eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
74 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ الا ای بهاری ترین استعاره الا موسم غنچه های بهاره نگاه تو کشف و شهود غزل هاست صدای تو زیباترین گوشواره می آیی که تنها نمانیم در راه که تنهای تنها تویی راه چاره می آیی پس از سرفه‌های درختان مزین کنی برکه را با ستاره می آیی که جاری کنی رود ها را در این خشک سالی فقط با اشاره و تقوا لباس جهان می‌شود پس می‌افتد لباس ریا از قواره می آیی بگیری غم مادری را که تا شد قدش زیر بار اجاره تو باشی که نومید و حیران نماند کسی بین دهلیزهای اداره و سیر از گرسنه خبر دارد آن روز خبر می شود از پیاده ، سواره به دلداری مادران فلسطین به آرامش کودکان هزاره می آیی پس از جنگ و طاعون و وحشت بنا می کنی شهر ها را دوباره تو تعبیر رویای شیرین وصلی بیا بهترین معنی استخاره @babollharam
من دختر سلطان عشق و دینم در فاطمیون فاطمه ترینم یعنی به عمه زینبم قرینم اینجا رقیه نام پر طنینم در آسمان زهرای نازنینم من نازنین زهرای کربلایم خود زینت مجموع عمه هایم همتا ندارم من در این میانه هستم چو زهرا مادرم یگانه تاج سر بابا به هر زمانه دارم ز نور فاطمه نشانه صوت حزین و ناله ای شبانه تا سوز آهم سر رود ز سینه شام بلا را میکنم مدینه آنگونه که زهرا به آه شب سوز با ناله های قلب آتش افروز زد شعله بر اهل مدینه آنروز آنگونه که با طعنه های جانسوز گفتند یا شب گریه کن و یا روز یک ناله ام یک شهر را بهم ریخت از بیخ و بن سرمایه ی ستم ریخت شهری که عمری سب مرتضا کرد با انقلابم آتشی بپا کرد هر ماذنه با ناله ام نوا کرد بر اشهد اَنَّ علی وفا کرد تا صبح محشر صوت من صدا کرد طوری که بعد از کربلا و کوفه دینِ خدا زد از غمم شکوفه در آسمان دین ستاره برگشت با گریه هایم راه چاره برگشت عمامه ی رفته دوباره برگشت حتی دو سه تا گوشواره برگشت نزد ربابه گاهواره برگشت این است تاثیر رقیه، آری اینگونه احیا شد یتیم داری گر چه چهل منزل شدیم تحقیر گرچه شدم چون عمه ام به زنجیر گر چه کتک خوردم بدون تقصیر هر چند کودک بودم و شدم پیر اما لباس پاره کرد تاثیر بر گریه ام خندید دشمن اما آخر شدم من آبروی بابا کوهی ز غم بر شانه ام کشیدم خار مغيلان دیدم و دویدم زخم کف پا را به جان خریدم افتادم از ناقه ولی رسیدم چیزی نشد، تنها ز غم خمیدم گر چه تنم از ترس زجر لرزید اما به دیدار طبق می ارزید گرچه برایم پهلویی نمانده عیبی ندارد گیسویی نمانده دستم شکست و بازویی نمانده آری می‌ارزد ابرویی نمانده گرچه به چشمم سوسویی نمانده تازه شدم منهم شبیه زهرا تا مفتخر باشم به پیش بابا آنکه مرا با نام زشت خوانده از بس مرا دنبال خود کشانده دیگر مرا تاب و تبی نمانده گرچه مرا بر کاروان رسانده زیر گلویم جای پنجه مانده باید روم دیگر از این خرابه زحمت شدم دیگر برای عمه @babollharam
مهدوی جمعه آخر سال ۱۴۰۱ آخرین جمعه شد و از تو نیامد خبری تو بیا بر دل غمدیده ی من کن نظری روزها هفته و ماه طِی شد و دلتنگ شدم آخر سال تو بر کوی دلم کن گذری کوله بار گنهم از تو مرا دورم کرد دیگر این ناله و اشکم که ندارد اثری با دعایت به خدا سوز دلم ساز شود کن دعایی به دل مضطر من در سحری چون دعای تو یقین بوی اجابت دارد نیست ترسی به دلم از فِتَن و هر خطری چه شود با نظرت کرب و بلایی بشوم مرغ دل زائر جدِ تو شود در سفری
صاحب الزمان آخرین جمعه ی سال است کجایی آقا سوختیم از غم هجران و جدایی آقا ذکر ما لحظه تحویل همین است فقط چه شود جمعه ی امسال بیایی آقا
جمعه ها اندازه ی یک آسمان ابرهای گریه دارم بی امان پشت هم ذکر لبانم این شده العجل یا مهدی صاحب زمان صلی الله علیک یا مولانا یا صاحب العصر و الزمان @babollharam
ای نور چشم فاطمه مهدی کجایی عالم بود در انتظارت کی میایی خون شد دلم از. غم جدایی غریب عالم پس کی میایی ای یوسف زهرا دلم کرده هوایت جانم فدای دردها و غصه هایت خون شد دلم از غم جدایی غریب عالم پس کی میایی هر جمعه با ندبه کنم یاد تو مهدی هرجمعه باشد بهر من روز هم عهدی خون شد دلم از غم جدایی غریب عالم پس کی میایی هر جمعه هستم منتظر تا تو بیایی گره ز کار اهل عالم تو گشایی خون شد دلم از غم جدایی غریب عالم پس کی میایی از بهر دیدار تو مولا بیقرارم سوزم ز درد هجر تو چشم انتظارم خون شد دلم از غم جدایی غریب عالم پس کی میایی شیعه دگر تنها شده بی گل رویت برگرد تا گیرم دوباره عطر و بویت خون شد دلم از غم جدایی غریب عالم پس کی میایی تنها تویی با اذن حق یار و حبیبم بر درد بی درمان من تنها طبیبم خون شد دلم از غم جدایی غریب عالم پس کی میایی بار دگر مولای من بر تو پناهم حق رقیه یابن زهرا کن نگاهم خون شد دلم از غم جدایی غریب عالم پس کی میایی @babollharam
معتکف در بیتت شدم به ناله و آه بیچاره منم که هستم اسیر گناه من هستم رو سیاه ، یا رب استغفر الله ** زلال رحمت را بر قلبم جاری کردی هر چه بد بودم تو آبرو داری کردی من هستم رو سیاه ، یا رب استغفر الله ** فرار از تو کردم به تقلید از اشقیا من رفتم امّا تو دوباره گفتی بیا من هستم رو سیاه ، یا رب استغفر الله ** بهار دلم را شور خزانی دادم جواب لطفت را با نا فرمانی دادم من هستم رو سیاه ، یا رب استغفر الله ** دلم با مهر تو دیگر قرین نمیشد ببخشید ای خدا بدتر از این نمیشد من هستم رو سیاه ، یا رب استغفر الله ** امّا یا الهی خجل و مضطر گشتم بر درخانه ات ببین که من برگشتم من هستم رو سیاه ، یا رب استغفر الله ** قلب من قلب من از لطف توآکنده مهربام مهربان شرمنده ام شرمنده من هستم رو سیاه ، یا رب استغفر الله ** از بهر نگاهت دارم هر لحظه آوا از جرمم گذر کن یا رب به حقّ زهرا من هستم رو سیاه ، یا رب استغفر الله ** او که بر مصحف تو سوره ی کوثر بود زهرایی که دار و ندار پیغمبر بود فاطمه فاطمه فاطمه یا فاطمه ** زهرایی که گردید ولایت را علمدار او که مجروحه شد در بین در و دیوار فاطمه فاطمه فاطمه یا فاطمه ** زهرایی که چون گل شد بعد بابا پرپر محسنش فدا شد در راه عشق حیدر فاطمه فاطمه فاطمه یا فاطمه ** اگر بر فاطمه کینه روا نمیشد بر زینب در گودال ظلم و جفا نمیشد یا حسین یا حسین ای تشنه لب یا حسین ** ناله زد دختری انا بنت المظلومة اُنظُر یا ابتا عمّتی المضروبة یا حسین یا حسین ای تشنه لب یا حسین @babollharam
ایوان طلایی که نداری را بنازم صحن و سرایی که نداری را بنازم آخر بقیعت میشود مثل گلستان آن لاله هایی که نداری را بنازم زیبا ترین صحنت به نام صحن کوثر دارالشفایی که نداری را بنازم حج کبوترهای عاشق گنبد توست گنبد طلایی که نداری را بنازم در زیر قُبَت هر دعایی مستجاب است تحت قبایی که نداری را بنازم آغوش واکردی به سوی سائلانت بی اعتنایی که نداری را بنازم گلدسته هایت میشه هر شب چراغان گلدسته هایی که نداری را بنازم رو به ضریحت گریه می چسبد حسن جان آن کربلایی که نداری را بنازم از معجزات چشم تو اینجا مقیمم عمریست محتاج و گدایت از قدیمم... @babollharam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صاحب الزمان بهار آمده  اما   بهار  من  تو  کجایی؟ نمانده  لطف و صفایی  به سال نو چو  نیایی تمام  آرزوی من  خلاصه   شد  به  دعایی پُر از  صفا  شود عالم  اگر  که  جمعه بیایی بیا که خُرم  و خوبی فقط ز سوی  تو باشد بیا که صوت ملیحم  به عشق  روی تو باشد بیا  که  با  قدم  تو  شود  دلِ  همه  راحت به یُمن  بردن نامت  به دل  نشسته حلاوت بیا و یک  قدمی زن  به روی چشم حقیرم نشسته ام  سر  راهت  عنایتی  که  فقیرم به لب رسیده دل و جان از این جدایی و دوری بگو چه چاره کنم  من  از  این فراق و صبوری ؟ @babollharam
🌼﷽🌼 ─┅═🍃🌺🍃═┅─ هفت سین سفره ام را چیدم امسال،این چنین سیـــن اول شد ســلام آقا ، امــام بی قـــرین ! سیــــن دوم ســاعت تحویل ســالَـم با شمــا ســومین سیــن بر  زبان چرخید  نام سـامرا سیــن چــارم ، سر  فدای  راه جانان می کنم خاک پایش را به روی دیده مهمـــان می کنم سیــن پنـــجم سـائل درگاهتــم یابن الحسن بیقـــرارم منتـــظر بر راهتــــم یابن الحسن سین شش یک سوره از قـران تلاوت می کنم لحـظه لحـــظه از تهِ قلبــم دعــایت می کنم سین هفتم سیلِ اشکم از غم و هجر و ملال می شـود جاری  به رویم لحظه تحویل سال کــاش برگردی تو ای خورشیــد پشت ابرها کــاش با فصــل ظهـورت تازه گردد حال ما ─┅═🍃🌺🍃═┅─ (کیمیا) @babollharam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا