eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
32 ویدیو
568 فایل
🔸کانال فروشگاه محصولات فرهنگی↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 09052226697 آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک ۵۰ فروشگاه فرهنگی بابُ الحَرَم 🔸کانال متن روضه: @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
نوحه حضرت امّ البنین سلام الله علیها حَزین و زار و دل غَمینم،به سوز و آهِ آتَشینم به همدردی با اشکِ سقّا،عزادارِ امّ البنینم زِ داغش،ندارد پایان بُکایم که او گفت،کنیز آلِ عبایم یا اُمَّ البنین یا اُمَّ البنین... بگفتا عباسم تو باید،شَوی قربانِ راهِ دلبر کنی کربلا کامِ تشنه،فدایی دست و دیده و سَر اگرچه،پر از سوز و آه و دردی مبادا،فداییِ او نگردی یا اُمَّ البنین یا اُمَّ البنین... کنار نَهر سُرخِ عَلقم،نبودی بِبینی چه ها شد عمودِ آهنین نصیبِ،سَرِ سقّای کربلا شد حسینَت،قدش از این غم خمیده است امیدِ،همه طفلان‌ نا امید است یا اُمَّ البنین یا اُمَّ البنین... _________________ 🍂🍁کانال تخصصی،شعروسبک،باب الحرم،برای همه مناسبتهای مذهبی
۳ عالمی را غم گرفته ۲ هر دلی ماتم گرفته ۲ ای خدا گشته پرپر گل یاس رفته از این جهان مام عباس ( تسلیت تسلیت یا اباالفضل ) ۲ شهر یثرب در عزا شد ۲ شور عاشورا بپا شد ۲ زین جهان همسر مرتضی رفت ناله ی شیعیان بر سما رفت ( تسلیت تسلیت یا اباالفضل ) ۲ همسر ساقیِّ کوثر ۲ تالیِّ زهرای اطهر ۲ گر چه بانو تو ام البنینی باب حاجات اهل زمینی ( تسلیت تسلیت یا اباالفضل ) ۲ یا اباالفضل بی قرارم ۲ حال اشک و ناله دارم ۲ ای مه هاشمی پور حیدر تسلیت گویم از داغ مادر ( تسلیت تسلیت یا اباالفضل ) ۲ تو امید عالمینی ۲ تو علمدار حسینی ۲ کربلا با تو کرب و بلا شد من بمیرم دو دستت جدا شد ( تسلیت تسلیت یا اباالفضل ) ۲ _________________ 🍂🍁کانال تخصصی،شعروسبک،باب الحرم،برای همه مناسبتهای مذهبی
بسم الله الرحمن الرحیم خدانگهدار ای، ام بنین مادر قوت نمانده در، دوزانویت دلبر -رفته ای وازغمت بی تابم ولی استقبال توبی بی ، اومده علی میسوزم من زغمت، یا ام البنین بی تواین خانه شده زندانم ببین -یا ام ا لبنین مدد-یا ام البنین(2) ----''''---------------------------- دست اجل سایه بر سرتو انداخت دل همه عالم به سوگ توپرداخت کاشانه شاهدبه نجوای توشده شاهدبرغصه وآوای توشده جان عالمی فدایت ام بنین کرده این دلم هوایت ام بنین -یا ام البنین مدد.یا ام البنین (2) ---------------------------------------- داغ پسرهایت تو را زپاننداخت جهان شیعه بر نام شماپرداخت -ازداغ حسین بی بی افتادی زپا نوحه کرده ای بپا، بر خون خدا جان عالمی فدایت ام بنین (مجنون )توگشته ام ، ای بانوی دین -یا ام البنین مدد.یا ام البنین (2) خام سینه_زنی_شور 💠شاعر
زبانحال حضرت امّ البنین سلام الله علیها زمزمه روضه عباس من،آماده کن دیده و دست تیر جفا بر چشم تو خواهد نشست عمود آهنین خورَد به فرقِ تو پشت حسین در غمِ تو خواهد شکست ولی امان زِ اشک مادر و،تشنگیِ علیّ اصغر و وَ از حسین به قعرِ قتلگاه،آخر جدا گردد سر و قربانی شود همه زندگی ات گِریَم از شرم و سرافکندگی ات عباسم فدای شرمندگی ات عباسم فدای شرمندگی ات... عباس من،زِ بعدِ تو چه ها شود در قتلگاه سرِ حسین جدا شود به بانگ تکبیرِ حرامی های دون قرآن عیان به روی نیزه ها شود ای بودَنَت دلخوشیِ همه،خوانَم تو را با آه و زمزمه وَالشّمرُ جالسٌ شود روان،اشک چشمان فاطمه بعد از تو،از زندگی دل می بُرَد بعد از تو رقیّه سیلی میخورَد بر نِیزه طِی شد رَهِ بندگی ات عباسم فدای شرمندگی ات...
نوحه حضرت ام البنین و تکریم مادران شهدا دوباره با سوز دل،محزون و زار و غَمین عباس بن علی شد،گریانِ امّ البنین مرثیه خوان،دلخون،با دو چشمِ تر نماید نُدبه در هجرانِ مادر بانوی دین،ای بی قرین امّ البنین،امّ البنین امّ البنین،امّ البنین... ای مادری که عُمری،با آه و اشکِ دو عِین دیدی داغ اولاد و،گریه کردی بر حسین حیرانم از شُکوهِ بی بَدیلَت جانها به قربان صبر جَمیلَت بانوی دین،ای بی قرین امّ البنین،امّ البنین امّ البنین،امّ البنین... حضرت امّ البنین،در حِلم و حُجب و تَقوی شد مقتدای همه،مادرانِ شهدا امّ البنین بحر لطف و اِحسان است الگوی مادرانِ شهیدان است بانوی دین،ای بی قرین امّ البنین،امّ البنین امّ البنین،امّ البنین...
زبانحال حضرت ام البنین سلام الله علیها زمزمه روضه،واحد ابالفضل من و تو مُحبّ مُدامِ حسینیم ابالفضل پر از عزّت و احترام حسینیم ابالفضل من و تو کنیز و غلام حسینیم ابالفضل ابالفضل ابالفضل عزیزم برادر نه،تو خاک‌ پای حسینی عزیزم تو دلگرمیِ بچه های حسینی عزیزم علمدارِ کرببلای حسینی عزیزم عزیزم ابالفضل همیشه بِمان در رَهِ عشقِ دلبر ابالفضل بده در رَهَش دست و دو دیده و سَر ابالفضل به راهِ حسین شو چُنان لاله پرپر ابالفضل ابالفضل ابالفضل عزیزم دعایم کن آندم که در اوج غمها عزیزم شَوی غرقِ خون زائر روی زهرا عزیزم به پهلوی بشکسته آید در آنجا عزیزم عزیزم
نوحه حضرت ام البنین و تکریم مادران شهدا دوباره با سوز دل،محزون و زار و غَمین عباس بن علی شد،گریانِ امّ البنین مرثیه خوان،دلخون،با دو چشمِ تر نماید نُدبه در هجرانِ مادر بانوی دین،ای بی قرین امّ البنین،امّ البنین امّ البنین،امّ البنین... ای مادری که عُمری،با آه و اشکِ دو عِین دیدی داغ اولاد و،گریه کردی بر حسین حیرانم از شُکوهِ بی بَدیلَت جانها به قربان صبر جَمیلَت بانوی دین،ای بی قرین امّ البنین،امّ البنین امّ البنین،امّ البنین... حضرت امّ البنین،در حِلم و حُجب و تَقوی شد مقتدای همه،مادرانِ شهدا امّ البنین بحر لطف و اِحسان است الگوی مادرانِ شهیدان است بانوی دین،ای بی قرین امّ البنین،امّ البنین امّ البنین،امّ البنین...
زبانحال حضرت امّ البنین سلام الله علیها زمزمه روضه عباس من،آماده کن دیده و دست تیر جفا بر چشم تو خواهد نشست عمود آهنین خورَد به فرقِ تو پشت حسین در غمِ تو خواهد شکست ولی امان زِ اشک مادر و،تشنگیِ علیّ اصغر و وَ از حسین به قعرِ قتلگاه،آخر جدا گردد سر و قربانی شود همه زندگی ات گِریَم از شرم و سرافکندگی ات عباسم فدای شرمندگی ات عباسم فدای شرمندگی ات... عباس من،زِ بعدِ تو چه ها شود در قتلگاه سرِ حسین جدا شود به بانگ تکبیرِ حرامی های دون قرآن عیان به روی نیزه ها شود ای بودَنَت دلخوشیِ همه،خوانَم تو را با آه و زمزمه وَالشّمرُ جالسٌ شود روان،اشک چشمان فاطمه بعد از تو،از زندگی دل می بُرَد بعد از تو رقیّه سیلی میخورَد بر نِیزه طِی شد رَهِ بندگی ات عباسم فدای شرمندگی ات...
💠سبک شور 💠 از شاعـر گرانقدر گروه شـــــاعران جواز نوکـــــرۍ ⭐️احسان نرگسی ⭐️ ➖➖➖ تویی ام الادب یاور حیدری بانوی با وقار فوق هر باوری تویی آیینه ی عشق و لطف و صفا تویی تو مادر ساقی کربلا چی بگم از مقامت مادر ابوالفضل سایه ی تو تا ابد  رو سر ابوالفضل نبودی غرق خون شد ، پیکر ابوالفضل ام البنین مادر ابوالفضل ابوالفضل ..... راه تو تا ابد راه عشق و جنون ای که پای غمت گریه کرد آسمون جاریه اشک تو ، قلب تو غرق آه روضه می خونی از گودی قتلگاه روضه می خونی از اون چشای پر از تیر همین که پاره شد مشک عمو شد زمین گیر امون از این غصه و غربت گلوگیر ام البنین مادر ابوالفضل ابوالفضل ➖➖➖
نشد از چهره‌ام غم را بگیری زِ من اندوهِ عالم را بگیری برای رفتنم اینسو و آنسو نشد مادر که دستم را بگیری تو خوردی تیغ پژمردم من اینجا دو دستت را که زد مُردم من اینجا همینکه از رویِ مَرکب عزیزم زمین خوردی زمین خوردم من اینجا نه که امروز مادر درد دارم که روز و شب سراسر درد دارم از آن ساعت که با ضربه شکستند سرت را بی هوا سردرد دارم اگر بشکسته‌ام مانندِ زهرا ببین دلخسته‌ام مانندِ زهرا سرت را تا که رویِ نیزه بستند سرم را بسته‌ام مانند زهرا به یادت آه ، یکسر می‌کشیدم که گویی از تنت پَر می‌کشیدم به هر تیری که بر جسمِ تو می‌رفت من اینجا آی مادر می‌کشیدم مرا گفتند  که بازو ندارد دگر عباسِ تو اَبرو ندارد بمیرد حرمله بد زد به چشمت از آن لحظه دو چشمم سو ندارد نشد بال و پَرِ خود را بگیرم به دامن اصغرِ خود را بگیرم من از شرمندگی پیشِ رُبابم نشد بالا سرِ خود را بگیرم پس از تو کاش زنجیری نمی‌ماند تو می‌خوردی و شمشیری نمی‌ماند تمامش کاشکی خرجِ تو میشُد برایِ حرمله تیری نمی‌ماند "ببین مادر زِ گریه آب رفته و از سردردها از تاب رفته به نیزه دار گفتم بچه داری؟ کمی آرام تازه خواب رفته" عزیزم جان جانا نور عینا به فرقم باد خاک عالمینا نگاهم مانده بر در تا بیایید حسینم وا حسینم وا حسینا 🥀🥀🥀🥀
ای عروس سفید بخت علی که سرآمدترینِ دنیایی در مقامت چه میتوان گفتن که تو اُمّ الائمه ،زهرایی ای مزار تو کعبه ی خاکی این دل بیقرار،زائر توست توهمانی که ذات حق فرمود خلق دنیا فقط بخاطر توست منم ام البنین که آمده ام بازهم در سکوت قبرستان با نگاهی پُراشک میگویم السلام علیکِ زهرا جان ام کلثوم و زینبت هرشب سرشان هست روی دامن من آب دست حسین میدهم و مادری میکنم برای حسن ای وجود چهار فرزندم به فدای چهار فرزندت حاضرم از صمیم دل همه را بدهم در ازای لبخندت *** سالیانی گذشت و ام بنین خسته افتاده بود در بستر عرق سرد روی پیشانی ونگاهی که مانده بود به در آسمان دلگرفته از بغضش شهر در آرزوی لبخندش دور خود را نگاه کرد و نبود اثری از چهار فرزندش نه توانی به دستها مانده نه دگر قوتی به زانویش درهمین حال ناگهان حس کرد درکنارش نشسته بانویش از دلش غصه رفت تا زهرا سر او را گرفت بر دامن گفت ام البنین نگاهم کن این منم مادر حسین وحسن مادر بچه های من بودی از حضورت همیشه ممنونم ای فدایت پسر فداکردی به فداکاری تو ،مدیونم به تلافی اینکه گهگاهی دامنت بود جای بغض حسن تاکه افتاد بر زمین پسرت سر او بود روی دامن من تا گرفتی تو اشک زینب را دیدم افتاد شعله بر جگرت یاد آن لحظه پاک میکردم خاک وخون را زصورت پسرت تا نباشد مقابل احدی ساقی سرشکسته عباست در قیامت شفاعت همه را میسپارم به دست عباست 🍃🌸🍃🌸🍃🌸
. ای افـــتــخـــار دیــن خـــدا مادر شهید سررشــتۀ وفا و رضا مادر شهید ای دامنــت فضـــای شکـوفـایی بـهـــار ای بـاغـــبان صبر و صفا مادر شهید ای اسوۀ تو حضرت زهرا بریز اشک تــنـهـا بــرای کــربـبـلا مادر شهید قــربــانی تــو در ره جــانان قــــبول شد دیده خــدا چو صبر تو را مادر شهید روز قــــیامت ازهــمۀ مـادران سری گردیده هـستی تـو فـــدا مادر شهید پروندۀ تــوکــامل و يكجا ســفیــد شد محض شفــاعت شـهــدا مادر شهید آنــقـدر خونــشـــان بخـــدا دارد اعـتــبار باشد شـود گــذرگــه ما، مادر شهید حالا که می روی به جـوار شـهیـد خویش بردار دست خود به دعـا مادر شهید بر مادران، که راه حسینی ست راهشان چشـم من و دعـای شمـا مادر شهید بی راه نـیسـت حضـرت زینـب به کربلا شد در وفا به دیـن خــدا مادر شهید ✍️ 🎤
. ____________________________ رباعی گفتی و تقدیم سلطان غزل کردی معمای ادب را با همین ابیات حل کردی رباعی گفتی و مصراعی از آن را تو ای بانو میان اهل عالم در وفا ضرب‌المثل کردی فرستادی به قربانگاه ،اسماعیل‌هایت را همان کاری که هاجر وعده کرد و تو عمل کردی کشیدی با سرانگشتت به خاک مُرده، خطی چند تمام شهر یثرب را به خاک طف بدل کردی چه شیری داده‌ای شیران خود را که شهادت را درون کامشان شیرین‌تر از شهد و عسل کردی رباعی تو بانو! گرچه تقطیع هجایی شد به تیغ اشک خود، اعرابشان را بی‌محل کردی ✍ 🎤 .
جز با زلالِ نورِ الهی نسب نداشت … ذکری به غیر نام علی روی لب نداشت دردی به غیرِ غربتِ شاهِ عرب نداشت هرگز کسی شبیه به این زن ، ادب نداشت آماده کرده بود سپر های خویش را تعلیم داده بود پسر های خویش را تا پاسدار خیمه ی آل عبا شوند … با راه و رسم عشق و جنون آشنا شوند هم داستان ماه ترین ماه ها شوند مردان پاکباخته ی کربلا شوند ام البنین که چار یل بی قرینه داشت تنها مدال عشق علی را به سینه داشت بانوی خانه ای است که هم ایلیایی اند هم پای تا به سر همگی مصطفی ایند اهل مدینه اند ولی کربلایی اند از نسل کوثرند سراپا خدایی اند عمری است دل به ساحتِ خورشید داده است سرمایه اش محبتِ این خانواده است تا روز حشر مکتب او مکتب علیست لب وا نکرد و دید که جان بر لب علیست او آشنای تاب و تبِ هر شب علیست با افتخار ، خادمه ی زینب علیست بر سفره ای که داشت فقط آب و نان جو لبریز بود از میِ اِیّاکَ نَعْبُدو … سر مست بود از خمِ اِیّاکَ نَسْتَعین بی شک رسیده بود به سرمنزلِ یقین ام البنین چه کرد زمانی که شاه دین یعنی عزیزِ فاطمه افتاد بر زمین … با اینکه بعدِ روزِ دهم یک پسر نداشت یک لحظه از حسین و حسن دست بر نداشت آغاز روضه بود نظر کردنش به آب شرمنده بود مثل ابالفضل از رباب مثل رباب ماند پس از آن در آفتاب ای کاش رفته بود علی اصغرش به خواب هرچند مثل حضرت زینب صبور شد آنقدر گریه کرد از این غم که کور شد الحق که جایگاهِ علی را شناخته در کوره ی محبتِ مولا گداخته هرگز به زرق و برقِ جهان دل نباخته با نانِ خشک و خالی این خانه ساخته ما تشنه ایم تشنه ی لحنِ حماسی اش صد مرحبا به این همه زهرا شناسی اش از راه دور ، محو تماشای کربلا است دلواپسِ عمیق ترین جای کربلا است آموزگارِ حضرت سقای کربلا است او مادرِ شهید ترین های کربلا است این زن که خاک را به نظر کیمیا کند آیا شود که روزیِ ما کربلا کند @babollharam