بسم الله الرحمن الرحيم
#مناجات_با_خدا
#حضرت_رقیه_س_شهادت
#جواد_حیدری
▶️
ای مهربان خدای پرده پوشم
از باده ی رحمانی ات بنوشم
چون نامه ی خود بنگرم خموشم
اما کند عفو تو در خروشم
یا دائم الفضل عَلی البریَّه
اِغفر لنا فی هذِهِ العَشیّه
حق نمک را من ادا نکردم
جز بر وفای تو جفا نکردم
بر توبه های خود وفا نکردم
شرمنده ام از تو حیا نکردم
یا صاحبَ المَواهِبِ السَّنیَّه
اِغفر لنا فی هذِهِ العَشیّه
شب های جمعه می کنی صدایم
تا لحظه ای بر درگهت بیایم
بر درد بی درمان شدی دوایم
اما من آلوده در خطایم
یا باسِطَ الیدَینِ بِالعَطیّه
اِغفِر لنا فی هذِهِ العَشیّه
هرچند بدتر از خودم ندیدم
بسکه بزرگی داده ای امیدم
بر مجلس اهل ولا رسیدم
دادی به آل فاطمه نویدم
صَلِّ علی خَیرِ الوَری سَجیّه
اِغفر لنا فی هذِهِ العَشیّه
اصلاً نشد در وادی ولایت
حق تو را یارب کنم رعایت
هرچند کردی تو مرا هدایت
خالص نگشتم تا کنم صدایت
اِرحَم لنا یا عالمَ الخَفیّه
اِغفر لنا فی هذِهِ العَشیّه
منکه غلام خانه ی حسینم
دیوانه ام دیوانه ی حسینم
سینه زن غمخانه ی حسینم
دلداده ی دردانه ی حسینم
حقّ همان شهیده ی زکیّه
اِغفر لنا فی هذِهِ العَشیّه
وقت سحر بوی رقیه دارد
بوی خوش از روی رقیه دارد
عاشق نظر سوی رقیه دارد
دل حاجت کوی رقیه دارد
آن دختر غمدیده از ذَریّه
اِغفر لنا فی هذِهِ العَشیّه
حتی ز زینب هم شکسته تر شد
آنقدر زد ناله شبش سحر شد
تا رو به رو با صورت پدر شد
لب های او بوسید و در سفر شد
زد ناله بنت المرتضی رقیه
اِغفر لنا فی هذِهِ العَشیّه
⏹
https://eitaa.com/babollharam
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#جواد_حیدری
آخر یه روز شیعه برات حرم می سازه
حرم برای تو شه کرم می سازه
آخر برات یه گند طلا می سازیم
شبیه گنبد امام رضا می سازیم
سر مزارت ضریح طلا می سازیم
مثل ضریح شش گوشه بهش می نازیم
سقا خونه بنا کنیم با شور واحساس
سر قبر ام البنین مادر عباس
دخیل می بندیم و می گیم بر تو اسیریم
حسن حسن می گیم واز عشقت می میریم
آقا می یاد و می گیره تقاص زهرا
بقیع تو آباد می شه به جان مولا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🎤کانال سبک و شعر #باب_الحرم
📲تخصصی ترین اشعار و سبک ها💥
👇عضویت👇
♨️ eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f ✅
#امام_حسین_علیه_السلام
ما اشک را ز پاکی مادر گرفته ایم
این زندگی ز چشمه ی کوثر گرفته ایم
اذن ورود ما به بهشت خداست اشک
ما از بهشت هدیه فراتر گرفته ایم
اشک غم حسین بُود، خود بهشت ساز
ما بعد روضه زندگی از سر گرفته ایم
آنکه شنید نام حسین و نریخت اشک
دوری از او به امر پیمبر گرفته ایم
ما در کفن ز تربت او نور می بریم
رزق سفر ز خاک همین در گرفته ایم
ما بی حسین پست ترینِ خلایقیم
با نام اوست رتبه ی برتر گرفته ایم
ما در میان روضه ی او تحت قُبه ایم
حاجات خود به روضه مکرر گرفته ایم
تا آب می خوریم صدا می زنیم حسین
این امر از سکینه ی اطهر گرفته ایم
#جواد_حیدری
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🎤کانال سبک و شعر #باب_الحرم
📲تخصصی ترین اشعار و سبک ها💥
👇عضویت👇
♨️ eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f ✅
#امام_حسین_مناجات
من و این روضه ها الحمدلله
من و یاد شما الحمدلله
من و ماه محرم زنده بودن
بود حُسن عطا الحمدلله
نبودم، حق مرا سینه زنت کرد
شدم اهل بکا الحمدلله
من از دامان پاک مادر خود
تو را گشتم گدا الحمدلله
من از هیئت هزاران خیر دیدم
شدم حاجت روا الحمدلله
سیاهی عزایت نور محض است
که گشته رزق ما الحمدلله
رسد روزی که در سجده بگویم
رسیدم کربلا الحمدلله؟
#جواد_حیدری
🏴 اشعار #شب_چهارم_محرم
_______
#طفلان_حضرت_زینب
گفتن از زینب و عشقش به تو کار زهراست
زینبی که همهی دار و ندار زهراست
پرورش یافتهی باغ و بهار زهراست
باعث فخر همه ایل و تبار زهراست
عمه نه؛ مادر سادات پس از زهرا اوست
هیچ کس ثانی زهرا نشود، تنها اوست
خواهرت هست و بر این فیض مباهات کند
همه را مست خودش وقت مناجات کند
قبل تکبیر اذان با تو ملاقات کند
بهتر از حضرت عباس مواسات کند
شیرزن نه به خدا خالق غیرت زینب
حافظ خانهی توحید و امامت زینب
نشر این عشق فقط از کرم زینب توست
عاشقی مشق شده با قلم زینب توست
هرچه غم در دل ما هست غم زینب توست
سرّ تربت که شفا از قدم زینب توست
کربلا جلوهگهِ محترم زینب شد
پیشتر از حرم تو حرم زینب شد
آمده تا که دوباره همه را مات کند
اینکه پیش از همه عاشق شده اثبات کند
نذر اولاد تو یک قافله سادات کند
تو دهی اذن و بر این ذهن مباهات کند
نه نگو ورنه قسم بر لب زینب آید
نام زهرا ببرد تا که گره بگشاید
این دو یوسف دو غلام علی اکبر هستند
این دو تا آبروی عترت جعفر هستند
آشنا با همه آیات مطهر هستند
تربیت یافتهی ساقی لشگر هستند
این جگرگوشه و آن پارهتن زینب توست
این حسین و دگری هم حسن زینب توست
حرمله کو که سهشعبه به کمان بگذارد
کو سنان نیزه به جسم دو جوان بگذارد
شمر کو پا به روی سینهشان بگذارد
سرشان را ببرد روی سنان بگذارد
تنِشان را به سُم مرکبشان بسپارد
تا که دست از سر تو قوم لعین بردارد
🔸شاعر:
#جواد_حیدری
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_شهادت
#جواد_حيدری
استخوانبشکسته را سیلیزدن دیگر چرا؟
این چنین رفتار با مادر برِ دختر چرا؟
دست بانویی که عادت بهر احسان کرده بود
با غلاف کین شکستن در بر همسر چرا؟
آن که شمشیرش امان از دشمن کافر گرفت
گرید اکنون در کنار قبر پیغمبر چرا؟
کاش میشد قسمت محسن که لب را وا کند
تا بگوید لطمه بر یک غنچهی پرپر چرا؟
آن که درمان تمام دردها نامش بود
پیش چشم کودکان افتاده در بستر چرا؟
آن رشیده بانویی که قامت مردانه داشت
همچو نخل خشک باشد بر زمین مضطر چرا؟
شب به شب باید برایش فضه آرد پیرهن
ای خدا خون می چکد از پهلوی کوثر چرا؟
#شهادت_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
نیست مادر تا ببیند اشکهای جاری ام
نیست تا اینکه دهد آن مهربان دلداری ام
می رود از حال و خواب از چشمهایم می رود
خاطرات دردناکی دارم از بیداری ام
روزگاری مادر و حالا پدر شد رفتنی
غم همیشه با من است و می کند غمخواری ام
میهمان خانه ام را کوفه از دستم گرفت
تا ابد شرمنده ام کرده است مهمانداری ام
من بدم می آید از این کوچه های چشم تنگ
سخت باشد در چنین وضعی امانت داری ام
بعد تو کوفه به من بی احترامی می کند
نیست یک محرم نماید در غریبی یاری ام
بیست سالِ بعد هم باشد سرم را بشکنم
تا بیاید باز بوی تو زخون جاری ام
دختر تو باشم و بی پرده باشد محملم
تو بگو آیا سزاوار چنین آزاری ام
خطبه می خوانم ولی با غیرت لحن شما
آن زمانی که بیایم پابه پای قاری ام
گر ابالفضلت برم باشد خیالم راحت است
کوفه می داند که ناموس چنین سرداری ام
من خودم معجر رسان دختران حیدرم
کور خواهد شد نخواهد دید دشمن، خواری ام
#جواد_حیدری
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#زمزمه_مناجات
#رمضان_الکریم
فرصت توبه گذشت و گریه می بارم هنوز
حسرت اوقات غفلت را به دل دارم هنوز
باز هم جا ماندم و این غافله از ما گذشت
مانده خاری در کف پا و گرفتارم هنوز
هر چه درمان بود مخصوص ضیافت خانه بود
عافیت بود و شفا هر چند بیمارم هنوز
بعد از آن شب های بهتر از تمام سال ها
در مسیر بندگی ای وای کم کارم هنوز
من نبودم زینت مهمانی خوبان تو
هر چه تو بخشیده ای من عبد سربارم هنوز
گر چه دارد می رود این ماه اما میزبان
باز می گوید گنه داری؟ خریدارم هنوز
لحظه ای با ما سرِ یاری اگر داری بیا
اشتیاق دستگیری از تو را دارم هنوز
تا که من هستم چرا بر دیگران رو می زنی
من که قبل از هر که گویی دوستت دارم هنوز
#جواد_حیدری
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam