#درد_دل_اعضا ❤️🍃 ازدواجمون سنتی بود..ازقبل دوستی نداشتیم..ولی همون روزای اول سخت دل بسته هم شدیم..روزی که دیدمش فهمیدم چندسال پیش توی خوابم دیدمش‌. اقوام همسرم مخالف بودن ومدام به مادرشوهرم میگفتن این دختره سطحش بالاست یکی ازخودمونا بگیر(طبق گفته حرفای خواهرشوهرم که بعداز ازدواج بهم گفت) مادرهمسرم هم مشکل اعصاب داره .حرفای اونا روش تاثیر گذاشت وهمش فکر می‌کرد ما قراره جیب همسرم روخالی کنیم..به هررسم ومراسمی که رسیدیم گفت ما رسم نداریم .نه نامزدی داشتم نه بله برون‌..روز محرمیت موقت همسرم تنها اومد خانوادش به بهانه کرونا ازشهرستان نیومدن.. ازبعدازاون پدرم ساز مخالفت زد..همسرم جوون بود هیچی بلد نبود..من اولین کسی بودم که خواستگاریش اومد ‌خانوادش هم هیچی بهش یاد نمیدادن وتنها چیزی که مادرهمسرم میگفت این بود که خرج نکن.. خیلی دوران نامزدی سخت گذشت.ماباهم خوش بودیم..ولی همسرم هیچی بلد نبود‌. رسیدیم به روز عقد چون درنظر داشتیم که عروسی نگیریم تالار گرفتیم بادرود ۲۰۰تامهمون(اواخر کرونا) مادرهمسرم مدام پریشون بود دیده بود تالار رو فکر می‌کرد ما خییییلی خرج کردیم..حتی پدرومادرهمسرم یه دست لباس هم نپوشیدن باهمون لباسایی که بازار میرفتن اومدن..تنها خواهر همسرم نیومد.ومادرهمسرم روزقبل از عقد باظاهرمهربون اومد خونمون بعدش شکایت می‌کرد به من که چرا همسرم برای عقد رفته فلان چیزروسفارش داده یا فلان کارو کرده.. خلاصه اذیتم کرد.. وقتی داشتم چادرم روسرمیکردم که ازتالار بیایم بیرون خیلی بغضی شده بودم به همسرم گفتم من هرگز عروسی نمیخوام نمیتونستم تصور کنم رفتارای مادرهمسرم رو تواون روز‌ عقد خوبی گرفتم عکاس.آتلیه.فیلمبردار.گشتم قشنگترین سفره ای که اون سال مد بود راانتخاب کردم. لباسم‌رو خریدم از یه مزون خوب. به روز ترین دسته گلی که اون روزا تواینستا باب شده بود.گیفت دادم به مهمونا..بعدشم بوق بوق کنان توخونه پدرم. بعداز عقد ماجراها شروع شد..به حدی که همسرم تا مرز گریه پیش رفت به همسرم فشار میاورد که از لوازم خونه چیزی نخره..چون عروسی نمی‌خواستیم بگیریم مسلما باید همسرم علاوه بر یخچال وتلویزیون ماشین لباسشویی بیشتر تقبل می‌کرد ولی مادرهمسرم به شدت اذیت می‌کرد. همسرم هم پنهانی میخرید . چندوقت بعداومدن خونمون که اجازه بگیرن برای اینکه میبریم ماه عسل.. اونجا جلوی خانوادم مادرهمسرم گفت ۵۰میلیون کمک هزینه ازطرف ما به بچه ها من وهمسرم خیییلی خوشحال شدیم.. رسید به شب قبل از ماه عسل. پدرم یه حنابندون برام گرفت ولی وقتی در باز شد تنها وفقط مادرهمسرم وخواهرش بودن.. تمام اون مدت حنابندون بغض داشتم واز فامیلای خودم خجالت میکشیدم که چرا هیچکس نیومده.. بعدها فهمیدم مادرهمسرم هیچکس رو دعوت نکرده.. . فرداش یه مهمونی گرفتیم باحدود۷۰نفر به صرف ناهار وکل این‌جمعیت بدرقمون کردن تا فرودگاه..اون روز واقعا بهم خوش گذشت.. رفتیم مشهد پابوس آقا ..اما بازم رفتارای مادرهمسرم ادامه داشت.. زنگ میزد به همسرم که دارم میمیرم..حالم بده..میترسم دیگه نبینمتون..همسرم‌پیگیری کرد از برادرش فهمید حالش خوبه.. اصلا نمیتونستم درک کنم چرا باید اون روزا رواینجوری برامون خراب میکرد ازماه عسل برگشتیم نه خبری از پاگشا شد نه هیچی..وقتی رفتیم شهرستان مادرهمسرم ۲۰۰هزارتومان گذاشت توپاکت گفت این هدیه پاگشا.. وهیچ خبری از اون ۵۰ میلیون نبود..  ازبعدازاون هرعروسی که میرم.. هرنامزدی که میرم کلی بغض میکنم..که چرا نذاشت اون روزای قشنگ یه خاطره خوب برام بمونه..چرا اینقدر تلاش می‌کرد..  حالاانگار پشیمون شده باهام مهربونی میکنه..قربون صدقم‌میره ولی من نمیتونم فراموش کنم..نمیتونم... دوتا از برادرشوهرام دارن ازدواج میکنن... ازالان که هنوز نامزد نکردن داره پارچه هایی برای عروسی می‌خره که قیمت های چندملیونی دارن.. بااینکه اصلا راضی به وصلت پسراش بااون نیست.. تاالان سند خونه هاشون رو به پسرا دادن برای گرفتن وام های میلیاردی برای گرفتن عروسی.‌ اماچرا بامن این کارو کرد.‌؟؟؟؟ چرا اون روزا کاری کرد که من وهمسرم کارمون گریه باشه؟ تورو خدا مادرشوهرا عروسا رو اذیت نکنن به خدا گناه داره ..چجوری اون دنیا میخواید جوابگوی خدا باشید پایان ✅ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#داستان_زندگی_اعضا ❤️🍃 دختر لر بعد از هشت ماه گفت سر نماز بودم متوسل به آقا امام رضا شدم گفتم شما رو قسم میدم به جان جوادت اگه خیر تو این وصلت هست خودت جورش کن گفت سجاده رو جمع نکردم پدرم صدام زده گفته دیگه دلت باهاش هست گفتم آره پدر پدرش بهش گفته بود به داییت زنگ بزن بگو ما داریم میایم اونجا خواهر وبرادرا ش ویکی از فامیلا آورده بودن برادر بزرگش اونو وسط خونه نشوند گفت باید سه بار با صدا بلند دستت بلند کنی بگی حاضرم حاضرم حاضرم با همه چیش بسازی اگه بچه دار نشد نگی بچه میخوام هوو سرش نیاری بعدا پشیمون نشی اون قول داد دست پدرم بوسید همه گفتن مبارک باشه از فرداش مراسم بله برون عقد و عروسی برگزار کردن نزدیک ۶ ماه نامزد بودیم بهترین دوران زندگیم بود باهم روزه می گرفتیم شبهای احیا میرفتم تپه شهدا بعضی وقتا هم مصلی می رفتیم اسفند ۸۰ ماه عسل رفتیم عروسیمون اونجا گرفتیم اولین کسی بعد از عروسیمون ما رو دعوت کرد آقا امام رضا بود در هتل زدن دو تا دعوت نامه دادن گفتن فردا ظهر مهمون امام رضاییید دعوتون کرد هتل یک هفته مشهد بودم زنگ زدیم گفتیم داریم بر میگردم برادر شوهرم سیصد کارت دعوت داده بود فامیل و دوست آشنا بستگان ما و خودشون دعوت کرده بود ی عروسی توپ برامون گرفت شوهرم نزاشت گناه تو عروسیمون باشه همش صلوات بعد از بیست و پنج روز از عروسیمون گذشته بود من باردار شدم ولی ناگفته نماند وقتی ضریحو گرفتم به آقا امام رضا گفتم از جای دور اومدم شرمندم نکن حتی برا شوهر قبلیم هم دعا کردم که اون هم بچه دار بشه دوقلو حامله شدم شوهرم میگفت توکل توسل و صبر داشته باشی خدا نتیجه کاراتو میده بارداری خیلی سختی داشتم از روزی که فهمیدم باردارم و یارم بد بود معذرت میخوام خون استفراغ میکردم آب بدنم خشک شده بود هیچی نمی خوردم همش سرم دستم بود بدنم از بی آبی آتیش می گرفت شوهرم تشت آب میاورد دست وپاهام توش میزاشت تا خنک شن حوله خیس رو سرم میزاشت تب میکردم چی بگم از حال بدم آرزو داشتم غذا بخورم تا میخوردم میآوردم بالا هشت ماه بودم که زایمان زود رس داشتم سزارینم کردن دو تا دخترم هر دو مردن خیلی سخت بود هیچ کی نبینه شوهرم اینقدر مهربون بود نزاشت من افسردگی بگیرم همه برام گریه میکردن میگفتن کاش یکیشون می موندبعد از ده ماه دوباره باردار شدم حاملگیم بد بود نه به بدی دوقلوها دخترم سزارین کردم به دنیا اومد بر اثر زردی زیاد دکترا گفتن خونش باید عوض شه هر کی چیزی میگفت بعضیا میگفتن اگه خونش عوض کنی مونگول میشه از لحاظ روحی خراب بودم دکترا میگفتن هر چی زودتر باید خونش عوض کنیم دیدم شوهرم گفت زهرا نمیمیره خونش عوض میکنم گفتم زهرا کیه گفت اسمشو گذاشتم زهرا متوسل به حضرت زهرا شدم دلم روشن خوب میشه رضایت داد خونش عوض کردن زهرام کم کم زردیش پایین اومد خوب شد بعد از زهرا دو تا دختر دیگه هم آوردم سه تا دخترم محجبه چادری با خدا وپیغمبرن زهرا با پسر خواهرم ازدواج کرد(همون خواهر ۱۳ سالم که شوهرش اول به خواستگاری من اومد) در سن ۱۷سالگی .دختر دومم امسال کنکور داره دختر سومم اول دبیرستان رشته تجربی درس میخونن الان ۴۹ سالمه داماد دارم اون شوهر قبلیم هم با اون زن ازدواج کرد صاحب دو پسر شد بعد از مدتی فوت کرد. امیدوارم همه خواهر وبرادرا و ادمین عزیز عاقبت بخیر بشن. برا تعجیل در فرج آقا امام زمان صلوات پایان ✅✅✅

👶قنداق کردن نوزادان در روسیه 🔹اگر تصور می کنید که قنداق کردن، مخصوص ایران و مادربزرگ های قدیم هست، خوبه بدونید که تو روسیه خیلی از مامان ها هنوز بچه هاشون رو تو ماه‌های ابتدایی بعد تولد قنداق می کنند و میگن این کار باعث میشه بچه آرامش بیشتری داشته باشه و راحت تر بخوابه. ‌ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#پاسخ_اعضا ❤️🍃 برای اون پسری که به کسی علاقه داشت ونشد خدا روشکر کن که با اون ازدواج نکردی 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 سلام خسته نباشید خانمی نوشتن که پسری بعد چند سال خدا بهش داده الان مشکل بیضه داره عزیزم اینکه نگرانی نداره چندتا دکتر خوب ببر از اینترت کمک نگیر هیچ وقت برو دکتر متخصص درضمن خدا نخواد برگی از درخت نمی‌افته الکی خودت برا سال های که نیومده نگران احتمال بده خدا این مریضی به پسر تو نمیده همیشه براش مقداری صدقه بده اصلن استرس نداشته بسپار به خدا خدا نخواد مشکل واست بچت پیش نمیاد نگران نباش خواهرعزیز م من واست خیلی دعا میکنم احتمالن خیلی گریه کرده زور اومده بهش 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 سلام به همه خانمای گروه دوست عزیزی که حس می کنه توی گلوش چیزیه و دکتر رفتن.... عزیزم منم همینجوری بودم و کلا از اشتها افتاده بودم و نمی تونستم غذا بخورم حس می کردم توی گلوم چیزیه رفتم بندی از بینیم فوت کردن از دهنم دوتا عدس اومد بیرون احتمالا شما هم چیزی توی گلوتون گیر کرده حتما برید جای بندی مامان کوروش کوچولو 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹 سلام به همه عزیزان روی صحبتم با مادرشوهر های عزیز هستش خوشگل خانوما چرا انقدر از عروساتون بد می گید شما خودتونم یک روز عروس بودید ها تو رو خدا عروس مثل دختر خودتون بدونید اون هم به یک امیدی اومده توی زندگیتون شما خودتون دوست دارید که با دخترتون همین رفتار بشه اگه شما کاری نکنید که اون با شما لج نمی کنه درسته شما تجربه بیشتری دارید گرم و سرد زندگی بیشتر چشیدید و قطعا به خاطر پسرتون خوبیشون می خواین ولی بزارید اونا زندگی شون بکنن می گید چرا عروسم گفته ماشین به نامم بزن اونا دارن با هم زندگی می کنن چه فرقی می کنه به نام کدومشون باشه بزنن به نام شما خوبه؟ من خیلی دیدم آقایون عزیز می رن خونه و ماشینشون به نام مامانشون می کنن که اگه یک وقتی خواستن زنشون طلاق بدن چیزی به اون نرسه این درست نیست حق الناس به گردن خودتون نندازید چون اون دنیا باید جواب بدید مامان کوروش کوچولو 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 سلام به این خانمی که گفتن شوهرشون ۴ساله عقدن وبلاتکلیفش گذاشته و شاهد خیانتشه،بگید لطفا ذکر یا ودود رو زیاد به نیت محبت همسرش بخونه،سوره مزمل خیلی مشکل گشاست اینها راهکارهای عرفانی بودن اماراهکار روانشناسی هم بگم،خواهش میکنم یه مدت کلا فقط روی خودتون تمرکز کنین باشگاه برید با دوستانتون بیشتر وقت بگذرونین تا اون خلا نبود همسر کمتر اذیتتون کنه کلا خودتونو سرگرم کنین درواقع بهش بفهمونین دیگه براتون مهم نیس حتما شنیدین میگن،آویزون گریزون،گریزون آویزون یعنی هرچی خودتو آویزون طرف نشون بدی بیشتر ازت گریزون میشه پس بجای کلماتی ک بخای احساس عذاب وجدان و ترحم بهش بدی رو بزار کنار و روی احساس زنانگیت کار کن دلبری و لوندی رو یادبگیر سرچ کن از گوگل چطور یه زن دلبر و لوند برای همسرم باشم،فراموش نکنین که مردان دیداری عاشق میشن یعنی اون چیزی که میبینن پس بیشتر به خودت برس و کمتر ازش طلب محبت کن چن هیچکس به گدا چیز خوب نمیده بجاش از قدرت زنانگیت استفاده کن موفق باشی دوست عزیز 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 با سلام و احترام و خدا قوت آقا پسر ۲۳ و نیم ساله که ازدواج تون با دختر خانم ۱۷ ساله جور نشد با توضیحاتی که دادین واقعا به صلاح تون بوده که این‌ازدواج صورت نگرفته اولا که این دختر خانم در محیط خانواده بزرگ شدن و سبک‌زندگی و رفتار خانواده در شکل گیری شخصیت و روحیات ایشون بسیار تاثیر گذار بوده ثانیا حتی اگر این‌دختر خانم به فرض هم بهتر از خانواده باشن بازهم منش و رفتار خانواده ایشون در زندگی شما مشکلاتی رو بدون‌تردید ایجاد می کرد پس خداروشکر کنید که این ازدواج انجام نشد امیدوارم که خداوند همسری شایسته و هم شان خودتون و خانواده تون براتون قسمت کنه خدا همه جوونها رو عاقبت به خیر و سعادتمند کنه الهی 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸 سلام به همه یاعضای گروه خانمه حامله هست ودندان درد دارن من خودم 5ماه دندان درد داشتم خیر ببینه پیش دندانپزشک رفتم و پنبه را ی دارویی مثل بیحسی به پنبه میزد وداخل سوراخ دندانم میگذاشت تا یک هفته راحت بودم دوباره میرفتم ومیزد تا وقتی بچه دار شدم وشما هم همین کار را بکن عزیزم ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#عاشقانه_با_شهدا ❤️🍃 شهید سعید فنایی💜🍃

وصیتنامه شهید سعید فنایی خدایا، حبیب من، مولای من، تو مرا می شناسی که چه بودم و چه شدم. یاد بعضی از عنایات تو میافتم، جگرم آتش می گیرد. حتماً بهتر از الان بودم که آن رویای صادق را نصیبم فرمودی. بسمه تعالی خدایا دلم خیلی گرفته دعا که می کنم می بینم دارد 30 سالم می شود داره پیمونم پر میشه؛ خدایا بدنم را که نگاه می کنم می بینم خیلی تازه است و هنوز چین و چروک بهش نیافتاده است؛ چشام از بس اشک نریخته زرد شده به فاصله ام با تو که نگاه می کنم از خودم ناامید می شوم به خودم می گویم آخر خط رسیده ام و آب از سرم گذشته و عجیب هنوز دست و پایی می زنم به خودم می گم خدا هنوز بهت امید داره نقطه بزار سر خط و شروع کن؛ اما بازهم و بازهم سرعت گیرهای معصیت رمق را از من می گیرد خدایا می ترسم از جون دادن و غسل شدن و کفن شدن و در تابوت قرار گرفتن و تشییع شدن داخل قبر رفتن و چال شدن . خدایا، حبیب من، مولای من، تو مرا می شناسی که چه بودم و چه شدم. یاد بعضی از عنایات تو میافتم، جگرم آتش می گیرد. حتماً بهتر از الان بودم که آن رویای صادق را نصیبم فرمودی. خدایا اگر قرار است بقیه عمرم صرف گناه شود زودتر مرا ببر، مرا ضایع نکن، غریبه نیستم، هرچی باشد مال خودت هستم. خدایا وقتی مردم منو توی قبر گذاشتن و رفتن، منتظرم ...منتظر شنیدن (انا اُضَیفُک) تو، امیدوارم به ضمانت امیرالمومنین، فاطمه، زینب، حسین، رقیه ، رباب، امام رضا، امام رضا، که خیلی موقع جون دادن منتظرشم. خدایا دوست داشتم بنده بهتری برای تو، فرزند دلسوزتر و اهل تر و راضی کننده تر برای پدر و مادرم، همسری صبورتر، مهربان تر و خوش اخلاق تر برای همسرم، پدری بهتر برای فرزندانم و فردی مشکل گشاتر برای اطرافیانم باشم.. از ائمه هدی شرمنده ام، پیرو خوبی برایشان نبودم، حافظ میراث آنها نبودم، از امام رضا شرمنده ام خیلی کم به زیارت مرقد مطهرش مشرف شدم، به شفاعتش امید و طمع دارم. از همه و همه حلالیت می طلبم. خدا را شاکرم که توفیق هجرت به خطه خونرنگ شمال غرب را نصیب این حقیر کرد. هجرتی که باعث نزدیکتر شدنم به خداوند تبارک و تعالی گردیدو در قدمگاه شهیدانی همچون بروجردی، کاظمی، حنیف پا گذاشتم. و اما چند خواهش: - حال که از این دنیا رفته ام، زود فراموشم نکنید، شب اول قبر تنهایم نگذارید ، حواستان به مراسم و مردم پرت نشود، به فکر من بیچاره هم باشید، برایم صدقه بدهید، روضه بخوانید، هفته ای یکبار سری به قبرم بزنید. آدم های خوب غسل و کفن و دفن و تشییع مرا انجام دهند. تربت ابی عبدالله یادتان نرود. دردهانم روی سینه ام درون قبرم. - برایم جوشن کبیر بخوانید، صبور باشید، بی تابی نکنید، در نالیدن چشم و هم چشمی نکنید، اگر اشکتان نمی آید زور اضافی نزنید. در تشییع جنازه ام چند آدم حسابی و مومن را هم دعوت کنید، تلاش کنید در تشییع جنازه ام عزیزان مومن زیادی شرکت کنند، مخصوصاً همکاران و مسئولان عزیزم موقع دفن جسمم به فکر من باشید، اعتقاداتم را یادآوری کنید. اگر جسمم در راه خدا خونین است بدانید به آرزویم رسیده ام ، پس بی تابی نکنید، برایم قرآن بخوانید و استغفار کنید. - اگر می شود زیر جنازه ام را افراد مسئله دار نگیرندو دست به جسمم نزنند. - رفقای روضه خوان ، اگر زحمتی نیست روضه بخوانند و برایم حواله کنند من هم پیش خود نگه می دارم تا روزی به دادشان برسد. - آه حسرت نکشید و به فکر باشید که نوبت شما هم دیر یا زود خواهد رسید.دعا کنید که با صورت خونین در راه خدا ، از این دنیا بروید. - مبلغ 50 هزار تومان بعنوان صدقه از طرف کسانی که به من حق دارند، داده شود. - مبلغ 50 هزار تومان بعنوان خمس های فوت شده (محض احتیاط)داده شود.کمک به فقرا فراموش نشود. خدایا آمدم به حضورت با جسمی خونین؛ خدایا گناهانم بس بزرگ و گران است اما به پاک شدنم به بهانه خونم امیدوار. خدایا گناه مرا در نظرت خوار و خفیف کرده اند اما به عزیزشدنم به بهانه خون دادنم در راه تو ، امیدوار. خدایا از روی دو ملک سوار بر دوشم خجلم. بوی تعفن ناشی از گنهکاریم آزارشان می دهد اما دلم به این خوش است که بوی بدم بواسطه جاری شدن خونم در راه تو مبدل به بوی خوش شود. و السلام علی عبادالله الصالحین سعید فنایی 5/11/91 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#نکات_سلامتی 🍎 📚📚✅ #تشخیص_کمخونی از زبان استاد اخوان 👌چشم را پایین کشیده و زیر پلک را دقت کنید 👇 👌اگر قرمز و کبود بود حاکی از #غلظت_خون است. 👌اگر خیلی قرمز بود حاکی از #پرخونی است. 👌اگر صورتی بود دلالت بر #کمخونی بیمار دارد . 👌البته غلظت و کمی و پری خون را از رگهای فنری صلبیه چشم هم میتوان فهمید که کار تخصصی است 🍐🍐🍐🍐🍐🍐🍐🍐🍐🍐 📌پوست وپاکسازی بدن 🔸 استفاده از #نوره و مصرف #شربت#سکنجبین روزانه فوق العاده توصیه میشود. 🔸 فضولات بدن را دفع میکند و‌به خنک شدن بدن کمک میکند 🔸 گذاشتن نوره به بدن هر هفته یا دوهفته یکبار یا نهایتا ماهی یکبار باعث تخلیه فضولات و سودای بدن شده 🔸 از انباشته شدن #سودا و‌#سرطان پیشگییری کرده بدن را تطهیر و پوست را تازه میکند😌 🔸 افرادی هستند که بعد از نوره گذاشتن جوش میزنند این نشانه ی خوبی است👌🏼 فضولات کبد و‌بدن از طریق این جوشها تخلیه شده و کبد پاک میشود و از لک های آینده پیشگیری میکند 🔸اما اگر دوست ندارید جوش بزند میتوانید نوره را با گلاب مخلوط کنید بجای اب و بعد از نوره روغن بنفشه زیتونی بمالید 🍊🍊🍊🍊🍊🍊🍊🍊🍊 💊💊استخوان ساز ها برمبنای طب سنتی عبارتند از : *خیار ( سرد و تر ) : خوردن خیار استخوان پیران را محکم می نماید . خوردن خیار دیر هضم است و در معده فاسد میشود و از این رو باید آن را با نمک خورد. * یونجه ( گرم و تر ) : خوردن یونجه تازه با عسل برای رشد استخوان و یا کمک به استخوان بندی کودکان مفید است  . ( خوردن یونجه بسیار نفاخ و کمی سمی است و بایستی با نبات خورده شود .) *جو ( سرد و خشک ) : خوردن ماء الشعیر در پیران و کودکان باعث محکم شدن استخوانها میشود و برای سرد مزاجها مضر است . فعالیت بدنی و ورزش باعث استحکام استخوان‌ها در هر سنی می‌شود. عدم تحرک و استراحت زیاد باعث تحلیل و دردهای استخوانی و پوکی آن می‌شود تغذیه و گیاهان مفید :  مصرف روغن حیوانی زرد گاوی تا ۵۰ سالگی در تغذیه ها ، روغن زیتون خوردن و مالش غیر خوراکی آن بر موضع درد ، شکرسرخ و یا شکر سفید ، آقطی سیاه ، زنجبیل با عسلاب ، غذاهائی که از مواد کلسیم و فسفردار برخوردارند ( کشک،کنجد،بادام،پنیر با گردو، ،نور آفتاب و میوه جات با پوست ) ، انواع کلم ، پونه ، نعناع ، کرفس ، جعفری ، مرزه ، پودر سنجد ، چهارمغز خشکبار بونداده مثل پسته و فندوق و بادام و گردو ، کنجد با پوست به صورت خام ، سبزی جات ، روغن زیتون ، تناول کله جوش ،خرما و شیره خرما ، خورشتهای پرچرب استخوان دار ، قلم شتر جوان ، نرمش روزانه ، آلوبخارا ، روغنهای بادام شیرین و تلخ خوردنی و مالیدنی ، رویال و گرده گل زنبورو بره موم {{{ مصرف قرص کلسیم به مدت طولانی باعث افزایش فشارخون ، سنگ کلیه و ورم معده میشود .}}}

🗯 رفتار صحیح با آدم‌های #فضول😐😅 #دکتر_سعید_عزیزی ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#پرسش_اعضا 🌻🍃 سلام عزیزان. چقد راهنمایهاتون قشنگه برای چروک پیشونی یه کرم برای چروک معرفی کنید ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام دوستان عزیز ممنون میشم سوال منو اگه اطلا عی دارید جواب بدید سوالم اینه وام ازدواج چقدر زمان می‌بره تا بتونیم بگیریم کسی بوده که زود گرفته باشه بی نهایت سپاسگزارم از پاسختون دعا گوی همه دوستان مجازی هستم موفق وسلامت باشید ان شا الله 🙏🙏 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام بزرگوار ،ببخشید بچم از کلاس اول تا الان که چهارمه درد معده داره،گفتن معدش عصبی شده و هرکار کردم و پیش هر دکتری چه سنتی چه مطب بردمش خوب نشد شب و روز میگه معدم درد میکنه چه خاکی تو سرم کنم؟ ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خدمت هم گروهای عزیز از دوستان خاهش میکنم اگر کسی تجربهی داره کمکم کنه من خانم ۵۲ ساله هستم الان حدود چهار پنج ماهه خونریزی دارم گاهی کمه گاهی زیاد دو روز پاکم ۱۰ روز پریود خاستم ببینم کسی تجربهی داره خونریزیم قط بشه یاعسگی اینجوری داشته ممنون از دوستان از ادمین خاهش میکنم سوال منو زود تر تو گروه بزارن با تشکر ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ من یک مشکل دارم دائما اسهال هستم اگر راه کار دارین لطفا بگین خسته شدم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام به همگی..ممنون بابت کانال بسیار عالیتون..من اولین باره که پیام میدم ممنون میشم بزارید داخل گروه پسرم نه سالشه و پشت سرش به اندازه یه سکه موهاش ریخته و نقطه های خیلی ریز سیاهی دیده میشه..بردم دکتر لوسیون بتامتازون داد تاثیری نداشت..میشه راهنمایی کنید چیکار کنم؟ مامان بردیا ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خسته نباشید ممنون از کانال خوبتون ببخشید من یه دختر چهارده ساله دارم که امسال عادت ماهانه شدن تا حالا پنج شیش مرتبه شدن ولی الان دوما هه که نشدن از نظر قد و وزن هم عالی هستن ولی زیاد می خوابه خاستم ببینم دارویی یا راه حلی دارین. ممنون #ایدی_ادمین 👇🌻🌻 @adminam1400

🗯تولدت مبارک ای صاحب زخمی ترین قلب، صاحب بزرگترین غم بشر، صاحب نگران ترین چشم ها😍🥰 ‌‌‌ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#یک_نکته_از_هزاران 🌱 بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ مردى از يونانى ها كه ادعاى طبابت مى كردند به آن حضرت گفت : زردى و صفره اى مى بينم كه به رنگ شما ظاهر شده ، و دو ساق باريكى مى بينم كه گمان نمى كنم شما را حمل كنند، اما زردى رنگ پس دواى آن نزد من است ، و اما دو ساق پاى باريك پس چاره اى براى بزرگ كردن آن نيست ، و راه كار اين است كه با خود مدارا كنى و كمتر راه بروى ، و بارى كه به دوش يا به سينه مى كشى را كمتر كنى ، و اما زردى رنگ پس دوايش نزد من است ، و آن اين است ، و دوايى بيرون آورد، حضرت فرمود: نفع اين دواى زردى را ذكر كردى ، آيا براى زياد شدن زردى و ضرر زدن به آن هم چيزى مى شناسى ؟ گفت : آرى يك دانه از اين و به دوايى اشاره كرد، و گفت : اگر كسى كه رنگش ‍ زرد است آن را بخورد فورا مى ميرد، على (ع ) فرمود: آن را به من بنما، پس ‍ آن را به حضرت داد، فرمود: مقدار و وزن اين چقدر است ؟ گفت : به اندازه دو مثقال است ، و سم كشنده اى كه مقدار يك حبه اش يك نفر را مى كشد، پس على (ع ) آن را گرفت و در دهان ريخت و عرق مختصرى كرد، و آن مرد شروع به لرزيدن كرد و با خود گفت : الان مرا به قتل على بن ابى طالب مى گيرند، و مى گويند: او را كشته است و كسى از من نمى پذيرد كه بگويم : او خودش بر نفس خود جنايت كرد، پس على (ع ) خنديد و فرمود: اى يونانى سالم ترين وقت بدن من الآن است ، و آنچه تو گمان كردى سم كشنده است به من ضررى نرساند، فرمود: پس چشمانت را بپوشان ، پوشاند، فرمود: باز كن ، باز كرد و به صورت على (ع ) نگاه كرد ديد سرخ و سفيد است ، و با قرمزى مخلوط شده ، و آن مرد چون او را ديد لرزيد، حضرت خنديد و فرمود: آن زردى كه گمان مى كردى در من است ، كجا است ؟ گفت : به خدا! گويا تو آن نيستى كه من قبلا ديدم ، آن وقت بسيار زرد بودى و اكنون گلگونى ! فرمود: پس زردى من به آن سمى كه خيال مى كردى كشنده من است بر طرف شد؛ و پاهايش را كشيد، و ساق هايش را برهنه كرد و فرمود: اما اين ساق هاى من پس تو گمان كردى من در حمل بار بر آنها بايد نسبت به بدنم مدارا كنم تا ساق هايم نشكند و من به تو مى گويم كه طب خدا بر خلاف طب تو است ، و دستش را به ستون چوبى بزرگى زد كه زير سقف آن مجلس ‍ بود و دو اطاق روى هم بالاى آن بود، و آن را حركت داده از جا كند و سطح و ديوارها و دو بالاخانه همه بلند شد و يونانى غش كرد. 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ در زمان خلافت عمر، اسيرى را آوردند و اسلام را بر او عرضه كردند ولى او نپذيرفت ، عمر دستور داد او را بكشند. اسير گفت : تشنه هستم مرا نكشيد. ظرفى پر از آب برايش آوردند. اسير گفت : در امان هستم آب بخورم ؟ عمر گفت : بلى . اسير آب را به زمين ريخت و عمر گفت : او را بكشيد؛ چون نيرنگ كرد. على (ع ) در مجلس حضور داشت فرمود: نمى توانيد او را بكشيد؛ چون به او امان داديد. عمر گفت : با او چه بايد بكنم ؟ حضرت فرمود: ((با قيمت عادلانه به يكى از مسلمانان بفروش )). عمر گفت : چه كسى او را مى خرد؟ حضرت فرمود:((من )). عمر گفت : ((مال تو باشد)). على (ع ) ظرف را به دستش گرفت و دعا كرد، آب در ظرف جمع شد. اسير با ديدن اين صحنه مسلمان شد. حضرت نيز او را آزاد كرد و او هميشه ملازم مسجد بود و عبادت مى كرد و او همان هرمزان بود. وقتى كه ابولؤ لؤ عمر را ضربت زد، عبيدالله بن عمر خيال كرد هرمزان او را كشته است . از اين رو وارد مسجد شد و او را كشت و جريان را به عمر گفتند. عمر گفت : اشتباه كردى . ابولؤ لؤ به من ضربت زد و هرمزان غلام على (ع ) است . سپس وصيت كرد، عبيدالله را قصاص كنند. اما وقتى عمر از دنيا رفت و عثمان خليفه شد، عبيدالله را قصاص نكرد. على (ع ) فرمود: اگر من خليفه مى شدم ، او را مى كشتم . وقتى كه عثمان كشته شد، عبيدالله به سوى معاويه فرار كرد. و در جنگ صفين در حالى كه دو شمشير حمايل داشت ، على (ع ) او را كشت . ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#نکته 🌸✅ 💟 #زیبا_شدن_فرزند 💟 1⃣.مداومت پدر و مادر بر خوردن انار قبل و بعد از انعقاد نطفه. *«أَكْلُ‌ الرُّمَّانِ‌ يَزِيدُ فِي‌ مَاءِ الرَّجُلِ وَ يُحَسِّنُ الْوَلَد»(المحاسن ج 2 ص 546) *«یعنی خوردن انار آب مرد را زیاد می‌کند و فرزند را زیبا می‌کند» 2⃣.مداومت پدر و مادر بر خوردن "به" قبل از انعقاد نطفه.خصوصا خوردن آن در ناشتا 3⃣.مادر در دوره بارداری "به"و گلابی زیاد بخورد. 4⃣.مداومت پدر و مادر بر خوردن برگ کاسنی قبل و بعد از انعقاد نطفه( فرزند را در نهایت زیبایی قرار می‌دهد) *«عن الصادق علیه السلام:عَلَيْكَ‌ بِالْهِنْدَبَاءِ فَإِنَّهُ يَزِيدُ فِي الْمَاءِ وَ يُحَسِّنُ الْوَلَدَ»(الکافی ج 6 ص 363) *«یعنی بر تو باد کاسنی زیرا آب را زیاد می‌کند و فرزند را زیبا می‌کند» 5⃣.مادر در دوران بارداری مو ها را با حنا خضاب کند *«الْحِنَّاءُ يَذْهَبُ‌ بِالسَّهَكِ‌ وَ يَزِيدُ فِي مَاءِ الْوَجْهِ وَ يُطَيِّبُ النَّكْهَةَ وَ يُحَسِّنُ الْوَلَد»(الکافی ج 6 ص 484) *«یعنی حناء بوی بد بدن را برطرف می‌کند و آب صورت و طراوت صورت را زیاد می‌کند و بوی دهان را خوش می‌کند و فرزند را زیبا می‌کند» 6⃣.پدر و مادر قبل از انعقاد نطفه گلابی زیاد بخورند. 7⃣.مادر در دوران بارداری خربزه و پنیر(طبیعی مثل لیقوان) زیاد بخورد. *«ما من امرأة حاملة أكلت البطيخ بالجبن إلا يكون مولودها حسن الوجه والخلق.»(البحار ج 59 ص 299) *یعنی «نیست زن حامله‌ای که خربزه با پنیر بخورد مگر اینکه فرزند او صورت و بدن زیبا خواهد داشت.» ************************