eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
47 ویدیو
568 فایل
🔸کانال فروشگاه محصولات فرهنگی↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50 فروشگاه بابُ الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
☑️بنداول ای آسمون ابری شو از غمها از این داغ و مصیبت عظما خون گریه کن از ماتم زهرا(س) میخونه با قلب مضطر حیدر با فاطمه با دیده های تر زهرای من شکسته بال و پر زهرای من لرزون شده زانوت زهرای من تیر می کشه پهلوت زهرای من ورم کرده ابروت ای وای مادرمادر ای وای مادر مادر ☑️بنددوم زهرای من خیلی دیدی ازار زهرای من بین درو دیوار زهرای من ای زخمیه مسمار زهرای من حسن تو دریاب چند وقته که رفته از چشماش خواب از داغ تو چشماش میشه پر آب زهرای من دیدم تا افتادی زهرا ی من بی هوا افتادی زهرای من زیره پا افتادی ای وای مادرمادر ای وای مادر مادر ☑️بندسوم زهرای من زهرای دست تو بی جونه زهرای من زینب پریشونه زهرای من حسین دلش خونه تو میری و میشه خونه غوغا قرار ما باشه تو کربلا تو قتلگاه تو ظهر عاشورا تو قتلگاه تو گودیه گودال زیر تیر و تیغ و جارو جنجال پیش جسم صد پاره و پامال حسین من ای وای حسین من 💠💠💠1⃣0⃣2⃣4⃣💠💠💠
❣غــُلــامــِ قــَنــبــَرَمــ❣: ۹۸ 🌹🌹🌹 ای تمام بود و وجودِنبیِ امین زوجِ مرتضایی به بیتش تو نورِمبین مددی یازهرا یازهرا مدد ❷ ریزه خور خوان عطای تو زهرا منم خادم و گدای سرای تو زهرا منم عالم همه قطره تو دریایی ای مادرم فخرم این بود که غلام تو وحیدرم مددی یازهرا یازهرامدد ❷ دردایره ی عشق گرفتارزهراشدم تا به، ابدالدهر، بدهکارزهراشدم 🌹🌹🌹 مددی یا زهرا یا زهرا یا زهرا مدد سوزداین دل من، برایت، یا زهرا مدد همه تارو پودم، فدایت،یازهرامدد فاطمه توهستی،وقارو حیا و وفا فاطمه همه هستیِ، حیدر و مصطفی مددی یازهرا یازهرامدد ❷ ؁؁؁؁؁؁؁؁ ✅بند آذری اي آنام يا زهرا بيز بير عنايت ايله صحنه ي قيامتده بي بي شفاعت ايله قلبيمين صفاسي آنا جان آنا فاطمه زينبين آناسي آنا جان آنا فاطمه درد و غم توشنده يولومدا سني سسلرم صحنه ي قيامتده زهرا سني گوزلرم --- يا علي يا حيدر شعارون شعارون خانم هاردادي مزارون مزارون مزارون خانم هر نه وار اليم ده يولوندا فدا ايلرم مشكله توشنده سني من صدا ايلرم اي آنام يازهرا آنام واي آنام واي آنام ؁؁؁؁؁؁؁؁ ✅بندروضه ای😭 بین در و دیوارچه غوغا به پا گشته است فاطمه به راهِ ولایت فدا گشته است مرو مرو زهراتو آتش براین دل مزن مرو مرو زهرا به جان حسین وحسن چه بگویم من از، ورم های آن بازویت سینه ات شکسته، خدایا، چه شدپهلویت ناله می زنی هر، شبانگاه، زسوز جگر من بمیرم از آن لکد خورده، ای پشت در ای نگار مولا یازهرا مرو ❷ گنبد و ضریحت همیشه، درین قلب ماست مرغ دلمان در، مدینه و یاکربلاست درهرشب جمعه که آیی به دشت بلا ناله میزنی که اعوذ من الکربلا جانم حسین جان حسین جان حسین ❷ 💠💠💠💠۱۲۶💠💠💠💠 ؁؁؁؁؁؁؁ _حضرتی
4_5857027496892960533.mp3
1.31M
ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam بنداول
4_5857027496892960568.mp3
2.24M
ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam بنددوم
4_5884397476634427439.m4a
895.9K
ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam بندسوم
✅بنداول جان حیدرمرو ای همسرِقدکمانم فاطمه یاسِ نیلی ای تویارِ جوانم 🌹 حرف رفتن مزن ای شامِ شب هاےِتارم می شود خانہ بے تو عاقبت چون مزارم 🌹 ببین ڪه غمےبڕدل نشستہ بمان و مرو پهلوشڪستہ نظرڪن بدون تو مےمیرم بمان ومروبازوشکستہ 🌹 واویلا واویلا از غریبی ؁؁؁؁؁؁؁ ✅بنددوم اندکی کودکان را فاطمه کن نظاره جای اشک ازچشاشون بارون خون میباره 🌹 پس چی شدروزآخر دست بہ جارو گرفتے اما بازم دوباره ازعلی ت روگرفتے 🌹 سه ماهہ ڪہ روز خوش ندیدی سه ماهہ ڪه توقامت خمیدی زِسیلےُ وچوب و تازیانہ سه ماهہ ڪہ سختیهاڪشیدے 🌹 واویلا، واویلا ازغریبے ؁؁؁؁؁؁؁ ِ ✅بندسوم.. زبانحالِ حضرت زهرا (س) لحظه ےواپسینم خون مڪن این دلِ من می شود همچومسمار اشک تو قاتلِ من 🌹 می روم از ڪنارت نیمہ جان خستہ بالم اےغریبِ مدینه یاعلی ڪن حلالم 🌹 علی جان بده غسلم شبانه نبینی توجای تازیانه نیایند بہ تشییعِ من آنها ڪہ سیلے زدندم وحشیانہ 🌹 واویلا واویلا ازغریبے
4_5857027496892960717.mp3
1.14M
ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل حضرت زهرا سلام الله علیها و کربلا مادری کن که ببیند پسرت باز حرم را ای جگرسوخته هجران زده آتش جگرم را نذر کردم که اگر داد رضا رخصت وُ رفتم با دمِ فاطمه دلشاد کنم شاهِ کرم را فاطمیه حسنی می‌شوم و کرب‌وبلایی حیدری‌ام که شفاعت بِنَمایی پدرم را مادرِ من به فدای پرِ زخمیِ تو مادر کرده‌ام نذرِ پسرهای تو جانِ پسرم را عقده‌یِ سینه شده غصّه‌یِ جانسوزِ مدینه شیعه گم کرده در این شهرِ پر از آه حرم را به هوایِ حرمِ کرب‌و‌بلا بود نیازم ندبه خواندم که بگیرید شما زیرِ پرم را
◾️شور روضه حضرت زهرا(س)◾️ بند اول شعله کشیده توی خونه بلا اومد به سوی خونه بوی دره یا بوی خونه نامرد نزنش عرش خدا زمین اومد نامرد مگه سیلی چشه میزنی لگد نامرد نامرد بار شیشه داره مادرم برو نامرد داره دق میکنه خواهرم برو نامرد (ای وای، ای وای) بند دوم یه شهره ریخته سر مادر له شده بال و پر مادر همه کنار، امون از این در ول کن تازیانه نزنش رد شو بیا ول کن پاتو بردار از تنش رد شو بیا ول کن ول کن مگه زن زدن داره بی همه چیز ول کن دختر پیمبره نه که کنیز ول کن (ای وای، ای وای) ✍🏻 یـــاســــر ســـیــونــدی
4_5857460983647177643.mp3
1.01M
ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 نوحه ایام فاطمیه. 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 ببین حال زارم علی جــــان دوماهــــه بیمارم علی جان بیا بنشین بیا بنــــشین کنــــارم 2 اگر رفتم.. زدست تو.. تحمل کن علی جان علی جانم علی جانم 2 🍁🍁🍁🍁🍁🍁 رسیده وقت احتـــضارم گره افتاد دیگر بکــــــارم خدا داند.. برایت بی.. قــــــرارم 2 کن آماده. تویک تابوت . برای من علیجان علی جانم علی جانم 2 🍁🍁🍁🍁🍁🍁 وصیت دارم دارم ای علی جان زدنیـــــا بــــیزارم علــــی جان خداحافظ خداحافظ علی جان 2 بده غسلم.. تو آهسته.. تویار مهربانـــم علی جانم علی جانم 2 🍁🍁🍁🍁🍁🍁 شبانه جسمم را تو بر دار نکن نامحرها خبـــــر دار نزن ناله. بر زینب شــــب تار 2 نمی خواهم... بیایند دشمنان تو علیجان علی جانم علی جانم. 2 🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥 .. ✍عیسی دین محمدی 😭😭😭😭😭
AUD-20211202-WA0015.mp3
1.47M
ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
زمینه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها زبان حال امام مجتبی با مادر ➖➖➖➖➖➖ بند1: آروم آروم میسوزم گریه کار هر روزم چشمامو به قتلگاهِ مادرم به در خونه میدوزم دیگه حالم بده شبا،میبینم هی«کابوس»3 مادرمو نزن مگه،نداری تو«ناموس»3 نمیشه باورم که دشمنای ما دارن ولایت مردمو با پول میخرن نمیشه باورم که بین کوچه ها بابا علی رو با دستای بسته میبرن نمیشه باورم که درب خونمون با کینه های مردم مدینه میسوزه نمیشه باورم که دیگ مادرم نمیتونه یه معجر واسه زینب بدوزه پاشو مادرم. دلم میگیره پاشو مادر. حسن میمیره ➖➖➖➖➖➖ بند2: تو کوچه شد آواره غصه هاش برا یاره حال مادرو ببین خرابه و چشای اون تاره تاره پاشو که چادرت میمونه،روی زمین«مادر»3 پاشو اگه میخوای که زینب،نشه حزین«مادر»3 مادر پاشو بریم دیدی که بی حیا غرور بچتو داره چجوری میشکنه مادر پاشو بریم خودم دیدم چطور با مشت و با لگد مادر من رو میزنه مادر پاشو بریم که قنفذ اومده پاشو بریم دور ماها پر از مرد بَدِ مادر پاشو بریم آخه نمیتونم ببینم رو عبات خالیه جای لگده پاشو مادر. دلم میگیره پاشو مادر. حسن میمیره ➖➖➖➖➖➖ بند3: جونی نداره یه تن غم داره مادر من واسه باباعلی و برای من به خواهر دادی کفن چرا داداش حسین من،بی کفنه«مادر»3 یه پیراهن دادی واسه اون لحظه«آخر»3 چه غوغایی میشه میون قتلگاه میبینه خواهرم والشمر جالسٌ علی میگه تو رو خدا تو دست و پا نزن نشسته مادرم بالا سرت تو قتلگاه میمونه خواهرت داداش بالا سرت مدام بهونه ی تو رو میگیره دخترت یکی بالا سرت جلوی خواهرت به غارت میبره پیراهن و انگشترت
AUD-20211202-WA0017.mp3
2.89M
ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
مناجات فاطمی با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ رضاتاجیک با دو تا چشم و هفت دریا اشک فاطمیه شروع شد با اشک باز با گریه ی امام زمان می شود کار اهل دنیا اشک آه صاحب عزا! بیا که شده سهمم از دوری تو تنها اشک باز هم فاطمیه آمده و می شوم مثل تو سراپا اشک در عزاداریت شریکم کن از شما روضه خوانی، از ما اشک دلت از غصه های مولا خون چشمت از ناله های زهرا اشک (وای مادر) بگو که غرق کند مردم چشمهای ما را اشک بگو از مادری که خورد زمین تا بریزم چو آسمانها اشک هرچه خون می چکید از مسمار ریخت از چشمهای مولا اشک
اشعار مناجات فاطمی با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ شاعرناشناس عزادار این روز های غریبی دمی هم ز شادی نداری نصیبی گل فاطمه حتم دارم نخواند بدون گل روی تو عندلیبی گمانم که در گریه کن های عالم تو در گریه کردن بدون رقیبی اگر چه بعید است با ما نشینی در این روضه حس می کنم که قریبی تو هم با یتیمان فردای زهرا در این روز های فردا گرم امن یجیبی به قربان جدت که در خانه دارد مریضی که دیگر ندارد طبیبی نبیند کسی کاش بی مادری را چه حال غریبی چه حس عجیبی
اشعار مناجات فاطمی با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ محمد بیابانی پر از حاجتم حاجتم را روا کن گره های کوره مرا باز وا کن دلی بی قرارم قرار دلم شو غبارم مرا خاک پا کن میان قنوتت میان نمازت مرا هم دعا کن مراهم دعا کن فقط خوب ها نه کمی مال من باش بد و خوب را کم تر از هم سوا کن دو دست پر از خواهشم را بگیر و اگر که دلت امد ان دم رها کن شبی بین روضه بگو وای مادر شبی بین ما مادرت را صدا کن همان جا جدا کن ز تن روح ما را و این جسم را خاک در کربلا کن
 مناجات فاطمی با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ شاعرناشناس می خوانم از سوز جگر اقا ببخشید از غصه شد خاکم به سر اقا ببخشید با هیزم و اتش به قصد کشت ابلیس شد سوی جنت حمله ور اقا ببخشید راه نجاتی پشت در پیدا نمی کرد هر قدر می زد بال و پر اقا ببخشید سینه سپر امد به یاری علی اه از ان لگد تا شد سپر اقا ببخشید در کنده شد از جا و بار شیشه اش ریخت در زیر پای چل نفر اقا ببخشید هم ریشه های رو سری هم پیروهن سوخت از شعله های روی در اقا ببخشید در خانه اش بر اولین مظلوم عالم بی حرمتی شد اینقدر اقا ببخشید پای برهنه بی عبا با دست بسته در کوچه ها با چشم تر اقا ببخشید هر قدر میزد هر کسی با هر سلاحی میزد مغیره بیشتر اقا ببخشید با هم تبانی کرده اند انگار از پیش میخ در و تیر سپر اقا ببخشید امروز مادر سینه اش شد خورد از در از نعل ها فردا پسر اقا ببخشید
سبک 1 (سبک بال ملائک واشده) به روی دست علیس،دخت بی قرینه از تلالؤ اون نگاش ، روشنه مدینه زینب کبریٰ اومد زینت مولا اومد وارث صبر علی مرجع عظمیٰ اومد زینب کبری مدد....... 🌸🌸🌸🌸🌸 هم ملیکه ی عرش وهم ،ماه عالمینه مفتخره که تا ابد ، یاور حسینه ذوالفقار حیدره کوثری از کوثره خواهرودخت امام شوکت پیغمبره زینب کبری مدد... 🌸🌸🌸🌸🌸 بر علی و بر فاطمه ،نور هر دو عینه آرامش چشم ترش،دیده ی حسینه فاطمه رو ،مه جبین دختر ِ حِصن ِحَصین یک نخی از معجرش رشته ی حبل المتین زینب کبری مدد......
🌹 💐 گل در اومد امشب 🌹 👌 داره نم نم بارون می باره امشب خـدا هدیه میده به شاه مکتب اهـالیِ جَـنّت زبون می گیرن دوتا عالَم نذرِ حسین و زینب جلوه یِ کوثری آئینه یِ مادری دختر حیدری به کربلام می بری ای بانوی کـرم سایه ت رو سرم آرزومه باشم مدافع حرم کاشکی بال و پرم واشه...تاکه سرم... باشه نذر تو و... حرمِ دلبرم بی بی یازینب آسمون و زمین یه پارچه نوره تو خونه یِ علی جشن و سُروره هرکـی شد غلام عمه یِ سادات قـیامت وَالّلهِه غـرق غروره سرتاپا فاطمه عقیله یِ هاشمه شبیه مادره... هانیه و عالِمه من در تاب و تبم ذکر روی لبم حسین حسینه و... مجنون زینبم از عشق دم می زنم حاضره کـفـنم کاش تو راهت بشه جدا سر از تنم بی بی یازینب
بسم الله الرحمن الرحيم شاعر: شب تولد زينب بلند شو مادر به جان دخترت امشب بلند شو مادر شب تولد زينب دعاي مرگ مكن بياو خانه مهيا براي مرگ مكن شب تولد زينب بخند مادر جان دو پلك زخمي خود را مبند مادر جان شب تولد زينب نفس بكش مادر بيا ز دست اجل دست پس بكش مادر شب تولد من مثل شمع ميسوزي به جاي طفل به تابوت چشم مي دوزي فداي آنهمه احساس مادرانه تو شب تولد زينب كجاست شانه تو شب تولد من تير مي كشد پهلوت شب تولد من درد مي كند بازوت شب تولد من دست من كفن دادي به جاي هديه به من كهنه پيرهن دادي
بسم الله الرحمن الرحيم شاعر: تابیدی و تلألو نور خدا شدی یعنی تجسم همه ی ماورا شدی تو آفتاب خانه ی حیدر شدی و بعد کم کم خودت برای خودت مرتضی شدی دلهای عاشقان شما زینبیه است از آن زمان که ساکن دلهای ما شدی پیدا نشد ز آیه ی صبرت فصیح تر محبوب هرچه گفت؛به امرش رضا شدی نازل نموده است تو را برعلی؛خدا همتای سوره های کتاب خدا شدی از تو سرودن از قلم من بنا نبود تو آمدی؛بهانه ی این بیت ها شدی...
بسم الله الرحمن الرحيم شاعر: یا که از عشق مگو یا که جگر را بتراش خَم اَبرو بکش و قرص قمر را بتراش از علی دَم بزن و تیغِ دوسر را بتراش مژه را تَر کن و با خطِ مُعلی بنویس هرقدر می‌شود از حضرتِ مولا بنویس دید حق ، معرکه شمشیر زنی کم دارد دید میدانِ بلا شیرزنی کم دارد دید پیغمبرِ تکبیر زنی کم دارد آنکه کم بود در این خانه فقط زینب بود آنکه باید برود تا تَهِ خط زینب بود پس ، پس از فاطمه تصویرِ خدا زینب شد فاطمه ضرب درِ شیر خدا زینب شد صاحبِ مجلسِ تفسیرِ خدا زینب شد مُحرمِ عشق بخوان مَرهم هر درد آمد مَرد می‌خواست خدا  مَرد تر از مَرد آمد شانه‌ای آمده تا بارِ بلا را ببرد قامتی آمده تا کرببلا را ببرد چادری آمده تا آلِ عبا را ببرد فاطمه‌وار نوشتند حسین آمده است شصت و نُه بار نوشتند حسین آمده است آمده تا که نبیند همه را اِلا یار آمده تا برود سایه به سایه با یار سایه هم دورتر و دورتر از او تا یار... هیچ کس نیست در آفاقِ تماشاییِ او نیست مانند برای دل زهرایی او جای گهواره‌ی او قلبِ حسین است حسین دلِ آواره‌ی او قلبِ حسین است حسین و فقط چاره‌ی او قلب حسین است حسین ماه و خورشید نَه بر محور او می‌چرخند  شش برادر همه دورِ سرِ او می‌چرخند ماند تا بشکند او خطِ ستم را تنها ماند تا جمع کند اهل حرم را تنها تا که بردارد از این خاک عَلَم را تنها ماند تا چادرِ خود را بتکاند زینب کوفه را بر سرِجایش بنشاند زینب خطبه‌ای خواند که از شام بجز نام نماند نامِ او ماند به تاریخ ولی شام نماند خطِ خون زنده شد و خِطّه‌ی دشنام نماند گفت در شام که اسلامِ علی می‌ماند به رویِ مأذنه‌ها نامِ علی می‌ماند همه رفتند ولی سنگرِ او دست نخورد به پَرِ بیرق آبِ آور او دست نخورد به سویِ سایه‌ای از معجرِ او دست نخورد آه یک روزه عطش دور و برش را سوزاند خواست آهی بکشد غم جگرش را سوزاند خواهری بود که  بی  پنج برادر  بود و با حرم در وسط آنهمه لشگر بود و دید در خیمه‌ی آتش‌زده دختر بود و یک نفر بود و هرآنکس که نمی‌زد می‌زد بشکند دست حرامی چقدر بد می‌زد... تپشِ ما نَفَسِ ما قلمِ ما زینب قدم ما دو دمِ ما علَم ما زینب شرف ما نجف ما حرم ما زینب ما مسلمان شده‌ی غیرت زینب هستیم بنویسید که ما ملت زینب هستیم