eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.3هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
91 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 📞09052226697 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
تا که پایم به این حرم وا شد غصه از روی سینه ام پا شد درد بی دردی ام مداوا شد طبع خشکیده ام شکوفا شد فصل تنهایی ام دگر طی شد وطن مادری من ری شد پیش پای تو سر نمیخواهم جز دلی دربدر نمی خواهم به منی که جگر نمی خواهم میدهی هر قدر نمی خواهم جرأت پر زدن به من دادی بسکه عشق حسن به من دادی حسنی هستی و کرم داری خوشبحالت که تو حرم داری چه قدر عزت و حشم داری نکند از درت برم داری! میروم بی تو رو به حیرانی ملجأ مردمان تهرانی نامت عبدالعظیم آقا جان لقبت هم کریم آقا جان همگی از قدیم آقا جان با تو همسایه ایم آقا جان سایه ات مستدام همسایه شخص عالی مقام همسایه شب جمعه در ازدحام حرم شده ام خم به احترام حرم زندگی ام شده به نام حرم پرچم سبز روی بام حرم... ... آبروی تمام "ایران" است نفس تازه ای به هر جان است داده ام در هوای تو پر را میدهم پای تو تن و سر را میزنم حرف های آخر را ناله های غریب مادر را ما شنیدیم از دل صحنت جان به قربان سفره ی پهنت بانی روضه های مسلمیه گریه های عزای مسلمیه اشک جاری به پای مسلمیه سوز و ساز صدای مسلمیه حرمت پاتوق حسینی هاست حرمت مثل کربلا زیباست حرف کرببلاست یاالله روضه هایی به پاست یا الله این سری که جداست یاالله سر ارباب ماست یاالله بر سر نیزه هاست هجده سر سر مردان آل پیغمبر تا که او را نشانه میکردند سنگ ها را روانه میکردند گریه اش را بهانه میکردند قسمتش تازیانه میکردند تازیانه ، به روی یک خواهر تازیانه... مدینه... یک مادر http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
حسنی هستی و کرم داری خوشبحالت که تو حرم داری چه قدر عزت و حشم داری نکند از درت برم داری! میروم بی تو رو به حیرانی ملجأ مردمان تهرانی نامت عبدالعظیم آقا جان لقبت هم کریم آقا جان همگی از قدیم آقا جان با تو همسایه ایم آقا جان سایه ات مستدام همسایه شخص عالی مقام همسایه شب جمعه در ازدحام حرم شده ام خم به احترام حرم زندگی ام شده به نام حرم پرچم سبز روی بام حرم... ... آبروی تمام "ایران" است نفس تازه ای به هر جان است 🔹
آقا اگر به بزم تو مهمان نمی شدیم اینگونه عاشقانه غزلخوان نمی شدیم حتی اگر محبت بی حد تو نبود سوگند برخودت که مسلمان نمی شدیم اخلاق نیک تو همه را جذب کرده است بی مهرتو که صاحب ایمان نمی شدیم قطعا اگر که ختم رسالت نمی شدی مامفتخر به مذهب سلمان نمی شدیم در جهل مانده بود تمامی عقل ها حتما اگر که پیرو قرآن نمی شدیم تو روشنای مشعل سبز هدایتی پایان کار امر خدا در رسالتی نقل محافل همه ی ما کلام توست شیرینی دهان رطب ذکر نام توست هر کس نرفت راه تو گمراه میشود روشنگر مسیر حقیقی پیام توست باید به سیره ی عملی ات عمل کنیم راه سعادت بشریت مرام توست جایی که جبرئیل هم آنجا نمی رسد اوج همیشگی بلندای بام توست دل زنده شدبه عشق تو چیزی که بی گمان ثبت است بر جریده عالم؛ دوام توست امشب بخوان به نام خدایی که منجلیست از این به بعد یار و مددکار تو علیست شاعر:
آه یادم نمی رود هرگز غم جانسوز غارت خلخال حمله ی نابرابر لشکر به زنان و به خیمه و اطفال صحنه اش بین صحن چشمانم میدهد زجر هر شب و روزم ذوالجناح آمد از دل میدان با دو صد زخم بر سر و کوپال چه بگویم از آن غروب غریب در هیاهوی نیزه و شمشیر تنی از روی شیب قربانگاه غلت می خورد تا ته گودال چه بگویم که تیزی خنجر به روی حنجری فشار آورد یک نفر بین قاتلانش شد بر سر سر بریدنش جنجال هم غرورم شکست هم قلبم آن زمانی که دختری خسته از روی ناقه بر زمین افتاد دشت تاریک بود و رفت از حال
خبر آمد رمضان است خدا... میبخشد بی کم و کاست و بی چون و چرا میبخشد معصیت کارترین باشی اگر با توبه وسط بزم مناجات و دعا میبخشد قطره ای اشک زچشمت بچکد میبینی که چه آرامشی این حال بکا میبخشد تیرشیطان به دلت کرده اثرغصه نخور که خداوند طبیبانه دوا میبخشد سفره داری خدا فرق عجیبی دارد میهمان را عوض آب و غذا- میبخشد آن قدر بخشش او وسع زیادی دارد که دراین ماه بخواهد همه را میبخشد دید اعمال بد و زشت مرا هیچ نگفت او کریم است و کریمانه خطا میبخشد حاجتت را تو بگو چونکه اجابت بااوست عاشقان را سفر کرب و بلا میبخشد ته گودال تجلی کرامت شده است شاه بر قاتل خود نیز عبا میبخشد @babollharam
پر و بالم اگر که وا میشد غصه از روی سینه پا میشد پرتویی از نگات می آمد قسمتم باز روشنا میشد مژه های غریبه ام ای کاش با کف پات آشنا میشد یا که روزی کبوتر قلبم از روی دست تو هوا میشد همه اش از عنایتت بوده بر درت منصبم غلامی شد آرزوی همیشه ام این است در بقیع هم حرم بنا میشد روی هرطاق و گوشه های رواق وسط صحن پر کنیم چراغ دوست دارم خودی نشان بدهم همه ی عرش را تکان بدهم در هوای مدینه می خواهم بال خودم را به آسمان بدهم می روم تا به آستان بقیع به دلم گر کمی امان بدهم هر چه هم بر نیاید از دستم می توانم که سایبان بدهم پای آن قبرهای خاکی هم آخرش عاشقانه جان بدهم میکند یاد روضه های بقیع به قلم فرصت بیان بدهم یاد ام البنین و مرثیه اش واحسینای در حسینیه اش برگرفته از سایت حدیث اشک @babollharam