eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
66 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
📅ویژه شهادت امام جعفر صادق علیه السلام —------------------------------ —------------------------------ مدینه و دم غروبش یه بقیع و غم غروبش من نمیام مدینه دلیلشم همینه این که حرم نداری باز منو گریه زاری یه دنیا بی قراری من نمیام مدینه دلیلشم همینه یاد غمات میفتم کجا به پات بیفتم من که همیشه گفتم خاک پاتم و خدا می دونه گداتم و داری تو دستات براتمو هر چی می خوام و مزد نوکریم کی میده جز حضرت کریم حرف الان نیست از اون قدیم داری هوامو یه حسن و یه دنیا صبرش یه بقیع و چهار تا قبرش مدینه و دم غروبش یه بقیع و غم غروبش —------------------------------ —------------------------------ من نمیام مدینه دلیلشم همینه کرببلا رو دیدم دور حرم دویدم کجاها پر کشیدم من نمیام مدینه دلیلشم همینه چطور باید ببینم دارم رو خاک می شینم عقده بشه تو سینم سینه زنم گریه کن داغ تو منم از روضتم دل نمی کنم روضه ت همینه راهیو که بست ، تو کوچه ها بی حیای پست ، گوشواره مادر و شکست اُف به مدینه مدینه زخم ما نمک خورد تو کوچه مادرت کتک خورد مدینه و دم غروبش یه بقیع و غم غروبش —------------------------------ ✅کانال سبک وشعرباب الحرم
شب وصل است و راه عشق باز است دلم آکنده از راز و نیاز است تو شاهد باش بهر شیعیانم خدایا آخرین حرفم نماز است 🌴🌴🌴 اگر چه از تبار مصطفایم فکنده شعله دشمن در سرایم میان آتش درگاه خانه به یاد خیمه های کربلایم 🌴🌴🌴 مدینه باغ تو بی بار و برگ است غمت باران رگبار و تگرگ است دوباره هیزمت یک خانه را سوخت مدینه ، توبه ی این گرگ مرگ است 🌴🌴🌴 منم که یادگار مرتضایم یگانه وارث خیر النسایم از این رو خانه ی من هم بسوزد که من کشته ی ضرب جفایم 🌴🌴🌴 شبی در خانه ام بیدار بودم به ذکر حضرت دادار بودم به ناگه حرمت کاشانه بشکست که من هم یادگار یار بودم ═══✼🍃🌹🍃✼═══
✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ دوباره غربت و تنهایی و بی یاوری می سوزه قلب پسری ، با خاطرات مادرى دوباره کوچه و یک پیرمرد بى پناه پاى خسته میون راه ، قلبى لبریز سوز و آه واى، میون کوچه ، شده باز غوغا زنده شد داغ ، مادرش زهرا می‌کِشه کوچه ، بار این درد و دوباره بستن ، دست یک مرد و وای از غریبی و ، وای از اهانتا ، بى احترامى و جسارتا ای وای ، غریب آقام ، غریب آقام ═══✼🍃🌹🍃✼═══ نغمه ى بى کسى جاریه روى لباى تو بغضى توى صداى تو ، یا فاطمه نواى تو پشت مرکب تو رو ، پا برهنه می‌کشیدن اشک چشماتو می‌دیدن ، به گریه هات می‌خندیدن واى، بی کس و یاور ، با دلی مضطر تو رو می بُردن ، شبیهِ حیدر مث گل بین ، کوچه پژمردی چند دفعه آقا ، به زمین خوردی آقای بی کسم ، همتای حیدری ، تو وارث غمای مادری ای وای ، غریب آقام ، غریب آقام ✍بهمن عظیمی
✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ دوباره تو مدینه غوغا شده برپا دوباره غرق خون دل حضرت زهرا دوباره کوچه ها پر از بوی دوده دوباره چشم آسمون خون آلوده بازم امامی بی کس و تنها مونده واغربتا 3 ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ بازم شده غرق به خون دلای عاشق آتیش گرفته خونه ی امام صادق یه پیرمرد قد کمون تنها ، خسته کشون کشون می برنش دل شکسته پای برهنه دل خون دست بسته واغربتا 3 ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ این مرد تنها که به غصه ها دچاره همون امامه که هنوز حرم نداره اسیره این دلم به دردی بی درمون بازم داره از دیده می باره بارون فدای اون مزار خاکیت آقاجون واغربتا 3 ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ این دستای بسته و قلب پر شراره اسیریه زینب و یاد من میاره یقین دارم که صادق آل عبا با دست بسته میون اون کوچه ها گریه می کرده واسه بانویی تنها واغربتا 3 ✍بهمن عظیمی کانالی پرازسبک شعرنوحه جدید👇👇 ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧
هدایت شده از منبع سبک
سیدی مدح توگویم که توممدوح خــدائی ششمین حجت حق نجل رسول دوسرائی صادق‌الوعدی ومصداق صداقت همه جائی مخزن علم خــدا مشعــل انــوار هـدائی گوهـر پنج یـم نور و یم شش دُرِ نابی همدم پنج رسـل همسخن چارکتابی علم چون سایه به هرعصر به دنبال توآید حلـم پیش گـل لبخنـد تـو آغـوش گشاید روی نادیــده‌ات از چشـم همـه دل برباید که توانـد کـه تـو را غیر خـدا مـدح نماید مگر ازچشمۀ عرفان دهن خویش بشویم تـاتوانـم سخـن از جابـــر حیــان تـو گویم دانش خلـق بـوَد قطـره‌ای از بحر کمالت حسن غیب ازلی جلوه‌گر از مهر جمالت عرشیان یکسره زانو زده درپیش جلالت ملک و جن و بشر را عطش جام وصالت همه گوشند که گیرند تجــلاّ ز کــلامت همه مشتاق سخن ازلب جانبخش هشامت مؤمن طاق تو برطاق سپهراست ستاره بوبصیــر تـو بصیـرت بـه بشـر داده هماره چشـم هــارون درت لالـه برآرد ز شراره دو درخشان دُرِناب توهشام است و زراره مکتب دهر دگر مثل تو استاد ندارد تـا که شاگرد همانند ابوحمزه بیارد توئی استــاد و اساتیـد جهـان آینـه‌دارت بوده شاگرد در ایراد سخـن چـار هـزارت تالب خویش گشائی همه بیصبر وقرارت باغبـانی و نکویـان همه گل‌هـای بهـارت جلوه‌گردرفلک،علم سـه خورشیــد منیـرت «شیخ طوسیِ»توو«مجلسی»و«خواجه نصیر»ت «شیخ انصاری»یک شاخه‌گل ازباغ کمالت زهی از«شیخ مفید»تو و آن بحــر زلالت «کافیِ»«شیخ کلینی»ست فروغی زجلالت «مرتضی»و«رضی»استاداصولندو رجالت «ابن طاوس»تو در مکتب توحیـد درخشد تـاقیـامت بـه دل و دیـدۀ مــا نـور ببخشد نهضت کرب و بـلا داد بر از علم کلامت بلکه اعجـاز حسین‌بن‌علی کرد قیامت جوشش خون امام شهدا داشت پیامت تا صف حشر ز خون شهدا باد سلامت تا ابد مشعل توحید تو خاموش نگردد انقـلاب تـو و جـد تـو فرامــوش نگردد چه ستم‌ها که ز منصـور ستم‌کار کشیدی جگرت سوخت ازآن زخم زبانهاکه شنیدی سوختی، دم نزدی، داغ بنی فاطمه دیدی دل شب، پــای پیــاده ز پـیِ‌ ‌خصم دویدی ریخت درخانهءتوخصم ستمگربه چه جرمی؟ شعلـۀ آتش وبیـت‌اللهِ اکبـربه چه جرمی؟ گریه‌هاعقده شدای یوسف زهرا به گلویت دشمنـان شــرم نکردنــد نکردنــد ز رویـت همــه دیدنـدغبــار غـم و انـدوه بـه مویت قاتلت تیــغ کشیــد از ره بیـداد بـه سویت عاقبت دست عدو‌ زهرجفاریخت به کامت بضعـۀ پـاک نبــی بـر جگـر پـاره سلامت دوست دارم که نهم چهره به خاک حرم تو سوزم و شمع‌صفت اشـک‌فشانم ز غم تو چه شـودای بـه فدای تـو و لطف و کرم تو که دم مرگ بـوَد بـر سـر چشمم قدم تو چه شودای به دل«میثم» دلسوخته داغت که بسوزم به سرتربت بی‌شمع و چراغت؟
هدایت شده از منبع سبک
زهی حسین و زهی کار جاودانهء او زهی سری که بساید بر آستانهء او چه مرد بود، که شد مایهء نجات بشر ؟ چه بحر بود، که پیدا نشد کرانهء او؟ به سر بلندی و عزت شهید گشت ولی به زیر بار مذلت نرفت شانهء او به هر زمانه زمین وامدار همت اوست خوشا کسی که نگردد کهن زمانهء او اگرچه دشمن بدکیش،سوخت خیمه‌گهش ببین که دردل هردوست ، هست خانهء او سرش به عرشهءنی رفت ودرخرابهء شام به خاک رفت تن پاک نازدانهء او تن رقیه شد از ضرب تازیانه کبود که روسیاه شود دشمن از نشانهء او بهانهء پدرش بُرد در کنار پدر چه جانگداز بود قصه و بهانهء او بگو به ظالم غافل، که خانمان سوزست دم ستم‌زده و نالهء شبانهء او یزید را اثری چون ثمود و عاد ، نماند که شد به باد فنا تخت ظالمانهء او ستم نماند و ستمگر به لعن دائم ماند «چمن»ببین که چه شد لشکر و خزانهء او
➰➰➰➰➰➰➰➰➰➰➰➰ سبک _شهادت_امام_صادق(ع) ➰➰➰➰➰➰➰➰➰➰➰➰ شب شبِ غریب و باز دلای عاشق میخونند دوباره یا امام صادق آی دلای عاشق تاحالا کی دیده پیرمردی پشتِ مرکبا دویده با دست بسته خدایا یادغریبیِ مولا هربار که میخورد زمین هی باگریه میخوند یازهرا ای وای کوچه.مادرو زد اون نانجیب حالا کوچه.گیر اوردن منو غریب ای وای اقام غریب امام صادق ع ➰➰➰➰➰➰➰➰➰➰➰➰ بند دوم ➰➰➰➰➰➰➰➰➰➰➰➰ باز یه خونه بین شعله ها گرفتار باز یه بار دیگه روضه میشه تکرار روضهِ اتیشِ خیمه هاتوصحرا مشغول فرارن دخترای زهرا اتیش و دود و حرارت یه عده مشغول غارت ناموس حیدر اسیره بی حیایی و جسارت ارباب مونده.خیره به سمت خیمه ها بین گودال.فقط میگه خدا خدا2 ای وای آقام.حسین غریبِ مادر ➰➰➰➰➰➰➰➰➰➰➰➰ ✍شعر و سبک:کربلایی ابوالفضل آلوئیان کانالی پرازسبک وشعرنوحه جدید ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧