eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
165.9هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
1.2هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال فروشگاهیمون☘️👇 https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️ سلام غم بزرگی سر دلم هست دارم افسردگی شدید میگیرم لطفا راهنماییم کنید حدود دوماه پیش
❤️ در مورد خانمی که گفتن دختر ۴ ساله از دست دادن.بهتون تسلیت میگم ان شاءالله که خدا صبر بده. خودتونو اذیت نکنین خدا هرچیزیو از ادم بگیرا یه چیز بهتر میخواد بده بدون اذن خدا برگی از درخت نمیفته چه برسه به مرگ یک ادم.از لطف و رحمت خدا نا امید نباش.خدا خودش میدونه چیکار کنه برای تسلی قلبتون نماز شب بخونین خیلی خوبه ارتباطتونو با خدا قوی کنین اروم میشین خدا انسان رو طوری افریده که جز با یادش اروم نمیشه توکل به خدا کنین همه جیو هم بخدا بسپرین. ❤️❤️❤️❤️ سلام در مورد دختر خانم ۱۷ ساله ای که عاشق شدن و خانواده راضی نیستن. شما اگه واقعا از ته دل اون اقا رو دوس داری نباید باهاش بهم بزنی.الانم هنوز برای ازدواج زوده .اینو بهت بگم هیچ چیز قشنگ تز از خونه پدر و ازادی خونه پدر نیست.من خودم ۱۶ سالمه یکی از دوستام ازدواج کده یعنی عقد شده کلا از همه جی محروم همه جی بسختی تحت فشار.اینار گفتم که زود ادواج نکنی صبر کن چند سال بگذره برو دانشگاه درس بخون به اون اقا هم بگو اگه منو میخوای تلاش کن شغلی بدست بیار میتونه کنکور امتحان بده یا ازمونای استخدامی نظام خیلی خوبه.وقتی خانوادت ببینن شغل داره حقوق داره اخلاقش خوبه و.. از همه نظر خوبه دیگه ربطی به خانوادش نداره خود پسر خوبه شما میخوای با اون ازدواج کنی ن خانوادش. ان شاءالله که برسی به عشقت.برا منم دعا کنین ❤️❤️❤️❤️❤️ سلام ادمین جان دختر خانم ١۴ ساله بودن که گفتن انگار توی خونشون طلسم هست لطفا پیامم را براش بفرستین شاید بتونم بهشون کمک کنم عزیزم منم توی خونمون برامون طلسم درست کردن به مرزی رسید که مامان و بابام از هم جدا شن در صورتی که بابام از همون اول عاشق مامانم بوده. مَردُمِ آشنا چشم دیدن خوشبختی زندگی خانوادگی ما رو ندارن 😔 تا اینکه رفتیم مُلا او دعا نویس. گفتن جادو سیاه. حتی اسم اونایی که برامون درست کردن رو گفت 😭 بیشتر از این سرتو درد نیارم. بهتره این کار رو بکنید👇🏻👇🏻👇🏻 1آب به مقدار لازم 2برگ سدر 3اسپند 4میخک مواد خشک رو با هم دیگه آسیاب میکنید بعد توی آب میریزید (3تا آیه الکرسی و 3 حمد)روش بخونید به خصوص (پدر و مادرت) و شما خواهر و برادر بهاش حموم کنید. 1ابتدا روی سر بریزید بعد سمت چپ بعد سمت راست بدن را شستشو دهید. 2بعد چهار گوشه همه خونتون رو آپاش کنید. ان شاء الله که از آدم های بد دور باشید 🌹 ❤️❤️❤️❤️ سلام خسته نباشبد در رابطه با اون خانم ک گفتن یک آبرسان خوب میخوام آبرسان لدورا واقعا عالی هستش من خودم دارم استفاده میکنم☺️ ❤️❤️❤️❤️ سلام اون خانم که گفتن بیضه پسرشون باد کرده عمل کردن ، دکتر طب اسلامی بردین ؟؟ اگه نبردید ، ببرید ، یکی از فامیلای ما همیشه روی شکمش یه سوراخ باز می‌شد ازش سنگ می‌ریخت بیرون ، ماهی یه بار میبردن دکتر تخلیه می‌کرد، کاری نمیتونست بکنه ، ولی چند وقت پیش رفت پیش طب اسلامی کاملا خوب شد ❤️❤️❤️❤️❤️ سلام درباره دختری که واسه کلاس دهم میخوام امتحان بده ، منم مثل توام گلم ولی اصلا استرس ندارم ، به نظرم تو برای حرف دیگران استرس داری وگرنه برفرض که قبول نشی خب چیزی رو از دست ندادی! منم تلاشم رو میکنم و دارم میخونم کتابای خودمون رو ولی میگم اگه هم قبول نشدم اشکالی نداره چیزی رو از دست ندادم که ، جلوی دیگران هم ریلکس و خونسرد طوری وانمود میکنم که برام زیاد مهم نیست چون وقتی بگی مهم نیست (حتی الکی) دیگه قبول بشی یا نشی ناخوداگاه برای طرفت هم مهم نیست ، واسه اینکه استرس نداشته باشی اول سعی کن جلوی دیگران ریلکس باشی کم کم واقعا خونسرد میشی❤️ کتاب هم من فقط کتابای درسی رو میخونم و تست ۳۱ استان به علاوه یک! ❤️❤️❤️❤️❤️ سلام به اون عزیزی که امتحان مدرسه نمونه دارن نگران نباش همیشه ایت الکرسی بخون روزی دواستکان گلاب ؛بهارنارنج؛ استخودوست؛ سنبلطیت باهم مخلوط کن استفادکن یازعفران دم کن بخوربیشتروقتهاگلاب بوکن منم بچه هام مثل شمادرسشون خوبه به خاطرهمین همیشه استرس دارن انشالله که موفق بشی ❤️❤️❤️❤️❤️ سلام برای اون خانمی که آبرسان میخواستن یه کرمی به نام سوپکس بخرن بسیار به پوست دست ها وصورت آبرسانی میکنه ممنون از کانال خوبتون🌹🌹 ❤️❤️❤️❤️❤️ سلام خداقوت . در مورد عزیزی که از گناه پشیمون بودن ، اینکه خداوند انقد رئوف و ستارالعیوب هست که وقتی بنده اش اظهار پشیمونی یا توبه بکنه و دیگه سمت گناه نره کاملا و صددرصد میبخشه . واینکه رد مظالم هم میتونی بدی . از دفتر امام جمعه شهرتونم میتونی بپرسی یا مثلا حاج آفای مسجد یا افراد اینچنینی مطمئن باش. نماز اول وقت بخون .قرآن بخون . مفاتیح خیلی دعاها و اذکار داره که باعث آرامشتم میشه و اون خانمی که با ژیلت میزنه . خب نزن عزیزم . خود ژیلت اصلا مضر هست . بهترین چیز که بهش شیمی درمانی طبیعی هم حتی میگن و برای کل بدن خاصیت خیلی زیادی داره نوره اسلامی هست . از مراکز فروش محصولات ارگانیک تهیه کنید .
تو گوگل یا ایتا سرچ کنید. و دیگه صمع عربی هست ❤️❤️❤️ عزیزم روغن بادام شیرین آبرسانیش عالیه
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#قسمت_شصتو_نه . ناهار نخورده بودم و با اشتها مشغول خوردن شدم ولی مرضیه فقط با غذاش بازی میکرد و حوا
تا چند روز مرضیه ، غیر از سلام حرف دیگه ای نمیزد .. جدا از من میخوابید و با مادرم غذا میخورد .. اهمیتی نمیدادم .. چند روز که گذشت مرضیه رفتارش رو تغییر داد ... غذاهایی که دوست داشتم میپخت و شبها با دلبری کنارم میخوابید .. حرفی از صنم نمیزد .. نه اون ، نه مادر ... در هفته چند بار به صنم سر میزدم .. صنم هنوز شرطش ، رضایت مرضیه بود ... روزها به سرعت گذشت .. یک هفته مونده بود عده ی صنم تموم بشه و من لحظه شماری میکردم برای اون ثانیه که دوباره صنم زنم بشه .. اون شب بعد از حجره ، به دیدن صنم رفتم و ازش خواستم قبل از عقد ، بریم خرید .. +میخوام بهترینهارو برات بخرم .. بهترین لباس تنت باشه .. صبح آماده باش میام دنبالت .. صنم لب پاییش رو گزید و گفت یوسف.. هنوز... مرضیه نیومده.. +میاد.. خیالت راحت .. فردا بریم خرید ، پس فردا مرضیه میاد اینجا... بهت قول میدم .. صنم قبول کرد و فردا با هم به خرید رفتیم .. همه چی مهیا شده بود برای زندگی دوباره ی ما.. صنم موقع خداحافظی گفت یوسف ، یادت نره فردا مرضیه رو بیار .. باید باهاش حرف بزنم .. به صنم قول دادم و به حجره برگشتم .. غروب قبل از رفتن به خونه، برای مرضیه هم کمی خرید کردم .. به خونه که رسیدم مرضیه با اینکه شکمش بزرگ شده بود ، استقبالم اومد و خریدها رو از دستم گرفت .. خواست پاکتها رو باز کنه که گفتم بریم اتاق خودمون، کارت دارم ... مرضیه ، با خوشحالی پاکت رو برداشت و به اتاق رفتیم .. پاکتها رو باز کرد و روسری رنگی بزرگ رو روی سرش انداخت و جلوی آینه به خودش نگاه کرد .. به طرفم برگشت و گفت چه بهم میاد دستت درد نکنه .. با ذوق کنارم نشست و دستش رو روی شکمش گذاشت و گفت کاش بعد از فارغ شدن ، همینطور چاق بمونم .. به قول مادر ، صورتم تازه داره خوشگلیاش رو نشون میده .. دستی به شکمش کشیدم و گفتم تو هم خوشگلی ، هم خیلی خانمی .... لپهای مرضیه، از شرم کمی سرخ شد و سرش رو پایین انداخت... نفسم رو پرصدا بیرون دادم و گفتم فردا صبح آماده شو ، باهم بریم جایی... مرضیه هنوز لبخند خوشحالی روی لبش بود پرسید کجا ؟ دستی به سبیلهام کشیدم و گفتم چند روز دیگه ، عده ی صنم تموم میشه... بریم بهش بگو رضایت داری به این وصلت .. مرضیه چند لحظه مکث کرد و ناگهان اشکش مثل سیل سرازیر شد و با صورت برافروخته گفت من فکر کردم این موضوع تموم شده و تو دیگه حرفش رو نمیزنی... چرا باید بیام با دست خودم زندگیم رو نابود کنم؟؟... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
❤️ سلام این متن رو برای همه خانم هایی که این مشکل رو دارند میزارم. مو های زائد بدن مواد زائد و سمی و سودای بدن هستند که از طریق موهای بدن رشد میکنه، در نتیجه کسانی که میرند لیزر میکنند برای دائم این سموم تو بدنشون میمونه 😔 امام صادق(ع)فرمودند که تراشیدن بهتر از کندن مو است و نوره از تراشیدن بهتر است.حالا نوره چیه؟ نوره پودری که از زمان حضرت سلیمان تا الان بوده و این پودر یکی از بهترین دواهاست. یکی از معجزه هاست. که برای رفع موهای زائد بدن استفاده میشه،یکی دیگه از اسم های نوره واجبی هست،همانطور که از اسمش معلومه واجب هست ،واجبی با نوره خیلی فرق اساسی داره،سه ماده حیاتی در نوره است که عبارتند از آرسنیک، فسفر، گوگرد که آرسنیک نوعی سم هست که مقدار اندک برای بدن لازم هست تا مواد زائد بدن از بین بره، اگه آرسنیک بد بود هیچوقت یهود(سازمان جهانی بهداشت زیرسیطره یهودیان هست😔😱 و هر دستور طب اسلامی رو اونها استفاده میکنند ولی مامسلمان ها متاسفانه اطلاعات زیادی نداریم😢) نمیگرفت آرسنیک رو از نوره جدا کنه که در شیمی درمانی استفاده کنه و آرسنیک رو سمی اعلام کنه و به کشور خودش صادر کنه!فواید نوره: در روایات داریم که یکی از چهار داروی اصلی نوره است!. فواید نوره:تقویت ایمنی و بدن، سفیدی پوست ،نرمی و لطافت پوست ،موثر درمان غلبه سودا،پیشگیری از جنون پیسی ،خوره،آکله،موثر در درمان بیماری های پوستی، رفع دلگیری و پریشانی، موثر در درمان لاغری (باعث فربگی بدن میشود)،پیشگیری از سرطان سینه(در صورت استفاده برای موهای زیر بغل)،و سرطان خون(در صورت بوئیدن )و سرطان پوست،استفاده از نوره و آرسنیک در شیمی درمانی، درمان غلبه سودا، درمان عرق سوز و شادابی پوست،بهترین استخوان ساز دنیا و موثر در بهبود پوکی استخوان، درمان سرد مزاجی ،پیشگیری و درمان رماتیسم، ازبین رفتن حشرات بدن (حشراتی که در زیربغلبا هیچ چیز از بین نمیروند)درمان قارچ های پوستی، رفع دلگیری و پریشانی، رشد و عضله سازی بدن (یه خصوص ورزشکاران)،درمان سرماخوردگی شدید، موثر برای بواسیر، جهت بهبود رماتیسم ،کمردرد، آرتروز، سیاتیک و ناراحتی های پوستی، قارچ ها میخچه رفع بوی بد بدن ، درمان و پیشگیری انواع کیست ها و کیست های زنانه، تقویت چشم،تقویت شانه،..برای بیماران دیابتی نیز بسیار مفید است. فرموده امام رضا نوره پزنده ي سودا است و رافع هم و غم. بنابراين وقتي عامل غم و اندوه از بين رود،غدد شادي و نشاط دوباره به حالت طبيعي خود برمي گردد و انسان احساس شادکامي مي کند.امام رضا (ع) میفرمایند :یک روز در میان از نوره استفاده نمایید و اگر نشد دو روز در میان ، اگر نشد سه روز در میان ، اگر نشد هفته ای یک بار ، اگر نتوانستید دو هفته یک بار ، اگر نتوانستید سه هفته یک بار ، نتوانستید ماهی یک بار و حتی اگر پول نداشتید قرض کنید و این کار را انجام دهید و اگر چهل روز بگذرد و کسی از نوره استفاده نکرد ، مسلمان نیست. ائمه و پیامبران نیز از نوره استفاده و مردم را به آن تشویق می کردند. طریقه استفاده از نوره: مقداری از نوره را در ظرف ریخته و با مقدار بسیار کم آب داغ قاطی کنید و خوب هم بزنید. (اگر نوره آبکی و رقیق شد مقداری دیگر نوره اضافه کنید تا غلظت مناسب پیدا کند)دو دستی (با دستکش) نوره را گرفته و سریع از نوک پا نوره بکشید همینطور به سمت بالا روی بدن نوره بگذارید تا به زیر گردن برسد. (یعنی کل بدن نوره کشی شود)بعد از حدود ۴ دقیقه آب نوره خشک شده و ترک ترک می شود که موقعیت خوبی برای کندن آن است.دقت شود اگر در حین نوره کشیدن و قبل از رسیدن نوره به زیر گردن، قسمت های پایینی خشک شود، قبل از ادامه دادن نوره به سمت بالا، ابتدا قسمت های خشک شده را بردارید و بعد نوره کشی را ادامه دهید.بهتر است قبل از رفتن زیر دوش ابتدا با دست تا جای امکان نوره ها را بردارید. (خیلی محکم و با ناخن نکنید که ممکن است پوست بسوزد) پوست قسمت های زیر شکم تا زانو و قسمت سر سینه حساس تر از نواحی دیگر است لذا در گذاشتن و برداشتن نوره در این نواحی بیشتر دقت کنید، لذا ممکن است نیاز باشد که زودتر بردارید.بعد از برداشتن نوره از کل بدن، به زیر دوش ولرم رفته وبا کیسه یا لیف پشمی آرام آرام رد آن را هم از بدن بردارید(مواظب باشید تا پوستتان نسوزد)بعد از شستن نوره از بدن، بهتر است کل بدن را از فرق سر تا نوک پا حنا بمالید و بعد از حدود پنج دقیقه خود را بشورید که این کار تاثیر فوق العاده ای در پوست شما و درمان انواع بیماریهای پوستی دارد. چند نکته: بهتر است برای استعمال نوره از دستکش استفاده کنید تا دستهایتان نسوزد_هنگام استفاده بدن باید خشک باشد.ظرفی که نوره در آن است باید خشک باشد.مستحب است تا دعاهای قبل از نوره را بخوانید.در روایات چهارشنبه ها نوره زدن ممنوع و موجب بیماری می شود.نوره کشیدن بدن ۱۵ روز یکبار توصیه شده است.حتی هر روز نوره زدن هم منعی ندارد
❤️ سلام مدیرجان توراخدااین متن منم بزارتوکانال نیازب راهنمایی دارم من 31سالم یک ساله ک ازدواج کردم بچه هم ندارم من مجردبودم دخترزرنگی بودم صبحهاساعت شش بیدارمیشدم میرفتم سرکارتوشرکت کارمیکردم شرکت مرباسازی تاهشت نه شب جمعه هاتعطیل بودم باخانواده میرفتیم تفریح انقدم سرحال بودم الان ک ازدواج کردم حی توخونه بودم خوردم خوابیدم دوقدم راه میرم خسته میشم انقدتنبل شدم شبهاحی خوابم نمیبرتاساعت دوسه بعدک میخوابم ساعت یک ظهربیدارمیشم ناهارمیخورم دیگ دوباره میخوابم راه ک میرم زیرپاهام شدید داغ میشه شباهم همینطورم کف پاهام بیش از حد داغ میکنه یکسرم خوابم میاد اضاف وزنم ندارم 53کیلوم میترسم بچه دارشم برام مشکل بشه سال 99/5ازمایش چکاب دادم ویتامین D3بدنم چهار بودیعنی از صدامده بود روچهار سه ما ه دارومصرف کردم دیگ نرفتم دوباره ازمایش بدم یعنی میش مال اون باش اخ میترسم چون هزینش زیادبوددرتوانم نبود دیگ نرفتم دکترالان کاری برام پیداشده گفتم برم کارکنم ساعت کاریش هشت صبح هرچ میکنم نمیتونم بیدارشم هشت صبح سردردشدیدچشامم قرمزمیشه تادوروز اگ زودبیدارشم شرمنده طولانی شدبخدا خسته شدم ازاینک چرااینجورشدم راهنمایم کنیدتوراخدا چکارکنم خوب بشم ممنونم 🙏 ❤️❤️❤️❤️❤️ سلام لطفا مشکل منم بزارید من مادر اون دختر خانمیم که یه بار مشکلشو گفته بود لطفا راهنماییم کنید دختر من ۱۳ سالشه خودمم علتشو نمیدونم ولی چند روز پیش چند تا موی سفید تو موهاش دیدم خودش اینو ازم مخفی کرده چون میترسیده سرزنشش کنم یا که فکر کنه بگم تو از الان داری پیر میشی تو گوگل سرچ کردم دلیلشم گفته بود ولی من قانع نشدم اخه دخترم کم خونی هم نداره که اینطوری شده خیلیم ناراحته از این بابت خواستم بدونم عزیزان کسی این اتفاق برای فرزندش نیوفتاده یا راه حلی براش نیست؟؟؟ اخه چرا باید یه دختر نوجوون اونم با ۱۳ سال سن موهاش چند تاش سفیده شده باشه امکان داره بگین ژنتیکی این اتفاق افتاده ولی میترسم سفیدی هاش بیشتر شه و وقتی مدرسه رفت دوستاش مسخرش کنن لطفا کمکم کنین اخه دخترم همش ناراحته میترسم افسردگی بگیره چون ۱ سال پیش به خاطر یه سری مشکلات گوشی افسردگی گرفته بود و نمیخوام باز افسرده بشه لطفا ادمین عزیز مشکلمو بزار ممنون 🙏🏻 ❤️❤️❤️❤️❤️ سلام اجی تراخدااین شب میلام امام رضادل پاک نفس گرمت دعاکن برام ازت خواهش میکنم التماس تون میکنم خداوندمی فرماییدبه زبانی دعاکن که گناه نکرده باشی از دیگران بخوابرایت دعاکنن چون به زبان اونهاگناه نکردی قسمت میدم ازدل دعاکن برام امام رضاقسم بده به مادرش حضرت زهراامام جوادش گره ازمشکل گرفتاری زندگیم باشه خیلی دردغم غصه دارم خستم این همه گرفتاری 🤲🤲🤲 ایدی ادمین 👇🏻🌹 @habibam1399 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
🌹✅ خیلی دیر فهمیدم فهمیدم باید تو دوران نامزدی محل زندگیم رو مشخص کنم که بعد از عروسی می‌خوام مستقل بشم یا با خانواده همسرم باشم؛ جنگ اول بهتر از صلح آخره فهمیدم خیلی از وسایل جهیزیه اصلاً هیچ وقت استفاده نمیشه و الکی پول پای خریدشون دادم. فهمیدم یک‌سری مسائل خانوادگی، فقط مربوط به خانواده خودمه و لزومی نداره خانواده همسرم یا حتی همسرم از اونا باخبر باشه. فهمیدم هیچ چیزی به اندازه بی‌احترامی نمی‌تونه رابطه من و همسرم رو به سردی بکشونه. فهمیدم اگه با همسرم مشکل دارم حتما از مشاور خانواده کمک بگیرم و گوش به حرف‌های همسایه، دوست، خاله و عمه ندم‌. فهمیدم ممکنه بدترین ضربه رو از صمیمی‌ترین دوستم بخورم؛ بنابراین اجازه ندم بیش از حد پای دوستام توی زندگیم باز باشه. فهمیدم فقط همسر آدم برای آدم میمونه؛ دوست، خواهر، برادر و فرزند، همه میرن دنبال زندگی خودشون. پس سعی می‌کنم بهترین رابطه رو با همسرم داشته باشم. فهمیدم هر وقت عصبانی میشم قبل از هر واکنشی، چند دقیقه یا حتی یکی دو ساعت سکوت کنم تا بتونم خودمو کنترل کنم و در آرامش حرف بزنم. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
🌱🌷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️ سلام مدیرجان توراخدااین متن منم بزارتوکانال نیازب راهنمایی دارم من 31سالم یک ساله ک ا
❤️ باعرض سلام خدمتشما دوستان عزیز خانمی که گفتن موهای دخترش تو ۱۳ سالگی داره سفید میشه فکر کنم هلیله سیا درمان میکنه سفیدی موهارو صد در صد من زن داداشم هم موهاش تو همین سن یه مقداری سفید شد ولی بعدا توقف کرد ومشکلی نداشت. ❤️❤️❤️❤️❤️ اون خانمی که ۳۱سالشون هست باتوجه به علایم ایشان خونشان غلیظ هست وغلبه سودا یا صفرادارند ااحتمالا که همان خون سوخته هست بهتراست به طب سنتی جهت پاکسازی خون مراجعه کنند ❤️❤️❤️❤️ سلام درجواب اون خانم که بابت موهای دخترش نگرانه. عزیزم منم تار موی سفید تو سرم هست از ژنتیکه نگران هم نباشید چون بیشتر نمیشه ❤️❤️❤️❤️ سلام در رابطه با اون خانومی ک دختر ۱۳ سالشون چند تا از موهاش سفید شده لطفا پیام من رو تو کانالتون بزارید منم وقتی ۱۴ سالم بود متوجه شدم چند تا از موهام سفید شده اولش برام غیر قابل قبول بود کلی گریه کردم فکر میکردم دارم پیر میشم دکتر رفتم ی سری ازمایش انجام دادم مشکلی نبود بهم گفتن ب خاطر استرس این جوری شدم البته تا حدودی ارثی هم بود ممکنه دختر ایشون تومدرسه یا خونه از نظر درسی تحت فشار باشن یا استرس درس داشته باشن البته دختر ایشون تو سن بلوغ هست و این موضوع بی ربط نمیتونه باشه ❤️❤️❤️❤️ سلام در رابطه با اون خانمی که گفتن دختر ۱۳ سالشون موهاشون سفیده ، عزیزم منم ۱۴ سالمه ۹ تا موی سفید توی سرم دارم اینا ارثیه اکثرا و دلیلش بیماری یا چیز دیگه ای نیست رنگدانه های تار مو کار نمیکنه ب همین دلیل سبب میشه تا سفید بشه مثل ادما ک پیرمیشن و رنگدانه های موشون ضعیف میشع و سفید میشه نگران نباش اینو نقطه ضعف واسه دخترت نذار اتفاقا من ک خیلی موهای سفیدمو دوست دارم 😍😍 دلم میخاد به همه نشونش بدم😁 ❤️❤️❤️❤️❤️ سلام در رابطه با خانمی که ۱۷ سالشون بود خواستم بگم که عزیزم اصلا بهم نزن چون هیچ چیز ارزش این رو نداره که خودت و اون اقارو ناراحت کنی اگر خانوادتون راضی نیستن به دلیل اینکه خانواده عشقتون سطح مالیش پایین تره خب عشقتون اگه خودش کار و تلاش کنه مشکل حل میشه! خانواده ها و مخصوصا مادرای عزیز من مشاور هستم خوب میدونم که بچه ها از سن ۱۴ میتونن عاشق واقعی بشن ! خواهش میکنم خواهش میکنم قفل نکنید سر بحث های مالی اینا همش قابل حله جدا نکنید جوونارو اینطوری روحشون ظربه میخوره! ببخشید زیاد شد🌸 ان شاءلله به عشقتون برسید ❤️❤️❤️❤️ سلام درمورد خانمی که گفتن چند تار موهای دخترشون داره سفید میشه باید بگم من ۱۶ سالمه الان هم موهای سفید لا به لای موهام هست اصلا ناراحت نیستم بنظرم اگه درست نگاه کنید یه قشنگی هم به حساب میاد و اینکه دلایلش میتونه ژنتیک باشه که کاریش نمیشه کرد ولی بهتره با دخترتون صحبت کنید چون این چیزی نیست که باعث زشت شدن بشه😊🌹 ❤️❤️❤️❤️ سلام در جواب اون مادری که دختر خانمش چند تار موی سفید داره ما هم در فامیل داشتیم به دکتر مراجعه کنید آزمایش می نویسند کمبود ویتامین دی دارند وقرص هایی هست که انواع ویتامین ها را دارند استفاده کنند دیگه زیاد نمی شه ❤️❤️❤️❤️❤️❤️ در جواب خانومی که میخان خودکشی کننـــ...... و گفتن زندگی بی عشق و محبت...... خاهرم یعنی حتما یکی باید باشه شب تا صبح عشقشو بهت ابراز کنه؟! اره خوبه کسی دوست داشته باشه اما کلش زندگی نیست تو الان یه عاشق داری که پیشته اونم خداست شنیدم که میگن وقتی دیدی همه رفتن بدون‌اون‌بیرون کرده همرو تا باتو تنها باشه ــــــــــــــــــــــــــــــــــ میدونم ناراحتی کمی درک میکنم خسته ای زندگی بدون کسانی که دوستت ندارن خشن و دردناکه اما میتونی به جای خودکشی که خاموشی نداره و شروع قیامت و عذاب هست چون گناهه میتونی پاشی و روی پای خودت با عزم و ارادت شروع کنی به یه هدفی مطمئن باش هر ادمی در کره خاکی زمین یک ماموریتی بر عهدشه اون معموریتو پیدا کن.. اگر منظورت از ازدواج هست..اینو بدون هر انسانی دو جفت خلق شده و در اخر به هم میرسن چه سن ۱۵سال چه سن۴۰سال پس شما از این حس قدرت بگیر برو جلو نه‌که کم بیاری بزنی به جاده خاکی کسانی که خودکشی کردن دین نداشتن فکر میکردن تمام میشه!ولی ای دل غافلـــــــــــ......گناهی که شده باید جورشم بکشن. امیدوارم حسش غلبه کنه تو میتونی🌺👏 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#قسمت_هفتاد تا چند روز مرضیه ، غیر از سلام حرف دیگه ای نمیزد .. جدا از من میخوابید و با مادرم غذا م
آروم و جدی گفتم اولا من حرفش رو نمیزدم چون یکبار گفته بودم لزومی نداشت هر روز تکرار کنم... در ثانی کی گفته زندگی تو نابود میشه ؟ مثل همیشه زندگیت رو میکنی .. این اتاقها مال تو.. اتاقهای اون سمت عمارت هم مال صنم ... مرضیه بلند شد و با گریه گفت و تو... تو هم مال صنم .. درسته؟؟ کلافه نفس بلندی کشیدم و گفتم این همه مرد ، دو تا سه تا زن دارند ، تو یه خونه ی خیلی کوچیکتر از اینجا زندگی میکنند مشکلی هم ندارند تو چرا این اداها رو در میاری .. مرضیه روسریش رو گرفت جلوی صورتش و با هق هق گفت من نمیتونم یوسف .. نمیتونم قبول کنم .. +نمیتونی .. همین الان آماده شو برگردونمت خونه ی پدرت .. بچه ام هم به دنیا اومد میگیرم ازت ... مرضیه دیگه جوابی نداد .. چند دقیقه بعد بلند شدم و گفتم فکراتو بکن .. صبح چند دقیقه تو حیاط منتظرت میمونم .. به ایوون رفتم و از آفت خواستم سفره ی شام رو بیاره ... اون شب مرضیه شام نخورد و تو اتاق موند .. بعد از شام تو ایوون خوابیدم و به اتاقمون نرفتم .. صبح دیرتر از همیشه بیدار شدم و بعد از آماده شدن تو حیاط قدم میزدم .. متوجه شدم که مرضیه از کنار پرده ی پنجره نگاه میکرد .. چند دقیقه بعد چادرش به سر به حیاط اومد و روبه روم ایستاد و گفت باشه یوسف ... صنم شرط گذاشت و تو منو مجبور کردی قبول کنم .. صداش لرزید و ادامه داد فقط بخاطر بچه ام قبول میکنم ولی .. زل زد تو چشمهام و گفت ولی دیگه اجازه نداری تو اتاق من بخوابی .. من فقط به عنوان مادر بچم اینجا میمونم .. عجله داشتم و گفتم باشه .. شرطت فقط همینه ؟ قبوله .. راه بیفت بریم .. زودتر از مرضیه سوار ماشین شدم .. مرضیه جوری قدم برمیداشت گویی به پاهاش وزنه بستند.. کنارم نشست و تمام مدت ساکت بود .. به خونه ی بی بی رسیدیم .. خواستم کمک کنم مرضیه پیاده بشه ولی دستم رو پس زد و خودش پیاده شد .. در زدم و چند لحظه بعد صنم از حیاط گفت کیه .. در بازه بیا داخل .. مرضیه در رو هول داد و وارد حیاط شد .... مرضیه سعی میکرد محکم قدم برداره.. حواسم بهش بود .. صنم وسط حیاط با دیدن ما ایستاد .. منتظرمون بوده... رخت و لباس نو پوشیده بود و تو چشمهاش سرمه کشیده بود... شاید میخواسته به مرضیه نشون بده که خوشگله... صنم خیره به مرضیه گفت خوش اومدید .. با دست به ساختمون اشاره کرد و گفت بفرمایید داخل... حس کردم مرضیه یک لحظه سرش گیج رفت .. تعادلش بهم خورد و کم مونده بود به زمین بیوفته.. از بازوش گرفتم و گفتم مواظب باش.. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
❤️ سلام و درود خدمت اعضا کانال و ادمین عزیز ادم تا وقتی ک دردودل کسیو نشنوه میگه من بدبخت ترین ادم رو زمینم ولی تا میاد درودل بقیه رو میخونه تازه قدر نعمت هایی ک داره رو میدونه اومدم التماستون کنم واسم دعا کنین من ۲۱ سالمه چهارساله ازدواج کردم شوهرم۳۱ سالشه مشکل نازایی دارم خیلی دکترای زیادی رفتم چ طب سنتی چ فوق متخصص میگن تخمدانام ب حدی تنبلن مثل ی پیرزن۷۰ ساله من خیلی چاق نیستم پنج کیلو اضافه وزن دارم ک اونم خیلی ب چشم نمیاد چهارساله لب ب سردیو ماست و دوغ و خیار و.... نزدم اگه یجایی دلم خواسته خوردم کلی عذاب وجدان گرفتم من پری 🌹ودیام ب شدت نامنظمه و هرماه ده روز ک عقب میندازم با کلی امید میرم بی بی چک میگیرم بعد ک منفی میشه کلی گریه میکنم نذر و دعا و چله هم کلی انجام دادم از طرف اطرافیانم خیلی تو فشارم دیگه کم اوردم من پدر و مادرم خیلی خوب و با خدا و مهربونن جوری ک همه فامیل حتی طرف شوهرم رو سرشون قسم میخورن ولی من مقصر اصلی ک این بلاها سرم اومده و کلی آمپولو دارو شیمیایی ب قدری ک من بی مو الان کم مونده کف دستمم مو دربیاد همش مقصر مامانمو میدونم از اول رو نداد بهم محبت میکرد ولی هیچوقت راجب بهداشت زنان و این داستانا حرف نزد برام هیچوقت بهم نگفت این وقتا نباید سردی خورد نباید حموم رفت هیچوقت هیچی نگفت خالم چندبار شنیدم ک بهش گف این دختر خیلی عقب میندازه ببرش دکتر گف روی بچه رو باز نکن فک میکنه بزرگ شده ک مشکل زنانه داره🤦‍♀هردفعه ک آمپولای هورمونی میزنم شوهرم انقد ناراحت میشه ک داره ب بدنم ضرر میرسونه میگه مقصر مامانته با خودخواهیاش من هیچوقت نگفتم ک مامانم اینجوری رفتار کرده خودش میفهمه ک مامانم ب دختر اجازه نمیده روش باز شه فقط ی دفعه ب مامانم گفتم خداروشکر فقط یدونه دختر دارین منو بدبخت کردی بسه همین چون دلم نمیخواست دلش بشکنه عاشقشم ولی اون باعث شده من عذاب بکشم مادرشوهرمو میبینم ک ۶۰ سالشه انقد با دختراش راحته حسودیم میشه پریود ک میشن واسشون پونه دم میکنه هی گیر میده جوراب بپوشین این موقع ها نمیزاره سردی بخورن اونوقت مامان من تازه ۴۰ سالش شده اینجوریه البته مامانم فقط با من اینجوریه با داداشام خیلی راحته داداشم ۹ سالشه هی میگه میخوام برات زن بگیرم یا میگه منو بیشتر دوس داری یا زنتو یا داداش بزرگم ۱۶ سالشه باهاش شوخی میکنه راجب زن گرفتنو اینا درصورتی ک من روم نمیشد اسم پسر مجرد فامیلو جلو کسی بگم یا نگاهش کنم میدونم همینا باعث شد من تو این جامعه پاک بمونم ک حتی صدای نامحرم ب گوشم نخوره ولی ظلمم بهم شد خواهش میکنم برام دعا کنین هرچه زودتر مادر بشم یکساعت پیش بی بی زدم منفی بود الان داغونم فقط نفس حق شماها میتونه آرومم کنه فقط سالمو صالح باشه بچم مهم نیس جنسیتش دعا کنین برام🙂دعاکنین ترجیحا دوقلو باشه ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
❤️ سلام من متولد ۶۴ ام. دختر بزرگ خانواده و یه برادر و یه خواهر کوچیکتر از خودمم دارم. یه خانواده معمولی هستیم از هر نظر. نه فقیر بودیم نه پولدار نه بی دین و ایمون نه مذهبی. حتی درس خوندنمم برخلاف علاقه ی مامانم که دوست داشت درسخون باشم متوسط بود. راستش من هیچوقت میلی به درس خوندن نداشتم همش دنبال قرتی بازی بودم البته به خودم نمیرسیدما دوست داشتم همش مامانم و خواهرمو آرایش کنم. به آرایشگری علاقه داشتم اما خب تو زمان ما مخصوصا تو فرهنگ خانوادمون کسی که میرفت آرایشگری یا آرایشگاه داشت میگفتن سالم نیست البته دور از جون همه. این فکر قدیمی ای بود که یسریا تو ذهن بقیه میکردن. خلاصه خانواده منم اجازه ندادن که برم آموزش ببینم. خلاصه که با زور دیپلمو گرفتم دیگه بابام منو فرستاد کلاس کامپیوتر که تو خونه بیکار نباشم. یکی از دختر خاله هام که خیلی باهم جور بودیم بهش گفتم بیا باهم بریم اونم قبول کرد. راهش به خونمون دور بود اما به ذوق اینکه تنها نیستیم رفتیم. سمت آموزشگاه ما شرکت و کلاس های آموزشی زیاد بود. یه پسری دم یکی از اون شرکتا بود که میدیدمش همیشه ساعت تعطیلی ما با اون یکی بود. یه پسر سبزه و قدبلند و خوشتیپ بود که حس میکردم نگاه خاصی بهم داره تا اینکه اومد جلو و بهم شماره داد منم شماره رو تو هفت تا سوراخ سمبه قایم کردم که مامانم نبینه😅 تقریبا سه چهار هفته بعدش کرمم گرفت بهش زنگ بزنم و زدم و ازم خاستگاری کرد و منم هر وقت فرصت میشد بهش زنگ میزدم بعد چند وقت بابام تلفن و عوض کرد و از همینا که شماره میندازه گرفت اون موقع تازه اومده بود این تلفنا و من خیلی استرس داشتم که یه وقت شماره ای که پاک میکنم پاک نشده باشه و کسی بفهمه😅 مهرانم وقتی این رفتارای منو میدید بیشتر خوشش میومد. دیگه ۲۴ ساعته به مهران فکر میکردم. انقد مهربون و خوشرو بود که بهش دل بستم. بعد دو ماه گفت به خانوادم میخوام بگم بیان جلو دیگه میخوام مال خودم بشی و از این حرفا. من خیلی شناخت زیادی ازش نداشتم فقط میدونستم که سه تا بچه ان و با برادرش یه شرکت دارن و واقعا فکر میکردم شاید یکم از نظر مالی از ما بالاتر باشن. چند روز بعد از این حرفی که مهران بهم زد مامانش زنگ زد خونمون و قرار خواستگاری گذاشتن و قرار بود حرفی از دوستی من و مهران نزنن. شبی که اومدن خواستگاری فقط چهره ی خود مهران و باباش خنده رو و طبیعی بود مامانشو خواهرش با یه حالت چندشی به همه جا نگاه میکردن و مارو گوشه چشمی نگاه میکردن. زن داداششم که همش نیشخند داشت خیلی ناراحت شدم. همه خانوادم فهمیدن که مامانش بدش اومده و بعدها فهمیدم که اصلا به زور مهران اومده خواستگاری. فردای خواستگاری مامان و بابام رفتن تحقیق و تازه فهمیدیم که خانواده مهران نه یکم بلکه خیلی از ما بالاترن و مادرم میگفت خونشونو اگه ببینی موهای سرتم سیخ میشه. خواستگاری پنجشنبه شب بود و شنبه من رفتم آموزشگاه و همین که وارد شدم چشمام چهار تا شد خواهر مهران اونجا بود منو دید بدون اینکه حتی دست بده سلام کرد گفت بیا چند دقیقه حرف بزنیم بعد برو گفتم باشه. حرفایی بهم زد که احساس کردم چقدر خوار و کوچیک شدم، بهم گفت مامان من اصلا از این وصلت راضی نیست کلی برنامه ها برای برادرم داره قرار بود دختر داییمو براش خواستگاری کنه همون شبم به زور اومدیم خونتون که بعد از اومدن مامانم مطمئن شد که به درد هم نمیخورین، گفت میدونم مهران یه مرد رویاییه و ثروتشم چشاتو پر کرده ولی اومدم از طرف مادرم بگم که خودت بگی نمیخوام و قبول نکنی تا مهرانم بیخیال بشه. گفتم ببخشید کی گفته ثروت مهران چشمای منو کور کرده من تا همین دیروز نمیدونستم شما کجا زندگی میکنید و تازه فاصلمونو فهمیدم و تا الانم فقط بخاطر اینکه مهرانو دوست داشتم باهاش بودم اما از الان به بعد همه چی تموم شد برید به مادرتون بگید خیالش راحت باشه. تو همین چند جمله که داشتم میگفتم خواهرش یه نیشخندی داشت و یجوری نگام میکرد انگار من دارم دروغ میگم. بعد از اینکه رفت سر کلاس نرفتم و بغل دختر خالم هق هق میکردم. تایم کلاس که تموم شد رفتیم بیرون و مهرانو دیدم اشاره کرد برم پیشش. وقتی رفتم با خوشحالی داشت میگفت بابام چه عروسم عروسمی میکنه خیلی ازت خوشش اومده گفتم مادرت چی گفت اونم بیشتر بشناستت عاشقت میشه گفتم ولی مهران ببخشید من تا قبل از خواستگاری جوابم قطعی آره بود ولی الان نظرم عوض شده من نمیدونستم انقد باهم اختلاف طبقاتی داریم خانوادمم با این اختلاف رضایت نمیدن....‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••
❤️ سلام ممنونم بااین کالان خوبتون منم سوالی داشتم من اهل همدانم پسرم۱۵سالش به برق خیلی علاقه داره میشه منو راهنمایی کنین کجابفرستم بره اموزش ببینه درضمن امسال میره کلاس۹دوست دارم فنی حرفه ای یادبگیره ممنون میشم راهنمایی کنین ❤️❤️❤️❤️ سلام.من یه دختر هشت ساله دارم که از وقتی رفت کلاس اول هر روز صبح که بیدارمیشدمیگفت شکم درد دارم وبعضی وقتا زردآب میاره بالا.خیلی دکتر بردیمش و سونوآزمایش انجام دادن ولی گفتن بچه هیچ مشکلی نداره.مدیرش گفت شایدبخاطراسترس رفتن به مدرسه باشه.ولی حالا که کرونااومده ومدارس تعطیل هستن بازم بعضی روزا باشکم درداز خواب بیدارمیشه وبعد چنددقیقه یهوخوب میشه ویا اینکه میاره بالا و بعدمیگه شکمم خوب شده. نمیدونم چکار کنم که از این شکم دردا راحت بشه.لطفااگه کسی راه حلی داره بهم بگه.دیگه واقعا خسته شدم ونمیدونم چکار کنم😔 ❤️❤️❤️❤️❤️ با سلام من دو تا سوال دارم از دوستان اولیش من یک پسر ۹ ساله دارم پر خور نیست که بگم دائم می خوره اما چاقه وشکم وباسن بزرگی داره خودشم خیلی ناراحته ورزشم می ره می خواستم ببینم راه حلی داره اخه نمی تونه رژیم بگیره که نخوره گفتم کسی راه حلی داره . ویک سوال دیگه من موهام حالت داره وموج داره می خوام صاف کنم اما کراتینه وصاف با دستگاه موهامو داعون کرد بدتر کسی راه حلی برای صافی مو داره ❤️❤️❤️❤️❤️ سلام من پدرم مشکلی نداره که ربط داشته باشه ولی وزنش خیلی کم شده تو مدت یکساله، حدود یکی دو ساله خونه مونده هر دکتری ام ک رفتیم گفته ک مشکلی نداره و خیلی از غداهام نمیخوره لبنیات و بعضی موقع ها گوشت و اینا ورزش هم فعلا امکانش نیست که بکنه بدنش هم خیلی ضعیف شده در حدی که خیلی نمیتونه راه بره راهی برای اضافه وزن و خوب شدن حالش دارید؟ ❤️❤️❤️❤️❤️ سلام ادمین عزیز لطفا مشکل منو هم بزار من ی دختر ۱۶ساله‌ام خیلی دوس دارم مستقل کار کنم و رو پای خودم وایسم اما پدرو مادرم به خاطر کرونا اجازه سرکار رفتن بهم نمیدن و هر چقدر هم بگید دنبال کار در منزل گشتم اما آخه اونم پیدا نمیشه 😿 دوس دارم تو این وضع کرونا که کار کردن برای پدرو مادرم که تو کار خیاطی هستن سخت شده من خودم بتونم از پس خودم بر بیام حالا از اعضای گروه خواهش میکنم اگه کار در منزل سراغ دارید منو هم راهنمایی کنید ساکن قرچک زیباشهر هستم ایدی ادمین 👇🏻🌹 @habibam1399 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸{ @azsargozashteha} ••-••-••-••-••-••-••-••