eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
166.3هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.3هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال فروشگاهیمون☘️👇 https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
👊با لاغری صورت خود خداحافظی کنید 🤛《چاقی صورت طی یک دوره》🔥✅ 🌱کاملا گیاهی و بدون عوارض و١٠٠%تضمینی🌿 صورتت رو داخل خونه تپل کن🔥👇 @Simin_SN @Simin_SN جهت مشاوره تلفنی عدد《1》 رو پیامک کنید👇 09045491042 💪بابیش ١٠٠ نمونه رضایت مشتری دیگه 😱😱 عضو شو ببین چه خبره https://eitaa.com/mookhoreh https://eitaa.com/mookhoreh ما تبلیغات نمیکنیم وارد شو ببین💤 ☺️ 💪💪افزایش وزن ۷ کیلو در ماه
⊰━━━⊰ ≼ِ✺ ✺≽ ⊱━━━⊱ 🗓 ۸ بهمن | دلو ۱۴۰۳ 🗓 ۲۶ رجب ۱۴۴۶ 🗓 27 ژانویه 2025 🌹 امروز متعلق است به: 🔸سبط النبي حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام 🔸سیدالشهدا و سفينة النجاة حضرت امام حسین علیهما السّلام 🗞 وقایع مهم شیعه: 🔹وفات حضرت ابوطالب علیه السلام،‌ سه سال قبل هجرت 📆 روزشمار: ▪️1 روز تا مبعث حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم ▪️6 روز تا ولادت امام حسین علیه السلام ▪️7 روز تا ولادت حضرت عباس علیه السلام ▪️8 روز تا ولادت حضرت سجاد علیه السلام ▪️14 روز تا ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام ❇️ روز ۱۰۰ مرتبه: یا قاضیَ الحاجات "ای برآورنده ها" ❇️ این که مختص روز می‌باشد خواندنش موجب افزایش مال می‌شود ذکر روز دوشنبه به نام امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام می‌باشد روایت شده است آن دو بزرگوار در این روز خوانده شود بسیار بالایی دارد. ❇️  (یا ) ۱۲۹ مرتبه بعد از نماز صبح موجب می‌شود. 📚 شب : طبق آیه ی ۲۷ سوره می‌باشد. ✅ برای و دادن روز مناسبی است. ✅ برای و روز مناسبی است. ✅ برای گرفتن روز مناسبی است. ✅ برای روز مناسبی است‌. ⛔️ برای و روز مناسبی نیست. ✅ برای و روز مناسبی است‌‌‌. ✅ امشب برای خوب است. ⛔️ برای رفتن روز مناسبی نیست. 🔰زمان : از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعداز ساعت ۱۰ تا ساعت ۱۲ ظهر و از ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر. 🔹امروز روز خوبی است. 🔹امروز شروع کارها انجام شود. 🔹دید وبازدید با دوستان و خویشاوندان خوب است. 🔹کسی که در این روز بیمار شود زود بهبود یابد. 🔸کسی که امروز گم شود پس از چند روز پیدا میشود. 🔸قرض دادن و قرض گرفتن پسندیده است. 🔸کشاورزی و باغبانی وآبیاری و خرید و فروش محصولات زراعی خوب است. 🔸 خرید و فروش و تجارت خوب خواهد بود. 🔹میانجیگیری برای اصلاح ذات البین و رفع اختلافات دوستان و خویشاوندان خوب است. 🔹کسی که در این روز متولد شود دارای خرد بالایی میشود. 🔹رسیدگی به ایتام  ونیازمندان و بیچارگان خوب است. 🔹صدقه دادن بسیار پسندیده است. 🔸رَک اَرقنوع یا به اصطلاح ماه ترکی، قوت روح، امروز در « سینه » است.👈🏻باید مراقب بود که امروز به آن آسیبی نرسد. 🔸مسیر رجال الغیب، جنوب میباشد.بهتر است هنگام حرکت به سمت محل کار یا در مکانی که حاجتی دارید رو به این سمت نهاده و از ایشان یاری بطلبید.چون کسی در نزد شروع در شغلی و سفری روی خود را به طرف ایشان کند و همت از ایشان طلبد، بدین نهج (صورت): بسم الله الرحمن الرحیم، السلام علیک یا رِجالُ الغیب. السلام علیک ایتها الارواح المُقَدّسه. اَغیثونی بِغَوثه و اُنظروا اِلَیَّ بِنَظره یا رُقبا یا نُقبا یا نُجبا یا ابدال یا اوتاد یا غوث یا قُطُب👈🏼و به هر زبانی که خواهد، مطلب خواهد و شروع در مدعا کند، البته به مقصود رسد. 🌹 🌹 عیاشی از عبدالله بن سنان روایت کرده است: به خدمت حضرت صادق(ع) رفتم حضرت فرمود: می‌خواهی تو را دعایی تعلیم کنم که چون بخوانی حق‌تعالی قرض تو را ادا کند و حال تو نیکو شود؟ گفتم: چه بسیار محتاجم به چنین دعا حضرت فرمود: بعد از نماز صبح بگو:تَوَکَّلْتُ عَلَی الْحَیِّ الْقَیُّومِ الَّذی لایَمُوتُ وَاَلْحَمْدُالِلهِ الَّذی لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ شَریکٌ فِی الْمُلْکِ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِیٌّ مِنَ الذُّلِّ وَ کَبِّرْهُ تَکْبیراً اللّهُمَّ اِنی اَعُوذَ بِکَ مِنَ البُؤسِ وَ الْفَقْرِ وَ مِنْ غَلَبَهِ الدَّینِ وَ السُّقْمِ وَ اَسْئَلُکَ اَنْ تُعینَنی عَلی اَداءِ حَقِّکَ اِلَیْکَ وَ اِلَی النّاسِ (و به روایت شیخ‌طوسی چنین است) وَ مِنْ غَلَبَهِ الدَّیْنِ فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِهِ وَ اَعِنی عَلی اَداءِ حَقِّکَ اِلَیْکَ وَ اِلَی النّاسِ. ☜ صبح05:41 طلوع آفتاب07:08 ☜ ظهر12:17 اذان عصر15:06 ☜ آفتاب17:27 اذان مغرب17:46 ☜ عشاء18:35 نیمه‌شب شرعی23:34
21.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 گناه شیعیان از نگاه امام کاظم (علیه‌السلام) 🎙 استاد عالی 🥀آجرک الله یا صاحب الزمان فی ذکری استشهاد الامام الکاظم علیه السلام🥀 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❤️🍃 سلام ونور خدمت حبیبه بانوی گل ،وسلام ازدل وجان حضور همه دوستان مجازیِ بزرگوارم، باخوندن بعضی از پیامای دوستانم واقعا حالم دگرگون میشه واز صدق دل براحل شدن مشکلشون دعامیکنم وباخودم میگم خدایا یعنی اینایی ک ازغماشون ومشکلاتشون میگن واقعیه و وجود داره؟!...بگذریم😔 بریم سر اصل مطلب پیامی ک خواهرمون فرستاده بود ک گفتن دانشجوهستن وبا یِ آقای لیسانسه عقد کردن ولی علاقه ای ب ایشون ندارن منو یاد گذشته خودم انداخت شاید طولانی باشه ولی امیدوارم اولا حبیه جان عزیزم بزاره تو کانال ثانیا اعضا صحه صدر ب خرج بدن و تاآخر بخونن شاید بدردشون خورد‌ من خانمی هستم متولد ۶۴دیپلمه درزمان تحصیل خیلی درسخون وکمی مغرور قدبلند وچارشونه وچهره ای متوسط رو ب بالا،حمل برخودستایی نباشه ازنظر اطرافیانم چ دردوران مجردی و چ متأهلی میگن جذابم ومهره مار داری 🙈😅خواستگار زیاد داشتم اما طبق رسومات اون زمان پدرم هرکی رو خونه راه نمیداد واولویتای مخصوص خودشو داشت برا انتخاب همسر آیندم،اما من دردوران مجردی دیدگاه ایدئالیست داشتم نظرم درمورد همسر آیندم زیبایی ظاهر هیکل وتیپ و تحصیلات بود اتفاقا اکثر خواستگارام طبق خواسته من بود اما پدرم هرکدومو ب دلایلی رد میکرد یکی رو میگفت این پدرش فلان شغلُ داره نون حلال نداده بچش بخوره یکی رو میگفت این بچه سر سفره خانواده بزرگ نشده یکی رو میگف خانواده این سرشون ب مُهر نخورده و....خیلی ازاین موارد ک من اون زمان ک شونزده هفده سالم بود سرازاین حرفا درنمیوردم وتو دلم میگفتم بابا اینا هموناییند ک ایده آل منه چرا بابا بااین دلایل ازنظر من مسخرش ردشون میکنه اما حیا نمیزاشت ک مخالفتم رو عنوان کنم تا بالاخره سروکله خواستگار آخرم ک جناب همسرجان باشه پیداشد حالا بگم از خصوصیاتش من بچه شهر ایشون روستایی من دیپلمه ایشون دیپلم ردی من تیپ وظاهر امروزی وخیلی باسلیقه ایشون ظاهری کاملا ساده ضمنا سیبیلم داشت چیزی ک من ازش متنفر بودم😂،اینا چیزایی بودن ک من ازایشون میدونستم ولاغیر ،جالب اینجاست ک پدرم ایشون رو برای اومدن ب خونه قبول داشتن منو میگی😳شاخ درآورده بودم👿بابایی ک بهترین خواستگارارو قبول نمیکرد حالا ب ی روستایی راضی شده بودچرا؟؟؟نمیدونم ،منم کنکور شرکت کرده بودم بارتبه بالا مامایی قبول شده بودم اصلا تواین باغا نبودم وب ازدواج بطور جدی فکر نمیکردم زیاد،اما همسر جان بدجور دلش گیر کرده بود وخانوادگی از هر طرف ب خانوادم فشار میوردن و هرروز یکی از اعضای خانوادشون رو میفرستادن سراغ خانوادم پدرمم خیلی ب این وصلت راضی بود اما وقتی مخالفت و نارضایتی و گریه های من رو دیدن اختیارو دادن دست خودم وتمام نصیحتاشونُ کردن و تصمیم نهایی رو سپردن ب خودم پدرانه بهم گفتن ک بدلیل نان حلال خور بودنشون وچشمُ دل پاکیشون واهل کارو غیرت وجودیشون واینکه دارای خانواده بااصلُ نصبی هستن اهل نمازوروزه ولقمه حلالُ و....واینم یادم رفت بگم همسرم هم ولایتیمون بود وپدرم رگ وریشه شون رو میشناخت وقبلها کاملا اتفاقی یکی دوبرخورد با همسرم داشته و میگفتن ک همسرم خیلی پسر بامعرفت بافهمُ شعورو مردُمداریه و حسابی دل بابام رو برده بود البته ناگفته نماند ک دراین برخورد همسرم نمیدونسته ک من دختر ایشونم بعدها ک من بامادرم داشتیم از روستامون رد میشدیم ک بریم عروسی یکی از اقوام،همسرم منو میبینه و دل میبنده و میره خونه ب مادرش میگ مگ فلانی دختر مجرد داره ک مادرش میگ بعله خبریه؟....ک اینجا داستان خواستگاری شروع میشه،خلاصه پدرم ب من گفت دخترم تو مو بینی من پیچش مو تو ابرو من اشارتهای ابرو و انتخاب رو گذاشتن بعهده خودم منم فرصت خاستم تا فکرامو بکنم وخیلیم ب پدرم و شعورش وتصمیمش ایمان داشتم اما با خودم نمیتونستم کنار بیام ودوباره جوابم منفی بود گفتم میخام برم دانشگاه وپدرمم ب پدر ایشون گفتن جواب منفیه میخاد درس بخونه اما خانوادشون خیلی پافشاری کردن و گفتن پسر ما تاالان ک ۲۵سالشه از هیشکی خوشش نیومده شما اجازه بدین مابیایم اگ جوابتونم منفی بود هیچ اشکالی نداره از نظر ما.... ... ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❤️🍃 ادامه ....این شد ک قرارخواستگاری گذاشته شد ومشرف شدن خونه ما و منم ک حرف آخرم نه بود آمممّا...قرارشد بریم اتاق حرفامونو بزنیم من فقط نشستم روبروی ایشون وایشون قریب ب یک ساعت شایدم بیشتر بلبل زبونی کردن ومن فقط شنونده بودم نمیدونم چی شد ک صم بکم من دیگ حرفی از مخالفتم نزدم ای خدا حکمتتو شکرخلاصه کنم ما مقدمات عقد رو انجام دادیم طی یکماه من سرسفره عقد نشستم نشون ایشون شدم و حلقه ازدواجُ جواب بله😳خودمم موندم چی شد اصلا قرارمون این نبود😁تا اینکه چندماهی ازعقد گذشت و من نتونستم محبت ایشون رو ب دلم راه بدم وایشون برامن همه چی رو تموم کرده بود از لحاظ محبت اخلاق خانواده چشم پاکی احترام ووو یعنی هیچ جوره کم نذاشت برام اما من مشکل داشتم چون فکر میکردم زیاد ب ایده های من نزدیک نیس همش احساس میکردم از نظر ظاهر راضیم نمیکنه بااینکه هیچ ایرادی تو ظاهرش نداشت قد بلند چارشونه مانکن...فقط سیبیل داشت😂 تااینکه ب خودم اومدم دیدم باتلقینایی ک ب خودم کردم باعث شدم ک هیچ جایی تو قلبم برا عشق ایشون نباشه ازاونجایی ک ذره ای انسانیتُ وجدان داشتم گفتم اگ ازدواج کنم باهاش بدون عشق محاله اگ نکنم آبروی خودمو خودشو میبرم و آهش گریبانمو میگیره وازاونجایی ک خیلی عاشق خداو قران بودم وبینهایت معتقد،رفتم اتاقم قران رو برداشتم صورتمو گذاشتم رو قران تاتونستم با تموم وجودم هق زدمو گریه کردم واز قران خاستم ک یا محبتشو ب دلم بندازه یا ی جوری این قضیه رو پایان بده ک ن سیخ بسوزه ن کباب،انقدر گریه کردم انقد زار زدم ضجه زدم واز خدا التماس کردم ک همونجا روزمین بیحال افتادمُ خوابم بردسرتو نو درد نیارم بخداوندیه خدا بهمون قران یک روز از نیایش من با خدا نگذشته بود ک احساس دلتنگی کردم برا نامزدم و باتمام وجود دوست داشتم ک بیادو ببینمش وهمون شده تا الان ک ۲۱سال از زندگیه عاشقانه ما میگذره ومن بهش افتخار میکنم وفک میکنم میتونم باافتخار ب دوستام ب همه بکم ک ایشون همسرمه وهمش ب خودم میگم دیوونه بودم میگفتم ظاهرش بده مگ ی مرد باید چی داشته باشه تو قیافش ک این نداشته وازنظر من ایشون زیباترینه، البته براعروسیمون سیبیلشو زد خخ،حالا دوست عزیزم این تجربه من بود ن اینکه بخام ب شما بگم بمون سر زندگیت ..شاید سرنوشت شما بامن فرق داشت ولی اینو میتونم قاطعانه بگم ک اگ دودلی حتما از صدق دل کارو بسپار ب خدا و خودتو بنداز تو دامن قران شک نکن ک بهترین رو برات رقم میزنن،،اما ابن معجزه اول زندگیه من بود ی معجزه دیگ درمورد فرزندانم دارم ک تو پارت بعدی براتون میزارم بشرطی ک حبیبه بانوی گلم این پارت رو بزاره انگشتام داغون شد😜فداتون بشم ارزوی عاقبت بخیری دارم براتون 😘❤️
❌پیت هگزث وزیر دفاع آمریکا بعد از اینکه توسط سنا تایید شد، با خانواده‌اش جشن گرفت! هگزث دارای ۷ فرزند است. شبکه های رسانه ای و سکوهای اطلاعاتی آمریکا برای مردم ایران سگ بازی را بجای فرزند آوری تجویز میکنند و برای خودشان .... ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🍎 بسم الله الرحمن الرحیم سرطان : غذادرمانی : چند نکته : ۱۳ . مواد نشاسته ای ( نان ، برنج ، ماکارونی ، انواع رشته و....) و مواد قندی ( حتی عسل ) سبب ورم ، آب آوردن اندام ها و غیره..... می شود . انواع جوانه و سبوس ارگانیک، سبزیجات بخارپز و سیب و به بخارپز شده را جایگزین مواد نشاسته ای و ترنجبین را جایگزین مواد قندی کنید . ۱۴ . عزیزان از ماست ، دوغ و انواع پنیر برای حفظ سلامت دستگاه گوارش استفاده نکنید. ۱۵ . شیر را همراه با جوانه و سبوس ارگانیک و کمی ترنجبین مصرف کنید. برای برطرف شدن یبوست شیرگرم با یک قاشق مربا خوری تخم کتان و کمی ترنجبین مناسب است. ۲۰ . در مصرف انواع آجیل و برگه به دلیل داشتن کالری بالا زیاده روی نکنید. ۲۱ . مواد غذایی با مزاج گرم سبب خشکی بیشتر و تشدید علائم بیماری می شود. ۲۲ . مواد غذایی را با دمایی مناسب با دمای محیط مصرف کنید. ۲۳ . استفاده از میوه های بخارپز شده به جای وعده های اصلی غذایی به بهبود شما بسیار کمک می کند . ۲۴ . سیاهدانه و عسل( نسبت ۱ به ۳ ، طرز تهیه در بحث معده سرد آمده است. ) روزی سه وعده ، هر وعده یک قاشق مربا خوری به کاهش تومور کمک می کند. ۲۵ . سرکه انگبین ، سرکه شیره، سکنجبین و روغن زیتون فرابکر و سرکه سیب طبیعی شیرین را در برنامه غذایی روزانه خود قرار دهید . ۲۶ . آب لیموترش تازه را در وعده های غذایی خود قرار دهید. ۲۷ . پروتئین های حیوانی را با آبغوره و سرکه سیب طبیعی شیرین جهت سم زدایی مصرف کنید. ۲۸ . از مصرف چای ، قهوه ، نسکافه و دمنوش ( جز آنچه در برنامه غذایی بالا قید شده است .) خودداری کنید. ادامه دارد....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به هیچ عنوان فرزندانتون رو به این دلیل که در اینجا توضیح میده اجبار به کاری نکنید. 🌸 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی_اعضا ❤️🍃 ملیحه امروز تولدمه و دلم میخواد داستان زندگیمو و اون چیزایی که تا الان برا
❤️🍃 ملیحه پس فرداش  شب که بابام اومد خونه خیلی ناراحت بود اصلا نمیشد طرفش رفت. مامانم سر حرفو باز کرد و بابام گفت یارو شونزده سال از بچه من بزرگتره زن طلاق داده اومده خواستگاری دختر من. این تحصیلاتشون کجا به دردشون میخوره؟ منم غیرتی شدم و تا تونستم ازش دفاع کردم و اخرشم جو گیر شدم گفتم من به غیر اون با هیشکی ازدواج نمیکنم. بابام برای اولین بار چنان دادی زد که کل خونه لرزید . بهم گفت بی حیا ببند دهنتو. خجالت بکش . برو گمشو هر غلطی دلت میخواد بکن اصلا شوهر نکن به درک. ولی دیگه اسم این یارو رو جلو من نیار اون شب تا صبح گریه کردم بابامو میشناختم مرد ارومی بود ولی از حرفش بر نمیگشت تازه بعد ازون مامانم اومد تو اتاقم و کلی بهم سرکوفت زد که بی لیاقتی و میخوای ابروی مارو ببری. تو اول جوونیت بشه اون یه پیرمرده و به خدا باباتم اگه راضی بشه من ازش طلاق میگیرم و میرم و اب پاکی رو ریخت رو دستم خیلی نگران رفتار بابا با استاد بودم زنگ زدم به خواهرم و ازش خواستم بفهمه بابام چی گفته به استاد. چن دقیقه بعد خواهرم زنگ زد و گفت مامان گفته بابات گفته جوری باهاش حرف زدم که ازین به بعد حد خودشو بدونه. وای دنیا رو سرم خراب شد. گوشیمو برداشتم و بهش اس دادم شرمنده ام استاد خیلی زود جواب داد دشمنتون.، عیبی نداره پدرن حق دارن. منم احساسم جلو عقلمو گرفته بود که پدرتون عقلمو اورد سر جاش. از نظر من این قضیه تموم شدس شب بخیر. همین؟ تموم شدست؟؟؟؟خیلی تاراحت شدم. دلم میخواست بگه من پا پس نمیکشم پاشنه در خونتون از جا میکنم دلم میخواست بازم اصرار کنه. ولی عقلش اومده بود سرجاش . سرمو کردم تو متکامو ضجه میزدم. تا صبح گریه کردم. پس فرداش رفتم دانشگاه دیدمش مثل همیشه بود فقط نگام نمیکرد توقع داشتم اشفته باشه داغون باشه مثل من که داغون بودم و هرکی میرسیدبهم میگفت چته؟ ولی مثل همیشه بود آروم و اراسته و خوش تیپ. فقط نگام نمکرد همرو نگاهدمیکرد جز من همه اونایی که حتی یک هزارم من دوسش نداشتن رو نگاه میکرد ولی منو نه. من داشتم واسه یه نگاهش می مردم ولی منو نگاه نمیکرد. برای اینکه به چشمش بیام گفتم ایتاد میشه برم بیرون بدون اینکه نگام کنه گفت بفرمایید. از کلاس اومدم بیرون حالم انقدر بد بود که همه کلاس فهمیدن نگاه پرسشگرشونو کاملا حس میکردم. دلم میخواست داد بزنم منونگاه کن من برات میمیرم. به همه بچه هایی که نگاشون میکرد حسودی میکردم از همشون متنفر بودم. طاقت نداشتم منو نگاهدنکنه. اونم کسی که قبلا اونقدر قشنگ و مهربون نگام میکرد. نگاهش یه دنیا حرف داشت و من همشو میخوندم از نگاهش. یادمه رفتم تو نمازخونه و زار زدم. دیگه سر کلاس نرفتم حالم بد بود برگشتم خونه. بعدا نگار دوستم بهم گفت وقتی تو از کلاس رفتی بیرون به چن ثانیه نشست  رو صندلیشو و چیزی نگفت.  یادمه فرداش جمعه بود بابام که نه محلم میزاشت نه جواب سلاممو میداد مامانم باهام سر سنگین بود یا بهم تیکه مینداخت تازه داداشم جریانو فهمیده بود و اومد تو اتاقم و کلی سرزنشم کرد که جنبه دانشگاه رفتن نداری و هی میخواست بهم ثابت کنه که موقعیت و جایگاه اون ادم منو جذب کرده وگرنه یه مردی که ۱۶ سال از من بزرگتره چه جذابیتی برام داره؟ آخرشم دعوامون شد و رفت تو اتاقش. من میخواستم با بابام صحبت کنم قشنگ نشسته بود توی نور افتاب جلوی در تراس و داشت یه مجسمه قدیمی که یه تیکش شکسته بود میچسبوند نشستم کنارشو گفتم بابا هیچی نگفت دوباره گفتم بابا با یه لحن بدی گفت بگو  خیلی بهم برخورد رامو کشیدم برم که گفت چقدر از دانشگات مونده گفتم ترم آخرم. گفت نمیدونم چه لقمه ای بهت دادم که اینقدر بی حیا شدی دلم خیلی ازین حرفش شکست. تو دلم گفتم اره من بی حیام که چهار سال رفتم دانشگاه با یه پسر خارج از چارچوب حرف نزدم. هنوزم اون حرفش یادم می افته بغض میکنم روزای بعد از اون روزای سختی بود ازون توجه بی نظیر استاد محروم بودم و بابامم باهام سرسنگین بود و بچه هام انگار یه چیزایی فهمیده بودن یه جوری نگامون میکردن. همش از خدا معجزه میخواستم التماس میکردم گریه میکردم یادمه چهل تا صبح از خواب پا میشدم قبل نماز صبحم دعای عهد میخوندم حتی صبحایی که نماز نمیخوندم هم دعای عهدو میخوندم. محرم اون سال نذر کردم اگه خدا حاجتمو بده هر سال از اول محرم تا هفت امام سیاه بپوشم. (هرچند که نشد ولی هنوزم تا هفت امام فقط سیاه میپوشم) همینجوری گذشت و منم یه چن باری که سعی کردم با بابام حرف بزنم حرفمو تو نطفه خفه کرد و حتی خواهرامو خواستم بندازم جلو که اونا خودشون به شدت مخالف بودن و سعی میکردن بگن وقتی دانشگات تموم شه و دیگه نبینیش بادت میره. گذشت و آخرین امتحانمم دادم . تصمیم گرفتم برم دفترش و باهاش خداحافظی کنم. یادمه رفتم در زدم و گفت ... ... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 🌻🍃 سلام وقتتون بخیر توروخداااااا سوال منو اورژانسی بزارین پسر من کلاس اوله باوجود هو
❤️🍃 سلام دوستی که دکترریه میخاستن دکترقاسم عظیمی تهران خیابان پاسداران بزنیدگوگل میادخیلی دکترعالی هست 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 سلام برشما💐 درمان پلاکت پایین خون 🔻👇🔻 مغزشتر مغزگوسفند قرص خون امام رضاعلیه السلام خوردن روزانه دو لیوان آب انار 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 عزیزی از قم،دنبال دکتر خوب ریه میگشتن. من به شما دکتر کیوان الچیان رو معرفی میکنم.ایشون متخصص داخلی هستن. دقیقا هفته ی پیش بود،مطب دکتر الچیان رفته بودیم. من نشسته بودم،رو یکی صندلی ها،و منتظر که مطب بازشه.که یه خانمی اومد با هم همصحبت شدیم.دختر این خانم سابقا مشکل ریه داشت.به طوری که پیش دکترهای متعددی رفته بودن،و قرار بود نمونه برداری بشه از ریه ی این دختر. خلاصه کنم که مسیرشون میخوره،به دکتر الچیان.و با چندتا از نسخه های اقای دکتر،این دختر مشکلش به طور کل حل میشه.و نمونه برداری از ریه منتفی میشه.مطب ایشون تهران الهیه خیابون شریعتی دکتر الچیان،بسیار حاذق، شوخ طبع و با شخصیت هستن.و اگه برید پیشش،هرگز پشیمون نمیشید. 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 سلام جواب برای دوست عزیزی که امامزاده برای شفای چشم ؛. مازندران ،بابل،بندپی شرقی، امامزاده شاهزاده رضا که به شازده رضا معروفه گوگل بزنید دقیق آدرسش را میاره چون خودم نرفتم از اطرافیان پرسیدم اگه دقیق و کامل نیست شرمنده 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 سلام وعرض ادب به آدمین و دوستان.. خانمی که گفتین دوستان جواب یه پیام رو چند بار میدن اونم تکراری و جواب پیام من رونمیدن تاحالا چند بار همچین پیامی توسط دوستان فرستاده شده که چرا جواب بعضی پیاما رو چند بار میدن وجواب منو نمیدن خب اگه کسی برای سوالی که فرستادین جوابی در آستین داشته باشه که جواب میده کسی که با کسی خصومتی نداره. جواب اون سوالی که چند بار میدن هم هرکسی طبق نظر خودش می‌فرسته. اگه اشکال داشت آدمین نمیزاشت توکانال 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 سلام خسته نباشید دوستان ومدیر محترم کانال عزیزان یه خواهش دارم میدونید که داریم به سال نو نزدیک میشیم اینم میدونید که کشورمون مشکل کم آبی داره. البته غیر کشور ما خیلی کشورها این معذل رو دارن ازتون خواهش میکنم به فکر بچه هامون و آیندگانمون باشیم و تو رسم قشنگ خونه تکونی مراعات آب رو بکنیم و چیزهایی که واقعا احتیاج به شستن نداره رو دستمال بکشیم. یا مثلا فرشمون رو پارسال شستیم اگه واقعا لوزمی نداره امسال دیگه نشوریم جدا از مصرف آب شستشوی زیاد فرش باعث فرسایشش میشه.. نگیم خودمون پول قبض آبمون رومی دیم. این واقعا حق الناسه.وخدا نمیبخشه.. موفق وشاد وسلامت باشید😘 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 با سلام به خواهرای گروه برای خواهری که از آشپزی او راضی نیستن خواهر گلم برای هر غذایی ادویه هست البته خواهرای دیگه هم درست راهنمایی کردن اما بهتر شدن غذاها توی قرمه سبزی کمی مرزه بریز بعد روغن کمی بریز آخر نیم ساعت به برداشتن روغن بریز آب هم نداشته باشه اول غذا رو هم با بسم آلله بزار رو ی بار حتما هم نذر یکی از اماما کن ادویه هم فقط باید فلفل سیاه بریزی واب لیمو هیچی دیگه نریز سوره کوثر هم مفید برای قیمه حتما دارچین با فلفل سیاه بریز الو بریز برای آبگوشت زرد چوبه فلفل سیاه و مرزه رب زیاد نریز کمی آبلیمو هم بریز سیر برای هیچ کدام استفاده نکنی برای بقیه هم اگر دوست داشتی اگر غذاهات بهتر شدن سوال کن جواب میدم از غذاهای من که همه تعریف میکنن اما تجربه هم مهم شاید الان من چشم بسته بدونم برنج در چه حد بخاطر آشپزی زیاد یعنی ۳۰ ساله خواهرم برای ۱۰ نفر آشپزی میکردم حالا برای پنج نفر به امید رضایت همسر وفرزندان از اشپزی ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
💜🍃 شهید حسین مریدی❤️🍃
وصیت نامه شهید حسین مریدی من همکنون در جزیره مجنون مشغول خدمت می باشم و از شما می خواهم هیچ به فکر من نباشید چون جای ما خوب است ..... بسم الله الرحمن الرحیم بنام خداوند بخشندۀ مهربان سلام علیکم خدمت پدر عزیزم پس از تقدیم عرض سلام و سلامتی شما را از درگاه خداوند متعال خواهانم و خواستارم باری پدر عزیز اگر از احوالات اینجانب فرزند حقیرت حسن را خواسته باشید الحمد و لله سلامتی برقرار و درکمال صحت و عین و عافیت بسر می برم پدر به لطف پروردگار هیچگونه ناراحتی و یا کمبودی ندارم بجز سلامتی تک تک شما را از خدای منان خواستارم و امیدوارم حال همگی شما خوب و خوش باشد و در همۀ کارها موفق و سرافراز باشید پدر جان من همکنون در جزیره مجنون مشغول خدمت می باشم و از شما می خواهم هیچ به فکر من نباشید چون جای ما خوب است و حال من هم خوب است من دیگر عرضی ندارم بجز دوری و نادیدنی شما و در آخر به پدر و مادرم سلام گرم می رسانم و به برادران و خواهرانم سلام گرم می رسانم و به تمام فامیلها و آشنایان سلام گرم می رسانم . و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته . من الله التوفیق درباره شهید نام و نام خانوادگی: حسین مریدی نام پدر: بک شیر تاریخ تولد:۱۳۴۶/۰۳/۱۰ تاریخ شهادت:۱۳۶۶/۰۳/۲۶ محل تولد: شوش محل شهادت: جزیره مجنون ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽