اریک افتاد
یاد آن حجره که قاتل شده دیوار و درش
یادِ آن میوه که از شاخه ی طوبی افتاد
یاد آن کوچه و زهرا و دل شعله ورش
عوض آب فقط کاسه به دندان می زد
تا که اشک آمد و نوشید ز چشمان ترش
تشنه جان داد ولی با نوک پا ضربه نخورد
هیچ کس سنگ نزد بر بدن محتضرش
بی کس افتاد ولی شال و کمربند و عبا
مثل غارت زده ها باز نشد از کمرش
پادگان بود ؛ سنان بود ؛ کمان بود ولی
کس نکوبید به فرق سر او با سپرش
مهدی فاطمه تنها شده امروز به بعد
شب نشین شب زهرا شده امروز به بعد
اگر شاعر این شعر را میشناسید لطفا اطلاع دهید
***************
اشعار شهاد ت امام حسن عسکری علیه السلام ـ مسعود اصلانی
شب تاریک هوای سحرش را می خواست
شهر انگار خسوف قمرش را می خواست
گوشه حجره کسی چشم به راه افتاده
حسن دوم زهرا پسرش را می خواست
حضرت عسگری از درد خود می پیچد
زهر از سینه ی آقا جگرش را می خواست
آسمانی ست امامی که زمین گیر شده
آسمان جلوه ای ازبال و پرش را می خواست
شعله زهر که بدجور زمین گیرش کرد
به خدا که نفس مختصرش را می خواست
لحظه آخر خود ، روضه عاشورا خواند
منبر خاک غم چشم ترش را می خواست
ته گودال کسی روی زمین افتاده
خنجر شمر گمانم که سرش را می خواست
دختری دید که بالای سرش نامردی
آمده بود و نگین پدرش را می خواست
جان به تن داشت که پیراهن او را بردند
شب غربت به گمانم سحرش را می خواست
*****************
اشعار شهاد ت امام حسن عسکری علیه السلام ـ وحید محمدی
مادرت نیست ولیکن پسرت هست هنوز
جای شکر است که مهدی به سرت هست هنوز
نفست تنگ شده کنج قفس افتادی
باز خوب است که این بال و پرت هست هنوز
با حضور پسر مثل گلت آقا جان
مرهمی بر جگر پر شررت هست هنوز
گرچه جان دادنتان سخت شده امّا باز
خوب شد کاسه ی آبی به برت هست هنوز
زود باشد پسرت داغ یتیمی بیند
وقت تا وقت عروج و سفرت هست هنوز
لب تو خشک و دو چشمان تو تر آقا جان
گوییا ظهر عطش در نظرت هست هنوز
ای کریمی که فقیران همه مهمان تو اند
دست خالی گدایان به درت هست هنوز
****************
اشعار شهاد ت امام حسن عسکری علیه السلام ـ امیر حسین الفت
امروز با تمام توان گریه می کنیم
همراه با امام زمان گریه می کنیم
در پشت دسته های عزا سوی سامرا
در لا به لای سینه زنان گریه می کنیم
شاید نماز ظهر رسیدیم در حرم
آن لحظه با صدای اذان گریه می کنیم
آقا اگر به مرقدشان راهمان دهند
در روضه ی مبارکشان گریه می کنیم
در غصه اسارت مردی که سال ها
از او نبوده نام و نشان گریه می کنیم
بر لحظه ای که آب طلب کرد آن امام
ما نیز یاد تشنه لبان گریه می کنیم
هم در گریز روضه ی موسی بن جعفریم
هم یاد آن شکنجه گران گریه می کنیم
هم در مسیر کوفه و هم در مسیر شام
با روضه های عمه شان گریه می کنیم
خیلی به پیش چشم من این صحنه آشناست
وقتی نشسته ایم چنان گریه می کنیم
شب های جمعه نیز همین گونه کربلا
ما پا به پای مادرمان گریه می کنیم
اذن دعا دهید که پایان روضه است
تا انتهای مجلستان گریه می کنیم
در ذکر «یا حَمیدُ بِحَقِ مُحَمَّد»یم
تا می رسیم آخر آن گریه می کنیم
سالیانی درد بی درمان هجران مشکل است
بی کسی درشهرغربت ای رفیقان مشکل است
سالیانی جای دور افتاده تبعیدت کنند...
سالیانی در غل و زنجیر زندان مشکل است
تشنگی از سویی و زخم زبان سویی دگر
روزه داری با دلی زار و پریشان مشکل است
سخت گیری ها که نه اما تحمل کردن
بد دهانی های هر روز نگهبان مشکل است
سالیانی بوده قلبم داغدار کربلا
آب دیدن آب خوردن کام عطشان مشکل است
معتمد با بی حیایی قصد جانم کرده است
جان سپردن گوشه ی زندان ویران مشکل است
ما به تو حق میدهیم آقای عالم گریه کن
حجت الله ای ولی الله اعظم گریه کن
سومین ابن الرضای خانواده اندکی
باغم و اندوه و سوز و اه ماتم گریه کن
گریه کن شاید که آرامت نماید گریه ها
فتح بابی گردد و راهی گشاید گریه ها
دیده واکن نوگل ات پشت وپناهت میرسد
غمگسارت ،دستگیرت ،تکیه گاهت میرسد
دیده وا کن داغ تو آتش به جان ما زده
دیده وا کن مهدی ات آقا سراغت آمده
دیده واکن مهدی ات دارد گریبان میدرد
دیده واکن مهدی ات دارد به سینه میزند
دیده واکن بامصیبت ها کلیمش میکنی
دیده واکن ورنه یک باره یتیمش میکنی
شکرلله ناله هایت را جوابی هم رسید
تاکه گفتی تشنه هستم ظرف آبی هم رسید
غربت شهر سامرا، غصه ی هر شب منه
عکس خرابی حرم، آتیش به جونم می زنه
گرد و غبار حرمت، سرمه چشم نوکرات
خیلی غریبی آقاجون، بگو چی شد کبوترات؟
شب شهادت آقا، می خوام یه آرزو کنم
کاشکی می شد با مژه هام، مرقدت جارو کنم
آقا بذار که جونمو، با هروله فدات کنم
آقا بذار که روم بشه، تو قیامت صدات کنم
سینه زدن با عاشقات، نماز مستی منه
این سینه ی خسته باید، یه روز برا تو بشکنه
تو حلقه ی سینه زنی، وقتی برات شور می گیرم
پاک میشه زنگار دلم، آینه می شم نور می گیرم
این گریه ها روز حساب، توشه ی کوله بارمه
این سینۀ کبود شده، مدال افتخارمه
بندگی رو یادم دادی، با راه و رسم نوکریت
معنی عشق فهمیدم، با اون نگاه دلبریت
معجزه کردی آقا جون، که عاشق خدا شدم
یه تیکه مس بودم که با، نگاه تو طلا شدم
🍁🏴🍁🏴🍁🏴🍁🏴🍁
▪️گوشه ای از زندگی
امام حسن عسکری علیه السلام
یازدهمین پیشوای متقیان،
امام حسن عسکری علیه السلام
در سال 232 ه. ق چشم به جهان گشود.
پدرش امام دهم،
حضرت امام هادی علیه السلام
و مادرش بانویی پارسا و شایسته
به نام حدیثه است که برخی از او
با نام سوسن یاد کرده اند.
از آن جایی که امام حسن علیه السلام
به دستور خلیفه عباسی در سامرا
در محله عسکر سکونت اجباری داشتند عسکری نامیده می شود.
از مشهورترین القاب حضرت نقی و زکی
و کنیه اش ابومحمد است.
او 22 ساله بود که پدر ارجمندش
به شهادت رسید.
مدت امامتش شش سال و عمر شریفش
28 سال بود و در سال 260 ه. ق
به شهادت رسید و در خانه خود
در شهر سامرا کنار مرقد پدر بزرگوارش
به خاک سپرده شد.
شادی روح مطهر
امام حسن عسکری علیه السلام صلوات
🍁🏴🍁🏴🍁🏴🍁🏴🍁
#شهادت_امام_حسن_عسکری
آقازمان روضه ات آغاز گشته است
تاوسعت بهشت تودل باز گشته است
امشب دلم به اشک عزاشستشو کنم
چشمان من بدست شما نازگشته است
امشب تمام سامره از غم لبالب است
با لحظه لحظه ذکر تودمسازگشته است
اززهر معتمد به جوانی شدی فدا
درهای آسمان به رویت باز گشته است
دربستری و دیده ی تو تار گشته است
دیدار روی مهدی توراز گشته است
وقت وداع مهدی و باباچه دیدنی است
آنجا خداهم از تو سرافراز گشته است
دربستری و لرزش دستت عجیب بود
آبی نخورده ای و چه دمسازگشته است
دیگرامام عسگری از هوش رفته است
آنجا خودش طبیب شفاساز گشته است
شاعر..آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
#شهادت_امام_حسن_عسکری
امشب شروع گریه ی اولادآدم است
گویا که موقع طپش نبض عالم است
ماتم سراشده همه عالم دراین عزا
عمری بود که این دل من زیر پرچم است
امشب شب عزای امام عسگری است
مهدی به بزم روضه ی بابا پراز غم است
مهدی بیا که بزم عزای پدرشده
آقا بساط گریه برایت فراهم است
از زهر معتمد جگرش پاره پاره شد
امشب چه نوحه و چه عزاو چه ماتم است
مجنون ببین چه کس به سر و سینه می زند
زهرارسید و قدش از روضه ها خم است
شاعر..آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
#شهادت_امام_حسن_عسکری
در بستری افتاده بی جان پیکره توست
برخاک از زهرجفا بال وپره توست
آقادگرتاب وتوان رفته زجسمت
دلواپس مهدی دو چشمان تره توست
زهره جفا جسم تورا درهم کشیده
در بستری انگار جسم لاغره توست
درهجره ی دربسته ای افتادی ازپا
آه وفغان وبی کسی دور و بره توست
از داغ ودرده کوچه ها بی تاب هستی
در گوش جانت ناله های مادره توست
پیری چه زود آمدبه استقبالت آقا
زهرجفا دربین هجره یاورتوست
در سامرادور ازوطن تنهاغریبی
تنهاکناره بستره تو همسرتوست
گویند لب تشنه توجان دادی به بستر
درساعت آخر فغان در حنجرتوست
بالاسرت وقت شهادت بودمهدی
یاآنکه روی خاک هجره پیکرتوست
_شعر…آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
#سبکزمینهشهادتامامحسنعسکریع
#اجرانشده
🏴بند اول:
میون حجره
چند شب و روزه
جیگرش از زهر
داره میسوزه
روی، لبش، ذکره مدامش اَمَّن یُجیبه
تو سامرا، امامه اما خیلی غریبه
امون از این روزگار
یه عمره قلبش از اسارت خونه
دنیا براش تنگ و مثه زندونه
میکِشه درد و زیره لب میخونه
( واویلا ۲ )
امون از این غربت ای وای ای وای
🏴بند دوم:
با دله محزون
این دمِ آخر
میخونه روضه
برای مادر
مدینه و مصیبتاشو داره می بینه
می بینه که، مسماره داغی رفت توی سینه
امون از این روزگار
داره می بینه میزنن مادر رو
با دستِ بسته میکِشن حیدر رو
آتیش زدن مسجدِ پیغمبر رو
( واویلا ۲ )
امون از این غربت ای وای ای وای
🏴بند سوم:
سر می ذاره رو
دامنِ مهدی
میپیچه تو عرش
شیوَنِ مهدی
خیسه، نگاش، ازش می باره اشک یتیمی
قدش، خمید، به سینه داره داغ عظیمی
امون از این روزگار
دیگه شده تو سامرا بی یاور
رهبره عالمه ولی بی لشکر
باید بشه با بی کسی عمرش سر
( واویلا ۲ )
امون از این غربت ای وای ای وای
🎵: #محمد_اکبری
📝: #یاحسین(طاها تحقیقی)
#علی_مهدوی_نسب
#سبک_شور_امام_حسن_عسکری_ع
#و_امام_حسن_مجتبی_ع
#اجرانشده
🏴بند اول:
من عاشقِ دوتا کریمم
من بنده ی دوتا حسنم
اسمه زیبای، حسن شده
حک روی عقیقِ یمنم
فرق نداره بگم، یا عسکری یا مجتبی
هر دو امام حسن، هستن و تاج سرمن
یکی تو سامراس، یکی دیگه توی بقیع
هرچی بخوای میدن، چون هر دو شاهِ کرمن
سلطانِ زمینن
فرمانده ی دینن
بخشنده و یکتا
مولا و امینن
یا عسکری یا مجتبی
🏴بند دوم:
مجنونم و میخونه دلم
من نوکره دوتا حسنم
مستیم توی هیئتا اینه
با اسمشون، سینه می زنم
دنیا فقط دوتا، امامه حسن داره
که مثلشون دیگه، جایی نمیشه پیدا
وقتی میگیم حسن، زهرا میگه ای جانم
ضامنتون میشم، تو دنیا و تو عقبا
آقا و کریمن
رحمان و رحیمن
استادِ بزرگِ
قرآن کریمن
یا عسکری یا مجتبی
🎵📝: #یاحسین(طاها تحقیقی)
#رضا_آسانی
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
4_5807747407210889336.mp3
1.14M
#امام_حسن_عسکری #مرثیه_امام_حسن_عسکری
حسن شدی که کریمان فقط دوتا باشند
دوتا کریم در عالم برای ما باشند
حسن شدی که اگر از بقیع برگشتند
کبوتران همه راهی سامرا باشند
دلیل خوشه ی انگور عسکری این است
که تاک ها ننشینند روی پا باشند
حسن شدی که میان مُضیف چشمانت
تمام شهر به عشق شما گدا باشند
حسن شدی که به هنگام بردن نامت
بقیع آمده ها یاد مجتبی باشند
حسن شدی که شبیه بقیع اینجا هم
همیشه گنبد و گلدسته سر جدا باشند
حسن شدی که شبیه بقیع ،خُدامت؛
به دور قبر تو ذراتِ در هوا باشند
حسن شدی که غریبی غریب تر باشد
که زائران تو در بین کوچه ها باشند
حسن شدی که غریبی به اوج خود برسد
که خادمان تو در شهر کربلا باشند
🔸شاعر:
#مهدی_رحیمی
_______________________________
#امام_حسن_عسکری #مرثیه_امام_حسن_عسکری
#مناجات_امام_زمان
یابن الحسن فدای تو و دیدۀ ترت
خون جای اشک می چکد از چشم اطهرت
داغی نشسته بر جگر داغدار تو
در خون نشسته است دل درد پرورت
قربان آن امام، که در آخرین نفس
سیراب گشته است به دست مطهرت
ای سرو سرفراز جهان، سرو سربلند
از ماتم پدر چه رسیده ست بر سرت
بهر تسلی دل درد آشنای تو
صف بسته اند خیل ملائک برابرت
ما را شریک درد و غم خود حساب کن
ما دل شکسته ایم ز احوال مضطرت
دلتنگ سامرای تو هستیم و چون نسیم
ما را ببر به دیدن گلزار پرپرت
رفتی به پشت پردۀ غیبت ولی شده است
صدها هزار عاشق و عارف کبوترت
چشم انتظار مانده زمین تا کدام روز
روشن شود جهان ز حضور منورت
با کثرت گناه «وفایی» شب فراق
دارد سلام و عرض ارادت به محضرت
🔸شاعر:
#سیدهاشم_وفایی
#امام_حسن_عسکری #مرثیه_امام_حسن_عسکری
جگرت پاره پاره میریزد
از دهانی که غرق خوناب است
روزه بودی و زهر نوشیدی
در کنار تو آب نایاب است
دور خود پیچ میخوری آقا
بسکه غم در دل تو بیتاب است
رنگ تو رنگ ارغوان شده و
دست غم بر گلوی مهتاب است
مثل ارباب تشنه جان دادی
روی لبهات روضه آب است
روی زانوی حضرت عشقی
چشم مست تو غرق در خواب است
🔸شاعر:
#محمد_حبیب_زاده
___________________________
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عج_آغاز_امامت
#ولی_الله_کلامی_زنجانی
ای دوست ولایتت مبارک
اجلال حکومتت مبارک
ای آنکه دهی به ظلم پایان
آغاز امامتت مبارک
گلزار ندیده چون تو لاله
مولا و امام پنج ساله
گنجینهٔ سیزده جواهر
آیینه عصمتت مبارک
بَخٌّ لَکَ ای شه یگانه
داعش شده خوار در زمانه
پایان حکومت سیاهی
بر شیعه و امتت مبارک
ما منتظریم آید آن روز
آیی و شوی به کفر پیروز
گوییم امام عدل گستر
اورنگ عدالتت مبارک
آئیم بخوان به یاری تو
قربان زمامداری تو
بر گمشدگان وادی عشق
ایما واشارتت مبارک
ما شیعه خوشیم آید آن دم
خوانی همه را به زیر پرچم
وز عرش رسد پیام جبریل
منشور خلافتت مبارک
تو وارث ختم الانبیایی
سالاری وختم الاوصیایی
احیاگرِ آرمان طاها
تحکیم رسالتت مبارک
سرباز تو افسر الاعاظم
سردار رشید، حاج قاسم
از منطقه فتنه را برون راند
بر فتح نظارتت مبارک
تو بازگشای راه قدسی
صاحب علم سپاه قدسی
بر جیش مقاومت دمادم
دم دادن و نصرتت مبارک
ما گرچه بدیم شهریارا
با خوبی خود ببخش مارا
ای ابر ببار تا بخوانیم
آن بارش رحمتت مبارک
تکیه چو زنی به کعبهٔ حق
با سیصد و سیزده مصدَّق
بین دو نماز از مصلّین
تکبیر حمایتت مبارک
ای حامی رهبر و شهیدان
مدیون دم شماست ایران
تایید کن انقلاب ما را
امداد ز حضرتت مبارک
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عج_آغاز_امامت
#مرضیه_عاطفی
شد امام ِ آخرین و دل برایش بیقرار
سامرا شد ریسه بندان! از یمین تا به یسار
جان فدایِ آن عبا که تار و پودش حیدری ست
بر تنش زیبا نشسته؛ با کمال و با وقار
حک شده با دستِ حق بر تیغۂ شمشیر او
لا فتی إلا علی(ع) لاسیف إلا ذوالفقار
میبرَد تاج ولایتعهدی اش را جبرئیل
میشود «طاووس أهل الجنّه» صاحب-اختیار
دل بیا رخت سفیدت را به تن کن! آمده-
عید بیعت با ولیِ عصر(عج)، عیدِ انتظار
حضرت زهرا(س) برایش خوانده حمد و إن یکاد
آرزویش هست، باشد یاورانش بیشمار
تا بگیرد از تمام دشمنانِ مرتضی(ع)
انتقامی سخت را با ضربه هایی ناگوار
کاش برگردد به زودی با ظهوری غرقِ نور
در حضورش به! چه حالی دارد این جشن و سرور
از کنارِ کعبه آن ماهِ دل آرا می رسد
محض دیدارش چه بی صبرانه عیسی می رسد
می رسد بر گوش، تا صوت أناالمهدي؛ سریع...
سیصد و چندین نفر دلداده درجا می رسد
عاقبت در جمعه ای جذّاب می پیچد خبر
آخرین معشوقِ والا منسبِ ما می رسد
مصحف و نهج البلاغه بعدِ قرانِ کریم
سورۂ نور و قصص، طاها و أسرا میرسد
محضرش تقدیم خواهد شد زمین و آسمان
هدیۂ خیل ملَک از عرشِ اعلی می رسد
عشقِ مادر دارد و با شیعیانش در بقیع؛
قبلِ هر کاری به کارِ قبر زهرا(س) می رسد
جرعه جرعه لحظۂ دیدار نزدیک است و خوب...
ندبه و عهد و فرج دارد به دریا میرسد
پس بگو «لبیک یامهدی(عج)» تویی تو امّتش
دست هایت را ببر بالا برای بیعتش!
سامره امشب تماشایی شده
جنت گل هـای زهرایی شده
لحظه لحظه، دسته دسته از فلک
همچو باران از سمـا بارد ملک
می زنند از شوق دائم بال و پر
در حضـور حجت ثانـی عشر
ملک هستی در یم شادی گم است
بعثت است این، یا غدیر دوم است
یوسف زهرا بـه دست داورش
می نهد تاج امـامت بـر سرش
عید «جاء الحـق» مبارک بر همه
خاصـه بـر سـادات آل فاطمه
عید آدم عیـد خاتم آمده
عید مظلومـان عالم آمده
عید قسط و عید عدل و دادهاست
لحظه هـایش را مبـارک بادهاست
عیـد قرآن، عید عترت، عید دین
عیــد زهـرا و امیــرالمؤمنین
عیــد یــاران فداکار علی است
عید محسن، اولین یار علی است
عیــد فتـحِ «میثـم تمار»هاست
عید عمرو مالک و عمارهاست
عید مشتاقان سرمست حسین
عید ذبح کوچک دست حسین
عید باغ یاسمن های کبود
عید شادیِ بدن های کبود
عید سردار رشیـد علقمه
عید سقـای شهیـد علقمه
عید ثـارالله و هفتـاد و دو تن
عید سربازان بی غسل و کفن
عید هجــده آفتـاب نـوک نی
کرده نوک نی چهل معراج طی
عید طاهـا عید فرقان عید نور
عید قرص مـاه در خاک تنور
عید عزت عیـد مجد و افتخار
عید مردان بـــزرگ انتظـار
آی مهدی دوستـان! عید شمـاست
این شعاع حسن خورشید شماست
آنکـه باشـد عـدل و داد حیدرش
حـق نهـد تـاج امـامت بر سرش
وعده فیض حضور آید به گوش
مـژده روز ظهـور آیـد به گوش
تا کنـد محکـم اسـاس کعبه را
کعبـه پوشیـده لبـاس کعبــه را
می کشد چون شیر حق از دل خروش
می رســد از کعبــه آوایش بـه گوش
می برد از دل شکیب کعبه را
می کشد اول خطیب کعبه را
روی او آیینه روی خــداست
پشت او محکم به نیروی خداست
پیش رو خوبان عالم، لشکرش
پشت سر دست دعای مادرش
بـر سـرش عمـامه پیغمبر است
ذوالفقارش ذوالفقار حیدر است
پرچمش پیراهـن خـون خداست
نقش آن رخسار گلگون خداست
رشته هایش از رگ دل پاک تر
از گل پرپر شده صـدچاک تر
حنجـر او نینـوای زینبین
نعر? او «یا لثارات الحسین
»
اشک چشمش خون هفتاد و دو تن
چهره: تصویـر حسین است و حسن
خیمـه اش آغـوش حی دادگر
مقدمش چشمِ قضا، دوش قدر
عدل از نـور جمـالش منجلی
پــایتختش کوفـه مـانند علی
آسمـان پروانـه ای دور سرش
خلق پندارند خود را در برش
آسمان چـون حلقه در انگشت او
ملک امکان قبضه ای در مشت او
فـرش راه لشکـرش بــال ملک
جــای سم مـرکبش دوش فلک
مکـه را بستانـد از نـا اهل هــا
بشکند پیشانـی از بوجهل هــا
شیعه گردد حکمران در آب و گل
کــوری این بازهـای کــور دل
عیــد موسا و عصا و اژدهاست
عید مرگ فرق? باب و بهاست
ای امـام عصـر عاشورائیـان
ای امیــد آخـر زهرائیــان
ای به عهد مهدویت مهـد مـا
ای نفس هایت دعای عهد ما
عمر ما بی تو بـه سـر آمـد بسی
ای پنـاه شیعـه تـا کی بیکسی
تـو بـه ما بینایی و ما از تو کور
تو به ما نزدیکی و ما از تو دور
ای ز چشـم مـا به ما نزدیک تر
تـا دل دشمـن شـود تاریک تر
چند میثم با تو نزدیک از تو دور؟
سیـدی مـولایی عجـل لظهـور
*استاد سازگار*
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عج_آغاز_امامت
#قاسم_نعمتی
تاج امامت است به روی سر شما
خیل ملائکند به دور و بر شما
قربان چهره ات که تجلی مصطفاست
قربان آن صلابت چون حیدر شما
ای کاش صبح روز ظهورت صدا کنند
نام مرا عزیز خدا؛ یاور شما
در زیر طاق صحن گوهرشاد حاضر است
از بهر خطبه خوانی تان منبر شما
نفرین فاطمه شده صدشکر مستجاب
لبخند آمده به لب مادر شما
آقا دعا کنید که در زندگی مان
باشیم ای ذخیرۀ حق یاور شما
ای چشمۀ زلال الهی ظهور کن
ماتشنه ایم، تشنه لب کوثر شما
فرموده ای که الگوی من مادر من است
با این حساب فاطمه شد رهبر شما
کی ریشه کن کنی تو تبار یهود را
ای جان فدای طنتنه ء خیبر شما
بیرون بکش زخاک دوتا غاصب فدک
این انتقام گشته به حق باور شما
روز ظهور نعره زنی جدی الحسین
کرببلاست چون هدف آخر شما
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عج_آغاز_امامت
#احمد_ایرانی_نسب
سپیده سر زد از بیت امام عسکری امشب
کرم میآید از سوی شما از هر دری امشب
ملائک گرم ذکر یا حسن هستند از ماتم
ولی روح پدر مشغول ذکر دیگری امشب
که ای جان پدر، ای نور امیدم بیا بابا
که در روی تو میبینم جمال حیدری امشب
بیا ای منتقم چشم انتظارت حضرت زهراست
اجابت میشود گویا دعای مادری امشب
مگر تکرار میگردد به تو معراج پیغمبر
که حتی از پر جبریل هم بالاتری امشب
بیا که با قدمهایت بشر بیدار میگردد
بیا که بعثت پیغمبران تکرار میگردد
تداعی میکند لبخند تو لبخند زهرا را
جهانی چشم شد بیند مگر فرزند زهرا را
که او با ذوالفقار مرتضی از راه میآید
همان روزی که میبندد به سر سربند زهرا را
همه عالم شود دلدادهی روی درخشانش
که میبیند خدایا دلبر و دلبند زهرا را
تو در حصن دعای وان یکاد مادرت هستی
دگر چشمی نمیگیرد به تو، این بند زهرا را
برای با شما بودن دلیل محکمی دارم
اگر باشی به روی زخم قلبم مرحمی دارم
برای دیدنت چشم همه غرق تماشا شد
زمین از قطرههای اشک مشتاقانه دریا شد
چه رویی دلربا داری، چه گیسویی رها داری
قیامت زودتر از موعدش این بار بر پا شد
شما صاحبزمان نه حضرت صاحبدلان هستی
که معنای حقیقی ولایت در تو معنا شد
چنان بندهنوازی میکنی کز مهر و احسانت
غلامی بر در این خانه از لطف تو آقا شد
خدا را شکر ما هم نوکر این آستان هستیم
که آقا شد هر آنکس نوکر فرزند زهرا شد
قلم بر دفترم چرخید نامت بر زبان آمد
کرامت کردی و بر پیکر این مرده جان آمد
🏳سرود حضرت صاحب الزمان امام مهدی (عج)
#سرود_امام_زمان_عج
#بده_پر_پروازم_امشب
🏳بند اول
بده پر پروازم امشب
با غما نمیسازم امشب
تویی تمومه هست و نیستم
با شما کوکه سازم امشب
ای مولای آسمون،ای دریای بی کرون
عشقمه سه شنبه ها،زیارت تو جمکرون
هر ساعت کنار تو،میشم بی قرار تو
چی میشه دمی آقا،ببینم رخسار تو
ای گل زیبا یا مهدی یوسف زهرا یا مهدی
هر کی که عشقت نداره میزنه در جا یا مهدی
(سیدی مولا یا مهدی)
🏳بند دوم
ساقی بده می مست مستم
مست می جام الستم
روی دلم عکس یه عشق و
کشیدم و به پاش نشستم
سیمای پیمبره،هیبتش چو حیدره
با مرام و با صفاس،عباسه دلاوره
تو دستاشه ذوالفقار،دشمن رو میده فرار
اخلاقش فاطمیه،اکبره توی وقار
قدیم الاحسان یا مهدی حُسن حسن جان یا مهدی
رئوفیتو بردی ارث از شاه خراسان یا مهدی
(سیدی مولا یا مهدی)
🏳بند سوم
ماه شب تارم یا مهدی
ای باغ و بهارم یا مهدی
جز هوای وصل تو امشب
آرزو ندارم یا مهدی
بی تو والله آقا،زندگی پر از غمه
میشه خیلی زود بیای،ای مهتاب فاطمه
بی تو روزگارمون،رنگ و بویی نداره
با ظهوره تو آقا،بهارمون بهاره
ای گل زیبا یا مهدی یوسف زهرا یا مهدی
آروم دلها یا مهدی عجل یا مولا یا مهدی
(سیدی مولا یا مهدی)
🙏اللهم عجل لولیک الفرج
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
4_6012384890715112880.mp3
365K
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عج_آغاز_امامت
#محمود_ژولیده
▶️
ای تاج امامت بسرت یوسف زهرا
وی خَلعت عصمت به برت یوسف زهرا
شک نیست که سلطان جهانی تو پس از این
از بعد وفات پدرت یوسف زهرا
باباست گرفتار نگاه و نفَس تو
مادر بزند بوسه سرت یوسف زهرا
المنة لله که تو حجت حقی
عالم همه تحت نظرت یوسف زهرا
صد شکر که این تاج ولایت بسر توست
شمشیر علی بر کمرت یوسف زهرا
پیغمبر اکرم شده بس مفتخر از تو
ای هیبت احمد سپرت یوسف زهرا
تو منجی زهرایی و او چشم براهت
کی میرسد از ره خبرت یوسف زهرا
چشمان پر اشک حسنین است بسویت
عباس شده خونجگرت یوسف زهرا
تو قبلۀ دلهایی و معنای نمازی
ما شیعۀ اثنی عشرت یوسف زهرا
رفتی به پس پردۀ غیبت بسلامت
برگرد دگر از سفرت یوسف زهرا
زیباست که طاووس جنان رخ بنماید
گسترده شود بال و پرت یوسف زهرا
بازآ که کلام تو کلام اللهِ محض است
این است بقرآن هنرت یوسف زهرا
برگرد که احکام همه مانده معطل
اسلام شده دربدرت یوسف زهرا
لعنت به کسانی که همه حق تو بردند
شد غصب تمام ثمرت یوسف زهرا
ای رفته به تاراج حقوقت، أقِمِ الحَرب
شد شیعۀ تو پشت سرت یوسف زهرا
روزیکه مسلط بشوی بر همه عالم
جمع شهدا دور و برت یوسف زهرا
بر بام فلک پرچم تو یکسره بالاست
تا کفر ببیند اثرت یوسف زهرا
در هم شکند قدرت پوشالی بت ها
با ضربت تیغ و تبرت یوسف زهرا
گردن بزنی چون همه طاغوت جهان را
یکجاست فقط درد سرت یوسف
بر ضارب زهرا بزنی ضربت سیلی
ای مادر تو منتظرت یوسف زهرا
ای منتقم محسن شش ماهه کجایی
صد روضه شده همسفرت یوسف زهرا
در روضۀ ارباب چه بی صبر و قراری
قربان تو و چشم ترت یوسف زهرا
ما منتظر فجر ظهوریم اماما
تا صبح قریب سحرت یوسف زهرا
از خون شهیدان حرم فتح دمیده
محسن حججی شد قمرت یوسف زهرا
🏳سبک سرود و شور عید تاجگذاری امام زمان (عج) و عید فرحة الزهرا سلام الله علیها
#سرود_تاجگذاری
#سرود_امام_زمان_عج
#سرود_فرحة_الزهرا_س
#عید_امامت_امام_عصره
#عید_برائته_دلاسر_مسته
🏳بند اول
عید امامت امام عصره
پر زده تا جمکرونت دلهامون
امشبو عشقه اگه مستت باشم
مستی برا تو حلاله آقاجون
تاج سرِ،سروریتون،مبارکه
سرورمون،رهبریتون،مبارکه
زندگیم و نذر راهت میکنم
نذر اون خال سیاهت میکنم
اگه یه بار ببینمت آقاجون
جونم و قربونِ نگاهت میکنم
《یا مهدی یا مهدی یا مهدی》
🏳بند دوم
عمریه که بهت شدم وابسته
عشقه اگه قلبمو دستت دادم
شبیه مجنون که به پای لیلی
افتاده بود منم به پات افتادم
نام شما،روی لبام،تبرّکه
خاک پای،شما برام،تبرّکه
بیا که عشقمو برات رو میکنم
محلمون و آب و جارو میکنم
براتو بهترین لباس و میپوشم
خودم رو واسه ی تو خوشبو میکنم
《یا مهدی یا مهدی یا مهدی》
🏳بند سوم
عید برائته دلا سرمسته
با ذکر زیبای علی یا حیدر
بگو علی تا بگیری عیدی از
دستای پر برکت و خیر مادر
از ته دل،داد میزنم،علی علی
با دشمنه،تو دشمنم،علی علی
داروندارم و بنامت میکنم
دلم رو کفتر رو بامت میکنم
رو میکنم سمت نجف آقاجون
کوریه دشمنات سلامت میکنم
《یا حیدر یا حیدر یا حیدر》
🙏التماس دعای فرج
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی