eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
32 ویدیو
568 فایل
🔸کانال فروشگاه محصولات فرهنگی↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 09052226697 آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک ۵۰ فروشگاه فرهنگی بابُ الحَرَم 🔸کانال متن روضه: @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
● زمزمه شب ۲۳ ماه مبارک ● با گریز به قتلگاه و آغاز اسارت آل الله ع (لطفا بند ۳ رعایت شود و ضمن عدم انتشار، در حال خاص خود خوانده شود.) خدای مهربونم . خالق آسمونم بندَت اومد با سربزیری با کوله بار گناه . به امّیدت یا الله اومد که دستش و بگیری تو این شب قدر . رحمی به من کن . جز تو ندارم حالم خرابه . چشام پر آبه . دارم میبارم زود در و وا کن . ببین که عبد . گریونتم من هر چی که باشم . خودت میدونی . مهمونتم من امشب بحق زهرا س . من و ببخش خدایا ● من و ببخش خدایا . . . . . . میخوام دیگه خوب بشم . پیش تو محبوب بشم میخوام ایشالا رو سفید شم بَدیم رو جبران کنم . عمل به قرآن کنم آخرشم دیگه شهید شم پاکم کن امشب . بحق اون که . خاکش نکردن رحمی به جسم صد پاره و صد چاکش نکردن بحق اون که . رو خاک گرم مقتل سرش بود از توی مقتل . شاهد اشکای دخترش بود رخت اسارت . سوغات این دشت به خواهرش بود به خون پاک آقا . من و ببخش خدایا ● من و ببخش خدایا . . . . . . پاشو غریب مادر . پاشو عزیز برادر ای که به قلب من امیری برا دلم دعا کن . خواهرت و نگا کن که پوشیده رخت اسیری پاشو برادر . اگه نباشی . تو در بر من شمر و سنان و حرمله میشن همسفر من پاشو حسین جان . با اینکه دیگه . تو سر نداری آی غیرت الله ‌. آخه مگه تو . دختر نداری این مردایی که مستن . دستای ما رو بستن ● حسین خدانگهدار . . . . . . سبک از برادر عزیزم: شعر از حقیر روسیاه:
108.5K
. گریم ز داغ آن نور اعلا ذکر عالم شد یا علی مولا یا علی مولا... شد شب سوّم از شبهای قدر خدا دهد بر آل عبا صبر موسم اشک و سوز و بُکا شد مسجدِ کوفه دارُالعزا شد آسمان از این غم سینه چاک است خورشید عالَم در زیر خاک است حاجتروا شد چه غریبانه تدفینش مثل زهرا شبانه آه و واویلا آه و واویلا... نشسته بر جانْ داغِ عظیمی زینب و رنج و درد یتیمی با اشک چشم و با سوز سینه قیاسی دارد یاد مدینه بابا رفته با یک قلبِ خسته مادر دلخون و پهلو شکسته بابا بر جانش از غم نشانه مادر آزرده با تازیانه بابا و ظلم و جور تحمیلی مادر و جای ضربه ی سیلی 🎤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. . چرا امشب خانه حیدر ساقی کوثر گشته غمخا نه چرا امشب ناله بر خیزد ازدل شمع قلب پروانه چرا امشب زینب کبری میزند برسر اندرآن خانه دم بدم گوید مونس جا نم ای علی جانم ای علی جانم ●●●●●●●●●●●●● چرا امشب آسمان یکسر در فغان است تیره وتار است چرا امشب مجتبی یاران سینه سوزان دیده خون باراست جرا امشب شاه مظلومان دل پریشان سر بدیوار است با شد این ذکرش ماه تا با نم ای پدر جانم ای پدر جا نم ●●●●●●●●●●●● چرا امشب بانگ تکبیراز سوی نخلستا نها نمی آید چرا امشب ذکر تسبیح میرو مولای ما نمی آید چرا امشب صوت جان سوزش همچو دیگر شبها نمی آید سوزد ازاین غم قلب سو زانم ای علی جانم ای علی جا نم ●●●●●●●●●●●● چرا امشب مسجد کوفه زین الم باشد ساکت و آرام چرا امشب زیر لب دارد شکوه ها ازاین گردش ایام چرا امشب از کرم ناید اولین مظلوم غم خور ایتام من چو ( شیدا یم ) دیده گریانم ای علی جانم ای علی جا نم .
لحظه ها ،لحظه های خوبی واسه ی بندگیه این روزا ،روزای چشیدن طعم تشنگیه ببین چشامو که خیسه مقتل اینو مینویسه : (وقتی مقتل مینویسه) قُتِلَ ابْنُ رَسُولِ اللَّهِ ،عَطْشَاناً  آخه چطوری من آب بخورم این روزا؟ وقتی که تو تشته بودی زیر دست و پا ای آقا (۳) چقدر زخمیه. تموم تنت دارم دق میکنم تورو (غریب کشتنت)۲ غریب کشتنت ... -------------------- لحظه ها،لحظه های خوبی واسه ی بندگیه این روزا ،روزایی برای درک گرسنگیه کی درد منو میدونه وقتی روضه خون میخونه : قُتِلَ ابْنُ رَسُولِ اللَّهِ ،جَائِعاً آخه چطور افطار بکنم این روزا ؟ وقتی تو گرسنه بودی تو گودال آقا ای آقا (۳) جسارت شده،به پیراهنت دارم دق میکنم تورو (غریب کشتنت)۲ غریب کشتنت ... -------------------- لحظه ها،لحظه های خوبی واسه ی بندگیه گریه تو،روضه ی تو از واجبات زندگیه روضه خون تو مادره روضه ی تن بی سرِ... قُتِلَ ابْنُ رَسُولِ اللَّهِ ،ذَبیحاً مگه میشه من نمیرم از این غم آقا؟ سر تورو زینب دیده روی نیزه ها ای آقا (۳) میخنده چرا،آخه دشمنت؟ دارم دق میکنم تورو (غریب کشتنت)۲ غریب کشتنت ...
دنيا به چه دردی میخوره وقتی دقیقه ها شده برام اسارت دنیا به چه دردی میخوره وقتی نمیتونم برم حرم زیارت آه شدم /ابر شدم دوری از تو بهم ریخته منو امام حسین اشک شدم /غم شدم بیا بشنو صدا سینه زنُ امام حسین میخوام بیخیال دنیاشم میخوام بندگی کنم باتو میشه بیشتر پیشت باشم؟ میخوام زندگی کنم با تو رحمت الله الواسعه / یا حسین ۲ __________ دنیا به چه دردی میخوره وقتی حریف بغض تو گلوم نمیشه دنیا به چه دردی میخوره وقتی جدایی بینمون تموم نمیشه دل به دل /راه داره اگه دوسِت دارم خوب میدونم دوسم داری نورِعین/یا حسین بدی مو میپوشونی و به روم نمیاری همه اعتبارمه روضه ت شدی فکر و ذکر هر روزم چشامو به پرچم سرخت تا عمر دارم آقا میدوزم رحمت الله الواسعه/ یاحسین ۲ __________ دنیا به چه دردی میخوره وقتی گناه نمیزاره چشام بباره دنیا به چه دردی میخوره وقتی گدات حال خوشی دیگه نداره کاری کن/واسه من دارم از دست میرم ای همه ی امید من خواهشم/اینه که منو رد نکن از در خونه ت جون حسن بهت قول میدم که آدم شم میدونم آقا خراب کردم تو که خیر کثیر هستی نگام کن دوباره برگردم رحمت الله علیه الواسعه/ یاحسین ۲
● زمزمه شب ۲۳ ماه مبارک ● با گریز به قتلگاه و آغاز اسارت آل الله ع (لطفا بند ۳ رعایت شود و ضمن عدم انتشار، در حال خاص خود خوانده شود.) خدای مهربونم . خالق آسمونم بندَت اومد با سربزیری با کوله بار گناه . به امّیدت یا الله اومد که دستش و بگیری تو این شب قدر . رحمی به من کن . جز تو ندارم حالم خرابه . چشام پر آبه . دارم میبارم زود در و وا کن . ببین که عبد . گریونتم من هر چی که باشم . خودت میدونی . مهمونتم من امشب بحق زهرا س . من و ببخش خدایا ● من و ببخش خدایا . . . . . . میخوام دیگه خوب بشم . پیش تو محبوب بشم میخوام ایشالا رو سفید شم بَدیم رو جبران کنم . عمل به قرآن کنم آخرشم دیگه شهید شم پاکم کن امشب . بحق اون که . خاکش نکردن رحمی به جسم صد پاره و صد چاکش نکردن بحق اون که . رو خاک گرم مقتل سرش بود از توی مقتل . شاهد اشکای دخترش بود رخت اسارت . سوغات این دشت به خواهرش بود به خون پاک آقا . من و ببخش خدایا ● من و ببخش خدایا . . . . . . پاشو غریب مادر . پاشو عزیز برادر ای که به قلب من امیری برا دلم دعا کن . خواهرت و نگا کن که پوشیده رخت اسیری پاشو برادر . اگه نباشی . تو در بر من شمر و سنان و حرمله میشن همسفر من پاشو حسین جان . با اینکه دیگه . تو سر نداری آی غیرت الله ‌. آخه مگه تو . دختر نداری این مردایی که مستن . دستای ما رو بستن ● حسین خدانگهدار . . . . . . سبک از برادر عزیزم: شعر از حقیر روسیاه:
آمدم سرزده بی حرف و سخن خسته ام خسته ز آلوده شدن به بزرگیت نظر کن نه به من من شکستم دل تو! تو نشکن تو بزرگی و حقیرم العفو! باز تحویل بگیرم العفو! یخ فروشم که یخم آب شده بنده ات بنده ی ناباب شده با هوی و هوسش خواب شده سخت شرمنده ارباب شده پشت کردم به حسین خام شدم باعث گریه ی اقام شدم هیچکس دورو برم نیست که نیست فکر توبه به سرم نیست که نیست اشک و حال سحرم نیست که نیست توشه بهر سفرم نیست که نیست خرج نفْسم شده کل عَملم میدود پشت سر من اَجلم وای بر دور ز قرآن شدنم وای بر بی سرو سامان شدنم از عطای تو گریزان شدنم معصیت بود و پریشان شدنم چکمه بر‌دوش خود آویخته ام بغلم کن که به هم‌ریخته ام.. گرچه آلوده و رسوا هستم نوکر فضه و اسما هستم نجفی هستم و بالا هستم شیعه‌ی حضرت مولا هستم حضرت بنده نواز است علی بخدا روح نماز است علی است بها می‌خواهم درد کافیست دوا مي خواهم رزق یکسال بُکا می‌خواهم کربلا با رفقا می‌خواهم تو بگو تا که ازین غم چه کنم؟ من هوایی حُسینم چه کنم؟ آن حسین که غم آبش دادند آب میخواست عذابش دادند  با کف و سوت جوابش دادند رویِ سرنیزه که تابش دادند... خبرش رفت به خیمه، ای داد.. مادرش دست به پهلو افتاد.. یوسف من ! وسط گودالی من بمیرم چقدر مینالی! نیزه باران شدی و بی حالی تاج روی سر من! پامالی! مِهر من را به رویت می‌بندند دست و پا می‌زنی و می‌خندند آبرودار قبیله ست! نزن با عصا برتنش ای مست نزن پلک خودرا که دگر بست! نزن بی وضو بر بدنش دست مزن این تن ذبح شده جان من است چادرم هست نگو بی کفن است سیدپوریا هاشمی @babollharam
دنیا برای دخترت دنیا نخواهد شد دیگر برای من کسی بابا نخواهد شد وقتی که مادر رفت خوش بودم تو را دارم گفتم که دیگر دخترت تنها نخواهد شد هرچند قرآن روی سر بگرفته‌ام اما شبهای قدرم بعد تو احیا نخواهد شد دنیا برایم بی تو مثل شام، تاریک است شرح غم من تا ابد معنا نخواهد شد بعد از تو و مادر خوشی بر من نمی‌آید غم از دل من تا قیامت پا نخواهد شد رنگ و روی این شهر اشکم را در آورده شهر بدون مرتضی زیبا نخواهد شد دلتنگ شهر مادرم هستم، تو می‌دانی هر خانه‌ای که خانه‌ی زهرا نخواهد شد داغ دلِ دیروز من امروز سر وا کرد شبهای من بی تو دگر فردا نخواهد شد تو رفتی و با خویش گفتم بعد تو بابا زینب میان کوفه هم پیدا نخواهد شد کوفه برای من از این پس جای خوبی نیست دور و برم اینجا به جز بلوا نخواهد شد مردم پس از تو از سرم دست بر نمی‌دارند مِهر حسین در سینه‌هاشان جا نخواهد شد امشب نمازم را نشسته خوانده‌ام بابا اما قدِ من از غم تو تا نخواهد شد گرچه شکسته سینه‌ام از داغ تو اما داغی شبیه ظهر عاشورا نخواهد شد در کودکیَم روضه‌ها را خوانده پیغمبر داغ برادر با سکوت حاشا نخواهد شد انگار می‌بینم حسینم را تهِ گودال شمر از ضریحِ سینه‌ی او پا نخواهد شد ای کاش مویش را نگیرد لعنتی، افسوس کاش از کنارش پا شود اما نخواهد شد ای کاش پیش مادرم رحمی کند، ای کاش رویش بگیرد مادرم حالا نخواهد شد وقتی صدای مادرم آمد به خود گفتم رأسش جدا می‌گردد از تن یا نخواهد شد سر را جدا کرد از تنش در پیش چشمانم ذکر من و زهرا همین شد، ای حسین جانم @babollharam
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ آنقدر آلوده ام که بار خفت می کشم باخودم این درد را تا بی نهایت می کشم یابن زهرا من برای اینکه راضی ات کنم از نماز صبح تا هیئت ریاضت می کشم بسکه گریه کرده ای از دیدن پرونده ام هرکجا نام تو می آید خجالت می کشم تا نگاه مهربانت قسمت من هم شود لحظه لحظه از دوتا چشم تو منت می کشم جای تو بانفس اماره رفاقت کرده ام هرچه دارم می کشم ازاین رفاقت می کشم می شود گاهی نگاهی هم به حال من کنی!!! هرچه باشد من درِ این خانه زحمت می کشم باهمه آلودگی هرطور ممکن که شده هرشب جمعه خودم را سمت هیئت می کشم می روم یک گوشه ای در روضه هق هق می کنم آخرش در روضه های کربلا دق می کنم @babollharam
بسم الله الرحمن الرحيم دیده بگشا که ز دوریِ شما خسته شدم آمدم ناله کنم یار بیا خسته شدم سر به زیر آمده ام تا که بگویم به شما از گناهان زیادم بخدا خسته شدم خواستم نوکر مخلص بشوم حیف نشد دیگر از نفسم و این عُجب و ریا خسته شدم اشتباهی که ز من سر زده را باز ببخش یاری ام کن همه عمرم، همه جا، خسته شدم ای حبیبم تو فقط از دل من با خبری وا کن امشب گره ی کار مرا خسته شدم شهرمان رنگ تو را کم به خودش دیده و من دیگر از شهرم و این حال و هوا خسته شدم تا به کِی رو بزنم پیش تو و گریه کنم یک نگاهی بکن آقا به گدا خسته شدم باز هم جا نشدم بین گدایانِ حرم پس نپرسید ز حالم که چرا خسته شدم این همه سینه زدم مزد مرا هم بده و راهی ام کن حرم کرببلا خسته شدم @babollharam
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ باز هم کم شد ثوابم، شد گناهانم زیاد ذوق و شوقم کور شد، دارم به دل ماتم زیاد آمدم اینبار هم با کوله بارِ تازه ای- از گناهانی که شد رسوایی اش هر دم زیاد عفو کن! چون در جهنم میزنم فریاد که... «یاکریم الصفح...یارب» دوستت دارم زیاد* از نگاه ناروا پرهیز کردم تا که شد در میان روضه اشک چشم من کم کم زیاد زیر دیْنم! دیگران را که نمیدانم ولی من که حاجت ها گرفتم زیر این پرچم زیاد پرچمی که حک شده بر آن: «علی(ع)مظلوم بود» مانده داغش بر دلِ ماه خدا قطعاً زیاد در شبِ قدرِ یتیمی، در شب بیست و یکم ثبت شد در طالع و تقدیرِ زینب(س) غم زیاد سایۂ روی سرش در کربلا از «سر» گذشت بر تنش تا بارش ِ سرنیزه شد نم نم زیاد بغض کرد و خیره شد با آه سمت قتلگاه دست و بالش بسته شد، غم دید از عالم زیاد عصر عاشورا به جای آن حرامی-زاده ها کاش بود از شیعیان دور و برش آدم زیاد ای زبانم لال! دورِ ناقۂ بی محملش پرسه میزد در مسیرِ شام نامحرم زیاد! *فرازی از دعای أبوحمزه ثمالی: «و إن أدخلتَ النار اعلمت أهلها إنّي أُحبّک» «خدای من! اگر مرا وارد آتش کنی اهل دوزخ را با خبر میکنم که دوستت دارم» @babollharam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🍃در آستانۂ عید سعید فطر وداع با ماه مبارک رمضان 🌺🍃 رو به پایان رفت ماهِ میهمانی، حیف شد رفت از دستم طعام آسمانی، حیف شد جمع شد این سفره با دستانِ پاک عید فطر رفت دیگر شب به شب یاری رسانی، حیف شد بیشتر میرفت دستِ خالی ام بر کار خیر میرساندم بر ضعیفان لقمه نانی، حیف شد افتتاح و خط به خط قران چه بی صبرانه رفت روز و شب های مفاتیح الجنانی، حیف شد لذّتِ «احیا» گذشت و «قدر» را نشناختم رفت تا یکسالِ دیگر! عمرِ فانی، حیف شد باز شد ابلیس از زنجیر! سفره جمع شد بسته شد با مغفرت این میزبانی، حیف شد نفْسِ سرکش را پس از این، رام خواهم کرد! چون- بر زمینم زد! زمان رفت و جوانی، حیف شد شد تمام خانه ها هیئت! چه با غربت گذشت... روضه های بی ریا، اشک نهانی، حیف شد! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍂🌺 ✨ 🔷 السَّلامُ عَلَیْكَ یا بَقِیَّةَ اللَّهِ فى اَرْضِهِ.. 🔷 تقصیر ماست آقا ازتو خبر نداریم حتی به خیمه ی تو راه گذر نداریم شرمنده ایم اگرکه درمحضرت فقیریم چیزی برای عرضه جز چشم تر نداریم مارا ببخش اینقدر بی تو خوشیم و خوشحال اصلا برای دوری خون جگر نداریم تو همنشین مایی ما هم نشین اغیار حال گناه داریم اشک سحر نداریم دستی بکش سر ما هرچند روسیاهیم ما غیر خانه تو جایی دگر نداریم مانند کودکیکه دستش بدست باباست تا به خود قیامت دست از تو برنداریم اینروزها شدیدا دلتنگ کربلاییم اما هزار افسوس اذن سفر نداریم آه از همانزمانکه خواهر ز روی تل گفت مارا بیین برادر معجر به سر نداریم.. سیدپوریا هاشمی علیه السلام
السلام علیک یا شهرالله الاکبر ماه رمضان میرود و بار نبستم من توبه بسته به شب قدر شکستم آمدم سحر یا الهی بار من بخر یا الهی یک نیمه ی شب توبه مردانه نکردم سوزی بده ای دوست بر این ناله ی سردم با سوز جگر یا الهی بار من بخر یا الهی ممنونم از این لطف کریمانه خدایا دادی تو رهم باز به میخانه خدایا با دیده تر یا الهی بار من بخر یا الهی بی چاره کسی که دل مغموم بماند ماه رمضان رفته و محروم بماند از من بگذر یا الهی بار من بخر یا الهی برگوهر حب علی(ع) همچون صدفم کن امسال بیا زائر صحن نجفم کن با دست علی(ع) طینت ما را تو سرشتی برصورت ما نام علی(ع) را بنوشتی کن نظر به من یا الهی بار من بخر یا الهی با عشق حسین(ع) حاجت این خسته روا کن عصر عرفه روزی ما کرببلا کن یک حرم ببر یا الهی بار من بخر یا الهی ......................... روضه وداع اهسته تر ای داروندار دل زینب(س) با هر قدم خود بشوی قاتل زینب(س) الوداع اخا یابن زهراء(س) میکشی مرا یابن زهراء(س) بازی مکن این قدر حسین با جگر من من یک زن تنها وسط این همه دشمن می روی کجا یابن زهراء(س) میکشی مرا یابن زهراء(س) داغی گلوی تو زد آتش جگرم را پیش قدمت پهن کنم موی سرم را شاه کربلا یابن زهراء(س) میکشی مرا یابن زهراء(س) با ناز مرو از بر من ای کس و کارم من پیر شدم طاقت ناز تو ندارم با زلف رها یابن زهراء(س) میکشی مرا یابن زهراء(س)
مناجات به سبکِ خداحافظ ای برادر زینب کریم العفو یا الهی الهی خداحافظ ماهِ ذکر و مناجات خداحافظ لحظه هایِ ملاقات خداحافظ ماهِ خوبِ خدا کریم العفو یا الهی الهی خداحافظ افتتاحِ سحرها به ما می شد نیمه شب چه نظرها خداحافظ ماهِ خوبِ خدا کریم العفو یا الهی الهی خداحافظ سفره هایِ ضیافت به ماکردی بارِ دیگرِ عنایت خداحافظ ماهِ خوبِ خدا کریم العفو یا الهی الهی خداحافظ سوز ونالة یارب خداحافظ اشک و روضة هرشب خداحافظ ماهِ خوبِ خدا کریم العفو یا الهی الهی خداحافظ تشنگی دمِ افطار ننوشیدنِ آب، شبیهِ علمدار خداحافظ ماهِ خوبِ خدا کریم العفو یا الهی الهی خداحافظ گریه با دلِ بی تاب جداشد زینب چگونه ز ارباب خدارا از این غم چه چاره کنم؟ حسین جان ای آبروی دوعالم نگینِ سلیمان به حلقة خاتم خدارا از این غم چه چاره کنم؟ خداحافظ ای برادر ِ زینب روی میدان در برابر زینب خدارا از این غم چه چاره کنم به دنبالت خیمه خیمه دویدم قسم بر این گیسوانِ سپیدم مرو میدان ای برادر من ببوسم آهسته زیرِ گلویت مده دست این و آن سرِ مویت قسم بر این دیدةترِ من بگو بر سر من چه خاکی بریزم اگر زیرِ پا بیفتی عزیزم حسین جان ای سایة سر ِمن چه سازم بینم به مویِ پریشان تنت عریان رویِ خاکِ بیابان به گوش آید آهِ مادر من بهم ریزد ذره ذره تنِ تو شود آخر بوریا کفنِ تو سرت بر نیزه برابر من میانِ لشگر بگو منِ تنها چه سازم با بی پناهیِ زن ها شود غارت بی تو معجر من @babollharam
غزل ولایت ولایت است عیار خلوص ایمان ها مسیرِ وصلِ خداوکمال ِ انسان ها درامتحان ولایت به جلوه می آید تفاوتیست میانِ زبیر وسلمان ها اگرمطیع علیِ زمان شویم همه فریبمان ندهد رویِ نیزه قرآن ها به سوی عزت ایران و انقلاب ماست قیام وجنبش ِ طوفانی مسلمان ها قسم به نامِ خمینی به کوریِ دشمن تمام منطقه پُر میشود ز ایران ها مقابل نفسِ فاطمیِ رهبرمان درآمدند به زانو تمام شیطان ها به محضر ولیِ عصر عهد میبندیم که تا همیشه بمانیم پایِ پیمان ها به صهیونیسم جهانی پیام ما این است به سررسیده دگر عرصه هایِ جولان ها هزارسال گذشته ز غیبت موسی به سامری نفروشیم نورِ ایمان ها به رهبریِ علی وبصیرت مردم شویم الگویِ وحدت میان ِ دوران ها در آن دلی که اثرکرده لقمه هایِ حرام دگر اثر نپذیرد ز نورِ برهان ها سلام بر شهدائی که بی نشان رفتند سلام بر تنِ افتاده در بیابان ها خداکند که مطیع ولی شویم همه امیرِ لشگر سیدعلی شویم همه @babollharam