفت اما از مجروحیت خود به خانواده چیزی نگفت و تنها به این جمله که زخمی شدم و در حال بهبودی است . اکتفا کرد . بیات با حاج میرزا علی رستم خانی ؛ ابوالفضل پاکداد ، حمید احدی ، محمد ناصر اشتری ، مهدی میر محمدی ، محمود صدر محمدی دوست بود . همه ی اینها شهید شده اند.هر گاه اینها در مکانی جمع می شدند ؛ کشتی می گرفتند ، به طوری که افراد تحت فرماندهی آنها تعجب می کردند . بیات به محسن جزیمی که از نیروهای تحت امرش بود گفته بود تو به من کاراته یاد بده و من به تو مسائل عقیدتی . بیات در عملیات بسیاری مانند طریق القدس ، فتح المبین و ... فرماندهی نیروها را بر عهده داشت . او در وصیت نامه اش خود را چنین توصیف می کند : من پاسدارم و وارث خون های پانزده قرن خط سرخ شهادت تشیع که در عصری استثنایی و پر خاطره قرار گرفته ام و مسئولیتها بر دوشم سنگینی می کند . قامت بیات در عملیات والفجر مقدماتی ، در منطقه رقابیه در 18 بهمن 1361 به هنگام انجام عملیات شناسایی به همراه چند تن از فرماندهان دیگر ، بر اثر اصابت ترکش خمپاره به سرش به شهادت رسیدند . او اولین شهید خانواده بود پس از شهادت قامت ، برادرش رحیم که در منطقه جنگی حضور داشت روی چهار پایه ای رفت و خطاب به رزمندگان گفت : اگر برادرم شهید شده من هستم . او نیز بعد ها در جزیره مجنون به شهادت رسید . جسد قامت بیات بعد از زیارت حضرت معصومه به زنجان منتقل و در قبرستان پایین شهدا به خاک سپرده شد . وصيتنامه شهيد قامت‌ بيات🌸🍃 بسم‌ الله الرحمن‌ الرحيم‌ من‌ پاسدار وارث‌ خونهاي‌ پانزده‌ قرن‌ خط‌ سرخ‌ شهادت‌ تشيع‌ در عصر استثنايي‌ و پرخاط‌ره‌ قرار گرفته‌ ام‌ و مسئوليتها بر دوشهايم‌ سنگيني‌ مي‌ كند. به‌ آينده‌ و گذشته‌ مي‌ نگرم‌. پس‌ از فكرها و انديشه‌ ها به‌ نتيجه‌اي‌ مي‌ رسم‌ كه‌ در راه‌ پيش‌ خودم‌ مي‌ بينم‌. و يكي‌ اينكه‌ همچون‌ امام‌ حسين‌ (عليه‌ السلام‌) مانند شهداي‌ كربلا با تمامي‌ وجودم‌ در راه‌ خدا بودن‌ و رفتن‌ ما انتخاب‌ كنم‌، به‌ صف‌ شهدا بپيوندم‌. و دومي‌ مانند ط‌اغوتها و يزيدها حيوان‌ وار بمانم‌ و هيچ‌ حركتي‌ هجرتي‌ نداشته‌ باشم‌ و هيچ‌ در هيچ‌ شوم‌. در اين‌ دنيا نزد خداوند و در برابر خون‌ پاك‌ شهدا و مجروحين‌، مسئول‌ و در آن‌ دنيا نيز به‌ آتش‌ دوزخ‌ گرفتار شوم‌. اولين‌ راه‌ را انتخاب‌ مي‌ كنم‌. تصميم‌ مي‌ گيرم‌ كه‌ حركت‌ كنم‌. هجرت‌ مي‌ كنم‌ و در اولين‌ قدم‌ به‌ موانع‌ و سدها بر مي‌ خوريم‌ كه‌ حيوانات‌ انسان‌ نما كه‌ جلو حركت‌ و تكامل‌ انسانها را گرفته‌ و در گوشه‌ و كنار جامعه‌ به‌ فتنه‌ گري‌ و آشوب‌ پرداخته‌ اند و باز مي‌ بينم‌ كه‌ چگونه‌ شيط‌انهاي‌ بزرگ‌ و كوچك‌ كمر به‌ نابودي‌ اسلام‌ بسته‌ اند. بار ديگر مي‌ خواهند خون‌ صدها هزار شهيد و مجروح‌ را به‌ تباهي‌ بكشند و اين‌ حركت‌ توحيدي‌ را از راه‌ مستقيم‌ منحرف‌ كنند. بر هر مسلمان‌ وظ‌يفه‌ شرعي‌ است‌ كه‌ برخيزند و با اين‌ استعمارگران‌ و شياط‌ين‌ و تجاورزگران‌ تاريخ‌ بستيزند. چون‌ هدف‌ آنها از بين‌ بردن‌ انسانيت‌ و اسلاميت‌ است‌. من‌ يك‌ پاسدار اسلام‌ هستم‌. به‌ سهم‌ خود بايد حركت‌ كنم‌، براي‌ آزادي‌ مستضعفين‌ و برقراري‌ حكومت‌ اسلامي‌ بايد به‌ امام‌ زمان‌ (عج‌) لبيك‌ بگويم‌. اينان‌ خوب‌ مي‌ دانند كه‌ اگر اسلام‌ پا بگيرد، ديگر جايي‌ براي‌ ماندن‌ آنها نيست‌. چون‌ حكومتهاي‌ آنان‌ متزلزل‌ است‌. بنابراين‌ به‌ هر قيمتي‌ كه‌ شده‌ مي‌ كوشند، اسلام‌ عزيز و مظ‌لوم‌ را نابود كنند. اين‌ جاست‌ كه‌ صدام‌ عفلقي‌ و حسني‌ مبارك‌ با اسرائيل‌ غاصب‌، پيمان‌ دوستي‌ و ملك‌ خالد با هواپيماهاي‌ آواكس‌ آمريكايي‌ از خانه‌ خدا پاسداري‌ مي‌ كنند. التقاط‌يون‌ و منافيقن‌ دم‌ از اسلام‌ اصيل‌ مي‌ زنند و اين‌ درد است‌، براي‌ مسلمانان‌ جهان‌ كه‌ نشسته‌اند و فرياد نمي‌ كشند. مسئوليت‌ خيلي‌ سنگين‌ است‌. بايد خط‌ سرخ‌ تشيع‌ زنده‌ بماند. بايد غربيها و شرقيها كنار بروند تا زماني‌ كه‌ ظ‌المان‌ و قداره‌ بندان‌ تاريخ‌ هستند، بايد مبارزه‌ كرد.

بنابراين‌ تصميم‌ گرفتم‌ به‌ سوي‌ الله و رشد انسانيت‌، با آگاهي‌ از مكتبم‌ هجرت‌ كنم‌ و سرزمين‌ اسلامي‌ را از اشغال‌ اين‌ بي‌ دينان‌ و فتنه‌ جويان‌ وابسته‌ به‌ شياط‌ين‌ شرق‌ و غرب‌ دربياورم‌. كه‌ ناگهان‌ به‌ فكر مرگ‌ و شهادت‌ مي‌ افتم‌. سخنان‌ امام‌ خميني‌ به‌ ياد مي‌ افتد كه‌ فرموده‌: ((مقصد ما مكتب‌ ماست‌ و يا در جايي‌ فرمود: ((مكتب‌ ما شهادت‌ ماست‌ و يا از پيشواي‌ اسلام‌ حضرت‌ علي‌ (عليه‌ السلام‌) كه‌ فرمود: ((به‌ خدا سوگند علاقه‌ پسر ابوط‌الب‌ به‌ مرگ‌ بيشتر از علاقه‌ ط‌فل‌ به‌ پستان‌ مادرش‌ است‌. وقتي‌ پيشوايم‌، يعني‌ الگوهاي‌ انسان‌ ها، اين‌ چنين‌ مرگ‌ را توصيف‌ مي‌ كنند، من‌ كه‌ خود را شيعه‌ و پيرو او مي‌ دانم‌ چرا بايد از مرگ‌ و شهادت‌ در راه‌ خدا هراسي‌ داشته‌ باشم‌. او كه‌ امام‌ و مقتدا و الگوي‌ ما بود، در محراب‌ عبادت‌ وقتي‌ شمشير بر فرقش‌ زدند، فرمود: ((به‌ خداي‌ كعبه‌ سوگند [رستگار] شد.. از اين‌ دنيا رفت‌ و راحت‌ شد. پس‌ ما نيز بايد بگوييم‌ و در صحنه‌ باشيم‌. اگر نباشيم‌ تنها ناممان‌ شيعه‌ است‌ و رسممان‌ شرك‌. يك‌ سفارش‌ به‌ تمام‌ برادران‌ رزمنده‌ كه‌ در جبهه‌ حق‌ عليه‌ باط‌ل‌ مي‌ جنگند، اين‌ است‌ كه‌: براي‌ شادي‌ روح‌ شهدا سنگرها را پر كنند و خالي‌ نگذارند. بالخصوص‌ سنگر اصلي‌ انقلاب‌ را (مسجد). و ديگر اين‌ كه‌ در برگزاري‌ مجلس‌ ترحيم‌ من‌ ط‌وري‌ نباشد كه‌ دشمنان‌ اسلام‌ شاد شوند. حال‌ عزاداري‌ مي‌ كنيد، بكنيد. گريه‌ و زاري‌ مي‌ كنيد، بكنيد. نقل‌ و شيريني‌ پخش‌ مي‌ كنيد، بكنيد. ط‌وري‌ باشد كه‌ اسلام‌ شكوفا و امام‌ عزيز سربلند و خوشحال‌ [شود.] در آخر از پدر و مادرم‌ تشكر مي‌ كنم‌ كه‌ براي‌ بزرگ‌ كردن‌ من‌ زحت‌ كشيده‌اند. مرا حلال‌ كرده‌ و از تمام‌ دوستان‌ و آشنايان‌ حلالي‌ برايم‌ بگيرند و خداي‌ متعال‌ برايشان‌ صبر و رحمت‌ عط‌ا كند. مادر گراميم‌! افتخار كن‌ كه‌ غير از قامت‌ بيات‌ پنچ‌ فرزند داري‌ كه‌ مي‌ تواني‌ آنها را هم‌ در راه‌ خدا قرباني‌ بدهي‌. والسلام‌ عليكم‌ و رحمالله و بر كاته‌ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

پاسخ اعضا 🌙🌺 سلام خدمت اعضای گروه که چندوقته از ازدواجشون که وقتش گذشته وبه خاطرشرایط که مساعدبشه صبرکردن والان پشیمون هستند من هم باازدواج زود موافقم وهرعقل سلیم اینومیگه که ازدواج درسن کم از گناه وخیلی چیزاجلوگیری میکنه اماچندوقت پیش خواهرزاده ام که درآپارتمان نزدیک خونه ما زندگی میکنن رفته بوددکتر زنگ زد خاله نمیدونم اجاق گاز راخاموش کردم یانه بروخونه ما ونگاهی بینداز ومن کلیدشون رابرای روز مبادا دارم وقتی رفتم البته کاردرستی نبودامایخچالشون رانگاه کردم خالی خالی بود وتوکابینت نه برنج نه ماکارونی هیچی تازه روی رخت آویز کهنه بچه دیدم شسته شده بود فهمیدم حتی پول پوشک ندارن رفتم بیرون یکم خرید کردم پوشک مرغ میوه خواهرزاده ام ناراحت شد وگفت به مامانش چیزی نگم چون درغربت است فهمیدم از وسطای برج خرجی ندارن شوهرشم دوشیفت کارمیکنه بهش گفتم تواین دوره زمونه یک نفراز پس خرج برنمیاداونم بیست سالشه گفتم برودرس بخون یاسرکار دوروز دیگه بچت مدرسه میره وخرج مدرسه سربه فلک میکشه گفت پول مهدکودک نداره گفتم بچتو بزار پیش من که قبول نکرد گفت اگه اتفاقی بیفته چه جوری جواب باباشو میدی واز ازدواجش وترک تحصیلش به شدت ناراضی بود الان که بچه شیرمیده باید بهترین ومقویترین غذاهارو بخوره تازه میگفت شانس آوردم بچه شیرخشک نمیخوره خیلی ناراحت شدم وتصمیم گرفتم هرگز نزارم دخترم یاپسرم زودازدواج کنن توشرایطی که قیمتها هیچ ثباتی نداره وآینده مبهم وگرونی راهی نیست الان خواهرزاده من دیگه نه عاشقه نه اینکه ازمادربودنش لذت میبره همش توفکرخرج وبرج وکرایه 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 سلام آقایی که پدر دختری که خواستگارش بودی گفته حق طلاق بدید حق داره چون دخترعموی من قصدطلاق داشت پسره نمیومد طلاق بده فعلا ۷ ساله اسیرشده پسراراحت میرن صیغه میکنن اماهفت ساله که نه میتونه ازدواج کنه نه طلاق میده تازه حکمش اومده که غیابی طلاق بده دادگاه انگار عمروزندگی ما زن های بدبخت ارزشی نداره همینجوری ازدواج کم شده زن تا یک زمان خاصی میتونه بچه بیاره وخواستگارداره تمام نشاط جوونیش تودادگاه حروم شد شوهرشم هرروز بایکی صیغه میکنه زن هاحق دارن حق طلاق بگیرن الان چراشما بهتون برمیخوره بگید خونه رابه نامش نمیزنم ولی حق طلاق میدم میخواید به زور کسی راکنارتون نگه دارید یا آزاربدید وبه خودتون شک دارید میتونیدمهریه راشرطی کنید مثلا درصورت طلاق از طرف شما مهریه تعلق بگیره اگه فک میکنید میخوان کلک بزنن 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 سلام برای خانمیکه که میگن مادرشوهرم دست کثیفشو زد به بچم تاول زد،عزیزم یجوری صحبت میکنی انگار کلا شما هوا هم نباید بهتون بخوره چون مریض میشین هی میگین دکتر اینو گفت دکتر اونو گفت دیگه مادرشوهر بیچاره اونقدرم کثیف نبوده که بچه ی شما بخاد مریض بشه بلکه بچه ی شما واقعا مشکل داره این بچه باید مهد بره مدرسه بره خیابون بره ینی اونجا همه چی بهداشتیه؟جاهای عمومی حتی از توالت هم میکروبشون بیشتره پس گردن مادرشوهر نندازین 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 سلام ببخشید اون خانمی که گفتند کم شنوایی مادر زادی داشته خوب شده کدوم دکتر رفتند آدرسش وبه منم بدهید ممنون 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 سلام درجواب خانمهای که دوست دارند تمایل جنسی زیادبشه ومیل به همسرداشته باشندشیاف ماریاناتهیه کنندهم ... راتنگ وهم میل به همسررازیادمیکنه تست شده است درجواب این اقاپسرسودبانکی حرامه کسی که لقمه حرام بخوره قلبش سیاه وازهیچ گناهی ابانداره 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 سلام درجواب این دخترخانم دختربرادرشوهرم این مشکل داشت خانواده اش اجازه نمی دادندبافردموردعلاقه اش ازدواج کنه به دادگاه مراجعه کردوثابت کردخانواده اش بیخودی گیرمی دهنددادگاه اجازه ازدواج گرفت ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽