4_6024075856119336066.mp3
1.04M
#زمینه
#شهادت_امام_سجاد_ع
#محرم۱۴۰۱
نزدیک چِل ساله بیقرارم ، شادیِ من رو ، کسی ندیده
اشک چشام جاریه همیشه ، به یاد جسمِ ، به خون تپیده
من به درد و غم ، مبتلا بودم
یاد وقتی که ، کربلا بودم
زهر کینه شد ، مرهمِ دلم
خیلی وقته که ، چشم به را بودم
آه و واویلا ، عزیز زهرا
سَرم نرفت روی نیزه اما ، دلم به روی ، سرنیزه ها رفت
هربار که چشمم به آبی افتاد ، فکرم به سَمتِ ، کرببلا رفت
با تَداعیِ ، غربتِ بابام
خونِ قلبم و ، بارونِ چشام
آب خوش نرفت ، پایین از گلوم
بعدِ کربلا ، بعدِ شهر شام
آه و واویلا ، عزیز زهرا
بعدِ چهل سال هنوز می بینم ، هر روز و هرشب ، اون صحنه هارو
هر روز می خونم میونِ روضه ، مصیبتهای ، کرببلارو
توی ذِهنَمه ، بین قتلگاه
خاطرات اون ، آخرین نگاه
دست و پا می زد ، بین خاک و خون
من تو خیمه ها ، می کِشیدم آه
آه و واویلا ، عزیز زهرا
✍بهمن عظیمی
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
151.7K
#نوحه_سنتی
#شهادت_امام_سجاد_ع
◾بنداول
ذکر لبهایم الشام الشام
فکر شبهایم الشام الشام
الشام الشام الشام الشام(۲)
مارو به بزم ناکسان بردند
با ناسزاها مارو افسردهند
گلای نیلوفر و پژمردهند
الشام الشام(۲)
◾بنددوم
همراه بابام الشام الشام
طناب به دستام الشام الشام
الشام الشام الشام الشام(۲)
بچهها رو تا به رسن بستند
سرمارو همه بشکستند
روبرومون با خنده بنشستند
الشام الشام(۲)
#مرتضی_محمودپور
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
voice-changer-۲۰۲۲-۰۸-۲۲-۱۸-۲۲_1.mp3
341.8K
#نوحه_سنتی
#شهادت_امام_سجاد_ع
◾بنداول
به شام ویران شدهام من غریب
اسیر کوفیان شدم بی شکیب
به ناقه سوارم
مات نیزه دارم
رحمی نما خدا به حالم
ز سنگ کین شکسته بالم
واویلتا آه واویلا(۲)
◾بنددوم
قاتل من مجلس شوم شراب
کشته مرا گریه و آه رباب
راس طفل رباب
به نی رفته بخواب
به پای نیزه جان سپارم
خدا دگر طاقت ندارم
واویلتا آه واویلا(۲)
◾بندسوم
شاهد گریههای من مدینهست
شاهد سقای حرم سکینهست
گوئیا در حرم
نشسته در برم
گوید عمو عمو کجایی
از چه به پیش ما نیایی
واویلتا آه واویلا(۲)
#مرتضی_محمودپور
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#شهادت_امام_سجاد_ع
#غزل
آتش گرفت خیمه میسوخت پا به پایش
خورشید شعله ور شد در آسمان برایش
زنجیر می زدند و بزم عزا گرفتند
زنجیرهای بسته بر رویِ دست و پایش
دستان عمه زینب(س) را بسته دید و بی شک
هر آن از این مصیبت شد بیشتر عزایش
در ازدحام شام و در تنگنایِ بازار
در زیر دست و پا رفت در هر قدم عبایش
یک روز داغ دید و یک عمر روضه خوان شد
با لرزشی که افتاد از بغض، در صدایش
میرفت سمت مسجد افتاد یادِ بابا
از دست پیرمردی افتاد تا عصایش
یادِ غروبِ گودال سر میگذاشت بر خاک
آرام گریه میکرد با ذکرِ سجده هایش
یادِ محاسنی که خون می چکید از آن
یادِ تنی که پُر بود از زخم، جای-جایش
لعنت به تیر و شمشیر، لعنت به ذات نیزه
لعنت به خنجری که شد واردِ قفایش
تصویرِ نعل تازه از خاطرش نمیرفت
یک داغِ بیکران بود سوغاتِ کربلایش!
#مرضیه_عاطفی
#شهادت_امام_سجاد_ع
#مسمط_مربع
تمام عمر خود، آزار دیدم
جهان را بر سرم آوار دیدم
عزیزان خدا را خوار دیدم
میان مجلس اغیار دیدم
چهل منزل که نه، عمری حزینم
چهل سال است من چله نشینم
شبانه روز، یاد اربعینم
همیشه چشم خود، پُربار دیدم
کنارِ گریه دوشادوش ماندم
فقط خیره شدم، خاموش ماندم
گمانم ساعتی بیهوش ماندم
همینکه آب، بالاجبار دیدم
شده اشکم روان، با که بگویم
غمِ هفت آسمان با که بگویم
ازین داغ گران با که بگویم
حرم را بر سرِ بازار دیدم
الهی که زنی مضطر نماند
میان کوچه، بی یاور نماند
اگر هم ماند، بی معجر نماند
خودم این درد را ناچار دیدم
ازین غصه گریبان می دهم چاک
میان خنده های قوم ناپاک
عقیله عمه ام را بر روی خاک...
به زیر کعب نی، بسیار دیدم
نرفت از تن، نشانِ سلسله... نه
نرفت از گوش، صوتِ هلهله... نه
نرفت از خاطر من، حرمله... نه
از آن ملعون غمی دشوار دیدم
مداوا کرد چشم تار ما را
تسلا داد قلب زار ما را
خدا خیرش دهد، مختار ما را
سر شمر و سنان بر دار دیدم
رباب و گریه اش... ای داد، ای وای
صدای گریه ی نوزاد، ای وای
کشیدم از جگر فریاد ای وای...
پرِ گهواره را هر بار دیدم
نمی دانم، گمانم خواب بودم
میان خیمه ها بی تاب بودم
مریض اما پیِ ارباب بودم
به حال زار، داغ یار دیدم
به روی سینه اش دیدم دویدند
تنش را سمت گودالی کشیدند
سرش با خنجر کندی بریدند
خودم دیدم، اگرچه تار دیدم
بمیرم عاقبت انگشترش را
لباسِ دستباف مادرش را
عبا، عمامه ی پیغمبرش را
میان دکه ی تجار دیدم
#محمد_جواد_شیرازی
#شهادت_امام_سجاد_ع
#غزل
در کربلا شد آنچه شد و کس گمان نداشت
هرگز فلک به یاد، چنین داستان نداشت
در کربلا هر آنچه بلا بود، عرضه شد
تیری دگر قضا و قدر در کمان نداشت
از این شراره خرمن عمر ستاره سوخت
بود آسمان به جای ولی کهکشان نداشت
بعد از عروج حجت رحمان به عرش نی
دیگر زمین سکون و قرار آسمان نداشت
زینالعباد باز به گیتی قرار داد
ورنه سکون، عوالم کون و مکان نداشت
او شمع راه قافله در شام تار بود
حاجت به نور ماه، دگر کاروان نداشت...
با کولهبار درد در آن دشت پر لهیب
جز دود آه بر سر خود سایهبان نداشت
گفتند: ماه بود و درخشید و جلوه کرد
دیدم که مه به گردن خود ریسمان نداشت
گفتند: سرو بود و خرامید و ناز کرد
دیدم که سرو، طاقت بند گران نداشت
در انقلاب سرخ حسینی کسی چو او
نقش حماسهساز «ولی» را بیان نداشت
در گیر و دار معرکۀ کفر و شرک نیز
دوران چو او سوار حقیقتنشان نداشت...
حق را زیان ز جانب باطل نمیرسد
بیمی گل همیشه بهار از خزان نداشت
تنها نه شمع از شرر شعله برفروخت
«پروانه» هم ز شعلۀ آتش امان نداشت
#محمد_علی_مجاهدی
#زمینه_شهات_امام_سجاد_ع
#سبک_ریان_بن_الشبیب
#دنبال_قافله
☑️بنداول
دنبال قافله به دستم سلسله
می دویدم
با تنی مجروح و پای پر ابله
می دویدم
.....
به یاد اصغر رباب می سوخت رباب می سوخت رباب می سوخت
با دیده ی تر رباب می سوخت رباب می سوخت رباب می سوخت
با قلبه مضطر رباب می سوخت رباب می سوخت رباب می سوخت
تو هرمکان رو نی زدن چوب به لب بابام
میونه بزم مِی زدن چوب به لب بابام
بابای بی سر غریب مادر
┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
☑️بنددوم
می خوردیم بی امون لگد و تازیون
از این و اون
می دیدم که می زد به لبت خیزرون
با چشمه خون
یه عده اشرار
زدن مارو زدن مارو زدن مارو
تو کوچه بازار
زدن مارو زدن مارو زدن مارو
میونه انظار
زدن مارو زدن مارو زدن مارو زدن مارو
چهل ساله کارم
فقط گریه س فقط گریه س فقط گریه س
چهل ساله یارم
فقط آه و فقط ناله س فقط ناله س
بابای بی سر غریب مادر
┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
☑️بندسوم
ای وای از شهرشام ای وای از دحام
ای وای ای وای
ای وای از کوچه و از نگاه عوام
ای وای ای وای
به اشکای ما
می خندیدن می خندبدن می خندیدن
دور و بر ما
می رقصیدن می رقصیدن می رقصیدن
حال مارو که
نفهمیدن نفهمیدن نفهمیدن نفهمیدن
چهل ساله کارم
فقط گریه س فقط گریه س فقط گریه س
چهل ساله یارم
فقط آه و فقط ناله س فقط ناله س
بابای بی سر غریب مادر
┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
☑️بندچهارم
می بینم گهواره بچه ای شیر خواره
محزونمی شم
می بینم هر جایی روسریه پاره
گریون می شم
چهل ساله کارم
فقط روضه س فقط روضه س فقط روضه س
چهل ساله کارم
فقط نوحه س فقط نوحه س فقط نوحه س
چهل ساله کارم
فقط گریه س فقط گریه س فقط گریه س
بابای بی سر غریب مادر
💠💠💠9⃣1⃣3⃣💠💠💠
┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
#شعرای_آیینی
#رضا_نصابی
#مجید_مرادزاده
#زمینه_شهادت_امام_سجاد_ع
🎼#سبک_تسبیحات
#ای_آقا_جان
☑️بند اول
ای آقا جان
إهدِناالصراط هر گمراه
جانم بر مقام تو ای شاه
علیِ دوم ثارالله(ع)
......
یا اباالباقر یا زین العباد
یا حبیبی یا نور العالمین
ای گل دامان پاک بتول(س)
صلوا علیک یا ابن الحسین(ع)
صلوا علیک یا ابن الحسین(ع)
═ ೋღݪبیڪیـٰازِيـنَـݕღೋ═
☑️بنددوم
میسوزم من
با زهر جفای نامردا
میرم نزد مادرم زهرا(س)
دیگه راحت میشم از دنیا
....
دیگه نفسای آخرمه
چشمام همه ش به در می دوزم
کجایی مادرم منتظرم
مثل یه کوره دارم میسوزم
صلوا علیک یا ابن الحسین(ع)
═ ೋღݪبیڪیـٰازِيـنَـݕღೋ═
☑️بند سوم
آقا جانم
خیلی تو رنج و بلا دیدی
سوز و داغ کربلا دیدی
ظهر روز عاشورا دیدی
تو دیدی دزدی ها و غارت و
کشیدی زجرای اسارت و
همراه عمه جان و بچه ها
میخوردی شلاق جسارت و
صلوا علیک یا ابن الحسین(ع)
صلوا علیک یا ابن الحسین(ع)
═ ೋღݪبیڪیـٰازِيـنَـݕღೋ═
☑️بند چهارم
آقا جانم
خیلی میدادم تورو آزار
با سیلی و تازیون بسیار
تو صحرا کوچه و بازار
تو دیدی رفتن سه ساله رو
تو رفتی مجلس بزم شراب
تو دیدی سر های بریده رو
با زینب و سکینه و رباب
صلو علیک یا ابن الحسین(ع)
صلوا علیک یا ابن الحسین(ع)
═ ೋღݪبیڪیـٰازِيـنَـݕღೋ═
💠💠💠1⃣0⃣1⃣3⃣💠💠💠
#شاعرسبکسازڪربلایی_مجیدمرادزاده
.
#امام_سجاد
#زمینه
#زمزمه
#سبک_بسمت_گودال_از_خیمه_دویدم
داغ تو آتش زد . بر دل آشفتم
آب که میبینم . یاد تو می افتم
تشنه شدم هر جا .حسین حسین گفتم
آب که میبینم . یاد تو می افتم
بابامو با لبای تشنه کشتن
با نیزه و شمشیر و دشنه کشتن
وای حسین وای حسین وای حسین
.......
غروب عاشوراس . علت فریادم
خیمه در آتش سوخت . نرفت از یادم
تو شعله ها یاد . مادرم افتادم
عمه گرفتار شد . نرفت از یادم
سجاده مو از زیر پام کشیدن
زینت زگوش خواهرام کشیدن
وای حسین وای حسین وای حسین
......
تموم این چل سال . دلم پریشانه
دیدم تن بابام . رو خاک عریانه
یکی نگفت که این . کشته مسلمانه
دیدم تن بابام رو خاک عریانه
فقط نه اشک قافله مرا کشت
سه شعبه های حرمله مرا کشت
وای حسین وای حسین وای حسین
...
دروازه ساعات . چه ازدحامی شد
دور و بر زینب . پر از حرامی شد
به دختر زهرا . بی احترامی شد
دور و بر زینب . پر از حرامی شد
به اشک ما میخندیدن واویلا
رقاصه ها میرقصیدن واویلا
وای حسین وای حسین وای حسین
...
#عبدالحسین✍
161K
#زمزمه
#شهادت_امام_سجاد_ع
بند اول
یه عمره از داغت میسوزم
داغت برام تازه ست هنوزم
میگذره با غم شب و روزم
هر روز،تیره و تاره برام با روضه هات
هر روز،میسوزم به یاد خشکیه لبات
ای وای ای وای
هر روز ،روضه ها پیش چشام مرور میشه
هر روز خاطرم زخمی دود و آتیشه
ای وای ای وای
بند دوم
بنی اسد وقتی رسیدن
پیکر بی سرت رو دیدن
رو یه حصیر تنت رو چیدن
سخت بود ،پیدا کردن تموم بدنت
سخت بود ، اینکه بوریا شد آخر کفنت
ای وای ای وای
سخت بود ، اینکه از قفا جدا شده سرت
سخت بود ، بوسه دادم به رگای حنجرت
ای وای ای وای
بند سوم
یادم نمیره شام و ازار
امون از این مردم بی عار
خیلی شلوغ شد سر بازار
سخت بود، دست بسته رفتنِ با سلسله
سخت بود، خنده های شوم شمر و حرمله
ای وای
سخت بود، همسفر شدن با اون حرومیا
سخت بود، طعنه و زخم زبون شامیا
ای وای
#سعید_حمیدیان_فر
چند نکته دوستانه درباره اربعین
۱.در این چند روزی که عراق هستید، بین آنچه موکبهای کوچک عراقی تقدیم شما میکنند با آنچه در موکبهای پر زرق و برق ایرانیها توزیع میشود، فرقی قائل نشوید.
سعی کنید در موکب های عراقی هم تا جایی که مقدور است سکنی داشته باشید.
آنها باید ببیننداینجا ایرانی و عراقی نداریم و همه یک امت واحده هستیم.
۲.در این چند روزی که عراق هستید، اگر در جایی غذای ایرانی توزیع میشود،فریاد نزنید غذای ایرانی!!
با این کار عراقیها احساس میکنند که برای آنها نیست!
چراکه هیچ موکب عراقی هیچ وقت فریاد نمیزند غذای عراقی!!
۳.کمک کنید هزینههای دولت عراق برای جمع آوری زباله ها و بهداشت مسیرها بیش از پیش نشود.
۴.در این چند روزی که عراق هستید، به اعتقادات مذهبی و عربی عراقیها کاری نداشته باشید. اصلا" روی ایرانی و عراقی بودن صحبت نشود.
۵.در این چند روزی که عراق هستید، غذایی نگیرید که نمیخورید. عراقیها خیلی ناراحت میشوند!
اگر هم گرفتید و بدتان آمد، به روی خودتان نیاورید و از طرف تشکر کنید.
همان جا جلوی عراقیها ظرف غذا را دور نیندازید.
۶.در این چند روزی که عراق هستید، مراقب وسایل عمومی و مردمی عراقیها باشید. خودروها، سرویس بهداشتی، محل اسکان و...
۷.در این چند روزی که عراق هستید، بدانید که عراقیها موظف به خدمت رایگان به شما نیستند!
پس هرجا هزینهای داشت پرداخت کنید.
مثلا" کرایه ماشین!
۸.در این چند روزی که عراق هستید، اگر در منزلی اسکان یافتید، خیال نکنید که میزبان تا هر وقت که شما بخواهید، تمایل دارد و میتواند از شما پذیرایی کند!
۹.در این چند روزی که عراق هستید،یادتان نرود که عراق کشوری جنگ زده (حمله آمریکا، داعش و ...) و به شدت پرخرج است. خرج اضافی برای این کشور درست نکنید.
#اربعین
۱۰.در صورت امکان چند هدیه کوچک از ایران خریداری کرده؛
در مسیر به نام ایران به کودکان عراقی هدیه دهید.
۱۱.با خادمان موکب ها از هر ملیتی خوشرو باشید، قدردانی کنید و عکس یادگاری بگیرید.
۱۲.بعضا" برخی خانم های ایرانی داخل موکب ها آرایش می کنند. لطفا" توجه داشته باشیدکه زنان عراقی هرگونه آرایش کردن زنان، علی الخصوص در ایام عزای اهل بیت را به شدت بد و قبیح می دانند.
۱۳.در کنار استفاده از تصاویر و نشانه هایی که با خود حمل میکنید (مانند تصویر رهبر انقلاب یا سردار سلیمانی) حتماً از تصاویر مراجع عظام تقلید در عراق ( حضرات آیات : سیستانی ، حکیم ، صدر) و یافرماندهان الحشد الشعبی (هادی العامری، ابومهدی مهندس و ... ) هم استفاده کنید.
۱۴.محور غربی، عبری، عربی شدیداً در حال تبلیغ در میان مردم عراق هستند که ایران کشور شما را تسخیر کرده است. حتما" با همان عربی دست و پا شکسته به عراقی ها بگویید که دفاع از حریم اهل بیت و مردم عراق را وظیفه دینی ایرانی ها می دانید و از دوستی و صمیمیت دو ملت و از اینکه به نیابت شان به زیارت امام رضا (علیه السّلام) خواهید رفت به آنها بگویید.
#اربعین
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5945271864891802627.mp3
3.34M
اربعین
👇👇👇👇👇👇
ای ساربان، اینجا باغ گل یاس است
این قبر ثارالله، این قبر عبّاس است
(خون از دو عین آید
بوی حسین آید) (2)
اینجا حسینم را از من جدا کردند
لب تشنه رأسش را، از تن جدا کردند
خون از دو عین آید ...
اینجا جدا گردید، دست از تن سقّا
خون جگر می ریخت بر دامن سقّا
خون از دو عین آید ...
اینجا رباب از غم، در التهاب افتاد
عکس علی اصغر، بر روی آب افتاد
خون از دو عین آید ...
اینجا دو گل از ما جان داده، زیر خار
لب تشنه جان دادند، با دیده ی خونبار
خون از دو عین آید ...
اینجا به خون، خفتند، هفتاد و دو یارم
هجده گل پرپر، در خاک و خون دارم
خون از دو عین آید ...
اینجا تن قا سم، در خون شناور شد
یک سیزده ساله، صدپاره پیکر شد
خون از دو عین آید، بوی حسین آید (2)
سید علی مومنی شعرازغلامرضاسازگار
@majmaozakerine
#حضرت_رقیه_زمزمه
#زمزمه۱۴
سلام سر بریده سلام کربلایی
آخه معلومه که بابایی کجایی
کجا بودی بابا که خونیه لبهات
به من عمّه می گفت سفر رفته بابات
غریبی مو دیدن دلم رو شکستن
چقد زجر و خولی نامردند و پستن
نبودی به اشک چشام خنده کردن
نبودی به زخم پاهام خنده کردن
سرت روبرومه نمی بینم امّا
چقد دستای شامی سنگینه بابا
نمی بینه گر چه چش دختر تو
چرا که بوی دود می آد از سر تو
شنیدم تو گیر کرده بودی تو گودال
چجوری در آوردنت از توو جنجال
شنیدم که بابا جلو چشم زینب
تو جون داشتی و رفت تنت زیر مرکب
#محمود_اسدی_شائق
#امام_سجاد_زمینه
تموم نفس هاش روضه اس
با غم محرم شد پیر
نشونه داره رو جسمش
از غل و زنجیر
بی تاب گریه می کنه
با آب گریه می کنه
یاد خشکیه لب
ارباب گریه می کنه
یعقوب کربلا
کم گریه کن
همراه نیزه ها
کم گریه کن علی
یا سید الساجدین
زین العابدین
******************
با یه دل خون می باره
چشای امام سجاد
یاد روزی که باباش از
رو مرکب افتاد
موهاش غرق خون شده
دردا بی امون شده
عمه سینه میزنه
رو تل نیمه جون شده
بر جسم بی سرش
کم گریه کن علی
همراه خواهرش
کم گریه کن علی
یا سید الساجدین
زین العابدین
نزدیک چهل سال میشه
از غصه می باره چشمام
کربلا شکستم اما
امان از این شام
بین کوچه ها توی
انظار بردن عمه رو
آبم کرده، بودمو
بازار بردن عمه رو
از مجلس شراب
کم گریه کن علی
با غصه ی رباب
کم گریه کن علی
یا سید الساجدین
زین العابدین
#وحید_محمدی
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
#شوراحساسی
#جانسوز
#جاماندگان_کربلا
#اربعین
#شور_امام_حسن
دلم گرفت
بازم دلم بهونه ی حرم گرفت
چی دلخوشیمو اینجوری ازم گرفت
چرا تموم زندگیمو غم گرفت
چشام تره
روزای من داره بسختی میگذره
این امتحانه خیلی سخت نوکره
اگه حرم نیاد بمیره بهتره
میبینی اشک من روونه
میباره اشکام بچه گونه
چند روزه چشمام واسه گریه
میگرده دنبال بهونه
شور میزنه
دل من دور از حرمت شور میزنه
هرچی که بارونه تو چشمای منه
ذکر توسل من امشب یا حسنه
جونم حسن من بتو مدیونم حسن
بند دوم
امام حسن
کرامتت امید آخر منه
تویی همون که دست رد نمیزنه
به لطف تو دلم همیشه روشنه
امام حسن
دو ساله نوکرت نرفته کربلا
یفکری کن بحال و روز عاشقا
ما فرق داریم با کربلا نرفته ها
کسی که دیده کربلا رو
یه سال اگه نره میمیره
خودت بگو که چی میتونه
جای اون احساسو بگیره
بی حرمی
ولی تو اسطوره ی جود و کرمی
نگاهِ نوکرا بکن آقا یه کمی
بزار برم با زائرا چند قدمی
جونم حسن من بتو مدیونم حسن
بند سوم
از کوچه ها
میام با مادرت منم ، قدم قدم
شنیدم هرسال اربعین ، میره حرم
پیاده با پهلوی زخم و قدّ خم
دارم میام
دو ساله مونده تو دلم قدم قدم
با سر و روی خاکی اروم تا حرم
گریه کنم تموم راه تا برسم
گریه کنم برای زینب
با گریه پا به پای زینب
کاش که میشد برن اسیری
همه کسم به جای زینب
مریض کربلام میدونی
اگه نرم حرم میمیرم
همه میگن خیلی کریمی
من اومدم حرم بگیرم
خودبخود از
همه میگیره دلم و بی نفسم
دور از حرم حس میکنم تو قفسم
من بی حسین تو دنیا بی کار و کسم
جونم حسن من بتو مدیونم حسن
#خادم_زینب
#زمینه_احساسی
#شوراحساسی
#اربعین
#هفت_صفر
#یااباعبـــدالله_علیه_السلام
نام تو راحتِ جان است اباعبدالله(ع)
سخنت ورد زبان است اباعبدالله
زیر هر بارش مسمومِ حوادث آقا
خیمه ات چتر امان است اباعبدالله
نعمتِ خلد برین هم به محبِ تو رسد
سفره ات تا به جنان است اباعبدالله
در صف حشر فقط نه که محبت حالا
بر رخش شوق ، عیان است اباعبدالله
از زمین تا به خدا حرف تو را می گویند
عاشقت خرد و کلان است اباعبدالله
ما به هر دیده فراتیم به خشکیِ لبت
بر لبت اشک ، روان است اباعبدالله
کاش آندم تو نبینی که به گودال ، از غم
مادرت موی کَنان است اباعبدالله
حامد_آقایی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#حضرت_زینب_س
#اسارت
بعد از تو برادر جان! بر شام سفر کردم
بر آل ابوسفیان اعلان خطر کردم
دیدم سر تو بر نی، راهت بنمودم طی
تو بر نی و من در پی، بر نیزه نظر کردم
ای خفته به خاکستر! آتش به تو شد بستر
ای خاک مرا بر سر از کوفه گذر کردم
تو کلمه حق بر لب، من از غم تو در تب
ای صبر دل زینب! اینگونه سفر کردم
با بار غم و اندوه، چون شیرزنی نستوه
بر ضد عدو چون کوه پیکار دگر کردم
افتاد یزید از تخت چون کور دلی بدبخت
آن مرکز فحشا را من زیر و زبر کردم
شد گوشه ویرانه بیت الحزن زینب
بر قاتل تو نفرین با خون جگر کردم
#سیدحسن_خوشزاد
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم