#امام_حسین_علیه_السلام
بر خاک راه خود نظر کردی طلا شد
در یک بیابان پا نهادی کربلا شد
من یک دقیقه از غم تو گریه کردم
ای شکر حق آن یک دقیقه ، "سالها" شد
بی بال و پر آمد ، ولی بالا نشین رفت
فطرس شد آنکه با غم تو آشنا شد
اکثیر نام تو عجب خاصیتی داشت
"غرق فنا" با نام تو "خضر بقا" شد
خاک ره آنم که او خاک ره توست
تربت کنار پای تربت ها گدا شد
من "آب رو" دادم که "آبرو" بگیرم
هر شوره زاری تا که تر شد پر بها شد
حاتم که آمد نزد تو مه روترین بود
من تازه فهمیدم چرا مثل حنا شد
هر دفعه که صحبت ز خاک نینوا شد
الماس، نسبت به خودش بی اعتنا شد
در کربلا قانون سنخیت به هم خورد
جوون سیه چرده چو یار مه لقا شد
مقتل نوشته که سر پاک تو آقا
در پیش چشم خواهرت از تن جدا شد
جسم شریفت شد لگدمال سم اسب
و دست آخر جمع در یک بوریا شد
برادر و دوست عزیزم
#جعفر_ابوالفتحی
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی_علیه_السلام
#مدح_و_مرثیه
#مربع_ترکیب
تا که پایم به این حرم وا شد
غصه از روی سینه ام پا شد
درد بی دردی ام مداوا شد
طبع خشکیده ام شکوفا شد
فصل تنهایی ام دگر طی شد
وطن مادری من ری شد
پیش پای تو سر نمیخواهم
جز دلی دربدر نمی خواهم
به منی که جگر نمی خواهم
میدهی هر قدر نمی خواهم
جرأت پر زدن به من دادی
بسکه عشق حسن به من دادی
حسنی هستی و کرم داری
خوشبحالت که تو حرم داری
چه قدر عزت و حشم داری
نکند از درت برم داری!
میروم بی تو رو به حیرانی
ملجأ مردمان تهرانی
نامت عبدالعظیم آقا جان
لقبت هم کریم آقا جان
همگی از قدیم آقا جان
با تو همسایه ایم آقا جان
سایه ات مستدام همسایه
شخص عالی مقام همسایه
شب جمعه در ازدحام حرم
شده ام خم به احترام حرم
زندگی ام شده به نام حرم
پرچم سبز روی بام حرم...
... آبروی تمام "ایران" است
نفس تازه ای به هر جان است
داده ام در هوای تو پر را
میدهم پای تو تن و سر را
میزنم حرف های آخر را
ناله های غریب مادر را
ما شنیدیم از دل صحنت
جان به قربان سفره ی پهنت
بانی روضه های مسلمیه
گریه های عزای مسلمیه
اشک جاری به پای مسلمیه
سوز و ساز صدای مسلمیه
حرمت پاتوق حسینی هاست
حرمت مثل کربلا زیباست
حرف کرببلاست یاالله
روضه هایی به پاست یا الله
این سری که جداست یاالله
سر ارباب ماست یاالله
بر سر نیزه هاست هجده سر
سر مردان آل پیغمبر
تا که او را نشانه میکردند
سنگ ها را روانه میکردند
گریه اش را بهانه میکردند
قسمتش تازیانه میکردند
تازیانه ، به روی یک خواهر
تازیانه... مدینه... یک مادر
#جعفر_ابوالفتحی
#محمد_حسن_بیات_لو
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#استقبال_ازماه_محرم #امام_زمان
#آدینه #مناجات_امام_زمان
مه اشک است بیایید محرم آمد
ماه ذریه ی پیغمبر اکرم آمد
خواستم ، آیه بخوانم کمی آرام شوم
از قضا بر لب من سوره ی مریم آمد
"کاف" و "حا" خواندم و دل بوی بلا را حس کرد
یاد از شال عزای تو گل نرجس کرد
گل نرجس بخدا یک دل پر غم داری
بیشتر از همه، تو شوق محرم داری
کربلا ، مکه ، نجف ، کوی منا یا عرفات
آه.... امسال کجا خیمه ی ماتم داری
بخدا من به تو و گریه ی تو حساسم
نوکرم ، عبد توام، گرچه نمک نشناسم
خیمه ای سبز به پا کردی و تنها تنها
می کنی گریه و ای کاش کنی یاد از ما
جای اشک از سر مژگان تو خون می ریزد
ذکر لبهای من غمزده هم "ای آقا"
جان من آه نکش، گریه نکن مولا جان
مثل یعقوب نشین گوشه ی بیت الاحزان
اینقدر یاد رقیه نکن و داد نزن
از غم شام بلا اینهمه فریاد نزن
هی به سر می زنی و روضه ی سر می خوانی
مثل ویرانه شدی خانه ات آباد ، نزن
ای فدای سر تو جان من و اجدادم
یاد گودال و تن و نیزه و سر افتادم
شمر تا رفت، تنش زیر لگدها افتاد
خواهرش در وسط دسته ی بدها افتاد
تازه از دست سنان و همه راحت شده بود
روی آن پیکر سم دیده چه ردها افتاد
تا که افتاد حسین، حضرت زهرا غش کرد
آنقدر خورد زمین زینب کبری، غش کرد
🔸شاعر :
#جعفر_ابوالفتحی
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
زهرا جان ...
تو رفته ای و فقط با سکوت همسخنم
تو رفته ای و صدا حبس مانده در دهنم
چه روزگار بدی شد چه بر سرم آمد
که پیش قبر تو باید تو را صدا بزنم
تو رفته ای و ز گل ها گلاب می گیرم
چه اشک ها نگرفتم ز زینب و حسنم
کمر به قتل علی بسته اند خاطره هات
نه دلخوشم به حیات و نه راهی ام به ممات
پس از تو ضربه ی قنفذ نرفت از یادم
ز خنده های مغیره به گریه افتادم
مدینه بد به علی زد مدینه بد تا کرد
پس از تو با چه به قلبم امید میدادم
پس از تو درد دلم را چرا کسی نشنید
ز سقف خانه فراتر نرفت فریادم
ببین چه خون دلی را به بار آوردم
بیا دوباره برایت انار آوردم
مظلوم تهرانی
#جعفر_ابوالفتحی