eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
39 ویدیو
568 فایل
🔸کانال فروشگاه محصولات فرهنگی↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50 فروشگاه بابُ الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
 میری ولی جون منو به لب میاره رفتنت برات بمیره عمه که زره شده پیراهنت معلومه که از آدما خون جگری شبیه بابا حسنت بدون تو دنیا چقد سرده برام رفتن تو بخدا که درده برام این قامتو غم تو تا کرده برام آه برای خشکی لبات یه قطره آب نمیرسه برات بمیره عمه که پات به رکاب نمی رسه یکی میگه هرکی بهت سنگ نزنه به اين ثواب نمیرسه تموم دشت پر شده از پیراهنت هرکی یه جور حمله وره روی تنت میسوزونه دل منو جون دادنت آه میای رو دستای عمو جلو چش برادرت برات بمیره عمه که چشمه خونه پیکرت جون منو مثل عمو به لب رسوند یاد وداع آخرت باغ تنت رسیده به فصل درو نمک به زخمم میزنه زخمای تو بخدا که بیزارم از نعلای نو آه ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼ ✅کانال سبک وشعر باب الحرم
راوی دردست دردی کهنه و جانکاه،زخم میکشاند واژه ها را سمت قربانگاه،زخم زیر پای لشکری از تیرها و نیزه ها بارها برداشته خورشید زخم و ماه، زخم مانده در تاریخ ننگ آمیز کوفه،پیکرِ میهمانی باهزارو نهصد وپنجاه ،زخم بغضها راه نفس را سخت میگیرد اگر سینه ای را کرده باشد شعله های آه،زخم پای خسته، در میان بند،فکرش رابکن حال با خار مغیلان هم شود همراه،زخم این خمیده راه رفتنها دلیلش منطقی ست گاه بادردش قدی را میکند کوتاه،زخم ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼ ✅کانال سبک وشعر باب الحرم
عمه کمکم کن باید پاشم از جام آخه داره امشب سر میرسه بابام باید یه جوری بپوشونم کبودیامو میخوام که ازش قایم کنم زخمای پامو از درد دلام هیچی نمیگم از زجر مدام هیچی نمیگم از،اینکه سرم چیا آوردن اصلا به بابام هیچی نمیگم یادم باشه پیشش پهلومو نگیرم بادستای لرزون بازومو نگیرم یادت باشه عمه نگی از حرمله چیزی اصلا نمیخوام بدونه از آبله چیزی از سنگای بام هیچی نمیگم از مجلس شام هیچی نمیگم از دندونی که برام نذاشتن اصلا به بابام هیچی نمیگم چشماش تره انگار چیزیش شده بابام حتما همی چی رو دیده خوده بابام حالا اومده تا ببره منو شبونه آخه پدره حق داره که دل نگرونه حاله دلمو میدونه بابا از توی چشام میخونه بابا میخواد ببره منو که دیگه اینجا نمونم بدونه بابا ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼ ✅کانال سبک وشعر باب الحرم
بغض در جام اشک می ریزد جرعه ای از سبوی پیرهنت میرسد روی بالهای ملک غصه با رنگ و بوی پیرهنت با گریبان چاک غم هرگز صحبت از نعل اسب ها نکنیم وای اگر برملا شود روزی رازهای مگوی پیرهنت تشنگی رود بی قراری بود ، می گذشت از سر مزارع زخم زیر خونِ چکیده از لب تو ، خشک می شد گلوی پیرهنت بدنت که به دست او نرسید رفت بین هزار و نهصد زخم زنده مانده است خواهرت تنها ٬ به هوای رفوی پیرهنت پیکر دشت رادرید از هم،غنچه ها را به روی خاک انداخت گیسوی شهر را پریشان کرد باد در جست وجوی پیرهنت سن و سالش کم است اما خوب می شناسد لباس هایت را آه از ان لحظه ای که سیلی خورد دخترت رو به روی پیرهنت غافل از دستهای غارتگر،دلخوش از اینکه بر تنت مانده اصلا از ابتدا کفن بودن ،شده بود آرزوی پیرهنت ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼ ✅کانال سبک وشعر باب الحرم
#شب‌پنجم وقتی غمی میاد رو قلبم سرم رو روی پات میذارم  یتیمی معنایی نداره  وقتی که آغوشت رو دارم خدا ازم نگیره کاش  دستای مهربونتو  خیالشم سخته برام  زندگی بدون تو عمو جونم  دنیارو بی تو نمیخوام  عمو جونم  هرجا بری منم میام ...... آغوش تو حریم امنه شبیه عطر دست باباست برای من عموی خوبم آغوش تو تموم دنیاست به یاد زخم و خشکی ِ لب تو خون جگر میشم  فکر نکنی تنها شدی خودم برات سپر میشم عمو جونم  تو مثله بابایی برام  عمو جونم  هرجا بری منم میام ..... یه لشکر اومدن سراغت نمیتونم آروم بگیرم یه آرزو مونده تو قلبم می خوام تو آغوشت بمیرم به دنیا اومدم فقط برای تو  فدا بشم شمشیرا هرکاری کنن  من از تو دست نمیکشم عمو جونم  با اینکه زیر دست و پام  ولی بازم  هرجا بری منم میام ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼ ✅کانال سبک وشعر باب الحرم
صدای تکبیر، میونِ لشگر ذکر لبِ ابوفاضل، انا ابنُ حیدر ندای امّید، تو قلبِ مادر حالا که تازه خوابیده، علیِ اصغر دلم پر درده، گلم تب کرده خدا کنه که عموجونش سَریع برگرده بی رمقی گُلم، دلِ مادر کبابه خورشید داره رو خشکیه لبات می تابه نمیدونم چرا، حالا که قحط آبه اینجا تویِ چشایِ من، پر از سرابه (گوشواره۱: علی لالائی۲، نبینه مادرت که شده وقت جدائی) بند۲: سکوت عالم، خروش دریا ندای هل من ناصر، سر داده مولا فریادِ غیرت، اشک و تَقَلا از بینِ گهواره شد جوابِ بابا منم دمسازِت، پرِ پروازِت اگر کسی نیست خودم باباجون میشم سربازت غصه نخور بابا سرم فدای آهِت حالا که نوبتِ منه منم سپاهِت گریه نکن یه آهِ و تیرِ سه شعبه بخند بابا بخند فدای اون نگاهت (یا غصه نخور بابا سرم فدا نگاهت، حالا که نوبتِ منه منم سپاهت،گریه نکن یه آهِ و تیرِ سه شعبه، بخند بابا بخند فدای اشک و آهت) (گوشواره۲: علی لالائی۲، چطور به خیمه باز ببرم تو رو بابائی) بند۳: غروب دلگیر، غبارِ صحرا فرودِ تیغ و سرنیزه تو قلبِ(یا رو تنِ) خاکا یه ماهِ کوچیک، پیدا شد اما مِنَ الاُذُن، اِلی الاُذُن، زخمی(خونی) سراپا چشا دریا شد، حرم غوغا شد چطوری(همینُ) بِگم، تو بُهتِ حرم، سرش دعوا شد برو برو که مادرت توون نداره نمیتونه ببینه و دووم(طاقت) بیاره قسمت نشد که آب برات بیاره سقا برو دیگه چه فایده که بارون بباره (یا : مادر مثِ ابر بهار چشماش می باره، یا چه فرقی میکنه دیگه بارون بباره؟) (گوشواره۳: علی لالائی، بمیره مادرت نبینه رو نیزه هائی) ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼ ✅کانال سبک وشعر باب الحرم
علی یا علی یا علی یا علی علی یا علی یا علی یا علی علی یا علی علی، یا علی علی، یا علی علی، علی اکبر علی یا علی علی، یا علی علی، یا علی علی، علی اکبر وجنات وجود تو حیدری سکنات سکوت تو مادری یل فاطمی نسب، حیدری لقب، فارس العرب، علی اکبر تو که می کنی غضب، نیزه دار شب، می کشد عقب، علی اکبر * صدف یَم فاطمه را گُهر که نبوده شبیه تو در بشر دَم تیغ مست تو، ضرب شصت تو، زَهره برده از یک لشگر دَم ذوالفقار تو، اقتدار تو، دل ربوده از پیغمبر عسل از لب سرخ تو می چکد نفحات نبی ز تو می رسد نوه ی ابوتراب، مالک الرقاب، ای نبرد تو رویایی دُر هل اتی تویی، مقتدا تویی، میوه ی دل زهرایی ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼ ✅کانال سبک وشعر باب الحرم
🌹🌻🌻🌹 💥تاوان؛ ✅ برادران «حضرت يوسف» ‹ع›، وقتی میخواستند یوسف ‹ع› را توی چاه، بیندازند، يوسف ‹ع› لبخندی زد! يهودا پرسيد؛ «چرا می خندی.!؟» اينجا که جای خنده نيست! 💦🍀💦 ✳️ يوسف ‹ع› گفت؛ روزی در اين فکر بودم که چطور، کسی ميتواند به من اظهار دشمنی کند، با اينکه «برادران نيرومندی» چون شما دارم.! ✳️✳️ اما حالا می بینم «خداوند»، «همين برادران را» بر من «مسـلط کرد»، تا بدانم «تکيه گاهی» غیر از خدا وجود ندارد، و در حقیقت دربدری و «چاه نشـينیِ امروز من»، تاوانِ «تکيه کردن» به غیر خداوند مهربان است.!! ┄┅┅✿💠❀💖❀💠✿┅┅┄ 🔴کــانــالِ رَسمـــےِ اُستـــاد دانِشمَنــــد
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃 🍃🍂🌺🍃🍂 🍂🌺🍂 🌺 مولا یا مصباح الهدی حسین مولا ، منحور و من ورا حسین مولا غریب کربلا حسین مولا مولا مولا حسین سفینة النجاة مولا حسین قتیل العبرات مولا حسین اسیر الکربات مولا منم اون غریبی که کفن نداره ،روی خارو خس صحرا جای سم مرکبا مونده رو جسم ، پر خاکم ، واویلا زینب ، حسین تو بی کفنه زینب حسین غریب از وطنه زینب حسین صد پاره تنه زینب مولا یا مصباح الهدی حسین مولا ، منحور و من ورا حسین مولا غریب کربلا حسین مولا مولا مولا حسین سفینة النجاة مولا حسین قتیل العبرات مولا حسین اسیر الکربات مولا 2 دور مقتلت پر از نیزه شکستست ، بوی سیبه واویلا دست زینبت به بند کینه بستست ، پیش چشم تر زهرا دیدم رگای حنجر تو رو دیدم رو نیزه ها سر تورو دیدم پاره ی پیکر تورو داداش مولا یا مصباح الهدی حسین مولا ، منحور و من ورا حسین مولا غریب کربلا حسین مولا مولا مولا حسین سفینة النجاة مولا حسین قتیل العبرات مولا حسین اسیر الکربات مولا 3 چه جوری حسینتو میذاری تنها ، با دل خون ، داری میری گل پرپر تو سایبون نداره ، بی سامون داری میری زینب ، وقت وداع آخره زینب صحبت نیزه و سره زینب نگاه من به معجره زینب مولا یا مصباح الهدی حسین مولا ، منحور و من ورا حسین مولا غریب کربلا حسین مولا مولا مولا حسین سفینة النجاة مولا حسین قتیل العبرات مولا حسین اسیر الکربات مولا 4 بالگد دست منو از تو جدا کرد ، شمر ملعون ، پیش گودال مثل یک کبوتر زخمی کنار ، تن بی سر میزدم بال داداش زینب تو خون جگره داداش مظلومه مثل مادره داداش باید بازار شام بره داداش مولا یا مصباح الهدی حسین مولا ، منحور و من ورا حسین مولا غریب کربلا حسین مولا مولا مولا حسین سفینة النجاة مولا حسین قتیل العبرات مولا حسین اسیر الکربات مولا 5 أنا مظلوم بلا ناصر و عطشان ، قتلونی ، یازهرا دون ظلم فی براری ذبحونی ، أنا ضمئان واویلا اماه أنا الغریب بن غریب اماه مالی انصار و حبیب اماه أنا الغریب أناالغریب ویلکم أتقتلونی دون جرم ، أنا ابن رسول الله أنا بضعة العلی و أبن مختار ، قتلونی واویلا اماه أنا قتیل العبرات اماه أنا اسیرالکربات اماه أنا سفینة النجات اماه مولا یا مصباح الهدی حسین مولا ، منحور و من ورا حسین مولا غریب کربلا حسین مولا مولا مولا حسین سفینة النجاة مولا حسین قتیل العبرات مولا حسین اسیر الکربات مولا اجرا 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂
قسمت من اینه که قسمت من اینه که زندگیمو روضه هات عوض کنه چه دلیلی داره که دل من با روضه ی تو حض کنه انگاری خواسته خدا بخوره رزق من این روزا رقم میدونم خدا میخواد اربعین قسمت من کنه حرم آقا میگن وقتی اشک تو چشا زیاده یعنی حسین جوابه سلام ما رو داده مارو حرم میبکشونه با پای پیاده هرچی دارم آقا از دعاهای تو دارم خداروشکر که رسید به روضه ی تو کارم اسمتو تا میبرم شبیه ابر میبارم رسم عاشقی چیه غیر تو رسیده به عالمین خیر تو میدونم میدونی وابستتم زندگیمی نگیر عشقو ازم ۲ بدیه من اینه که رسم عاشق بودنو نمیدونم خوبیه تو اینه که نمیگیری فرصت عشقو ازم بدیه من اینه که به خودم هم بتو بد کردم حسین خوبیه تو اینه که کمکم میکنی برگردم حسین آخه خدا رزق سالمو دسه تو داده از دست تو یه تیکه نونم باشم زیاده این عادته همه نوکرای خونه زاده دل منو خدا زد سند بنامت ارباب آره منو کرد غلام خونه زادت ارباب توی دلم اره حک شد السلامت ارباب السلام کشته ی بی سر حسین السلام چشمه ی کوثر حسین السلام ای شمیم عاشقی السلام ای چشای تر حسین 3 مثه آسمونی که فرصت پروازو میبخشی بمن چقد حس خوبیه لحظه ی از عشق تو عوض شدن مثه دریایی ولی مگه میشه دریا تشنه لب باشه مثه خورشیدی اقا که اسیر پنجه های شب باشه کبوترم پس بذار رو گنبدت بشینم میخوام یشب حرمو از اون بالا ببینم خالی بشه عقده های مونده توی سینم کبوترم ولی بالمو شکسته داغت میدونی که میمیرم آقا جون از فراغت گرفتم از هرکی کربلایی شد سراغت تو قلبم نشسته یه کوه غم قول بده بیاری من رو حرم آره میدونم که نالایقم نگیر ادلخوشیمو آقا ازم
برید آهسته ، ای نیزه دارا سخته دویدن پا برهنه روی خارا ای زجر ملعون ، نزن با سیلی خسته شدم از راه طولانی صحرا مسیر عمه رو سد نکن طفل مریضو لگد نکن بی معجرن زنای حرم برو نگاهای بد نکن نگاه نکن گوشوارمو هدیه ی باباییه بمن نمونده نا تو پیکرم تورو خدا دیگه نزن نزن چشمام نمیبینه یا لااقل نزن محکم نزن با پا بزن با دست نزن من رو پیش عمم 2 شعله کشیدی، به خیمه هامون نگفتی تو آتیش میسوزه چادرامون نگفتی که رو ، خارای صحرا که میدویم زخمی میشه دست و پاهامون منو روی خاکا نکش تنم رو خارا نکش دستت قد صورتمه دستتو رو موها نکش عمه داره میخوره زمین یکی با تازیونه اومد خودم دیدم پشت سرم عممو با سیلی میزد میدونی کی زمین خورده بهش میگن بنت الحیدر یکم حرمت نگهدارو با کعب نی نزن رو سر 3 اینجا کجاست که ، غیرت ندارن چرا مارو تو نگاهای بد میارن زبون ندارن ، مگه چرا پس مارو با تازیونه و لگد میارن علی همونه که کوفیا نون و نمک خوردن از کفش چرا با سنگ و چوب اومدین اینه جواب لطف و رحمتش اگه نمیشناسید زینبو بگم که ناموس حیدره چرا نشونش میدین بهم خواهر سقای لشکره عمو عباس کفیلش بود ندیده سایشو هیچ کس حالا میخوره سیلی و لگد از هرکس و ناکس
چی شده ماه شام تارم چرا رو نیزه بیقراری چرا شبیه چشم زینب داری رو نیزه ها میباری سر تو داره میدرخشه مثه ماهی که تو خسوفه کی فکرشو میکرد بیافته راهم به بازارای کوفه دیدی ، چه جوری زینبو زدن؟ دیدی ، دنبال معجر اومدن ؟ دیدی ، جسارتای کوچه رو دیدی ، زدن کنایه ها بمن؟ بشکنه دستی که روو نیزه سرت رو وا کرد بشکنه دستی که از تو زینبو جدا کرد حسین غریبه مادر 2 کور بشه اون چشمای پستی که به حریم تو نگا کرد گردش من تو کوچه بازار بین همه سر و صدا کرد همه نشونِ هم میدادن منو با دست و پای بسته میگفتن هیچ مردی نداره غرور زینبت شکسته دیدی ، ترحمای بی حدو دیدی ، بما نگاهای بدو یکی ، با سنگ نشونه میگرفت یکی، زینبو سیلی میزدو بشکنه دستی که با سنگ سرتو هدف کرد کی خواهر حسینو با شامیا طرف کرد 3 ای غیرت اللهم ابالفضل دعا بکن زینب بمیره بهتر از اینه که ببینی دختر فاطمه اسیره با دست و پای بسته ای وای اسیری خیلی سخته عباس کفیل من چشاتو وا کن که حرمتم شکسته عباس وقتی ، تو بودی هیشکی سایمو حتی ، میون کوچه ها ندید حالا ، زینب اسیر شامیاست میزد هرکی که از راه میرسید سقای خوش قد من غیرتیه حرم کو کجاست کفیل زینب سایه ی رو سرم کو
با چشمای تر ، ای گل پرپر میون نیزه ها به دنبال تو زینب دنبال جسمت،آواره زینب روضه خونه کنار مقتل تو امشب اگر حسینی ، بگو سرت کو بگو که انگشتت کو و انگشترت کو یه جای سالم نمونده داداش روی تنت عبای دور پیکرت کو بوسه زدم روی رگت ، جایی که حتی مادرت زهرا نبوسید بوسه زدم رو زخم تو ،جایی که حتی لبای بابا نبوسید 2 منم حسینت ، نور دو عینت من اون غریبیم که تشنه سر بریدن با لب عطشان ، پرآهو نالان پیکر صد چاکمو رو خاکا کشیدن بگو تو حالا ، دختر زهرا اگر تو زینبی چرا معجر نداری حسین بمیره ، برا تو زینب که سایه ای بعد حسین به سر نداری حلقه زدن دورو برم ، معجر خواهر تورو ندیدی بردن چشم حسینو دور دیدن ، ندیدی چی به سر بچه ها آوردن 3 خیلی عجیبه ، این بوی سیبه که پیچیده میون مقتلت برادر حس میکنم که ، پیش سر تو روضه میخونه باقد خمیده مادر باتازیونه ،با سنگ و دشنام دارن جدا میکنن از تو زینبت رو باید برم من ، دلنگرونم کاسه ی آبی نیست برا خواب شب تو دارم میرم اسارتو ، داداش حسین من دیگه خدانگهدار قرار بعدیمون باشه ، کوفه و شام ایشالا داداش سر بازار
▪️◾️◼️⬛️ ⬛️◼️◾️▪️ محرم 98 بزار برم تورو خدا جان حسن جان حسین ذکر لبم حسن حسن حسین حسین شهادتین افتاده رو زمین آرامش دلم گوش کن ترو خدا عمه به خواهش دلم به خواهش دلم دستم توی دستاته چشمات توی چشمامه اون که میون گوداله عموی منه و آقامه بزار برم تورو خدا جان حسن جان حسین ذکر لبم حسن حسن حسین حسین شهادتین افتاده بی رمق عموی بی پناه عمومو میکشن عمه میون قتله گاه میون قتله گاه میرم تا سپر باشه دستم برای آقا عمه نگاه کن تو گودال فاطمه اومده با بابا من پسر یل جمل   هم نوه ی شیر خدام داد میزنم مادرم فاطمه ی خیر النسا محرم 98 ▪️◾️◼️⬛️ ⬛️◼️◾️▪️