📢 هر روز #یک_صفحه_قرآن بخوانیم
🔹 امروز؛ صفحه صد و سی و چهار قرآن کریم
سوره مبارکه الأنعام
✏️ توصیه مهم حضرت آیتالله خامنهای:
هر روز حتماً قرآن بخوانید حتّی روزی نیم صفحه، روزی یک صفحه بخوانید، امّا ترک نشود. در دنیای اسلام هیچ کس نباید پیدا بشود که یک روز بر او بگذرد و آیاتی از قرآن را تلاوت نکند.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
Quran-page-134.mp3
2.38M
📢 هر روز #یک_صفحه_قرآن بخوانیم
🔹 صفحه صد و سی و چهار قرآن کریم، سوره مبارکه الأنعام
با صدای آقای شهریار پرهیزگار بشنوید.
✏️ توصیه مهم حضرت آیتالله خامنهای:
هر روز حتماً یک صفحه قرآن بخوانید
#دعا_درمانی 🌱
#برای_تاثیــر_گذاشتن_سخـــن_در_همـــه
✅اگر کسی آیات ۱۰۳و ۱۰۴ سوره آل عمران را نوشته و با خود داشته باشد #سخن او در همه اثر تمام خواهد داشت
آیات ۱۰۳ و ۱۰۴ سوره آل عمران :🍃🌸
وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ وَاذْكُرُواْ نِعْمَتَ اللّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْدَاء فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ
إِخْوَانًا وَكُنتُمْ عَلَىَ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَكُم مِّنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ ﴿۱۰۳﴾
وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿۱۰۴﴾
🌿🌺🌿
#دعای_مجرب_برای_رفع_بدهی_و_قرضها
هفت مرتبه این دعا را تا 70 روز بخوانند که بسیار مجرب است
يَا مَنْ يَكْفِي مِنْ كُلِّ شَيْ ءٍ وَ لاَ يَكْفِي مِنْهُ شَيْ فِی السَّمَوَاتِ و الاَرَضِينَ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و اقْضِ عَنّی دَیْنی
📓 منبع : کتاب دو هزار دستور العمل مجرب ص 219
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
⊰━━━⊰ ≼ِ✺ #تقویم_روز ✺≽ ⊱━━━⊱
🗓 #پنجشنبه ۲۹ شهریور | سنبله ۱۴۰۳
🗓 ۱۵ ربیع الاول ۱۴۴۶
🗓 19 سپتامبر 2024
🌹 #امروز متعلق است به:
🔸حضرت حسن بن علي العسكري عليهما السّلام
📆 روزشمار:
▪️2 روز تا ولادت پیامبر و امام صادق علیهما السلام
▪️19 روز تا ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام
▪️23 روز تا ولادت امام حسن عسکری علیه السلام
▪️25 روز تا وفات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
▪️49 روز تا ولادت حضرت زینب سلام الله علیها
❇️ #ذکر روز #پنجشنبه ۱۰۰ مرتبه: لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ المَلِک الحقّ المُبین نیست خدایی جز الله فرمانروای حق و آشکار
❇️ #ذکر روز #پنجشنبه به اسم امام حسن عسکری (ع) است روایت شده در این روز زیارت امام حسن عسکری (ع) خوانده شود. #ذکر روز #پنج_شنبه #موجب_رزق_و_روزی میشود.
❇️ #ذکر (یا #رزاق) ۳۰۸ مرتبه بعد از نماز صبح موجب #رزق_فراوان میشود.
📚 #تعبیر_خواب شب #جمعه : طبق آیه ی ۱۶ سوره #نحل میباشد.
✅ برای #حجامت و #خون دادن روز مناسبی است.
✅ برای #اصلاح #سر و #صورت روز مناسبی است.
✅ برای گرفتن #ناخن روز مناسبی است.
✅ برای #زایمان روز مناسبی است.
✅ برای #ازدواج و #خواستگاری روز مناسبی است.
✅ برای #برش و #دوخت #لباس روز مناسبی است.
✅ امشب برای #مباشرت خوب نیست.
✅ برای #مسافرت رفتن روز مناسبی است.
🔰 زمان #استخاره :از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر.
🔹امروز روز بسیار مناسبی است.
🔹امروز برای شروع کارها مناسب است.
🔹دید وبازدید با دوستان و خویشاوندان خوب است.
🔹کسی که در این روز بیمار شود زود بهبود یابد.
🔸کسی که امروز گم شود، خیلی زود پیدا میشود.ان شاء الله.
🔸قرض دادن و قرض گرفتن بسیار پسندیده است.
🔸کشاورزی و باغبانی وآبیاری و خرید و فروش محصولات زراعی خوب است.
🔸خرید و فروش و تجارت بخصوص وسایل منزل، موجب سود است.
🔹میانجیگیری برای اصلاح ذات البین و رفع اختلافات دوستان و خویشاوندان خوب است.
🔹رسیدگی به ایتام ونیازمندان و بیچارگان خوب و موجب عزت است.
🔸رَک اَرقنوع یا به اصطلاح ماه ترکی، قوت روح، امروز در « نخـاع » است.👈🏻باید مراقب بود که امروز به آن آسیبی نرسد.
🔸مسیر رجال الغیب ،سمت جنوب میباشد.بهتر است هنگام حرکت به سمت محل کار یا در مکانی که حاجتی دارید رو به این سمت نهاده و از ایشان یاری بطلبید.چون کسی در نزد شروع در شغلی و سفری روی خود را به طرف ایشان کند و همت از ایشان طلبد، بدین نهج (صورت): بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم، اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا رِجالُ الغَیبِ. اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیَّتُهاَ الاَرواحُ المُقَدَّسَةِ. اَغیثُونی بِغَوثِهِ و اُنظُروُا اِلَیَّ بِنَظرَةٍ یا رُقَبا یا نُقَبا یا نُجَبا یا اَبدالَ یا اَوتادَ یا غَوث َیا قُطُب👈🏼و به هر زبانی که خواهد، مطلب خواهد و شروع در مدعا کند، البته به مقصود رسد.
☜ #اوقات_شرعی_به_افق_تهران
☜ #اذان صبح 04:26 اذان ظهر 11:58
☜ #اذان مغرب 18:24 طلوع آفتاب 05:50
☜ #غروب آفتاب 18:05 نیمه شب 00:16
🌸 #دعای_سریع_الاجابه
🌸 روايت شده كه مردى خدمت حضرت اميرالمومنين عليه السلام شكايت كرد از دير شدن جواب دعايش فرمود چرا نمى خواهى دعا سريع الاجابه را پرسيد كه آن كدام دعا است فرمود بگو: اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ الْعَظيمِ الاَْعْظَمِ الاَْجَلِّ الاَْكْرَمِ الْمَخْزوُنِ الْمَكْنُونِ النُّورِ الْحَقِّ الْبُرْهانِ الْمُبينَ الَّذى هُوَ نُورٌ مَعَ نُورٍ وَ نُورٌ مِنْ نُورٍ وَ نُورٌ فى نُورٍ وَ نُورٌ عَلى كُلِّ نُورٍ وَ نُورٌ فَوْقَ كُلِّ نُورٍ وَ نُورٌ تُضيئُ بِهِ كُلُّ ظُلْمَةٍ وَ يُكْسَرُ بِهِ كُلُّ شِدَّةٍ وَ كُلُّ شَيْطانٍ مَريدٍ وَ كُلُّ جَبارٍ عَنيدٍ لا تَقِرُّبِهِ اَرْضٌ وَلايَقُومُ بِهِ سَمآءٌ وَ يَاْمَنُ بِهِ كُلُّ خآئِفٍ وَ يَبْطُلُ بِهِ سِحْرُ كُلِّ ساحِرٍ وَ بَغْىُ كُلِّ باغٍ وَ حَسَدُ كُلِّ حاسِدٍ وَ يَتَصَدَّعُ لِعَظَمَتِهِ الْبَرُّ وَالْبَحْرُ وَ يَسْتَقِلُّ بِهِ الْفُلْكُ حينَ يَتَكَلَّمُ بِهِ الْمَلَكُ فَلا يَكُونُ لِلْمَوْجِ عَلَيْهِ سَبيلٌ وَ هُوَ اسْمُكَ الاَْعْظَمُ الاَعْظَمُ الاَجَلُّ الاَْجَلُّ النُّورُ الاَْكْبَرُ الَّذى سَمَّيْتَ بِهِ نَفْسَكَ وَاسْتَوَيْتَ بِهِ عَلى عَرْشِكَ وَ اَتَوَجَّهُ اِلَيْكَ بِمُحَمَّدٍ وَ اَهْلِ بَيْتِهِ وَاَسْئَلُكَ بِكَ وَ بِهِمْ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اَنْ تَفْعَلَ بى كَذا وَ كَذا به جاى كذا و كذا حاجت بخواهد.
🗓 #ذات_الکرسی مخصوص روز #پنجشنبه است.
⏰ ذات الکرسی عمود ۱۵:۲۰
🤲 دعا خواندن در زمان ذات الکرسی #مستجاب میشود.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
18.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞آیا میدونید میشه پول رو وقف کرد؟
💳با هر مبلغی میتونیم به راحتی واقف بشیم
✅هفته وقف گرامی باد
🔰30 شهریور الی 5 مهر 1403
💠معاونت فرهنگی اجتماعی سازمان اوقاف و امور خیریه💠
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#ارسالی_اعضا ❤️🍃
اما داستان آشنایی من و زیباترین و مهربون ترین فرشته ای که وارد زندگیم شد
یه روز صبح توی زمستون بود که از خونه خارج شدم که برم سر کار. برف هم که اساسی اومده بود و شب به خاطر سردی هوا یکم سطح کوچه ها یخ بسته بود. منم که دیرم شده بود بدو بدو داشتم میرفتم که برسم سر خیابون و تاکسی بگیرم. انقدر عجله داشتم که یهو نفهمیدم چی شد خوردم به یه دختر و چون زمین لغزنده بود خیلی بد زمین خورد و مچ پاش و ساق پاش آسیب دید(بعدا فهمیدم).
شکه شده بودم و نمیدونستم چیکار کنم که مثل احمقا پرسیدم چیزیت نشده خانم...؟؟ شانس آوردم که آسیب دیده بود و درد داشت وگرنه همچین با کیف میزد تو سرم که چشام میرفتن آلبالو گیلاس بچینن. خلاصه چون درد داشت کمکش کردم بلند بشه و چون بیمارستان تقریبا نزدیک بود و ما هم نزدیک خیابون بودیم یه ماشین گرفتم و رفتیم بیمارستان.
یه خانم دکتر اومد سراغش و یه چیزی بهش تزریق کرد که یکم دردش کمتر بشه و یه سری عکس و از اینجور چیزا نوشت. اینکارا انجام شد و بعدش که جواب رو گرفت و نگاه کرد گفت که مچ پای خانومتون آسیب دیده رگ های ساق پاش هم کشیده شده و تا مدتی نمیتونه درست راه بره. اومدم بگم که ایشون خانم من نیست که گفت سعی کنین یکم بیشتر حواستون بهش باشه و بیشتر بهش محبت کنین تا زودتر خوب بشه و بعدش رفت.
رفتم کنار تختش و کلی ازش معذرت خواهی کردم و ازش دلجویی کردم گفتم که عجله داشتم و همشم تقصیر منه. حالا که یکم دردش کمتر شده بود گفت که تقصیر اونم هست و به جلوش نگاه نکرده. میگفت که منم قرار نبود اون موقع صبح اونجا باشم و دیرتر سرکار میرفتم اما امروز خواستم یکم قدم بزنم و واسه همین زودتر اومدم بیرون که این اتفاق افتاد.
گفتم بابت حرف پرستار هم معذرت میخوام خب بنده خدا فکر کرده بود ما زنو شوهر هستیم. سارا هم گفت(اسم خانومم) که اشکالی نداره اگه متاهل بودم باید بهم برمیخورد اما الان که مجردم مشکلی ندارم. اون موقع 24 سالش بود(از کارت شناساییش متوجه شدم)
اون روز از بیمارستان مرخص شد و تاکسی گرفتم و رسوندمش خونه. شانس آوردم هم خودش و هم خونوادش بسیار آدمای بافرهنگی بودن وگرنه باید یه دل سیر ازشون کتک میخوردم. چندبار بهش سر میزدم و حالش رو میپرسیدم تا اینکه احساس کردم یه حسی بهش دارم.
بعد از حدود دوماه که تقریبا میتونست دیگه راحت راه بره یه بار بیرون دیدمش و با هم صحبت کردیم. بهم گفت شما آدم خوب و مهربونی هستی پس خوش به حال اون کسی که بهش علاقه دارین و باهاش ازدواج میکنین.
منم گفتم ممنون شما لطف دارین و این خوبی شما رو میرسونه ولی به هر حال من باعث شدم این بلا سرتون بیاد و باید مطمعن میشدم که حتما حالتون خوب میشه.
بعدشم گفتم مطعنم اون کسی که همسر من میشه لیاقتش خیلی بیشتر از این حرفاست و شاید من نتونم جوابگوی خوبیاش باشم. من الانم به یکی علاقه دارم ولی نمیدونم چجوری برم بهش بگم و یا اینکه اگه گفتم نمیدونم چه برخوردی داشته باشه.
یه مکث کوتاهی کرد و گفت: اگه دختر فهمیده و عاقلی باشه حتی اگه جوابش منفی باشه خیلی مودبانه میگه نه. در ضمن باید یکم جرات داشته باشین و بهش بگین. نمیدونم حضوری باشه یا اگه روتون نمیشه بهش زنگ بزنین و بگین که همچین موضوعی هست.
من گفتم باشه و گوشیمو درآوردم(دوتا سیم کارت میخوره) و زنگ زدم به طرف:
من --> الو سلام خوب هستین...؟؟ (در همین حین گوشی سارا هم زنگ خورد انگار شماره ناشناس بود جواب داد و گفت بفرمایین؟)
من --> من به شما علاقه دارم...!!
خیلی شوکه شد و چند ثانیه هیچی نگفت اصلا انتظارش رو نداشت منم نمیدونم چی شد که انقدر دل و جرات پیدا کرده بودم اما بالاخره دلو به دریا زده بودم.
سارا نمیدونست چی بگه چون کاملا همه چی یهویی شده بود و از اونجایی که خیلی با شخصیت و خانم بود گفت بذارین لطفا من یکم فکر کنم یه خورده خودمو جمع و جور کنم تا بتونم تصمیم درستی بگیرم.
گفتم از اینکه اینجوری ابراز علاقه کردم ناراحت شدین...؟؟ گفتش که نه مشکلی نداره فقط خیلی جا خوردم.
و بعدشم که دیگه جواب بله رو گرفتم.
اینم قصه آشنایی من و همسرم سارا که خیلی برامون خاطره انگیزه، خب یه لحظه صبر کنید......................................از اتاق فرمان دارن اشاره میکنن که تو که اصلا زن نداری باز دوباره شرو ور گفتی...!! خب یکی نیست بگه به شما چه مگه فضولین اه
اصن دیگه من هیچی نمیگم...!!(انواع و اقسام شکلک های محزون، عصبانیت و امثالهم لطفا)😂😂🙈😳😁😭😭😝😝😱😱😒😒
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
🥒 #ماسک_خیار👆🏿
اگر 1 حلقه خیار را روی پیشانی بمالید سر درد رفع میشود، و اگر دور چشم بمالید سیاهی دور چشم نابود میشود !
خیار دهان را خوشبو میکند و کمخونی و کمبودفولیک اسید را از بین میبرد👌
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️🍃 سلام ..من مشکل چاقی داشتم میخاستم بپرسم اون خانمی که گفته بودن با خاکشیر ودانه چ
پاسخ اعضا 🌙🌸
سلام به همه دوستان عزیز!
اسمم خزان چون زندگیم از وقتی چشم به دنیا بازکردم همیشه پاییز بود هیچ وقت بهاری درزندگی نداشتم از اوایل کودکی تا حالا با سختی و مشقت فراوانی بزرگ شدم مشکل بنده اینه که ازنظر شخصیت وشان اجتماعی مشکلی ندارم یک خانم شاغل که نزدیک چهل سالمه خاستگاران زیادی دارم میگن میایم برا خاستگاری ولی سراغی ازشون نمیشه یا اگر بیان میرن و برنمیگردن پدر بنده بسیار بدهن هستن عصبی حتی چند بار خاستگار آمد منزل اصلا در جلسه خاستگاری تشریف نیاوردن که خوش آمد بگن مادر هم ندارم همه زندگی یک دختر مادرشه خیلی سخته بشکنی و نتونی فریاد بزنی😭 شاغلم تحصیلکرده کارشناسی ارشد یک خاستگار داشتم کارمند اوایل آشنایی اخلاق پدرم درباره خانواده ام با تمام صداقت حرف زدم رفت خیلی راحت رفت حتی منی که در شرف آشنایی بودم در فضای مجازی بلاکم کردند به نظر شما گناه من و امثال من چیه که باید به پای اخلاق پدر یا خانواده بسوزیم و سنمون بره بالا از زندگی لذت نبریم و فرسنگها از ازدواج و تشکیل خانواده فاصله بگیریم نمیدانم آقایون محترم گروه تا حالا همچین تجربه ای داشتن با خانمی که مشکل منو داشتن یا امثال من باهاشون ماندن فقط به خاطر دختر خانم که مهم بوده براشون بمونن و با خانوادش کاری نداشته باشن یا آنها هم مثل طرف مقابلم رهاشون کردند و رفتن ممنون میشم راهنمایی بفرمایند دوستان عزیز !خزان.
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
سلام
برای دخترم مینویسم که ۲۱ سال داره و دانشجو است و به رشته اش و شغل معلمی علاقه ای نداره
منم دقیقا یک پسر ۲۱ ساله دارم که یکی از رشته های فنی قبول شده بود،همه گفتند رشته جدید و خوبیه دو ترم خوند یکروز برای من نوشت مامان من به این رشته ام اصلا علاقه ندارم ،میخوام بیام مجدد کنکور بدم
با وجودی که من وپدرش این همت و توانایی را در پسرم نمیدیدیم که بتونه مجدد کنکور بده و با وجود مخالفت های ما آنقدر صحبت کرد تا ما را راضی کرد
باباش میگفت نهایت مجبور میشیم بفرستیم دانشگاه آزاد(آخه غم و غصه های منو میدید)
بالاخره رضایت دادیم اومد در عرض ۶ ماه مجبور شد تمام کتاب های ریاضی فیزیک را بخونه و مجدد دیپلم ریاضی بگیره و هم برای کنکور بخونه
دخترم فرزند من خیلی به خودش فشار آورد حتی تو این مدت بیست سی تا از موهای سرش سفید شد،کلی بی خوابی کشید تا خودشو به ما ثابت کنه،الحمدلله تو دانشگاه دولتی قبول شد
شما هم اگر تحمل این شرایط را داری شروع کن ،اما از نظر من رشته پرستاری که دوست داری سختی های خودشو داره،حالا تصمیم با خودته
منم برات دعا میکنم ،الهی که آینده خوبی داشته باشی عزیزم
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
با سلام خدمت دوستان گلم
دختر خانمی ۲۱ ساله که فرهنگیان قبول شده
عزیزم انشاءالله که هر چی خیر باشه همون باشه عزیزم معلمی شغل خیلی خوبی است
میتونید در تربیت بچهها که آینده سازان این کشور هستند نقش مهمی داشته باشی
البته علاقه هم مهم است اما اگه علاقه نداشتی چرا اول تو رشته تحصیلی تربیت معلم را زدید به قول شما خیلی آرزو دارند تربیت معلم قبول بشند
همین دختر خودم امسال فرهنگیان برا دعوت به مصاحبه هم دعوت شد اما متاسفانه قبول نشده الان داره افسردگی میگیره همه چیز را در فرهنگیان خلاصه کرده بود
عزیزم سعی و تلاشت را بکن تا به هدفت برسی اما کاری نکن که چند سال دیگه پشیمون باشی که چرا این رشته تحصیلی را آوردم ادامه ندادم
توکلت به خدا باشه انشاءالله که هر چیزی خیر و صلاح در اون باشه همین اتفاق بیوفته
موفق باشی انشاالله
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
سلام خدمت مادر دوقلو ها که شوهرشون کبوتر دارن وخیلی هزینه میکنن
عزیزم شما سوره زلزال روزی یکبار بخون تا موقعی که کبوترا شوهرتون بفروشن
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
سلام خانمی که توخواب دستت دردمیگیره ودوتا سیب زمینی نمیتونی دست بگیری مامان منم همینجور بود دکتر گفت رگای دستش گرفتگی داره باید عمل کنی
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
📣📣📣 #مهم
👈آیا میدانید 1/3کل بیماریهای بدن مال #سوداست؟؟
و عامل آن هم مصرف #قند و #شکر است.
🍂 سودا باعث #یبوست، #اگزما ، #وسواس،(اعم از فکری و عملی) ،#افسردگی و.... می شود.
👈 چون قند وشکر از #چغندر گرفته می شود و چغندر قند و لبو #سودازاست.
هر محصولی که در غالب قند و شکر و شیرینی ها باشه #سودازاست.
از شیرینی ها میتوانیم به #سم خوشمزه تعبیر کنیم.😱😱
بجای آن میتوانیم قند و شکری را مصرف کنیم که از #نیشکر تولید می شود.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#داستان_زندگی_اعضا 💜🍃
سها
مامان سرش پایین بود ،حرفی نداشت بزنه دوباره داد زد یه بار دیدی بیاد طرف این دختر ، دو کلمه باهاش حرف بزنه ،اصلا این ادم میدونه زن داره یا هنوز تو توهمات مجردیشه
بابا سرخ شده بود از عصبانیت، رفتم یه لیوان اب اوردم براش و اروم گفتم بابا امشب برای کارش عصبی بود وگرنه همیشه اینطوری نیست ،با نگاهی که بهم کرد گفت خر خودتی ،معلوم بود باور نکرده
همون موقع سهیل اومد تو ..گفت چی شده ؟ مامان با چشم و ابرو بهش اشاره کرد که هیچی نگو
..شب بدی بود ،تا صبح خوابای بد دیدم و ده بارم بیدار شدم دو سه روز گذشت ،نه سینا ازم خبری گرفت و نه من بهش زنگ زدم پنجشنبه عصر بود که رسیدم خونه ،سهیل گفت قراره با بچه ها فردا صبح بریم دربند
،تعجب کردم اخه از این برنامه ها نداشتیم تو فامیل گفتم کی پیشنهادشو داده ؟ گفت سیاوش ،میای؟
قبول کردم ، بعد روزای مزخرفی که گذروندم بهش احتیاج داشتم...دلم میخواست بپرسم سینا هم میاد یا نه ؟ ولی به زور جلوی خودمو گرفتم صبح زود سهیل صدام کرد پتو رو کشیدم رو سرم و داد زدم خوابم میاد نمیاد یکم گذشت و دیدم دیگه خبری نیست ازش که یهو پتو رو از روم کشید ،با چشمای بسته جیغ زدم سهیلللل ،صدای خندهش حرصمو دراورد ،چشمامو باز کرد و با دیدن سیاوش بالای سرم از جام پریدم ، غش کرده بود از خنده ،پتومو کشیدم رو سرمو گفتم خیلی بیشعوری ،ادم بی اجازه میاد تو اتاق یه دختر؟ گفت پاشو انقدر حرف نزن ،پاشو یه نگاه به خودت بکن ببین شبیه هرچی هستی جز دختر ...گفتم برو بیرون تا بابامو صدا نکردم ..خندید و گفت یادمه نُنُر خانم، تو اون موقعها هم میرفتی با عمو میومدی ،بالشتمو از بغلم برداشتم و پرت کردم طرفش ،قبل اینکه بخوره بهش با خنده از اتاق پرید بیرونبلند شدم و اماده شدم ،خوابم پریده بود..ما سه تا باهم رفتیم ،بقیه زودتر رسیده بودن ، هرجا چشم چرخوندم سینا رو ندیدم صدای سیاوش اومد، خسته بود نتونست بیاد ،گفت ازت معذرت خواهی کنم ،برگشتم طرفش و نگاش کردم ،گفتم واقعا ؟ خندید و گفت بدو عقب افتادیم از بقیه ..دلم میخواست برگردم خونه، واقعا تو دلم امید داشتم که بیاد ، گفتم من همینجا میشینم تا برگردین
سهیل مچ دستمو گرفت و منو دنبال خودش کشید و گفت ،اون همه انرژی هدر ندادم که الان بگی نمیام ، برگشتنه میبرمت شوهر جونتو ببینی
اون روز انقدر سیاوش گفت و خندیدم که تقریبا فراموش کردم که از نبودن سینا ناراحتم یه هفته تاریخی که برای عقدمون مشخص کردن مونده بود که سارا برگشت خونه ،باورم نمیشد یه روزی سارا حرف طلاق بزنه ...هرچقدر مامان ازش پرسید چی شده جواب نداد ،فقط میگفت طلاق میخوام ..بابا که اومد زنگ زد به محمد ولی جواب نداد...اعصابشون سر من خورد بود و حالا سارا هم اضافه شده بود ،دست سارا رو گرفتم که ببرمش تو اتاق که بابا شروع کرد
منگفتم این پسره به درد نمیخوره ،نگفتم این دوست پسر بازیا عاقبت نداره ،بیا تحویل بگیر معلوم نیست چه گندی زده که این دختر این شکلیه..من نمیدونم چه گناهی به درگاه خدا کردم که حالو روزم اینه یه عمر عقلمو سپردم دست بقیه ،این شد و حالم..داد زد ،مثل ادم بیا بشین اینجا بگو این مرتیکه چیکار کرده ،سارا با ترس و لرز رفت جلو و نشست گفت کاری نکرده بابا ،ما فقط به درد هم نمیخوریم بابا گفت رو پیشونی من نوشته خر ؟ مامان فوری گفت دور از جون ،نگاه بابا بهش دیدنی بود ...تو اون شرایط نمیدونم چرا خندهم گرفته بود گفت راستشو بگو وگرنه همین الان پا میشم میرم دم خونه باباش ...صورت سارا خیس بود ، با صدای لرزونش گفت ،اون شب که میخواستم اینجا بمونم بعد پشیمون شدم و برگشتم خونه ...همه ساکت بودن،دلم نمیخواست اونی که تو ذهنمه رو بشنوم ..بابا گفت خب ،سارا گفت ،رفتم تو خونه ،محمد و مرجان تو خونه بودن ...گفتم کدوم مرجان ؟ سارا نگام کرد و گفت دخترم عموی سینا ...مامان طفلک رنگش پرید ،جدیدا همه مشکلاتمون برمیگشت طرف خانواده سینا ..بابا بلند شد و چند بار اتاقو بالا پایین کرد و یهو گلدون روی میزو کوبید به دیوار هممون سه متر پریدیم هوا ،داد زد بی شرففففف
...بعدم از خونه رفت بیرون سارا تو بغل مامان زار میزد ،رفتم تو اتاق و شماره سهیلو گرفتم اما جواب نداد ،خواستم به سینا زنگ بزنم اما بیخیال شدم ،سیاوش رو بوق اول جواب داد ...تند تند تعریف کردم براشو و گفتم یه کاری کن ،بابام بره جلوی خونه مرجان ابرو ریزی میشه ..سیاوش قول داد نذاره اتفاقی بیفته...حال و هوای خونه بد بود ..سارا یه گوشه ماتم گرفته بود ،سهیل فقط یه پیام داده بود که رفته شمال و بابا هنوز برنگشته بود مامان ولی همچنان بیخیال روزمرگی نمیشد و داشت شام میپخت زنگو که زدن همه دودیم طرف در ..سیاوش و بابا بودن ...بابا ارومتر بود انگار ..فردای همون روز بابا و سارا رفتن دادگاه ، از محمد و خانوادهش هم خبری نبود ..بعد از ماجرای سارا منم تصمیم گرفتم تکلیفمو روشن کنم
#ادامه_دارد...
❤️❤️❤️❤️❤️❤️
#نکات_سلامتی 🍎
🔴 انواع ورزشها
♻️ ورزشها دو نوعند:
۱_ #ورزش_عامه: ورزشی که همهی اعضای بدن را درگیر میکند و اثر ورزش به همه اعضا میرسد. مثل پیادهروی، دویدن، کشتیگیری و اسبدوانی.
۲_ #ورزش_خاصه در هر عضو: ورزشی که در آن هر عضو از اعضای بدن یا هر قوه از قوای بدن، ورزش مخصوص به خود را دارد و هرچه آن ورزش بیشتر باشد آن عضو قویتر میگردد.
🔹۱_ورزش قوهی حافظه: حفظ کردن شعر یا آیه قرآن، حل جدول و تمرین تندخوانی.
🔹۲_ورزش قوهی تفکر و تخیل: درگیری فکر و خیال با مسائل فکری و استدلالی.
🔹۳_ورزش سینه: آواز خواندن و قرائت مفید، که باعث پاکسازی مغز از فضولات نیز میشود. از صدای پایین شروع شده و به تدریج اوج بگیرد تا به ریه آسیب نرسد.
🔹۴_ورزش گوش: شنیدن نغمههای لذت بخش، شنیدن صدای حرفزدن معشوق.
🔹۵_ورزش چشم: هر چند وقت یکبار خطهای ریز را ببیند(لنز چشم کوچک و بزرگ شود)، نگاه به اشیا و مناظر زیبا
🔹۶_ورزش دست: کشیدن کمانهای سخت، برداشتن سنگهای سنگین، بازیچوگان.
🔹۷_ورزش پا: پیادهروی، دویدن، پاکوبیدن
🔹#اسبسواری، که ورزش همه اعضای بدن است، برای ناقحین بسیار مناسب است، زیرا باقیمانده اخلاط را دفع میکند.
🔹مسابقهی اسبسواری و #چوگان ورزشی برای بدن و نفس است بخاطر فرح و فزع قلب از پیروزی یا باخت.
🔹ورزش #قایقسواری، بدلیل تحرک قایق به بالا و پایین، اخلاط بالا و پایین و تنظیم میشوند و با قیکردن، که در قایقسواری ممکن است رخ دهد، معده #پاکسازی میشود.
🔹#ماساژ، میتواند جایگزین ورزشهای خاص شود
🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎
🔴 پوست من را دور نیاندازید!
♻️ پوست لیموهای #کوچک به رنگ سبز و زرد را دور نریزید.
🍋 لیمو ترش، تازهاش سرشار از ریزمغذیهای #معجزهآسا است و وقتی آب آن را گرفتید و نوش جان کردید، پوستهای به جا مانده از فرآیند آبگیری را نیز نگهدارید که خواص آن و مهربانی بینظیرش با بدن ما، همچنان ادامه دارد.
🍋 بعد از اینکه این پوستهای پر خاصیت بعد فرآیند آبگیری، خوب خوب خشک شد، آسیاب کنید (نیمه درشت باشد)
🍋 این پودر لیمو طلایی رنگ، با عطر و طعم بی نظیرش بلد است مقوی هضم #کبد و #معده باشد.
🍋 از تولید #بلغم_اضافی و مزاحم با تقویت هضم جلوگیری میکند، #تقویت_هضم میکند.
🍋 پس در بیماران #کبد_چرب، #فشار_خون، #آکنه و #چاقی عالی اثر میکند.
🍋 توصیه میشود قبل و بعد غذا در حد یک ق. چایخوری میل کنید. به تجربه ثابت شده در کمتر از سه ماه که باعث درمان تمام #مشکلات_تیروئیدی خواهد شد..
🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎
#افسردگی_کاچی
کاچی خوراک بسیار عالی برای خانمها و ضد افسردگی است.
♦️مواد لازم:
🔺روغن حيواني 3 قاشق غذاخوري
🔺آرد سبوسدار يک ليوان
🔺شيره انگور 4 قاشق غذاخوري
🔺نبات نصف استكان
🔺گلاب نصف استكان
🔺زعفران نصف قاشق چايخوري
🔺گل گاو زبان چهار قاشق غذاخوري
🔺گردو سه عدد
🔺فندق سه عدد
🔺پسته 14 عدد
🔺بادام 21 عدد
🔺پودر زيره سبز يک قاشق مرباخوري
🔺پودر تخم رازيانه يك قاشق مرباخوري
🔺پودر تخم گشنيز يك قاشق مرباخوري
🔺پودر دارچين يك سوم قاشق مرباخوري
🔴طرز تهیه کاچی:
ابتدا 3 ق غذاخوری روغن کرمانشاهی را در قابلمهای میذاریم روی شعله کم تا آب شه و آرام آرام به آن آرد اضافه میکنیم، تا آردها گوله گوله نشن اندازه یک لیوان.
درست شبیه حلوا
سپس قابلمه ی دیگری برمیداریم و میگذاریم روی شعله کم و در آن 3 ق غذاخوری شیره انگور
و نصف استکان نبات
و 1 لیوان آب داخلش میریزیم تا حدی که نبات آب شه نه بیشتر بعد از آب شدن نبات به آن زعفران و نصف استکان گلاب اضافه میکنیم.
و در ظرف دیگری 1 لیوان آب را جوش میاوریم،
سپس در لیوان 4ق غذاخوری گل گاو زبان میریزیم و میذاریم تا دم بکشه.
بعد قابلمه اولی که آرد داشت را میگذاریم روی شعله کم و در آن محتویات قابلمه دوم رو آروم آروم بهش اضافه میکنیم
و حین اضافه کردن هم میزنیم تا آرد گوله گوله نشود.
و محتویات لیوان را هم در آن میریزیم،
آرام آرام و در آن حال هم میزنیم.
🔴 کاچی شبیه یک حلوای شل است.
سپس 3 عدد گردو
3 عدد فندق
و 14 عدد پسته
و21 عدد بادام درختی را آسیاب میکنیم و داخل کاچی میریزیم.
1ق مربا خوری زیره +1ق مرباخوری رازیانه+1ق مربا خوره تخم گشنیز+1/3ق مرباخوری دارچین، همگی به صورت پودر در ظرف کاچی میریزیم.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽