.
بیا بندگی کن که عزّت رسید
شبِ جمعه ی ماه رحمت رسید
شبِ جمعه ی ماه خوب صیام
که از او دل ما به طاعت رسید
شبِ جمعه ی ماه رحمت کزو
دل اهل طاعت به دعوت رسید
رها کن خودت را ز هر تیرگی
که وقت رهایی ز ظلمت رسید
بخوان ای دل من خدا را کزو
تو را نغمه های اجابت رسید
در این آخرین لحظه های عبور
دل من به اوج سعادت رسید
گرفت از کرم دامنِ کبریا
دو دستم ، چو وقت کرامت رسید
نکردیم ما بندگی صد دریغ
به دل گرچه نور هدایت رسید
نبودیم یادِ امام زمان
که دلها به هجران حضرت رسید
بیا یادی از روی مهدی کنیم
که از او به جانها حلاوت رسید
چو بردیم نام دل انگیز او
ز هر سو نسیم طراوت رسید
رسد در حریم ولایش یقین
دلی را که نقشِ ارادت رسید
دوباره تو را فرصتی داده اند
مده از کف آن را ، چو فرصت رسید
غنیمت شمار ای دل بی قرار
تو را بار دیگر غنیمت رسید
بخوان بار دیگر تو #جوشن_کبیر
شبِ خوب ماه عبادت رسید
ز انبوه جُرم و خطا توبه کن
که شب های اشک و ندامت رسید
بزن بر دل و سینه را پاک کن
به چشمت اگر اشک خجلت رسید
صداقت طلب کن ز پروردگار
که دل سمت حق از صداقت رسید
شبِ جمعه و جان من کربلاست
دلم در هوای زیارت رسید
چو پروانه وا کرده ام بال و پر
دلم در حریم شهادت رسید
به یاد عطش جانم آتش گرفت
دوباره به دل داغ عترت رسید
دلم رفته در قتلگاه حسین
همانجا که ما را روایت رسید
جدا شد سر از پیکر پاک او
به دل تیر غم زین حکایت رسید
سرش روی نی ، پیکرش روی خاک
خِیامش در آنجا به غارت رسید
دل زینب از غصّه ها غرقِ غم
که نوبت به هجر و اسارت رسید
چه دلها که خون شد ز آل رسول
چه غم ها که بر آل عصمت رسید
ازین قصّه ی غُصه دار فًلک
تو را "یاسر" اکنون مرارت رسید
#ماه_رمضان
#محمود_تاری (یاسر)
#شب_جمعه
.@babollharam
گل در آتش
#شهادت_حضرت_زهرا (س)
#فاطمیه
خانه شد ویرانه و گلخانه ام آتش گرفت
شمع چشمم سوخت و پروانه ام آتش گرفت
بوی عطر سیب آمد از میان شعله ها
بر زمین افتاد گل ، ریحانه ام آتش گرفت
تا به روی شانه ام زینب سر خود را گذاشت
ناگهان احساس کردم شانه ام آتش گرفت
در عزای فاطمه ویرانه شد کاشانه ام
قبل ویران گشتنش کاشانه ام آتش گرفت
از لسان فاطمه بنویس روی برگ گل
شاخ و برگم سوخت و دُردانه ام آتش گرفت
خانه ی بی فاطمه ویرانسرایی بیش نیست
در فراق روی او ویرانه ام آتش گرفت
از دل آئينه ام خون می چکد «یاسر» ببین
جام دل بشکسته و پیمانه ام آتش گرفت
**
شاعر: #محمود_تاری «یاسر»
@babollharam
گل در آتش
#شهادت_حضرت_زهرا (س)
#فاطمیه
خانه شد ویرانه و گلخانه ام آتش گرفت
شمع چشمم سوخت و پروانه ام آتش گرفت
بوی عطر سیب آمد از میان شعله ها
بر زمین افتاد گل ، ریحانه ام آتش گرفت
تا به روی شانه ام زینب سر خود را گذاشت
ناگهان احساس کردم شانه ام آتش گرفت
در عزای فاطمه ویرانه شد کاشانه ام
قبل ویران گشتنش کاشانه ام آتش گرفت
از لسان فاطمه بنویس روی برگ گل
شاخ و برگم سوخت و دُردانه ام آتش گرفت
خانه ی بی فاطمه ویرانسرایی بیش نیست
در فراق روی او ویرانه ام آتش گرفت
از دل آئينه ام خون می چکد «یاسر» ببین
جام دل بشکسته و پیمانه ام آتش گرفت
**
شاعر: #محمود_تاری «یاسر»
سیمای بهشتی
#حضرت_زهرا
#فاطمیه
خانه ات گلشن ز طوبای بهشتی فاطمه
حجره ات عرش معلای بهشتی فاطمه
حجره ای داری معطر از مناجات و نماز
گوشه ای از آن ، مصلای بهشتی فاطمه
از دعایت می رسد دلهای یاران در بهشت
ای مناجات تو نجوای بهشتی فاطمه
برترین ذکر تو یا الله ، یا قدوس بود
کمترین یار تو حورای بهشتی فاطمه
چادرت زیباتری تصویر در چشمان ماست
چادرت یعنی که سیمای بهشتی فاطمه
ریشه های چادرت در تار و پود ما نشست
بانوی امروز و فردای بهشتی فاطمه
رنگ پائیزی نداری ای بهارستان عشق
چون تو باغ شکوفای بهشتی فاطمه
کی جدا می گردی از مولای هستی مرتضی
چون علی داری تو همتای بهشتی فاطمه
قطره ای از اشک خود را هدیه کن بر ما که هست
اشک تو از جنس کالای بهشتی فاطمه
جرم تو این بود بت ها را شکستی بی تبر
ای خلیل الله زن های بهشتی فاطمه
«یاسر» از دنیا و عقبا جز ولایت را نخواست
بانوی دنیا و عقبای بهشتی فاطمه
**
#محمود_تاری «یاسر»
@babollharam
✅وداع با ماه مبارک رمضان
🔻محمود تاری (یاسر)
شیون کنید ماه عبادت تمام شد
نالان شوید آخرِ ماه صیام شد
می خواستم غبار بشویم ز دل ولی
این حلقه های اشک برایم که دام شد
بگذر ز خویش ، دیده رها کن ز دیگران
اینجا وقوف بهر تو دیگر حرام شد
شب های پُر ز سوزِ ابو حمزه هم گذشت
هر شب فغان و ناله برایم مدام شد
با افتتاح دل به حریم ولا زدیم
هر شب که یاٰاِلٰه به لب ها کلام شد
هر شب به یاد مهدی زهرا گریستیم
هر شب سخن ز چهره ی ماه امام شد
یٰا رَب نشد که شهد وصالی به لب زنم
با این مرارتی که ز هجران به کام شد
تا حرف عاشقان برساند حضور یار
هر آه سینه سوز به هستی پیام شد
با یک سلامِ شوق به کرب و بلای دوست
دل ها روانه جانبِ دارُالسَّلام شد
هر شب به یاد کرب و بلا هم گریستیم
هر شب پرید مرغ دلی کو به بام شد
از چهره بُرد گَرد گناهی که داشتیم
اشک از غم حسین که حُسنِ ختام شد
ما را هماره نوکر مولا شناختند
ما را غم حسین همیشه به نام شد
"یاسر" گرفت منصب آقایی و شرف
در بارگاه یار هر آن کس غلام شد
#ماه_مبارک_رمضان
#وداع_ماه_رمضان
#مناجات
#محمود_تاری (یاسر)
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#عید_فطر
بوی عطر یار دارد عید فطر
جلوه ی دلدار دارد عید فطر
عید ماه عاشقان روزه دار
رنگی از ایثار دارد عید فطر
برتر از دریاست بهر تشنگان
گوهر شهوار دارد عید فطر
روز وصل بی قراران وصال
رازی از دیدار دارد عید فطر
می برد خواب از سر اهل نیاز
دیده ای بیدار دارد عید فطر
در محیط بی غبار بندگی
چشمه ای سرشار دارد عید فطر
باشد او لبریزِ دُرّ معرفت
دستِ گوهربار دارد عید فطر
مصحف توحید را گر بنگری
آیه ها بسیار دارد عید فطر
میهمانان خدا آگه ترند
از خدا آثار دارد عید فطر
بس که پیچیده ست از او بوی وصل
عطر هر گلزار دارد عید فطر
در زیارت از ضریح چشم یار
با خودش زوّار دارد عید فطر
کاروانی دارد و همراه آن
قافله سالار دارد عید فطر
از تجلّیگاه صبح انتظار
محوِ شام تار دارد عید فطر
می برد درد از وجود دردمند
داروی بیمار دارد عید فطر
تا شیاطین را بِراند از زمین
عرصه ی پیکار دارد عید فطر
انتهای جاده ی ماهِ صیام
گلشنی بی خار دارد عید فطر
نَفْس خود را بشکنید ای اهل راز
دشمنی غدّار دارد عید فطر
با تمام مخلصان روزه دار
نازنین رفتار دارد عید فطر
از امید و ، از کرامت های دوست
بر لبش گفتار دارد عید فطر
می دهد بر عاشقان اطعام نور
لطفی از دادار دارد عید فطر
شیوه ای همچون نسیمِ آفتاب
آسمان کردار دارد عید فطر
دسته گلهایی ز جنسِ پرنیان
روی هر دیوار دارد عید فطر
"یاسر" از اشک سعادت گونه اش
لاله گون رخسار دارد عید فطر
🔸شاعر:
#محمود_تاری
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
تقدیم به #شهید_صیاد_خدایی
#شهدا_و_دفاع_مقدس
ببین راه سعادت را نبستند
مسیر این ارادت را نبستند
دوباره لاله گون شد عشق ، یعنی
در باغ شهادت را نبستند
شکوفا شد گل فصل بهاران
شهیدی از تبار بی قراران
🖤
چو مرغی در هوا می رفت آن گل
به سمت کربلا می رفت آن گل
چو یاران به خون غلتیده ی خویش
مسیر عشق را می رفت آن گل
دو بال غرق خون را باز می کرد
به سوی آسمان پرواز می کرد
دوباره دل به دریای خطر زد
به طومار دلش مُهر سفر زد
نبودش طاقت دوری ز یاران
بدین خاطر هوایی گشت و پر زد
به گلزار ولایت محترم شد
چه صیادی که خود صید حرم شد
ز عرش عاشقی کوکب گرفته
نوای یارب و یارب گرفته
مدال لاله گون خدمتش را
ز دست حضرت زینب گرفته
خدایی صید دلها را رقم زد
دو چشم خویش در قاب حرم زد
🖤
دلی بی آتشین عاشق نباشد
بجز اهل یقین عاشق نباشد
به خون غلتان نگردد در ره دوست
هر آن کس این چنین عاشق نباشد
هر آن کس گل رود از صحن باغش
شهادت باز می آید سراغش
شاعر: #محمود_تاری «یاسر»
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
#ایام_مسلمیه
در این دیار آمده ام تا ببینمت
آیا نصیب می شود آقا ببینمت
بهر وصال توست حضورم درین دیار
باور کنید آمده ام تا ببینمت
دلخسته تر ز عاشق بیچاره ات منم
لطفی ز توست گر من شیدا ببینمت
احرام عشق بر تن رنجور من ببین
دارم امید بهر مداوا ببینمت
وقتی شناخت از تو ندارم ، چه دم زنم
ای آشناتر از همه بازآ ببینمت
رسوای عشق این دل بیچاره ی من است
باشد بعید با دل رسوا ببینمت
با یک نگاه کسب معارف کنم ز تو
مولا بیا بیا که در اینجا ببینمت
مولا بیا بجان سفیری که شد شهید
در بین اشک و ناله و نجوا ببینمت
مسلم گریست لحظه ی آخر بروی بام
یعنی حسین می شود آیا ببینمت
در کوفه نیست یاور و یاری برای من
ماندم غریب ، با دل تنها ببینمت
اینجا برای کشتنت آماده می شوند
آخر چگونه کشته به صحرا ببینمت
"یاسر" سرود مصرع آخر ، که می شود
در مصر عشق ، یوسف زهرا ببینمت
🔸شاعر:
#محمود_تاری
_______________________
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
✅آغاز امامت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
🔻محمود تاری (یاسر)
بیا بسپار چشمان مرا در آسمان ای گل
بده دست مرا در دستهای کهکشان ای گل
تو آغاز زمینی، میتوانی گل برویانی
برویان چشم مستم را به رنگ ارغوان ای گل
تو را محدود کردن در حصار باغها عیب است
کرانی نیست بر حسنت، الا ای بیکران ای گل
نگردم لحظهای تا که جدا از عطر دستانت
بساز از برگهای گل برایم آشیان ای گل
مگردان رو زچشمانم که در این بیقرارستان
ندارم از فراق روی تو امن و امان ای گل
مرو از پیش چشمانم، مبند ای عشق پلکت را
که من وابستهام بر چشمهای مهربان ای گل
زپشت پنجره پیداست خورشید رخت، یعنی
جهان شد با طلوع آفتابت جاودان ای گل
مبادا جا بماند عاشقی از جمع عشاقت
ببر با خود مرا چون عاشقان با کاروان ای گل
به مهمانی چشمانت رسیدم همره «یاسر»
نمیخواهی مگر در خانه خود میهمان ای گل؟
#آغاز_امامت_امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
#حضرت_مهدی علیه السلام
#نهم_ربیع_الاول
#محمود_تاری
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#رمضان_الکریم
#مناجات_با_خدا
هرچه می آید به درگاه تو سائل بیشتر
می شود با جود و احسانت مقابل بیشتر
زودتر وا می کنی از کار و بار او گره
هر که دارد در بساط خویش مشکل بیشتر
نزد تو آورده ام دل را که می دانم ز لطف
کار داری ای عزیز جان تو با دل بیشتر
راه دل را برگزیدم تا رسم در کوی تو
می رود از این مسیر ای عشق محمل بیشتر
من ز تنهایی تو ای عشق فهمیدم ، هنوز
در صف کفرند حاضر اهل باطل بیشتر
از جنون اهل عصیان کرده ام احساس من
در صف اهل حقیقت هست عاقل بیشتر
دل به دریای ولایت می زنم ، باکی که نیست
پیش این دریای مواج است ساحل بیشتر
در خیابان دَکه ها دُر نجف آورده اند
می برد عبد شما گوهر به منزل بیشتر
آبیاری می کنم با اشک نخل عشق را
می دهد با یادتان این نخل حاصل بیشتر
گرچه گردد قافیه تکرار «یاسر» بی گمان
فکر فردای قیامت هست عاقل بیشتر
#محمود_تاری
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam