eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
32 ویدیو
568 فایل
🔸کانال فروشگاه محصولات فرهنگی↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 09052226697 آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک ۵۰ فروشگاه فرهنگی بابُ الحَرَم 🔸کانال متن روضه: @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خدا میخواست حیدر صاحب عرش برین باشد که تنها آیت الله و امیرالمومنین باشد مگر پیغمبر خاتم نفرموده که بعد از من علی مولا و آقا و علی نور الیقین باشد کجا باشد کسی باشد که مثل مرتضی باشد علی منبر علی حیدر علی شمس الضحی باشد صلی الله علیک یا امیرالمومنین یا علی بن ابی طالب @babollharam
ای دلارام تـریـن غنچـه ی گلزار، سلام ای طلـوعِ نفـسِ صبـحِ چمنزار ، سلام ای فرحبخش ترین رایحه ی عاطفه ها مـژده ی پـرتـوِ خورشیدِ پدیدار، سلام رد پـاهای تـو ابـرازِ صمیمانه ی عشق کوچه های غزل ازعطرِ تو سرشار، سلام بـوی عطـرِ خنکِ کوچه ی  نارنجستان خنده ی شاخه ی سرسبزِ سپیدار سلام آمـدی پنجره ها بـاز شده  سوی چمن ای شمیمِ خـوشِ هرلحظهٔ دیدار سلام عشق ازگردشِ مستانهٔ چشمت پیداست پاسخِ پـرسـشِ آیینـه ی تکرار ، سلام عطرِ یاسِ تـو که درصبحِ خیالم پیچید بـه خـدا مستِ نگاهِ تـوأم انگار، سلام @babollharam
. تقدیم به شهید امر به معروف ، حمیدرضا الداغی --------- شهیدِ عزّت و غیرت شهیدِ امر به معروف شهید راه نجابت شهیدِ امر به معروف شهیدِ وادی ایمان شهیدِ راه شهیدان شهیدِ بزم شرافت شهیدِ امر به معروف شهیدِ حکمِ الهی به دست ظلم و تباهی شهیدِ عرصه ی عصمت شهیدِ امر به معروف شهیدِ حامی قرآن علیه وحشت و طغیان شهیدِ صدق و صداقت شهیدِ امر به معروف شهیدِ غیرت و ناموس شهیدِ غربت محسوس شهیدِ صبر و صیانت شهیدِ امر به معروف شهیدِ عفّت و پاکی ز وضع جامعه شاکی شهیدِ شور و شهامت شهیدِ امر به معروف شهیدِ حکم خدایی شهیدِ کرب و بلایی شهیدِ پیرو عترت شهیدِ امر به معروف شهیدِ رهرو جانان به خون تپیده به میدان عزیز راه شهادت شهیدِ امر به معروف «یاسر» @babollharam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 به شهید ناموس و غیرت 🔰 ▫️قصه‌‌ جریحه‌دار شد آن‌طرف پیاده رو عقل صدا زد که بمان عشق صدا زد که برو ▫️وقت چه بود آن غروب؟ وقتِ قیامت تو بود فرق تو با بقیه چیست؟ فرق تو غیرت تو بود ▫️تیغ زدند بی هوا دشنه زدند بی‌خبر کوچه به حرف آمده: چند نفر به یک نفر ▫️آن چه همیشه و هنوز کوچه به کوچه جاری است قصه‌ی سر به داری و غیرت سبزواری است ▫️هیچ غمی برای ما مثل غم تو داغ نیست مرگ تو انتخاب بود مرگ تو اتفاق نیست ▫️این که به پیشگاهِ مرگ زخمیِ ایستادن است وای! برادر من است آه! برادر من است شاعر: @babollharam
شب بود و در خیابان جولان خشم و شهوت شب بود و شهر بود و.... قحطی مرد و غیرت دیدی که قلب شیطان در شادی است آنشب زن، زندگی، اسیر ... آزادی است آنشب دیدیم شور غیرت آن لحظه در سرت بود در چنگ آن اراذل انگار خواهرت بود گم بود در خیابان وقتی نشان غیرت دل را زدی به دریا ای قهرمان غیرت دیدی که باز پای... ناموس در میان است گفتی بهای ناموس در مسلک تو جان است  هر چند از شیاطین بسیار دشنه خوردی این جنگ تن به تن را با خون خود تو بردی در چشم مردمانت ای مرد رو سفیدی  مانند حاج قاسم حالا تو هم شهیدی @babollharam  
سوختی چون شمع و روشن کرده ای  قلب مرا ای معلم کی توان جبران کنم در زندگی حق تورا خون دلها خورده ای ای باغبان گلشن دنیا و دین کور بودم دیده ام بینا شده با کوشش و جهدشما @babollharam
ای معلم..ای معلم..راه تو راه انبیاست ای معلم..ای معلم..شغل تو عشق بی ریاست سوختی چون شمع ،بهر نسل نو            تا که آنها کنند علم را دروو عمر خود در ره دین و تربیت        کرده ای تو فدا ،سال و ماه نو ای معلم..ای معلم..راه تو راه انبیاءست ای معلم ای معلم.شغل تو عشق بی ریاست تو......باغبان گلهای این انقلابی     تو ......حافظ دین  و اسلام نابی تا  ثمر  دادن  نو نهالان تو..... بس صبوری به راه صوابی ای معلم.۲. راه..... ای معلم.۲.شغل... شهر علم لدن مصطفی بود          باب علم نبی مرتضی بود باقر و صادق و جمله اولیاء           عالم جمله شان بود امام رضا شد شهید مرتضای مطهری          بهر آنان بود وه چه مظهری ای معلم.۲ راه..          ای معلم.۲ شغل.. روز تو باشدی از مطهری         آن که جان داده در راه رهبری همچو او دشمن جهل و ظلمتی         این بود بهر تو  به  چه سنگری ای معلم.ای معلم..راه  تو  راه   انبیاست ای معلم.ای معلم..شغل تو عشق بی ریاست @babollharam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یا سیّدالکریم دلم آشنای تو ابن الکریم هستی و من هم گدای تو ای از حسن نسب ای جان اهل بیت عبدالعظیم هستی و عبد خدای تو این یاکریم ها به امیدی ز گنبدت پرواز می کنند همه در لوای تو وقتی به بارگاه تو سائل روانه شد چشمش به رحمت است وَ لطف و عطای تو همسان شده زیارت تو با حسین،لیک مدفن به ری شدی و ری کربلای تو با زمزم کمیل، شب جمعه در حرم انسی عمیق دارم وجانم فدای تو شب های جمعه که دل تنگ کربلاست شابدُالعظیم آیم وصحن وسرای تو در روز رحلت تو،کلّ اهل ری بر سینه می زنند همه در عزای تو در آخر غزل شده ام شرمسار تو دارم امید بر تو و یکدم لقای تو @babollharam
حمزه که جان عالم و آدم فدای او لب باز می کنم که بگویم رثای او مردی که در شجاعت و هیبت نمونه بود در غیرت و شکوه و شهامت نمونه بود شیر خدا و شیر نبی فارس العرب در انتهای جاده ی مردانگی، ادب هم یکه تاز عرصه ی جنگ و نبردها هم آشنای بی کسی اهل دردها هنگام رزم و حادثه مردی دلیر بود خورشید آسمانی و روشن ضمیر بود شب های مکه شاهد جود و کرامتش گل داشت باغ شانه ی او از سخاوتش او صاحب تمام صفات حمیده بود دل را به نور حضرت حق پروریده بود الگوی اهل سرّ و یقین بود طاعتش یعنی زبانزد همه می شد عبادتش در آسمان مکه ی دلها ستاره بود بر قلبهای خسته امیدی دوباره بود @babollharam
تا خطّه ي ري بوي تو آمد به مشامش سرزد به سما بوي خدا از دَرو بامش آرند ملايك همگان عرض سلامش تا مذهب خود عرضه كند نزد امامش بي مهر شما بوي بهشت است حرامش ري گشت سپهر و تو شدي ماه تمامش بردند زمين ها همه حسرت به مقامش كز كوثر عرفان تو شيرين شده كامش لطفي كه شماريد در اين كوي غلامش هركس كه سلامي دهد از دور به قبرت در قدر و شرف بنده همانند تو بايد با طاعت كونين اگر بنده در آيد ايران ز تجلّاي تو شد كعبه اجلال تا پيكر پاك تو نهان گشت به خاكش من رشک به آن تشنه برم اي يم توحيد «ميثم»نه ثنا خوان شما بوده از آغاز گر قبر حسن جدّ تو دور از نظر ماست ري يثرب و قبر تو بقيع دگر ماست @babollharam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_4547231546.mp3
2.92M
. ✅بنداول قبله ی شهر مایی توسیدالکریمی تو خورشید شهرری آقا شاهم عبدالعظیمی پور امام مجتبی(ع) امید کل سائلا فخر همه تهرونیا سلاله ی زهرایی آقای شهرمایی ابن الکریم ای آقام عبدالعظیم ای آقام ✅بنددوم جانم به حرم تو جانم به مرقد تو جانم به صحن و سرات آقا به به به گنبد تو جانم به اون گلدسته هات به اون حریم باصفات جانم به گنبد طلات بی مِثلُ بی همتایی کرببلای مایی ابن الکریم ای آقام عبدالعظیم ای آقام ✅بند سوم تو حرمت میشینم ولی دلم حزینه که نداره حرم و گنبد جدت توی مدینه خیلی دلم رو کرده خون مزاره بی نام ونشون نداره حتی سایه بون میگم با سوز وسازم حرم براش میسازم حسن آقام ای آقام @babollharam
السلام ای فدایی اسلام بنده ی پاک ومهربان خدا یاوربی مثال پیغمبر (ص) ای ملقب به سیدالشهدا ع مردغیرت مدار شهرحجاز تو در اعراب پهلوان بودی بعد پیغمبر و علی، حمزه درشجاعت یل یلان بودی در تمامی جنگهای نبی ای عموی رشید پیغمبر(ص) هیچ کس جرات نبرد نداشت تا که بودی امیر آن لشکر من چه گویم نبی تو راخوانده ای عموجانِ فاعل الخیرات ای فدایی راه حق حمزه اسدالله کاشف الکربات دشمنانت همه به میدان ها متواری ز آن رشادت تو دین احمد اگرکه پا برجاست شده مرهون آن حمایت تو بین صحرا چو دوره ات کردند از روی کینه وجفا زدنت عده ای گرگ درپس میدان بی محابا و بی هوازدنت آن غلام سیاه سفیانی سینه ات را چه بی هوا بشکافت جگرت را که شرحه شرحه نمود بدنت رابه زیر پا انداخت خوب شد در میان آن مقتل مادر خویش را صدا نزدی بدنت غرق تیغ و نیزه نشد پیش خواهر تو دست و پا نزدی @babollharam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
برای اوج نوشتند بال وا شده را نزول نیست، به معراج آشنا شده را تو هَمزه اَحَد و حمزه اُحد هستی چگونه شرح دهم جلوه ی دوتا شده را قسم به حرمت جعفر تو نیز طیاری قفس چگونه بگیرد تن رها شده را خودی شکستی و آوازه ات فراتر رفت خدا بلند کند خاک مصطفی شده را تو ایستاده ای و ایستاده میمانی شکست نیست ، بدست نبی بنا شده را به بازویت “اسداللهی “علی وصل است سپاه نیست جلودار مرتضی شده را به روی خاکی و پیغمبر خدا مانده است چگونه جمع کند این جدا جدا شده را کفن که برتن تو کرد ، گریه کرد و نشست کنار پیکر تو دید بوریا شده را خدا به خواهر غمدیده ی تو رحم کند اگر نگاه کند جسم جابجا شده را اکبر _لطیفیان @babolharam
نور چشم پیمبری حمزه چه قدَر مثل حیدری حمزه اسدالله دیگری حمزه به خداوند، محشری حمزه ای مُلقّب به سیّدالشهدا حامی مُخلص رسول خدا هم عمو هم برادرش بودی همه جا یار و یاورش بودی تو علمدار لشکرش بودی جنگجوی دلاورش بودی تا نظر بر سپاه می کردی روزشان را سیاه می کردی بین لشکر وجود تو لازم بین میدان، حریف تو نادم افتخار قبیله ی هاشم می نویسم برای تو دائم می نویسم کمال داری تو مثل جعفر دو بال داری تو بی سبب نیست این که “سرداری” به علی رفته ای جگر داری وقت حمله به سینه پر داری همه دیدند که هنر داری با دو شمشیر حمله می کردی وَ دمار از همه در آوردی مرحبا بر تو ای عموی رسول که چنین شد سفید، روی رسول با تو محفوظ چار سوی رسول کم نگردید با تو موی رسول کاش حمزه مدینه هم بودی دور بیت الحزینه هم بودی بیعتت با نبی چه دیدن داشت اَشهدت آن زمان شنیدن داشت عطر اسلام تو وزیدن داشت رنگ بوجهل هم پریدن داشت با کمانت سرش ز هم پاشید از تو و نام حمزه می ترسید ما پیاده ولی سواره، شما یکی از راه های چاره، شما روضه های پر از اشاره، شما تکّه تکّه و پاره پاره، شما اهل بیت از تو یاد می کردند بر تو گریه زیاد می کردند در کمین بود، نیزه را انداخت پیکرت را چه بی هوا انداخت تا نبی روی تو عبا انداخت همه را یاد بوریا انداخت اوّلین رکن پنج تن می خواند روضه ی شاه بی کفن می خواند ته گودال پیکرش افتاد جلوی چشم خواهرش افتاد جای خنجر به حنجرش افتاد ناله ای زد وَ مادرش افتاد یا بُنَیَّ ذبیح عطشانم یا بُنَیَّ قتیل عریانم _فردوسی @babollharam
سر خوش از باده حضور شود مثل آيينه غرق نور شود مي‌شود در فضا طنين انداز كرده درهاي آسمان را باز سمتِ اين بارگاه نوراني مي‌پرد در فضاي روحاني اقتدا مي‌كنم به حضرت او دلم از گرمي محبّت او با من « أمّن يُّجيب » مي‌خواند دل من از حبيب مي‌خواند از شميم حبيب سرشار است بَسْكه از عطر سيب سرشار است فطرت پاك او اگر حسني ست كه تبار عقيق او يمني ست كه به دور از گناه و ناپاكي ست كعبة خاكيان اَفلاكي ست آفتاب ولا سه اختر را « حمزه» و « طاهر » و « مطهّر » را حرم با شكوه اين وادي وز عنايات حضرت هادي شده عمري كبوتر حرمش وز دل ما جدا مباد غمش صبح صادق كه مي‌دمد دل من از تماشاي جلوه زار پگاه نغمة آسماني توحيد مي‌پرد باز پلك من كه : خدا مي‌وزد از مناره عطر اذان دل من با فرشتگان خدا به نماز ايستاده مُلك و مَلك جانم از شوق دوست سرشار است آسمان و زمين به گاه قنوت فارغ خويش و فارغ از عالم بيشتر از هميشه صحن و رواق حرمش بوي كربلا دارد رنگ و بوي حسين را دارد از فروزنده گوهرش پيدا ست آسماني شده ست دامن او مرقد پاك و آسماني او در مدارش به گردش آورده ست قدر او ، حُرمت دگر بخشيد از سه خورشيد ، نور مي‌گيرد حجّت هشتم و امام نهم طاير پر شكستة‌دل من مهرش از جان ما مبادا دور _علي_ مجاهدي @babollharam
تويي كه شير رسول خدايي اي حمزه تو نيروي سپه مصطفايي اي حمزه اگر چه سنبل اسلام ذوالفقار علي است تو هم به تيغ خودت فخر مايي اي حمزه كمان و تير تو پشت و پناه اسلام است سپر به پيكر دين خدايي اي حمزه به حفظ جان پيمبر هميشه كوشيدي به پيروان ولا مقتدايي اي حمزه ز پا نشست ابوجهل پاي هيبت تو نداشت از غضب تو رهايي اي حمزه تو شير گير شجاع حجاز پهناور به جان اهل جهالت بلايي اي حمزه چقدر ديدني است جذر و مد شمشيرت گهي كه همقدم مرتضايي اي حمزه نبي تو را به علي و ولايش ايمان داد ز شيعه هاي نخست ولايي اي حمزه ز صحنه هاي دفاع تو در نبرد احد عيان بود كه تو شير خدايي اي حمزه به غزوه اي كه پيمبر تنش شده مجروح تو هم به خاك فتاده ز پايي اي حمزه تو سيدالشهدايي به قتلگاه احد به خون نشسته تو از نيزه هايي اي حمزه دويد خواهر تو از پي جنازه ي تو رسيد تا كه ببيند كجايي اي حمزه هزار شكر صفيه نبود در غربت هنوز بود برش آشنايي اي حمزه دلا بسوز هماره به حال دخت علي چو ديد گشته حسينش فدايي اي حمزه … رسيد پیش تن قطعه قطعه ی یارش گريست بر سر آن كربلايي اي حمزه به ناله گفت كه : بي سرپرست شد زينب به پا نمود عجب ني نوايي اي حمزه ” ميان آن همه لشكر چو بي كسش ديدند “ شدند همدم او خنده هايی اي حمزه … @babollharam
با دوستان فاطمه ، لطف عميم داشت با آنكه نام و شهرت « عبدالعظيم » داشت هر كس كه پاس بندگي آن حريم داشت با مهر و عشق و عاطفه عهدي قديم داشت عطر بهار وحي و صفاي نسيم داشت يعني كه ره به چشمة فوز عظيم داشت روحي درآستان ولايت مقيم داشت دستي پر از كرامت و طبعي كريم داشت راهي به آستان خداي رحيم داشت با آنكه جان روشن و قلب سليم داشت با اهل بيت رابطه اي مستقيم داشت چون درك كرده بود ، مقام كليم داشت از بوستان فاطمه ، عطر و شميم داشت خواندند اهل معرفت او را « نگين ري » از شهر بند رنج و غم ، آزاد مي شود اين ياس گلشن “حسن” ،اين عاشق” حسين” گلواژة حديث از آ‌ن لعل جان فزا از محضر سه حجّت معصوم فيض برد مثل كبوتران حرمخانة « رضــا » شاگرد پاكباختة مكتب « جــواد » از پرتو هدايت « هــادي » اهل بيت ايمان خويش را به امامش ارايه كرد با خاندان وحي پُل ارتباط بود طور تجلّي سه امام هُمام را شب تا به صبح شعر « شفق » را مرور كرد مرغ سحر كه زمزمة « يا كريم » داشت _غفور_زاده(شفق) @babollharam
قوت بازوي من بود كه افتاده به خاك همه ي نيروي من بود كه افتاده به خاك اين همان است كه ياري ولايت مي كرد مثل يك شير ز اسلام حمايت مي كرد در احد هر كه به خون جگرش مي گريد هر پسر بر سر نعش پدرش مي گريد اي عمو جان يه سر پيكر تو گريه كنم من به جاي پدر و مادر تو گريه كنم مثل تو هيچ كسي كشته در اين صحرا يست به خدا هيچ كسي چون تو شهيد ، اینجا نيست چه سرش آمده هر عضو تنش مثله شده گوش و بيني و دو دست و دهنش مثله شده فكري امروز به حال بدنش بايد كرد شده با خار و علف هم كفنش بايد كرد صورتش زود بپوشان كه ز ره خواهر او تا رسد خاك به سر ريزد بالا سر او خواهرش گر برسد موي پريشان بكند دشت را گريه ي او شام غريبان بكند در غم دلبر خود پاره گريبان بكند خواهرانه دل ما را همه سوزان بكند مگذاريد صفيه برسد تا اينجا مگذاريد ببيند رخ خونينش را لحظه اي سخت تر از ماندن من اينجا نيست بدنت مانده ولي بر تو چرا اعضا نيست ؟ زرهت پاره ، كمان و سپرت باقي هست جگرت نيست ولي شكر ، سرت باقي هست باز هم شكر عمو، رأس تو بر نيزه نرفت باز هم شكر كه در حلق تو سر نيزه نرفت نزده بوسه به پاره گلويت خواهر تو با صفيه كه نزد حرف ز نيزه سر تو اي عمو راس تو در بزم شرابي كه نرفت به تماشا سوي هر شهرخرابي كه نرفت باز هم شكر سر پاكت عمو چوب نخورد گاه دندان و گهي پاره گلو چوب نخورد الامان واي حسين واي سر شاه شهيد تا نفس هست مرا ، گويم : ” مالي ليزيد “ _رسول زاده @babollharam
عبا رسید که گرما به پیکرت نرسد و گرد و خاک به موی مطهرت نرسد عبا رسید به جسمت قبول حرفی نیست ولی خدا کند از راه خواهرت نرسد اگر رسید به مقتل دعا کن آن لحظه کسی برای جدا کردن سرت نرسد تلاش کن به روی خاک تشنه هم بودی صدای وا عطشایت به مادرت نرسد تنت توسط سر نیزه جا به جا نشود خدا کند که دگر حرف بوریا نشود به روی حنجرت از زخم بود اثر یا نه؟ تو نیزه خورده ای اصلا زِ پشت سر یا نه؟ به جای دفن، زمانی که بر زمین بودی سوار اسب رسیدند ده نفر یا نه؟ تنت به روی زمین مانده است در گودال؟ شدی مقابل خواهر بدون سر یا نه؟ عبور کرده ای از کوچه ی یهودی ها زدند سنگ به سمتت ز هر گذر یا نه؟ به غیر شام که در آن نبود هم نفسی  سری به نیزه نبوده بلند پیش کسی   به شام قافله را با عذاب آوردند برای دست یتیمان طناب آوردند مگر که تشت زر و چوب خیزران کم بود؟ که بعد چند دقیقه شراب آوردند به روی نیزه سر شیرخواره را عمداً درست پیش نگاه رباب آوردند برای این که دلش بیشتر به درد آید مدام روبرویش ظرف آب آوردند به روی نیزه ی دشمن تمام هستش رفت نه شیرخواره که گهواره هم ز دستش رفت @babollharam