فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش مصطفی هست🥰✋
*شهیدی که شهادت خود را در تاسوعا پیش بینی کرد*🏴
*شهید مصطفی صدر زاده*🌹
تاریخ تولد: ۱۹ / ۶ / ۱۳۶۵
تاریخ شهادت: ۱ / ۸ / ۱۳۹۴
محل تولد: خوزستان/شوشتر
محل شهادت: حلب/ سوریه
🌹شهید صدرزاده با نام جهادی سید ابراهیم *ابتدا اجازهی اعزام به او ندادند*🥀کمتر از ۲ ماه لحجه افغانستانی را یاد گرفت *و به مسئول اعزام گفت که یک افغانستانی است!*🌷او را اعزام کردند و بعدها فرمانده گردان عمارشد💫 مادرش← *مصطفی در کودکی نذر حضرت ابوالفضل شد💚 هر سال تاسوعا برا سلامتی مصطفی شیر پخش میکردیم*🥛پدرش← شب قبل از شهادت به یکی از مسئولین آنجا میگوید: *این وصیت را ضبط کن*🌷 آن بنده خدا اولش فکر میکند مصطفی شوخی میکند، *برای همین چند لحظه ای ضبط میکند*🎥 مصطفی میگوید: *فردا روز تاسوعا است🏴 و در رحمت خدا باز است حال میدهد که فردا شهید بشی*🕊️بعد مصطفی میگوید: حرف هایم را بشنو اگر میخواهی ضبط نکن🥀 *فقط این را بدان من تا قبل از ظهر تاسوعا🏴 بین شما نفس میکشم*🌷و اگر شهید نشدم شما میتوانی من را تیرباران کنی🥀 *و اینکه من با یک گلوله شهید میشوم و تاسوعا میروم پیش حضرت ابوالفضل(ع)»*💚 نمیدانم خواب دیده بود یا به او الهام شده بود✨ *اما او طبق حرفش قبل از ظهر تاسوعا🏴 با اصابت یک گلوله*🥀🖤 شربت شهادت را نوشید🕊️🕋
*شهید مصطفی صدر زاده*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
Zeynab:Roos..🖤💔
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
7شهریور99.رائفیپور.mp3
22.33M
🔊 سخنرانی استاد رائفی پور
📝« ظرفیت تمدن سازی عاشورا -جلسه ٣١»
📅 ٦ شهریور ١٣٩٩ - تهران-هیئت سید الشهدا
🍃
🥀🍃 @takhooda 🕊
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
مداحی آنلاین - زینب باید صبور باشی - بیوکافی.mp3
7.49M
🔳 #واحد #عاشورا #محرم
🌴زینب باید صبور باشی
🌴اگه منم دیگه برم
🎤 #ابوذر_بیوکافی
👌بسیار دلنشین
🍃
🥀🍃 @takhooda 🕊
【 زندگی به سبک شهدا 】🔖
ذکرعملی
علیبادامی:
میگفتی:ذکرظاهریارزشیندارد.ذکرباید عملیباشد.خدارابهخاطرنعمتهاییکهبه مادادهعملا"شکرکنید.
یکشببعدازمراسماحیا،تاصبحمردمرا
ازامامزادهیحییتاخانه هایشانرساندی.آنقدراینمسیر،را رفتیوآمدیتاخیالتراحتشدکه دیگرهیچکسباقینماندهاست.
میگفتی:اینشکراست.خدابهمن ماشینداده؛اینطوریشکرشرابهجامیآورم.
❥•#شهیدحسنترك•
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
مداحی آنلاین - ای بال و پرم واویلا - نریمانی.mp3
7.52M
🔳 #زمینه #شام_غریبان #محرم
🌴ای بال و پرم واویلا
🌴رفتی از حرم واویلا
🎤 #سید_رضا_نریمانی
👌بسیار دلنشین
🍃
🥀🍃 @takhooda 🕊
سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش اصغر هست🥰✋
*شهیدی که در ظهر عاشورا تیر به پیشانیاش نشست*🏴
*شهید علی اصغر وصالی تهرانی فرد*🌹
تاریخ تولد: ۱۳۲۹
تاریخ شهادت: ۲۸ / ۸ / ۱۳۵۹
محل تولد: تهران
محل شهادت: گیلانغرب
🌹 در *فیلم "چ"* شخصیت شهید اصغر وصالی، بابک حمیدیان نقش او را بازی کرده🌷همرزم← *نزديکیهای ظهر عاشورا🏴چند گلوله به سر🥀و کتفش خورد🥀و از بالای تپه به زمين افتاد*🖤🥀همرزمش سريع خودش را به او رساند. اصغر اسلحه اش را به او داد و گفت: *«اسلحه ام را بگير تا به دست دشمن نيفتد.جنازه ام را هم با خود ببريد»*🌷همسرش← *تیر به سر اصغر خورده بود و بی هوش بود*🥀بالای سرش دکتر انصاری رو دیدم. او را می شناختیم🌷تا منو دید گفت: *«باور کن هرکاری از دستم برمیآمد کردم ولی نشد.»*🥀گفت: *«تیر ناحیهای از سر خورده که حتما کور خواهد شد.»*🥀 گفتم: «تا آخر عمر باهاش میمونم.» گفت: *«احتمال فلج بودنش بسیار زیاده.»*🥀 گفتم: «هستم.»گفت: *«زندگی خیلی سخت میشه براتون.»*🥀گفتم: «اصلا حرفشو نزن فقط نگهش دار.»🥀 *نیمههای شب 28 آبان بود*🌙دیدم هنوز حلقهاش دستش هست. *آقای آزاد گفت هرچه کردیم که حلقه را دربیاوریم، انگشتش را خم کرد و اجازه نداد.‼️ "خیلی تعجب آور است"* در نهایت *او تنها ۴۰ روز از شهادت برادرش میگذشت*🥀که به ملکوت اعلی پرواز کرد🕊️🕋
*شهید علی اصغر وصالی تهرانی فرد*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
Zeynab:Roos..🖤💔
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
4_5933946877945841659.mp3
23.01M
🔊 سخنرانی استاد رائفی پور
📝« ظرفیت تمدن سازی عاشورا -جلسه ٣٢»
📅 ٧ شهریور ١٣٩٩ - تهران-هیئت سید الشهدا
🍃
🥀🍃 @takhooda 🕊
【 زندگی به سبک شهدا 】🔖
اوجخونسردی
بچـههـای محـل مشغـول بازی بودند که ابراهیـم وارد کوچه شد.بازی آنقدر گرم بود که هیچکس متوجه حضور ابراهیم نشد.یکی از بچهها توپ را محکم به طرف دروازه شوت کرد؛اما به جای اینکه به تور دروازه بخورد،محکم به صورت ابراهیم خورد.بچهها بیمعطلی پا به فرار گذاشتند. با آن قد و هیکلی که ابراهیم داشت،باید هم فرار میکردند! صورت ابراهیم سرخِ سرخ شده بود. لحظهای روی زمین نشست تا دردش آرام بگیرد. همینطور که نشسته بود، پلاستیک گردو را از ساک دستیاش درآورد؛ کنار دروازه گذاشت و داد زد: بچهها کجا رفتید؟!بیایید براتون گردو آوردم :)🌱
❥•#شهیدابراهیمهادی•
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
اکنون که اسارتم روبه پایان است✔️
جادارد کہ من
#یک_سوم_پاداش_اسارتم_را
اگر پاداشے داشته باشد ،
بہ #همسری تقدیم کنم که سال ها
رنج فراق و در به درے را
با صمیم قلب تحمل نمود...❤️
و در غیاب این حقیر٬
زندگی رابه خوبی #اداره کرد
و #فرزندان را بہ شایستگے #پرورش داد...👌❤️
❣سید آزادگان
مرحوم #علی_اکبر_ابوترابی
#دوازده_خرداد
#سالروز_فوت_سیدعلی_اکبر_ابوترابی
📚برگرفته از کتاب بانوی انتظار
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
41.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این ویدئو با دقت ببینید و نشر دهید👆
.
⚠️سه روز قبل از عاشورا دوتا کانکس گذاشتن دور نخل که مردم تفت(یزد) نتونن نخل برداری کنند..
🔴شب عاشورا حدود ساعت ۳ شب جوشکار آوردن که این دوتا کانکس را به جوش بده که مردم نتونن کانکس را بردارند...
💥دستِ ازقضا هنگام جوشکاری کانکس آتش میگیره(داخل کانکس پُراز پتو بوده)! جوشکارها فرار میکنند..
👈مردم متوجه میشن و چون شب عاشورا بوده و خیلی از عزادارها بیدار بودن، میریزن توی حسینیه و در دل شب نخل را بلند میکنن و شروع به عزاداری..
👈بعد قفل های درب انبارها را میشکنند و پرده و پارچه های نخل را از انبار بیرون میارن و نخل را سیاه پوش میکنن..
👈کاملا حسینیه و نخل را آماده برای روز عاشورا ، بعداز ظهر عاشورا به خاطر این اتفاق معجزه آسا مردم بهتر از سالهای گذشته مراسم نخل برداری را انجام میدهند..
🏴با آل علی هرکه در افتاد ، ور افتاد..
اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
🍃
🌼🍃 @takhooda 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*شهیدی که همانند اربابش حسین(ع) سرش بریده شد*🖤🥀
*شهید سید میلاد مصطفوی*🌹
تاریخ تولد: ۱۵ / ۲ / ۱۳۶۵
تاریخ شهادت: ۲۵ / ۷ / ۱۳۹۴
محل تولد: همدان / بهار
محل شهادت: سوریه
🌹همرزم← بهش گفتم، «سید وصیتی نداری، نمازی، روزهای؟» گفت، *«من حتی یک روز نماز و روزه قضا ندارم* خیالم راحت است، مادرم ما را از کودکی اهل نماز و روزه تربیت کرد.» *گفت من ۱۵ سال است که نماز صبحم قضا نشده است!»*🌷 در ذهنم حساب کردم، سید ۲۹ سالش بود یعنی هیچ نماز قضایی نداشت؟! برایم عجیب بود و من رو به فکر فرو برد‼️ پدرش← *او توسط تک تیر انداز دشمن از ناحیه ی گلو مورد اصابت گلوله قرار گرفت*، دوستانش بعد از دو ساعت درگیری موفق به عقب آوردن پیکر میلاد نشده بودند🥀و تنها توانسته بودند که پیکرش را در فاصله نزدیک و در یک جای امن قرار دهند💫 *اما بعد از درگیری میبینند که پیکرش نیست*🥀 او در پی گمنامی بود *و عاقبت نیز گمنامی نصیبش شد*🌷«میلاد به خواب دوستش آمده بود و عنوان کرده بود *در مکان دیگری پیکرش مخفی شده است*💫 او گفته بود *میخواستم گمنام بمانم، اما به خاطر پدرم بازمیگردم🌷پیکرش بدون سر و پا🥀در کنار درختی🌳 با فاصلهای از محل اولیه پیدا شد🌷* سرانجام *او همزمان با تاسوعا و عاشورا🏴 به شهادت رسید و توسط داعش سرش جدا🥀🖤و بدنش قطعه قطعه شد*🕊️🕋
*شهید سید میلاد مصطفوی*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
Zeynab:Roos..🖤💔
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
🕊 #دوستان_شهدا 🕊
🔴 برخورد تند یکی از مدافعان حرم به #سردار_سلیمانی در بین سخنرانی ایشان
یکی از روزهایی که نزدیک عملیات سرنوشتساز حلب بود #حاج_قاسم_سلیمانی رزمندگان را جمع کرده بود و برایشان صحبت میکرد. به آنها میگفت سعی کنید روی پای خودتان باشید. تلاش کنید خَلَف صالحی برای پیشینیانتان باشید و... در اثنای صحبتهای حاج قاسم یکی از برادران مدافع حرم که ظاهراً حاج قاسم را نمیشناخت از انتهای جمعیت بلند شد و فریاد زد: حاج آقا تو که این قدر ما را موعظه میکنی خودت گروه چندی؟ ما همه مات مانده بودیم. از شدت تعجب و ناراحتی زبانمان بند آمده بود. تا آمدیم خودمان را جمع و جور کنیم و حرفی بزنیم دیدیم حاج قاسم شروع کرد به جواب دادن: من گروه صفر هستم. گریه میکرد و میگفت: من هنوز لیاقت پیدا نکردم...
📄 روزنامه کیهان، ۲۶ اسفند ۱۳۹۷
🥀 #شهدا_هویت_جاودان_تاریخ
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
#ازبابـڪ_بگو:)
همرزم شهیدنوری:
شبورود به بوڪمال بود. تمـام گردان داشـت وارد شـهر میشد.
برخـی از مـردم هنوز تو شـهر بودند..
ماگـروه موشـڪی بودیـم، بایـد جـاهای خاص مستقر میـشدیم.. چنـد دقـیقه ای رفتـیم بـالای یـه خـونه و مراقـب اطراف بـودیم
یه پیرمـرد به هـمراه ۳ بچه ڪه از سه چهار سـاله تا ده یازده سـاله با لـباس های پاره پوره و قـیافه های حـموم نرفته جـلوی ساختمان نشسته بودند ڪه ما بدونیم اونـجا خانواده زنـدگی میڪنه..
مـا ایرانی ها هـم ڪه عاشق بچه ڪوچولو، خواسـتیم یڪم بچـه هارو نوازش ڪنـیم..فڪرش رو بڪن بچه ای ڪه تمام عـمرش داعـشی دیـده، حالا با دیدن ماڪه لبـاس نـظامی پوشیدیم قطعا میـترسه.
لـباس مـنم طرحـش مثل لبـاس داعـشیا بود، موقعی ڪه رفتیـم نزدیڪشون، اون بچـه ڪوچیڪ ترسیـد و چنـد قدم عقب رفـت مـاهم ڪه دیگه ڪاریش نداشتیم
موقـع بیرون اومـدن از خـونه، نتونستم جلوی خودمو بگـیرم بچه هارو بغل ڪردم و بوسـیدمشون #عـارف رفت از تو مـاشـین باقـلوا آورد و به بـچه ها تعارف ڪرد..
باقـی بچه هـای تیـم اومدند و اون بچه ها رو ڪمی نوازش ڪردند و باهـاشون دست دادند..
#بابڪ رانـنده ما بـود. سوییچ رو بـهش دادم
گفتم بشـین بریم..گفـت حوصله ندارم خودت بشین.نشسـتم تو ماشـین و همین ڪه حرڪت ڪردیم #بابڪ زد زیر گریه..
اون لحـظه بود ڪه از اعماق قلبـم حسـرت اون حالش رو خوردم💔..
#شهیــدبابــڪ_نوری✨
#شهیدمدافع_حرم
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊