eitaa logo
بابازی، الگونمایی فعالان بازی
2.8هزار دنبال‌کننده
239 عکس
43 ویدیو
5 فایل
کانال معرفی بازی های کودک، نوجوان و بزرگسال @babazi_to ارتباط با ما: @babazi_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️ 🔻بازی زبان مشترک کودکان ایرانی و عراقی 🔶 بی زبانی! 🔹سه سال پیش در ایام ، یک روز از سفر را در شهر بودیم. نزدیک پر بود از مردم محلی که اصرار می‌کردند شب را مهمانشان باشیم. بعد از زیارت، خیلی اتفاقی با یکی از آن ها همراه شدیم و سوار بر ماشین حرکت کردیم و کم کم انگار داشتیم از شهر دور می‌شدیم. هر بار که با جملات درهم از کلمات عربی و فارسی، فاصله تا منزل را می‌پرسیدم، می‌خندید و می‌گفت: قریب قریب. هر طور بود بالاخره رسیدیم. 🔶 یک خانه قدیمی با حیاطی با دیوارهای سیمانی و چند اتاق. خانم خانه و بقیه خانم ها در اتاقی منتظر ما نشسته بودند، یک مادربزرگ با صورت گرد و مهربان. دلیل صفای خانه را در مهر صورت مادربزرگ پیدا کردم. شروع به صحبت و خوش آمدگویی کردند و نهایت جواب ما یک شکرا و یک لبخند بود. 🔶 هم بازی هایی که هم زبان شدند! 🔹 همین متوجه نشدن صحبت هایشان بهانه ای بود که حواسم سمت ها پرت شود. خنده های نوه های مادربزرگ آن طرف اتاق و لبخند ما در این طرف اتاق. دلیل این خنده ها و لبخند ها شکلک هایی بود که بینشان رد و بدل می‌شد. هنوز چند دقیقه نگذشته بود ولی آن ها را شروع کرده بودند، بعد هم بچه ها بلند شدند و با دست اشاره کردند که بچه ها همراهشان بروند. 🔹چند دقیقه نگذشته بود که صدای بازی بچه ها در حیاط بلند شد، بچه ها راحت تر از ما توانسته بودند با هم ارتباط بگیرند. انگار بازی شان بود. زبان مشترک برای لذت بردن از با هم بودن و این لحظه را زندگی کردن. حالا در جریان این زندگی، اش، هم زبانش باشد یا نباشد، فرق چندانی برایش نمی‌کند. در نهایت با چند اخم و لبخند احساساتشان را به هم نشان می‌دهند. قهرکردن هم که زبان خاصی نمی‌خواهد و اش یکی است. فقط گذشت و دلجویی می‌خواهد که در فطرتشان یکی است. انگار خود بازی کردن هم یک ویژگی مشترک بین بچه ها است که از هر راهی با هر همبازی دنبال برآورده کردنش هستند. 🔸شب خوبی را در خانه باصفای مادربزرگ صبح کردیم. به رسم ایرانی ها موقع خداحافظی هدایای کوچکی را تقدیم بچه ها کردیم ولی انگار ذوق بازی کردنشان با هم بیشتر از گرفتن هدیه بود. 📌فاطمه سادات حسینی، مادر و فعال حوزه بازی کودک ، کاشان 🔻دوهفته نامه بابازی ، شماره ۲ ، بخش 🛑 انتشار مطالب با ذکر منبع، بلامانع است. 🔆 بابازی، باشگاه نوآوران بازی http://eitaa.com/babaziclub
بابازی، الگونمایی فعالان بازی
🔰بازی، دریچه‌ای برای ارتباط 🔻بابازی امروز از بانوی دغدغه‌مندی می‌نویسد که را ، موثر و راهی برای ارتباط‌گیری بین خودش و نسل امروز می‌داند و همچنین بازی کردن را با پاسخ به شبهات دانش‌آموزان همراه کرده‌است. 🔻خانم زهرا کاردانی متولد ۱۳۶۲ و اهل شهرستان خراسان رضوی است که با شرکت در یکی از رویدادهای بابازی پا در عرصه فعالیت بازی‌محور آن‌هم با هدف تبیین و روشنگری گذاشت. 🔸«بعد از وقایع ۱۴۰۱ و شکل‌گیری برخی شبهات برای دانش‌آموزان، آموزش و پرورش از بانوانی که طرح مطالعاتی کتب شهید مطهری را گذرانده بودند درخواست کرد برای گفت‌وگو و رفع شبهه با دانش‌آموزان به‌عنوان مربی آمادگی دفاعی وارد مدارس پایه شوند، من هم یکی از آن‌ مربی‌ها بودم اما ارتباط و اثرگذاری موفقیت‌آمیزی بین ما و دانش‌آموزان شکل نگرفت و از آن زمان من به دنبال روش بهتری برای با نسل نوجوان بودم که در نهایت به رسیدم. 🔹بعد از شرکت در دوره تابستان ۱۴۰۲ و شنیدن تجربیات فعالان این حوزه تصمیم گرفتم من هم قدمی در این راستا بردارم، بنابراین به معاونت آموزش و پرورش شهرستان مراجعه کردم و درخواست کردم من را به‌عنوان ، بدون دریافت هیچ هزینه‌ای، به مدرسه‌ای اعزام کنند.» 🔻خانم کاردانی با موافقت آموزش و پرورش از آبان ۱۴۰۲ به‌عنوان مربی بازی وارد مدرسه مرحوم زنده جانی شدند و هفته‌ای سه روز، در زنگ‌های تفکر، با پایه هفتم، هشتم و نهم متوسطه برنامه داشتند. 🔻درمورد نحوه اجرای بازی‌ها از زبان خانم کاردانی بشنوید: 🔸«به‌عنوان مربی بازی وارد مدرسه شدم، با بچه‌ها در حیاط، نمازخانه یا در کلاس بازی می‌کردیم، از آنجایی که مخاطبم بچه‌های دوره متوسطه بودند سعی می‌کردم بازی‌هایی را انتخاب کنم که جذاب و هیجان‌انگیز باشند تا بچه‌ها به بازی کردن ترغیب شوند، گاهی مثل تیزبین، آرینا یا اونو را که فرزندان خودم در منزل بازی می‌کردند، به مدرسه می‌آوردم و زمانی که هوا بهتر بود بازی‌های مثل وسطی، بشین و نشین و یک جور دیگه راه برو و.... را انجام می‌دادیم. مواردی هم بود که خود بچه‌ها بازی پیشنهاد میدادند یا از منزل بازی کارتی جدید می‌آوردند، من هم گاهی اوقات نقش مربی بازی را داشتم و گاهی مانند یک دوست در کنار بچه‌ها در بازی‌ها شرکت می‌کردم.» 🔸«همانطور که فکر میکردم، بازی را بین من و نسل نوجوان باز کرد و من کم کم در خلال بازی‌ها و با توجه به شرایط و بحث‌هایی که پیش می‌آمد در مورد مسائل مختلف، مثل احکام، نماز، حقوق زن ‌و... با بچه‌ها صحبت می‌کردم و دانش‌آموزان هم بدون نگرانی هم‌کلام می‌شدند وبه نوعی یک در زمان کلاس بازی شکل می‌گرفت. بعد از جلسه ای که درباره نماز صحبت شد به تعداد نمازخوان های کلاس اضافه شد و حتی شماره شخصی من را می‌گرفتند و در مواقع دیگر هم اگر سوالی داشتند با من درمیان می‌گذاشتند، ارتباط و حسن اعتمادی بین ما بوجود آمد که اگر نبود هرگز شکل نمی‌گرفت.» 🔻ارتباط بین خانم کاردانی و دانش‌آموزان مدرسه بعد از پایان سال تحصیلی هم در مواردی همچنان ادامه دارد و خانم کاردانی علاقه مند است که بتواند در آینده با همکاری آموزش و‌ پرورش و مربیان دیگر این طرح را در مدارس کاشمر توسعه بدهد. 🔆بابازی، باشگاه نوآوران بازی 🆔 http://eitaa.com/babaziclub